ترکیب اندیکاتورهای MACD و RSI
هر دو اندیکاتور معاملاتی میانگین متحرک واگرا-همگرا (MACD) و شاخص قدرت نسبی (RSI) در میان محبوبترین اندیکاتورهای کاربردی معاملات فارکس قرار دارند.
اندیکاتورهای MACD و RSI در ترکیب با سایر شاخصهای تکنیکال میتوانند در شناسایی فرصتهای معاملاتی و زمانبندی مناسب به شما در کنترل بهینه ریسک کمک کنند.
پایه عملکرد (MACD)
اندیکاتور(MACD) اندیکاتوری است که براساس روند حرکت میکند و رابطه بین دو میانگین قیمت اوراق بهادار را نشان می دهد.
با کم کردن میانگین متحرک نمایی بیست و شش دورهای (EMA) از (EMA) دوازده دورهای، لاین (MACD) ظاهر میشود.
با رسم EMA نه روزه MACD به نام «خط سیگنال» در بالای خط MACD از سیگنالهای آن برای خرید و فروش استفاده کنید.
معمولا معاملهگران زمانی که MACD از بالای سیگنال خود عبور میکند، خرید میکنند و زمانی که MACD از زیر خط سیگنال میگذرد دارایی خود را میفروشند.
شاخصهای واگرایی میانگین متحرک (MACD) را میتوان به روشهای مختلفی تفسیر کرد.
از جمله روشهای رایجتر میتوان به کراساوور، واگرایی و فراز و فرود سریع نیز اشاره کرد.
پایه عملکرد RSI
شاخص قدرت نسبی در مقیاس 100 نقطهای، تغییرات قیمت یک جفت ارز فارکس را نشان میدهد.
این شاخص میتواند نواحی اشباع خرید و فروش را براساس تغییرات مومنتوم مشخص کند.
شاخص RSI میزان مومنتوم را براساس رویکردهای مختلف آنالیتیکال اندازهگیری میکند.
RSI میتواند فرصتهای خرید را با مشخص کردن فرصتهای معاملاتی و سطوح اشباع خرید و فروش، و همچنین موقعیتهای مناسب برای کسب سود در معاملات را به شما نشان دهد.
در شرایط اشباع خرید، RSI نشان دهنده کاهش قیمت ها و نزولی شدن روند بازار است.
این اندیکاتور در شرایط اشباع فروش به شما نشان میدهد که ممکن است معامله گران با واکنشهای اغراق آمیز، موجب کاهش قیمت و ارزش جفت ارز شوند.
مزایای استفاده از RSI
شاخص قدرت نسبی به یک شاخص پرکاربرد در فارکس تبدیل شده است، این اندیکاتور به نوعی زندگی معاملهگرانی را که به دنبال کسب سود هستند، آسانتر میکند.
زمانی که از این اندیکاتور به تنهایی استفاده میکنید از مزایای زیر بهرهمند می شوید:
طرحی ساده و خوانا
برخلاف سایر شاخصها و الگوهای نمودار، یک معاملهگر تازهوارد نیز میتواند فوراً از RSI برای شناسایی شرایط اشباع خرید و فروش استفاده کند.
تعیین سرعت مومنتوم
هنگامی که میخواهید براساس تغییرات قیمت در فارکس سرمایهگذاری کنید، سرعت مهم است.
روند قیمت موضوعی جداست اما به این معنی نیست که حرکت قیمت در هر بازه زمانی ادامه خواهد داشت.
RSI میتواند به شما کمک کند دوام حرکت قیمت را بر اساس حرکت فعلی تخمین بزنید.
استفاده از RSI برای باز و بستن کردن پوزیشن
اگرچه اندیکاتور RSI به شما در شناسایی فرصتها کمک میکند اما میتوان از آن برای خروج از پوزیشن در زمان مناسب و کسب سود نیز استفاده کرد.
معایب استفاده از RSI
هیچ اندیکاتوری در فارکس کامل نیست و نمیتواند موفقیت 100٪ شما را تضمین کند.
به عنوان یک معاملهگر باید محدودیتهای اندیکاتور مورد نظر خود را شناسایی کنید تا بتوانید با درک و آگاهی بالا وارد بازار معاملات فارکس شوید.
از جمله معایب اندیکاتور RSI عبارت اند از:
عدم ارائه سیگنالهای ثابت
اگرچه این اندیکاتور برای شناسایی موقعیتهای اشباع خرید و فروش مناسب است اما بسیاری از جفتارزهای فارکس اغلب مواقع در شرایط ثبات قیمت هستند.
در این شرایط اندیکاتور RSI هیچ سیگنالی منتشر نمیکند در نتیجه معاملهگران باید برای یافتن موقعیتهای معاملاتی از اندیکاتورهای دیگری استفاده کنند.
ارسال سیگنال ورود اشتباه
در شرایطی که این اندیکاتور سیگنالهای اشباع خرید و فروش را صادر کنند، جفت ارزها به سرعت اصلاح نخواهند شد.
در بسیاری از مواقع این شرایط در یک بازه زمانی بلند مدت، ادامهدار خواهد شد و معاملهگران کوتاه مدت را با مشکل مواجه خواهد کرد.
مومنتوم قوی در عملکرد اندیکاتور RSI مشکل ایجاد می کند
زمانی که یک جفت ارز فارکس مومنتوم قوی را تجربه میکند، بهتر است از اندیکاتورهای دیگر برای تصمیم گیری در معاملات خود استفاده کنید.
ترکیب دو اندیکاتور MACD و RSI
میتوانید از این اندیکاتورها برای تدوین استراتژی معاملاتی و آنالیز معاملات خود استفاده کنید.
با استفاده از موارد زیر میتوانید ارزش سیگنالهای MACD و RSI را به حداکثر برسانید.
MACD و RSI را برای تأیید مومنتوم قیمت ترکیب کنید
ترکیب این دو اندیکاتور باهم میتواند به شما در شناخت درست مومنتوم قیمت کمک کند.
اگر یک نشانگر، حرکت در جهت خاصی را نشان میدهد، نشانگر دیگر را بررسی کنید و ببینید آیا نشانگر دیگر در همان جهت است یا خیر.
زمانی که این دو اندیکاتور دیدگاههای مختلفی را به شما ارائه دهند، در تصمیمگیری خود برای باز کردن پوزیشن دچار شک و تردید خواهید شد.
اگر هر دو آنها یک نتیجه را به شما ارائه دهند، میتوانید با اطمینان بیشتری تصمیم گیری کنید .
وقتی MACD و RSI واگرا میشوند از پوزیشن خارج شوید
در صورت تایید این دو اندیکاتور، معاملهگران پوزیشن خود را باز میکنند اما زمانی که یک اندیکاتور سیگنال تغییر مومنتوم را صادر کند، معاملهگر پوزیشن خود را میبندد.
بسته به استراتژی معاملاتی شما، منطق این نوع تصمیمگیری متفاوت است.
برخی معاملهگران معتقدند که واگرایی یک اندیکاتور میتواند سیگنال اندیکاتور دیگر را تضعیف کند.
برخی دیگر معتقدند که تغییر مومنتوم سیگنال میتواند در تغییر جهت سیگنال دیگر متناسب با مومنتوم قیمت تاثیرگذار باشد.
از استاپ لاس برای مدیریت ریسک استفاده کنید
اگرچه این دو اندیکاتور به صورت جداگانه اندیکاتورهای ارزشمندی هستند اما احتمال ارائه سیگنالهای معاملاتی نادرست از سوی آنها حتی در ترکیب با هم وجود دارد.
به عنوان یک معاملهگر باید همیشه از روشهای مدیریت ریسک استفاده کنید تا بتوانید خود را در برابر ضررهای معاملاتی محافظت کنید.
زمانی که هر دو اندیکاتور سیگنالی را در یک جهت ارائه دهند میتوانید با اطمینان بیشتری معامله کنید.
توجه داشته باشید که سیگنال این اندیکاتورها بدون خطا نیستند، گاهی اوقات اعتماد بیش از حد به این شاخصها میتواند منجر به ضررهای پرهزینه شود.
بنابراین استفاده از استاپ لاس می تواند بهترین گزینه برای مدیریت ریسک باشد.
سایر شاخصهای قابل استفاده به همراه MACD و RSI
میانگین متحرک ساده (SMA)
این اندیکاتور میتواند آگاهی شما را در زمینه تغییرات قیمت و عوض شدن جهت حرکت آن افزایش دهد.
میانگین وزنی حجمی قیمت (VWAP)
این اندیکاتور محاسبات خود را براساس حرکت قیمت و حجم انجام میدهد که میتوانید از سیگنالهای آن به عنوان تاییدی برای سیگنالهای MACD و RSI استفاده کنید.
باندهای بولینگر
اگر روند معکوسی را برای قیمت پیش بینی میکنید، با دنبال کردن این باندها میتوانید متوجه شوید که قیمت به کدام یک از آنها نزدیک میشود.
واگرایی معمولی و مخفی در تحلیل تکنیکال
در این مقاله از تاپ سایت 98 به بحث واگرایی معمولی و مخفی می پردازیم. معامله گران از واگرایی برای ارزیابی حرکت اساسی در قیمت دارایی و برای ارزیابی تغییر روند کوتاه مدت و بلندمدت بازار استفاده می کنند و میتوان در هر تایم فریمی از آن استفاده کرد.
واگرایی چیست؟
واگرایی بیانگر ضعف یک روند است، مواقعی که بین قیمت و اندیکاتور تضاد بوجود آید واگرایی صورت می گیرد و احتمال تغییر روند وجود دارد.
معمولا زمانی خریداران وارد بازار می شوند که فروشندگان به اندازه کافی ضعیف شده باشند و بالعکس زمانی فروشندگان وارد بازار می شوند که معامله گران تمایلی به خرید ندارند.
بهترین ابزار برای واگرایی، اندیکاتورها هستند که به ما زمان خرید یا فروش را از پیش اعلام می کنند.
واگرایی معمولی در بازار صعودی
واگرایی معمولی منفی (-RD) حالتی از بازار است که تضاد بین قیمت و اندیکاتور را نشان می دهد.
در تصویر زیر مشاهده می کنید که قیمت به سمت بالا می رود ولی اندیکاتور کاهش را نشان می دهد.
برای مشخص کردنم واگرایی، در بازار صعودی باید قله ها را بهم وصل کنیم.
واگرایی معمولی منفی نشان دهنده ضعف خرید است و بازار در دست افراد عادی است و خبری از حرفه ای ها نیست.
واگرایی معمولی در بازار نزولی
برای مشخص کردن واگرایی معمولی مثبت (+RD) در بازار نزولی بایستی دره ها را بهم وصل کرد.
در تصویر زیر مشاهده می کنید که قیمت به سمت پایین می رود ولی اندیکاتور به طرف بالا حرکت می کند.
اندیکاتورهای مختلفی برای واگرایی استفاده می شوند که یکی از مهمترین آنها MACD است.
استفاده از چند اندیکاتور واگرایی
معامله گران حرفه ای معمولا از چند اندیکاتور برای تایید واگرایی استفاده می کنند زمانی که چند اندیکاتور، واگرایی را تایید کنند احتمال وقوع آن بیشتر است.
تعدادی از اندیکاتورهای واگرایی عبارتند از :
- MACD که برای واگرایی کاربرد زیادی دارد
- می توانید از RSI نیز استفاده کرد، RSI یک اندیکاتور مومنتوم است که قدرت نسبی نمودار را نشان می دهد.
- اندیکاتور CCI نیز برای تشخیص واگرایی مفید است
- Stochastic نیز یک اندیکاتور مومنتوم است که اشباع خرید و فروش را نشان می دهد و برای تشخیص واگرایی مفید است
واگرایی مخفی (پنهان)
واگرایی معمولی برای تغییر روند استفاده می شود ولی واگرایی مخفی (پنهان) در انتهای اصلاح قیمتی تشکیل می شود.
در واگرایی مخفی اولویت با قیمت است.
واگرایی پنهان (hidden divergence) مشابه واگرایی معمولی است، جایی که قیمت یک دارایی و یک شاخص در جهت مخالف حرکت می کنند.
با این حال، در حالی که واگرایی منظم می تواند شما را از قبل در مورد برگشت احتمالی یا تغییر واگرایی به کمک مومنتوم در جهت قیمت آگاه کند، واگرایی پنهان می تواند قبل از زمان به شما بگوید که به نظر می رسد یک روند ادامه دارد.
برای یافتن نشانههای واگرایی پنهان و ادامه احتمالی یک روند، ابتدا باید شاخصی را برای استفاده انتخاب کنید و مشخص کنید که یک روند در حال وقوع است.
شاخص های رایج برای استفاده عبارتند از اندیکاتور stochastic ، MACD و OsMA.
اگر قیمت یک دارایی یک سری از پایین ترین سطح ها را ایجاد کند، این می تواند نشان دهنده روند صعودی باشد.
اگر متوجه شدید که اندیکاتور در همان زمان یک سری از پایین ترین سطح ها را ایجاد کرده است، واگرایی پنهان را شناسایی کرده اید. در این مورد، نشان می دهد که روند صعودی ادامه خواهد داشت و شما می توانید انتخاب کنید که دارایی را نگه دارید یا بخرید.
تصویر زیر نشان می دهد که چگونه چنین واگرایی پنهان صعودی در نمودار ظاهر می شود:
میبینید که هم قیمت به پایینتر میرسد، در حالی که اندیکاتور در حال پایینتر شدن است. این به این معنی است که قیمت قرار است ادامه یابد.
ابزارهای دیگر برای استفاده با واگرایی
فراتر از واگرایی، برای کمک به تصمیم گیری معاملاتی، موارد زیر باید برای تایید برگشت و تغییر روند استفاده شود:
- خطوط روند
- سطوح پشتیبانی
- سطوح مقاومت
امیدواریم این مقاله برای شما عزیزان مفید بوده باشد.
از اینکه دقایقی در کنار ما بودید سپاسگذاریم.
عزیزانی که تمایل دارند به تیم نویسندگی تاپ سایت 98 بپیوندند می توانند از طریق واتساپ با ما در ارتباط باشند. ما بهترین افراد را به تیم خود اضافه خواهیم کرد.
اگر سوال یا نظری دارید در بخش کامنت ها بنویسید.اگر موضوع خاصی مد نظر شماست که در سایت موجود نیست در بخش کامنت ها بنویسید
اندیکاتور RSI چیست و چطور با کمک آن معامله کنیم؟
اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی یک نوسانگر است که به طور گسترده در تحلیل تکنیکال استفاده میشود. بسیاری از استراتژیهای معاملاتی از واگرایی به کمک مومنتوم آن بهعنوان ابزاری برای تایید سیگنالهای خرید یا فروش بهره میبرند.
در این راهنما قصد داریم نحوه کار این اندیکاتور و چگونگی استفاده از آن را آموزش دهیم.
مروری بر مفهوم اندیکاتور RSI و تاریخچه آن
شاخص قدرت نسبی (RSI) که توسط جیولز وایلدر (J. Welles Wilder) توسعه داده شده، یک نوسانگر مومنتوم یا پیشرو است که سرعت و تغییر حرکات قیمت را اندازهگیری میکند. RSI بین صفر تا 100 در نوسان است، به همین دلیل میتوان آن را اسیلاتور (نوسانگر) هم نامید. به گفته وایلدر، RSI در زمانی که بالای 70 باشد، اشباع خرید و در زیر 30 اشباع فروش خواهد بود. سیگنالها همچنین میتوانند با جستجوی واگراییها و نوسانات شکست تولید شوند. RSI همچنین میتواند برای شناسایی روند کلی مورد استفاده قرار گیرد.
اندیکاتور RSI یک شاخص حرکتی بسیار محبوب است که در طی سالها در تعدادی از مقالات، مصاحبهها و کتابها نشان داده شده است. به طور خاص، کتاب کنستانس براون (Constance Brown)، تحلیل تکنیکال برای معاملات حرفهای، مفهوم بازار صعودی و بازار نزولی برای محدوده RSI را ارائه میدهد. اندرو کاردول (Andrew Cardwell)، مربی RSI براون، واگراییهای مثبت و منفی را برای RSI معرفی کرد و مفهوم واگرایی را به معنای واقعی کلمه تغییر داد.
وایلدر RSI را در کتاب خود با عنوان مفاهیم جدید در سیستمهای تکنیکال معاملات در سال 1978 نشان میدهد. این کتاب همچنین شامل SAR پارابولیک، میانگین برد واقعی و مفهوم حرکت جهتدار (ADX) است. علیرغم توسعه پیش از عصر کامپیوتر، شاخصهای وایلدر آزمون زمان را پس داده و بسیار محبوب هستند.
اندیکاتور RSI چگونه کار میکند؟
برای ساده کردن توضیح محاسبات، RSI به اجزای اصلی آن تقسیم شده است:
RS، میانگین سود و میانگین ضرر. این محاسبه RSI بر اساس 14 دوره است که وایلدر به طور پیش فرض در کتابش پیشنهاد کرد. زیانها به صورت ارزشهای مثبت بیان میشوند نه ارزشهای منفی.
اولین محاسبات برای میانگین سود و ضرر متوسط، میانگینهای ساده 14 دورهای هستند:
محاسبات دوم و بعد از آن بر اساس میانگینهای قبلی و از دست دادن سود فعلی است:
در نظر گرفتن مقدار قبلی به اضافه مقدار فعلی، یک تکنیک هموارسازی و مشابه روشی است که در محاسبه میانگین متحرک نمایی استفاده میشود. همچنین به این معنی است که مقادیر RSI با طولانی شدن دوره محاسبه دقیقتر خواهند بود. سایت SharpCharts از حداقل 250 نقطه داده، هنگام محاسبه مقادیر RSI خود استفاده میکند. یعنی برای تکرار دقیق اعداد RSI، یک فرمول به حداقل 250 نقطه داده نیاز دارد.
فرمول وایلدر RS (نسبت سود به ضرر) را نرمال کرده و آن را به یک نوسانگر تبدیل میکند که بین صفر تا 100 در نوسان است. در واقع، نمودار RS درست شبیه نمودار RSI است. مرحله نرمالسازی تشخیص را آسانتر میکند چون RSI محدود به یک بازه است. وقتی میانگین سود برابر با صفر باشد، RSI هم صفر است.
با فرض یک RSI 14دورهای، یک مقدار RSI صفر به این معنی است که قیمتها در تمام 14 دوره کاهش یافته و هیچ سودی برای اندازهگیری وجود ندارد. زمانی که میانگین ضرر برابر با صفر باشد، RSI 100 است. این به این معنی است که قیمت ها واگرایی به کمک مومنتوم در تمام 14 دوره بالاتر رفته و هیچ ضرری برای اندازهگیری وجود نداشته است.
فرآیند هموارسازی بر مقادیر RSI تأثیر میگذارد. مقادیر RS پس از اولین محاسبه هموار میشوند. میانگین ضرر برابر است با مجموع ضرر تقسیم بر 14 برای اولین محاسبه. محاسبات بعدی مقدار قبلی را در 13 ضرب کرده، آخرین مقدار را اضافه و سپس کل را بر 14 تقسیم میکنند. این یک اثر هموارسازی ایجاد خواهد کرد.
همین امر در مورد میانگین سود نیز صدق میکند. به دلیل این هموارسازی، مقادیر RSI ممکن است بر اساس کل دوره محاسبه متفاوت باشد.
اگر میانگین ضرر برابر با صفر باشد، وضعیت «تقسیم بر صفر» برای RS رخ میدهد و RSI طبق تعریف روی 100 تنظیم میشود. به طور مشابه، زمانی که میانگین سود برابر با صفر باشد، RSI برابر با صفر است.
اندیکاتور RSI چه چیزی را به ما میگوید؟
روند اولیه سهام یا دارایی ابزار مهمی برای اطمینان از درک صحیح خواندن شاخص است. بهعنوان مثال، تحلیلگر معروف بازار، کنستانس براون، این ایده را ترویج کرده است که افزایش فروش در اندیکاتور RSI در یک روند صعودی، به احتمال زیاد بیشتر از 30درصد، و افزایش خرید در RSI در طول یک روند نزولی بسیار کمتر 70 درصد است.
همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، در طول یک روند نزولی، RSI نزدیک به سطح 50 درصد به جای 70درصد، به اوج خود میرسد که میتواند توسط سرمایهگذاران برای نشان دادن شرایط نزولی استفاده شود. بسیاری از سرمایهگذاران زمانی که یک روند قوی وجود دارد، یک خط روند افقی بین سطوح 30 تا واگرایی به کمک مومنتوم 70 درصد اعمال میکنند. اصلاح سطوح اشباع خرید یا فروش، زمانی که قیمت سهام یا دارایی در یک کانال افقی بلندمدت قرار دارد اغلب غیر ضروری است.
مفهوم مرتبط با استفاده از سطوح اشباع خرید یا فروش، تمرکز بر سیگنالهای معامله و تکنیکهایی است که با روند مطابقت دارند. به عبارت دیگر، استفاده از سیگنالهای صعودی زمانی که قیمت در روند صعودی است و سیگنالهای نزولی زمانی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، به جلوگیری از هشدارهای کاذب زیادی که RSI میتواند ایجاد کند، کمک خواهد کرد.
مولفههای RSI
دوره پیشفرض RSI 14 است، اما میتوان آن را برای افزایش حساسیت کاهش، یا برای کاهش حساسیت افزایش داد. RSI 10 روزه نسبت به 20 روزه احتمال بیشتری دارد که ناحیه اشباع خرید یا فروش برسد.
اندیکاتور RSI در زمانی که بالاتر از 70 باشد، به معنای اشباع خرید و در زمانی که زیر 30 باشد، به معنای اشباع فروش در نظر گرفته میشود. اما معاملهگران کوتاهمدت گاهی اوقات اشباع خرید و فروش را بین بازه 20 تا 80 در نظر میگیرند.
ناحیه اشباع خرید و فروش
وایلدر در اندیکاتور RSI اشباع خرید را بیش از 70 و اشباع فروش را زیر 30 در نظر گرفت. نمودار زیر مک دونالد را با RSI 14روزه نشان میدهد. این نمودار دارای نوارهای روزانه به رنگ خاکستری با میانگین متحرک 1 روزه به رنگ صورتی است تا قیمتهای بسته شدن را بهتر نشان دهد. (چون RSI بر اساس قیمتهای پایانی است).
سهام در اواخر جولای بیش از حد فروخته شد و در قیمت حدود 44 حمایت شد. پایین آمدن قیمت میتواند یک فرآیند باشد، به محض اینکه میزان اشباع فروش مشخص شد، این سهم دیگر پایین نیامد. سطوح اشباع فروش، در اواسط سپتامبر به بالای 70 حرکت کرد تا اشباع خرید تبدیل شود.
با وجود این افزایش خرید، سهام کاهشی نداشت. در عوض، رشد آن برای چند هفته متوقف شد و سپس به سمت بالا ادامه داد. قبل از اینکه سهام واگرایی به کمک مومنتوم در نهایت در دسامبر به اوج خود برسد، سه اشباع خرید دیگر اتفاق افتاد. سه قرائت اول اشباع خرید، ادغام را پیشبینی میکرد. چهارمین با یک اوج قابل توجه مصادف شد. سپس RSI در ژانویه از اشباع خرید به اشباع فروش تغییر کرد. سهام در نهایت چند هفته بعد به 46 رسید.
مانند بسیاری از نوسانگرهای مومنتوم، مقادیر اشباع خرید و فروش برای RSI زمانی بهترین عملکرد را دارند که قیمتها در یک محدوده حرکت کنند.
مانند نمودار زیر:
واگراییهای صعودی و نزولی در اندیکاتور RSI
به گفته وایلدر، واگراییها نشاندهنده یک نقطه بازگشت بالقوه هستند چون جهت حرکت قیمت را تایید نمیکند. یک واگرایی صعودی زمانی رخ میدهد که نمودار سهم مورد نظر، یک روند را نشان میدهد، اما RSI روند مخالف با آن را نمایش واگرایی به کمک مومنتوم خواهد داد. این موضوع نشاندهنده تقویت حرکت است. یک واگرایی نزولی زمانی شکل میگیرد که نمودار روند صعودی و RSI روند نزولی را نشان میدهد. RSI روند صعودی را تایید نمیکند و این نشاندهنده شتاب ضعیف است.
نمودار زیر سهام شرکت EBAY را با واگرایی نزولی در اوت تا اکتبر نشان میدهد. سهام در ماههای سپتامبر تا اکتبر به بالاترین حد خود رسید، اما واگرایی به کمک مومنتوم RSI واگرایی نزولی را تشکیل داد. شکست بعدی در اواسط اکتبر، تضعیف حرکت را تأیید کرد.
یک واگرایی صعودی در ژانویه تا مارس رخ داد. واگرایی صعودی با حرکت eBay به پایینترین سطح در ماه مارس و حفظ RSI بالاتر از پایینترین حد قبلی شکل گرفت. RSI حرکت نزولی کمتری را در طول کاهش فوریه تا مارس منعکس کرد. شکست اواسط مارس، تاییدی بر بهبود حرکت بود. واگراییها زمانی قویتر میشوند که پس از اشباع خرید یا فروش به وجود آیند.
قبل از اینکه در مورد واگراییها بهعنوان سیگنالهای تجاری عالی هیجان زده شوید، باید توجه داشت که واگراییها در یک روند قوی گمراهکننده هستند. یک روند صعودی قوی میتواند واگراییهای نزولی متعددی را قبل از تحقق یک قله نشان دهد. برعکس، واگراییهای صعودی میتوانند در یک روند نزولی قوی ظاهر شوند و با این حال روند نزولی ادامه داشته باشد.
نمودار زیر سهمی را با سه واگرایی نزولی و روند صعودی نشان میدهد. این واگراییهای نزولی ممکن است در مورد یک عقبنشینی کوتاهمدت هشدار دهند، اما به وضوح هیچ تغییر عمدهای از روند وجود ندارد.
نوسانات شکست
وایلدر همچنین نوسانات شکست را بهعنوان نشانههای قوی از یک بازگشت که بهزودی رخ میدهد، در نظر گرفت. نوسانات شکست مستقل از عملکرد قیمت هستند و تنها بر روی RSI برای سیگنالها تمرکز میکنند و مفهوم واگرایی را نادیده میگیرند.
نوسان شکست صعودی زمانی شکل میگیرد که RSI به زیر 30 میرسد، بعد به بالای 30 میرود، پولبک میکند، بالای 30 میماند و سپس بالاترین سطح قبلی خود را میشکند.
یک نوسان شکست نزولی زمانی شکل میگیرد که RSI به بالای 70 حرکت کند، پولبک کند، جهش کند، از 70 فراتر نرود و سپس پایینترین حد قبلی خود را بشکند.
شناسه روند
کنستانس براون در تحلیل تکنیکال برای معاملات حرفهای، پیشنهاد میکند که نوسانگرها بین 0 تا 100 حرکت نمیکنند. براون یک محدوده بازار صعودی و یک بازار نزولی را برای RSI مشخص کرده است.
RSI تمایل دارد بین 40 تا 90 در یک بازار صعودی (روند صعودی) با مناطق 40-50 بهعنوان پشتیبانی در نوسان باشد. این محدودهها ممکن است بسته به پارامترهای RSI، قدرت روند و نوسانات متفاوت باشد.
نمودار زیر RSI 14 هفتهای را برای سهم SPY در طول بازار صعودی از 2003 تا 2007 نشان میدهد. RSI در اواخر سال 2003 به بالای 70 رسید و سپس به محدوده بازار صعودی خود (40-90) رفت. در ژوئیه 2004 یک نزول به زیر 40 وجود داشت، اما RSI منطقه 40-50 را حداقل پنج بار از ژانویه 2005 تا اکتبر 2007 نگه داشت (فلشهای سبز). در واقع، توجه داشته باشید که پوبلکها به این منطقه، نقاط ورود کم ریسک را برای مشارکت در روند صعودی فراهم میکنند.
از طرف دیگر، RSI تمایل دارد بین 10 تا 60 در بازار نزولی (روند نزولی) با منطقه 50-60 بهعنوان مقاومت در نوسان باشد. نمودار زیر RSI 14 روزه را برای شاخص دلار آمریکا در طول روند نزولی آن در سال 2009 نشان میدهد. RSI در ماه مارس به 30 رسید تا نشاندهنده شروع یک محدوده خرسی (نزولی) باشد. منطقه 50-60 تا زمان شکست در دسامبر، مقاومت نشان داد.
معکوسهای منفی و مثبت
اندرو کاردول معکوسهای مثبت و منفی را برای RSI ایجاد کرد که برعکس واگراییهای نزولی و صعودی است. کتابهای کاردول به پایان رسیده است، اما او سمینارهایی را در مورد جزئیات این روشها ارائه میکند. قبل از بحث در مورد تکنیک معکوس، باید توجه داشت که تفسیر کاردول از واگراییها با وایلدر متفاوت است. کاردول واگراییهای نزولی را پدیدههای بازار صعودی در نظر گرفت. به عبارت دیگر، واگراییهای نزولی بیشتر در روندهای صعودی شکل میگیرند. به طور مشابه، واگراییهای صعودی بهعنوان پدیدههای بازار نزولی در نظر گرفته میشوند که نشاندهنده یک روند نزولی است.
یک برگشت مثبت زمانی شکل میگیرد که RSI یک کف و نمودار هم کف را تشکیل میدهد. این پایینترین سطح در اشباع فروش نیست، اما اغلب بین 30 تا 50 است. نمودار زیر نشان میدهد که سهام MMM یک معکوس مثبت در ژوئن 2009 شکل داده است. MMM چند هفته بعد مقاومت را شکست و RSI به بالای 70 حرکت کرد. برخلاف حرکت ضعیفتر، RSI پایینتر رفت و نمودار بالاتر از سطح قبلی خود باقی ماند و قدرت اساسی را نشان داد. در اصل، قیمت بر شتاب غلبه کرد.
معکوس منفی برعکس معکوس مثبت است. RSI به سط بالاتری رفت، اما نمودار کاهش داشت. RIS همچنان در منطقه 50-70 است. نمودار زیر نشان میدهد که سهم استارباکس (SBUX) یک سقف پایینتر را تشکیل میدهد، همانطور که RSI یک سقف بالاتر را تشکیل داده است. حتی با وجود اینکه RSI یک سقف جدید ایجاد کرد و حرکت قوی بود، اقدام قیمت بهعنوان سقف پایینتر تایید نشد. این برگشت منفی، شکست بزرگ حمایتی واگرایی به کمک مومنتوم در اواخر ژوئن و کاهش شدید قیمت را پیشبینی میکرد.
جمعبندی
اندیکاتور RSI بهعنوان یک اندیکاتور همه کاره، آزمون زمان را پس داده است. علیرغم تغییرات در نوسانات و بازارها در طول سالها، RSI در حال حاضر به همان اندازه که در دوران وایلدر معتبر بود، اعتبار دارد. در حالی که تفاسیر اصلی وایلدر برای درک اندیکاتور مفید است، کار براون و کاردول تفسیر RSI را به سطح جدیدی میبرد.
وایلدر شرایط اشباع خرید را برای بازگشت آماده میداند، اما اشباع خرید میتواند نشانهای از قدرت باشد. واگراییهای نزولی هنوز هم سیگنالهای فروش خوبی را ایجاد میکنند، اما تحلیلگران باید مراقب روندهای قوی باشند، بهخصوص زمانی که واگراییهای نزولی، واقعا طبیعی هستند.
معکوسهای مثبت و منفی، قیمت سهم را اول و اندیکاتور را در درجه دوم قرار میدهند، که همانطور که باید باشد. واگراییهای نزولی و صعودی اندیکاتور را در درجه اول و اقدام قیمت را در درجه دوم قرار میدهد. با تأکید بیشتر بر عملکرد قیمت، مفهوم معکوسهای مثبت و منفی تفکر ما را نسبت به نوسانگرهای حرکتی به چالش میکشد.
من مریم هستم و ارشد رشته فناوری اطلاعات. به شبکه و تکنولوژی خیلی علاقه دارم و در این زمینه تحصیل کردم. در بازار بورس فعالیت دارم و مدتی کار تولید محتوا انجام دادم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از ترکیب این چند مورد وارد کار کریپتوکارنسی شم. تا اینکه با کیوسک آشنا شدم.
علاوه بر اینکه در آکادمی کیوسک مطلب مینویسم، دبیری بخش مقالات رو هم به عهده دارم.
استراتژی مومنتوم در بازار سهام
مومنتوم مفهومی است در علم فیزیک، که بیان می دارد یک جسم در حال حرکت گرایش دارد که همچنان در حرکت باقی بماند مگر اینکه نیرویی از خارج بر آن وارد شود . مصداق این قانون در بازار این است که یک روند حرکتی قیمت و سود تمایل دارد که باقی بماند تا زمانی که یک نیروی خارجی جلوی آن را بگیرد . این استراتژی شامل سرمایه گذاری در جهت بازار می باشد و ادعا می نماید که بازدهی مثبت یا منفی گذشته تا دوره مشخصی از آینده نیز تداوم خواهد داشت این استراتژی همیشه به عنوان تحلیل تکنیکال معروف بوده و امروزه در حال تأیید گرفتن از سرمایه گذاران بنیادگرا و حتی جامعه دانشگاهی است. بر اساس استراتژی سرمایه گذاری مومنتوم بر خلاف فرضیه بازار کارا، بازده سهام عادی در بازه های زمانی مختلف دارای رفتار خاصی می باشد و می توان با بکارگیری راهبرد سرمایه گذاری متناسب با افق زمانی مورد نظر، بازده بیش از بازده بازار بدست آورد.
- این استراتژی فرصت معامله را از طریق ادغام تحلیل بنیادی (fundamental) و تکنیکالی دنبال میکند.
- نیاز به یک معاملهگر دارد تا جنبههای بنیادی ارز ( یا سهام ) مورد معامله را تحلیل کند و برای یک معامله میان مدت یا بلند مدت اقدام به تصمیمگیری کند. سپس از مومنتوم قیمت و خطوط حمایت و مقاومت جهت تعیین برگشت بازار استفاده میکند.
- استراتژی برگشتی مومنتوم به شما این امکان را میدهد که با ریسک کم وارد بازار شوید و سود زیاد بالقوهای را از طریق مدیریت مالی پیشرفته فراهم مینماید.
- همه معاملات از قبل برنامهریزی شدهاند تا برای معاملهگر فرصتی فراهم کنند تا در هر زمانی وارد بازار شود. اکثر معاملات، سفارش محدود دارند و اغلب در نشست و جلسات لندن اجرا میشود.
- این استراتژی به خوبی بر روی دلار آمریکا کار میکند. استراتژی مومنتوم برگشتی بین ۱ تا ۵ سیگنال در هر ماه میدهد. تمام معاملاتی که وارد پوزیشن شدهاند تا چندین ماه با توجه به پرایس اکشن (حرکت قیمت) و بنیادی بازار نگهداری میشوند.
- این استرانژی به مدت ۱۵ ماه در بازار مورد استفاده قرار میگیرد و عملکرد آن به وضوح در بخش عملکردی ، مستند شده است.
تفسیر مومنتوم چگونه انجام میشود؟
اگر سرمایهگذاران بتوانند پیش از شتاب گرفتن یک سهام آن را خریداری کنند، قطعا سود خوبی به دست میآورند. مخصوصا اگر تحلیل بنیادی هم مهر تاییدی بر آن سهم بزند که دیگر احتمال رشد قیمت بیشتر هم میشود. البته وقتی این حرکت پرشتاب اتفاق میافتد، بازار هم بیکار نمینشیند و واکنش نشان میدهد. در نتیجه بعد از مدتی شاهد اصلاح قیمت سهم میشود.
قدرت روند کلی بازار میتواند به ما در تشخیص مومنتوم کمک کند. وقتی یک روند پرقدرت قیمتی داریم، این وضعیت یک مومنتوم قیمت صعودی یا نزولی را در بازار ایجاد میکند. اما وقتی کمی نزدیکتر شویم و سهام را جزئیتر نگاه کنیم میتوانیم بفهمیم که آیا مومنتومی در کار است یا نه. مثلا اگر در نمودار شمعی یک سهم، یک کندل بزرگ بدون سایه ببینیم، میتوانیم آن را به عنوان یک کندل با مومنتوم بالا در نظر بگیریم.
از همینجا میتوانیم بفهمیم که هدف استراتژی معاملاتی مومنتوم چیست. این استراتژی به ما کمک میکند در روندهای صعودی کوتاه مدت بتوانیم موقعیتهای خوبی را برای ورود به سهام پیدا کنیم. پس باید با نوسان بازار جلو برویم و وقتی قدرت روند در حال کم شدن است، از سهام خارج شویم. هرچه بیشتر در این بازار تجربه به دست بیاوریم میتوانیم بهتر بفهمیم که در روندهای کوتاه مدت چطور میشود معامله کرد. همچنین واکنش بازار را نسبت به اخبار مختلف هم بهتر حدس میزنیم.
مومنتوم در بورس قدرت روند سهم را به ما نشان میدهد. در تحلیل تکنیکال از این استراتژی بسیار استفاده میشود، اما مومنتوم حتی در تحلیل بنیادی هم جا دارد. در این استراتژی باور اصلی بر این مسئله است که بازدهی سهام در مواقع و زمانهای مختلف با رفتارهای متفاوتی همراه است. با توجه به این استراتژی میتوانیم از بازار جلو بزنیم و بازدهی بیشتری به دست بیاوریم.
انواع اندیکاتور مومنتوم
مومنتوم، انواع مختلفی دارد که تحلیلگران بورس از آنها برای یافتن دادهها استفاده میکنند.
اندیکاتور مکدی (MACD):
این شاخص از معروفترین شاخصهای تحلیلی بازار است که همگرایی و واگرایی را نشان میدهد. MACD میانگین متحرک را شناسایی میکند و توسط آنها میتوان حرکت سهم و شتاب سهم را مورد ارزیابی قرار داد. این میانگینها بهصورت ۹، واگرایی به کمک مومنتوم ۱۲، ۲۶ روزه هستند که توسط شاخص محاسبه میشوند.
اندیکاتور RSI:
اندیکاتور RSI یکی دیگر از شاخصهایی است که موردتوجه تحلیلگران قرار میگیرد. این شاخص برای تعیین نقاط اشباع خرید و اشباع فروش بسیار کاربردی است. نوسانگر RSI بین ۰ تا ۱۰۰ حرکت میکند و معمولاً عدد بالای ۵۰ در آن، نشانگر روند صعودی سهم است و هرچقدر به اعداد بالاتر نزدیک ۷۰ یا ۹۰ میرسد، نشان از اشباع خرید در سهم خواهد بود و بالعکس عددهای زیر ۳۰، نشان از اشباع فروش است و ممکن است برای خرید سهم مناسب به نظر برسد. در واقع اعداد ۳۰ و ۷۰ نیز از اهمیت بالایی برخوردارند. هرگاه شاخص از عدد ۳۰ به بالا حرکت کند احتمال سیگنال خرید افزایش میابد و بالعکس هر زمانی که از عدد ۷۰ به سمت پایین حرکت کند احتمال سیگنال فروش، بالا میرود.
اندیکاتور ADX:
این شاخص نیز در تحلیلهای تکنیکالی بسیار مورد استفاده قرار میگیرد و جزو اندیکاتور مومنتوم بهحساب میآید. اندیکاتور ADX، با سه جهتدهی مثبت، منفی و میانگین، روند قدرتی سهم را بررسی میکند و بهواقع میانگین حرکتی جهتدار را میسنجد.
این شاخص، در نوسان بین ۰ تا ۱۰۰ است و هرچقدر عدد بالاتری داشته باشد قدرت روند بیشتری دارد. روند صعودی یا نزولی بودن سهم توسط شاخصهای جهتدار مثبت و منفی شناسایی میشوند و به همین ترتیب دادههای لازم را برای تحلیل پیش روی تحلیلگران بازار میگذارد.
کاربرد اندیکاتور مومنتوم
از نظر معاملاتی اندیکاتور Momentum ابزار مناسبی برای تشخیص ضعف و قدرت روندها است. تجربه ثابت کرده که این اندیکاتور در روندهای صعودی نسبت به روندهای نزولی موفقیت بیشتری دارد. دلیل این موضوع این است که بیشتر بازارهای مالی جهان اعم از بورس کشورهای مختلف، به دلیل رشد اقتصادی موجود در جهان، در بلند مدت تمایل به حفظ حرکت صعودی دارند. در ادامه این مقاله با چند مثال کاربردی، به شرایط استفاده از اندیکاتور مومنتوم میپردازیم.
۱- سیگنالگیری با شکست سطح ۱۰۰
اولین کاربرد اندیکاتور مومنتوم، بررسی موقعیت آن نسبت به سطح مرجع است. این سطح در نرمافزار متاتریدر سطح ۱۰۰ واحدی و در پنلهای آنلاین سطح صفر واحدی میباشد. هر گاه اندیکاتور بالای سطح مرجع قرار گیرد روند صعودی و هرگاه اندیکاتور پایینتر از سطح مرجع قرار گیرد؛ روند نزولی است.
لذا در نرمافزار متاتریدر، در صورتی که مومنتوم سطح ۱۰۰ واحدی را رو به بالا بشکاند سیگنال خرید و در صورتی که این سطح را رو به پایین بشکاند، سیگنال فروش صادر خواهد شد.
دقت کنید تا زمانی که اندیکاتور در بالا یا پایین سطح ۱۰۰ تثبیت نشده باشد، روند نزولی یا صعودی قبلی ادامه خواهد داشت.
توجه کنید همانطور که گفته شد در پنلهای معاملاتی آنلاین سطح صفر معادل سطح ۱۰۰ در نرمافزار متاتریدر است. پس در این پنلها باید به جای شکست سطح ۱۰۰ از شکست سطح صفر استفاده کنیم.
۲- سیگنالگیری با شکست روند مومنتوم
یکی دیگر از روشهای سیگنالگیری از اندیکاتور مومنتوم سنجش وضعیت اندیکاتور و الگوهای تشکیل شده بر روی آن است. نمودار اندیکاتور نیز میتواند الگوهایی مشابه الگوهای قیمتی را تشکیل دهد. برای مثال در تصویر زیر قیمت پس از تشکیل یک روند نزولی، خط روند نزولی را به سمت بالا شکسته و همزمان واگرایی به کمک مومنتوم همین اتفاق در مورد اندیکاتور مومنتوم نیز رخ داده است. در واقع شکسته شدن خط روند نزولی بر روی اندیکاتور، تأییدکننده سیگنال خرید به وجود آمده بر روی نمودار قیمت است.
از این روش میتوان در زمان شکستروندها، تشکیل حمایتها و مقاومتهای استاتیک و دینامیک، الگوهای ادامهدهنده و برگشتی و … استفاده کرد.
۳- واگراییها بر روی اندیکاتور مومنتوم
علاوه بر موارد ذکر شده، از اندیکاتور مومنتوم در تشخیص واگراییهای مثبت، منفی و واگراییهای مخفی نیز میتوان استفاده نمود.
فرض کنید در انتهای یک روند صعودی پر قدرت واگرایی منفی تشکیل شده باشد و هشداری در جهت بازگشت روند را صادر کند. پس از این اتفاق سهم وارد یک روند اصلاحی شدید و بلندمدت شده است. در این جا مومنتوم یک نقش اساسی را ایفا میکند. در واقع قیمت سهم بر روی یک روند صعودی در حال افزایش بوده، اما تشکیل یک واگرایی در مومنتوم هشدار بازگشت روند را صادر کرده است. در این جا نقش پیشرو بودن اندیکاتور مومنتوم کاملا لمس میشود.
اشباع خرید (Overbough) یا اشباع فروش (Oversold)؛ استفاده از اندیکاتور قدرت نسبی
از نظر تحلیل بازار و سیگنال های معاملاتی، زمانی که شاخص قدرت نسبی بالاتر از سطح مرجع 30 افقی حرکت می کند، به عنوان یک شاخص صعودی در نظر گرفته می شود.
شاخص قدرت نسبی یک شاخص مومنتوم (momentum indicator) را ارائه می کند که میزان تغییرات اخیر قیمت را به منظور ارزیابی شرایط خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد در قیمت سهام یا سایر دارایی ها اندازه گیری می کند. این مفهوم توسط ولز وایلدر جونیور (Welles Wilder Jr) تحلیلگر تکنیکال مشهور آمریکایی در کتابی که در سال 1978 با عنوان «مفاهیم جدید در سیستمهای معاملاتی تکنیکال» منتشر کرد معرفی شد. شاخص قدرت نسبی یک نوسانگر دارای یک نمودار خطی است که بین دو حد در حال حرکت است. ارقام ارائه شده توسط آن می تواند از 0 تا 100 باشد.
روند اولیه سهام یا دارایی ابزار مهمی است که برای اطمینان از درک صحیح قرائت های اندیکاتور استفاده می شود. تحلیلگر معروف بازار، کنستانس براون (Constance Brown)، تا حد زیادی ایده اشباع فروش در شاخص قدرت نسبی را ترویج داده است که در یک روند صعودی رخ می دهد و احتمالاً بسیار بالاتر از 30٪ است، و تفسیر اشباع خرید در شاخص قدرت نسبی که در طول یک روند نزولی رخ می دهد، بسیار کمتر از 70٪ است.
تفسیر سنتی و استفاده از شاخص قدرت نسبی، تعیین می کند که مقادیر 70 یا بالاتر یک اوراق بهادار در شرایط اشباع خرید یا ارزشگذاری بیش از اندازه است و ممکن است برای تغییر روند یا عقبنشینی اصلاحی قیمت آماده شود. تفسیر شاخص قدرت نسبی 30 یا کمتر نشان دهنده شرایط فروش بیش از حد یا کم ارزش است.
نکات مهم
- در امور مالی، شاخص قدرت نسبی نوعی شاخص مومنتوم است که سرعت تغییرات اخیر قیمت را بررسی میکند تا مشخص کند آیا سهام برای صعود یا فروش آماده است.
- شاخص قدرت نسبی توسط آمارگیران و معامله گران بازار، همراه با سایر شاخص های تکنیکال، به عنوان ابزاری برای شناسایی فرصت ها برای ورود یا خروج از یک موقعیت استفاده می شود.
- به طور کلی، زمانی که شاخص قدرت نسبی از سطح مرجع 30 افقی فراتر می رود، یک سیگنال صعودی و زمانی که به زیر سطح مرجع 70 افقی می لغزد، یک سیگنال نزولی است.
سطوح اشباع خرید و اشباع فروش
از نظر تحلیل بازار و سیگنال های معاملاتی، زمانی که شاخص قدرت نسبی بالاتر از سطح مرجع 30 افقی حرکت می کند، به عنوان یک شاخص صعودی در نظر گرفته می شود.
برعکس، شاخص قدرت نسبی که به زیر سطح مرجع 70 افقی میرسد، به عنوان یک شاخص نزولی در نظر گرفته میشود. از آنجایی که برخی دارایی ها نوسان بیشتری دارند و سریعتر از سایر دارایی ها حرکت می کنند، مقادیر 80 و 20 نیز معمولاً در سطوح خرید بیش از حد و فروش بیش از حد مورد استفاده قرار می گیرند.
واگرایی قیمت/نوسانگر
نوسانات شکست
محدوده شاخص قدرت نسبی
در طول روندهای صعودی، شاخص قدرت نسبی تمایل دارد نسبت به روندهای نزولی ثابت باقی بماند. کاملا منطقی است زیرا شاخص قدرت نسبی سود را بر حسب ضرر اندازه گیری می کند. در یک روند صعودی، سود بیشتری وجود خواهد داشت و شاخص قدرت نسبی را در سطوح بالاتر نگه می دارد. در یک روند نزولی، شاخص قدرت نسبی تمایل دارد در سطوح پایین تر باقی بماند.
در طول یک روند صعودی، شاخص قدرت نسبی تمایل دارد بالای 30 بماند و اغلب باید به 70 برسد. در طول یک روند نزولی، به ندرت دیده میشود که شاخص قدرت نسبی از 70 فراتر رود و این اندیکاتور اغلب به 30 یا کمتر میرسد. این دستورالعملها میتوانند به تعیین قدرت روند و شناسایی تغییر احتمالی روند کمک کنند. به عنوان مثال، اگر شاخص قدرت نسبی نتواند در چند نوسان متوالی قیمت در طول یک روند صعودی به 70 برسد، اما سپس به زیر 30 برسد، روند ضعیف شده و ممکن است معکوس شود.
برعکس این موضوع برای یک روند نزولی صدق میکند. اگر روند نزولی نتواند به 30 یا کمتر برسد و سپس به بالای 70 صعود کند، این روند نزولی ضعیف شده و ممکن است به سمت صعودی معکوس شود.
خط روند شاخص قدرت نسبی شکسته می شود
شاخص های مومنتوم: مقایسه شاخص قدرت نسبی با اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی
همانند شاخص قدرت نسبی، اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD) یک شاخص حرکتی پیرو روند است که رابطه بین واگرایی به کمک مومنتوم دو میانگین متحرک قیمت اوراق بهادار را نشان می دهد. اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی با کم کردن میانگین متحرک نمایی 26 دوره ای (EMA) از میانگین متحرک نمایی 12 دوره ای محاسبه می شود. نتیجه آن محاسبه خط اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی است.
سپس یک میانگین متحرک نمایی نه روزه اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی به نام “خط سیگنال” در بالای واگرایی به کمک مومنتوم خط اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی ترسیم می شود که می تواند به عنوان یک محرک برای سیگنال های خرید و فروش عمل کند. معامله گران ممکن است زمانی که اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی از خط سیگنال خود عبور می کند اوراق بهادار را بخرند و زمانی که اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی از خط سیگنال عبور می کند اوراق بهادار را بفروشند.
دیدگاه شما