نسبت های سوآوری چیست؟
نسبت های سودآوری زیرمجموعه نسبت های مالی و در واقع جزئی از نسبت های مالی می باشد و میزان سود حاصل از یک شرکت را در قالبهای مختلف نشان میدهد. به عبارت دیگر این نسبتها، توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند.
اهمیت نسبت های سودآوری برای سرمایه گذاری
کسب سود، اصلی ترین هدف هر شرکت تعریف نسبت های سودآوری و یا مؤسسه ای در ابتدای افتتاح آن است. قطعاً هر واحد تجاری به منظور کسب سود برای سهام دار و یا سهام داران آن افتتاح می شود. لازم به ذکر است که در بیشتر مواقع با کم کردن هزینهها می توان به سود بیشتر رسید پس شرکت باید تمام سعی خود را بکند که هزینه های قابل اجتناب را حذف کند. با کمک این نسبت ها میتوانیم مقدار موفقیت شرکت در کسب سود از منابع مختلف را ارزیابی و مقایسه کنیم.
انواع نسبتهای سودآوری
- بازده داراییها (ROA)
- بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
- حاشیه سود ناخالص
- حاشیه سود عملیاتی
- حاشیه سود خالص
بازده داراییها (ROA)
نسبت بازده داراییها (ROA)نشان دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. به عبارت دیگر تاثیر دارایی ها (مولد بودن دارایی ها) در ایجاد سود خالص را اندازه گیری میکند. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای تعریف نسبت های سودآوری ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد. هر چه این نسبت بزرگتر باشد مطلوبیت بیشتری حاصل شده است.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین کل داراییها
بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد تعریف نسبت های سودآوری سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند. در واقع (ROE) به معنی اندازه گیری چگونگی استفاده مؤثر یک تجارت از ارزش سهام سهامداران است. به عبارت دیگر نشان دهندهی میزان سود خالص برای شرکت از هر یک ریال حقوق صاحبان سهام میباشد.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
حاشیه سود ناخالص
این نسبت، عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد. در واقع این نسبت نشان میدهد چه مقدار از مبلغ فروش برای هزینه های اداری، هزینه های تامین مالی، مالیات و سهم سود سهامداران باقی مانده است و درصد سود به دست آمده از هر یک ریال فروش شرکت را نشان می دهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
بالا بودن این نسبت نشانه خوبی برای شرکت میباشد. یعنی این که شرکت کالاهای خود را بالاتر از قیمت تمام شده به فروش رسانده است..
حاشیه سود عملیاتی
سود عملیاتی در واقع تفاوت درآمدهای عملیاتی از تمام هزینه های مربوط به تولید محصول میباشد و نسبت سود عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد. کاهش این نسبت به صورت مستمر میتواند برای شرکت پر ریسک باشد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
حاشیه سود خالص
درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است. این نسبت در کنار دیگر نسبت های سودآوری استفاده میشود.
ﻧﺴﺒﺖﻫﺎی ﺳﻮدآوری چیست؟
نسبت سودآوری ﻣﻴﺰان ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺷﺮﻛﺖ را در ﻛﺴﺐ ﺳﻮد و روش ﺗﺎﻣﻴﻦ آن از ﻣﺤﻞ درآﻣﺪ، ﻓﺮوش و ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻣﻮرد ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻗﺮار میدﻫﺪ و بسته به نوع تحلیل در هفت شاخص دستهبندی میشود.
به گزارش ایبِنا، نسبت سود خالص به فروش: این نسبت از تقسیم سود خاص بر فروش خالص به دست می آید و میزان بازدهی را به ازای هر ریال از فروش نشان می دهد. ضعف این نسبت آن است که بسیاری از هزینه ها همانند هزینه تامین مالی که در محاسبه سود خالص لحاظ شده اند ارتباطی به فعالیت فروش نداشته ولی در عدد نسبت ظاهر می شود.
نسبت سود عملیاتی به فروش
این نسبت از تقسیم سودعملیاتی به فروش خالص به دست می آید. اقلام غیر عملیاتی همچون درآمد و هزینه بهره، سود و زیان واگذاری دارایی ها در محاسبه سود عملیاتی منظور نمی شود. این نسبت معیار قوی تری برای ارزیابی سودآوری و فروش است.
نسبت سود خالص به متوسط داراییها
این نسبت از تقسیم سود خالص به جمع دارایی ها به دست می آید و معیار بهتری برای سنجش سودآوری شرکت در مقایسه با نسبت سود خالص به فروش و نسبت سود عملیاتی است زیرا توان مدیریت را در بکارگیری موثر از دارایی ها در ایجاد سود خالص نشان می دهد.
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام
این نسبت از تقسیم سود خالص منهای سود سهام ممتاز بر متوسط حقوق صاحبان سهام به دست می آید. این نسبت میزان موفقیت مدیریت را در حداکثر نمودن بازده سهامداران عادی نشان می دهد.
در آمد هر سهم
این نسبت از تقسیم سود خالص منهای سود سهام ممتاز بر تعداد سهام عادی به دست می آید. روند افزایش این نسبت مبین رشد واحد تجاری است که از دیدگاه سرمایه گذاران رشد بالقوه بسیار مطلوب است و روند کاهشی سرمایه گذاران و سهامداران را نگران خواهد کرد.
حسابداری و حسابرسی
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با تعریف نسبت های سودآوری هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند. نسبت های مالی به دستهبندیهای اصلی زیر تقسیمبندی میشوند:
نسبتهای نقدینگی
نسبتهای اهرمی و پوششی
نسبتهای فعالیت
نسبتهای سودآوری
نسبتهای ارزش بازار
نگاهی به کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی دو هدف اساسی را دنبال میکند:
پیگیری عملکرد شرکت
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با هدف کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
امکان مقایسه عملکرد شرکت
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار کمک میکند تا تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند
منظور از نسبتهای نقدینگی چیست؟
نقدینگی را میتوان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاهمدت خود.» بنابراین نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
نسبتهای نقدینگی متداول شامل موارد زیر میشوند:
نسبت جاری:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
نسبت آنی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جاری
نسبت وجه نقد:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نمیشود.
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
بررسی نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، از نسبتهای اهرمی برای ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده میشود.نسبتهای اهرمی شامل موارد زیر میشوند:
نسبت بدهی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
نسبت تسهیلات به سرمایه:
میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش بهره:
نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
معرفی نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری تعریف نسبت های سودآوری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا:
دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره وصول مطالبات:
نشان دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش تعریف نسبت های سودآوری خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
دوره گردش عملیات:
به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
گردش دارایی:
میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
گردش داراییهای ثابت:
بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
دوره پرداخت بدهیها:
نشان دهنده مدت زمانی است که تعریف نسبت های سودآوری طول میکشد تا شرکت بدهی خود را با تامین کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت نسیه – تسویه کند.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
نسبت گردش سرمایه جاری:
سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش:
با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
منظور از نسبتهای سودآوری چیست؟
توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر میشوند:
بازده داراییها:
نشان دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع داراییها
بازده حقوق صاحبان سهام:
شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
حاشیه سود ناخالص:
عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی تعریف نسبت های سودآوری کرده و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
حاشیه سود عملیاتی:
نسبت سود عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
حاشیه سود خالص:
درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش
برای دانستنیهای مالیاتی و حسابداری با موسسه حساب جم همراه باشید.
انواع نسبت های سودآوری و نحوه محاسبه آن ها
نسبت های سوداوری بخشی از نسبت های مالی است که توسط آن قدرت سوداوری یک شرکت سنجیده می شود.
به گزارش پایگاه خبری بااقتصاد، نسبت های مالی ابزاری هستند که توسط آن می توان ارزش یک شرکت و سهام آن را سنجید. یکی از بخش های مهم نسبت های مالی، نسبت های سوداوری است.سود یکی از مهمترین رکن های جذب یک سرمایه گذار است و همچنین تلاش شرکت ها برای بدست آوردن بیشترین سود است، نسبت های سودآوری یکی از نسبت های مالی است که معیاری برای سنجش قدرت سودآوری یک شرکت مورد استفاده قرار می گیرد.
انواع نسبت های سوداوری
نسبت های حاشیه سود ناخالص
نسبت حاشیه سود عملیاتی
نسبت حاشیه سود خالص
نسبت بازده سرمایه گذاری
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام
نسبت حاشیه سود ناخالص
نسبت مالی حاشیه سود ناخالص یکی از نسبت های سودآوری است که درصد سود ناخالص یک شرکت از کل فروش محصولاتش را تعیین می کند.
فروش خالص / سود ناخالص = نسبت سود ناخالص
نسبت حاشیه سود خالص
نصبت حاشیه سود خالص یکی از مهترین نسبت های مالی مورد استفاده در سنجش ارزنده بودن یک شرکت بورسی است. و از تقسیم سودخالص(سود پس از کسر مالیات) بر فروش خالص بدست می آید.
فروش خالص / سود پس از کسر مالیات = نسبت سود خالص
نسبت حاشیه سود عملیاتی
نسبت مالی حاشیه سود عملیاتی بیان کننده درصد سود عملیاتی شرکت از کل فروش محصولاتش است.
فروش خالص / سود عملیاتی = نسبت سود عملیاتی
نسبت بازده سرمایه گذاری
نسبت بازده سرمایه گذاری یکی از نسبت های مالی مورد استفاده در تعیین سوداوری شرکت است که میزان بازده دارایی شرکت را نشان می دهد.
کل داراییها / سود خالص = نسبت بازده سرمایه گذاری
بازده حقوق صاحبان سهام(بازده ویژه)
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام که بازده ویژه هم نامیده می شود این نسبت از تقسیم سود خالص به جمع کل حقوق صاحبان سهام بدست می آید.
جمع حقوق صاحبان سهام / سود خالص = نسبت بازده حقوق صاحبان سهام
از تفاضل نسبت بازده سرمایه گذاری با بازده ویزه سوداوری بدهی ها بدست می آید
برای تعیین مفید بودن دریافت وام از تقسیم بازده سرمایه گذاری به بازده ویژه استفاده می شود که آن نسبت سودمندی وام و اعتبار می نامند و هرچه این نسبت بزرگتر از یک باشد دریافت وام را به نفع صاجحبان سهام شرکت می داند.
انواع نسبتهای سودآوری و نحوهی محاسبهی آنها
در تحلیل بنیادی پس از مطالعه دربارهی صورتهای مالی و تجزیهوتحلیل آنها به مفهوم نسبتهای مالی و انواع آن رسیدیم. در این مقاله به سراغ نسبتهای سودآوری از نسبتهای مالی خواهیم رفت و ضمن تعریف زیرمجموعههای نسبت سودآوری و بیان نحوهی محاسبهی آنها تعریف نسبت های سودآوری به ذکر نکاتی دربارهی تحلیل آنها میپردازیم و در پایان نیز نسبتهای سودآوری را برای یک نماد منتخب بورسی محاسبه و تحلیل خواهیم کرد.
اینفوگرافی نسبتهای سودآوری
چرا نسبتهای سودآوری را بررسی میکنیم؟
پیش از بیان تعریف نسبتهای سودآوری، بیان هدف مراجعهی به این نسبتها و بهرهگیری از آنها خالی از لطف نیست. سود، مهمترین آیتم و مهمترین پارامتر در صورتهای مالی و مقایسهی بین شرکتها است. از مدیران شرکت گرفته، سهامداران و حتی برخی کارکنان شرکت همواره به فکر تحقق سود بیشتر و تسهیل شرایط برای دستیابی به آن هستند.
برای تحقق سود طبیعتاً به برخی منابع نیازی مبرم وجود دارد. این منابع به شکل یکسان در اختیار تمام شرکتها نیست و هر شرکتی با مجموعهای از محدودیتها سروکار دارد و باید در چارچوب قیود موجود سعی بر بهینهیابی و بیشینهسازی سود خودش داشته باشد؛ بنابر این اگر در مقایسهی شرکتها صرفاً بر مقدار کمی سود حاصل شده توجه کنیم، نگاهی سطحی به قضیهی سودسازی شرکتها داشتهایم و ابداً به امکانات موجود و در دسترس آنها توجهی نکردهایم. محاسبه و تحلیل نسبتهای سودآوری ما را در همسنگ و هم معیار کردن شرکتها برای مقایسهی بهتر یاری میکنند.
در واقع با بهرهگیری از این نسبتها میتوانیم فارغ از میزان کمی سود در شرکتهای مختلف بهرهوری آنها را با هم مقایسه کنیم. چراکه انحراف تحلیلهای مبتنی بر بهرهوری در بلندمدت نسبت به تحلیلهای سطحی مبتنی بر مقادیر کمی بسیار کمتر است و به عبارت سادهتر در اینگونه تحلیلها درصد بالاتری از پیشبینیها صحیح و سودمند خواهند بود.
نسبت سودآوری (Profitability Ratios) چیست؟
نسبتهای سودآوری زیرمجموعهای از انواع نسبتهای مالی هستند که طی آنها بهرهوری شرکت در تحقق سود نسبت به پارامترهای مختلف ارزیابی و بررسی میشود. برای محاسبهی این نسبتها سود محقق شده را نسبت به پارامترهای مختلفی مثل داراییها، حقوق صاحبان سهام و فروش میسنجیم. برای داشتن تحلیل بهتر این نسبتها را میتوان در طول چند سال برای یک شرکت محاسبه و روند آن را بررسی کرد. همینطور میتوان آنها را برای شرکتهای مختلف محاسبه و با یکدیگر مقایسه کرد. در تعریف نسبت های سودآوری تحلیل غالب این نسبتها مقدار بیشتر آن بر مقدار کمتر ارجحیت دارد.
برای دسترسی به سایر محتواهای آموزشی وارد این صفحه شوید.
متغیرهای انبارهای در برابر متغیرهای جریانی
پیش از ورود به بحث انواع نسبتهای سودآوری و نحوهی محاسبهی آنها، برای جلوگیری از خطاهای محتمل ذکر یک نکته حائز اهمیت است. در فضای بررسیهای مالی اساساً با دو نوع از متغیرها سروکار داریم. در برخی از متغیرها واحد زمان نیز دارای اهمیت است و عملاً تعریف آنها در یک بازهی زمانی معنا پیدا میکند.
برای مثال سود محقق شده برای شرکتها را در یک برش لحظهای نمیتوان بررسی کرد و باید آن را در طول یک دورهی مالی مدنظر قرارداد. این در حالی است که اقلامی مثل دارایی را در یکلحظهی زمانی نیز میتوان بیان کرد. به عبارت سادهتر میتوان از این تشبیه استفاده کرد که صورت وضعیت مالی به مانند یک تصویر در یک لحظه ثبت میشود اما صورت سود و زیان به مانند یک فیلم بوده که برای آن بازهای زمانی مطرح است. بدین ترتیب بین این دو صورت مالی و اقلام مربوط به آنها تفاوتی ماهوی وجود دارد که اگر به یکسانسازی آنها توجه نکنیم، ممکن است در برخی اوقات دچار خطا شویم.
برای جلوگیری از این خطا، هرگاه در هر یک از نسبتهای مالی، آیتمی از اقلام صورت سود و زیان بر آیتمی از اقلام صورت وضعیت مالی و یا برعکس تقسیم شد، میبایست برای آیتم مربوط بهصورت وضعیت میانگین دو دورهی متوالی مالی را منظور کنیم تا قدری خاصیت زمانی پیدا کند.
این نکته را جداگانه مطرح کردیم تا زین پس در تعریف نسبتهای مالی به شکل یکبهیک به میانگینگیری اشاره نکنیم.
انواع نسبتهای سودآوری و فرمول آنها
در بحث سودآوری نیز میتوان از زوایای مختلف محل تحقق سود را مورد بررسی قرارداد تعریف نسبت های سودآوری و سعی بر از بین بردن نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت داشت؛ اما ما در این مقاله به پنج نوع از انواع نسبتهای سودآوری اشاره خواهیم کرد.
نسبت حاشیه سود ناخالص:
یکی از انواع نسبتهای سود آوری برای محاسبهی این نسبت کافی است تا میزان سود ناخالص شرکتها را بر میزان فروش آنها تقسیم کنیم. بدین ترتیب میتوانیم میزان حاشیه سود ناخالص را به شکل درصدی محاسبه کنیم و روند آن را در طول چند سال برای یک شرکت مقایسه کنیم و یا به
نسبت حاشیه سود ناخالص
مقایسهی بین شرکتهای مختلف بپردازیم. سود ناخالص همان میزان تفاوت درآمد فروش و هزینهی بهای تمام شدهی کالای فروش رفته برای یک شرکت است. طبیعتاً بالاتر بودن میزان این نسبت مطلوبیت بیشتری داشته و پایین بودن آن نشان از پرهزینه بودن تولیدات شرکت بنا به دلایل متعددی نظیر توانایی پایین در تأمین مواد اولیه به قیمتهای مناسب و یا اتخاذ سیاستهای نادرست قیمتی در بحث فروش است. در مقالهی مربوط به سود ناخالص و حاشیه سود ناخالص به طور مفصل به نکات مربوط به تحلیل این نسبت پرداختهایم.
مقاله مرتبط:
سود ناخالص و حاشیه سود ناخالص
نسبت حاشیه سود عملیاتی:
نسبت حاشیه سود عملیاتی، از جمله نسبتهایی است که میزان بهرهوری و کارایی شرکت در زمینهی اصلی فعالیتش را تبیین میکند. برای محاسبهی این نسبت کافی است تا میزان سود عملیاتی را بر میزان فروش تقسیم کنیم. این نسبت بیانگر قدرت شرکت و مدیران آن در زمینهی فعالیت اصلیاش شرکت بوده و بالاتر بودن آن نکتهی مثبتی تلقی میشود. برای بهدستآوردن سود عملیاتی نیز کافی است تا هزینههای فروش، اداری و عمومی، هزینههای کاهش ارزش دریافتنیها و سایر هزینههای مربوط به فعالیت اصلی شرکت را از سود ناخالص کسر و سایر درآمدهای عملیاتی را به سود ناخالص اضافه تعریف نسبت های سودآوری کنیم. بالاتر بودن میزان سود عملیاتی و نسبت حاشیه سود آن میتواند شرکت را در مقابله با دورههای رکود اقتصادی، نسبت به رقبایش، توانمندتر کند. برای آشنایی بیشتر با این مفهوم میتوانید به مقالهی سود عملیاتی و حاشیهی سود عملیاتی مراجعه کنید.
نسبت حاشیه سود عملیاتی
مقاله مرتبط:
سود عملیاتی و حاشیه سود عملیاتی به همراه مثال
نسبت حاشیه سود خالص:
حاشیه سود خالص به نوعی نتیجهی نهایی را از میزان سود حاصل از فروش شرکت تبیین میکند. سود خالص، تمامی درآمدها و هزینه-ها را چه عملیاتی و چه غیرعملیاتی در نظر میگیرد و در نهایت میزان سود حاصل از هر واحد فروش را به شکل درصدی تبیین میکند
نسبت حاشیه سود خالص
مقاله مرتبط:
سود خالص و حاشیه سود خالص؛ از تعریف تا کاربرد
نسبت بازده داراییها:
پس از تعریف و بیان نحوهی محاسبهی نسبتهای سودآوری که به شکل حاشیهای تعریف میشوند، به نسبتهای بازدهای میرسیم. همانطور که اشاره کردیم شرکتها برای تحقق سود با محدودیتهایی از منظر منابع مواجه هستند. نسبتهای بازدهی این محدودیتها را در نظر گرفته و مطابق با آنها عملکرد شرکتها را مقایسه میکنند. نسبت بازده داراییها که به ROA نیز معروف است میزان سود محقق شده بهازای هر واحد دارایی را تبیین میکند. برای این منظور کافی است میزان سود خالص را بر میزان داراییها تقسیم کرد.
نکتهی بسیار مهم در محاسبهی نسبتهای بازدهی توجه به تفاوت ماهیت اقلامی است که بر هم تقسیم شوند. این مورد را مفصلاً در همین مقاله توضیح دادهایم و برای جلوگیری از بروز مشکل، میبایست میانگین اقلام ترازنامهای را در نظر بگیریم.
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام (ROE):
یکی دیگر از نسبتهایی که در زمینهی سنجش بازدهها مورداستفاده قرار میگیرد نسبت بازده حقوق صاحبان سهام است. در این نسبت میزان سود خالص محقق شده را به نسبت حقوق صاحبان سهام میسنجیم. برای این منظور سود خالص را بر میانگین حقوق صاحبان سهام تقسیم میکنیم
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام
نمونهای از تحلیل نسبتهای سودآوری
در ادامهی این مقاله به محاسبهی نسبتهای سودآوری برای شرکت ماشینسازی اراک در طول یک بازهی چهارساله میپردازیم.
محاسبهی نسبتهای سودآوری شرکت ماشینسازی اراک در طول یک بازهی چهارساله
مطابق اطلاعات جدول بالا طبق یک برداشت کلی میتوان گفت نسبتهای حاشیهای سود ناخالص، سود خالص و سود عملیاتی در کل با اندکی اغماض روندی صعودی داشته است.
افزایش نسبت حاشیه سود ناخالص در طول این چهار سال نشانهای از بهبود فعالیتهای شرکت بوده است و تنها یک نوسان اندک در سال پایانی رخداده است. در نسبت حاشیه سود عملیاتی نیز در کل روند صعودی بوده و فعالیت شرکت رو به بهبود است. هر چند که میزان این نسبت چندان بالا نیست و میتوان انتظار افزایش آن را نیز داشت. در ارتباط با سود خالص در سال ۹۹ یک لغزش مشاهده میشود اما در کل روندی رو به بهبود و پیشرفت وجود داشته و نرخ حاشیه سود خالص ۱۰ درصدی میتواند مطلوب و رضایتبخش باشد.
در خصوص نسبتهای بازدهی نیز روندی روبهرشد ملاحظه میشود که خصوصاً نسبت بازده حقوق صاحبان سهام بسیار امیدوارکننده است. اما در ارتباط با مولدسازی داراییها هرچند که روند رو به رشدی وجود دارد اما بازهم میتوان انتظار ارقام بالاتر را داشت.
جمعبندی آکادمی دانایان از نسبت سود آوری
در این مقاله به معرفی و شرح نسبتهای مالی سودآوری پرداختیم و دلایل اهمیت آنها را ذکر کردیم. از آنجایی که سوددهی شرکتها از مهمترین پارامترها برای سرمایهگذاران است، بررسی و تحلیل اینگونه نسبتها اهمیت بالایی پیدا میکند. این نسبت-ها به طور کلی به دو دستهی حاشیهای و بازدهی تقسیم میشوند که نسبتهای حاشیهای انواع سود را برحسب فروش میسنجند و نسبتهای بازدهی نیز میزان سوددهی را بر حسب امکانات و اقلامی مثل داراییها و حقوق صاحبان سهام مورد بررسی قرار میدهند. هر دوی این نسبتها از اهمیت بالایی برخوردارند و نباید در تحلیل بنیادی از آنها غفلت کرد.
دیدگاه شما