آیا ازدواج با مرد بی پول مانع رسیدن به آرزوهایمان می شود؟!
همه افراد میدانند که پول چه نقش مهم و موثری در رفاه و پیشبرد یک زندگی خوب و مطلوب برای یک زوج خوشبخت فراهم میکند. کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که منکر این امر شود و نقش وضع مالی خوب در هدایت زندگی به سمت آرامش و کمال یافتن را بیاهمیت بپندارد.
از نگاه خانم ها، ازدواج با مرد بی پول بزرگترین ریسک است. نظر شما چیست؟
چقدر با این جمله ی " پول خوشبختی نمی آورد" موافقید؟ از نگاه روانشناسان تعادل در زندگی نقش بسیار مهمی دارد. پول، اخلاق، مسئولیت پذیری، محبت و عشق فاکتورهایی هستند که اگر یکی از آن ها نباشد نمی توان ازدواج موفقی را شاهد بود. کفه ی ترازوی زندگی تان اگر خیلی سنگین شود ممکن است در آینده دچار درد سر شوید، اگر هم خیلی سبک باشد، زندگی غیر قابل تحمل می شود.
در عصر امروز و با توجه به تورم، ازدواج جوان ها خود به خود به مشکل برخورده است و هیچ جوانی جرات نمی کند سمت ازدواج برود. مگر اینکه از لحاظ مالی کاملا تامین باشد یا خانواده ثروت مندی داشته باشد. هزینه های بالا و سرسام آور عروسی و تجهیزیه و مسکن و . ، ازدواج با مرد بی پول را کاملا غیر ممکن کرده و هیچ دختر عاقلی هم دست به این کار نمی زند. البته اگر در این زمینه مانع رسیدن به ثروت چیست؟ به مشاوره بیشتری نیاز دارید، مشاوره ازدواج انتخاب خوبی خواهد بود.
آیا ازدواج با خواستگار بی پول به صلاح است؟
خیلی ها سوال می کنند ازدواج با خواستگار بی پول به صلاح است؟ همه خانم ها معمولا خواستگارانی برایشان آمده که وضع مالی خوبی نداشته اند. دختران نیز به خاطر ترس از آینده، آن ها را رد می کردند بدون اینکه درمورد آن ها بیشتر تحقیق کنند. درست است. ما هم معتقدیم بدون داشتن هزینه های اولیه نمی توان یک زندگی موفق تشکیل داد. اما متاسفانه به دلیل انتظارات بالای خانواده دختر، هیچ پسری نمی تواند ازدواج کند. انصافا داشتن مسکن و ماشین و پول زیاد، آن هم در این شرایط برای یک جوان بیست و چند ساله غیر ممکن است. اگر دختر خانم های عزیز کمی از خواسته ها و انتظارات خود را کم کنند چه می شود؟
ازدواج با خواستگار بی پول ولی باعرضه خیلی بهتر از خواستگار پولدار و بی عرضه است. جوانی که جنم و شم اقتصادی دارد، می تواند خود را به لحاظ مالی بالا بکشد. فردی هم که بی عرضه باشد با وجود حمایت خانواده پولدارش، تمام سرمایه آن ها را به باد خواهد داد. البته ناگفته نماند که جوانانی که هزینه های اولیه زندگی را هم ندارند بهتر است ازدواج نکنند. کسی که برای ازدواج پا پیش میگذارد باید بتواند یک زندگی معمولی را اداره کند.
مشکلات بی پولی در ازدواج چیست؟
اهمیت مشکلات بی پولی در ازدواج، آن هم در این شرایط هر روز بیشتر به چشم می آید. ازدواجی که بدون پشتوانه و با دست خالی شروع شود قطعا بعد از آن هم باید منتظر مصائب مسیح باشید. اینکه می گویند بعد از ازدواج همه چیز را به دست می آورید را فراموش کنید و با عقلتان تصمیم بگیرید. درست است که نباید خواستگار خوب را از دست داد.
اما نقش پول در کنار فاکتورهای اخلاقی بسیار مهم است. همه میدانیم قانع ترین فرد هم دوست دارد با کسی ازدواج کند که حداقل بتواند هزینه اولیه ازدواج را داشته باشد و بعد از ازدواج هم از پس اداره یک زندگی معمولی بر بیاید. وگرنه ممکن است نتواند یکسال بیشتر دوام بیاورد و کارش به مشاوره طلاق بکشد.
- مشکلات مسکن
- تامین هزینه اجازه خانه
- تامین هزینه های مربوط به خرج خانه
- هزینه بیمه و دارو
- هزینه فرزندان و تحصیلات آن ها
- تامین آینده خود و فرزندان
- از جمله مشکلاتی است که فرد بی پول هر روز با آن ها دست و پنجه نرم می کند.
ارتباط طلاق با بی پولی چیست؟
- بی پولی و نداشتن حقوق کافی برای گذران زندگی
- عدم مدیریت مالی صحیح
- ولخرجی های یکی از زوجین یا خسیس بودن بیش از حد در زندگی
- دعواهای مالی بر سر تامین نیازهای مادی و اینکه چه کسی خرج خانه را بدهد
- اختلاف بر سر تامین مخارج فرزندان
موضوعات تکراری اما بسیار رایج در جدایی زوجین می باشد. خود شما با دوستان و اطرافیانتان در این مورد صحبت کرده اید؟ مشکلات مالی و بی پولی در زندگی شما چه تاثیری دارد؟ به نظر شما آیا طلاق به بی پولی مربوط است؟
آیا عاشق بی پول حق زندگی ندارد؟
شاید عاشق بی پول مورد خوبی برای ازدواج نباشد اما به عاشق بی پول با عرضه و مستقل و مسئولیت پذیر می توان امیدوار بود. اگر از آن دسته افراد هستید که به یک زندگی ساده قانعید و توقع زیادی از همسرتان ندارید به شما می گوییم که ازدواج شما با عاشق بی پول و البته مسئولیت پذیر، سرانجام خواهد داشت اما اگر فردی هستید که به تجملات اهمیت می دهید و پول در زندگی آینده شما جایگاه بالایی دارد، پس بهتر است دور عاشق بی پول را یک خط قرمز بکشید . امیدی به خوشبختی با این فرد نیست. زیرا نمی توانید بی پولی و نداری را تحمل کنید. قبل از اینکه کارتان به مشاوره خانواده بکشد سعی کنید آگاهانه و عقلانی تصمیم گیری کنید.
حکم ازدواج به خاطر پول و ثروت چیست؟
ازدواج به خاطر پول بدون در نظر گرفتن سایر معیارهای درست و منطقی در انتخاب همسر میتواند یکی از دلایل عدم موفقیت در زندگی مشترک باشد.
به نظر شما آیا ازدواج با بی پولی ممکنه؟
آیا ازدواج با بی پولی ممکنه؟ این سوالی است که خیلی از آقا پسرها از مشاوران می پرسند. چون از طرفی تحت فشار هستنند و می خواهند هر مانع رسیدن به ثروت چیست؟ چه زودتر ازدواج کنند و از طرفی هم پول تشکیل زندگی را ندارند. پس تکلیف آن ها چه می شود؟ نکته اول در رابطه با این افراد این است که اگر شغلی ندارند سعی کنند ازدواجشون را به تعویق بیاندازند.
ولی اگر دارای شغل هستند ولی حقوق آنها کفاف اداره زندگی را نمی دهد باید با هم رده و هم کیش خودشون ازدواج کنند. یا با کسی وصلت کنند که هیچی از آن ها نخواهد و قانع باشد. در این شرایط اگر خانواده های دو طرف کمک مالی در حد وسعشان بکنند که جه بهتر. ولی اگر حمایت مالی نمی شوند تنها پیشنها این است که در این خانواده هم زن کار کند و هم مرد. اگر مخارج گردن هر دو نفر ابشد می توانند پس از مدتی سطح زندگیشان را ارتقا بدهند.
پس اینکه آیا ازدواج با بی پولی ممکنه یا نیست کاملا بستگی به شرایط خودتان دارد. شما باید شرط اول برای تشکیل زندگی را داشته باشید.
29 دلیل مهم شکست در زندگی
در حال مطالعه ی کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید بودم، برای بار چندم بود که این کتاب را می خواندم و واقعا کتاب جالبی است، مخصوصا برای افرادی که می خواهند در زندگی خود تغییراتی ایجاد کنند.
در کتاب قسمتی وجود دارد که در مورد علت های شکست افراد توضیح می دهد و با این که جزو کتاب های کلاسیک موفقیت و ثروت است یعنی از کتاب های قدیمی است،اما اغلب دلایل شکت و ناکامی افراد در زندگی که به آن اشاره کرده است هنوز هم مشاهده می شود.
شکست یکی از اتفاقاتی که در زندگی برای هر کسی می افتد، شکست ها می توانند کوچک باشند مثل این که در یک آزمون مدرسه نتوانیم نمره ی قابل قبول را کسب کنیم یا این که می توانند بسیار بزرگ و عمیق باشند مانند شکست در زندگی عاطفی و طلاق یا ورشکستگی های بزرگ که در آن فرد همه چیزش را از دست می دهد.
اگر دلتان می خواهد دلایل مشهور شکست هایتان در زندگی را بشناسید این مقاله را تا انتها مطالعه کنید.
یکی تکنیک ها ی موفقیت این است که دلایل شکست را بشناسیم و آن را برطرف کنیم، برای مثال اگر کسب و کاری به دلیل این که تبلیغات ضعیفی داشته و شکست خورده و ما هم قصد داریم همان کسب و کار را راه بیاندازیم باید با آگاهی مانع رسیدن به ثروت چیست؟ بیشتری روی تبلیغات و بازاریابی مان متمرکز شویم تا مثل گذشتگان شکست نخوریم.
شما هم ببینید که کدام یکی از این دلالیل در زند گی شم وجود دارد، بعد از آن کافی است فقط آن علت را که معلول اش شکست را ازابین ببرید.
29 دلیل عمده شکست و ناکامی:
- اشکلات جسمانی
- نداشتن هدف مشخص در زندگی
- نداشتن اشتیاق برای پیشرت و ترقی
- تحصیلات ناکافی
- نداشتن نظم و ترتیب
- نداشتن سلامتی
- تاثیرات نامطلوب محیطی در دوران کودکی
- تنبلی و مسامحه
- نداشتن مداومت و پشتکار
- شخصیت منفی
- کنترل نکردن امیال جنسی
- پرداخت نکردن بهای موفقیت
- نداشتن عزم راسخ در تصمیم گیری
- انتخاب همسر نامناسب
- احتیاط بیش از حد
- انتخاب همکاران اشتباه
- خرافات و تعصب
- انتخاب شغل نامناسب
- فعالیت های غیر متمرکز
- خرج کردن بی حساب
- نداشتن دلگرمی
- ناشکیبایی
- رعایت نکردن حد اعتدال
- ناتوانی در همکاری بادیگران
- ثروت بادآورده
- نداشتن صداقت
- نفس پرستی و خود بینی
- کارهای حدسی
- نداشتن سرمایه
1. اشکالات جسمانی
برای کسی که با یک نقص جسمانی یا مغزی به دنیا می آید کار چندانی نمی توان صورت داد. این اشخاص تنها با استفاده از خدمات دیگران می توانند شرایط خود را بهتر کنند. توجه داشته باشید که از 29 علت شکست تنها این یک مورد است که نمی توان آن را به سادگی اصلاح کرد.
۲. نداشتن هدف مشخص در زندگی
برای کسانی که هدف مشخصی را در زندگی دنبال نمی کنند و کسانی که راستایی برای حرکت ندارند شانس موفقیت چندانی وجود ندارد. از هر ۱۰۰ نفری که با آنها گفت وگو کردم ۹۸ نفر فاقد این برنامه بودند. هدفی نداشتند و احتمالا این مهمترین علت ناکامی آنها بود.
٣. نداشتن اشتیاق برای پیشرفت و ترقی
کسانی که به پیشرفت و ترقی بی علاقه اند و آنهایی که مایل نیستند های ترقی و پیشرفت را بپردازند، شانسی برای موفقیت ندارند.
۴. تحصیلات نامکفی
تحصیل ناکافی مشکل فلج کننده ای است اما می توان این کمبود را به سهولت نسبی برطرف نمود. تجربه ثابت کرده است که تحصیل کرده ها خود ساخته یا خود آموخته شناخته می شوند. برای قرار گرفتن در شمار تحصیل کرده ها به بیش از یک مدرک دانشگاهی نیاز است. آموزش دیده کسی است که می تواند خواسته هایش را بدون خدشه دار ساختن حقوق دیگران برآورده سازد. تحصیل تنها مسئله دانش را در بر نمی گیرد بلکه مشمول دانشی می شود که به صورت مؤثر مورد استفاده قرار می گیرد. به اشخاص به خاطر آنچه می دانند حقوق نمی دهند. اشخاص با توجه به کاری که با این علم و دانش خود می کنند دستمزد می گیرند.
۵. نداشتن نظم و ترتیب
نظم و ترتیب ناشی از کنترل خویشتن است، معنایش این است که بتوان کیفیات منفی خود را کنترل نمود. قبل از اینکه بتوانید شرایط را کنترل کنید باید ابتدا خود را کنترل نمایید. تسلط بر خویشتن دشوارترین کاری است که هرکس می تواند بکند. اگر بر خود مسلط نباشید، این «خود» بر شما مسلط می شود. اگر در برابر آینه ای بایستید می توانید در آن بهترین دوست یا غدار ترین دشمن خود را ببینید.
۶. نداشتن سلامتی
برخوردار نبودن از سلامتی مانع موفقیت است. کسی بدون اینکه از سلامتی خوبی برخوردار باشد نمی تواند موفق شود. اما بسیاری ناراحتیهای جسمانی را می توان کنترل نمود. از جمله مهمترین دلایل ناراحتیهای جسمانی عبارتند از:
- پرخوری یا مصرف غذاهای مضر
- عادات فکری اشتباه – توجه به امور منفی
- افراط در فعالیتهای جنسی
- ورزش نکردن
- تنفس نادرست و در نتیجه محروم ماندن از هوای سالم و کافی
7. تأثیرات نامطلوب محیطی در دوران کودکی
بسیاری از کسانی که دارای گرایشات بزهکاری هستند، آن را از محیط و از دوستان نااهل دوران کودکی گرفته اند.
۸. تنبلی و مسامحه
مسامحه و امروز و فردا کردن یکی از علل مهم شکست و ناکامی است. این کیفیت به گونه ای در همه وجود دارد؛ در کمین ایستاده تا موفقیت را از اشخاص برباید. اغلب ما در زندگی از آن رو شکست می خوریم زیرا در انتظار رسیدن « زمان مناسب » هستیم. بهانه سازی می کنیم که برای انجام کار مورد نظر مان باید تا فراهم آمدن زمان مناسب صبر کنیم. صبر نکنید و منتظر نمانید زیرا زمان مناسب هرگز از راه نمی رسد. از همین جایی که هستید شروع کنید و از ابزاری که در اختیار دارید استفاده نمایید. وقتی دست به کار شديد ابزار بهتری پیدا می کنید.
۹. نداشتن مداومت و پشتکار
اغلب ما آغازگرهای خوبی هستیم اما تمام کننده های خوبی نیستیم. از آن گذشته بسیاری از اشخاص با مشاهده نخستین نشانه های شکست و ناکامی دست از کار می کشند و این در حالی جایگزینی برای مداومت و پشتکار وجود ندارد. کسی که مداومت می کند مشکل را از پیش روی خود برمی دارد.مشکل را خسته می کند تا راه خود را بگیرد و برود،پشتکار و مداومت، شکست و ناکامی را محو می مانع رسیدن به ثروت چیست؟ کند.
۱۰. شخصیت منفی
کسی که با دید منفی به اشخاص و امور نگاه می کند شانسی برای موفقیت ندارد. موفقیت با کاربرد و اعمال قدرت حاصل می شود و قدرت نیز ناشی از تلاشهای تعاونی سایرین است. شخصیت منفی همکاری را جلب نمی کند.
۱۱. کنترل نکردن امیال جنسی
نیروی جنسی محرکی قدرتمند است که اشخاص را به عمل تشویق می کند و از آنجایی که این یکی از قدرتمندترین هیجانات انسانی است باید آن را کنترل نمود و در مسیر درست هدایت کرد.
۱۲.پرداخت نکردن بهای موفقیت
میل به قمار میلیونها نفر را به شکست و نومیدی سوق داده است. شاهد مثال جالب این موقعیت فروپاشی بازار اوراق بهادار وال استریت بود که در جریان آن میلیونها نفر برای ثروتمند شدن دست به قمار زدند و ناکام ماندند.
۱۳. نداشتن عزم راسخ در تصمیم گیری
اشخاص موفق به راحتی تصمیم می گیرند و در تجدیدنظرهایشان تانی به خرج می دهند اشخاصی که در تصمیم گیری کند عمل می کنند و مرتب در تصمیمات خود تجدیدنظر می نمایند اغلب در شمار ناموفق ها هستند. تردید در تصمیم گیری و مسامحه کاری برادران دوقلو هستند. هرجا یکی از آنها وجود داشته باشد، به احتمال زیاد دیگری هم وجود دارد. این زوج را نابود کنید و ندهید که شما را به شکست و ناکامی سوق دهند.
۱۴. انتخاب همسر نامناسب
انتخاب همسر نامناسب یکی از دلایل عمده ناکامی است. ازدواج میان اشخاص ارتباط صمیمانه ایجاد می کند. اگر این ارتباط هماهنگ نباشد امکان شکست زیاد است. از آن گذشته این شکست اغلب باناخشنودی و ناخرسندی همراه است. شکستهای ناشی از ازدواجهای نامناسب همه نشانه های الهام و اشتیاق را در انسان می کشد.
15. احتیاط بیش از اندازه
کسی که به دلیل احتیاط بیش از اندازه دست به کار نمی شود، به اجبار پس مانده ها و باقیمانده های دیگران را نصیب می برد. احتیاط بیش از اندازه به همان اندازه بی احتیاطی بد است. باید در برابر این دو افراط و تفریط ایستاد. زندگی پر از فرصتهای مناسب است.
۱۶. انتخاب همکاران اشتباه
این یکی از دلایل عمده شکست در فعالیتهای اقتصادی است. هنگام ارائه خدمات، شخص باید کارفرمای بسیار مناسبی انتخاب شود. کارفرمایی الهام بخش که از فراست لازم برخوردار باشد. کسی را برای همکاری انتخاب کنید که ارزش همکاری را داشته باشد.
۱۷ . خرافات و تعصب
خرافات نوعی ترس و نشانه جهل و نادانی است. اشخاص موفق چشمان خود را باز نگه می دارند و هراسی به دل راه نمی دهند
18. انتخاب شغل نامناسب
موفق شدن در کاری که آن را دوست ندارید امکان پذیر نیست. مهمترین قدم در ارائه و فروش خدمات شخصی، انتخاب حرفه ای است که بتوانید با تمام وجود به آن بپردازید.
19. فعالیتهای غیر متمرکز
همه کاره و هیچ کاره نمونه ای است که آن را زیاد شنیده ایم. به جای پرداختن به انواع و اقسام فعالیتها، همه تلاش خود را روی یک هدف قطعی متمرکز سازید.
20. خرج کردن بی حساب
ولخرجی و خرج کردن بی حساب شیوه خردمندان نیست. عادت کنید که بخشی از درآمد خود را پس انداز نمایید. داشتن پول در بانک هنگام چانه زنی برای فروش خدمات شخصی به انسان قوت قلب می دهد. بدون داشتن پول و پس انداز شخص مجبور است که هر پیشنهادی را که به او می دهند بپذیرد و به داشتن آن شغل خوشحال باشد.
21. نداشتن دلگرمی
بدون دلگرمی نمی توان دیگران را مجاب کرد. از آن گذشته اشتياق و دلگرمی سرایت می کند و کسی که از آن بهره مند است با استقبال دیگران روبرو می شود.
22. ناشکیبایی
اشخاصی که ذهن بسته دارند به ندرت موفق می شوند. آسیب زننده ترین نوع ناشکیبایی مواردی است که با عقاید متفاوت در زمینه های مذهبی، نژادی و سیاسی رابطه دارد.
23. رعایت نکردن حد اعتدال
مخرب ترین انواع رعایت نکردن حد اعتدال در ارتباط با خوردن، مصرف الکل به مقدار زیاد و افراط در فعالیتهای جنسی است. زیاده روی در هریک از این موارد مانع موفقیت می شود
24. ناتوانی در همکاری با دیگران
خیلیها، از آن جهت که نمی توانند با دیگران همکاری کنند فرصتهای مناسب زندگی خود را از دست می دهند. ناتوانی در همکاری با دیگران مشکلی است که در هیچ حرفه ای قابل قبول نیست.
25. ثروت باد آورده
ممکن است در اثر فوت پدر یا مادر پولدار، فرزندانشان به ثروت قابل ملاحظه ای برسند. این ثروت باد آورده است که آنها آن را با تلاش و زحمت فراهم نکرده اند. ثروت باد آورده اغلب دشمن موفقیت است. ثروتمند شدن سریع اغلب از فقر و تنگدستی خطرناک تر است.
26. نداشتن صداقت
چیزی که بتوان آن را جایگزین صداقت کرد وجود ندارد. ممکن است کسی تحت تأثیر شرایط موقتأ صداقتش را کنار بگذارد. اما کسی که به عمد صداقتش را کنار می گذارد، شانسی ندارد دیر یا زود اعتبار و اشتهارش را از دست می دهد و بعید نیست که در این میان آزادی او برباد رود.
27. نفس پرستی و خود بینی
نفس پرستی و خودبینی چراغهای خطری هستند که دیگران را از نزدیک شدن به ما برحذر می دارند. کبر و نخوت قاتل موفقیت است
28. کارهای حدسی
خیلیها از روی بی تفاوتی یا تنبلی در گردآوری حقایق اهمال می کنند و کارهای خود را براساس حدس و گمان انجام می دهند.
29. نداشتن سرمایه
یکی از دلایل شکستهای تجاری نداشتن سرمایه و تجربه به قدر کافی است.
همین حالا از خودتان بپرسید کدام یک از بهانه ی های بالا مانع شما برای رسیدن به موفقیت شده است؟
آیا پلههای موفقیت مالی را میشناسید؟
موفقیت یک شبه نمیشود، هرکس در شبکههای اجتماعی یا هرجای دیگری ادعا کرد که میتواند یک شبه و یک هفتهای شما را به موفقیت و استقلال مالی برساند، دروغ گفته است…! با خواندن این مقاله، متوجه این موضوع میشوید!
در چند سال گذشته در سمینارهای موفقیت و ثروت از استقلال و موفقیت مالی بسیار صحبت میشود. اما کمتر کسی درباره مراحل قبل از رسیدن به استقلال مالی و بعد از آن، آشناست. به همین منظور در این مقاله شما را با پنج مرحله رسیدن به موفقیت مالی آشنا کنم.
موفقیت مالی چیست؟
هر کدام از ما در زندگی خود فراز و فرودهای زیادی را از نظر مالی تجربه کردهایم. گاهی بدون دغدغه پول خرج میکنیم و گاهی در خرج روزانه خود هم در میمانیم. به قول آن ضربالمثل که میگوید: «گاهی واجبالحج هستیم و گاهی مستحقالخمس!»
طبیعتا ایدهآل همه مردم هم این است که دوست دارند از نظر مالی تامین بوده و دیگر دغدغه پول نداشته باشند. به همین دلیل به دنبال این هستند که مثلا به امنیت مالی یا استقلال مالی برسند. در حالی که عموم افراد به درستی مفهوم این عبارتها را نمی-دانند و از مسیر پیش روی خود تصویر روشنی ندارند.
همین موضوع باعث میشود این افراد در حوزههای مالی سردرگم باشند و این سردرگمی روی تمام ابعاد زندگی آنها تاثیر منفی بگذارد. از این رو به جرات میتوانم بگویم یکی از مهمترین دلایلی که باعث میشود افراد به نتایج مالی دلخواه خود نرسند، این است که تصویر روشنی از مفهوم موفقیت مالی ندارند.
پس اجازه دهید کمی بحث موفقیت مالی را باز کنم. موفقیت مالی یک نقطه مشخص در زندگی شما نیست؛ بلکه مسیری است که شما یا در آن حرکت میکنید یا در آن حرکت نمیکنید. فرقی هم ندارد در چه سطح و توان مالی باشید. ممکن است درآمد شما از فرد دیگری کمتر باشد، اما شما در مسیر موفقیت مالی قرار دارید و او خیر!
تشخیص اینکه آیا در مسیر موفقیت مالی قرار دارید یا خیر، کار سخت و پیچیدهای نیست. فقط کافی است با توجه به توضیحاتی که در ادامه میگویم، وضعیت مالی خود را بررسی کرده و به دو پرسش زیر به روشنی پاسخ دهید:
- من در کدام پله موفقیت مالی قرار دارم؟
- آیا برای رفتن به پله بعدی برنامه مشخصی دارم؟
نوع پاسخ شما به این دو پرسش به خوبی گویای این مسئله است که آیا شما در مسیر موفقیت مالی قرار دارید یا خیر؟
پلکان موفقیت مالی
موفقیت مالی یک مسیر پلکانی است که پنج پله یا مرحله داشته و هر پله ویژگیهای خاصی دارد. برای آنکه بتوانید به پرسش اولی که مطرح کردم، به درستی پاسخ دهید، شما را با ویژگیهای هر پله آشنا میکنم:
پله اول: امنیت مالی
اگر شما میتوانید نیازهای اولیه خود مانند خوراک، پوشاک، مسکن و مسائل درمانی ساده را بدون کارکردن تامین کنید، به امنیت مالی رسیدهاید.
پله دوم: قدرت مالی
اگر توان مالی شما به اندازهای است که میتوانید بدون دغدغه بخشی از درآمد خود را برای لذت و تفریحهای ساده هزینه کنید. شما حداقل 50 درصد این پول را بدون اینکه کار کنید، از طریق درآمد غیر فعال (مانند سود بانکی) به دست میآورید.
پله سوم: استقلال مالی
اگر توان مالی و پسانداز شما به حدی است که میتوانید پول خود را سرمایهگذاری کرده و درآمد کسب کند. بدون آنکه لازم باشد در قبال آن کار کنید، شما به استقلال مالی رسیدهاید. به عبارتی حتی اگر کار نکنید، هزینه بسیاری از نیازهای اولیه و تفریحات ساده شما به راحتی از محل سرمایهگذاریهایی که انجام دادهاید تامین میشود.
پله چهارم: آزادی مالی
با قرار گرفتن در پله آزادی مالی، موتور پولسازی شما به گونهای فعال است که میتوانید آزادانه و با کمترین دغدغه مالی به اهداف و آرزوهایی که دوست دارید، برسید. به عبارتی شما مالک کسب و کارهایی است که بدون آنکه بخواهید آنها را مستقیما مدیریت کنید و درگیرشان شوید، از آنها درآمد کسب میکنید.
پله پنجم: حاکمیت مالی
در پله آخر موفقیت مالی میتوان گفت شما حاکم پول شده و این پول است که در خدمت اهداف و آرزوهای شما قرار دارد. هر آنچه را بخواهید، میتوانید به دست مانع رسیدن به ثروت چیست؟ بیاورید و براساس قوانینی که وضع میکنید، به زندگی ادامه میدهید.
با رسیدن به پله حاکمیت مالی، به نوعی شما بخشی از اقتصاد جامعه محسوب میشوید. باید بگویم در هر جامعهای تعداد انگشتشماری از افراد به چنین مرحلهای میرسند. بیل گیتس، بنیانگذار شرکت مایکروسافت یکی از افرادی است که در مسیر موفقیت به مرحله حاکمیت مالی رسیده است.
شما در کدام پله موفقیت مالی ایستادهاید؟
اگر به توضیحاتی که درباره پلههای موفقیت مالی ارائه کردم، دقت کنید متوجه میشوید که در مسیر موفقیت مالی باید پلههای آن را یک به یک طی کرد و نمیتوان ناگهان از پله اول به پله سوم رسید.
زیرا منطقی نیست فردی به نیازهای اولیه خود محتاج باشد و در عین حال بدون دغدغه مالی چند میلیون تومان سرمایهگذاری کند.
حال از شما میخواهم بررسی کنید که در کدام پله موفقیت مالی قرار دارید؟ شما با تشخیص جایگاه خود گام اول را برای ورود به مسیر موفقیت برداشتهاید.
اما شاید برخی از شما بگویید ما حتی در پله اول هم نیستیم! راستش این را میتوان هم یک خبر بد دانست و هم یک خبر خوب؛
خبر بد اینکه متاسفانه بخش زیادی از افراد جامعه هنوز روی پله اول نیستند و به همین دلیل مجبورند هر روز چندین ساعت کار به سختی کار کنند و به عبارتی اگر یک روز کار نکنند، درآمدی نداشته و برای تامین نیازهای اولیه خود با مشکل روبرو میشوند.
خبر خوب اینکه اگر شما برای قرار گرفتن در پله اول برنامه مشخصی داشته باشید، به این معنی است که شما در مسیر موفقیت مالی قرار گرفتهاید؛ منتها نقطه شروع شما، پله صفرم است.
و خبر خوبتر اینکه حرکت از پله صفرم به پله اول که همان امنیت مالی است، فرآیند سخت و بسیار پیچیدهای نیست و با یک برنامهریزی مالی درست و تقویت هوش مالی خود میتوانید در زمان کوتاهی روی پله اول قرار بگیرید.
پنج مانع مهم در مسیر موفقیت مالی
به نظر میرسد قرار گرفتن در مسیر موفقیت مالی کار چندان پیچیدهای نباشد. چه بسا شما همین الان که در حال خواندن این مقاله هستید، در این مسیر قرار داشته باشید. اما مساله مهمتر نگهداشتن خود در مسیر موفقیت مالی است.
یکی از اتفاقاتی که باعث میشود ما در مسیر موفقیت مالی از جاده اصلی منحرف شده و حتی از این مسیر خارج شویم، برخورد با موانع این مسیر است. این موانع که اغلب آنها موانع ذهنی هستند، گاهی حتی نمیگذارد وارد مسیر موفقیت مالی شویم.
به همین دلیل در ادامه شما را با پنج مانع مهم در مسیر موفقیت مالی آشنا میکنم:
مانع اول: ترس
افرادی با تفکر فقیرانه با مانعی به نام «ترسِ از دستدادن پول» مواجه هستند. به عبارت بهتر این افراد از سرمایهگذاری میترسند و بیم آن را دارند که پول خود را از دست بدهند. این افراد اهل ریسک نیستند. در حالی که به قول مارک زاکربرگ موسس فیسبوک، در اوضاع کنونی دنیا: «بزرگترین ریسک این است که افراد ریسک نکنند!»
در مورد ترس، این مقاله را مطالعه کنید: ترس در بازارهای مالی، مانع یا منبع بزرگ انرژی؟
مانع دوم: بدبینی
بدبینی باعث میشود افراد در مشاوره و نظرسنجیهای خود به سراغ افراد غیرمتخصص بروند و نسبت به افراد متخصص شک و بدبینی دارند. در نتیجه به حرف آنها گوش نمیکنند و بر اساس نظرات افرادی که قبلا به آنها عادت کردهاند، تصمیم میگیرند؛ بنابراین از آن سود زیاد باز میمانند.
در واقع یکی از موانعی که سد راه افراد برای رسیدن به اهداف مالی میشود، همین بدبینی به متخصصین است. به قول رابرت کیوساکی: «بدبینها هرگز برنده نمیشوند!»
مانع سوم: تنبلی
اغلب افراد شاغل، تنبلترین مردم دنیا هستند. این افراد به بهانههای مختلف از انجام برخی کارها فرار میکنند تا بگویند: «سرمان خیلی شلوغ است و وقت یادگیری و سرمایهگذاری جدید نداریم.» از این دست افراد در جامعه ما به وفور پیدا میشوند. «سرم شلوغ است» بهانه کلیشهای است که افراد با ذهن فقیر میآورند تا سراغ روشهای جدید نروند.
مانع چهارم: عادت
همه ما به نوع خاصی از زندگی عادت کردهایم و این نوع خاص از زندگی به صورت ناخودآگاه بوده است. اکنون که شما این مطالب را میخوانید، آگاهانه میخواهید به سمت موفقیت حرکت کنید و به چیزی که لایق آن هستید، دست پیدا کنید. اما عادات شما در سطح ناخودآگاه شماست و به نظر میرسد هنوز موفقیت برایتان عادت نشده است!
اینکه اشتیاق، پیگیری و رفتار را به عادت تبدیل کنید، خیلی مهم است. باید بدانید ما متاسفانه تحت تاثیر جامعه، افراد نزدیک و محیط آموزشی خودمان، به عاداتی رسیدهایم که نتیجهاش چیزی است که حالا شدهایم. اگر شما میخواهید از چیزی که الان هستید به چیزی که لیاقت آن را دارید برسید، باید عادات بد خود را تغییر بدهید. اگر اینها تغییر کنند شما میتوانید نتیجههای متفاوتی را از آن کسب کنید.
مانع پنجم: تکبر
رابرت کیوساکی در کتاب پدر پولدار؛ پدر بیپول میگوید: «اگر ترس یا آرزو را برای پولدارشدن مهار نکنید، فقط یک وعده با ارزش بالا خواهید بود.»
این جمله به این معناست که در مسیر موفقیت، باید ابتدا ترس از دستدادن پول و آرزوی یک شبه پولدارشدن را از بین ببرید و مهار کنید. در غیر اینصورت وقتی در یک موج صعودی و نزولی خاصی از کسب درآمد بیفتید و در آن موج سود کلانی به دست بیاورید، عملا به تحلیلگری پرمدعا تبدیل میشوید که میتوان گفت شانسی پولدار شدهاید!
معرفی یک کتاب خوب در زمینه موفقیت مالی
کتاب پدر پولدار؛ پدر بیپول نوشته رابرت کیوساکی یکی از کتابهای بسیار مفید و کاربردی در زمینه موفقیت مالی است که پیشنهاد میکنم اگر هنوز این کتاب را مطالعه نکردهاید، در اولین فرصت آن را تهیه کنید.
در این کتاب رابرت کیوساکی از روش زندگی افراد پولدار و افراد فقیر صحبت میکند. نویسنده در کتاب پدر پولدار؛ پدر بیپول تاثیر طرز تفکر بر موفقیت و کسب ثروت را بررسی میکند.
کیوساکی اعتقاد دارد آنچه باعث میشود فردی به موفقیت و ثروت برسد، مجموعهای از تفکرات و روشهایی است که او در دوران زندگیاش به کار میگیرد. به عبارتی ثروتمند «زاده» نمیشود؛ بلکه «ساخته» میشود.
من این کتاب را سالها پیش مطالعه کردم و در بهار سال ۱۳۹۷ تصمیم گرفتم با توجه به تجربیاتی که طی سالها فعالیت اقتصادی در کشور در حوزههای مختلف اعم از مسکن، بورس، بازار سکه، ارز و غیره داشتهام، حاشیهای بر این کتاب ارزشمند بنویسم.
از این رو اگر کتاب پدر پولدار؛ پدر بیپول را نخواندهاید، خواندن این حاشیه میتواند به شما پیشزمینه بسیار خوبی برای درک بهتر مفاهیم مطرحشده در این کتاب ارائه دهد.
اگر هم کتاب پدر پولدار؛ پدر بیپول را خوانده باشید، خواندن حاشیهای که بر آن نوشتهام به شما کمک میکند تا به راهکارهای عملی و کاربردی برای پیادهسازی آموزشهای ارزشمند این کتاب برای رسیدن به ثروت و موفقیت دست پیدا کنید.
به همین دلیل به شما پیشنهاد میکنم همین حالا روی لینک زیر کلیک کرده و کتاب الکترونیکی «حاشیهای بر کتاب پدر پولدار؛ پدر بیپول» را به رایگان دانلود کنید.
رایگان آموزش ببین، رایگان تحلیل سکه و دلار و ارز دیجیتال ببین!
در دورهمی مجازی کافه پول که هر یکشنبه برگزار میشود و تا به حال صدها نفر در آن شرکت کردهاند، ثبت نام کنید. هم آموزشهای درجه یک مالی ببینید و هم به رایگان، تحلیل سکه و دلار و طلا را ببینید و سرمایه گذاری کنید!
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
درباره عبدالحکیم بایی
من عبدالحکیم بایی تحلیلگر و معاملهگر بازارهای مالی هستم و در این سایت در تلاشم تا با ارائه آموزشها و تحلیلهایی بهروز و کاربردی در زمینه سرمایهگذاری، مدیریت و رشد مالی به شما کمک کنم تا درآمد خود را افزایش داده و در مسیر رسیدن به موفقیت و ثروتآفرینی قرار بگیرید.
ارتباط با من
(واتساپ و تلگرام)
ما را در رسانههای اجتماعی دنبال کنید!
دسترسی سریع
لینکهای مفید
از اینکه با بازنشر مطالب سایت عبدالحکیم بائی با ذکر منبع به ترویج فرهنگ سرمایهگذاری و دانش مالی کمک میکنید، از شما سپاسگزارم.
راز جذب پول و شناخت ثروت برای ورود به جریان فراوانی
مکان شما: خانه 1 / دانلودهای رایگان 2 / مطالب آموزشی سید سعید تقویزاده 3 / قوانین ثروت 4 / راز جذب پول و شناخت ثروت برای ورود به جریان فراوانی.
راز جذب پول و ثروت همواره برای مردم یک سوال مهم بوده و همیشه افراد زیادی از راههای عجیب و غریب و گاها خطرناک خواسته اند به پول و ثروت برسند. ولی خب از آنجائیکه ما در دنیایی زندگی میکنیم که کوچکترین ذره ها هم از روی قوانین و قواعد حرکت می کنند، نمی توانیم انتظار داشته باشیم همینطور شانسی کسی پولدار یا فقیر شود. در واقع راز جذب پول و ثروت در فهم و یادگیری قوانین حاکم بر این جهان است و همچنین شناخت ثروت. و واقعا عده کمی هستند که به اینصورت و کاملا همراه با فهم و شناخت وارد جریان ثروت و فراوانی می شوند که صدالبته ثروت این دسته بسیار مستحکم و پایدار است.
شما به پول و ثروت نمی رسید چون اصلا نمی دانید واقعا پول چیست
اگر ما واقعا بدانیم دنبال چه چیزی هستیم قطعا آن را پیدا خواهیم کرد. ولی اگر شناخت خوبی از آنچه که به دنبالش هستیم نداشته باشیم کاملا واضح است که پیدایش نکنیم. حتی اگر آن جلوی چشمان ما هم باشد به آن شک میکنیم که شاید این نباشد و رهایش میکنیم و باز به جستجوی بیهوده خود ادامه می دهیم. آیا می دانستید مانع و مشکل بسیاری از مردم هم در پیدا نکردن راز جذب پول و ثروت همین است؟ این که آنها ضعف در شناخت ثروت و پول را دارند و واقعا نمی دانند آنچه که به دنبالش هستند چیست.
اگر بپرسید پول چیست معمولا به شما می گویند پول این اسکناسهاست، یا پول آن عددی است که در حساب بانکی نشان داده می شود و مواردی از این دست. درحالیکه اینها همگی ظاهر پول هستند. اینها خود واقعی پول و ثروت نیستند. مثلا اسکناس جعلی هم کاملا شبیه اسکناس واقعی است ولی چرا اثر پول واقعی را ندارد؟ در واقع کسانی که به دنبال اسکناس یا بالا بردن عدد حساب بانکی خود می روند و از محتوا و مفهوم واقعی پول و ثروت غافل هستند هرگز ثروتمند واقعی نخواهند شد.
راز جذب پول و ارتباط مستقیم آن با شناخت ثروت و پول
اگر میخواهید ثروتمند شوید و به راز جذب پول برسید میبایست پول را خوب بشناسید و بدانید به دنبال چه چیزی قرار است بروید. در واقع پول فقط یک نماینده است. نماینده ای از انرژی. انرژی چیست؟ انرژی تولید حرکت می کند و تاثیر ایجاد می کند. حالا برسیم به سوال اصلی که واقعا محتوای پول چیست و داشتن پول چه تاثیری در زندگی می گذارد و چه تفاوتهایی ایجاد می کند؟ این سوالی است که شما باید به آن فکر کنید و به پاسخ آن قبل از اینکه ادامه مطلب را بخوانید برسید.
توصیه ما این است که همینجا به این سوال پاسخ دهید و برای خود روشن کنید پولی که به احتمال زیاد در بیشتر زندگی خود به دنبالش بوده اید واقعا چیست؟ اسکناسها و عدد حساب بانکی نماینده چه نوع انرژی و حالتی هستند؟ چون آن انرژی و حالت خود واقعی پول است، نه آن اسکناسها و عدد حساب بانکی. بنابراین برای روشن شدن این موضوع به این سوال پاسخ دهید: اگر همین الان مقدار پول و ثروت دلخواه من از راه درست و سالم وارد زندگی من میشد چه تغییراتی در من و زندگی من ایجاد میکرد؟ ( لطفا زمان بگذارید و حداقل ۱۰ مورد اساسی را برای خود بنویسید )
نگاهی درست به تاثیرهای پول در زندگی باعث برملا شدن راز جذب پول میشود
فارغ از نگاه اشتباه و ناقص عموم مردم به پول و ثروت که باعث میشود بیشتر اوقات در کمبود زندگی کنند در بخش پایین محتوای حقیقی پول آورده شده. همانی که آن اسکناسها و حساب بانکی فقط نماینده اش هستند، همان انرژی و حالتی که جوهره اصلی پول و ثروت است و باید به دنبال آنها بود تا به ثروت رسید که در بخشهای بعدی بیشتر توضیح داده خواهد شد.
لطفا دقت داشته باشید از همه چیز در دنیا جفت آفریده شده و نقطه مقابلش هم وجود دارد، پول هم به همین صورت است و ما منظورمان از ویژگیهای ذکر شده در بخش پایین آن پول و ثروت سالم و خوب است.
- پول و ثروت به ما حس و حال خوب میدهد.
- پول و ثروت باعث احساس ارزشمندی، بزرگی و اعتماد به نفس میشود.
- پول و ثروت باعث ایجاد امنیت و آرامش میشود.
- پول و ثروت باعث ایجاد قدرت می شود.
- پول باعث ایجاد احساس سپاسگزاری از خداوند میشود.
- پول و ثروت به ما شور و شوق و حرکت می دهد و ما را از حالت سنگینی و تنبلی جدا می کند.
- پول و ثروت باعث حل شدن مسائل و مشکلات می شود.
- پول و ثروت باعث کمک به خود و دیگران میشود.
- پول و ثروت نگاه و توجه ما را از فقر و کمبودها جدا می کند.
- پول و ثروت ما را بیشتر به سمت افراد ثروتمند و قدرتمند می کشاند.
- پول و ثروت باعث میشود سرمان را بالا بگیریم و خیلی صاف و محکم راه برویم.
- پول و ثروت باعث می شود حس نیاز و توقع به دیگران نداشته باشیم و برعکس به دنبال موقعیت مناسب برای کمک کردن باشیم.
- پول و ثروت باعث میشود ثروتهای بیشتر را ببینیم و اینطور باور کنیم که چقدر در دنیای ما فراوانی وجود دارد.
- پول و ثروت باعث میشود زندگی و بدن سالمی داشته باشیم.
- پول و ثروت باعث میشود زیبایی و نظم را در خودمان و اطرافمان ایجاد کنیم.
- پول و ثروت تا حدود خیلی زیادی ترسها را نابود میکند.
- پول و ثروت ارتباطهای خوبی را با دیگران برای ما ایجاد می کند.
- پول و ثروت باعث مانع رسیدن به ثروت چیست؟ میشود صبح با حس و حال خوب و خیلی زود از خواب بیدار شویم و مشتاق تجربه های زیبای آن روز باشیم.
- پول و ثروت باعث نزدیکتر شدن آن چیزهایی به ما میشود که دوستشان داریم.
- پول و ثروت باعث میشود به فکر خلق کردن و ساختن چیزهایی باشیم که میخواهیم و این کار را انجام دهیم.
قانون جذب و راز جذب پول و ثروت
نکته طلایی و راز جذب پول و ثروت در فهم این جمله است: هرآنچه که پول و ثروت در زندگی تولید و ایجاد میکند همانها هم پول و ثروت را تولید میکنند. به عنوان مثال وقتی پول و ثروت باعث حس شادی و سپاسگزاری میشود، حس شادی و سپاسگزاری هم باعث جذب پول و ثروت میشود. اگر پول و ثروت باعث از بین رفتن ترس و ایجاد حس قدرت می شود، حس قدرت و بزرگتر از ترس بودن هم تولید ثروت و پول می کند. دوست عزیز این همان راز جذب پول و ثروت است. ما باید نگاه کنیم محتوای پول چیست و بعد به دنبال آن برویم. نه آن اسکناسهایی که نماینده این حالات و انرژی هستند. اگر واقعا به دنبال ماهیت اصلی ثروت برویم آن اسکناسها خود به خود خواهند آمد.
قانون جذب به سادگی می گوید مشابه مشابه خود را به سمتش می کشاند و متفاوتها از همدیگر دور میشوند. حالا با این قانون به پول نگاه کنید، آیا شما شبیه پول و ثروت هستید که جذب شما شود یا اینکه متفاوت هستید؟ آیا اعتماد به نفس دارید؟ آیا فراوانی را میبینید یا محدودیتها را؟ آیا به فقر بی توجه هستید؟ آیا احساس ارزشمندی می کنید؟ آیا به سمت انسانهای ثروتمند جذب میشوید و آنها را دوست دارید؟ و…
انسانهای فقیر همیشه در ظاهر به دنبال پول هستند ولی در عمل دقیقا مخالف ماهیت پول را دنبال میکنند
با فرمولی که در این بخش تشریح شد خودتان میتوانید ببینید که چرا افراد فقیر همواره در هر شرایطی باز هم فقیر میمانند. آنها راز جذب پول و ثروت را نمی دانند. آنها همواره از روی عادتهایشان دقیقا آن چیزی را دنبال می کنند که مخالف ثروت و پول است. مثلا وقتی شما مدام در حال گله و شکایت کردن هستید (کاری که افراد فقیر مدام انجام میدهند) هر چقدر هم به دنبال پول و ثروت باشید آن را نخواهید داشت و از دست شما فراری میشود. حالا به ۲۰ مورد بالا نگاه کنید و خودتان خود را تجزیه و تحلیل کنید تا بدانید در مدار ثروت هستید یا فقر.
برای درک بهتر راز جذب پول و ثروت ویدئوی آموزشی زیر را تماشا کنید.
10 راز قانون جذب کائنات که باید بدانید !؟
کائنات به عنوان چیزی که امروزه توجه بسیاری از افراد را جلب کردهاند، تاثیر بسیاری در آینده و سرنوشت میگذارند. این واژه شاید هنگام شنیدن برای اولین بار، شبیه به چیزی در کهکشانها باشد، اما در واقع کائنات نیروهایی هستند که در جهان وجود دارند و بسیاری از اتفاقات را کنترل میکنند. اگر شما هم به دنبال آشنایی هر چه بیشتر با این کلمه و تاثیر آن بر زندگی خود هستید، میتوانید در ادامه این مقاله با ما همراه باشید تا اطلاعات بیشتری در مورد راز قانون جذب کائنات کسب کنید.
۵ راز قانون جذب کائنات:
هر کاری دارای راز و رمزهایی است که افراد باید با آگاهی از آنها اقدام به انجام آن کار کنند تا به نتیجه دلخواه خود برسند. در قانون جذب هم رازهایی وجود دارد که معمولا توسط افراد گفته نمیشوند اما تاثیر بسیاری در باور و نوع فکر کردن شما دارند. این اسرار به شما کمک میکنند تا درک بهتری از این موضوع پیدا کنید و با آگاهی و اطلاعات کامل به انجام قانون جذب بپردازید.
هیچ کاری بدون داشتن اطلاعات و آگاهی از جوانب امکان پذیر نیست و مانند آب در هاون کوبیدن میماند. کسی که آگاهی لازم را ندارد، ممکن است در روند انجام قانون جذب خطا کرده و به اشتباه امواج منفی به کائنات ارسال کرده و موجب رخ دادن اتفاقات منفی و ناخوشایند شود.
با توجه به همین مسئله و میزان اهمیتی که قانون جذب و انجام درست آن دارد، افراد تلاش میکنند که اطلاعات درستی که برای انجام این کار است را مخفی نگاه دارند. اما در این مقاله ما به توضیح نحوه درست انجام مانع رسیدن به ثروت چیست؟ قانون جذب و چگونگی افکار صحبت خواهیم کرد و اطلاعات کامل را در اختیار شما قرار خواهیم داد.حتما قبل از مطالعه این نوشته، مقاله کائنات چیست را مطالعه کنید.
۱) قانون جذب همیشه در حال عمل کردن است
اولین راز قانون جذب کائنات، جریان دائمی این قانون در طول زندگی شما است که هرگز متوقف نمیشود. با آگاهی از این مسئله میتوانید احتیاط بیشتری در افکار خود بخرج دهید. گاها افراد نمیتوانند چنین قانونی را باور کنند و اعتقاد دارند که تقدیر چیزی است که از پیش برای آنها فرستاده شده و هیچ فکر و ارادهای نمیتواند تقدیر را تغییر دهد و با توجه به این سبک فکری که دارند، امید و روحیه خود را از دست میدهند.
اما لازم به ذکر است که بسیاری از اتفاقاتی که در زندگی رخ میدهند، همگی حاصل افکار یا اعمال شما هستند که به وسیله کائنات و قانون جذب ایجاد میشوند. کسی که نسبت به این مسئله آگاهی داشته باشد، بیشتر مراقب طرز تفکر خود میشود تا بتواند به شیوه بهتری آینده خود را به وجود آورد. این قانون واکنشی در مقابل افکار است و آنها را به سمت شما جذب میکند.
بنابراین باید روی افکار خود تمرکز کرده و بتوانید کنترل آنها را در دست بگیرید تا مانع نفوذ افکار و در نتیجه اتفاقات منفی در زندگی خود شوید. این افکار قدرت زیادی دارند و با همین نیرو، امواج مثبت یا منفی را به کائنات فرستاده و سبب جذب اتفاقات به سمت شما میشوند. یعنی امکان خاموشی و از کار افتادگی برای این قانون تعریف نشده و شما نمیتوانید عملی شدن یا نشد افکار خود را کنترل کنید و مانع یا عامل قطعی این روند باشید.
منظور از عدم توانایی شما در کنترل، این نیست که شما نقشی در اینکار ندارید! چرا نقش دارید، اما این نقش تنها در تفکرات و تصورات شما است نه در از کار انداختن قانون جذب. با توجه به این مسئله همه ما عامل اتفاقاتی هستیم که برای رخ میدهند اما نمیتوانیم چرخه این رخدادها را متوقف کنیم. این موضوع که قانون جذب همیشه در حال عمل کردن است، دقیقا به همین توضيحات اشاره دارد.
۲) جذبه ناخواسته ها به صورت تصادفی
دومین راز قانون جذب کائنات، اتفاقاتی است که ناخواسته رخ میدهند. این اتفاقات بدون قصد توسط خود شما به حقیقت میپیوندند، در واقع ناخواسته بودن دلیل بر این نیست که شما عامل آن اتفاق نباشید. گاها به سبب دغدغهها و مشکلات زیاد، افراد دچار استرس و اضطراب میشوند و نمیتوانند این احساس خود را کنترل کنند، در چنین حالتی است که روحیات و احساسات شما بدون توجه به افکار و تلاشهای شما، امواج منفی ارسال کرده و سبب جذب اتفاقاتی ناخوشایند میشوند.
از آنجایی که این اتفاقات به صورت خودآگاه و به وسیله افکار رخ نمیدهند، در توصیفشان از واژه ناخواسته استفاده میشود. در حقیقت شما نمیخواهید اتفاق بد و ناخوشایندی را به سمت خود جذب کنید، اما دلشورهها و نگرانیهایی که دارید، باعث این رخداد میشوند. این نگرانیها معمولا در مسیر هدف قرار دارند و مشکلاتی را که مانع رسیدن به خواستهها میشوند را پوشش میدهند.
با توجه به این مسئله نباید افکار خود را متمرکز به روش و چگونگی به حقیقت پیوستن یک رخداد مثبت سوق دهید! بلکه باید تنها مقصد مورد نظرتان را در ذهن خود پرورش دهید و فقط و فقط به آن فکر کنید. در این قانون میگوید که منظور شما ممکن است متفاوت و برای پیامدی مثبت و مفید در زندگی شما باشد اما به خاطر دلنگرانیها و مشغلاتی که سبب اضطراب و استرس در شما میشود، امواج و ارتعاشات منفی به کائنات میفرستید و مانع جذب رخدادهای خوب میشود.
در این حالا اگر چه خواسته قلبی شما متفاوت است، ولی اتفاقات با عوامل دیگر رخ میدهند. برای اینکه از این شکل اتفاقات جلوگیری شود، باید همانطور که گفته شد، روی ذهن و حواص خود تمرکز کرده و با استفاده از کارهایی که سبب آرامش روح و روانتان میشود، مانند مراقبه کردن، کنترل احساسات و عواطف خود را در دست بگیرید و آنها را با توجه به شرایط به کار گیرید.
در این صورت میتوانید آرامش خود را در شرایط گوناگون و استرس زا حفظ کرده و مانع اتفاقات ناخوشایند ناشی از عدم توانایی در کنترل درست احساسات خود شوید.
۳) آن چیزی را که می خواهید رها کنید
سومین راز قانون جذب کائنات این است که از خودتان حرکتی نشان بدهید و اینگونه نباشد که دائما اصرار بورزید و انتظار تحقق داشته باشید. مهم این است که باور کنید کائنات به افکار شما توجه میکنند و با توجه به این مسئله توجه آنها را به سمت مقصد نهائی و هدف جلب کنید. قطعا کائنات خود آگاه به این روند بوده و میداند چه مسیری را برای رسیدن شما به هدف مد نظرتان انتخاب کنند که نتیجه بخش باشد.
در این صورت میتوانید مقصد را پیدا کرده و به خواسته خود برسید. این اصل را فراموش نکنید که باید باور قلبی نسبت به اینکه مقصد در انتظار شما است داشته باشید و به گونهای نباشد که شک به دل خود راه دهید و دائم خود را قضاوت کنید. گاها افراد خود را شایسته آنچه دوست دارند و میخواهند کسب کنند، نمیدانند.
مدام این کلمات را با خود تکرار میکنند که من نمیتوانم، این کار من نیست، من شایستگی چنین اتفاقی را ندارم، اگر نشود چه، شاید قسمت من نباشد و… همه این کلمات به تنهایی نیروها و ارتعاشات بسیار منفی را از خود ساتع میکنند و نه تنها کائنات را تحت تاثیر منفی خود قرار میدهند، بلکه روحیه خود فرد را تضعیف کرده و دچار این باور میشوند که خودشان به تنهایی شایستگی و لیاقت اتفاقات خوب و اهداف بالا را ندارند.
این روحیه باعث از بین رفتن روحیه بلند پروازی و رویا پردازی در افراد شده و از پیشرفت آنها جلوگیری میکند. این روحیه جاهطلبی است که سبب رشد و قرار گرفتن در مراتب بالا میشود، که اگر از بین برود و یا کاهش یابد، دیگر نمیتواند سبب فرصت پروری شود و شما را به مراحل بالاتری ارتقا دهد.
بنابراین نباید به قدری خود را محتاج یک اتفاق بدانید و چنان آن را بچسبید که گویا قرار نیست به آن برسید. باید نسبت به خواسته خود مطمئن باشید و با شک نسبت به آن عمل نکنید تا این شک تردید شما را به وسواس فکری وادارد و باعث شوید نتوانید افکار خود را رها کنید و دائم اصراری حاوی شک داشته باشید گویا که قرار نیست به هدف خود برسید. این طرز فکر اصلا اتفاق خوبی نیست و میتواند پیامدهای منفی بسیاری برای شما داشته باشد. این پیامدها خود مانعی برای رسیدن به هدف و جذب اتفاقات خوب است.
۴) مشخص کردن هدف و خواستههایتان
راز چهارم در مسیر قانون جذب کائنات، این است که هدف و انتخاب مشخص داشته باشید. یعنی از انتخاب و تصمیمی که برای آینده خود دارید، کاملا مطمئن باشید و آن را دائما تغییر ندهید. اهداف در سنین مختلف بر اساس احساسات تغییر میکنند و این تغییرات گاها به قدری زیاد هستند که مسیر اهداف به کل تغییر میکنند. این اتفاق معمولا در انتخاب اهداف بلند مدت شکل گرفته و تغییرات کاملا محسوس هستند.
دیدگاه شما