چگونه سهام را نقد شونده کنیم؟
از دیدگاه کلان، وجود بازارهای سرمایه با نقدشوندگی بالا برای تخصیص کارآمد سرمایهها ضروری است و تاثیر بسزایی بر ثبات سیستمهای مالی دارد، زیرا این بازارها بهتر میتوانند شوکهای سیستماتیک را جذب کرده و از سرایت آن به دیگر اجزای سیستم مالی بکاهند. برای نمونه، در بازارهای با نقدشوندگی بالا، نوسانات قیمتی ناشی از تغییر ریسکپذیری سرمایهگذاران بسیار کم است. از اینرو، نقدشوندگی مانع سرایت اثرات نامطلوب نوسان قیمت بر دیگر اجزای سیستم مالی و اقتصاد کلان میشود.
از دیدگاه خرد، ویژگی اصلی بازارهای با نقدشوندگی بالا، کم بودن فاصله بین قیمتهای پیشنهادی خرید و فروش است. به این معنا که معاملات مقرون بهصرفه اجرا شوند. نقدشوندگی بالا در بازارهای ثانویه در موفقیت عرضههای عمومی نقش تعیینکنندهای دارد و موجب کاهش هزینه و ریسک متعهدین پذیرهنویس و بازارسازان میشود. با افزایش نقدشوندگی، هزینه سرمایهگذاران از طریق کاهش دامنه نوسان و هزینههای معاملاتی، کاهش مییابد، همچنین هزینه سرمایه ناشران نیز کاهش پیدا میکند. بازار سرمایه نقد امکان دسترسی به سرمایهگذاران مختلف با استراتژیهای معاملاتی متنوع را نیز فراهم میآورد.
بهطور کلی میتوان گفت که نقدشوندگی به عمق (تاثیر معاملات با حجم زیاد بر قیمت)، عرض (فاصله بین قیمتهای پیشنهادی خرید و فروش)، انعطافپذیری (مدت زمان به تعادل رسیدن بازار پس از نوسان شدید قیمت) و همچنین زمان (سرعت انجام معاملات) در بازار بستگی دارد. این معیارها، معیارهای سنتی نقدشوندگی بازار هستند. نقدشوندگی به بسیاری از اصول اقتصادی کلان و اصول بازار شامل سیاستهای مالی کشور، رویکرد حاکم بر نرخ ارز و نیز محیط نظارتی نیز بستگی دارد. ابزارهای مورد معامله، ماهیت مشارکتکنندگان بازار و همچنین ساختار بازار نیز اثر زیادی بر نقدشوندگی بازار دارند. همچنین اعتماد به بازار و اطمینان سرمایهگذار در بهبود شرایط نقدشوندگی تاثیر اساسی دارد.
نقدشوندگی عامل مهمی در تعیین کارآیی بازار است و دستیابی به سطح قابل قبولی از آن بهویژه در بازارهای مالی، دغدغه همیشگی سیاستگذاران و ادارهکنندگان این بازارها به شمار میرود. بازارهایی با درجه نقدشوندگی مناسب، امکان ورود و خروج به بازار را با کمترین اختلال و به عبارت دیگر با حدقل کاهش در ارزشهای اسمی و کمترین هزینههای معاملاتی و زمان فراهم میکنند که مطلوب سرمایهگذاران است. از اینرو میتوان از نقدشوندگی بهعنوان عامل مهم رشد و توسعه بازارها یاد کرد. از سوی دیگر، جهانی شدن بازارها و نوآوریهای صورت گرفته در خدمات و محصولات طی سالهای اخیر، اهمیت نقدشوندگی را برای بازارهای کوچک و کمتر توسعه یافته دو چندان کرده است.
مهمترین عوامل تاثیرگذار بر نقدشوندگی عبارتند از: میزان سهام شناور آزاد به معنی درصدی از سرمایه که به منظور خرید و فروش در دسترس سرمایهگذاران قرار دارد. هرچه میزان سهام آزاد بیشتر باشد، نقدشوندگی بالاتر است. تمرکز مالکیت و ترکیب سرمایهگذاران عامل مهم دیگر در نقدشوندگی است. نبود تنوع در بین سرمایهگذاران موجب میشود آنها قادر به اتخاذ موقعیتهای متقابل نباشند. تمرکز مالکیت ارتباط زیادی با میزان سهام شناور آزاد دارد. عامل تاثیرگذاری دیگر حضور واسطهگران مالی است. افزایش تعداد بازیگران و معاملهگران بازار موجب افزایش رقابت، سرعت بازار و افزایش نقدشوندگی میشود. از عوامل دیگر تاثیرگذار بر نقدشوندگی میتوان به میزان دسترسی مستقیم سرمایهگذاران به بازار و معاملات اینترنتی؛ هزینه معاملات، تکنولوژی سیستمهای معاملاتی، تنوع ابزارهای معاملاتی، تنوع سرمایهگذاران و مشارکت سرمایهگذاران جزء، کیفیت شرکتهای پذیرفته شده در بورس و ارتباط با بازارهای بینالمللی اشاره کرد.
تاکید بازارها بر بهبود نقدشوندگی، با توجه به اهمیت فزاینده آن، قابل درک است. در واقع هدف اصلی بسیاری از اقدامات در زمینه تنظیم مقررات، توسعه بازار و انجام اصلاحات در بازارها، ایجاد بازارهای عمیق و نقد است. وجود بازارهای نقد، اعتماد سرمایهگذار و کارآیی بازار را افزایش میدهد و بنابراین افزایش انعطافپذیری بازار را به دنبال دارد. به منظور افزایش نقدشوندگی در بازار سرمایه در سالهای گذشته اقدامات خوبی انجام شده است. از جمله میتوان به الزام شرکتها به افزایش میزان سهام شناور آزاد، تقویت ساختار قانونی کارآ برای تشویق مشارکت سرمایهگذاران در بازار از طریق افزایش دسترسی به بازار و راهاندازی معاملات برخط، افزایش دامنه نوسان و افزایش ساعت معاملاتی، انتشار ابزارهای متنوع معاملاتی مانند قراردادهای آتی، قرارداد اختیار تبعی، اوراق اجاره و. ، تامین مالی خرید اعتباری، پیشنهاد و مقررات مربوط به راهکارهای جایگزین فروش استقراضی، افزایش دانش و فرهنگ سرمایهگذاری، افزایش کیفیت افشای اطلاعات شرکتهای پذیرفته شده در بورس، تقویت راهبری شرکت در شرکتهای پذیرفته شده، افزایش واسطههای مالی مانند راهاندازی صندوق بازارگرانی، صندوق توسعه بازار و تعداد کارگزاران اشاره کرد. با انجام این اقدامات، شاهد رشد و توسعه شاخصهای نقدشوندگی در بازار بودیم؛ بهطوری که متوسط روزانه حجم و ارزش در سال 1393 (از ابتدای سال تاکنون) به ترتیب برابر با 614 میلیون سهم، 2,519 میلیارد ریال بوده است که نسبت به سال 1388 به ترتیب معادل 75درصد (351میلیون سهم) و 234 درصد (755 میلیارد ریال) رشد داشته است.
متوسط روزانه دفعات معاملات در سال 1388، 12 هزار دفعه بوده است که با رشدی 318 درصدی به 52 هزار دفعه در سال 1393 رسیده است. سایر شاخصهای نقدشوندگی هم رشد قابل ملاحظهای را نشان میدهد؛ بهرغم اینکه به دلیل اتخاذ سیاستهای انقباضی نقدینگی در کلیه بازارها کاهش پیدا کرده است. همچنین بورس اوراق بهادار تهران پروژههایی به منظور افزایش نقدشوندگی بازار از طریق انتشار اوراق ویژگیهای نقدشوندگی بالا بهادار جدید و تنوع در سرمایهگذاران و افزایش شفافیت بازار در دست دارد. این پروژهها عبارتند از: راهاندازی قرارداد اختیار معامله، راهاندازی صندوقهای بازنشستگی خصوصی، بهرهگیری از ابراز مبتنی بر بیمه، انتشار ابزار مشتقه مبتنی بر شاخص، طراحی و پیادهسازی صندوقهای قابل معامله تکسهم و طراحی شاخص راهبری شرکتی.
بهترین و پرسودترین صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت کدام است؟
صندوق درآمد ثابت یکی از بهترین سرمایه گذاری ها برای کاهش ریسک سرمایه و افزایش سود آن نسبت به سپردههای بانکی معمول است که به تازگی مورد توجه و استقبال مردم قرار گرفته است.
در این مقاله صندوقهای درآمد ثابت را شناخته، سود و ریسک محتمل این صندوقها را بررسی میکنیم.
بهترین صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت
صندوقهای سرمایه گذاری چیست؟
صندوق سرمایه گذاری بهعنوان یکی از کاراترین گزینههای سرمایه گذاری غیرمستقیم در بورس بهحساب میآید. این صندوقها برای افرادی مناسبند که از دانش کافی برای سرمایهگذاری برخوردار نیستند یا به دلیل مشغله کاری، امکان تحلیل و بررسی بازار را ندارند. صندوقهای سرمایهگذاری داراییهای خود را در بازارهای مختلفی مانند بورس، طلا، اوراق بدهی، سپرده بانکی و… سرمایهگذاری میکنند. بنابراین سرمایهگذاری در صندوق برای علاقهمندان، با هر درجه از ریسکپذیری ممکن است.
صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت چیست؟
صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت یکی از انواع صندوقهای مشترک میباشد که با حداقل ریسک، سرمایه گذاری پرسودی را نصیب سرمایهگذاران میکند و اشخاصی که در صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت سرمایه گذاری میکنند افراد ریسک گریزی هستند که میخواهند سود قابل قبولی هم به دست بیاورند.
صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت چه ویژگیهایی دارد؟
قابلیت نقدشوندگی بالا، ضامن نقدشوندگی ، سود تضمینی، امکان سرمایه گذاری با حداقل سرمایه و ریسک پایین از جمله ویژگیهای بهترین صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت میباشد که در ادامه به شرح کامل آن میپردازیم.
در صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت به دلیل اینکه ریسک حداقل است ۷۰%-۹۰% از داراییهای صندوق را در گواهی سپرده بانکی، اوراق مشارکت و سایر اوراق بهادار با درآمد ثابت سرمایه گذاری میکنند.
با توجه به صلاح دید مدیر صندوق باقیمانده دارایی صندوق در بازار سرمایه که پرریسک است، سرمایه گذاری خواهد شد. به طور معمول صندوق با درآمد ثابت حداقل سود تضمین شده خواهد داشت. اینکه چرا افراد در بورس ضرر میکنند دلایل متعددی دارد اما شما میتوانید با انتخاب صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت ریسک سرمایه گذاری خود را به حداقل برسانید.
صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت در مدت زمان تعیین شده به سرمایه گذاران خود سود پرداخت مینمایند.
یکی از مهمترین مزیت صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت میتوان به قابلیت نقد شوندگی بالای آنها اشاره کرد نکته قابل توجه اینکه اکثر این صندوقها یک رکن به نام ضامن نقد شوندگی دارند که معمولاً این نهاد یک نهاد مالی معتبر میباشد که این ضمانت موجود باعث میشود تا سرمایه گذاران با آرامش بیشتری سرمایه گذاری کنند.
انواع صندوقهای سرمایه گذاری درآمد ثابت کدام است؟
برای رسیدن به جواب سوال انواع صندوقهای سرمایه گذاری ثابت کدام است؟ انواع سرمایه گذاری درآمد ثابت کدام است؟ درآمد از بورس به صورت ثابت چگونه است؟ اول باید بدانیم که صندوقهای درآمد ثابت به دو دسته تقسیم میشوند:
۱- صندوق درآمد ثابت با تقسیم سود: در این نوع از صندوقهای درآمد ثابت در زمانهایی مشخص از هر ماه مبلغی به حساب سهامداران به عنوان سود توزیع میشود که صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت کمند از این نوع میباشد.
۲- صندوق درآمد ثابت بدون تقسیم سود: این نوع از صندوقهای درآمد ثابت تقسیم سود ندارند و سهامداران از تفاوت قیمت صدور و ابطال آن منتفع میشوند.
صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت چه مزایایی دارند؟
۱ - مدیریت حرفهای
تیمهای تحلیلگر و مدیران صندوقهای سرمایه گذاری، با داشتن اطلاعات و دانش تخصصی و رصد پیوسته اخبار، مناسبترین اوراق را یافته و با خرید و فروش به موقع، در جهت افزایش عملکرد صندوق و سود سرمایهگذاران تلاش میکنند.
۲ - نقدشوندگی بالا
خرید و فروش آسان واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت یکی دیگر از مزیتهای سرمایهگذاری در صندوق درآمد ثابت به حساب میآید. سرمایهگذاران در این صندوقها در هر روزی از ماه میتوانند واحدهای خود را خرید و فروش نمایند.
۳ - نحوه پرداخت سود
بین صندوقهای درآمد ثابت، از نظر پرداخت سود دو دسته اصلی وجود دارد:
با پرداخت سود دورهای و بدون پرداخت سود دورهای
در دسته اول، با توجه به اساسنامه صندوق درآمد ثابت، درصدی از سود در بازههای زمانی مشخص به حساب سرمایهگذار واریز میشود.
در دسته دوم، سرمایهگذاران از افزایش قیمت واحدهای صندوق سود کسب میکنند.
قابل ذکر است که همه صندوقهای درآمد ثابت سود روزشمار داشته و نیازی به امضای قرار داد و دوره نگهداری ندارند.
۴ - مطمئن و قابل اعتماد و دارای ریسک حداقلی
نکتهی دیگری که دربارهی صندوقهای سرمایه گذاری با درآمد ثابت اهمیت ویژهای دارد و بر اساس قوانین بازار سرمایه در اساسنامهی صندوق درآمد ثابت نیز گنجانده میشود این است که همواره حداقل ۷۰ تا ۹۰ درصد دارایی تحت مدیریت این صندوقها در گواهی سپرده بانکی، اوراق مشارکت دولتی یا اسناد خزانه اسلامی سرمایه گذاری میشود که اصل و سود همهی این موارد توسط دولت یا بانک مرکزی تضمین شده است و در چنین شرایطی ریسک زیان یا از بین رفتن دارایی سرمایه گذاران به حداقل ویژگیهای نقدشوندگی بالا ممکن میرسد.
۵ - بازدهی بالاتر از سپرده گذاری در بانک
شاید در نگاه اول کمی عجیب به نظر برسد اما تجربه نشان میدهد سود صندوقهای سرمایه گذاری درآمد ثابت همیشه بیشتر از نرخ بازدهی سپرده گذاری در بانک است
البته قابل ذکر است که بالاترین نرخ سود صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت بستگی به دارایی و بازده بازار سرمایه دارد.
سرمایه گذاری در بانک بهتر است یا صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت؟
سرمایه گذاری در بانک بهتر است یا صندوق درآمد ثابت؟ همانطور که گفتیم صندوق درآمد ثابت مزایای زیادی نسبت به سپردههای بانکی معمول در کشور ما دارد.
مهمترین مزیت صندوقهای درآمد ثابت، سود بالاتر از سپردههای بانکی است. کمند، صندوق درآمد ثابت گروه مالی کاریزما در یک سال گذشته ۲۰.۵۹ درصد سود روزشمار محقق و به سرمایه گذاران پرداخت کرده است درحالی که در زمان مشابه سود سپرده بانکی ۱۸% بوده است.
از دیگر مزایای صندوقهای درآمد ثابت، سود روزشمار آن هاست. شما با خرید واحدهای صندوق درآمد ثابت کارا، میتوانید به صورت روزانه کسب سود کرده و هر زمان که مایل باشید اقدام به فروش واحدهای خود کنید.
مزیتهای دیگر صندوقهای درآمد ثابت تضمین سود، نبود مالیات بر سرمایه اشخاص حقوقی (برخلاف سپردههای بانکی) و قابلیت نقدشوندگی و نبود قوانین سختگیرانه مانند نرخ شکست
سودآورترین سرمایه گذاری درآمد ثابت کدام است؟
بالاترین سود صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت با توجه به ترکیب دارایی و عملکرد صندوق و بازار بورس تعیین میشود. بازدهی صندوقها متفاوت بوده و میتوانند عملکردهای ویژگیهای نقدشوندگی بالا مختلفی را در بازههای زمانی ثبت کنند.
صندوق سهامی بهتر است یا صندوق ثابت؟
ترکیب دارایی صندوقهای سهامی، با توجه به درصد بالای سهام، ریسک بیشتری داشته و مناسب افرادی که خواهان پذیرش ریسک کمی هستند نیست . هم چنین برخلاف صندوقهای درآمد ثابت، صندوقهای سهامی تضمین سود نداشته و ممکن است اصل پول را متوجه ضرر کنند.
نرخ سود صندوقهای سرمایه گذاری ثابت چقدر است؟
نرخ سود صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت با توجه به نوع صندوق و ترکیب دارایی آنها متغیر است اما این صندوقها بیش از سپرده بانکی سود محقق میکنند.
حداقل سرمایه گذاری در بورس در صندوق درآمد ثابت چقدر است؟
امکان سرمایه گذاری در صندوق درآمد ثابت با حداقل خرید ۱ واحد ( در حال حاضر حدود ۱۰۰ هزار تومان) وجود دارد.
ویژگیهای سهام خوب را بشناسید
کارشناس بازارسرمایه گفت: هر سهم در یک بازهای از زمان بر حسب عوامل تاثیر گذار شرایط خوب یا بدی را تجربه میکند.
به گزارش قدس آنلاین مصطفی صفاری کارشناس به این پرسش که یک سهم باید چه ویژگی داشته باشد تا افراد با آن سهامدارای کنند؟ پاسخ داد: قبل از بررسی ویژگی سهام خوب باید بگوییم که نگهداری یک سهم تا آخرین روز سرمایه گذاریمان کار درستی نیست و هر سهم در یک بازهای از زمان بر حسب عومل تاثیر گذار شرایط خوب یا بدی را تجربه میکند.
وی افزود: علاوه بر این انتخاب یک سهم به میزان ریسک پذیری افراد نیز بستگی دارد، چون ریسک پذیری افراد و میزان ریسک سهام متفاوت است، نمیتوانیم به طور قطع ویژگیهای ثابتی را برای خوب بودن یک سهم نام ببریم، اما در این گفتگو به چندین ویژگی خوب که هر سهم داشته باشد اشاره میکنیم، ولی سهامداران باید در کنار این عوامل میزان ریسک پذیری و شرایط سهم را نیز در نظر بگیرند.
سهامهایی که DPS بالایی دارند
این کارشناس بازار سرمایه DPS بالا را از ویژگیهای خوب یک سهم بر شمرد و گفت: بعضی از سهامها دارای DPS و سود نقدی خوبی هستند و سودآوری بالایی دارند مانند پتروشیمی ها، کانیهای فلزی و مس که دارای این خصوصیت هستند و سهامدار باید کنار این سهمها بماند و سودشان را دریافت کند.
دوری از سهامهای زیان دهنده
این کارشناس بازار سرمایه عنوان کرد: گروه دوم از سهامها زیان دهنده هستند، که این سهمها بر محور دارایی پایه قائم هستند، مانند خودرویی ها، بانکها و بیمهها که سودی ندارند، اما داراییهای خوبی را شامل میشوند، این سهمها در تورم رشد بالایی را میبرند و در رکود نیز کاهشهای سنگینی را تجربه میکنند. این گروه برای افرادی که که روزانه معامله میکنند، مناسب تراست؛ بنابراین به فراخور ریسک پذیری افراد ترکیب این سهامها متفاوت است و نمیتوان یک نسخه واحد برای سهم خوب پیچید.
سهامی که دارای نقدشوندگی بالا و بازارگردان است
صفاری تاکید کرد: سهامی که دارای نقدشوندگی بالایی است و از بازار گردان برخوردار است نسبت به سایر سهامها از وضعیت بهتری برخوردار است، اما همین عامل به تنهایی نباید ملاک انتخاب باشد، چون بازارگردانی ماهیت و وضعیت یک سهم را تغییر نمیدهد، ولی باید به عنوان یک ملاک در هنگام خرید سهم در نظر گرفته شود.
سهام شرکتهایی که افزایش سرمایه بالایی دارند
این کارشناس بازار سرمایه گفت: در هنگام خرید یک سهم میتوان افزایش سرمایه بالا را نیز به عنوان یکی از ملاکهای مثبت در نظر گرفت.
P/E پایین یک سهم
صفاری در رابطه با P/E بیان کرد: P/E که نسبت قیمت به سود شرکت به ازای هر سهم است یکی از فاکتورهای دیگر برای خرید سهم است. معمولا هر چه این نسبت پایینتر باشد سهم وضعیت بهتری دارد، در کل تمامی عوامل گفته شده در انتخاب سهم مهم محسوب میشوند، اما بسته به شرایط سهم نسبی هستند.
دارایی نقدپذیر (Liquid Asset) و نقدینگی (Liquidity) چیست؟
یکی از بزرگترین دغدغههای سرمایهگذاران این است که آیا پس از خرید یک دارایی جدید، میتوان پس از مدتی آن را بهراحتی در بازار فروخت و به پول نقد تبدیل کرد یا نه. این پرسش، جواب دقیق و مشخصی ندارد؛ اما میتوان با درنظرگرفتن عوامل مختلف تا حدودی به آن پاسخ داد.
برخی از داراییهایی که ما با آن سروکار داریم بازار چندان مناسبی ندارند. برای مثال با آنکه اشیای قدیمی و بهاصطلاح آنتیک بسیار ارزشمند هستند؛ اما فروش آنها در بازار کار دشواری است. املاک و مستغلات هم ماهیتی مشابه دارند و ممکن است مدتزمان زیادی طول بکشد تا خانهای را بفروشیم.
در حقیقت خرید داراییهایی که ارزش بالایی دارند اما نقدپذیری آنها پایین است، یک حرکت پُرریسک محسوب میشود؛ چراکه این احتمال وجود دارد زمانی که شما به پول نقد نیاز داشته باشید امکان فروش سریع داراییتان بهدلیل نبود مشتری مقدور نباشد یا اینکه در نهایت مجبور شوید آن را با قیمت بسیار کمتر از ارزش واقعیاش بفروشید.
به بیان ساده، خرید کالای نقدپذیر یا داراییای که مشتری دستبهنقد همواره برای آن وجود دارد شاخص مهمی است و باید آن را در نظر داشته باشید. در این مقاله قصد داریم شما را با دو مفهوم دارایی نقدپذیر و نقدینگی آشنا کنیم و در ادامه به برخی ویژگیها، عوامل مؤثر، نحوه محاسبه و اهمیت آنها نگاهی داشته باشیم. پس تا انتهای این مطلب ما را همراهی کنید.
دارایی نقدپذیر چیست؟
دارایی نقدپذیر یا نقدشونده (Liquid Asset) که در برخی مقالات اقتصادی از آن با عنوان دارایی سیال هم نام برده شده است به اموال یا داشتههایی گفته میشود که از سهولت بالایی برای خریدوفروش برخوردار هستند و میتوان آنها را بهآسانی به وجه نقد تبدیل کرد.
یکی از مهمترین ویژگیهای دارایی نقدپذیر انتقال آسان مالکیت آن است. برای مثال دلار، یورو یا سکهٔ طلا نیازی به مراحل قانونی برای واگذاری مالکیت ندارند و میتوان بهآسانی آنها را به پول رایج تبدیل کرد.
علاوه بر این داراییهای نقدپذیر ویژگیهای دیگری هم دارند که عبارتاند از:
در این میان داراییهای گوناگونی وجود دارند که بهطور ذاتی همواره نقدپذیر هستند و اغلب سرمایهگذاران بزرگ در سبد سرمایه خود همیشه از این دسته داراییها استفاده میکنند. طلا، ارزهای معتبر خارجی، سهام، اوراق قرضه و صندوقهای قابل معامله در بورس (ETFs) از جمله داراییهای با نقدپذیری بالا هستند. البته نباید فراموش کرد که میزان نقدپذیری برخی از این کالاها ممکن است با توجه به شرایط اقتصادی هر کشور متفاوت باشد.
بهطور کلی پول نقدپذیرترین دارایی در جهان است.
در سوی دیگر ما با برخی کالاها سروکار داریم که از نظر نقدپذیری متفاوت هستند و فرایند خریدوفروش و تبدیل آنها به پول چندان آسان نیست.
دارایی غیرسیال یا نقدناپذیر چیست؟
دارایی نقدناپذیر (Illiquid Asset) که از آن با تعابیر دیرنقدپذیر یا غیرسیال هم یاد میشود به دستهای از داراییها میگویند که امکان تبدیل آنها به پول نقد، کم یا حتی در برخی موارد غیرممکن است. دارایی نقدناپذیر را میتوان نقطه مقابل دارایی نقدپذیر دانست؛ داراییهایی که با وجود ارزش بالا، مشتریان اندکی دارند.
برای مثال فرض کنید شما یک نقاشی از ژان میشل باسکیت (Jean Michel Basquiat) را در اختیار دارید که بیش از ۱۰۰میلیون دلار ارزش دارد. با آنکه این اثر هنری بسیار گرانبهاست، با توجه به قیمتگذاری و مشتریانی که برای خرید آن وجود دارند یک دارایی نقدناپذیر تلقی میشود.
باید به این نکته توجه کرد که عبارت نقدناپذیر بهمعنای غیرقابل نقدشدن نیست بلکه به این معناست که باید زمان زیادی منتظر ماند تا چنین داراییای به پول تبدیل شود.
موضوع نقدناپذیری تنها گریبانگیر افراد یا سرمایهگذاران نیست، بلکه شرکتهای بزرگ هم با شکلی متفاوت با این مسئله درگیر هستند. بسیاری از شرکتها در زمان تنظیم ترازنامههای مالی و مشخصکردن بدهیها و معوقات باید نقدپذیری داراییها و سرمایهگذاریهای خود را مشخص کنند.
از آنجا که داراییهای نقدناپذیر اغلب ریسک و نوسانات زیادی دارند، سرمایهگذاران باتجربه، درصد بسیاری کمی از سبد مالی خود را به این داراییها اختصاص میدهند. خانه و مستغلات، آثار هنری، اجناس قدیمی و آنتیک، ماشین، اقلام کلکسیونی همگی از داراییهای نقدناپذیر هستند.
بازار نقدی یا سیال چیست؟
اصطلاح پرکاربرد دیگری در این میان وجود دارد که بد نیست پیش از آنکه دربارهٔ نقدینگی توضیح دهیم، به آن اشارهای داشته باشیم. عبارت بازار سیال یا نقدی (Liquid Market) که با نامهای دیگری مانند بازار لیکویید یا شناور هم شناخته میشود، به بازاری گفته میشود که خریداران و فروشندگان زیادی در آن ویژگیهای نقدشوندگی بالا فعالیت میکنند. در این بازار علاوه بر قیمت منصفانه، خریداران و فروشندگان هزینه کمتری بابت نقلوانتقالات پرداخت میکنند.
دلیل حضور خریداران و فروشندگان متعدد در این بازار علاوه بر قیمتهای مناسب و منصفانه، نوسانات اندکی است که این دست از بازارها دارند.
نقدینگی چیست؟
نقدینگی (Liquidity) عبارتی است که بسیار آن را شنیدهایم. این واژه پرکاربرد، یک ویژگی و صفت مهم برای کالاها و داراییها محسوب میشود. بهطوری که میتوان گفت تعریف یک دارایی نقدپذیر یا نقدناپذیر بهنوعی وابسته به این پارامتر است.
در اقتصاد تعاریف گوناگونی برای نقدینگی وجود دارد؛ برخی نقدینگی را بهعنوان معیاری برای توانایی فروش سریع یک دارایی به قیمت بازار میدانند؛ اما عدهای دیگر پول در گردش را نقدینگی تلقی میکنند، بعضی از اقتصاددانان هم به داراییهای نقدی و مجموع پول و شِبهپول بهعنوان نقدینگی اشاره میکنند. شاید سادهترین تعریف از نقدینگی همان پول نقد باشد.
اگر بخواهیم این مفهوم ساده را کمی علمیتر توضیح دهیم، نقدینگی را میتوان داشتن مقدار قابلملاحظهای دارایی با نقدپذیری بالا توصیف کرد و از آنجا که پول نقدپذیرترین دارایی ممکن است؛ بنابراین نقدینگی و پول را میتوان معادل هم دانست.
در بازارهای مرسوم و سنتی دو سطح کلی برای نقدینگی داریم:
- نقدینگی بازار (Market Liquidity): بهمیزان سهولت خرید و فروش کالا یا دارایی با قیمتی منصفانه و عادلانه گفته میشود. بهعبارت دیگر نقدینگی یک بازار به سرعت و نقدشوندگی آن دارایی وابسته است. در هر بازار زمانی که شکاف یا اختلاف قیمت میان فروشنده و خریدار (Bid-Ask Spread) کمتر باشد و اعداد و ارقام دلخواه این دو سمت معامله به هم نزدیکتر باشد با نقدینگیِ بازارِ بهتری مواجه هستیم.
- نقدینگی حسابدارییاترازنامهای (Accounting liquidity): معیاری برای سنجش توانایی پرداخت بدهیها در زمان سررسید است. این میزان معمولاً به صورت نسبت یا درصد بیان می شود. اغلب سرمایهگذاران با نگاه به میزان بدهیها، وجوه نقد، تعهدات مالی و کالاهای موجود یک شرکت اقدام به سرمایهگذاری در آن میکنند؛ بنابراین موضوع نقدینگی حسابداری یکی از مؤلفههای مهم در جذب سرمایه، اعتماد کاربران و تنظیم ترازنامههای مالی است.
البته در بازار ارزهای دیجیتال دستهبندی دیگری نیز با عنوان نقدینگی صرافی (Exchange Liquidity) وجود دارد که تابعی از مِیکرها، تِیکرها (Maker & Taker) و جفتارزهای فهرستشده در صرافیهاست. بهعبارت دیگر نقدینگی در هر صرافی را میتوان از مبادلاتی که در آن انجام میشود و جفتارزهایی که پشتیبانی میشود، برآورد کرد.
محاسبه نقدینگی
همان طور که اشاره کردیم یکی از مسائل اساسی شرکتها موضوع نقدینگی و محاسبه آن است. از آنجا که شرکتها برای آنکه توانایی پرداخت بدهیها، معوقات و تعهدات خود را بررسی کنند از رابطهای به نام نسبت نقدینگی (Liquidity Ratio) استفاده میکنند. نسبت نقدینگی به سه شیوهٔ مختلف محاسبه میشود که عبارت است از:
نسبت جاری (Current ratio): در این مدل که سادهترین روش برای محاسبه نقدینگی است، میزان بدهیهای جاری را بر داراییهای جاری تقسیم کرده و عدد بهدستآمده میزان نقدینگی را مشخص میکند.
منظور از بدهی جاری، بدهیهایی است که موعد ویژگیهای نقدشوندگی بالا پرداخت آن کمتر از یک سال بوده و داراییهای جاری هم بهمعنای داراییهایی است که میتوان در کمتر از یک سال آنها را به پول نقد تبدیل کرد.
بهطور کلی اعداد بهدستآمده از نسبت جاری که ۱ یا بالاتر از آن باشد، نشاندهنده وضعیت مناسب یک شرکت است.
نسبت آنی (Quick ratio): در این مدلِ نقدینگی، ویژگیهای نقدشوندگی بالا مقدار عددی داراییهای فعلی از داراییهای جاری کسر میشود و عدد حاصل بر بدهیهای فعلی تقسیم میشود.
نسبت پول نقد (Cash ratio): در این نسبت هم مجموع پولهای نقد بهعلاوه سرمایهگذاریهای انجامشده بر بدهیهای جاری تقسیم میشود.
از آنجا که محور مطالب ما در این مقاله محاسبه نقدینگی و کاربردهای این نسبتها نیست، با اشارهای کوتاه به این موضوع بهسراغ بازار ارزهای دیجیتال و عوامل مؤثر بر نقدینگی آن میرویم.
عوامل مؤثر بر نقدینگی ارزهای دیجیتال
حجم معاملات
یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار و تعیینکننده نقدینگی یک ارز دیجیتال، حجم مبادلات است. منظور از حجم در اینجا بهمعنای تعداد ارزهای دیجیتالی است که طی ۲۴ ساعت گذشته در یک پلتفرم مشخص خریدوفروش شده باشند.
بهعبارت ساده حجم بالای تبادلات بهمعنای خریداران و فروشندگان بیشتر است و این حجم بیشتر بهمعنای نقدینگی بالاتر است. برای آنکه از حجم بالای معاملات برخی از ارزهای دیجیتال و نقدینگی آنها اطمینان پیدا کنید، بهتر است حجم مبادلات آنها را در چند صرافی بزرگ و معتبر بررسی کنید.
پلتفرم معاملات
صرافیهای ارز دیجیتال بازار خریدوفروش این داراییها را در اختیار دارند؛ بنابراین صرافیهایی که بتوانند امکانات و امنیت بالاتری را ارائه کنند موجب جذب بیشتر معاملهگران میشوند. همین موضوع در نهایت منتهی به سودآوری بیشتر و جذب نقدینگی میشود. صرافیهایی بزرگتر بهدلیل کاربران بیشتر و استفاده از جفتارزهای مختلف از نقدینگی بالاتری برخوردار هستند.
پذیرش
عامل اصلی موفقیت یک ارز دیجیتال به محبوبیت و پذیرش آن گره خورده است. برای آنکه ارز دیجیتالی با نقدینگی بالا داشته باشیم، باید مجموعه بزرگی از افراد از این دارایی برای انجام تراکنشهای خود استفاده کنند.
بهطور مثال ارزهای دیجیتالی مانند بیت کوین و اتریوم بهدلیل محبوبیت و کارایی بیشتر از پذیرش بالاتری برخوردار هستند. در مقابل میتوان به پروژههای جدیدی اشاره کرد که بهدلیل اندکبودن محبوبیت و سطح پذیرش آنها نقدینگی پایینی دارند.
بنابراین پذیرش یک ارز دیجیتال جدید توسط مردم و نهادها، موضوعی مهم و حیاتی بهشمار میرود؛ پذیرش بیشتر یک ارز دیجیتال را میتوان با نقدینگی بیشتر برابر دانست.
قانونگذاری
قوانین و مقررات حاکم بر ارزهای دیجیتال میتواند تأثیر مستقیمی بر نقدینگی این داراییها بگذارد. برخی از کشورها بهشکل گستردهای استفاده و تبادلات مبتنی بر ارزهای دیجیتال را غیرقانونی اعلام کردهاند. از آنجا که کاربران در چنین شرایطی نمیتوانند بهآسانی داراییهای دیجیتال خود را با دیگران مبادله کنند؛ بنابراین بسیاری از صرافیها و کاربران نمیتوانند در چنین فضایی فعالیت کنند. با کاهش معاملات خریدوفروش و کمفروغبودن بازار، نقدینگی هم روندی نزولی پیدا میکند.
هرچقدر قوانین محدودکننده کمتر باشد، به همان نسبت میزان نقدینگی ارزهای دیجیتال بیشتر خواهد بود.
چرا نقدینگی اهمیت دارد؟
وجود نقدینگی بالا و قیمتهای منصفانه بهترین شرایط را برای یک معاملهگر ارزهای دیجیتال رقم میزنند. در بازاری با نقدینگی بالا فروشندگان میتوانند داشتههای خود را به قیمت مناسب بفروشند و خریداران هم با قیمتهایی معقول میتوانند آنچه را که میخواهند به دست آورند.
در چنین بازاری معاملهگران ارزهای دیجیتال میتوانند بهآسانی و بهسرعت خریدار یا فروشنده مناسب را پیداکرده و معاملات خود را نهایی کنند. نقدینگی بالا در ارزهای دیجیتال باعث میشود قیمت تا حد قابلملاحظهای پایدار بماند و درگیر نوسانات شدید نشود. در سوی دیگر اگر بازار نقدینگی اندکی داشته باشد، شاهد بازاری نوسانی و پرریسک خواهیم بود.
بنابراین بازاری با نقدینگی بالا ثبات بیشتری بههمراه دارد از سوی دیگر چنین شرایطی موجب میشود تا احتمال دستکاری و تغییر در قیمتها نیز بهحداقل برسد. اگر عدهای بخواهند با خرید یا فروش انبوه یک ارز دیجیتال قیمت را دستخوش تغییر کنند، چنین کاری در یک بازار با نقدینگی بالا تقریباً ناممکن خواهد بود.
از آنجا که یکی از پایههای پیشبینی بازار استفاده از تحلیل تکنیکال است و این موضوع با بررسی قیمت در گذشته شکل میگیرد، در بازاری که بهدلیل نقدینگی پایین دائماً در تلاطم باشد، نمیتوان از شاخصی مانند تحلیل تکنیکال استفاده کرد.
استخر نقدینگی چیست؟
دنیای ارزهای دیجیتال هرروز شاهد توسعه و پیشرفتهای چشمگیر است. همزمان با افزایش حجم مبادلات و تنوع داراییهای موجود در بازار، نیاز به توسعه راهحلهای جدید برای رفع خواستهها و نیازهای موجود حس میشود. یکی از مفاهیم مهمی که توانست در این بازار غیرمتمرکز انقلابی ایجاد کند، امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای (DeFi) است.
این مفهوم حجم مبادلات ارزهای دیجیتال را بهشدت افزایش داد، تا جایی که نیاز به وجود یک منبع تأمین نقدینگی در بازار برای افزایش سرعت مبادلات حس میشد. ازاینرو استخر نقدینگی (Liquidity Pool) شکل گرفت.
استخر نقدینگی به منبعی از توکنهای مختلف گفته میشود که در صرافیهای غیرمتمرکز توسط قراردادهای هوشمند (Smart Contract) قفل شده و هدف آن رفع مشکلاتی است که بهدلیل کمبود نقدینگی وجود دارد.
وجود استخرهای تأمین نقدینگی برای تداوم فعالیت بسیاری از صرافیهای غیرمتمرکز مانند یونی سواپ (Uniswap) ضروری است. شاید بتوان گفت استخر نقدینگی هسته اصلی صرافیهای غیرمتمرکز را تشکیل میدهد. از این استخرها برای تسهیل فرایند انجام سریعتر معاملات و وامدهیها استفاده میشود.
سرمایهگذاران میتوانند بخشی از داراییهای خود را در این استخرها وارد کنند و نقدینگی موردنیاز برای انجام معاملات را با این روش تأمین کنند. پس از انجام تراکنشها، مبلغی بهعنوان کارمزد از طرفین معامله اخذ میشود که بخشی از آن جهت پاداش به تأمینکنندگان تعلق میگیرد. پیدایش استخرهای نقدینگی موجب افزایش تعداد معاملات در بازار ارزهای دیجیتال شده است.
جمعبندی
قابلیت «نقدپذیری» ویژگی مهمی است که باید به آن توجه داشت؛ زیرا این شاخص تعیینکننده میزان رونق و سلامت بازار است. بهطور کلی در صورتی که نقدپذیری یک دارایی بالا باشد، سرمایهگذار میتواند در مدتزمان کوتاهی دارایی خود را به پول تبدیل کند.
در طرف مقابل ممکن است یک کالا نقدپذیری اندکی داشته باشد. در این حالت تبدیل آن به پول با مشکلات متعددی از جمله نبود خریدار مناسب همراه خواهد بود؛ بنابراین برای یافتن یک خریدار و تبدیل چنین سرمایهای به وجه نقد باید از قیمت منصفانه آن کاسته شود.
در زمان خرید یک کالا یا ارز دیجیتال حتماً به نقدپذیری و نقدینگی آن در بازارهای مختلف دقت کنید. توجه داشته باشید حجم معاملات یک کالا ممکن است تقلبی یا دستکاری شده باشد؛ اما نقدینگی را نمیتوان جعل کرد.
نقدشوندگی و انواع معیارهای آن
یکی از عوامل مهم و کلیدی در مباحث قیمتگذاری و بازدهی بازارهای بدهی و سهام، نقدشوندگی است. داراییهایی که نقدشوندگی بالایی دارند در مقایسه با داراییهای با نقدشوندگی پایینتر، با یک صرف نقدشوندگی معامله میشوند. بهعبارتی داراییهای با نقدشو ندگی پایینتر با قیمت کمتری معامله میشوند، این موضوع بر قیمتها و رفتار بازار اثرگذار بوده و برای بسیاری از فعالان بازار از جمله سرمایهگذاران، معاملهگران، کارگزاران و سیاستگذاران بازار حائز اهمیت است.
در طول سه دهه گذشته، مفهوم نقدشوندگی همچون مفهوم ارزشگذاری داراییهای مالی به طور فزایندهای در ادبیات رشد داشته است. علیرغم مطالعات زیادی که در این زمینه وجود دارد، به ویژه پس از بحران مالی سال 2008، هنوز درک درستی مبنی بر اینکه مفهوم نقدشوندگی شامل چه جنبههای مختلفی است، بوجود نیامده است. اینکه چه نوع معیار و شاخصی برای اندازه گیری هر وجه مناسبتر است، چه دادهها و روشهای محاسبهای موردنیاز است، تحت چه شرایطی و چه نوع نتیجهای تولید میشود. درک اینکه نقدشوندگی اندازهگیری شده در ارزیابی یک دارایی موثر است، یک مسئله عملی مرتبط با فعالان است. حداقل استانداردهای نقدشوندگی که توسط نهادهای نظارتی و نهادهای بین المللی ارائه شده و گنجانده شدن در بیانیههای خط مشی سرمایهگذاری خصوصی نیز از دیگر مباحث داغی است که نیاز به شناخت کافی از ادبیات نقدشوندگی دارد.
در واقع، از آنجا که نقدشوندگی در زمینههای مختلف مالی و اقتصادی وجود دارد، به عوامل و ویژگیهای دارایی ویژگیهای نقدشوندگی بالا ویژگیهای نقدشوندگی بالا مختلفی از جمله میزان شناوری، سن، مدت تا سررسید، وضعیت انتشار، چرخه فعالیت اقتصادی، نوسان نرخ بهره یا ریسکپذیری سرمایهگذار بستگی دارد. این واقعیت باعث میشود نقدشوندگی یک مفهوم گریزان با ماهیتی انتزاعی داشته باشد و به راحتی قابل اندازهگیری نباشد که شامل طیف گستردهای از موضوعات مختلف است. بر این اساس، طیف گسترده ای از تعاریف وجود دارد که سعی در پرداختن به این مسئله چند وجهی دارد، که جمعآوری آن در یک تعریف یا شاخص دشوار است. علاوه براین، نقدشوندگی دارایی ثابت نیست و به مرور در طول زمان هم برای اوراق منفرد و هم برای کل بازار متغیر است.
تعریف ساده و خلاصهای وجود دارد که به قابلیت معامله حجم قابل توجهای از داراییها در مدت زمان کوتاه و با هزینه معاملاتی پایین، نقدشوندگی گفته میشود، اما باید در نظر داشت که بُعدهای مختلفی از نقدشوندگی وجود دارد که هرکدام با دیگری متفاوت است. مطابق نظرات سار و لیبک[1] (2002) و برواس[2] (2006)، یک بازار با نقدشوندگی بالا پنج بعد مختلف را ارائه میدهد: پهنا[3]، عمق[4]، چابکی[5]، انعطاف[6] و فشردگی[7]. همه این ابعاد در ذات خود با یکدیگر متفاوتاند.
پهنای بازار به حجم معاملات سفارشهای موجود در قیمتهای مختلف میپردازد. بازار وقتی گسترده نامیده میشود که در بازار سفارشات خرید و فروش بیشماری در حجمهای زیاد ارائه شده باشد.
عمق بازار بیانگر تعداد سفارشاتی است که حول قیمتهای تعادلی وجود دارد و همچنین تحت تاثیر فشار تقاضا و ریسک موجودی اوراق است. وقتی تعداد بیشماری ویژگیهای نقدشوندگی بالا خریدار و فروشنده حول قیمتهای تعادلی سفارش ارائه میدهند، اصطلاحا میگوییم بازار عمیق است.
چابکی بازار بیانگر سرعت اجرای سفارشات در بازار است. سرعت فرآیند انجام معامله از زمانیکه سفارش در سیستم ثبت میشود تا زمانیکه سفارش انجام گردد، چابکی بازار را نشان میدهد. چابکی وابسته به عرضه و تقاضا یا همان تمایل فروشندگان و خریداران به انجام معامله دارد.
بُعد انعطاف، ظرفیت بازار در جهت بهبودی و بازیابی بعد از اتفاقات غیرمنتظره را میسنجد. انعطافپذیری بازار به توانایی بازار در جذب و بازیابی شوکهای غیرمنتظره داراییها مربوط میشود. اگر سفارشات زیادی برای پاسخگویی به تغییرات قیمت و برای اصلاح عدم تعادل سفارشات ناشی از شوکهای دارایی وجود داشته باشد، بازار انعطاف پذیر است.
فشردگی بازار، مقدار هزینههای معاملاتی حول یک موقعیت معاملاتی را بررسی میکند. اختلاف بین بهترین قیمت خرید با بهترین قیمت فروش بیانگر فشردگی بازار است. شکاف بین قیمتهای خرید و فروش بهمعنی هزینههای معاملاتی کمتر بوده و سطح پایینی از فشردگی بازار را نشان میدهد. مطابق شکل 1، هرچقدر شکاف بین بهترین قیمت خرید با بهترین قیمت فروش کم شود و به سطح دارایی نقدشونده برسد، بهترین حالت نقدشوندگی در این بُعد است. بازارهای فشردهتر، بازارهایی هستند که در آن فعالان بازار هنگام خرید یا فروش یک دارایی با هزینههای معاملاتی زیادی مواجه میشوند.
در بین ابعاد مختلف عدمنقدشوندگی، پهنا و عمق به دلیل اینکه بر تعداد سفارشات در قیمتهای تعادلی متکیاند، بههم پیوستهاند. در عین حال، پهنا و عمق با چابکی مرتبط هستند، به این صورت که بههنگام سفارشات متعدد از سوی خریداران و فروشندگان، ممکن است که معاملهای با حجم معین و در قیمتی مطلوب بلافاصله و یا کمی بعد انجام گیرد. علاوه بر این، چابکی نیز با انعطافپذیری ارتباط دارد، زیرا یک بازار منعطفتر قادر خواهد بود به سرعت پس از شوکهای داراییها قیمتها را به سطح طبیعی خود بازگرداند، به ویژگیهای نقدشوندگی بالا این معنی که سفارشات فروشندگان و خریداران در بازه زمانی کوتاهی اجرا میشود. ارتباط متقابل قوی بین بعضی از این ابعاد، محاسبه نقدشوندگی از طریق هر یک از این ابعاد را ضروری میکند. درواقع، بهعنوان شاخصی برای نقدشوندگی بایستی ابعاد مختلف باهم، بهمنظور ایجاد یک چشمانداز کلی اندازه گرفته شوند.
با توجه به این ماهیت چند بعدی نقدینگی، ادبیات موجود بر اساس این ویژگیها با هدف پرداختن به جنبههای مختلف نقدشوندگی، شاخصها و اندازهگیریهای متفاوتی انجام داده و توسعه یافته است.
3- طبقهبندی معیارها و شاخصهای نقدشوندگی
طبقهبندی ابعاد مختلف نقدینگی بهعنوان راهنمایی برای طبقهبندی معیارها و شاخصهای نقدینگی عمل میکند که هر معیاری به یک یا چند جنبه نقدینگی میپردازد. علاوه بر این، تفاوت در نوع دادههای مورد نیاز برای محاسبه شاخصهای نقدشوندگی هم جهت طبقهبندی صحیح آنها کمککننده است. با این حال طبقهبندی صریحی مبنی بر اینکه کدام وجه نقدشوندگی توسط چه شاخصی ارزیابی میشود، وجود ندارد. این اختلاف ممکن است به این دلیل باشد که برخی از شاخصها، به عنوان مثال شاخصهای پیچیده مبتنی بر حجم یا قیمت، نمیتوانند بهطور صریح به یک بعد اختصاص داده شوند، زیرا همان شاخص میتواند بیانگر بیش از یکی از جنبههای مختلف نقدشوندگی باشد. شاخصهای تک بعدی هم وجود دارند که فقط یک بعد از نقدشوندگی را محاسبه میکنند، مانند شکاف مظنه خریدو فروش که فشردگی را اندازهگیری میکند، یا حجم معاملات که نشاندهنده عمق است. از طرفی شاخصهای دو بعدی که توانایی اندازهگیری دو وجه از نقدشوندگی را دارند، مانند شاخص گاما که با استفاده از کواریانس تغییرات قیمتها، انعطاف و فشردگی را اندازه میگیرد. همچنین با توجه به بازه زمانی دادهها، روشهای اندازهگیری نقدشوندگی را میتوان به دو گروه پربسامد [1] و کمبسامد [2] تقسیم کرد. روشهای پربسامد از دادههای درونروزی [3] و روشهای کم بسامد از داده های روزانه یا طولانیتر برای اندازهگیری نقدشوندگی استفاده میکنند.
1-3- شاخصهای نقدشوندگی با بسامد بالا
2-3- شاخصهای نقدشوندگی با بسامد پایین
4- نتیجهگیری
در این گزارش سعی شد مروری دقیق و مختصر بر ابعاد مختلف نقدشوندگی که عبارتاند از پهنا، عمق ، چابکی، انعطاف و فشردگی داشته باشیم و همچنین تعدادی از شاخصها و معیارهای نقدشوندگی موجود که قادر به بیان تجربی هر یک از این ابعاد بودند به همراه روشهای آماری و اطلاعات موردنیاز، شمرده شدند. اگرچه ادبیات موجود بر ابعاد مختلف نقدشوندگی اتفاق نظر دارند، اما بهنظر میرسد که در مورد مناسببودن هر معیار برای گرفتن هر بعد اتفاق نظر وجود ندارد. معیار مورد نظر بستگی به بعد خاصی دارد که شخص میخواهد به آن بپردازد و همچنین به ویژگیهای بازار مورد مطالعه و سوال تحقیق بستگی دارد.
به طور کلی، مطالعات مختلف نشان میدهند که با توجه به اینکه نقدشوندگی یک پدیده چند وجهی است و بازارهای مالی کاملاً ناهمگن هستند، معیار یا شاخصی کلی برای محاسبه نقدشوندگی وجود ندارد. در واقع، این دیدگاه چند وجهی بیانگر این است که برای داشتن یک دید کلی نسبت به نقدشوندگی نیاز است که نقدشوندگی در ابعاد مختلف و بهطور همزمان سنجیده شود.
دیدگاه شما