واگرایی صعودی در MACD


واگرایی در فارکس

در تعریف واگرایی چیست می توان گفت که از بهترین استراتژی ها ی موجود و پرکاربرد در بازار های مالی می باشد برگرفته شده از واژه Divergence می باشد که گاها در مقاله به آن اشاره خواهیم کرد.

واگرایی ها اگر درست و به موقع تشخیص داده شوند، می توانند یک آغاز خوب برای ورود به یک پوزیشن باشند که سودهای خوبی را در پی خواهد داشت. واگرایی ها متنوع هستند و واگرایی صعودی در MACD قدم به قدم شما را با انواع آن آشنا خواهیم کرد.

از واگرایی در تحلیل تکنیکال ، از اندیکاتورها استفاده می کنیم. با مشاهده واگرایی می توانیم به تحلیل خود اعتبار بیشتری بدهیم.

عناصری که برای تشکیل واگرایی لازم است عبارتند از: پیدا کردن Divergence بر روی چارت، سپس پیدا کردن واگرایی macd یا پیدا کردن واگرایی rsi یا هر اندیکاتور دیگری که استفاده می کنید.

انواع واگرایی در فارکس

(واگرایی معمولی مثبت (+RD))

پس آشنایی با مفهوم واگرایی چیست، از انواع واگرایی در فارکس در این قسمت واگرایی مثبت (+RD) را بررسی می کنیم. در واگرایی مثبت در انتها شاهد یک روند نزولی خواهیم بود. در چارت بعد از صعود تقریبا چند کندل بعد قادر به تشخیص کف هستید که تشکیل شده است و پایینتر از کف یا بیس قبلی قرار دارد. اما در اندیکاتور، کف ما بالاتر از خط قبلی هست و دو خط در اصطلاح بصورت واگرایی مثبت دیده می شوند.
نکته: هرچه شیب دو خط واگرا بیشتر باشد، خط صعودی با شیب زیاد در اندیکاتور واگرایی مثبت دارای قدرت بیشتری می باشد.

واگرایی معمولی منفی (-RD)

واگرایی در فارکس منفی برعکس حالت فوق اتفاق می افتد. زمانی که بر روی چارت، ما شاهد تشکیل قله ای بالاتر از قله قبلی هستیم و متناظر با آن نقطه ما دارای نقطه ای پایینتر روی شاخص از نقطه قبلی هستیم و در واقع روی چارت صعودی است و روی اندیکاتور نزولی است. در این زمان واگرایی در فارکس منفی شکل خواهد گرفت و نشان دهنده پایان یک روند نزولی است.
ذکر این نکته لازم است که قله باید تشکیل شده باشد و چند کندل بعد از آن وجود داشته باشد تا شما شاهد بالاترین نقطه شوید. بعضا در تحلیل ها مشاهده می شود که آیتم معاملاتی در حال صعود است و هنوز قله ای شکل نگرفته است ولی افراد در تحلیل واگرایی صعودی در MACD واگرایی صعودی در MACD هایشان می گویند که واگرایی در فارکس منفی اتفاق افتاده ! در حالی که اشتباه است و حتما باید منتظر تشکیل چند کندل پایینتر بود تا تشخیص آسانتر شود. چرا که مد نظر ما قلل هستند. در بازار بخوبی می توان از واگرایی منفی استفاده کرد.

واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال (HD)

واگرایی مخفی فارکس از دیگر انواع Divergence می باشد که مورد بررسی قرار می دهیم.
واگرایی مخفی فارکس را می توان یک عدم تایید بصری دانست که با موارد زیر قابل تشخیص است:
کمترین و پایین ترین سطح قیمت به همراه شاخص های پایین تر در طول یک روند صعودی و همینطور
اوج پایین قیمت همراه با مقادیر شاخص بالاتر در طول روند نزولی
واگرایی در فارکس مخفی سیگنال ادامه حرکت را در جهت روند غالب به شما نشان می دهد. برهمین اساس چنانچه ترجیح می دهید در جهت روند اصلی قرار بگیرید، واگرایی مخفی فارکس می توانند سیگنال های واگرایی صعودی در MACD بسیار دقیقی بوجود بیاورند و در انجام یک معامله موفق و سودده بسیار موثر واقع شود.

چگونه می توان واگرایی را تشخیص داد

Divergence تنها زمانی تشکیل می شود که شیب خط متصل کننده بالا و پایین نشانگر با شیب قیمت بالای خط اتصال و پایین متفاوت باشد. شیب باید به یکی از این صورتها باشد: صعودی که به مفهوم (صعودی)، نزولی (سقوط) ،مسطح (مسطح)

شرط بودن Divergence این است که قیمت باید یکی از موارد زیر را شامل شود

بالاتر از اوج یا قله قبلی

پایین تر از اوج یا قله پایین قبلی

Double Top یا دو طرف بالا

و دیگر آنکه دو طرفه پایین یا Double Bottom

حتی به خودتان زحمت ندهید که به یک شاخص نگاه کنید مگر اینکه یکی از این چهار سناریوی قیمت که در بالا گفته شد اتفاق افتاده باشد. اگر نه که ، شما واقعا واگرایی در فارکس را معامله نمی کنید دوست عزیز.

واگرایی بر روی چارت چگونه نمایش داده می شود

هر واگرایی در فارکس دارای یک کف (base) می باشد و دو سقف یا قله (head) و آنچه که اهمیت دارد پایینترین کف یا بیس می باشد و روی اندیکاتور مورد انتخاب شما که می تواند واگرایی rsi یا واگرایی macd باشد خطی ترسیم می شود که دو قله را در چارت و خط دیگری دو قله در اندیکاتور را به هم متصل می کند و وضعیت این خط با خط دیگر باید واگرا باشد.

اما دقت کنید نکته ای که وجود دارد این است که باید تایید وجود داشته باشد(confirmation) و Divergence ما زمانی کار می کند که تایید وجود داشته باشد برای مثال در یک روند نزولی باید shadow (همان قیمت) به پایین ترین قسمت بادی برسد در این زمان واگرایی تایید می گردد و قیمت بالا می رود. توجه داشته باشید در صورت عدم تایید احتمال stop loss شدن در صورت فروش وجود خواهد داشت.واگرایی صعودی در MACD

واگرایی در تحلیل تکنیکال چه کاربردی دارد ؟

Divergence بین قیمت یک آیتم معاملاتی و هر شاخص یا دیتای فنی یا بنیادی بوجود می آید. البته معمولاً توسط معامله گران تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد زمانی که قیمت در جهت مخالف یک شاخص فنی به حرکت در می آید.

سیگنال های Divergence مثبت می تواند قیمت را افزایش دهند و زمانی وقتی اتفاق می افتد که قیمت پایین تر حرکت می کند ولی یک شاخص فنی بالاتر حرکت می کند یا اینکه سیگنال های صعودی را به ما نشان می دهد.

Divergence منفی به کاهش قیمت ها در آینده اشاره دارد. هنگامی رخ می دهد که قیمت در حال افزایش میباشد، اما یک شاخص فنی پایین تر حرکت می کند یا سیگنال های نزولی را به ما نشان می دهد.

استراتژی خرید توسط واگرایی در فارکس چگونه انجام می شود ؟

Divergence یکی از بهترین روش ها جهت استفاده از شاخص ها در تجزیه و تحلیل نمودارها می باشد.

در کنار سایر استراتژی های خوبی چون سطح حمایت و سطح مقاومت ، میانگین متحرک، از واگرایی در فارکس نیز می توان برای تقویت مهارت های تحلیلی خود در معاملات فارکس بهره برده و احتمال ورود به بازار در زمان مناسب را افزایش داد در نتیجه شما به یک معامله گر بسیار با تجربه و سودآور تبدیل خواهید شد.

سخن پایانی

واگرایی در فارکس زمانی ایجاد می شود که قیمت دارایی در روی چارت جهت مخالف یک شاخص تکنیکال حرکت می کند. به عنوان مثال ، قیمت دارایی در حال افزایش است ، اما خط شاخص در جهت مخالف حرکت می کند. از اتصال نقاطی که در قله و بالاترین قسمت کندل شکل میگیرد خطی بوجود می آید که نمایشگر واگرایی یا Divergence است .
آنچه که قابل تامل است این است که تنها نباید به واگرایی در فارکس تکیه کرد آنچنان که در این مقاله نیز گفته شد باید تاییدیه نیز وجود داشته باشد بعد از آن با توجه به تحلیلی که انجام می دهیم تصمیم میگیریم که به یک معامله ورود کنیم یا خیر.
همراهان عزیز با امید به آنکه مطالبی که در خصوص واگرایی در فارکس بیان شد مورد توجه شما قرار گرفته باشد. چنانچه ابهام یا سوالی در زمینه بازار فارکس دارید مشاورین مجرب نیکس در اسرع وقت پاسخگوی سوالات شما عزیزان خواهند بود.

اندیکاتور MACD

اندیکاتور MACD

اندیکاتور MACD یکی از پرکاربردترین اندیکاتور هایی است که در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود. شما برای اینکه بتوانید باتوجه‌به این اندیکاتور سیگنال‌های خریدوفروش را دریافت کنید، باید دانش کافی دربارهٔ آن داشته باشید. در این مقاله از اینوست یار شما را با اندیکاتور MACD، کاربردها و ویژگی‌های آن آشنا خواهیم کرد. با ما همراه باشید.

اندیکاتور MACD چیست؟

اندیکاتور MACD یک اندیکاتور پیرو روند است که رابطه‌ٔ بین دو میانگین متحرک قیمت یک سهم را نشان می‌دهد. MACD از طریق تفریق دو EMA با دوره‌های زمانی ۲۶ و ۱۲روزه محاسبه می‌شود؛ سپس از این محاسبات، خط MACD به دست می‌آید. یک EMA با دوره‌ٔ ۹روزه خط سیگنال را برای ما مشخص می‌کند. EMA، بالای خط MACD رسم می‌شود که این‌گونه می‌تواند به‌عنوان نقطه‌ٔ شروع خریدوفروش شما عمل کند.

معامله‌گران ممکن است سهمی را هنگامی بخرند که MACD خط سیگنال را به‌سمت بالا قطع می‌کند و همچنبن زمانی که خط سیگنال به‌سمت پایین قطع می‌شود، آن را بفروشند. می‌توان MACD را با روش‌های گوناگونی تفسیر کرد که کراس‌اور‌ها (تقاطع با خط سیگنال)، واگرایی ها و صعود و نزول‌های سریع، از معمول‌‌ترین روش‌ها هستند.

نکات کلیدی

  • اندیکاتور MACD از طریق تفریق دو EMA با دوره‌های زمانی ۲۶ و ۱۲روزه محاسبه می‌شود؛
  • هنگامی که خط سیگنال به‌سمت بالا قطع شود (برای خرید) و اگر به‌سمت پایین قطع شود (برای فروش)، MACD از سیگنال‌های ایجادشده استفاده می‌کند.
  • سرعت به‌وجود‌آمدن تقاطع همچنین می‌تواند سیگنالی برای حضور سهم در مناطق اشباع خریدوفروش باشد.
  • MACD به سرمایه‌گذاران برای آگاهی از توان یا ضعف تحرک قیمتی صعودی و نزولی یک سهم کمک می‌کند.

فرمول محاسبه‌ٔ MACD:

فرمول اندیکاتور macd

گفتیم که MACD از طریق تفریق دو EMA بلندمدت و کوتاه‌مدت محاسبه می‌شود. میانگین متحرک نمایی (EMA) نوعی از میانگین متحرک است که وزن و اهمیت بیشتری برای داده‌های قیمتی جدید‌تر در نظر می‌گیرد. EMA همچنین به‌عنوان میانگین متحرک وزنی نمایی هم شناخته می‌شود. این میانگین در مقایسه با میانگین متحرک معمولی که از وزن یکسانی برای تمام تغییرات در یک دوره استفاده می‌کنند، واکنش و توجه بیشتری به تغییرات اخیر قیمت سهم از خود نشان می‌دهد.

یادگیری اندیکاتور MACD

اگر EMA با دوره‌ٔ ۱۲روزه (آبی رنگ) بالاتر از EMA با دوره‌ٔ ۲۶روزه (قرمز رنگ) قرار بگیرد، MACD مقداری مثبت و اگر در زیر EMA با دوره‌ٔ ۲۶روزه قرار بگیرد، مقداری منفی را نشان می‌دهد. هرچقدر MACD از خط مبدأ فاصله بیشتری داشته باشد، نشان می‌دهد که فاصله‌ٔ بین دو EMA در حال افزایش است.

در نمودار زیر، می‌توانید مشاهده کنید که چگونه دو EMA روی نمودار قیمت سهم ـ باتوجه‌به عبور خط آبی از خط مبدأ (قرمز رنگ) روی اندیکاتور ـ مورداستفاده قرار می‌گیرند.

یادگیری اندیکاتور MACD

اغلب MACD را به‌همراه یک نمودار هیستوگرامی نشان می‌دهند که فاصله‌ٔ بین خط MACD و خط سیگنال را روی نمودار به ما نشان می‌دهد (در نمودار پایینی مشاهده کنید). اگر MACD بالای خط سیگنال باشد، هیستوگرام هم بالای خط مبدأ قرار می‌گیرد؛ همین‌طور اگر MACD در زیر خط سیگنال باشد، هیستوگرام هم زیر خط مبدأ قرار خواهد گرفت. معامله‌گران از هیستوگرام MACD برای شناسایی مومنتوم‌های صعودی و نزولی استفاده می‌کنند.

یادگیری اندیکاتور MACD

اندیکاتور MACD در برابر RSI

باتوجه‌به سطوح قیمتی اخیر، بازار موردنظر چه در شرایط اشباع خرید و چه در شرایط اشباع فروش باشد، RSI نتیجه می‌گیرد که سیگنال خود را صادر کند. RSI یک اسیلاتور است که میانگین سود و زیان قیمت سهم را در یک دوره‌ٔ زمانی مشخص محاسبه می‌کند. حالت استاندارد این اسیلاتور استفاده از دوره‌ٔ زمانی ۱۴روزه و با مقادیری بین ۰ تا ۱۰۰ است.

MACD رابطه‌ٔ موجود بین دو EMA را ارزیابی می‌کند، درحالی‌که RSI تغییرات قیمت را با‌توجه‌به صعود و نزول‌های اخیر آن اندازه‌گیری می‌کند. این دو اندیکاتور اغلب با هم مورداستفاده قرار می‌گیرند تا برای تکنیکالیست‌ها تحلیل کامل‌تری از شرایط بازار ارائه دهند.

هر دوی این اندیکاتور‌ ها مومنتوم بازار را ارزیابی می‌کنند، ولی چون عوامل متفاوتی را اندازه‌گیری می‌کنند، گاهی‌اوقات سیگنال‌های مخالف هم ایجاد می‌کنند؛ برای مثال، اندیکاتور RSI ممکن است برای یک دوره‌ٔ زمانی پایدار، مقادیری بالای ۷۰ را نشان دهد؛ یعنی باتوجه‌به قیمت‌های اخیر، بازار در شرایط اشباع خرید قرار گرفته است، درحالی‌که MACD به ما نشان خواهد داد که میزان خرید لحظه‌ای در بازار، همچنان در حال افزایش است. همچنین ممکن است اندیکاتور‌ با نمایش واگرایی، سیگنال تغییر‌ روند بدهد (قیمت در حال افزایش باشد، درحالی‌که اندیکاتور در حال کاهش است و یا بالعکس).

محدودیت‌های اندیکاتور MACD

یکی از مشکلات اصلی واگرایی این است که اغلب سیگنال‌های بازگشتی‌ای که به ما می‌دهد، در واقعیت اتفاق نمی‌افتد و جهت روند تغییر نمی‌کند. درواقع، یک واگرایی مثبت خطا ایجاد می‌کند. مشکل دیگر این است که واگرایی نمی‌تواند تمامی بازگشت‌ها را پیش‌بینی کند؛ به‌عبارتِ‌دیگر، بازگشت‌های فراوانی را پیش‌بینی می‌کند که اتفاق نمی‌افتند و درعین‌حال برای بازگشت‌های واقعی قیمت، سیگنال‌های کافی را به ما نمی‌دهد.

یک واگرایی مثبتِ خطا زمانی اتفاق می‌افتد که سهم وارد روند ساید‌ترند می‌شود؛ مانند وقتی که سهم در حال رنج‌زدن باشد یا یک الگوی مثلثی روی نمودار ایجاد کند. کاهش سرعت در مومنتوم یک سهم (روند ساید‌ترند یا روندی با سرعت پایین) باعث می‌شود حتی درصورت عدم وجود یک روند بازگشتی واقعی، MACD از کف و سقف‌های قیمتی فاصله بگیرد و به‌سمت خطوط صفر میل کند.

منابع اضافی برای یاد‌گیری اندیکاتور MACD

تمایل دارید که از MACD در معاملات خود استفاده کنید؟ برای اطلاعات بیشتر به بخش مقدمه‌ای بر MACD و پیداکردن نقاط بازگشتی روند به کمک MACD رجوع کنید.

اگر علاقه‌مند به یادگیری بیشتر درباره‌ٔ اندیکاتور ‌ها هستید، دوره‌ٔ آموزشی تحلیل تکنیکال اینوست ‌یار، مقدمه و معرفی جامع و کاملی برای شما فراهم می‌کند. در این مجموعه شما تحلیل تکنیکال در سطح پایه‌ و پیشرفته، مهارت‌های نمودار‌خوانی، اندیکاتور ‌هایی که در تحلیل تکنیکال باید با آ‌نها آشنا باشید و افزایش سرمایه روی روند‌های قیمتی را فرا خواهید گرفت. این مجموعه‌ شامل بیش از پنج ساعت فیلم آموزشی، تمرین و محتوای آموزشی تعاملی است.

مثالی برای تقاطع در MACD

همان ‌طور که در نمودار زیر نشان داده شده است، هنگامی که MACD به زیر خط سیگنال سقوط می‌کند، یک سیگنال نزولی ایجاد می‌کند که به ما نشان می‌دهد ممکن است زمان فروش باشد؛ همچنین بالعکس، وقتی که MACD تا بالای خط سیگنال رشد کند، اندیکاتور یک سیگنال صعودی ایجاد می‌کند که به ما یاد‌آوری کند قیمت سهم احتمالا مومنتوم رو‌به‌بالایی را تجربه خواهد کرد. بعضی از معامله‌گران برای ورود به یک موقعیت، منتظر به‌وجود‌آمدن یک تقاطع مطمئن و تأییدشده به‌سمت بالای خط سیگنال می‌مانند تا شانس فریب‌خوردن و ورود زود‌هنگام به سهم را کاهش دهند.

تقاطع‌ها زمانی که با روند حاکم همخوانی و تطابق داشته باشند، بیشتر قابل‌اعتماد خواهند بود. اگر حین یک اصلاح جزئی در یک روند صعودی طولانی‌مدت، MACD خط سیگنال را به‌سمت بالا قطع کند، صعودی‌بودن روند پیش‌رو را تأیید می‌کند.

مثالی برای تقاطع در MACD

اگر در حین یک روند صعودی جزئی ایجادشده در یک روند نزولی طولانی‌مدت، MACD خط سیگنال را به‌سمت پایین قطع کند، معامله‌گران این سیگنال را به‌عنوان تأیید نزولی‌بودن روند پیش‌رو در نظر می‌گیرند.

مثالی برای تقاطع در MACD

مثالی از واگرایی در اندیکاتور MCD

هنگامی که MACD سقف و کف‌هایی تشکیل می‌دهد که نسبت به سقف و کف‌های قیمت سهم واگرا هستند، واگرایی به وجود می‌آید. واگرایی صعودی زمانی ظاهر می‌شود که MACD دو کف صعودی متناظر با دو کف نزولی قیمت بر روی نمودار سهم تشکیل می‌دهد. این سیگنال صعود زمانی موردتأیید است که روند طولانی‌مدت همچنان مثبت باشد.

مثالی از دایورجنس در اندیکاتور MACD

بعضی از معامله‌گران وقتی که سهمی در یک روند طولانی‌مدتِ منفی قرار دارد، به‌دنبال واگرایی مثبت می‌گردند؛ زیرا باوجوداینکه این روش کمتر قابل‌اطمینان است، ولی توانایی ایجاد سیگنال تغییر روند را دارد.

مثالی از دایورجنس در اندیکاتور MACD

هنگامی که MACD دو سقف نزولی متناظر با دو سقف صعودی قیمت بر روی نمودار سهم تشکیل می‌دهد، واگرایی منفی شکل می‌گیرد. یک واگرایی منفی که در یک روند طولانی‌مدت نزولی ظاهر می‌شود، به‌عنوان تأییدی برای احتمال ادامه‌داربودن روند در نظر گرفته می‌شود. بعضی از معامله‌گران وقتی که سهمی در یک روند طولانی‌مدت صعودی قرار دارد، به‌دنبال واگرایی منفی می‌گردند؛ هرچند به‌اندازه‌ٔ یک واگرایی منفی در یک روند نزولی قابل اطمینان نیستند.

مثالی برای صعود و سقوط‌های سریع MACD

هنگامی که MACD به‌سرعت دچار صعود و سقوط می‌شود (میانگین متحرک کوتاه‌مدت از بلندمدت فاصله می‌گیرد)، این روند سیگنالی‌ است برای اینکه بفهمبم سهم در منطقه‌ٔ اشباع خرید یا فروش قرار گرفته است و به‌زودی به سطح معمول خود باز‌ خواهد گشت. اغلب‌اوقات معامله‌گران این ابزار تکنیکال را با RSI یا سایر اندیکاتور‌ ها تلفیق می‌کنند تا مناطق اشباع خریدوفروش را شناسایی و تأیید کنند.

برای سرمایه‌گذاران، استفاده از هیستوگرام MACD به همان نحوی که از خود MACD استفاده می‌کنند، غیر معمول است. تقاطع‌های مثبت یا منفی، واگرایی ها و صعود و سقوط‌های سریع بر روی هیستوگرام هم قابل شناسایی است. برای اینکه بتوانید تشخیص دهید کدامیک از آنها برای تمام موقعیت‌ها مناسب‌تر است، به مقداری تجربه نیاز دارید؛ زیرا در بحث ایجاد سیگنال، بین MACD و هیستوگرام MACD اختلاف زمانی وجود دارد.

آیا شما هم تجربهٔ استفاده از این اندیکاتور را دارید؟ آیا با کاربردهای آن آشنا بودید؟ اگر تجربهٔ استفاده از این اندیکاتور را دارید، نظرات خود را با ما و سایر کاربران در میان بگذارید. اگر این مقاله برای شما مفید بود، لطفا آن را با دوستان و همکاران خود به اشتراک بگذارید.

مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟

به طور کلی اصطلاح واگرایی زمانی استفاده می‌شود که قیمت یک سهم برخلاف اندیکاتور عمل می‌کند.

مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟

مفهوم ‌واگرایی

واگرایی در تحلیل تکنیکال زمانی رخ می‌دهد که قیمت سهم در نمودار قیمتی برخلاف اندیکاتور عمل کند. ‌واگرایی می‌تواند بیانگر بازگشت سهم از روند یا ادامه اصلاح روند قبلی باشد. واگرایی‌ها می‌توانند همانند الگوهای بازگشتی عمل کنند یا به‌عنوان الگوی ادامه‌دهنده باشند. از واگرایی‌ها می‌توان برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت بالقوه نیز استفاده کرد.

به‌عنوان مثال زمانی که اندیکاتور رو به بالا و مثبت اما قیمت نزولی و رو به پایین باشد، ‌‌واگرایی رخ داده‌است. ‌واگرایی در سهم نشان از تردید معامله‌گران در خرید و فروش دارد و به معامله‌گر اخطار می‌دهد که بایستی تصمیمات جدیدی در مورد خرید یا نگهداری سهم بگیرد. واگرایی به تحلیل‌گران در شناسایی نقاط قیمتی حساس کمک می‌کند. ‌‌واگرایی در اندیکاتورها، یکی از سیگنال‌های بسیار قوی در علم تحلیل تکنیکال محسوب می‌شود.

انواع واگرایی

واگرایی‌ها همانطور که عنوان شد، پیش‌بینی‌های متفاوتی را در مورد ادامه روند قیمت انجام می‌دهند. از همین رو، دارای انواع مختلفی هستند که به توضیح هر کدام از آنها می‌پردازیم.

۱- واگرایی معمولی (Regular Divergence)

‌واگرایی معمولی حالتی از ‌واگرایی است که به‌دلیل رفتار مخالف و متضاد بین اندیکاتور و نمودار قیمتی و در انتهای یک روند حاصل می‌شود. با شناسایی واگرایی معمولی انتظار تغییر جهت روند و عملکردی شبیه به الگوی بازگشتی را داریم. واگرایی معمولی با توجه به روند و پیش‌بینی که انجام می‌دهد، دارای دو نوع است:

واگرایی معمولی منفی (RD-)

این نوع از واگرایی معمولی، در میان دو سقف قیمتی و در انتهای یک روند صعودی ایجاد می‌شود. در نمودار قیمتی واگرایی صعودی در MACD سقف جدیدی بالاتر از سقف قبلی تشکیل می‌شود، اما اندیکاتور نمی‌تواند این را تشخیص دهد. در این زمان گفته می‌شود که واگرایی معمولی منفی رخ داده‌است. احتمال اینکه پس از این اتفاق بازار نزولی شود، بسیار بالاست. ‌‌واگرایی منفی نشانه قدرت زیاد فروشندگان و تضعیف قدرت خریداران است و آینده مطلوبی را برای سهم پیش‌بینی نمی‌کند.

واگرایی معمولی مثبت (RD+)

برخلاف واگرایی منفی، ‌واگرایی معمولی مثبت در انتهای روند نزولی و در میان دو کف قیمتی رخ می‌دهد. به این‌صورت که قیمت در نمودار قیمتی کفی پایین‌تر از کف قبلی می‌سازد، اما اندیکاتور نمی‌تواند آن را تشخیص‌دهد. واگرایی معمولی مثبت بیانگر قدرت زیاد خریداران و تضعیف قدرت فروشندگان است. بعد از شناسایی ‌واگرایی مثبت در نمودار با توجه به اندیکاتور، انتظار رشد قیمتی برای سهم مورد بررسی را داریم.

۲- واگرایی مخفی (Hidden Divergence)

این نوع از واگرایی زمانی تشکیل می‌شود که قیمت در حال اصلاح بوده و بیانگر ادامه اصلاح است. برخلاف ‌واگرایی معمولی، واگرایی مخفی در روند نزولی با قله‌ها و در روند صعودی با دره‌ها قابل شناسایی است. دقت داشته باشید که ‌واگرایی معمولی در انتهای یک روند نزولی یا صعودی اتفاق می‌افتد و نوید بازگشت روند را می‌دهد و پیش‌بینی و محل تشکیل متفاوتی نسبت به ‌واگرایی مخفی دارد. واگرایی مخفی به دو دسته تقسیم‌بندی می‌شود:

واگرایی مخفی مثبت(HD-)

در انتهای یک روند صعودی، زمانی که اندیکاتور کفی پایین‌تر از کف قبلی خود ایجاد می‌کند، مشاهده می‌شود که نمودار قیمتی، کفی بالاتر از کف قبلی تشکیل می‌دهد. این اتفاق بیانگر ایجاد ‌‌واگرایی مخفی مثبت است و در صورت‌ مشاهده، پیش‌بینی می‌شود که قیمت به روند صعودی خود ادامه دهد. همچنین انتظار می‌رود که این نوع از ‌واگرایی در ابتدای یک کانال صعودی نیز رخ دهد.

واگرایی مخفی منفی(HD-)

برخلاف واگرایی مخفی مثبت، این نوع از ‌واگرایی در انتهای یک روند نزولی شکل می‌گیرد و نشان‌دهنده این است که کاهش قیمت ادامه خواهد داشت. حتی می‌توان انتظار تشکیل این نوع از ‌واگرایی را در ابتدای یک کانال نزولی داشت. برای شناسایی ‌‌واگرایی مخفی منفی، باید به تشکیل سقف‌ها در روند نزولی دقت کنیم. زمانی که در نمودار قیمتی، سقفی پایین‌تر از سقف قبلی تشکیل داد، اما در اندیکاتور و در همان بازه زمانی، سقفی بالاتر از سقف قبلی تشکیل شود، واگرایی مخفی منفی ایجاد شده‌است.

۳– واگرایی زمانی (Time Divergence)

در این نوع از واگرایی، تضاد رفتاری بین قیمت و زمان مشاهده می‌شود. در اینجا رفتار اندیکاتور مورد نظر نیست، بلکه مدت زمان اصلاح روند(مثلا تعداد کندل‌ها) مورد بررسی قرار می‌گیرد. واگرایی زمانی به دو دسته ‌واگرایی زمانی معمولی و ‌واگرایی زمانی هوشمند تقسیم‌بندی می‌شود. در واگرایی زمانی از دنباله‌های فیبوناچی زمانی برای شناسایی استفاده می‌شود.

هر آنچه که لازم است درباره واگرایی در تحلیل تکنیکال بدانید

Divergence واگرایی

بسیاری از معامله‌گران یا از اهمیت واگرایی بی اطلاع هستند یا نمی‌توانند مفهوم واگرایی در تحلیل را با اندیکاتور نوسانگر به طور دقیق اعمال کنند. ما در مقاله حاضر، شما را با مفهوم Divergence در تحلیل آشنا می‌کنیم و یکسری قوانین ساده را برای شناسایی این معیار ارائه می‌دهیم.

واگرایی چیست؟

واگرایی (Divergence) زمانی است که قیمت دارایی در جهت مخالف آنچه یک شاخص فنی نشان می‌دهد، حرکت می‌کند. هنگامی که یک سهام در حال واگرایی است، نشان دهنده روند ضعیف‌تر قیمت و شروع یک معکوس است.

به طور کلی دو نوع واگرایی وجود دارد که عبارتند از:

  • واگرایی صعودی زمانی است که قیمت به سمت پایین حرکت می‌کند اما اندیکاتور می‌چرخد و به سمت بالا می‌رود
  • واگرایی نزولی زمانی است که قیمت در حال حرکت بالاتر است اما نشانگر به سمت پایین می‌رود

منطق پشت Divergence در تحلیل قیمت بازار این است که این اندیکاتور، کاهش سرعت حرکت قیمت را نشان می‌دهد. بنابراین حرکت قیمت، اغلب قبل از خود قیمت تغییر می‌کند. به این فکر کنید که اگر یک بشقاب پرنده را در یک باد شدید بیندازید، بشقاب برای مدتی خلاف باد می‌رود، سپس سرعتش کم می‌شود و در نهایت تغییر جهت می‌دهد و همراه با باد پرواز می‌کند.

منظور از واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟

در طول تجزیه و تحلیل تکنیکال واگرایی شاخصی از حرکت مثبت یا منفی قیمت است. برای واگرایی مثبت، قیمت یک دارایی به پایین‌ترین سطح جدید کاهش می‌یابد، در حالی که شاخصی که این دارایی را ردیابی می‌کند، الگوهای صعود را نشان می‌دهد.

از سوی دیگر، واگرایی منفی زمانی است که قیمت دارایی به بالاترین سطح جدید صعود می‌کند، در حالی که اندیکاتور، مانند یک نوسان ساز، یک اوج پایین‌تر را تشکیل می‌دهد یا شروع به نشان دادن علائمی از کند شدن می‌کند، مانند شروع یک روند نزولی.

به طور کلی، معامله‌گران از واگرایی در تحلیل برای دو هدف استفاده می‌کنند:

  • ارزیابی تحرکات قیمت دارایی
  • ارزیابی احتمال وقوع یک معکوس

اگر قیمت سهام و ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال – مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) – در یک جهت حرکت کنند، نشان دهنده افزایش تحرکات قیمت است. با این حال، اگر قیمت سهام در حال افزایش باشد اما RSI کندتر افزایش پیدا کند – واگرایی منفی خواهد بود – این سیگنالی است که نشان می‌دهد روند صعودی همراه با پتانسیل برگشت، شروع به تضعیف کرده است.

از آن زمان به بعد، معامله‌گر احتمالا تعیین می‌کند که چه زمانی توقفات ضرر یا محدودیت‌هایی را برای خروج از موقعیت خود تعیین کند. برای واگرایی مثبت، قیمت سهام پایین می‌آید، در حالی که ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال پایین‌ترین سطح را نشان می‌دهد، که ممکن است نشانه‌هایی از بازگشت بالقوه روند صعودی را ابراز کند. از چنین نقطه‌ای، معامله‌گران احتمالا تصمیم می‌گیرند که چه زمانی وارد یک موقعیت شوند، قبل از اینکه تکانه شروع به افزایش کند.

منظور از تحرکات قیمت چیست؟

حرکت قیمت با طول نوسانات قیمت اندازه‌گیری می‌شود. هر نوسان قیمت توسط یک محور ایجاد می‌شود که می‌تواند منجر به نوسانات بالا یا پایین شود. یک نوسان تکانه قوی با یک شیب تند با مدت طولانی مشخص می‌شود، در حالی که یک حرکت ضعیف به سمت بالا می‌تواند با شیب کم عمق با مدت زمان کوتاه‌تر نشان داده شود.

نوسانات طولانی‌تر به سمت بالا نشان می‌دهد که حرکت در حال افزایش است، در حالی که نوسانات کوتاه‌تر به سمت بالا، نشانه حرکت و قدرت ضعیف‌تر است.

واگرایی صعودی

کدام شاخص برای Divergence در تحلیل تکنیکال بهتر عمل می‌کند؟

هیچ شاخص مطلقی برای واگرایی معاملات وجود ندارد. هر شاخص فنی مزایا و مشکلات خاص خود را دارد. ما در ادامه سه شاخص محبوب را پوشش خواهیم داد: RSI، MACD و Stochastic.

استراتژی معاملات RSI برای واگرایی در تحلیل

اندیکاتور RSI یک اندیکاتور مومنتوم است که به عنوان یک نوسانگر بین ۰ تا ۱۰۰ در زیر نمودار کندل استیک ترسیم شده است و به عنوان اندیکاتور زیرین شناخته می‌شود. RSI با میانگین سود و زیان قیمت در ۱۴ دوره قبل محاسبه می‌شود. این اندیکاتور توسط جی.ولز وایلدر جونیور در کتاب خود با عنوان «مفاهیم جدید در سیستم‌های تجاری فنی» ایجاد شد.

این اندیکاتور یک خط صاف ایجاد می‌کند که تمایل به ردیابی روند قیمت دارد و به خوبی به معاملات واگرایی کمک می‌کند. وقتی روی تنظیم پیش‌فرض ۱۴ دوره تنظیم می‌شود، نشانگر RSI مقادیر کمی از خرید و فروش بیش از حد را نشان می‌دهد. این بدان معنا است که وقتی صحبت از کاربرد واگرایی به عنوان سیگنال معاملاتی می‌شود، سیگنال‌های کمتری وجود دارد؛ اما زمانی که رخ می‌دهند قابل اعتمادتر هستند.

استراتژی معاملاتی MACD برای واگرایی در تحلیل

MACD یک شاخص تکانه‌ای است که در محیط‌های دنبال‌کننده روند به بهترین شکل استفاده می‌شود. نشانگر روند یک خط سیگنال و همچنین یک هیستوگرام را ترسیم می‌کند که تفاوت بین دو میانگین متحرک را نشان می‌دهد. میانگین‌های متحرک با پیشرفت روند و در نهایت معکوس شدن، همگرا و واگرا می‌شوند.

هیستوگرام بصری به خوبی به واگرایی معاملات کمک می‌کند، اما وقتی یک «نقطه نوسان» جدید ایجاد شده باشد، کمتر قابل تفسیر است. هیچ منطقه از پیش تعریف شده‌ای برای خرید و فروش بیش از حد در MACD وجود ندارد، بنابراین تصمیم‌گیری در مورد اینکه کدام سیگنال‌های تجاری روند به اندازه کافی قابل اعتماد هستند، دشوارتر است. این را می‌توان با استفاده از پیک‌های قبلی در MACD به عنوان استفاده موثر از آنها به عنوان مناطق حمایت و مقاومت برطرف کرد. از آنجایی که MACD به بهترین وجه در محیط‌های پرطرفدار استفاده می‌شود، سیگنال‌های نادرست زیادی را تولید می‌کند.

استراتژی معاملاتی Stochastic برای واگرایی در تحلیل

Stochastic یک اندیکاتور تکنیکی مومنتوم است که با مقایسه آخرین قیمت بسته شدن با محدوده قیمت‌های قبلی در ۱۴ دوره گذشته کار می‌کند.

واگرایی در مکدی

استوکاستیک شاخص حساس‌تری است، به این معنی که سیگنال‌های بیشتری از Divergence در تحلیل را ارائه می‌کند و در نتیجه فرصت‌های معاملاتی بیشتری را ارائه می‌دهد، اما این به معنای سیگنال‌های نادرست بیشتری نیز می‌باشد.

آیا واگرایی معاملات سودآور است؟

بله، اما نه همیشه! ما باید به یاد داشته باشیم که اندیکاتورها عملکرد قیمت را فیلتر می‌کنند. این فیلتر می‌تواند به ما کمک کند تا بسته به تنظیم معاملات خود، بر روی آنچه مهم است تمرکز کنیم یا آنچه مهم است را از دست بدهیم.

مزیت اصلی استفاده از واگرایی به عنوان یک سیگنال معاملاتی برای نحوه زمان‌بندی ورود معاملات این است که قبل از تغییر روند قیمت، سیگنال را ارائه می‌دهد. این سیگنال اولیه، قیمت ورودی بهتری برای تجارت به معامله‌گر می‌دهد.

نقطه ضعف استفاده از واگرایی به عنوان بخشی از یک سیستم معاملاتی خوب این است که می‌تواند «سیگنال‌های نادرست» بدهد. همانطور که از نام آن پیدا است، این زمانی است که اندیکاتور تغییر جهت می‌دهد اما روند قیمت همانطور که نشانگر پیشنهاد می‌کند معکوس نمی‌شود. این اغلب زمانی اتفاق می‌افتد که اندیکاتور در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش باشد. به این ترتیب خواهیم دید که حرکت روند تضعیف خواهد شد اما روند همچنان در تدبیر باقی می‌ماند.

واگرایی در مقابل تأیید

تفاوت بین واگرایی و تأیید در این است که واگرایی در تحلیل به معامله‌گر می‌گوید که قیمت سهام و اندیکاتور فنی سیگنال‌های مخالف ارائه می‌دهند، در حالی که تأیید زمانی است که اندیکاتور و قیمت دارایی سیگنال‌های یکسانی را نشان می‌دهند.

هر دو در دوره‌های زمانی مختلف در طول معاملات مورد استفاده قرار می‌گیرند. تایید زمانی مهم است که یک معامله‌گر وارد موقعیتی شود تا اطمینان حاصل کند که تصمیم آنها با تجزیه و تحلیل فنی مناسب اثبات شده است. همچنین، از آن برای تعیین اینکه آیا حرکت قیمت احتمالا ادامه خواهد داشت یا خیر استفاده می‌شود.

محدودیت‌های Divergence در تحلیل

هنگام تعیین یک روند معکوس، استفاده از واگرایی به عنوان یک شاخص مستقل، پیشنهاد نمی‌شود. مهم است که شاخص‌ها را با سایر تکنیک‌های تحلیل تکمیل کنید تا الگوهای برگشت را مجدداً تأیید کنید. حتی اگر الگوهای واگرا شروع به رخ دادن کنند، این تضمین نمی‌کند که قیمت به زودی معکوس شود.

از آنجایی که واگرایی می‌تواند در یک دوره زمانی طولانی مدت اتفاق بیفتد، اگر قیمت دارایی طبق پیش‌بینی حرکت نکند، استفاده از آن به عنوان یک ابزار مستقل برای پیش‌بینی موقعیت خروج یا ورود می‌تواند منجر به بسیاری از فرصت‌های از دست رفته و زیان‌های تحقق نیافته یا تحقق یافته شود.

چگونه می‌توان بروز یک واگرایی در تحلیل تکنیکال را تایید کرد؟

برخی از تکنیک‌های آزمایش شده برای کاهش تعداد سیگنال‌های غلط و بهینه سازی تعداد معاملات سودآور وجود دارد. فراتر از واگرایی، برای کمک به تصمیم‌گیری معاملاتی، باید از موارد زیر برای تایید یک معکوس استفاده کرد:

  • خطوط روند
  • سطوح پشتیبانی
  • سطوح مقاومت

سیگنال‌های Divergence در تحلیل را فقط در جهت روند بلند مدت یا به طور متناوب در یک بازار جانبی محدود اتخاذ کنید. به عنوان مثال در یک بازار نزولی، فقط سیگنال‌های RSI نزولی را دریافت کنید و در بازار صعودی فقط سیگنال‌هایی را برای خرید از RSI دریافت کنید.

همیشه منتظر بمانید تا شمعی که واگرایی را تایید می‌کند، بسته شود. نشانگرها با توجه به وضعیت فعلی شمع، سیگنالی را ارائه می‌دهند. اگر شمع به طور متفاوت بسته شود، سیگنال معاملاتی ناشی از واگرایی، می‌تواند به همان سرعتی که ظاهر شد ناپدید شود.

از اندیکاتورهای دیگر برای تأیید سیگنال مانند سطوح حمایت و مقاومت، اعداد گرد، نقاط محوری یا الگوی معاملاتی اقدام قیمت استفاده کنید.

۹ قانون برای تشخیص واگرایی در تحلیل تکنیکال

معامله‌گران در تلاش برای تعیین اینکه آیا روند ضعیف‌تر می‌شود یا نه، از واگرایی‌ها استفاده می‌کنند که ممکن است منجر به معکوس شدن یا ادامه روند معاملات‌شان شود. قبل از اینکه به سراغ پلتفرم معاملاتی‌تان بروید و شروع به جستجوی واگرایی‌های احتمالی کنید، به این ۹ قانون جالب برای واگرایی‌های معاملاتی نگاهی بیندازید. به شما اطمینان می‌دهیم که با آموزش طرز استفاده از آنها، تصمیمات معاملاتی بهتری خواهید گرفت.

انواع واگرایی در فارکس

۱. از موجود بودن واگرایی اطمینان حاصل کنید

برای اینکه واگرایی وجود داشته باشد، قیمت باید یکی از موارد زیر را تشکیل دهد:

  • ایجاد قله‌ای بالاتر از قله قبلی
  • ایجاد دره‌ای پایین‌تر از دره قبلی
  • تشکیل دو قله
  • تشکیل دو دره

با رخ دادن یکی از این ۴ سناریو، حتی احتیاج ندارید که زحمت نگاه کردن به یک اندیکاتور را هم به خود بدهید. اگر متوجه شدید که این شرایط مهیا نیست، بدانید که شما در حال معامله یک واگرایی نیستید.

۲. روی اوج و فرودهای متوالی خطوطی بکشید

بسیار خوب، حالا که اقدامی انجام دادید (اقدام قیمت اخیر) به آن نگاه کنید. به یاد داشته باشید، شما فقط یکی از چهار چیز را می‌بینید: یک قله بالاتر، یک قله هم سطح بالا، یک دره پایینتر، یا یک دره هم سطح پایین. حالا یک خط از آن اوج یا فرود به سمت قله یا دره قبلی بکشید. این خط باید در قله/ دره اصلی به صورت متوالی قرار بگیرد. اگر بین دو اوج/ فرود بزرگ، برآمدگی یا شیب کوچکی دیدید، بهتر است آن را نادیده بگیرید.

۳. فقط قله‌ها و دره‌ها را به هم متصل کنید

برای تشخیص واگرایی در تحلیل، هنگامی که مشاهده کردید دو قله ایجاد شده است، کافی است که آنها را به هم وصل ‌کنید. اگر دو دره ساخته شده بود، شما دره‌ها را به یکدیگر وصل می‌کنید.

۴. مراقب عکس‌العمل‌های قیمت باشید

بنابراین شما یا دو قله یا دو دره را با یک خط روند به هم وصل کرده اید. اکنون به اندیکاتور فنی ترجیحی خود نگاه کنید و آن را با عملکرد قیمت مقایسه کنید. از هر شاخصی که استفاده می‌کنید، به یاد داشته باشید که صعود و نزول آن را با هم مقایسه می‌کنید. فراموش نکنید که برخی از شاخص‌ها مانند MACD یا Stochastic دارای خطوط متعددی هستند که همگی روی یکدیگر قرار دارند.

استراتژی واگرایی در بازارهای مالی

۵. با نوسانات بالا و پایین خود، سازگار باشید

اگر خطی را رسم می‌کنید که دو اوج را روی قیمت به هم وصل می‌کند، باید خطی بکشید که این دو اوج را نیز روی نشانگر به هم متصل می‌کند. همینطور برای فرود نیز اگر خطی را رسم می‌کنید که دو نقطه پایین را در قیمت به هم وصل می‌کند، باید خطی بکشید که دو پایین روی نشانگر را به هم متصل می‌کند. آنها باید با همدیگر مطابقت داشته باشند!

۶. نوسانات قیمت و نشانگر را در تراز عمودی نگه دارید

اوج یا فرودهایی که در نشانگر شناسایی می‌کنید، باید آنهایی باشند که به‌طور عمودی با اوج یا فرودهای قیمت در یک راستا قرار گیرند. تراز عمودی را با صعود و نزول‌های نوسانی قیمت و اندیکاتور مورد استفاده‌تان حفظ کنید.

۷. برای تشخیص واگرایی در تحلیل، شیب‌ها را تحت نظر داشته باشید

Divergence در تحلیل فقط در صورتی وجود دارد که شیب خط اتصال دهنده بالا/پایین نشانگر با شیب قیمت اتصالات خط بالا/پایین متفاوت باشد. شیب باید به صورت یکی از این موارد باشد: صعودی (بالا رفتن) نزولی (پایین آمدن) صاف (هم سطح).

۸. اگر واگرایی رخ داده است، واگرایی بعدی را زیر نظر بگیرید

اگر واگرایی را مشاهده کردید اما متوجه شدید که قیمت از قبل معکوس شده است و برای مدتی در یک جهت حرکت کرده است، واگرایی باید انجام شده تلقی شود. شما این دفعه قایق را از دست داده اید. اکنون تنها کاری که می‌توانید انجام دهید این است که منتظر بمانید تا یک نوسان دیگر بالا/پایین شکل بگیرد و جستجوی واگرایی خود را از نو شروع کنید.

Divergence در فارکس

۹. یک قدم به عقب برگردید

سیگنال‌های Divergence در تحلیل که در بازه‌های زمانی طولانی‌تری رخ می‌دهند، از دقت بیشتری برخوردار هستند. به این ترتیب سیگنال‌های غلط کمتری دریافت می‌کنید. این به معنای معاملات کمتر است، اما اگر تجارت خود را به خوبی ساختار دهید، پتانسیل سود شما می‌تواند بسیار بزرگ باشد.

واگرایی در بازه‌های زمانی کوتاه‌تر، بیشتر اتفاق می‌افتد اما کمتر قابل اعتماد هستند. ما توصیه می‌کنیم فقط در نمودارهای ۱ ساعته یا بیشتر به دنبال واگرایی باشید. معامله‌گران دیگر از نمودارهای ۱۵ دقیقه‌ای یا حتی سریع‌تر استفاده می‌کنند. در آن بازه‌های زمانی، سروصدای زیادی در بازار معاملات وجود دارد، بنابراین ترجیح ما این است که از آن دور بمانیم.

اگر می‌خواهید به طور جدی معاملات‌تان را با استفاده از واگرایی در تحلیل در نظر بگیرید، باید این ۹ قانون را رعایت کنید. با پیروی از این قوانین، شانس ایجاد واگرایی که منجر به معاملات سودآور می‌شود را برای خود به طور چشمگیری افزایش خواهید داد.

اکنون می‌توانید نمودارها را اسکن کنید و ببینید آیا می‌توانید برخی از واگرایی‌هایی را که در گذشته اتفاق افتاده است، به عنوان یک راه عالی برای شروع به ارتقای مهارت‌های واگرایی خود ببینید یا نه!

واگرایی روشی است که در تحلیل تکنیکال زمانی که جهت یک اندیکاتور فنی، معمولا نوعی نوسانگر از روند کلی قیمت «واگرا» می‌شود، استفاده می‌شود. به عبارت دیگر، اندیکاتور در جهت مخالف قیمت شروع به حرکت می‌کند و نوسانگر معاملاتی سیگنال احتمالی معکوس شدن روند را ارائه می‌دهد.

الگوهای واگرایی در تحلیل نشان می‌دهد که یک معکوس به زودی در راه است و احتمال آن بیشتر می‌شود، اما این یک تغییر فوری نیست. هرچه واگرایی بیشتر قابل مشاهده باشد، احتمال برگشت آن بیشتر می‌شود. در اینجا چند دستورالعمل وجود دارد که توصیه می‌کنیم آنها را مد نظر قرار دهید:

اندیکاتور مکدی ( MACD ) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم ؟

اندیکاتور مکدی

اندیکاتور مکدی MACD یا میانگین متحرک همگرایی واگرایی (به انگلیسی Moving Average Convergence Divergence) یک اندیکاتور مومنتوم تعقیب‌گر روند (trend-following momentum indicator) است که رابطه بین دو میانگین متحرک (moving average) را در نمودار قیمت نشان می‌دهد.

این اندیکاتور در اواخر سال ۱۹۷۰ توسط جرالد اپل توسعه یافت، وی به دنبال آن بود که از میانگین متحرک (moving average) استفاده کند تا بتواند حرکت یک دارایی به روند صعودی یا نزولی را تشخیص دهد. در واقع این اندیکاتور برای پیش بینی آینده استفاده نمی شود بلکه حرکت فعلی دارایی را مشخص می کند. چنانچه از نام میانگین متحرک مشخص است، میانگین‌هایی که با این اندیکاتور محاسبه می شوند با بسته شدن کندل جدید تغییر می‌کنند، به همین دلیل به این اندیکاتور میانگین متحرک می‌گویند. البته باید به این نکته اشاره کرد که با بسته شدن کندل های جدید، کندل های قدیمی دیگر مورد استفاده قرار نمی‌گیرند.

مکدی از تفریق میانگین متحرک نمایی ۲۶ دوره‌ای از میانگین متحرک نمایی ۱۲ دوره‌ای به دست می‌آید.نتیجه این محاسبه خط MACD است.

سپس، یک میانگین متحرک نمایی ۹ روزه از MACD، که خط سیگنال (signal line) نامیده می‌شود، روی خط اندیکاتور مکدی MACD کشیده می‌شود که می‌تواند صادرکننده سیگنال‌های خرید و فروش باشد.

معامله‌گران معمولا اوراق بهادار یا ارزهای دیجیتال را هنگامی خریداری می‌کنند که MACD از خط سیگنال خود عبور کرده و بالاتر رفته باشد و اوراق بهادار را هنگامی می‌فروشند (یا Short می‌کنند) که اندیکاتور مکدی MACD از خط سیگنال عبور کرده و پایین‌تر رفته باشد.

اندیکاتورهای مکدی را می‌توان به طرق مختلف تفسیر کرد اما رایج‌ترین روش شامل تقاطع‌ها، واگرایی‌ها، و افزایش/کاهش‌های سریع قیمت‌ است.

جهت توضیح در مورد اندیکاتور همگرایی/واگرایی میانگین متحرک (MACD) بهتر است ابتدا به توضیح مختصری در مورد میانگین متحرک، میانگین متحرک ساده (SMA) و میانگین متحرک نمایی (EMA) بپردازیم:

میانگین متحرک

میانگین متحرک در واقع یک خط ساده است که ارزش میانگین داده های پیشین در یک دوره مشخص از قبل تعریف شده را معین می کند. این اندیکاتور شامل دو نوع مختلف است که عبارتند از: میانگین متحرک ساده (SMA) و میانگین متحرک نمایی (EMA).

میانگین متحرک ساده (SMA)

میانگین متحرک ساده از محاسبه میانگین قیمت در یک بازه زمانی خاص به دست می‌آید. معمولاً از قیمت بسته شدن بازار برای محاسبه میانگین استفاده می‌شود. این اندیکاتور ارزش یکسانی به تمام داده‌های پیشین اختصاص می‌دهد. اندیکاتور میانگین ساده کند می باشد و حتی نسبت به بازار هم تاخیر دارد. میانگین متحرک ساده (SMA) نشان دهنده یک نمودار هموار است که بیشتر اشتباهات را از بین می برد.

میانگین متحرک نمایی (EMA)

میانگین متحرک نمایی تمرکز بر روی جدیدترین اطلاعات دارد و بیشترین اهمیت را به داده های اخیر می دهد. میانگین متحرک نمایی (EMA) سریعتر است و به نوسانات اخیر قیمت واکنش و حساسیت بیشتری دارد. میانگین متحرک نمایی (EMA) بسیار سریع است و تمام نوسانات اخیر را به خوبی نشان می دهد.

فرمول اندیکاتور مکدی MACD

مکدی به این روش محاسبه می‌شود:

میانگین متحرک نمایی ۲۶ دوره‌ای – میانگین متحرک نمایی ۱۲ دوره‌ای = MACD

مکدی توسط تفریق میانگین متحرک نمایی بلند مدت (۲۶ دوره‌ای) از میانگین متحرک نمایی کوتاه‌مدت (۱۲ دوره‌ای) به دست می‌آید.منظور ما از ۱۲ یا ۲۶ دوره‌ای، ۱۲ روز یا ۲۶ روز، ۱۲ یا ۲۶ هفته یا مثلا ۱۲ یا ۲۶ ساعتی است.تنظیمات بازه‌های زمانی، روی نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال قابل تغییر هستند.

نکات کلیدی:واگرایی صعودی در MACD

  • MACD با تفریق میانگین متحرک نمایی ۲۶ دوره‌ای از میانگین متحرک نمایی ۱۲ دوره‌ای محاسبه می‌شود.
  • هنگامی که MACD از خط سیگنال خود عبور کرده و بالاتر می‌رود یا پایین‌تر می آید، در واقع سیگنال‌های تکنیکال تولید می‌کند.
  • سرعت تقاطع‌ها (قطع کردن نیز به عنوان سیگنالی از اینکه بازار در موقعیت بیش خرید (overbought) یا بیش فروش (oversold) قرار گرفته است در نظر گرفته می‌شود.
  • MACD کمک می‌کند تا معامله‌گران بتوانند تشخیص دهند که آیا حرکات صعودی در بازار در حال قوت گرفتن هستند یا حرکات نزولی.

درک بهتر اندیکاتور مکدی MACD

هنگامی که میانگین متحرک نمایی (آبی) ۱۲ دوره‌ای بالاتر از میانگین متحرک نمایی (قرمز) ۲۶ دوره‌ای قرار گیرد، مقدار مکدی مثبت و هنگامی که میانگین متحرک نمایی ۱۲ دوره‌ای پایین‌تر از میانگین متحرک نمایی ۲۶ دوره‌ای قرار گیرد، مقدار مکدی منفی می‌شود.

هر قدر فاصله مکدی از خط مبنای خود (Baseline) بالاتر یا پایین‌تر باشد، نشان‌دهنده زیاد شدن فاصله بین دو میانگین متحرک نمایی است.

در نمودار زیر، می‌توانید ببینید چگونه دو میانگین متحرک نمایی اعمال شده در نمودار قیمت با خط مکدی (آبی) که از بالا یا پایین خط مبنا (خط تیره‌های قرمز رنگ) عبور می‌کند مطابقت دارند.

مکدی اغلب با یک هیستوگرام (در نمودار زیر مشاهده می‌کنید) نشان داده می‌شود که فاصله بین مکدی و خط سیگنال آن را در قالب میله‌ها نشان می‌دهد.

اگر مکدی بالای خط سیگنال باشد، هیستوگرام بالاتر از خط مبنای مکدی خواهد بود. و اگر مکدی پایین خط سیگنال باشد، هیستوگرام پایینتر از خط مبنا خواهد بود. معامله‌گران از هیستوگرام مکدی برای تعیین زمان بالا بودن مومنتوم صعودی یا نزولی استفاده می‌کنند.

اندیکاتور مکدی MACD در مقایسه با شاخص قدرت نسبی (RSI)

هدف شاخص قدرت نسبی (RSI) ایجاد سیگنال به هنگام فراهم شدن شرایط بیش‌خرید (overbought) یا بیش‌فروش (oversold) با توجه به قیمت‌های اخیر بازار است.

شاخص قدرت نسبی (RSI) اسیلاتوری است که سود و زیان قیمت میانگین را در طول یک بازه زمانی مشخص محاسبه می‌کند. بازه زمانی RSI بطور پیش فرض ۱۴ دوره‌ای است و مقدار RSI بین صفر تا ۱۰۰ نوسان می‌کند.

MACD رابطه بین دو میانگین متحرک نمایی را محاسبه می‌کند، درحالیکه شاخص مقاومت نسبی تغییر قیمت را در رابطه با بالاترین و پایین‌ترین قیمت‌های اخیر اندازه‌گیری می‌کند. تحلیلگران از این دو اندیکاتور اغلب همراه با یکدیگر استفاده می‌کنند تا تصویر تکنیکال واگرایی صعودی در MACD کاملتری از بازار داشته باشند.

این اندیکاتورها هر دو مومنتوم (اندازه حرکت) بازار را اندازه‌گیری می‌کنند، اما از آنجا که هر کدام فاکتورهای مختلفی را اندازه‌گیری می‌کنند، گاهی علائم متضادی ارائه می‌دهند.

به عنوان مثال، شاخص مقاومت نسبی ممکن است در یک دوره زمانی پایدار بالاتر از ۷۰ قرار گیرد، به این معنا که بازار با توجه به قیمت‌های اخیر بیش از حد به سمت خرید کشیده شده است، درحالیکه MACD نشان می‌دهد بازار هنوز در واگرایی صعودی در MACD حال افزایش مومنتوم خرید است.

هر اندیکاتور ممکن است با نمایش یک واگرایی از قیمت سیگنالی برای یک تغییر روند پیش رو ایجاد کند. واگرایی یعنی قیمت به افزایش خود ادامه می‌دهد درحالیکه اندیکاتور بازگشت کرده و پایین می‌آید، و یا بالعکس.

محدودیت‌های اندیکاتور مکدی MACD

یکی از اصلی‌ترین مشکلات واگرایی این است که بسیاری اوقات سیگنالی برای روند معکوس احتمالی ایجاد می‌کند اما در عمل روند معکوس نمی‌شود.

مشکل دیگر این است که واگرایی، نمی‌تواند معکوس‌شدن تمام روندها را پیش بینی کند. به عبارت دیگر، این اندیکاتور سیگنال‌های زیادی از معکوس‌شدن روند اعلام می‌کند ولی این اتفاق نمی‌افتد اما از پیش‌بینی برخی روندهای معکوس واقعی باز می‌ماند.

واگرایی مثبت کاذب (false positive divergence) هنگامی اتفاق می‌افتد که قیمت یک دارایی در محدوده رنج (روند خنثی) حرکت کند، بطور مثال بعد از یک روند در یک الگوی مثلث (triangle pattern).

کند شدن مومنتوم قیمت (حرکات قیمت در محدوده رنج یا کند شدن روند) باعث می‌شود، حتی در صورت عدم وجود یک روند معکوس حقیقی، اندیکاتور مکدی MACD از بالاترین حد خود فاصله گرفته و به سمت خطوط صفر متمایل شود.

مثالی از تقاطع‌ها در اندیکاتور مکدی

همانطور که در نمودار زیر نشان داده شده است، هنگامی که MACD از خط سیگنال پایین‌تر می‌رود سیگنالی بازار نزولی ایجاد می‌کند که به منزله زمان مناسب برای فروش است.

در مقابل، هنگامی که اندیکاتور مکدی MACD بالاتر از خط سیگنال می‌رود، اندیکاتور سیگنالی بازار صعودی صادر می‌کند مبنی بر اینکه احتمالا دارایی موردنظر قرار است افزایش قیمتی به سمت بالا داشته باشد.

برخی معامله‌گران برای کاهش احتمال فریب خوردن و ورود زودهنگام به موقعیت معاملاتی، منتظر ایجاد تقاطعی تائید شده بالای خط سیگنال می‌مانند.

تقاطع‌ها هنگامی که مطابق با روند غالب باشند قابل اطمینان‌تر هستند.

اگر MACD پس از یک اصلاحیه کوتاه در طول روند صعودی طولانی‌مدت از خط سیگنال خود عبور کرده و بالاتر برود می‌تواند تائیدی قابل اطمینان بر شکل‌گیری یک روند صعودی در بازار باشد.

اگر در یک روند نزولی بلندمدت‌تر، در نتیجه یک رشد مختصری قیمت، اندیکاتور مکدی MACD از خط سیگنال خود پایین‌تر بیاید، معامله‌گران باید آن را تائیدی بر وجود بازار نزولی در نظر بگیرند.

مثالی برای واگرایی در اندیکاتور مکدی MACD

واگرایی‌ها به شرایطی از بازار گفته می‌شود که تضادی آشکار بین قیمت و ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال ایجاد شده و نشان‌دهنده چرخش‌های کوچک و بزرگ بازار، در آینده است. این وضعیت بیانگر ضعف روند بوده و از قریب‌الوقوع بودن تغییر روند حکایت دارد.

به‌بیان‌دیگر واگرایی به معنی ضعف یک روند بوده و زمانی مشاهده می‌شود که قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت می‌کنند.

واگرایی مثبت و صعودی به این شکل است:

واگرایی منفی و نزولی به این شکل است:

واگرایی در مکدی هنگامی رخ می‌دهد که مکدی مقادیر بالا و پایینی شکل دهد که از مقادیر بالا و پایین‌های متناظر روی نمودار قیمت فاصله بگیرند.

واگرایی صعودی هنگامی رخ می‌دهد که مکدی دو مقدار پایین در حال رشد شکل دهد که با دو مقدار پایین در حال افت روی نمودار قیمت متناظر باشند.

این شرایط، در زمانیکه روند بلندمدت هنوز مثبت است، یک سیگنال صعودی معتبر محسوب می‌شود. برخی معامله‌گران حتی وقتی روند طولانی‌مدت منفی است به دنبال واگرایی‌های صعودی هستند زیرا با وجود اینکه این تکنیک از اعتبار کمتری برخوردار است می‌تواند نشان‌دهنده تغییر در روند باشد.

هنگامی که اندیکاتور مکدی MACD مجموعه‌ای از ۲ سقف‌ کاهشی شکل می‌دهد که با دو مقدار بالای در حال صعود روی نمودار قیمت متناظر هستند، یک واگرایی نزولی شکل گرفته است.

یک واگرایی نزولی که در طول روند نزولی طولانی مدت شکل می‌گیرد تائیدی بر احتمال ادامه‌دار بودن روند نزولی است.

برخی معامله‌گران در طول روندهای صعودی طولانی‌مدت به دنبال واگرایی‌های نزولی هستند زیرا می‌توانند سیگنال ضعف در روند را را در اندیکاتور مکدی MACD مشاهده کنند. با این حال، این مسئله به اندازه یک واگرایی نزولی در طول یک روند نزولی قابل اعتماد نیست.

مثالی از افت یا صعود سریع

افت یا صعود سریع مکدی (فاصله گرفتن میانگین متحرک کوتاه‌مدت‌تر از میانگین متحرک بلند‌مدت‌تر) نشان‌دهنده وجود وضعیت بیش‌خرید یا بیش‌فروش در قیمت اوراق بهادار است که به سرعت به سطوح نرمال بازخواهد گشت.

معامله گران اغلب این تحلیل را با شاخص قدرت نسبی یا سایر اندیکاتورهای تکنیکال ترکیب می‌کنند تا شرایط بیش خرید یا بیش فروش را تائید کنند.

برای سرمایه‌گذاران، استفاده از هیستوگرام مکدی مانند استفاده از خود اندیکاتور مکدی MACD چندان غیرمعمول نیست.

تقاطع‌های مثبت یا منفی، واگرایی‌ها، و فراز و فرودهای سریع را نیز می‌توان روی هیستوگرام مشخص کرد. نیاز است سرمایه‌گذاران پیش از تصمیم‌گیری در مورد صلاحیت مکدی یا هیستوگرام آن در یک موقعیت مشخص تجربه کافی به دست آورده باشند زیرا بین سیگنال‌های این دو اختلاف زمانی وجود دارد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.