توجه کنید که زمانی الگو تکمیل می شود که شکست رخ دهد.
آشنایی با الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال
الگوی مثلث از جمله الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال است به این معنی که سهم در میانه ی یک روند مشخص با تشکیل این الگو استراحت کرده و در ادامه به روند قبلی خود بازمی گردد و روند سابق خود را ادامه می دهد.
ما در بین الگوهای حرکتی دو نوع الگوی بازگشتی و ادامه دهنده داریم که الگوهای بازگشتی شامل الگوی دوقلو و الگوی سر و شانه می شود و یکی از الگوهای ادامه دهنده الگوی مثلث است که در این مقاله به طور کامل به توضیح آن می پردازیم.
آنچه در این قسمت به آن می پردازیم
انواع الگوی مثلث در تکنیکال
- الگوی مثلث متقارن
- الگوی مثلث صعودی (افزایشی)
- الگوی مثلث نزولی(کاهشی)
هر کدام از این مثلث ها شکل خاص خود را دارند و در موقعیت های متفاوتی ظاهر می شوند که در ادامه به طور کامل آن هارا توضیح می دهیم.
الگوی مثلث متقارن
این الگو از جمله الگوهای ادامه دهنده به شمار می رود که شامل 5 موج است و بعد از اتمام موج پنجم انتظار ادامه ی روند قبل را داریم به عبارت دیگر می توان این الگو را جز دسته ی الگو های اصلاحی هم قرار داد یعنی پس از اتمام موج پنجم در این الگو اصلاح تمام شده و سهم به روند سابق خود بر می گردد.
مثلث متقارن در میانه ی روند صعودی یا نزولی شکل می گیرد و زمانی اتفاق می افتد که خریداران و فروشندگان نتوانند روند قیمت را به سمت خودشان هدایت کنند.
در چنین شرایطی یک مثلث متساوی الساقین شکل می گیرد که ضلع بالای مثلث و ضلع پایینی که همان حمایت ها و مقاومت های سهم هستند حالت همگرا پیدا می کنند و به هم نزدیک می شوند.
زمانی می توانیم از الگوی مثلث متقارن سیگنال خرید یا فروش دریافت کنیم که یکی از ضلع های مثلث به سمت بالا یا به سمت پایین شکسته شوند، پس اگر میانه ی روند صعودی مثلث متقارن شکل گرفت و مقاومت به سمت بالا شکسته شد انتظار رشد قیمت داریم و اگر میانه روند نزولی الگوی مثلث نزولی تشکیل شد و حمایت به انواع الگوی های سر و شانه سمت پایین شکسته شد انتظار افت قیمت وجود دارد.
توجه کنید که زمانی الگو تکمیل می شود که شکست رخ دهد.
فوت کوزه گری: در بحث خطوط حمایت و مقاومت گفتیم که اگر مقاومت نزولی سهم به سمت بالا شکسته شود می تواند یک سیگنال قوی برای ورود به سهم باشد پس شما اگر این سیگنال را پیدا کنید می توانید بررسی کنید که این سیگنال ایا در چه شرایطی رخ داده و یا مقاومت مثلث بوده یا نه؟
حالا برای پیدا کردن شکست مقاومت کافیه در پلتفرم موج سوم یه کلیک ساده انجام بدی تا همه سهم هایی که مقاومتشون شکسته بهت نشون داده بشه.
الگوی مثلث صعودی
الگوی مثلث صعودی یا افزایشی معمولا در میانه ی روند صعودی تشکیل می شود و معمولا الگوی ادامه دهنده هست ولی گاهی هم در نقش الگوی بازگشتی عمل می کند و در این حالت به عنوان الگوی تشکیل دهنده کف شناخته می شود.
شکل این الگو به این صورت است که ضلع بالا یا مقاومت سهم به صورت افقی است و ضلع پایینی یا همان حمایت سهم صعودی و افزایشی است به همین خاطر این الگو به مثلث صعودی شناخته می شود.
در مثلث صعودی زمانی سیگنال خرید یا فروش می گیریم که ضلع بالایی به سمت بالا شکسته شود و ادامه ی روند صعودی را شاهد باشیم یا اینکه ضلع پایین شکسته شود که در این وضعیت الگو به عنوان بازگشتی وارد عمل شده و حداقل در کوتاه مدت انتظار افت قیمت داریم.
البته در مثلث صعودی معمولا قدرت خریداران برای شکست مقاومت افقی بیشتر است ولی باید توجه کنید که استراتژی ورود و زمان مناسب برای ورود به سهم بعد از شکست مقاومت است.
توجه کنید که در الگوهای مثلث هنگام شکست خطوط روند حجم معاملات افزایش می یابد.
الگوی مثلث نزولی
مثلث نزولی یا کاهشی معمولا در میانه روند نزولی اتفاق می افتد و الگوی ادامه دهنده است ولی گاهی هم نقش بازگشتی ایفا می کند و الگوی تشکیل دهنده سقف قیمت می شود.
شکل الگو به این صورت است که حمایت سهم(ضلع پایین) به صورت افقی و ضلع بالا(مقاومت) حالت نزولی یا کاهشی پیدا می کند.
زمانی از این الگو سیگنال خرید یا فروش می گیریم که یکی از ضلع ها به سمت بالا یا به سمت پایین شکسته شوند و در این حالت حجم معاملات در محل شکست افزایش می یابد.
توجه کنید که در مثلث نزولی معمولا قدرت فروشندگان بیشتر است و معمولا الگو ادامه دهنده است.
هدف قیمتی در الگوی مثلث
برای تعیین هدف قیمتی در الگوهای مثلث از ابزار فیبوناچی اکستنشن استفاده می کنیم.
سهم حداقل به اندازه ی ضلع سوم مثلث از محل شکست رشد یا افت می کند.
نوشته شده توسط
عاطفه وطن خواه
سلام عاطفه وطن خواه هستم دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد و مدیر دیجیتال مارکتینگ تیم موج سوم
الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال میتوانند همانند صور فلکی ستارهشناسی، راهنمای ما باشند. الگوهای زیادی وجود دارد اما مشکل اینجا است که تشخیص و استفاده از آن نباید پیچیده باشد. الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال یکی از رایجترین الگوها است که تشخیص آن آسان است. در این مقاله قرار است شما را با این الگوی پرکاربرد آشنا کنیم.
معرفی الگوی سر و شانه
الگوی نموداری سر و شانه (Head and Shoulder Pattern) الگویی محبوب است که در تحلیل تکنیکال به سادگی تشخیص داده میشود. این الگو یک خط مبنا (Baseline) و سه قله (Peaks) را نمایش میدهد که در آن قلۀ میانی بلندتر از دو قله دیگر است. الگوی نموداری سر و شانه، یک روند بازگشتی صعوی-نزولی است که قبل از پایان، اندکی صعودی میشود.
این الگو در تمام تایم فریمها نمایش داده میشود، به همین دلیل میتواند مورد استفاده تمامی تریدرها و معاملهگران قرار بگیرد. سطوح ورود (Entry Levels)، حد ضرر (Stop Levels) و حد سود (Profit Target) باعث میشود ظاهر نمودار آسان و قابل فهم شود شود؛ زیرا این الگوی نموداری مشاهده سطوح را آسان میکند.
الگوی سر و شانه استاندارد (صعودی) در تحلیل تکنیکال
ابتدا نگاهی بیندازیم به مراحل شکلگیری الگوی سر و شانه استاندارد (صعودی) و پس از آن الگوی سر و شانه معکوس (نزولی) را بررسی میکنیم.
تشکیل الگوهای (قابل مشاهده در بازارهای صعودی):
- شانه چپ (Left Shoulder): افزایش قیمت ادامه مییابد تا به یک قله ختم شود، سپس کاهش مییابد.
- سر (Head): قیمت مجدداً افزایش مییابد و قله بلندتری ایجاد میکند.
- شانه راست (Right Shoulder): بار دیگر، قیمت نزول میکند و در پی آن با صعود خود، قله سمت راست را پایینتر از سر تشکیل میدهد.
صورتبندی الگو به ندرت کامل است. یعنی در ناحیه بین سر و شانه مقداری نوسان وجود دارد.
الگوی سر و شانه معکوس (نزولی) در تحلیل تکنیکال
تشکیل الگو (قابل مشاهده در بازارهای نزولی):
- شانه چپ: قیمت کاهش مییابد و پس از ایجاد یک دره (Bottom) افزایش مییابد.
- سر: قیمت مجدداً کاهش مییابد و دره عمیقتری ایجاد میکند.
- شانه راست: قیمت یک بار دیگر افزایش مییابد، سپس با افزایش مجدد، دره راست را ایجاد میکند.
بار دیگر تأکید میکنیم که صورتبندی الگو به ندرت کامل است و در فاصله میان سر با شانه، مقداری نوسان ایجاد میشود.
تشخیص خط گردن
خط گردن (Neckline) نوعی سطح مقاومت و حمایت است که تریدرها از آن برای تشخیص نواحی استراتژیک و ایجاد سفارشات استفاده میکنند. اولین قدم برای تشخیص خط گردن، پیدا کردن شانه چپ، سر و شانه راست روی نمودار است. در الگوی سر و شانه صعودی، دره مجاور شانه چپ را به دره بعد از سر متصل میکنیم. با این عمل، خط گردن به دست میآید.
در بخش بعدی اهمیت خط گردن را شرح میدهیم. در الگوی سر و شانه نزولی نیز با متصل کردن قله مجاور شانه چپ به قله بعد از سر، به خط گردن میرسیم(خط قرمز روی نمودار بالا).
چگونه با الگوی سر و شانه ترید کنیم؟
تریدرها منتظر میمانند تا الگو کامل شود؛ زیرا ممکن است یک الگو هرگز شکل نگیرد یا بخش باقیماندۀ آن کامل نشود. باید الگوهای ناتمام را زیر نظر بگیرید اما تا زمانی که الگو خط گردن را نشکسته، ترید نکنید.
در الگوی سر و شانه استاندارد، باید منتظر باشید تا قیمت بعد از رسیدن به قله شانه راست، از خط گردن پایینتر برود. در الگوی سر و شانه معکوس هم باید منتظر بمانید که قیمت پس از دره شانه راست، از خط گردن بالاتر برود.
زمانی معامله کنید که الگو کامل شده باشد. از پیش، برای معامله برنامهریزی کنید؛ سطح ورود، حد ضرر و حد سود را یادداشت کنید و به هر متغیری که روی استاپ لاس و اهداف قیمتی تأثیرگذار است، توجه کنید.
رایجترین نقطه ورود زمانی است که شکست (Breakout) رخ میدهد؛ خط گردن میشکند و ترید انجام میشود. نقطه ورود بعدی به صبر و حوصله بیشتری نیاز دارد و این احتمال نیز وجود دارد که حرکت کاملاً از دست برود. در این روش، پس از وقوع شکست، منتظر بازگشت روند (Pullback) به خط گردن باشید.
چنین انتخابی محافظهکارانهتر است؛ زیرا در صورتی که بازگشت روند متوقف شود و قیمت در مسیر اصلی شکست به راه خود ادامه دهد، متوجه آن خواهیم شد و اگر هم قیمت در مسیر شکست به راه خود ادامه دهد، ممکن است معامله از دست برود.
تشخیص حد ضرر (Stop Loss)
در الگوی سنتی سر و شانه سقف، حد ضرر (Stop Loss) دقیقاً بالای شانه راست قرار میگیرند. سطح سر الگو نیز میتواند گزینه دیگری برای اعمال حد ضرر باشد اما باید توجه کنید که ریسک آن بالا است و در نتیجه نسبت ریوارد به ریسک الگو کاهش مییابد.
در الگوی سر و شانه کف، حد ضرر تنها در زیر شانه راست قرار میگیرد و سر الگو هم همچنان میتواند به عنوان حد ضرر انتخاب شود. اما باید توجه کنید که این انتخاب، تریدر را در معرض ریسک بیشتری قرار میدهد. در نمودار بالا، حد ضرر در سطح 104 دلار (یعنی دقیقاً زیر شانه راست) قرار میگیرد.
تشخیص حد سود (Profit Target)
حد سود (Profit Target) در این الگو، اختلاف قیمت میان سر انواع الگوی های سر و شانه و نقاط تحتانی دو شانه است. این اختلاف قیمت از سطح شکست خط گردن کسر میشود و هدف قیمتی رو به پایین به دست میآید. در الگوی سر و شانه معکوس، این اختلاف قیمت به سطح قیمت شکست خط گردن اضافه میشود و یک هدف قیمت رو به بالا به دست میآید.
برخی اوقات ممکن است سرمایهداران برای تشخیص شکست و رسیدن به حد سود دلخواه خود، چند ماه منتظر بمانند. زیر نظر گرفتن معاملاتتان به شما کمک میکند که نتیجه کار را پیشبینی کنید.
چرا الگوی سر و شانه کار میکند؟
هیچ الگویی کامل نیست و همواره درست عمل نمیکند. اما دلایلی وجود دارد که عمل کردن صحیح این الگو را توضیح میدهد:
- هنگامی که قیمت از اوج یعنی سر الگو سقوط میکند، تریدرها اقدام به فروش میکنند و در این حالت کمتر خرید انجام میشود.
- هنگامی که به خط گردن میرسیم، افرادی زیادی که در اوج قبلی یا در رالی قیمت شانه راست، خرید انجام داده بودند، حالا میفهمند که مرتکب اشتباه شدهاند و به مقدار زیادی متضرر میگردند. این گروه بزرگ، حالا از پوزیشن خود خارج و باعث میشوند که قیمت به سمت حد سود خود حرکت کند.
جای منطقی دستور توقف یا همان حد ضرر بالای شانه راست است؛ زیرا روند قیمت به سمت پایین تغییر جهت داده است. شانه راست کمی پایینتر از سر الگو قرار دارد و در نتیجه شانه راست مادامی که روندی صعودی آغاز نشود، شکسته نمیشود.
مشکلات و دشواریهای استفاده از الگوی سر و شانه
همانطور که گفته شد، این الگو تمام و کمال نیست. در اینجا به مشکلاتی اشاره میکنیم که ممکن است در هنگام استفاده از این الگو در معاملات به وجود آید:
- لازم است الگو را پیدا کنید و شکلگیری آن را تحت نظر بگیرید، اما مادامی که کامل نشده، نباید آن را به کار ببرید. در نتیجه ممکن است لازم باشد که مدت زیادی در انتظار به سر ببرید.
- این الگو همیشه کار نمیکند. سطوح توقف میتواند گاهی در این میان مخرب باشد.
- حد سود همیشه دستیافتنی نیست، در نتیجه ممکن است تریدرها بخواهند متغیرهایی را که بر خروج آنان مؤثر است با روشهای دیگر تنظیم کنند.
- همیشه نمیتوان این الگو را در معاملات به کار برد. برای انواع الگوی های سر و شانه مثال اگر سقوط قیمت کلانی در یکی از شانهها به خاطر یک رویداد غیرمنتظره رخ دهد، احتمالاً حد سود محاسبهشده دستیافتنی نخواهد بود.
- الگوها ممکن است ذهنی باشند؛ یعنی تریدری ممکن است شانه تشخیص دهد، در حالی که برای تریدر دیگر ممکن است این گونه نباشد.
سخن پایانی
الگوی سر و شانه (Head and Shoulder Patterns) شکلی از نمودار است که به صورت یک خط مبنا به همراهی سه قله پدیدار میشود. قله وسط، ارتفاع بیشتری دارد و دو قله مجاور تقریباً همارتفاع هستند. این الگو در تحلیل تکنیکال به عنوان شکل خاص نموداری توصیف میشود که قادر است یک روند بازگشتیِ صعودی به نزولی را پیشبینی کند. دو نسخه از این الگو موجود است: یکی نسخه استاندارد یا الگوی سر و شانه صعودی و دیگر نسخه معکوس یا همان الگوی سر و شانه نزولی.
این الگو یکی از معتبرترین الگوهای روندی بازگشتی محسوب میشود اما محدودیتهایی هم دارد. در تمام تایمفریمها قابل استفاده است. از آنجایی که میتواند حد ضرر، حد سود و نقاط ورود ایجاد کند، بنابراین برای استراتژیهای معاملاتی مناسب است. مناسبترین نقطه ورود، شکست خط گردن است و حد ضرر مناسب نیز بنا به نوع الگو زیر یا بالای شانه راست قرار میگیرد. حد سود نیز اختلاف قیمتی است که با تفریق انواع الگوی های سر و شانه سر از خط گردن و افزودن یا تفریق خط گردن به دست میآید. در هنگام تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال در نظر داشته باشید که این الگو کامل نیست و معایبی دارد؛ از جمله اینکه همیشه درست کار نمیکند.
الگوی قیمت (Price Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
در بازار بورس و تمام بازارهای مالی، کاربران برای بررسی نمودارها و وضعیت های مختلف روش های متفاوت تحلیلی را به کار می گیرند و این روش ها در بازارهایی که نقطه عطف آن ها عرضه و تقاضاست خودنمایی می کنند. هدف از شرکت در بورس رسیدن به سودی منطقی است و این هدف با کمک گرفتن از الگوها و تحلیل های رایج امکان پذیر می شود. به طور کلی در حوزه بورس و سرمایه گذاری از دو روش تحلیل تکنیکی و تحلیل بنیادی استفاده می شود که ما در این محتوا به بررسی تحلیل تکنیکال و مفهوم الگوی قیمت می پردازیم.
الگوی قیمت (Price Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
الگوی قیمت ( Price Pattern )
قبل از صحبت در مورد مفهوم الگوی قیمت لازم است تا اطلاعات مختصری درباره تحلیل تکنیکال داشته باشیم تا با هدف این محتوا بیشتر آشنا شویم.
وارد شدن به بورس نیازمند اطلاعات و دانش به خصوصی است و هر چه دانش شما در زمینه بورس و سهام بیشتر باشد بهتر می توانید به بررسی نمودارهای قیمت و حجم معاملات اقتصادی بپردازید.
اطلاعات لازم برای درک بهتر از بورس نیازمند تحلیل است تا با استفاده از آن بررسی مناسبی از وضعیت سهام مختلف داشته باشید و با توجه به اخبار مربوطه بتوانید با روش هایی معقول و منطقی عمل کنید. به طور کلی در حوزه بورس و سرمایه گذاری از دو روش تحلیل تکنیکی و تحلیل بنیادی استفاده می شود که ما در این محتوا به بررسی تحلیل تکنیکال و مفهوم الگوی قیمت می پردازیم.
در تحلیل تکنیکال شما با استناد به نمودارهای قیمت و انواع معاملات و حجم آن ها به بررسی و ارزیابی وضعیت کلی بازار و سهام مختلف می پردازید؛ در واقع تحلیل تکنیکال نوعی استراتژی مختص معاملات بازار بورس است که سرمایه گذاری ها و فرصت هایی که شما برای معامله دارید را بررسی می کند، این تجزیه و تحلیل به شما کمک می کند تا نسبت به وضعیت سهام و معاملات موجود آگاه شوید.
شما با استفاده از تحلیل تکنیکال می توانید روند معاملات و تغییراتی که در قیمت سهام به وجود آمده است را بررسی کنید. حرفه ای بودن در بورس تضمین موفقیت هر شخص است و برای رسیدن به این موفقیت لازم است تا به استراتژی ها و تحلیل هایی که برای رسیدن به جایگاهی برتر در خرید و فروش سهام ضرورت دارد، آگاه باشید. (1)
مفهوم الگوی قیمت در تحلیل تکنیکال
هر نمودار در بازار بورس از الگوهای متفاوتی حاصل می شود و بررسی این الگوها و خواندن نمودارها باید با کسب دانش بیشتر همراه باشد و این دانش به شما کمک می کند تا توانایی بررسی وضعیت های مختلف را به دست آورید.
یکی از مهم ترین فرضیات در تحلیل تکنیکال عنوان قیمت است که در واقع نشان دهنده تمام اطلاعات لازم است؛ شما با تحلیل نمودارهای قیمت و بررسی آمار نوسان آن و مشاهده تغییرات توسط تحلیل تکنیکال می توانید جریان قیمت های پیش رو را پیش بینی کنید.
فرضیه دیگر این موضوع را بیان می کند که نوسان قیمتی که در بازار سهام وجود دارد تصادفی نیست و الگوهای موجود در دوره های مختلف زمانی تکرار می شوند، بر اساس این فرضیه سهامداران و سرمایه گذاران که به معامله مشغول هستند با کمک گرفتن از تحلیل تکنیکال به سود بیشتری می رسند.
همان طور که اشاره کردیم قیمت تأثیر بسیاری بر تغییرات بازار سهام دارد و در تحلیل تکنیکال اصلی مهم است؛ البته ذکر این نکته ناگفته نماند که در قیمت یک سهم اصول و عوامل متعددی تأثیرگذار هستند و با توجه به این عوامل است که می توانیم نقش قیمت در تحلیل تکنیکال را مشاهده کنیم. قیمت در بازار سهام بیانگر همه چیز است و نوسان قیمت در واقع عرضه و تقاضایی را نشان می دهد که در حال شکل گیری است.
اصل دیگری که باید به آن اشاره کنیم تکرار روندهاست؛ تحلیل تکنیکال نشان می دهد که قیمت در انواع روندهای بلندمدت، کوتاه مدت و میان مدت حرکت و جریان گذشته را تکرار می کند. قیمت به طور کلی همیشه در حال تکرار است و بر اساس اصول و وضعیت بازار و عوامل متعددی که می تواند بر روی قیمت تأثیرگذار باشد، طی دوره های زمانی مختلف تکرار می شود. (1)
کسانی که بر اساس تحلیل تکنیکال به تجزیه و تحلیل می پردازند در واقع با استفاده از این نمودارها و تکرار قیمت ها، وضعیت های مختلف را بررسی می کنند. در بازار بورس الگو و روش هایی وجود دارد که از آن ها می توان در تحلیل تکنیکال استفاده کرد.
نقش الگوی قیمت در تحلیل تکنیکال
مهم ترین نقش در تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمت هستند که در ادامه به انواع آن ها نیز اشاره خواهیم کرد. الگوهای قیمت بر اساس خطوط، نمودار و منحنی های متعددی شناخته می شوند و برای اینکه با نقش الگوی قیمت بیشتر آشنا شویم اشاره به این موارد خالی از لطف نیست.
مفهوم خط روند یکی از عنوان هایی است که در بازار سهام به کسانی که تحلیل تکنیکال را به کار می برند، کمک می کند. در واقع خط روند مسیرهای مستقیمی بر روی نمودار هستند که توسط اتصال خطوط مقاومت و حمایت کشیده می شوند. در توضیح عنوان های حمایت و مقاومت باید این گونه بگوییم که این عنوان ها نقاط مهمی بر روی نمودار هستند که اتصال بین عرضه و تقاضا را شکل می دهند. (2)
هر زمان که تقاضا افزایش پیدا می کند از کاهش قیمت جلوگیری می شود و نقطه حمایت شکل می گیرد و در مقابل هر چه در نمودار قیمت ها به خطوط مقاومت نزدیک تر می شوند تولیدکنندگان یا همان عرضه کنندگان تمایل بیشتری به فروش نشان می دهند و به طور کلی عرضه از تقاضا پیشی می گیرد.
خطوط روند به دو بخش صعودی و نزولی تقسیم می شوند؛ خطوطی که شیبی رو به بالا دارند را خط صعودی می نامند و خطوط نزولی معمولا شیبی رو به پایین دارند. خطوط روند صعودی از اتصال چند نقطه مینیمم شکی می گیرد و در مقابل خط نزولی اتصال چند نقطه ماکزیمم است؛ توجه داشته باشید که خط روند صعودی همانند عنوان حمایت شکل می گیرد و با شکسته شدن این خط نمودار قیمت نیز تغییر می کند. (2)
ذکر این نکته شاید برای شما هم مفید باشد که بدانید هنگامی که نمودار قیمت یک سهام صعودی است، خریدن سهام و نگه داشتن آن تا پایان خط روند صعودی، بهترین انتخابی است که شما می توانید داشته باشید. همان طور که روند صعودی مسیری شبیه به حمایت دارد، روند نزولی نیز مانند مقاومت عمل می کند و در این روند نیز اگر خط روند شکسته شود نمودار قیمت تغییر می کند.
نقطه مقابل روند صعودی در خریدن سهام، فروش سهام در روند نزولی است؛ به این معنا که بهترین واکنش به این وضعیت فروش سهم و انتظار برای پایان روند نزولی است تا بعد از آن بتوانید اقدام به خرید سهم کنید. (2)
کاربرد انواع الگوهای قیمت
در بازار بورس و سهام دو نوع الگوی قیمت وجود دارد که هر کدام از این ها شامل موارد متعدد دیگری می شوند که به معرفی آن ها می پردازیم.
الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامه دهنده دو نوع الگوی قیمتی هستند که شما در بازار بورس با آن ها روبرو هستید؛ در تعریف الگوهای بازگشتی به ما نشان می دهند که یک روند چگونه تغییر می کند و برعکس الگوهای ادامه دهنده توقف کوتاه در یک روند را نمایش می دهند. (2)
فیلم آموزشی الگوهای کلاسیک توسط مهران متقی
بخش بسیار مهم و اساسی در تحلیل تکنیکال هستند که علاوه بر کاربرد زیاد در تحلیل و معامله، مباحث پایه ای و مهمی برای ورود به مباحث تخصصی تر از جمله امواج الیوت محسوب می شوند. از این رو، یادگیری صحیح و اصولی الگوهای کلاسیک، از ضرورت و اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. نگاه الگویی به نمودار قیمت، یک نگاه کارا و مفید است که محبوبیت زیادی در بین معامله گران در سطح جهانی دارد. بنابراین سوالی که ایجاد می شود این است:
تحلیل تکنیکال با رویکرد الگویی چگونه تعریف می شود؟
الگوها در تحلیل تکنیکال، حاصل شکل گیری نوعی رفتار خاص در قیمت هستند که این رفتار، در اکثر موارد، یک نتیجه ی خاص و معین را به دنبال دارد. به بیان دیگر، نوعی از رفتار یا شکل گیری قیمت، به گونه ای اتفاق افتاده است که برای معامله گران بازار، به صورت یک اتفاق آشنا و تکرار شونده در آمده است. در نتیجه، در تعریف تحلیل تکنیکال با رویکرد الگویی، می توان گفت که مهمترین عنصری که تعریف آن را شکل می دهد، تکرار سلسله رفتارهایی است که قبلا اتفاق افتاده است و به بیانی دیگر، گذشته ی قیمت تمایل به تکرار شدن دارد.
عنصر اساسی بعدی، الگوها هستند. همانطور که گفته شد، الگو نوعی مدل یا رفتار خاص است که در نمودارها اتفاق می افتد و به مرور زمان و با بررسی ها و تحقیقات مختلف، مشخص شده است که هر الگو، چه نتیجه ای را به دنبال خواهد داشت.
نتیجه ی تمام مطالب گفته شده، این است که یک تحلیل گر الگویی، با پیدا کردن انواع الگوهایی که در نمودار اتفاق افتاده یا احتمالا در حال اتفاق افتادن هستند، سعی می کند که جهت و هدف احتمالی قیمت را مشخص کند. این صرفا منحصر به الگوهای کلاسیک نیست و این دسته از تحلیل گران و معامله گران، از تمامی انواع الگوهایی که به آنها در این زمینه کمک کند، مانند الگوهای هارمونیک، الگوهای شمعی، الگوهای الیوتی و… استفاده می کنند. حال به بررسی کامل تر الگوهای کلاسیک خواهیم پرداخت.
الگوهای کلاسیک و انواع آن
همان گونه که گفته شد، یک تحلیل گر الگویی، انواع الگوی های سر و شانه باید بتواند با انواع مختلف الگوها کار کند و آشنایی داشته باشد تا بتواند از نوسانات قیمت، بهترین استفاده را برای معامله و کسب سود داشته باشد. الگوها دارای انواع گوناگونی هستند که به دلیل گستردگی مبحث، صرفا به بررسی الگوهای کلاسیک قیمتی و انواع دو گانه ی آن خواهیم پرداخت.
در مجموع، الگوهای کلاسیک، به دو دسته ی ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم می شوند. ادامه دهنده بودن الگو، یعنی قیمت پس از خروج از الگو، مسیر قبلی خود را ادامه خواهد داد. یعنی مثلا در الگوی مثلث افزایشی، قیمت قبل از ورود به الگو، مسیری صعودی داشته است و پس از خروج از الگو هم به مسیر صعودی ادامه خواهد داد. بر خلاف الگوهای ادامه دهنده، الگوهای بازگشتی الگوهایی هستند که مسیر حرکت را تغییر خواهند داد.
برای مثال، در الگوی سر و شانه، اگر حرکت قیمت، قبل از ورود به الگو یک حرکت صعودی باشد، پس از خروج از الگو، مسیری نزولی در پیش خواهد گرفت. نکته ای که لازم به ذکر است، این است که بعضی از الگوها، هم می توانند ادامه دهنده باشند و هم بازگشتی؛ به عبارتی، هنگام ورود به الگو، نمی توانیم با احتمال زیاد پیش بینی کنیم که قیمت از کدام جهت خارج می شود و نقش ادامه دهنده خواهد انواع الگوی های سر و شانه داشت یا بازگشتی. برای نمونه، الگوی مثلث متقارن از این دسته است.
در الگوهای کلاسیک، بیش از هر چیز، ظاهر نمودار و اتفاقاتی که در حجم معاملات رخ می دهد اهمیت دارد. یعنی هر الگو، یک فرم ظاهری کلی دارد و در اکثر الگوها، اتفاقات مشخصی در حجم معاملات رخ می دهد.
برای مثال در بعضی از الگوها، در زمان اتفاق افتادن الگو، حجم معاملات کاهشی می شود. هر کدام از الگوهای کلاسیک، دارای یک هدف قیمتی هستند که اگر الگو به درستی تشخیص داده شود، قیمت پس از خروج از الگو، به هدف خود خواهد رسید. از این رو، مزیت بزرگ الگوهای کلاسیک، قابل تشخیص بودن و داشتن هدف قیمتی برای معامله ی راحت تر و سودمندتر است.
در این دوره، تلاش شده است که با نگاهی ساده اما دقیق، به بررسی مهمترین و کارآمدترین الگوهای کلاسیک پرداخته شود.
چکیده مطلب
الگوهای قیمتی یا پترن ها (Patterns) فرمی از رفتار قیمت هستند که به دلیل تکرار در گذشته برای ما امکان پیش بینی قیمت را فراهم کرده اند. این الگوها در گذشته آنقدر ایجاد شده اند که از لحاظ آماری برای ما با ارزش هستند و می توانیم برای آینده نیز آنها را تعمیم دهیم. اساسا الگوهای قیمتی زمانی ایجاد می شوند که بازار دچار بلاتکلیفی می شود و تقابل خریدار و فروشنده داخل فرم خاصی از تراکم که می تواند مستطیل یا مثلث یا… باشد حبس می شود. حال اینکه خریدار بتواند این حصار را بشکند یا فروشنده در مبحث الگوهای کلاسیک مطرح می شود که قیمت می تواند روند قبلی خود را ادامه دهد (الگوهای ادامه دهنده) یا که برخلاف مسیر قبلی خود حرکت کند (الگوهای بازگشتی).
۵ الگوی کلاسیک در ترید ارزهای دیجیتال که هر کسی باید بشناسد!
واضح است که نمودارها فاکتورهای تکنیکال تأثیرگذار بر قیمتها را نشان داده و تاریخ قیمتها را بررسی میکنند. با بررسی یک دوره طولانی از حرکات قیمت دارایی، میتوان الگو (Pattern)های تکرار شونده را شناسایی کرد که تأثیر مناسبی در تریدهای فعلی در بورس، فارکس یا بازارهای ارز دیجیتال دارد. بسیاری از تریدرها، الگو های کلاسیک را شاخصهای مناسب و قابل اعتمادی برای ترید ارزهای دیجیتال میدانند.
الگو های کلاسیک در ترید
این الگو های کلاسیک، احتمال ادامه روند فعلی یا تغییر جهت آن را نشان میدهد. آنها دورههای تثبیت را که در یک روند کاملا مشخص مشخص شده، نشان میدهند و به تریدرها کمک میکنند تا تصمیمات آگاهانهای بگیرند. در این مقاله به رایجترین الگو ها نگاهی خواهیم داشت:
از مورد اول شروع میکنیم.
۱. پرچم (Flag)
از لحاظ بصری این الگو شبیه یک پرچم روی یک میله است. این میله پرچم جهت روند غالب را نشان میدهد. به دلیل تغییر شدید در یک روند، پرچم به عنوان بخشی از آن تشکیل میشود.
پس از این که جهت روند مشخص شد، باید روی ارتفاع میله پرچم متمرکز شوید: این نشان دهنده هدف قیمت در انتهای شکل گیری الگو است. معمولاً داخل پرچم پنج موج شکل میگیرد و در موج پنجم، قیمت از الگو فراتر میرود (بریک اوت میکند).
پرچمها معمولا با شکست قيمتی شدیدی همراه هستند. برای ارزیابی میزان شکست، تریدر باید عمق بدنه (Body)، زاویه شیب و تعداد امواج قبلی را اندازه گیری کند. هر چه شیب زاویه تندتر باشد، شکست قویتر خواهد بود. تحلیلگران توصیه میکنند که تنها پس از اینکه شکست اتفاق افتاد، با این الگو ترید ارزهای دیجیتال را انجام دهید.
۲. پرچم سه گوش (Pennant)
این الگوی شبیه به پرچم است اما یک ساختار مثلثی دارد. سه گوشها وسط یک روند غالب ظاهر میشوند. تفاوت بین یک سه گوش و یک پرچم در این است که پرچم سه گوش در یک محدوده باریک حرکت میکند و موجهای انتهای پرچم سه گوش، کوچکتر از ابتدای شکل گیری آن هستند.
با تشکیل یک پرچم سه گوش، معمولا حجم معاملات کاهش مییابد و بعد از شکست دوباره رشد میکند. پرچمها معمولا از بیش از ۲۰ کندل تشکیل میشوند. مانند پرچم، ارتفاع پرچم نشان دهنده تارگت قیمت پس از شکست قیمت پنج موج از محدوده بدنه است.
۳. مثلث (Triangle)
این الگو در عمل و بسته به نوع الگو مانند مثلث معمولی با اوجهای مختلف به نظر می رسد. مثلثها معمولاً در انواع الگوی های سر و شانه انتهای روند غالب تشکیل میشوند. بسته به جهت روند موجود، مثلث یک سیگنال ادامهدار قوی یا ضعیف را نشان میدهد.
بسته به روند غالب مثلثها میتوانند بر مبنای موارد زیر به تریدر کمک کنند تا هنگام ترید ارزهای دیجیتال تصمیم آگاهانهای بگیرد.
به طور معمول مثلث صعودی در روند صعودی تشکیل میشود و مسیر حرکت قیمت را ادامه میدهد. همین مورد در مورد مثلث نزولی نیز صدق میکند. اما اگر یک مثلث صعودی در دوره روند خرسی ظاهر شود (یا برعکس آن – یک مثلث رو به پایین در روند گاوی ظاهر می شود) پس استحکام روند کم است. تحلیل اطلاعات اضافی برای شناسایی ادامهدار بود روند لازم است.
مثلث متقارن نه یک الگوی صعودی است و نه یک الگوی نزولی و به همین دلیل تحلیل آن به روند اصلی بستگی دارد. این یک الگوی خنثی است که دوره تثبیت قیمت را نشان میدهد.
ویژگیهای اصلی الگو های مثلث در زیر آورده شده است:
- پنج موج: احتمالا در صورت وجود امواج بیشتر، حرکت قیمت پس از شکست معنی دارتر خواهد بود.
- شکست قیمت در بخش اول یا دوم مثلث نشانگر قدرت روند است. به همین ترتیب، شکست قیمت در قسمت آخر مثلث نسبتاً ضعیف و تغییرات کوتاه است.
- پس از شکست، قیمت فاصلهای برابر با بزرگترین قسمت بدن را پوشش میدهد.
۴. گُوه (Wedge)
گُوه مانند مثلث است، اما معکوس کننده روند. این الگو معمولا روند صعودی را معکوس میکند اما استثناهایی نیز دارد. بعضی اوقات گُوه در حال رشد روند را ادامه میدهد.
اگر قبل از گُوه در حال رشد روند نزولی وجود داشته باشد، معلوم میشود که گُوه در حال رشد، روند را ادامه داده است. در درجه اول پس از گُوه در حال رشد، قیمت کاهش مییابد.
گُوه نزولی یک الگوی خرسی است. این یک الگوی نسبتا نادر از تحلیل تکنیکال است که در روند نزولی تشکیل شده است. معمولا یک گُوه در حال سقوط روند صعودی را نشان میدهد اما همیشه این گونه نیست.
۵. سر و شانه (Head & Shoulder)
الگوی سر و شانه یک الگوی کاملا متداول پس از یک روند صعودی است و سه قله را نشان میدهد که وسط آن (قله) بالاترین و دو قله دیگر در طرفین (شانهها) است. این اندیکاتور قیمت انواع الگوی های سر و شانه را برعکس کرده و روند نزولی جدیدی ایجاد میکند.
در مقابل این الگو یک وضعیت معکوس وجود دارد اما در حال حاضر در روند نزولی، جایی که این سیگنال معکوس باعث ظهور روند صعودی میشود.
سخن پایانی
پیدا کردن الگو های کلاسیک در عمل مدتی طول میکشد.
هرچه نمودارها در طی تحلیل تکنیکال (انواع الگوی های سر و شانه TA) تحلیل شوند، پیدا کردن آنها سادهتر خواهد بود. این الگو ها سیگنالهای ترید ارزهای دیجیتال خوبی هستند؛ زیرا به پیش بینی اهداف قیمت کمک میکنند.
سودمندی کلی چنین الگو هایی برای تریدر قابل اهمیت است. برای مدیریت صحیح ریسک، این سیگنالها را نباید در گزینه ای جداگانه در نظر گرفته شوند.
دیدگاه شما