بهمنظور انجام معاملات با استفاده از این الگو، زمانی که حالت کلی الگو را در چارت پیدا کردید، باید منتظر شکسته شدن خط گردن بمانید. بهتر است شکست خط گردن پرقدرت انجام شود و سایر شرایط یک شکست مناسب را داشته باشد. درصورتیکه قیمت با حرکت بسیار سریع و قوی خط گردن را شکست و شما از ورود به پوزیشن جا ماندید، بهتر است منتظر حرکت برگشتی (پولبک) به خط گردن الگو بمانید و سپس وارد پوزیشن شوید. نکته قابلتوجه این است که در الگوهای سر و شانه، بین شانه چپ و سر باید واگرایی باشد، ایجاد واگرایی تأییدی بر تشکیل الگوی سر و شانه است.
آموزش محاسبه صحیح Position Size
همانطور که همه می دانیم بازار ارز دیجیتال با احساسات و هیجانات آنی گره خورده است که تعیین معامله سود ده را کمی دشوار ساخته، ممکن است گاهی ترید شما هیچ مشکلی نداشته باشد اما تحت تاثیر اخبار و احساسات بازار قرار بگیرید و معامله خود را تغییر دهید. به همین دلیل هر معامله ای باید از یک سیستم معاملاتی برخوردار باشد که به کنترل ریسک، تعیین استراتژی و در نهایت رسیدن به موفقیت بپردازد. Position Size یک نوع استراتژی است که معامله گران با محاسبه دقیق می توانند نسبت سود، ضرر و مقدار سرمایه ای که باید به ترید خود وارد کنند را به دست بیاورند و یک معامله بی نقص بسازند. برای این کار یک فرمول پایه و چند فاکتور مهم وجود دارد که در ادامه به طور کامل توضیح داده ایم.
پوزیشین سایز چیست؟
تاریخ پر از نمونه های معامله گران معروف و بزرگی است که با اجرای ورود به پوزیشن استراتژی پوزیشین سایز، ثروت خود را به دست آوردند. کسانی که از استراتژی پوزیشین سایز استفاده می کنند را می توان مشابه هلدر ها دانست، زیرا زمان این نوع معاملات طولانی بوده و به همین نسبت پتانسیل سود نیز بیشتر است. معامله گرانی که از این روش استفاده می کنند ممکن است در طی سال تنها 10 معامله انجام دهند و مانند سایر تریدر ها همه روزه به ترید نمی پردازند. در واقع با استفاده از این روش سرمایه گذاران همه فاکتور های لازم برای تعیین معامله ای بی نقص را می سنجند و با اعتماد به نفس کامل یک موقعیت بلند مدت برای آن تعیین می کنند، در معاملات پوزیشین سایز ممکن است زمان طولانی نیاز باشد تا معامله گر به هدف اصلی و سودش برسد اما بسیار بی خطر و سنجیده تر از سایر ترید ها. برای استفاده از این استراتژی ابتدا باید پیش زمینه های زیر را به خوبی فراهم کرده و سپس در فرمولی که در ادامه توضیح خواهیم داد جایگزین کنید.
• محاسبه دقیق کل سرمایه
• هدف سرمایه گذاری
• مقدار ریسکی که می توانید جبرانش کنید ( تعین ریسک معامله)
• چه مقداری از سرمایه را می خواهید به خطر بیندازید ( تعیین ریسک کل سرمایه)
فاکتور های مهم در پوزیشین سایز
یکی از مهم ترین فاکتور هایی که در هر معامله ای باید در نظر گرفته شود تعیین ریسک آن است، بسیاری از سرمایه گذاران به دلیل محاسبه نکردن مقدار ریسک معاملات نمی توانند خسارت وارده را جبران کنند و معامله جدیدی تعیین کنند. از همین روی بهتر است در معاملات ارز دیجیتال قانون 1 درصد لحاظ شود، حتی اگر تمام جنبه های معامله خود را سنجیده بودید و استراتژی عالی ای انتخاب کرده بودید نیز باید از قانون 1 درصد استفاده کنید، زیرا کریپتو یک بازار پر نوسان است و هیچ روند دقیق و مشخصی ندارد. بهترین روشی که می توان برای حل این مشکل در نظر گرفت این است که تنها یک درصد از کل مقدار سرمایه تان را به خطر بیندازید. به همین ترتیب در صورت بروز مشکل، حجم بیشتر سرمایه حفظ می شود.
برای مثال اگر شما 500 دلار سرمایه دارید و می خواهید 300 دلار از آن را در معاملات ارزی استفاده کنید، باید مقدار ریسک این معامله را به طوری تنظیم کنید که 1 درصد از 300 دلار را شامل شود. در نتیجه حتی اگر متضرر هم شوید به راحتی می توانید خسارت وارده را جبران کرده و معامله جدیدی تعیین کنید، به این روش تعیین ریسک کل سرمایه می گویند.
فاکتور دومی که حتما باید برای انجام یک معامله صحیح اعمال شود تعیین ریسک معامله است. بدیهی است که تریدر ها توسط کندل ها، چارت قیمتی و ابزار های تحیلیلی بازار را می سنجند و استراتژی معامله خود را تعیین می کنند، حال ممکن است این استراتژی دقیقا آنطور که انتظار می رفت پیش نرود و روند بازار تغییر کند. در این شرایط نقطه ابطال یکی از مهم ترین تحلیل هایی است که تریدر پیش از ورود به معامله باید تعیین کرده باشد، در واقع نقطه ابطال همان جایگاهی است که معامله به سمت ضرر رفته و خسارت به بار می آورد.
به همین دلیل زمانی که یک معامله به نقطه ابطال رسید تریدر معامله را بسته و از ضرر بیشتر جلوگیری می کند. به دلیل اهمیت بالایی که این مفهوم دارد، ابزار های جلوگیری از ضرر خودکار مانند استاپ لاس یا حد ضرر ( Stop Loss ) به وجود آمده اند که معامله گر تعیین می کند چه زمان معامله بسته شود. برای مثال تصور کنید 10 دلار بیت کوین معامله کرده و طبق تحلیل هایی که انجام داده اید نقطه ابطال معامله را بر روی 5 دلار گذاشته اید و از استاپ لاس استفاده کرده اید، ورود به پوزیشن در این حالت اگر قیمت بیت کوین تا 5 دلار کاهش یابد معامله به طور خودکار بسته می شود تا از متضرر شدن بیشتر جلوگیری کند.
چگونه پوزیشین سایز را محاسبه کنیم؟
پس از در نظر گرفتن فاکتور های بالا و انجام دادنشان، نوبت به تعیین پوزیشین سایز صحیح است. برای آنکه بتوانیم یک معامله طولانی مدت داشته و در این بین دچار احساسات بازار نشویم باید همه چیز آنقدری دقیق و حساب شده باشد که اگر روند بازار دچار تغییر و تحول شد با اعتماد به نفس معامله خود را بهم نزنیم. برای این کار از فرمول محاسبه پوزیشین سایز استفاده می شود که در زیر شرح داده شده:
« کل سرمایه x ریسک کل سرمایه یا نقطه ابطال»
با توجه به فرمول بالا شما می توانید اندازه دقیق پوزیشین معامله خود را محاسبه کرده و جزئیات مهمی را در معامله خود رعایت کنید. این محاسبه به شما امکان چیدن یک استراتژی محکم را می دهد که حتی در نوسانات بازار نیز محتاطانه عمل کرده و ترید خوبی داشته باشید.
سبک های معامله گری و انتخاب سبک معاملاتی متناسب با شخصیت
معامله گری چهار سبک اصلی دارد. که به وسیله آن می توان معامله گران را در چهار دستهی معامله گر اسکالپر، معامله گر روزانه، معامله گر سوئینگ یا همان نوسانگر و در نهایت معامله گر پوزیشن قرار داد. تفاوت بین سبک های معامله گری بر اساس مدت زمان انجام معاملات است. معاملات اسکالپ فقط در چند ثانیه یا حداکثر چند دقیقه انجام می شود. معاملات روزانه چند ثانیه تا چند ساعت انجام می شود. معاملات نوسان گیری ممکن است برای چند روز زمان ببرد. معاملات پزیشن یا موقعیتی نیز از چند روز تا چند سال می تواند انجام می شود.
احتمالا معامله گران مبتدی در هنگام ورود به بازارهای مالی در انتخاب سبک معاملاتی که بیشتر با شخصیت آنها سازگار باشد، مشکل خواهند داشت. اما شما باید بدانید که برای دستیابی به موفقیت بلند مدت و تبدیل شده به یک معامله گر حرفه ای، باید این کار را انجام دهید. اگر یک معامله گر هستید و هنوز احساس می کنید که سبک معامله گری خود را پیدا نکرده اید. این مقاله به شما کمک خواهد کرد. تا با برخی از ویژگی های شخصیتی که هر کدام از انواع سبک های معامله گری نیاز دارد، آشنا شوید.
انتخاب سبک معاملاتی که بیشتر با شخصیت شما سازگار است. شانس بیشتری برای سودآوری به عنوان یک معامله گر به شما می دهد. بنابراین حتی اگر برخی از ویژگی های ذکر شده را دوست ندارید، در این مورد کاملا صادق باشید.
معامله گری به روش اسکالپینگ (Scalping)
اسکالپ یک روش معامله گری بسیار سریع است. معامله گر اسکالپر اغلب در عرض چند ثانیه چندین معامله مختلف انجام می دهند. این بدان معناست که ممکن است کل معالات آنها یک دقیقه طولانی طول بکشد، آن هم یک دقیقه کوتاه.
معامله گری به روش اسکالپینگ بیشتر مناسب معامله گران فعال و متمرکز بر بازار ورود به پوزیشن است. که می توانند تصمیمات آنی را بگیرند و بدون تردید به آنها عمل کنند.
افراد بی حوصله اغلب بهترین اسکالپرها را تشکیل می دهند زیرا انتظار دارند که معاملات آنها بلافاصله سودآور شود. در صورتی به سود نرسند، آنها به سرعت از معامله مورد نظر خود خارج می شوند.
برای موفقیت به عنوان یک معامله گر اسکالپر نیاز به تمرکز زیادی دارید. این شیوه معاملاتی مناسب برای افرادی که به راحتی حواسشان پرت می شود یا مستعد رویا پردازی هستند، نیست. بنابراین اگر هنگام خواندن این مطلب به چیز دیگری فکر کرده اید، معامله گری به روش اسکالپینگ مناسب شما نیست.
معامله گری به روش روزانه (Day Trading)
معاملات روزانه مناسب معامله گران است که ترجیح می دهند معامله ای را در همان روز شروع و به اتمام برسانند. اگر شما فردی هستید که وقتی شروع به رنگ آمیزی آشپزخانه خود می کنید، تا پایان اتمام کار در آشپزخانه به سراغ رختخواب نمی روید، معامله گری روزانه مناسب شماست. حتی اگر این بدان معناست که تا ساعت 3 صبح بیدار بمانید.
بسیاری از معامله گران روزانه هرگز نوسانگیری یا معامله بلند مدت را انجام نمی دهند. آنها نمی توانند شب ها راحت بخوابند. زیرا می دانند که یک معامله فعال دارند که می تواند تحت تأثیر حرکت قیمت ها در طول شب قرار گیرد و باعث ایجاد زیان شود.
معامله گری به روش نوسان گیری (Swing Trading)
معاملات نوسان گیری برای افرادی که برای ورود به معامله صبر می کنند، اما پس از ورود به آن سود سریع می خواهند مناسب است. معامله گران نوسان تقریباً معاملات خود را یک شبه نگه می دارند. بنابراین اگر هنگام انجام کار دور از کامپیوتر عصبی هستید، این روش برای شما مناسب نیست. معاملات نوسان به طور کلی نیاز به حد ضرر بزرگتری نسبت به معاملات روزانه دارد. بنابراین توانایی حفظ آرامش هنگام معامله ی که بر خلاف میل شما حرکت می کند، بسیار حیاتی است.
معامله گری به روش پوزیشن (Position Trading)
معاملات پوزیشن طولانی ترین نوع معاملات است. اغلب معاملاتی دارند که چندین سال دوام می آورند. بنابراین، معاملات پوزیشن تنها برای معامله گران صبور و کم تحرک مناسب است. اهداف قیمتی معاملات پوزیشن اغلب چند صد درصد هستند. اگر هنگامی که در یک معامله شما 25 درصد سود کرده اید، ضربان قلب شما شروع به کار می کند، احتمالاً معامله پوزیشن برای شما مناسب نیست.
معامله گران پوزیشن باید بتوانند نظر ورود به پوزیشن عمومی را نادیده بگیرند. معاملات پوزیشنی اغلب از طریق بازارهای گاو و خرس انجام می شود. به عنوان مثال، زمانی که عموم مردم متقاعد شوند که بازار رو به رشد است، ممکن است معامله شما یک سال به طول انجامد. اگر افراد دیگر به راحتی شما را تحت تأثیر قرار می دهند، معامله گری به روش پوزیشن برای شما یک چالش خطرناک خواهد بود.
نکته مهم در مورد سبک های معامله گری: به سبک معاملاتی خود وفادار باشید.
انتخاب سبک معاملاتی مستلزم انعطاف پذیری است تا بدانید وقتی یک روش معاملاتی برای شما کار نمی کند. همچنین نیاز به ثبات دارد تا با سبک مناسب حتی در مواقعی که عملکرد آن عقب افتاده است، بمانید.
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که معامله گران جدید مرتکب می شوند تغییر سبک معاملات (و سیستم های معاملاتی) در اولین زیان های آن است. تغییر مداوم سبک معاملاتی یا سیستم معاملاتی شما راهی مطمئن برای دور شدن از موفقیت در بازارهای مالی است. هنگامی که بر یکی از سبک های معامله گری مسلط شدید، به آن وفادار بمانید. وفاداری شما به سبک معامله گری خود، در دراز مدت به شما پاداش می دهد.
ورود به پوزیشن
داشتن یک برنامه معاملاتی و برای هر تریدر کاملا ضروری است. این ضرورت در بازار رمزارزها با توجه به ناپایداری و نوسان فراوان بازار، بیشتر احساس میشود. یک برنامه معاملاتی میتواند به شما در مدیریت بهتر ریسک کمک کند. این برنامه همچنین میتواند به شما کمک کند و ثبات معاملات را بهبود ببخشد و در نهایت به شما امکان میدهد تا به سودآوری بیشتری برسید. در ادامه این مقاله با تیم فیبوتک همراه باشید.
هنگام تهیه یک طرح معاملاتی، باید یک طرح دقیق از چگونگی ورود و خروج از موقعیت ها، از جمله معیارهای ورود و خروج، حجم پوزیشن و نقاط حد سود و ضرر داشته باشید. مزایای داشتن یک برنامه معاملاتی بسیار زیاد است، از کاهش استرس گرفته تا ضرر کمتر در معاملات و آگاهی بیشتر از عادات ترید و همچنین کمک به شما در پیشرفت هدفمند با یافتن اشتباهاتی که قبلا مرتکب آن شده اید.
تریدینگ پلن یا برنامه معاملاتی
هنگامی که یک استراتژی در پیش گرفتید، گام اساسی بعدی پایبندی به استراتژی معاملاتی، به ویژه در معاملات زیانده میباشد. در ترید، ضرر و زیان جزئی از بازی است و حتی برای با تجربه ترین متخصصان نیز کاملا طبیعی است. اغلب، میبینیم که معامله گران جدید با شروع ضرر در معاملات، برنامه معاملاتی خود را کنار میگذارند. پایبندی به استراتژی یکی از جنبه های مهم برای حضور در طولانی در بازار است. هر وقت وحشت کردید و استراتژی خود را رها کردید، احتمالا معاملات خارج از مسیر بیشتری انجام خواهید داد
حد ضرر (Stop Loss)
مفهوم اساسی مدیریت ریسک، کاهش امکان وقوع ضررهای بزرگ تر است و یکی از روش های متداول برای به حداقل رساندن ضررها استفاده از حد ضرر است. حد ضرر، دستوری است که به سرمایه گذارها اجازه میدهد با تعیین محدوده قیمتی که دارایی بر روی آن حرکت میکند، ضرر احتمالی ناشی از سرمایه گذاری را محدود کند. فرض کنید یک معامله بر پایه نماد BNB/USDT در فیوچرز با قیمت 350 دلار خریداری کرده اید، برای به حداقل رساندن ضرر احتمالی این معامله، میتوانید سفارش ضرر وزیان را با 20% زیر قیمت خرید یا قیمتم 280 دلار ثبت کنید، تا در صورت رسیدن به این قیمت اتوماتیک از معامله خارج شوید.
استفاده از حد ضرر (Stop Loss)
اگر قیمت BNB/USDT به زیر 280 دلار برسد، سفارش فروش شما انجام میشود. سپس صرافی قرارداد را با قیمت فعلی بازار به فروش میرساند که بسته به شرایط حاکم بازار، ممکن است دقیقا در قیمت 280 دلار یا اندکی کم تر باشد. سرمایه گذاران از دستور حدضرر به عنوان بخشی از استراتژی مدیریت ریسک خود برای خروج از موقعیت ها در صورت عدم عملکرد مطابق با انتظار استفاده میکنند. سفارشات با حدضرر، سرمایه گذاران را قادر میسازد تا تصمیمات از پیش تعیین شده ای برای فروش بگیرند، که به آن ها کمک میکند تا از تاثیر احساسات بر تصمیمات سرمایه گذاری خود جلوگیری کنند.
تریدینگ رنج و استراتژی معاملاتی در آن (range trading)
زمانی که قیمت در تایم فریمی که به آن نگاه میکنیم روند خاصی ندارد (نه صعودی است و نه نزولی) و داخل یک محدوده بالا و پایین می شود، تریدینگ رنج (TR) نامیده می شود.
اگر دقت کنین در بالا جمله ( در تایم فریمی که به آن نگاه میکنیم ) را به کار برده ام؛ به این معنی می باشد که شاید شما در تایم روزانه شاهد تریدینگ رنج هستید اما در تایم 5 دقیقه اطلاعات کاملا متفاوت می باشد و شما روند پر قدرتی را در جهت نزول یا صعود خواهید دید. پس تایم الگو را باید دریابید و برا اساس تایم فریم تریگر ترید نمایید.
از کجا بفهمیم در TR هستیم و این TR معتبر می باشد؟
وقتی که ما دو سطح داشته باشیم که شاهد دو برخورد از پایین و دو برخورد از بالا باشیم، میگوییم تریدینگ رنج رخ داده است و با اطمینان معامله میکنیم.اما اگر نیاز به پیش داوری باشد باید در نظر گرفت که بازار 3 نوع چرخه دارد و ما بعد از رخ دادن چرخه اول منتظر چرخه بعدی خواهیم شد. این چرخه ها اسپایک، کانال و تریدینگ رنج هستند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد چرخه های بازار اینجا کلیک کنید.
استراتژی معاملات در تریدینگ رنج:
همانطور که می بینید، قیمت داخل یک محدوده در حال حرکت می باشد و ما باید از استراتژی BLSH استفاده نماییم.
- خرید در پایین BL: buy low
- فروش در بالا SH: sell high
دیدن کندل سیگنال بار و کی بار در بالا و پایین TR بسیار مهم است. و به ما کمک میکند با اطمینان بیشتری وارد معامله شویم اما کسانی هستند که اردرهای stop می گذارند و به محض رسیدن قیمت به سقف یا کف اردرشان فعال میشود.
کسانی که پرایس کلاسیک کار میکنند عقیده دارند هر چقدر که سطحی میزان برخورد بیشتری داشته باشد اعتبار بیشتری دارد اما کسانی که عرضه و تقاضا کار میکنند میدانند که هر چقدر برخورد ها زیاد باشد اعتبار سطح پایین تر می آید زیرا سفارش های موجود در آن سطوح به اتمام می رسد. پس ما بعد از حداکثر 4 الی 5 برخورد باید به سطوح اعتماد نکنیم و منتظر بریک از TR باشیم.
قیمت چگونه از TR خارج می شود؟
ابتدا باید بدانید که معمولا 80 درصد تلاش ها برای خروج از TR با شکست مواجه میشود و وقتی که قیمت تصمیم به خروج گرفته باشد با مومنتوم بالا (اسپایک) از TR خارج می شود و آغاز حرکت خروج معمولا از وسط تریدینگ رنج شروع می شود.
استاپ (SL) گذاری در تریدینگ رنج:
روش های مختلفی برای استاپ گذاری وجود دارد اما به دلیل اینکه در تریدینگ رنج ها اگر قیمت از سطح خارج شود، 80 درصد احتمال دارد دوباره به داخل تریدینگ رنج برگردد؛ پس ما استاپ خود را رو به اندازه نصف طول تریدینگ رنج قرار می دیم
اهداف قیمتی بعد از شکست:
هنگامی که قیمت یک خروج موفق از تریدینگ رنج داشته باشد معمولا به اندازه ارتفاع تریدنگ رنج حرکت می کند. این اندازه یک نقطه ورود دوباره در جهت مخالف نیز می باشد.به شرط اینکه سایکل رسیدن به این نقطه کانال باشد ( ورود به پوزیشن اسپایک نباشد). هدف دوم نیز دو برابر ارتفاع تریدینگ رنج می باشد
اهداف قیمتی درون تریدینگ رنج:
درون تریدینگ رنج معمولا قیمت به میدلاین واکنش بسیاری می دهد اما اهداف سقف و کف می باشد و برگشت هایی که از میدلاین اتفاق می افتد نباید باعث شود که سریع از پوزیشن خارج شویم؛ این احتمال وحجود دارد که بعد از برخورد به میدلاین دوباره قیمت به نقطه ورود ما برگردد اما اگر در ابتدای تریدینگ رنج هستیم نباید نگران این اتفاق باشیم. ( اما در انتها باید نگران بود زیرا قیمت معمولا از میدلاین حرکت خروج را آغاز می کند)
خاصیت مگنت:
قیمت در تریدینگ رنج نسبت به کف و سقف خاصیت آهنربایی دارند؛ یعنی هنگامی که به کف و سقف نزدیک می شود کندل های پر قدرتی را ثبت می نماید. دلیل این اتفاق یکسو شدن دیدیگاه عمومی در نزدیکی کف و سقف می باشد. حتما به این خاصیت دقت داشته باشید. اگر خواستان به این مبحث نباشد احتمال دارد پوزیشن همسو با کندل ها بگیرید و متحمل ضرر شوید.
در نهایت نکته مهمی که باید به یاد داشته باشید این است که در تریدینگ رنج ها اندیکاتور ها به درستی عمل نمیکنند و شما را سر در گم می کنند
برای دیدن ویدیو آموزشی مربوط به مبحث تریدینگ رنج، اینجا کلیک کنید
روانشناسی تریدینگ رنج:
قیمت برای همیشه نمی تواند صعودی یا نزولی باشد؛ گاهی معامله گران سر در گم می شوند، گاهی سفارش نهنگ های بازار پر نشده است، گاهی دیدگاه ها تغییر می کند، گاهی بازار انتظار یک اتفاق و یا خبر مهم را دارد و . تمامی این بی تصمیمی ها در بازار موجب ایجاد تریدینگ رنج می شود و در نهایت تصمیم گیری انجام می شود و قیمت معمولا با مومنتوم بالا حرکت میکند.
الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
بهطورمعمول الگوهای عمومی قیمت، سالهای متمادی در بین معامله گران در تحلیل تکنیکال جایگاه مناسبی داشته است و در بین ابزارهای تحلیل تکنیکال از محبوبیت خاصی برخوردار است. بخشی از الگوهای قیمت تحت عنوان الگوهای بازگشتی قیمت، به شناسایی روندهای جدید در چارت تحلیل تکنیکال کمک بسزایی میکند. بهمنظور آشنایی با الگوی سر ورود به پوزیشن و شانه در بورس، با ما همراه باشید.
انواع الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
الگوی سر و شانه از الگوهای قیمتی بازگشتی است. همانطور که از نامگذاری آن مشخص است، الگوهای برگشتی، الگوهایی هستند که روند قیمت پس از تشکیل الگو در آنها تغییر جهت میدهد. الگوی سر و شانه، الگویی با سه قله است که دوتای بیرونی آن در ارتفاعی برابر و قلهی وسط از بقیه بلندتر است. در تحلیل تکنیکال، الگوی سر و شانه، نمودار خاصی را تشکیل میدهد که نشانگر تغییر بازار و شروع روند برگشتی است. طبق اطلاعات و تجربههای کسبشده، الگوی سر و شانه یکی از قابلاعتمادترین الگوهای برگشتی است. این الگو یکی از چند الگوی برتری است که با سطوح مختلفی از دقت، نشان میدهد روند صعودی یا نزولی سهم رو به پایان است.
معمولاً الگوی سر و شانه زمانی شکل میگیرد که قیمت سهم به سقف خود رسیده و بعد به کف آخرین حرکت صعودی خود برمیگردد. سپس قیمت از سقف قبلی بالاتر میرود تا دماغه را ساخته و بعد دوباره به کف اولیهی خود باز میگردد. درنهایت، قیمت یکبار دیگر افزایش مییابد، اما این بار به قلهی اول رسیده و روند نزولی به خود میگیرد. در ادامه میخواهیم به دو نوع الگوی سرو شانه سقف و الگوی سر و شانه کف بپردازیم:
۱/ الگوی سر و شانه سقف
این الگو در پایان یک حرکت صعودی رخداده و باعث تغییر جهت بازار و حرکت به سمت نزول قیمت میشود. در الگوی سر و شانه سقف، ما شاهد سه قله خواهیم بود. در بین این قلهها، قله وسط ارتفاع بیشتری نسبت به دو قله قبلی خود دارد که درواقع همان قسمت “سر” الگو هست و دو قله مجاور آنکه ارتفاع کمتری دارند، شانههای چپ و راست را تشکیل میدهند. به تصاویر زیر دقت نمایید:
بهمنظور انجام معاملات با استفاده از این الگو، زمانی که حالت کلی الگو را در چارت پیدا کردید، باید منتظر شکسته شدن خط گردن بمانید. بهتر است شکست خط گردن پرقدرت انجام شود و سایر شرایط یک شکست مناسب را داشته باشد. درصورتیکه قیمت با حرکت بسیار سریع و قوی خط گردن را شکست و شما از ورود به پوزیشن جا ماندید، بهتر است منتظر حرکت برگشتی (پولبک) به خط گردن الگو بمانید و سپس وارد پوزیشن شوید. نکته قابلتوجه این است که در الگوهای سر و شانه، بین شانه چپ و سر باید واگرایی باشد، ایجاد واگرایی تأییدی بر ورود به پوزیشن تشکیل الگوی سر و شانه است.
اهمیت شیبخط گردن در الگوی سر و شانه سقف
خط گردن در الگوی سر و شانه سقف معمولاً شیب ملایم و رو به بالایی دارد. برخی اوقات این خط افقی میشود. ولی این دو حالت تفاوت چندانی باهم ندارند. هرگاه خط گردن در الگوی سر و شانه سقف دارای شیب نزولی شود، نشانه ضعیف بودن بازار است و اغلب به دنبال آن شانه راست ضعیفی نیز شکل میگیرد. تحلیلگر تا شکسته شدن خط گردن صبر میکند و اگر قصد فروش داشته باشد باید کمی بیشتر صبر کند؛ زیرا در حالتی که شیبخط کاهشی باشد اخطار فروش دیرتر صادر میشود. خط گردن صعودی نشانه قدرت بالای بازار است؛ ولی بازهم این مشکل وجود دارد که اخطار دیرهنگام صادر میشود.
تشخیص حد زیان و حد سود الگو (سر و شانه سقف)
حد زیان الگو، بالای شانه راست قرار میگیرد. البته در بعضی مواقع الگوهای سر و شانهای به وجود میآیند که ارتفاع شانه راست و سر نزدیک است. در این حالت میتوانید حد زیان را بالای قسمت سر قرار دهید تا حد ضرر مطمئنتری داشته باشید.
برای به دست آوردن حد سود کافی است فاصله قسمت سر تا خط گردن را اندازهگیری کرده و از مکانی که خط گردن شکسته میشود به سمت پایین اعمال کنید. بهعنوان نمونه به تصویر زیر دقت نمایید:
۲/ الگوی سر و شانه کف
الگو سر و شانه کف بانام سر و شانه معکوس هم شناخته میشود و نکات ذکرشده در مورد حد سود و ضرر در الگوی سر و شانه سقف نیز شامل این الگو میشود. این الگو بعد از یک حرکت نزولی شکلگرفته و باعث تغییر جهت حرکت بازار به سمت بالا خواهد شد. ساختار این الگو نیز از سه کف تشکیلشده است که کف میانی، عمق بیشتری نسبت به دو کف مجاور خود داشته و اصطلاحاً تشکیلدهنده بخش “سر” الگو هست. بهمنظور درک بهتر توضیحات ارائهشده، به تصویر زیر دقت نمایید:
همینطور بهمنظور آشنایی با این الگو در چارت واقعی، به تصویر زیر دقت نمایید:
بهمنظور انجام معاملات با استفاده از این الگو، باید منتظر شکست خط گردن بود. به این شکل که هرچقدر شکست قویتر انجام شود بهتر است. همچنین درصورتیکه بعد از شکست خط گردن از ورود به پوزیشن جا ماندیم، باید منتظر پولبک به خط گردن ماند تا در آنجا بتوان با شرایط بهتری وارد پوزیشن خرید شد.
تشخیص حد زیان و حد سود الگو (سر و شانه کف)ورود به پوزیشن
در این الگو حد زیان، زیر شانه سمت راست قرار میگیرد؛ اما برای افرادی که قصد انتخاب حد زیان مطمئنتری دارند، زیر قسمت سر نیز جای مناسبی برای قرار دادن حد زیان است. البته این موضوع را در نظر داشته باشید که فاصله شانه راست تا سر بیشازاندازه بزرگ نباشد. حد سود این الگو نیز برابر بافاصله سر تا خط گردن است که باید از نقطهای که خط گردن شکسته میشود، به سمت بالا اعمال کنیم. به همین منظور برای درک بهتر به تصویر زیر دقت نمایید:
تفاوتهای الگوهای سر و شانه سقف و کف
در الگوی بازگشتی سر و شانه معکوس نیز شکسته شدن خط گردن برای کامل شدن آن ضروری است و تکنیکهای محاسبه قیمتهای هدف مانند الگوی سر و شانه سقف است. تنها تفاوت جزئی که در کف میتواند وجود داشته باشد این است که تمایل بیشتری برای حرکات بازگشتی به سمت گردن وجود دارد که بعد از موج نزولی اتفاق میافتد.
روش مناسبتر برای بررسی این تفاوت، این است که هر بازار پس از فقط یک رکود یا سکون میتواند نزول ورود به پوزیشن کند. کاهش تقاضا یا تمایل برای خرید در میان معامله گران اغلب برای هدایت بازار به سمت نزول کافی است؛ اما بازار پس از سکون و ناکارایی نمیتواند ناگهان صعود کند. قیمتها تنها در صورت برتری یافتن تقاضا بر عرضه و هجوم بیشتر خریداران نسبت به فروشندگان میتوانند صعود کند.
چنانچه میخواهید یک معامله موفق در بازار سرمایه داشته باشید با مقاله ی استراتژی معاملاتی با ما همراه باشید.
سخن آخر
الگوی سر و شانه، یکی از الگوهای بازگشتی است که پس از تشکیل ساختار الگو در انتهای روند، انتظار چرخش روند وجود دارد. در الگوی سر و شانه سقف، انتظار ریزش و در الگوی سر و شانه کف، انتظار رشد قیمت را خواهیم داشت. از این الگو میتوان برای تشخیص اصلاحهای مقطعی نمودار و یا چرخش روند اصلی نمودار استفاده کرد.
دیدگاه شما