لیکوئید شدن (liquidation)
لیکوئید شدن اتفاقی است که معامله گران هرگز نمی خواهند در معرض آن قرار بگیرند. با این حال یک عملکرد لازم برای هر صرافی یا پلتفرم ارائه دهنده معاملات ارزهای دیجیتال است. به همین دلیل در معاملات آتی یا اهرمی ارز های دیجیتال، هر تریدری مطمئناً یکبار لیکوئید شدن را تجربه خواهد کرد. در این مقاله شرایطی که منجر به لیکوئید شدن میشود را بررسی می کنیم و توضیح میدهیم که لیکوئید شدن چگونه به ضرر تریدر است و در نهایت با راه های جلوگیری از آن آشنا خواهیم شد.
لیکوئید شدن یعنی چه؟
لیکوئید شدن، بسته شدن موقعیت معامله گر در نتیجه برخورد سطح مارجین اولیه (initial margin) با مارجین نگهداری (maintenance margin) است. عامل این امر، این است که قیمت دارایی به قیمت انحلال می رسد. این اتفاق در همه ی صرافی هایی که از معاملات آتی پشتیبانی می کنند اتفاق می افتد.
به لطف معاملات مارجین و امکان استفاده از لوریج یا اهرم در قرارداد آتی یا معامله فیوچرز، یک معامله گر می تواند از ارزهای رمزپایه قرض گرفته شده از صرافی برای افزایش سایز پوزیشن معاملاتی خود استفاده کند. به عنوان مثال، برای باز کردن پوزیشن 1000 دلاری با اهرم 10: 1 ، یک معامله گر کافی است 100 دلار سرمایه داشته باشد.
طبیعی است که هیچ کس بدون پشتوانه و برای هیچ به کسی پول قرض نمیدهد. بنابراین مشتری صرافی هنگام باز کردن موقعیت معاملاتی، ضمانت (مارجین اولیه یا initial margin) را به صرافی می دهند. به منظور محافظت از خود در برابر از دست دادن پول ، هر صرافی معاملاتی این حق را دارد که روند لیکوئید شدن پوزیشن معامله گر را آغاز کند.
لیکوئید شدن مکانیزمی است که خروج از موقعیت های اهرمی را در سفارشات بازار ایجاد می کند. اصطلاح لیکوئید شدن در واقع به معنای فروش دارایی است که این فروش در صورت تحقق برخی شرایط به طور خودکار اتفاق می افتد.
انحلال یا لیکوئید شدن زمانی اتفاق می افتد که سرمایه گذار یا تریدر قادر به فراهم کردن شرایط مورد نیاز برای یک موقعیت اهرمی نیست. این مفهوم هم در معاملات آتی و هم در معاملات مارجین کاربرد دارد.
مارجین اولیه مبلغی است که شما باید از حاشیه موجود خود برای باز کردن یک موقعیت معاملاتی با اهرم مشخص استفاده کنید. با استفاده از لوریج (اهرم) شما به عنوان یک تریدر پیش بینی هایی را در باره قیمت یک ارز دیجیتال در زمانی مشخص در آینده انجام می دهید و سود حاصل از پیش بینی های صحیح خود را چند برابر می کنید.
اگر ارزش ارز رمزنگاری شده در جهتی پیش بینی شده توسط شما حرکت کند ، سود شما متناسب با اهرمی که در نظر گرفته اید محاسبه می شود. پس از بستن معامله ، پول قرض گرفته شده با کارمزد آن را به صرافی باز می گردانید و بقیه سود را دریافت می کنید. حال اگر نوسان قیمت ارز مخالف جهت پیش بینی شما باشد، صرافی قرارداد شما را منحل می کند و میزانی که به عنوان مارجین اولیه به صرافی داده اید را برداشت می کند. این در واقع لیکوئید شدن است.
در این میان صرافی می تواند از ضرر و لیکوئید شدن افرادی که پیش بینی اشتباه داشته اند، سود چند برابری تریدر هایی که در جهت صحیحی بازار را پیش بینی کرده اند، تامین کند.
قیمت لیکوئید شدن چگونه تعیین می شود؟
هنگام باز کردن یک موقعیت معاملاتی لوریج، قیمت لیکویید شدن آن تعیین می شود. اگر قیمت ارز دیجیتال مورد معامله در قرارداد آتی از این حد قیمتی عبور کند، پوزیشن معامله گر به صورت خودکار بسته می شود و اصطلاحا پوزیشن لیکوئید می شود.
تعیین قیمت لیکویید، به پوزیشن تریدر ، میزان لوریج یا اهرمی که برای موقعیت استفاده می کند و میزان وجوه باقی مانده در حساب او وابسته است. این یعنی شما به عنوان یک تردیر لازم نیست این قیمت را به صورت دستی محاسبه کنید و روند آن به صورت خودکار توسط صرافی انجام می شود.
با این حال اکثر صرافی های معتبر، مانند صرافی بایننس، ابزاری مشابه ماشین حساب برای محاسبه قیمت لیکوئید شدن ارائه می دهند تا کاربران بتوانند قبل از باز کردن پوزیشن با استفاده از آن قیمت لیکوئید شدن را محاسبه کنند. در نظر داشته باشید که به محض آنکه قیمت دارایی به قیمت لیکوئید شدن برسد، دارایی تریدر در پوزیشن صفر خواهد شد.
هنگام باز کردن یک پوزیشن لانگ یا خرید، قیمت لیکوئید پایین تر از قیمت ورودی تعیین می شود. به همین ترتیب هنگام باز کردن پوزیشن شورت یا فروش، قیمت لیکوئید بالاتر از قیمت ورودی تعیین می شود. یعنی در صورت رسیدن قیمت دارایی به نقطه مشخصی بالاتر از قیمت ورود، پوزیشن شما توسط صرافی لیکوئید خواهد شد. در پوزیشن لانگ تریدر پیش بینی می کند که قیمت دارایی در آینده افزایش می یابد در حالی که در پوزیشن شورت تریدر پیش بینی می کند که قیمت دارایی در آینده کاهش خواهد یافت. در واقع در پوزیشن لانگ، معامله گر انتظار دارد از رشد قیمت دارایی سود کسب کند، و در پوزیشن شورت از کاهش آن.
نکته مهمی که باید درباره قیمت لیکوئید شدن به خاطر داشته باشید این است که هرچه سطح لوریجی که انتخاب می کنید بالاتر باشد، احتمال لیکوئید شدن شما بیشتر می شود و درصد پایین تری از تغییر قیمت منجر به لیکویید شدن پوزیشن شما خواهد شد.
چگونه از لیکوئید شدن پوزیشن خود جلوگیری کنیم؟
درک این نکته مهم است که یک تریدر برای باز کردن موقعیت های مارجین نباید تمام سرمایه های خود را استفاده کند، چرا که این معاملات ریسک بسیار بالایی دارند. علاوه بر این هر تریدر پیش از انجام معاملات فیوچرز یا مارجین در صرافی ارائه دهند معاملات ارزهای دیجیتال، باید اطلاعات کافی درباره سازوکار لیکویید شدن پوزیشن ها در آن صرافی کسب کند.
سادهترین و موثرترین راه برای جلوگیری از لیکوئید شدن، استفاده از ابزار های مدیریت ریسک مثل قرار دادن سفارش حد ضرر (Stop loss) است که به شما این امکان را میدهد تا اگر روند قیمت، مطابق با پیشبینیهای شما پیش نرفت، پوزیشن خود را در وقت مناسب ببندید تا از ضررهای بیشتر جلوگیری شود.
اینکه تریدر باید حد ضرر را در چه سطحی تعیین کند بستگی به ریسک پذیری و استراتژی معاملاتی وی دارد. به عبارت دیگر برای تعیین سطح مناسب قرارگیری استاپ لاس در معاملات قانون مشخص و ثابتی وجود ندارد که همه تریدر ها و ورود به پوزیشن سرمایه گذاران بتوانند با استفاده از آن موقعیت های خود را به بهترین حالت مدیریت کنند. برخی از معامله گران، حدضرر معاملات خود را در نزدیکی قیمت ورود تعیین می کنند. با اینکار میزان زیان معاملات خود و ریسک لیکوئید شدن را تا حد بسیار زیاد و قابل قبولی کاهش میدهند اما در ازای آن ممکن است با نوسانات کوچک قیمت ها که در بازار ارزهای دیجیتال بسیار رایج است، با ضرر از بازار خارج شوند.
خط کانال چیست؟ روش معامله و مدیریت سرمایه با آن
معمولا افرادی که در بازار فارکس به تازگی با تحلیل تکنیکال آشنا می شوند، به راحتی خط روند و خط کانال را با هم اشتباه می گیرند که این مشکل مسبب مشکلات زیادی در تحلیل و معامله گری آنان می گردد. اگر شما هم هنوز کاملا مطمئن نیستید که خط کانال چیست و چه تفاوت هایی با خط روند و خطوط حمایت و مقاومت دارد، پس در ادامه آموزش های فارکس تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
در استراتژی پرایس اکشن به عنوان بهترین سیستم معاملاتی فارکس شما عبارت خط روند و خط کانال را زیاد می شنوید، که باید به خوبی با هر دو برای ایحاد یک معامله پر سود و استراتژی قدرتمند با هر دو آشنا باشید، خط کانال یا به اصطلاح خط برگشت، حالت مفید دیگری از تکنیک خط روند است. بعضی اوقات روند قیمت بین دو خط موازی (خط روند اصلی و خط کانال) شکل می گیرد. همواره وقتی چنین کانالی به وجود بیاید و تحلیل گر از وجود آن آگاه شود می تواند نتایج مفید دیگری از این مطلب به دست آورد.
نحوه رسم کردن خط کانال در چارت
رسم کردن channel line نسبتا ساده است در روند صعودی ابتدا خط روند اصلی را در امتداد نقاط پایینی روند رسم کنید. سپس یک خط نقطه چین از نقطه اول بالایی در مسیر روند، موازی با خط روند رسم کنید. این دو خط در حرکت صعودی خود به سمت راست تشکیل یک کانال را می دهند. اگر موج صعودی بعدی به خط کانال رسید و برگشت، یعنی اینکه احتمال وجود کانال بیشتر است.
همین موضوع در مورد روند نزولی، البته در جهت مخالف صادق است. ارزش چنین موقعیت هایی از همان نگاه اول پیداست. channel line اصلی می تواند برای ورود به بازار و خرید به کار رود و خط کانال می تواند به عنوان منطقه فروش لحاظ شود. معامله گران پر ریسک از این خط به عنوان زمان ورود به بازار در جهت مخالف روند نیز استفاده می کنند، ولی معامله کردن در جهت مخالف روند می تواند بسیار خطرناک و پردردسر باشد.
بررسی اعتبار خط کانال
در مورد روندهای اصلی هرچه کانال به مدت طولانی تری حفظ شود، و تعداد دفعاتی که قیمت به دو طرف این کانال برخورد می کند و باز می گردد بیشتر باشد، قطعا اهمیت و اعتبار بیشتری پیدا می کند.
شکسته شدن خط روند اصلی بیانگر وقوع تغییر مهمی در روند است اما شکسته شدن خط کانال صعودی دقیقا معنی عکس می دهد و بیانگر شتاب بیشتر در روند موجود است. بعضی از معامله گران به مخض اطمینان یافتن از خط بالایی در روند صعودی اقدام به خرید بیشتر می کنند.
کاربرد دیگر کانال روند این است که عدم تشکیل کانال به وسیله نقطه ها،اخطاری در مورد ضعیف بودن روند است. ناتوانی قیمت در رسیدن به خط کانال بالایی، اخطار زودهنگامی درباره بازگشت روند است و احتمال شکسته شدن خط دیگر، یعنی خط روند اصلی را افزایش می دهد. به عنوان یک قانون کلی ناتوانی حرکت قیمت (در یک کانال محکم) در رسیدن به هر یک از خطوط کانال معمولا بیانگر این است که روند در حال تغییر است و احتمال شکسته شدن کانال دیگر را افزایش می دهد.
اگر قیمت به مقدار قابل توجهی از کانال فراتر رود می توان دریافت که با روند محکمی مواجه هستیم. بعضی از تحلیل گران تکنیکال در این هنگام، خط روند با شیب تندتری را از آخرین حفره (موج) نزولی قبلی موازی با خط کانال جدید رسم می کنند.
اغلب خط حمایت جدید پرشیب تر بهتر از خط روند کم شیب قبلی عمل می کند. به همین نحو در یک روند صعودی چنانچه قیمت نتواند به خط بالایی کانال برسد بدین معنی است که باید یک خط حمایت جدید از پایین حفره نزولی و موازی با خط مقاومت بالایی که از بالای دو موج قبلی می گذرد رسم کنیم.
خطوط کانال ابزارهای اندازه گیری هستند. هنگامی که قیمت از خطوط کانال عبور می کند معمولا به اندازه عرض کانال حرکت می کند. بنابراین تحلیل گر با اندازه گیری عرض کانال به سادگی می تواند قیمت های هدف را در صورت شکسته شدن هر دو خط، به دست آورد.
استراتژی معاملاتی خط-کانال
توجه داشته باشید برای معاملات در خط روند به صورت پله ای و قدم به قدم وارد شوید ممکن است روندی که در ابتدا تشخیص داده اید در پابان مسیر خودش باشد و با شکست خط روند پایینی خروج از خط کانال کل معامله از مسیر خارج شود و استراتژی های شما با شکست مواحه شود.
برای مثال در عکس زیر مشاهده میکنید که روند پایینی در برخورد سوم بر خلاف انتطار ما مبنی بر بالا رفتن روند نتوانسته به channel line بالایی بخورد و پس با دقت به این احتمال در ورود به هر پوزیشن معاملاتی سرمایه خود را یک تکه وارد نکنید و هر مرحله را با بخشی از سرمایه خود جلو ببرید!
شکستن خط کانالها در مدیریت سرمایه
حواستان حتما جمع باشد ملزوما شکسته شدن خط-کانال و صعود قیمت حتما نشانگر یک حرکت قیمتی و شکل گیری کانال جدیدی مبتنی با شیب تندتر نخواهد بود برای مثال تصویر زیر را مشاهده بفرمایید! همانطور که میبینید اتفاقی که در اینجا رخ داده است این است که ما توقع داشته ایم با شکست خط کانال فوقانی شاهد افزایش قیمت به یک پله جدید باشیم اما میبینیم که این اتفاق نیفتاده است.
در تصویر بالا پس از شکست خط کانال بالا بک پول بک به همان روند را شاهد هستیم اما اگر مدیریت سرمایه درستی نداشته باشیم و این سرمایه بالایی وارد کنیم پس از رنچ شدن بازار میبینیم که چقدر ممکن است لطمه بخوریم و ضرر کنیم پس حتما حواستان باشد که ریسک فری کنید و در زمان خروج قیمت از کانال ها به هیج عنوان بیش از مقادیر معقول ریسک نکنید!
امنیت قیمت برای معاملات در داخل و میان دو خط کانال ها به شدت بالاست و احتمال ضرر از همیشه کمتر است بنابر این ، در یک روند صعودی، همانطور که بازار به سمت سطح مقاومت حرکت می کند، و حتی اندکی هم ممکن است به آن نفوذ کند، معامله گران بی تجربه به دام می افتند، که امیدوار بودند قیمت به سطوح نفوذ کند و ان را بشکند.
توجه کنید که با هر بار نزدیک شدن قیمت به خط کانال ها و نفوذ های کوچک، بازار به سمت بالا سوق پیدا میکند و مجموعه دیگری از معامله گران تازه کار را جذب می کند ورود به پوزیشن و فکر می کنند شکست خط کانال روند قطعی است و به واقع یک شکست مناسب و زمان خوبی برای ورود است.
پس تعداد معامله گران زیادی هستند که پوزیشن های لانگ میبندند و سفارشات آنها به حرکت صعودی ناگهانی نیز میافزاید که باعث میشود قیمت از خط کانال روند عبور میکند، در حالی که نهاد ها و معامله گران نهادی که پول های درشتی را معامله میکنند قیمت را در نهایت به سمت اصلی خودش هدایت میکنند. و خب معامله گران هم با حالت ترس و وحشت پوزیشن هایشان را در ضرر میبندند و از آنجایی که هیچ پوزیشن long دیگری در بازار باقی نمانده بازار با سرعت بیشتری به عقب حرکت میکند!
نکته آخر
به عنوان نکته آخر در استفاده از خطوط کانال، باید همواره به خاطر داشت که روند اصلی بسیار مهم تر و قابل اطمینان تر از خط کانال است. خط کانال کاربرد ثانویه تکنیک خط روند است اما خط روند همیشه به اندازه کافی کاربرد داشته که وجودش را در ابزارهای تحلیل تکنیکال توجیه می کند.
آشنایی با معاملات دو طرفه در بازارهای مالی
به صورت کلی مارکت های خرید و فروش سهام دو نوع هستند: یک طرفه و دو طرفه. اگر بخواهیم مثالی ذکر کنیم می توانیم بورس تهران را مثال بزنیم که یک مارکت یک طرفه میباشد، معاملات دو طرفه نیستند و شما با منابع مالی که در اختیار دارید می توانید با انجام تحلیل های لازم یک سهام را خریداری نمایید. سپس با گذشت مدت زمانی همان سهامی را که خرید نموده اید می توانید در بازار به فروش برسانید که بر حسب میزان درست بودن تحلیل و بررسی هایی که انجام داده اید ممکن است در این معامله سود کنید یا متحمل ضرر شوید.
اما در یک بازار دو طرفه شما علاوه بر خرید سهام، میتوانید سهامی را بفروشید، حتی اگر از قبل مالک آن سهام نبوده اید! این بدین معنی است که شما می توانید حتی از کاهش قیمت ها هم سود بدست آورید. در این مقاله قصد داریم معاملات دو طرفه را بررسی کنیم. برای این کار لازم است که در ابتدا بررسی کوتاهی روی معاملات یک طرفه داشته باشیم.
بیشتر بخوانیم: چطور سهام بورسی بخریم؟
معاملات یک طرفه
معاملات یک طرفه ساز و کار پیچیده ای ندارد و نمونه آن حتی در زندگی عادی و معاملات روزانه نیز بسیار به چشم می خورد. تصور کنید که سهام یک شرکت داخلی را خریداری نموده اید. حال دو حالت امکان دارد برای شما پیش بیاید در حالت اول اگر ارزش سهام این شرکت افزایش یابد شما در هر زمانی که بخواهید می توانید با فروش شهام خود در بازار سهام به سود برسید.
در حالت دوم ارزش سهام آن شرکت با افت قیمت مواجه می گردد که طبیعتا در این حالت اگر شما هم قصد فروش سهامتان را داشته باشید با ضرر مواجه خواهید شد. با توجه به این مثال، درک این موضوع ساده است که در بازار های یک طرفه خریدار فقط از معاملاتی که قیمت آنها افزایش پیدا میکند سود بدست می آورد و طبیعتا باید بصورت مداوم بازار را زیر نظر داشته باشد تا یک سهام صعودی بیابید و در بهترین قیمت آن را خریده و با افزایش قیمت سهام خود را واگذار نموده و منتفع شوید.
حال با این توضیح به تشریح معاملات دو طرفه می پردازیم.
معاملات دو طرفه
در یک بازار دو طرفه بر خلاف بازار یک طرفه حتما نیاز نیست در کمین برای پیدا کردن یک سهام صعودی باشید و قادر خواهید بود هم از خرید و هم از فروش سهام به سودآوری برسید. مثلا فرض کنید قصد خرید سهام کمپانی اپل را دارید. کمپانی اپل در بازار سهام کشور آمریکا قرار دارد که یک بازار دو طرفه محسوب می گردد. حال تصور کنید که در تحلیل و بررسی های خود به این نتیجه رسیده اید که سهام کمپانی اپل دارای حباب است و گران معامله می شود و این نظر را دارید که در مدت زمان کوتاهی قیمت سهام این کمپانی با کاهش قیمت مواجه خواهد شد.
با این پس زمینه ذهنی شما می توانید سهام کمپانی اپل را بفروشید و زمانی که قیمت آن کاهش پیدا کرد سود خواهید کرد. توجه کنید که شما هیچ گونه سهامی از کمپانی اپل را خریداری نکرده بودید و صاحب هیچ سهمی نبودید اما سود فروش آن نصیب شما گردید. به عبارتی دیگر شما مال نداشته را فروخته و از فروش آن سود هم کرده اید!
طرح مثال
به عنوان مثالی دیگر از معاملات دو طرفه تصور کنید که سهام یک شرکت در بازه زمانی یک ساله از قیمت 400 تومان تا 200 تومان کاهش پیدا کرده است و در چندین بازه زمانی کوتاه حالت صعودی داشته اما در نهایت نزول 50 درصدی کرده است. در این حالت اگر امکان این را داشته باشید که سهام این شزکت را بصورت دو طرفه معامله کنید از نزول قیمت این سهم می توانید به سود خوبی برسید اما اگر معامله این سهام یک طرفه باشد فقط در بازه های کوتاه می توانید سود محدودی از خرید این سهام بدست آورید آن هم در صورتی که افزایش قیمت این سهام را در آن بازه زمانی بتوانید به درستی تحلیل کنید و پیش بینی درستی داشته باشید!
ذکر این نکته ضروریست که:
در بازار های یک طرفه با افزایش ارزش یک سهام شما سود میکنید و در طرف مقابل با کاهش قیمت ضرر خواهید کرد. در بازار دو طرفه هم وضعیت به همین منوال است و همانطور که از کاهش قیمت یک سهام می توانید سود کنید اگر سهامی را بفروشید و قیمت آن افزایش پیدا کند ضرر خواهید کرد!
تشخیص این مساله به قدرت تحلیل شما باز میگردد و مثلا اگر در یک بازه زمانی تشخیص دهید که قیمت یک سهام بی دلیل بالا است و بطودی نزول خواهد کرد و تصمیم به فروش سهام آن بگیرید اگر تشخیص شما اشتباه از آب دربیاید نه تنها سودی نصیبتان نمیشود یلکه ضرر هم خواهید کرد.
تا اینجا مفهوم معاملات یک طرفه و دو طرفه را بیان نمودیم، حالا لازم است با برخی مفاهیم در زمینه خرید و فروش آشنایی پیدا کنید.
انواع مختلف خرید و فروش
بیشتر بخوانید: آشنایی با معاملات دوطرفه
لانگ (Long): این اصطلاح به معنی باز کردن موقعیت خرید است یعنی شما هر زمانی که قصد انجام معامله خرید را داشته باشید و به پوزیشن خرید یک سهام بروید به آن لانگ گفته می شود. به این مفهوم که از قبل موقعیت خرید نداشته اید اما اکنون حالت خرید برای شما باز شده است.
شورت (short): زمانی ورود به پوزیشن که قصد فروش سهام یک کالا را در بازار سهام دارید در پوزیشن فروش قرار میگیرید که به این حالت شورت گفته میشود. بدین صورت که یعنی شما در حالت فروش قرار گرفته اید که از قبل این حالت را نداشتید.
بای (buy): زمانی که در یک معامله شما در پوزیشن فروش زده اید یا به اصطلاح در حالت short قرار گرفته اید برای خارج شدن از این پوزیشن و رسیدن به موقعیت نقد شدن باید با استفاده از حالت buy معامله خود را با یک خرید خاتمه دهید و پوزیشن فروشتان را ببندید.
سل (sell): برعکس حالت قبل زمانی که شما در یک معامله در پوزیشن خرید هستید یعنی به اصطلاح لانگ کرده اید لازم است که در موقعیت مناسب با استفاده از پوزیشن sell یک فروش انجام دهید که این حرکت باعث بسته شدن حالت خرید یا از بین رفتن حالت long خواهد شد.
در تصور بسیاری از افرادی که معاملات بورس انجام میدهند long همان buy و short همان sell است اما اگر بخواهیم دقیق به قضیه نگاه کنیم هر کدام از این مفاهیم، تعاریف خاصی دارند و دقیقا یکسان نیستند.
ذکر مثال
برای روشن تر شدن این مفاهیم بد نیست مثالی را با هم مرور کنیم. بیایید فرض کنیم شما سهام پتروشیمی اراک را در زمانی که روند صعودی داشته به قیمت 180 تومان خریداری نموده اید. در اینجا خریدی که شما انجام داده اید long نام دارد. چنانچه بعد از گذشت مدتی تصمیم بگیرید که سهام خود را بفروشید و بدون توجه به سود و ضرر حاصله از معامله خارج شوید به این عمل شما sell گفته میشود.
حال در تصورتان فرض کنید سهام کمپانی سامسونگ یک روند نزولی دارد و شما پیش بینی میکنید که سهام این شرکت در تاریخی مشخص دچار افت قیمت شدید می شود و با توجه به این فرضیه سهام این کمپانی را به قیمت 154 دلار می فروشید. تا اینجای کار شما عمل short را انجام داده اید. هرگاه در آینده نزدیک تصمیم به خروج از این معامله بگیرید بدون توجه به میزان سود یا ضرر شما، این عمل buy نامیده میشود.
ورود به پوزیشن
مقدمه
در کشور ما و در سالهای اخیر روش تحلیلی پرایس اکشن همزمان با سایر نقاط دنیا به سرعت رشد پیدا کرده و فراگیر شده است. در این راستا و بخاطر وجود سبک های تحلیلی مختلف پرایس اکشن منابع و مراجع مختلفی ارایه شده اند که در این بین در کشور ما سبک فولر در پرایس اکشن کمتر شناخته شده و به سبک های دیگر توجه بیشتری شده است. فولر در مقالاتی خصوصیات و ویژگی های سبک تحلیلی خودش را آموزش داده است که از این به بعد و در سلسله نوشتارهایی به یادگیری آموزه های فولر خواهیم پرداخت تا با این سبک کاربردی و قدرتمند در پرایس اکشن بیشتر آشنا شویم.
چطور نقطه ورود را شناسایی و ترید را مدیریت می کنم
درس امروز بررسی کاملی از نحوه شناسایی نقطه ورود و نحوه مدیریت پوزیشن های من در مارکت خواهد بود. در این مثال برای توصیف نحوه تحلیل و اقدام به یک ترید از یک ست آپ (چیدمان) پین بار در جفت ارز پوند/دلار که همین جمعه هفته قبل شکل گرفت استفاده می کنم. درس امروز مانند دریچه ای به ذهنم خواهد بود در نتیجه شما می توانید درک بهتری از پروسه تحلیلی یک ترید موفق در تایم فریم روزانه بر اساس ست آپ های ساده پرایس اکشن پیدا کنید.
چطور یک سیگنال ورودی را شناسایی می کنم
اولین قدم برای پیدا کردن سیگنال ورود، بررسی چارتهای مختلف را شامل می شود. شما احتیاج دارید که یک چک لیست از بهترین جفت ارزها برای ترید را در اختیار داشته باشید و بعد در اولین قدم چارت های روزانه مختلف را بررسی کنید و باید اینکار را هر روز در ساعت مشخصی انجام بدهید که بهترین زمان برای تحلیل چارت ها زمان بسته شدن بازار نیویورک و باز شدن بازار اروپا است. این زمانی است که قدرت بازار رو به افول میگذارد و روز جدید کاری در آسیا شروع می شود که غالبا نوسانات قیمتی به میزان فعالیت بازارهای نیویورک یا اروپا نخواهد بود. همینطور که چارت های مختلف را بررسی می کنم مشخصاً به دنبال این موارد هستم: روندها، سطوح مقاومتی و تریگر های پرایس اکشن در ابتدا تعیین می کنم که آیا در مارکت روندی جاری است یا خیر. برای انجام اینکار به ساختار قیمت توجه می کنم و اینکه آیا در قیمت با سقف های بالاتر و کف های بالاتر روبرو هستم و یا سقف های پایینتر و کف های پایین تر شکل گرفته است. همینطور به جهت مووینگ در تایم فریم روزانه توجه می کنم. سپس هر سطح مقاومتی اصلی و مهمی را در چارت شناسایی می کنم 21 و 8های نمایی بخاطر اینکه ترکیب سطوح مقاومت استاتیک (خطوط افقی) و تریگر های پرایس اکشن ترکیب بسیار قدرتمندی را شکل می دهند. ولی چارتم را از خطوط متعدد حمایت و مقاومت لبریز نمی کنم و فقط خطوطی را ترسیم می کنم که اصلی و مهم باشند با تمرین بیشتر شما هم می توانید این سطوح رو بهتر تشخیص بدهید. برای شروع به مثال جفت ارز پوند دلار در تایم فریم روزانه دقت کنید.
به ست آپ (چیدمان) پین بار شکل گرفته درچارت فوق دقت کنید. بعد از اینکه تشخیص دادم بازار دارای روند است و یا دچار حالت ساید و رنج شده است و خطوط اصلی مقاومت روبروی چارت را ترسیم کردم، حالا به دنبال مشاهده سیگنالهای بدیهی و واضح پرایس اکشن شکل گرفته در چارت می گردم. دوست دارم تا جایی که ممکن است همجهت با روند ترید کنم و شروع همراهیم با ترند از سطوح مقاومتی هم جهت با روند باشد اما گاهی اوقات در بازار روندی شکل نگرفته که در این زمانها می توانیم به دنبال شناسایی تریگرهای پرایس اکشن در نزدیکی سطوح مقاومتی اصلی باشیم. در این حالت می توانیم در بازارهای ساید هم بر اساس ست آپ های پرایس اکشن ترید کنیم و یا بطور کلی اقدام به تریدهای کانتر ترند (ضد روند) نماییم. (مثال این مقاله مربوط به یک وضعیت است که در آن روند شکل گرفته است در مقاله ای دیگر وضعیت ترید در بازارهای ساید بررسی خواهد شد). در مثال ست آپ پین بار جفت ارز پوند دلار (چارت فوق) در بازار شاهد شروع یک روند هم موید این امر هستند و همچنین میبینیم که اخیرا بازار از حالت ساید و خنثی 21 و 8 نزولی هستیم و کراس مووینگ های شروع به ریزش کرده است. پین بار شکل گرفته همزمان با روند جاری نزولی ایجاد شده و در برخورد با ساپورت قبلی و قرار دارد و چون این پین بار تمامی شرایط لازمه در پلن معاملاتی مرا برای یک سیگنال ایده 1.5900مقاومت فعلی در نرخ آل را شامل می شد تصمیم به ترید بر اساس این تریگر خوب پرایس اکشنی گرفتم.
چطور حد ضرر را تعیین کنیم
برای تعیین دقیق میزان حد ضرر قواعدی وجود دارد که می توانید بر اساس آنها عمل ورود به پوزیشن کنید: ابتدا اینکه سعی کنید استاپ را در یک سطح منطقی قیمت قرار بدهید. بنابراین در ست آپ پین بار مثال فوق استاپم را بالای شادوی پین بار قرار دادم چون این نقطه ای است که اگه قیمت به آن برسد به من می گوید که تریگر ورودیم سیگنال خطا داشته است .دقت داشته باشید که شما باید همیشه حد ضررتان را همزمان در وقتیکه می خواهید سفارش معامله را به اجرا بگذارید تنظیم کنید و هرگز بدون
و 1.5887 پپسی در نرخ 100تعیین حد ضرر و استاپ گذاری وارد بازار نشوید. در چارت زیر می توانیم ببینیم که حد ضرری داریم. این مسله از این جهت مهم است که بر اساس این میزان حد ضرر، تارگت و هدف 1.5787نقطه ورودی در نرخ قیمتیمان را تعیین می کنیم که در این مورد در ادامه صحبت میکنم.
چطور یک هدف قیمتی را شناسایی کنیم
هستم (یا بیشتر) در چارت پوند و تریگر پین بار 2 به 1وقتی تارگتم را تعیین می کنم به دنبال یک ریسک/ ریوارد حداقل پپسی هستم (یا بیشتر). دقت کنید که در اینجا فقط از 200 پپس بود و به این خاطر به دنبال تارگتی 100 میزان ریسک من سنجش میزان پپس استفاده می کنم و نه ریسک (در آینده مقاله ای در مورد استراتژی های مدیریت سرمایه در سبک فولر ارایه خواهد شد) و بعد چک می کنم که در مسیر تارگتی که تعیین کرده ام هیچ مقاومت و یا حمایت اصلی و مهمی در پیش نباشد. اگر در این مسیر مقاومت مهمی وجود نداشت تارگتم را تعیین می کنم ولی اگردیدم پیش از رسیدن قیمت به تارگت برابر ریسک اولیه)، مقاومت مهمی وجود دارد بررسی مجددی می کنم تا ببینم این ترید را انجام بدهم یا خیر. 2(به میزان برابری را هم قبول می کنم مشروط به اینکه تریگر شکل گرفته از شرایط ایده الی برخوردار 1.5گاهی اوقات یک تارگت باشد.
خروج از یک پوزیشن احتمالا یکی از مشکل ترین جنبه های ترید است و چیزی است که در گذر زمان در این حوزه بهتر می شوید. بزرگترین مشکل تریدرها در زمینه خروج، عدم خروج به موقع به امید گرفتن سود بیشتر است .تریدر طمع کاری نباشید 1 سودتان را بر اساس یک ریسک ریوارد : یا بیشتر بگیرید البته می توانید پوزیشنتان را تریلینگ کنید و بر اساس تحلیلتان 2 برای گرفتن سود بیشتر اقدام کنید. فقط به دام این بازی نیافتید که تارگتی را تعیین کنید و بعد وقتی قیمت به آن نزدیک شد مرتبا تارگت را به امید سود بیشتر جابجا کنید و فکر نکنید که همیشه بازار در جهت سود بیشتر ما تا ابد حرکت خواهد کرد.
اردر گذاری ترید در نرم افزار بروکر
در این زمینه نمی توانم وارد ریز جزئیات بشوم چون همه ما از یک نوع نرم افزار و یا یک بروکر مشخص استفاده نمی کنیم ولی یکسری ملاحظات کلی هست که در مورد آنها صحبت میکنم. مطمین باشید که تمامی پارامترهای سفارش خرید یا فروش درست نوشته شده اند، حد ضرر، نقطه ورود و تارگت. قبل از کلیک برای فعال شدن سفارشتان مجددا همه چیز را دوباره چک کنید چون چیزی بدتر از این نیست که پولتان را بخاطر یک عدد گذاری اشتباه در اردر به راحتی از دست بدهید . ارزشش را دارد که سرعت عملکردتان را کم کنید و با کمی صرف وقت بیشتر مطمئن بشوید که تمامی پارامترهای لازمه را به درستی در سفارش خرید یا فروشتان نوشته اید.
مدیریت ترید
بعد از اینکه با ترید وارد بازار شدین تازه کار اصلی شروع می شود . برای اکثر تریدرها مدیریت یک پوزیشن جایی است که باعث از بین رفتن تمام زحماتشان می شود. در حقیقت زمانیکه وارد بازار شدید واقعا نیاز ندارید کار زیادی را انجام بدهید جز ساعت بعد کار خاصی 24اینکه روزی یکبار پوزیشن را چک کنید. وقتی پوزیشن پوند را بر اساس ست اپ پین بار گرفتم تا پپس است و دیگر تا روز بعد کاری نکردم100 نکردم. وقتی روز بعد برگشتم متوجه شدم که پوزیشن در سودی بیش از (روز بعد برگشتم (چهارشنبه این هفته) و تصمیم گرفتم که از ترید خارج شوم چرا که پوزیشن در سودی Set & Forget) برابر ریسک اولیه قرار داشت. پس دقت کنید که طمع نکنید و پوزیشن در سودی را بیش از حد باز نگه ندارید و 2.5حدودا برابر ریسک اولیه در سود هستید قسمتی از سود را برداشت کنید و یا حداقل استاپ اولیه را به نقطه 2یا حداقل وقتی بیش از معقولی منتقل کنید تا از سودتان محافظت شود.
کنترل احساسات در یک ترید
شاید بهترین روش برای اینکه مطمین باشید احساس در تریدتان دخیل نیست این است که مبلغ بیش از حدی را برای یک ورود به پوزیشن ترید ریسک نکنید.مرتبا از تریدرهای مختلف ایمیل های زیادی را دریافت می کنم که به من می گویند دائم اً ضرر می کنند و یا اینکه تمام مدت شب بیدارند و همینطور خیره به چارت نگاه می کنند و یا اینکه نمی توانند از فکر کردن به تریدی که دارند رها بشوند و هر لحظه به آن فکر می کنند. تنها دلیلی که تریدرها این کارها را می کنند اینست که آنها مبلغ زیادی را بروی هر ترید ریسک می کنند و یا مرتبا و به دفعات زیادی ترید می کنند. شما باید میزان مبلغی را ترید کنید که در صورت از دست دادنش این مسئله برایتان قابل هضم باشد چرا که در هر تریدی این امکان هست که شما ضرر کنید. بله ترید بر اساس استراتژی پرایس اکشن شانس بالایی برای موفقیت دارد ولی شما هرگز با اطمینان نمی دانید که کدام تریدتان موفق و کدام منجر به ضرر خواهد شد در نتیجه شما باید بروی هر تریدتان به شکل معقولی میزان ریسک را مدیریت کنید. دلیل اینکه تریدرها ریسک بیش از حدی را در هر ترید انجام میدهند و یا بیش از حد ترید می کنند توقعات غیر واقعی آنها از بازار است .باید این مطلب را به جد مد نظر داشته باشید که قرار نیست شما به سرعت ثروتمند بشوید بلکه باید یک هدف گذاری برای سودگیری آهسته ولی پیوسته و مستدام از بازار را برای خودتان تعریف کنید و بعد در طول زمان و به مرور موجودی حسابتان را افزایش بدهید. اما متاسفانه بنظر میرسد که اکثر تریدرها این صبوری را ندارند و در نتیجه دچار چرخه ای از تریدهای احساسی میشوند که نتیجه اش مشخص است.
بعد از اتمام ترید
بعد از اینکه از تریدی خارج شدید (چه سود و چه ضرر) باید نتایج تریدتان را دقیقاً ضبط و ذخیره کنید اینکه چه اتفاقی افتاد و به اصطلاح یک ژورنال ترید داشته باشید (در این مورد بعدا یک مقاله اختصاصی ارایه خواهد شد) داشتن یک ژورنال ترید اهمیت دارد چون باعث می شود که بتوانید یک روال برای ثبت و ضبط و بررسی نتایج تریدهایتان داشته باشید و از مزایای آن اینکه در آن یکسری از ویژگی های شخصیتان نظیر نظم و یا فقدان دسیپلین در تریدهایتان را می توانید شناسایی کنید. همانطورکه می بینید برای ترید در مارکت پروسه پیچیده ای ندارم .فقط یه منطق ساده ترکیبی از نظم و درک و بینشی از مهارتهای تکنیکی و استراتژی های ترید است. شما هم بعد از اینکه مدتی استراتژی های ترید پرایس اکشن را تمرین کردید می توانید با توسعه درک تکنیکالتان از این استراتژی ها، روش شخصی خودتان را که با آن راحت تر هستید ایجاد کنید و این امر باعث می شود که با سهولت بیشتری فقط ست آپ ها و وضعیت های کاملاً واضح و مشخص، مشابه نمونه پین باری که در چارت پوند دیدید را برای ترید انتخاب کنید.
مزایا و معایب معاملات خودکار
با نظارت کامپیوترها بر بازارها و دستیابی به فرصتهای معاملاتی و اجرا کردن آنها لیست بلند بالایی از مزایا برای سیستمهای معاملاتی اتوماتیک ( معامله خودکار در متاتریدر) تعریف میشود که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
۱٫نقش احساسات را کم میکند
سیستمهای نرم افزار معاملات خودکار در بورس ایران موجب کاهش احساسات در طول روند معامله میشوند. با کنترل احساسات، معمولاً معاملهگران زمان بیشتری را صرف برنامهریزی میکنند.
هنگامیکه قوانین معامله تنظیم میشوند، سفارشها بهطور اتوماتیک انجام میشود. عوامل روانشناختی که معمولاً اجرای آنها ساده نیست، بهصورت اتوماتیک در پوزیشنها لحاظ میشود. عواملی مانند:
- حجم معامله
- Stop loss
- Take profit
- عکسالعمل در برابر ضرر
- عکسالعمل در برابر سود
۲٫قابلیت پیش تست
قابلیت پیش تست، قوانین معاملاتی را به دادههای تاریخی بازار اعمال میکند تا رفتار استراتژی را درگذشته بازار بیازماید. هنگام طراحی یک سیستم معاملاتی اتوماتیک، تمام قوانین باید مطلق باشند تا هیچ فضایی برای تفسیر ایجاد نشود. (کامپیوتر نمیتواند حدس بزند). باید دقیقاً به کامپیوتر بگوییم که چه میخواهیم.
معاملهگران میتوانند مجموعهای از قوانین را گردآوری کنند تا قبل از اینکه ریسک سرمایهگذاری را بپذیرند معامله مستقیم خود را با دادههای تاریخی تست کنند.
یک پیش تست دقیق این امکان را برای معاملهگران فراهم میکند تا ایده معاملاتی و انتظارات خود را از سیستم معاملاتی اتوماتیک دریابند. از نکات مهمی که بعد از تست درگذشته بازار میتوانیم به دست آوریم میتواند به موارد زیر اشاره کرد:
- درصد معاملات برنده به بازنده
- میزان سود
- میزان ضرر
- حداکثر میزان باخت در یک یا چند ضرر پشت سر هم (Maximum Draw Down)
- متوسط میزان سود به ضرر (tp/sl)
- تعداد معاملات در بازه زمانی مورد تست
۳٫حفظ نظم
بعدازاینکه قوانین معاملات تنظیم شد و اجرای معاملات بهصورت اتوماتیک (معاملات خودکار) صورت گرفت، نظم و انضباط برقرار میشود. اغلب به دلیل عوامل احساسی که در حین معامله اتفاق میافتد نظم و انضباط برقرار نمیشود. نمونهای از این عوامل ترس از زیان یا علاقه به کسب سود بیشتر است.
سیستم معاملات اتوماتیک سبب برقراری نظم و حفظ آن میشود زیرا طرح معاملاتی بهصورت دقیق دنبال میشود. علاوه بر این، میزان خطا به کمترین مقدار خود میرسد. بهعنوانمثال سفارش خرید ۱۰۰ سهم هیچ موقع بهعنوان سفارش فروش ۱۰۰۰ سهم ثبت نمیشود.(در ادامه مقاله سفارش شرطی ، تریدرهای مبتدی و نرم افزار تحلیل تکنیکال را هم بخوانید)
۴٫دستیابی به ماندگاری
همواره یکی از بزرگترین چالشها، طرحهای تجاری بوده است. حتی اگر یک طرح تجاری پتانسیل سودآوری داشته باشد اما معاملهگران، قوانین را نادیده بگیرند باید توقعشان از سیستم معاملاتی اتوماتیک را اصلاح کنند. هیچ طرح تجاری وجود ندارد که در همه زمانها قابلیت سودآوری داشته باشد. درواقع زیانها بخشی از بازی هستند.
زیانها میتواند ازلحاظ روانشناسی آسیبزا باشد؛ بنابراین معاملهگری که دو یا سه بار دچار زیان شده ممکن است تصمیم بگیرد معامله بعدی را کنار بگذارد. حال اگر فرض بگیریم این معامله برای او سودآور میبود تمام باورها و انتظارات او از سیستم به هم میریزد.
۵٫سرعت ورود سفارش افزایش مییابد
ازآنجاییکه کامپیوترها بهسرعت به شرایط بازارهای در حال تغییر پاسخ میدهند، سیستمهای اتوماتیک قادرند بهمحض تنظیم و برقراری ضوابط، سفارشهایی تولید کنند. باید به این نکته توجه داشت که ورود به یک معامله یا خروج از آن در کسری از ثانیه میتواند تفاوت زیادی درنتیجه معامله ایجاد کند..(شما میتوانید دوره روانشناسي معامله گري و سبد سهام را هم مطالعه کنید)
بهمحض ورود به یک وضعیت، شرایط سفارش بهطور اتوماتیک تولید میشوند که شامل اهداف سود و زیان برای حمایت بیشتر میشود.
بازارها بهسرعت در حال حرکتاند. بدیهی است که معاملات سنتی موجب تضعیف معاملات و خطا در برآورد سطح سود و زیان هستند. یک سیستم معاملاتی اتوماتیک از این اتفاق جلوگیری میکند.
۶٫معاملات متنوع
سیستمهای معاملاتی اتوماتیک به کاربران اجازه میدهد یک حساب چندگانه داشته باشند و استراتژیهای گوناگون را تجزیهوتحلیل کنند.
همچنین وجود ابزارهای مختلف سبب افزایش قدرت ریسک و کاهش عوامل مزاحم میشود. کار با کامپیوتر که میتواند در هزارم ثانیه معاملات را انجام دهد توسط انسان و بهصورت دستی امکانپذیر نیست.
کامپیوترها قادرند فرصتهای تجاری را در طیف وسیعی از بازارها رصد کنند و سفارشها را تولید کنند. علاوه بر این بر معاملات نظارت داشته باشند.
۷٫دقیق کردن استراتژی
هنگام تست درگذشته میتوانیم پارامترهای ورودی استراتژی را دقیق کنیم. بهعنوانمثال فرض کنید که استراتژی معاملاتی ما شامل یک میانگین متحرک ۵۰ کندلی است و ما میخواهیم وقتی قیمت از سمت پایین، میانگین را رو با بالا قطع کرد بخریم (معامله فروش باز قبلی را میبندیم) و هرگاه قیمت، میانگین را از سمت بالا به سمت پایین قطع کرد، بفروشیم (معامله بازِ خرید قبلی را میبندیم). برای سادهسازی مثال تنها شرط ورود و خروج، عبور قیمت از میانگین متحرک است.
به شکل زیر دقت کنید، در محل عبور قیمت از میانگین متحرک، رو با بالا میخریم و هنگام عبور از بالا روبه پایین قیمت، از میانگین متحرک، میفروشیم.
در پلتفرمهای معاملاتی، هر اندیکاتور ورودیهای خاص خود را دارد (البته بعضی از اندیکاتورها ورودی ندارند و محاسبات خود را روی قیمت انجام میدهند).
در متاتریدر (۴ و ۵) اندیکاتور میانگین متحرک، دارای ۴ مقدار ورودی است که در شکل نشان دادهشده است:
هرکدام از مقادیر ورودی هم میتواند دارای مقادیر متنوع باشد.
بهعنوانمثال ما در استراتژی خود فرض کردهایم که میانگین متحرک ۵۰ کندلی داشته باشیم. ولی معلوم نیست که عدد ۵۰ بهترین عدد باشد و برای اینکه بفهمیم چه مقداری بیشترین سود را به ما میدهد باید با هر یک از مقادیر ورودی، درگذشته بازار تست کنیم تا مطمئن شویم کدام حالت بهینه است.
اگر فرض کنیم که هر یک از مقادیر ورودی ۴ حالت مختلف میتواند داشته باشد، پس ۴*۴*۴*۴=۲۵۶ حالت مختلف از پارامترهای ورودی خواهیم داشت.
بررسی ۲۵۶ حالت برای یک محصول کاری بسیار دشوار و خستهکنندهای برای انسان است.
اگر بخواهیم این استراتژی را برای چند محصول مختلف بررسی کنیم، تعداد حالات بیشتر و بررسی آنهم سختتر خواهد شد؛ اما اگر این استراتژی را بهصورت برنامه اتوماتیک درآوریم، تنها با فشار یک دکمه میتوانیم برای تمام حالات ممکن استراتژی را درگذشته بازار تست کنیم و از بین نتایج، بهترین گزینه را انتخاب کنیم.
البته انتخاب بهترین گزینه هم شرایط و پارامترهای مخصوص خود را دارد که نیاز به تخصص و درک مفاهیم آماری دارد.
۸٫معامله ۲۴ ساعته:
یکی دیگر از مزایای استفاده از برنامه خودکار (اکسپرت) برای معاملهگران این است که نیاز نظارت مستمر معاملهگر را بر بازار را کم میکند.
در بازارهای جهانی که بازار ۲۴ ساعته باز است، این نکته بسیار بااهمیتتر میشود.
معایب و واقعیتهای سیستمهای معاملات خودکار
سیستمهای معاملات خودکار (معامله خودکار در متاتریدر) در بورس ایران دارای مزایای زیادی هستند اما معایبی هم وجود دارد که معاملهگران باید از آن آگاه باشند.
۱٫کد نویسی با دقت پایین
من کامپیوتر را به موجودی کمهوش ولی بسیار دقیق تعبیر میکنم. برای اینکه استراتژی معاملاتی خود را با تمام جزییات به کامپیوتر بفهمانیم، باید با او بسیار دقیق صحبت کنیم.
کد نویسی باید بسیار دقیق انجام شود و بهدقت در بازارهای آزمایشی (Demo) بررسی شود سپس آن را در حساب واقعی بهکارگیریم. درصورتیکه دقت کافی را در این مرحله نداشته باشیم، میتواند منجر به از دست دادن پول ما در بازار شود.
۲٫خرابیهای مکانیکی
نظریهای که پشت معاملههای اتوماتیک وجود دارد به نظر ساده است. تنظیم نرمافزار، برنامهریزی قوانین و نظارت بر معاملات.
در حقیقت معاملات اتوماتیک یک روش پیچیده برای انجام معاملات است ولی بیعیب نیست. بسته به پلت فرم معاملاتی، سفارش معاملات میتواند بر روی یک کامپیوتر قرار گیرد.
این بدان معنا است که اگر اتصال به اینترنت قطع شود ممکن است سفارش به بازار ارسال نشود.
هرگونه نقص در کامپیوتر و برق یا اینترنت که امکان اتصال برنامه شمارا با کارگزار قطع کند، میتواند باعث بروز اشکال در اجرای صحیح شود؛ و این قطعی میتواند باعث زیان شما شود.
فرض کنید در استراتژی معاملاتی شما stop loss وجود ندارد و سیستم هنگامیکه میزان زیان از ۳ درصد کل موجودی بیشتر میشود، تمام موقعیتهای زیاد ده را میبندد.
در این حالت اگر اتصال شما به کارگزار (در اثر خرابی سختافزاری، قطعی برق، قطعی اینترنت) قطع شود، کنترل سیستم هوشمند شما بر معاملاتتان از بین میرود و این میتواند موجب زیان برای شما بشود.
۳٫ نظارت
برای نظارت بر سیستمهای معاملاتی اتوماتیک، کامپیوتر باید در طول روز روشن باشد و این قضیه میتواند سبب مشکلات مکانیکی مانند مسائل ارتباطی، اتلاف توان و اختلالات و تهدیدات سیستمی شود. یک سیستم معاملاتی اتوماتیک ممکن است دارای ناهنجاریهایی باشد که منجر به سفارشها نادرست، یا سفارشهای تکراری شود.برای دانستن اوراق بدهی در بورس چیست به این مقاله مراجعه کنید
اگر نظارت خوبی وجود داشته باشد بسیاری از این مشکلات را میتوان بهسرعت شناسایی و حل کرد.
۴٫خطای بک تست
مهمترین مسئلهای که معاملهگر را به خطا میاندازد این موضوع است که فکر میکند که اگر اکسپرت درگذشته خوب جواب داد، به این معنی است که در آینده هم بهخوبی گذشته جواب خواهد داد.
در هیچکدام از پدیدههای جهان هستی، نمیتوان با بررسی گذشته یک سیستم، آینده آن را با دقت ۱۰۰% پیشبینی کرد. تنها میتوان با درصدی از خطا، آینده را پیشبینی کرد ولی حتی اگر دقت پیشبینی ما ۹۹ درصد هم باشد، بازهم میتواند آن ۱ درصد اتفاق بیفتد و تمام محاسبات ما را تغییر دهد.(مقاله تارگت های ارز دیجیتال و ارز دیجیتال چیست؟ و چه کاربردی دارد؟ را هم بخوانید)
از این موضوع شیادان بازار بسیار استفاده میکنند و گزارش بک تست را در بازه زمانی محدودی که اکسپرت در آن بسیار خوب جواب داده را به خریداران اکسپرت نشان میدهند و باقیمت بالایی آن را میفروشند. ولی بعد از مدت معمولاً کوتاهی، اکسپرت در زیان میرود و تمام سودی را که تا الآن نصیب خریدار کرده را پس میگیرد.
از دید من اکسپرت مثل یک نوزاد است و هرلحظه نیاز به مراقبت و بهینهسازی دارد. اگر ما اکسپرتی را درگذشته بازار بهینهسازی کردهایم و آن را به سودرسانی رساندهایم، معنای آن این است که مقادیر پارامترهای ورودی بهدستآمده، برای گذشته است ولی احتمال اینکه در آینده هم با همین دقت کار نکند، وجود دارد.(توصیه میکنم مقاله معاملات کد به کد در بورس را هم بخوانید)
پس یکی از وظایف معاملهگرانی که از اکسپرت (معاملات اتوماتیک بورس) استفاده میکنند، این است که بهطور مستمر مشغول بهینهسازی و سازگاری اکسپرت با شرایط جدید بازار باشند. در فصل آخر روش بهینهسازی در متاتریدر ۴ و ۵ را با فیلمهای آموزشی بیان خواهم کرد.
۵٫همهچیز را نمیتوان تبدیل به برنامه کامپیوتری کرد!
نمیتوان تمام پارامترهایی که مدنظر ما هستند را تبدیل به برنامه کامپیوتری کنیم. مثلاً فرض کنید ریسکهای اقتصادی و سیاسی و یا اخبار مربوط سهم موردنظرمان را نمیتوان به برنامه کامپیوتری تبدیل کرد و انتظار داشته باشیم که برنامه ما این متغیرها را در معاملات خود مدنظر قرار دهد.
شاید این نکته ازجمله مهمترین نکاتی است که مخالفان معاملات خودکار بیان میکنند. مخصوصاً کسانی که تمرکز بیشترشان بر استفاده از تحلیل فاندمنتال است، استفاده از اکسپرتهای تمام اتوماتیک را منطقی نمیدانند اما در کد نویسی میتوان پارامترهای تحلیلی را به پارامترها عددی تبدیل کرد و از آنها استفاده کرد.
مثل فرض کنید یکی از پارامترهای تصمیمگیری برای انجام معامله “ریسک افزایش قیمت مواد اولیه” است. میتوان این ریسک را عددی بین ۰ تا ۱۰۰ در نظر گرفت و با توجه به تحلیلی که انجام میدهیم، این پارامتر را بهصورت دستی مقدار میدهیم.
حال در برنامه میتوان شرطی گذاشت که (مثلاً) اگر این ریسک بالاتر از ۶۰ بود، وارد معامله نشو.
تنظیم الگوتریدینگ در متاتریدر
برای انجام معاملات خودکار و نیز ایجاد یک سیستم معاملاتی خودکار در متا تریدر، حتماً باید دکمه اتو تریدینگ در متاتریدر (auto trading) همانطور که در شکل زیر نشان دادهشده روشن باشد.
دیدگاه شما