الگوی کندل چکش در تحلیل تکنیکال
الگوی کندل چکش در تحلیل تکنیکال، از جمله ابزارها یا علامتهایی که میتوان برای خرید یا فروش سهام روی آن حساب کرد. اگر چه الگوی کندل چکش به تنهایی نمیتواند راهنمای کاملی برای خرید و فروش به موقع سهام باشد اما به نوبه خود میتواند کمک بزرگی برای خرید و فروش مناسب سهام باشد. اما اگر به تازگی وارد دنیای بورس و سرمایهگذاری شده باشید قطعاً با الگوی کندل چکش آشنا نیستید. اگر دوست دارید که در مورد الگوهای تک کندلی بیشتر بدانید با کارشناسان ما در این زمینه همراه باشید .
کندل چیست؟
عبارت کندل استیک به انگلیسی به معنای شمعدان است که برای شناسایی قیمت بازار و همچنین شتاب قیمتی در بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیرد. شاید برایتان جالب باشد که بدانید برنج فروشهای ژاپنی اولین کسانی بودند که از این کندلها برای شناسایی بازارهای مالی استفاده کردند. در تعریف کندل میتوان گفت که نموداری قیمتی است که به وسیله آن میتوان قیمتهای پایین، بالا، باز و بسته شدن اوراق بهادار را در یک دوره زمانی مشخص بیان کرد . به عبارت دیگر، زمانی میتوان از این نوع نمودار استفاده کرد که تغییرات قیمت سهم، روند مشخصی داشته باشد. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط مقاومت و تفاوت بین واگرایی و تثبیت حمایت مورد توجه قرار میگیرند. در واقع با در نظر گرفتن الگوهای کندل استیک به راحتی میتوان زمان و قیمتهای مناسب برای خرید سهام را تشخیص داد .
البته این در حالی است که الگوهای کندل استیک برای قیمتهای خروج از سهم اصلاً عملکرد خوبی ندارند. در واقع این نمودارها بیانگر تصویر هیجانات و احساسات سرمایهگذاران در بازار هستند که تحلیلگران تکنیکی بازار سهام از طریق بررسی و تحلیل آنها میتوانند زمان مناسب خرید و فروش سهام را مشخص کنند. به همین دلیل است که الگوهای کندل استیکها، تکنیکی بسیار مناسب و کاربردی برای ارزیابی داراییهایی مانند معاملات فارکس، سهام، و معاملات آتی شمرده میشوند .
اجزای نمودار کندل استیک چگونه است؟
کندل استیکها از دو قسمت اصلی بدنه و سایه تشکیل میشوند:
- بدنه اصلی کندل که نشانگر قیمت آغازی و پایان معامله است.
- بخش سایه که شامل دو خط است و خط بالایی به سایه بالایی و خط پایینی به سایه پایینی معروف است .
دامنه نوسانات سهم در دورههای زمانی معاملات توسط سایهها مشخص میشود. در واقع اگر قیمت باز شدن کندل کمتر از قیمت بسته شدن آن باشد یا به عبارت دیگر با افزایش قیمت همراه شده باشد، کندل تو خالی و به رنگ سفید و یا سبز است .
اگر قیمت باز تفاوت بین واگرایی و تثبیت شدن کندل بیشتر از قیمت بسته شدن باشد، کندل آن تو پر و با رنگهای مشکی یا قرمز دیده میشود. به قسمتی از کندل که خارج از محدوده قیمتهای باز و بسته شدن قرار میگیرد، سایه ( shadow ( گفته میشود .
الگوی کندل چکش (کندل همر) چیست؟
یکی از الگوهای بسیار کاربردی کندلی، کندل چکش hammer) ) است. این الگو، الگویی تک کندلی است که بیانگر وجود ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران است. هنگامی که الگوهای کندلی در نمودارها شکل میگیرد، نشاندهنده بازگشت روند قبلی بازار است. الگوی کندل چکش در نمودارها، الگوی صعودی برگشتی است که در طول روند نزولی نمودار شکل میگیرد. این الگو از این جهت با نام الگوی چکش نامگذاری شده است که نشان میدهد بازار در حال چکش کاری است. در واقع هنگامی که قیمتها روند نزولی دارد الگوهای چکشی نشان میدهند که قیمتها نزدیک به کف هستند .
در واقع کندلها یک نوع نمودار قیمتی هستند که با کمک آنها میتوان قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شدن یک اوراق بهادار در یک دوره زمانی مشخص را نشان داد .
توصیف ظاهری کندل چکش ( hammer)
شکل ظاهری این کندل همانطور که از نامش پیداست دقیقاً مانند چکش است. در واقع این الگو، بدنهای کوچک در بالا و سایهای بلند در زیر بدنه دارد. سایه پایینی معمولاً بایستی حداقل 2 برابر بدنه باشد. اگر شکل ظاهری چکش را در نظر بگیریم دقیقاً میتوان تصور کرد که الگوی کندل چکش، دسته (بدنهای) بلند با سری کوچک دارد. کندل چکش در رنگهای سفید (سبز) یا سیاه نمودار میشود که رنگ این کندل در این الگو مهم نبوده و فقط اندازه بدنه نسبت به سایه و محل تشکیل آن مهم است .
در واقع این الگو، 3 ویژگی اصلی دارد که عبارتند از :
- بدنه: قسمت بالایی الگو که بدنه کندل را تشکیل میدهد.
- سایه پایینی: این سایه دو سه برابر اندازه بدنه است.
- سایه بالایی: این سایه خیلی کوتاه است و ممکن است الگو، سایه بالایی نداشته باشد.
مفهوم کندل چکش در نمودارها چیست؟
به طور کلی هنگامی که الگوی چکش در نمودارها شکل میگیرد به معنای این است که قدرت فروشندگان در بازار کاهش پیدا کرده است. در واقع آنها تلاش کردهاند که قیمتها را پایین بیاورند اما در آخر نتوانستهاند قدرت خریداران را کاهش دهند و بر آنها غلبه کنند. هرچه سایه کندل چکش بلندتر باشد، نشاندهنده این است که حجم معاملات در این قسمت بسیار بالا بوده اما نهایتاً قدرت خریداران بر قدرت فروشندگان در بازار غلبه کرده است .
در روندهای نزولی، تشکیل کندل چکش به معنای پایان روند نزولی و یا ضعف این روند است. البته در صورتی که سایر ابزارها تأیید کنند این کندل میتواند نشانه آغاز روند صعودی در بازار باشد. البته این وضعیت نموداری زمانی دقت و قدرت بیشتری پیدا میکند که کندل چکش در نواحی نقاط حمایتی تشکیل شود .
الگوی کندل چکش معکوس
الگوی چکش معکوس مانند چکش، الگویی بازگشتی است. در واقع قبل از الگوی چکش معکوس، روند نمودار نزولی است. زمانی که الگوی چکش معکوس شکل میگیرد، قیمت در محلی پایینتر از کندل قبل باز شده ولی روندی صعودی در پیش خواهد گرفت و از کندل اول بالاتر میرود. در نهایت قیمت سهم در نقطهای پایینتر از صعودش بسته میشود.
انواع کندل چکش
کندل چکش به 2 دسته نزولی و صعودی تقسیم میشود که در ادامه با این دو حالت آشنا میشوید:
کندل چکش نزولی
این کندل زمانی شکل میگیرد که فروشندگان میخواهند قیمت را پایین بیاورند اما خریداران با قدرت کامل وارد میدان شدهاند و اجازه کاهش یا پایین آوردن قیمت را نمیدهند، اما نهایتاً قیمت بسته شدن کمتر از قیمت باز شدن خواهد شد. در نتیجه این الگو کندل چکشی نزولی میشود .
کندل چکش صعودی
این کندل زمانی شکل میگیرد که فروشندگان میخواهند قیمت را پایین بیاورند اما خریداران با قدرت در میدان وارد شدهاند و نه تنها قیمتهای فروشندگان را کنترل کردهاند بلکه حتی نتوانستند قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت بازشدن نگه دارند .
تشکیل کندل چکش نزولی در یک روند صعودی به چه معناست؟ هنگامی که در نقطهای مشخص فروشندگان تلاش میکنند تا قیمتها به اندازه مورد نظر خود پایین بکشند اما خریداران به یکباره وارد میدان شده و قیمتها و طرح فروشندگان را خنثی کردهاند و قیمتها را مجدداً افزایش دادهاند، کندل چکش نزولی در روند صعودی شکل میگیرد .
در واقع تشکیل کندل چکش نزولی در روندی صعودی به این معناست که فروشندگان وارد بازی شدهاند و قصد دارند معادله بازی را تغییر دهند .
کاربرد فیلتر چکش سفید و چکش معکوس سفید در بورس چیست؟
اکثر بورسیها و افرادی که در این بازار فعالیت میکنند از فیلتر چکش معکوس سفید زیاد استفاده میکنند. مطمئناً میدانید که در سایت tsetmc.com بخشی به نام دیدهبان وجود دارد که فعالان بازار میتوانند با اضافه کردن انواع فیلترهای بورسی شرایط مورد نظر خود را پیدا کنند .
البته برای انجام این کار میبایست با تمامی الگوهای کندل آشنایی داشته باید تا بتوانید شرایط دلخواه خود را پیدا کنید. یکی از این الگوها، الگوی چکش معکوس سفید است که با اعمال فیلتر کندل چکش میتوانید سهمهایی که احتمال رشد آنها در آینده زیاد است را پیدا کنید .
:این فیلتر نوسانگیری، نشاندهنده سهمهاییست که در طول روز الگوی چکش سفید را تشکیل میدهند
:این فیلتر نوسانگیری، نشاندهنده سهمهاییست که در طول روز الگوی چکش معکوس سفید را تشکیل میدهند
تفاوت الگوی چکش و مرد آویزان
این 2 الگو اگرچه کاملاً شبیه به هم هستند اما با توجه به روند حرکات قیمتی در گذشته، معانی کاملاً متفاوتی دارند .
هر 2 الگو، اندامی باریک سیاه یا سفید، سایههای کوتاه در بالا و سایههای بلند در پایین دارند. البته در بعضی مواقع هم اصلاً سایه ندارند .
در کندل چکش و مرد دارآویز ( مرد آویخته یا مرد آویزان) شباهت ساختاری بسیار زیادی وجود دارد. به شکلی که گاهاً اکثر افراد را به شک میاندازد که 2 الگوی تقریباً شبیه به هم، چگونه دو ترید متفاوت را مشخص میکنند. برای جواب این سوال بایستی گفت که رفتار روند قبل از تشکیل کندلها و همچنین روند حاکم بر شرایط بازار، در تحلیل الگوها بسیار تاثیرگذار است. در واقع، الگوی مرد آویزان روند صعودی را تبدیل به روند نزولی و الگوی چکش روند نزولی را تبدیل به روند صعودی می کند.
هر دو نوع این الگوها بازگشتی بوده و از نوع اخطار اتمام روند هستند، اما روند قبل از الگوی کندل چکش بایستی نزولی باشد. قیمت در روند نزولی پیش میرود و در کندل چکش هم این روند نزولی به صورت کاملا واضح ادامه دارد. به این صورت که قیمت ابتدا از بالاترین حد آن در روز شروع شده و به پایینترین قیمت نهایی میرسد. معمولاً در این نمودارها، قیمت در روند نزولی قبلی خود به تارگت یا محدوده حمایتی خود نزدیک شده و زمان اتمام روند نزولی است. در ادامه این روند، معمولا خریداران وارد بازار شده و با فشار حداکثری که وارد میآورند قیمت را به بالاترین قیمت روز و یا قیمتی نزدیک به آغاز روز میرسانند. به همین دلیل بهتر است که الگوی چکش یا بسیار ناچیز باشد یا سایه بالایی نداشته باشد. ضمناً علت رنگ بدنه کندل چکش به علت رفتار خریداران ایجاد میشود. اگر سبز رنگ یا روشن باشد، معمولاً نشان از قدرت بیشتر خریداران خواهد داشت.
نکات معاملاتی الگوی کندل چکش
شناخت دقیق الگوی چکش و سایر الگوها میتواند کمک زیادی در تحلیلهای بورسی کند. این که اسم این الگوها چکش است یا مرد آویزان، اصلاً اهمیتی ندارد. مهم است که بدانید این الگوها، الگوهای بازگشتی هستند و به عنوان زنگ هشداری برای بازگشت احتمالی عمل میکنند .
اگر چه الگوی چکش، الگویی امیدوارکننده و مثبت است که معمولاً در انتهای روند نزولی ظاهر میشود و معاملهگران (سهامداران) را نسبت به آینده خوشبین میکند اما مراقب باشید که به محض رویت کندل چکش نباید اقدام به خرید کنید، بلکه باید منتظر بمانید که چکش به طور کاملاً واضح تثبیت و تشکیل شود و یا اصطلاحاً کندل بسته شود .
در سایر کندلها در صورتی که قیمت از سقف الگو به سمت بالا عبور کند، زمان مناسبی برای ورود به بازار است .
در الگوی چکش، حد ضرر کمی پایینتر از انتهای دسته چکش تعریف میشود. الگوی چکش نمیتواند حد سود را مشخص کند و البته توان پیشنهاد تارگت مشخصی را هم ندارد اما معمولاً بعد از بسته شدن کندل انتظار داریم که حداقل دو، سه کندل به سمت بالا صعود پیدا کند.
جمعبندی
الگوی کندل استیک چکش، یک الگوی تک کندلی تفاوت بین واگرایی و تثبیت است که بیانگر قدرت خریداران میباشد. این الگو دو حالت نزولی و صعودی دارد و همچنین الگوی چکش معکوس که الگویی بازگشتی است و قبل از آن، روند نمودار نزولی میباشد. به منظور آشنایی با الگوهای مختلف کندل استیک در تحلیل تکنیکال، مقالات آموزشی سایت کارگزاری اقتصاد بیدار را مطالعه فرمایید.
واگرایی در باند بولینگر(Divergence)
یکی از مهمترین مقوله هایی که باید در کل بخش پیشرفته خدمتتان آموزش دهیم مبحثی بنام دیورژانس یا واگرایی است. دیورژانس در لغت به معنی تضاد است و در تحلیل تکنیکال به تضادی گفته میشود که بین دادههای اعلامی توسط قیمت و اندیکاتور رخ میدهد. مفهوم دیورژانس به معنی کاهش قدرت بازار و به پایان رسیدن عمر روند است. معمولا در اواخر هر موج انتظار داریم ابتدا یک دیورژانس رخ بدهد و سپس شاهد توقف کامل روند در مجاور مقصد نهایی آن باشیم. هر یک از اندیکاتورهای مختلف میتوانند وقوع دیورژانس را به صورتهای متفاوتی به نمایش بگذارند و تحلیلگر باید با مدل خاص نمایش دیورژانس توسط هر اندیکاتور آشنا باشد. در این بخش میخواهیم درباره دیورژانس در باند بولینگر صحبت کنیم و بگوییم این اندیکاتور چگونه میتواند کاهش قدرت بازار را در اواخر یک روند نمایش بدهد.
به عنوان مثال در تصویر شاهد وقوع واگرایی بر روی قلههای A و B هستیم. قله A یک قله قوی و پرقدرت است که موفق شده بطور کامل از درون باند بولینگر خارج بشود. اما قلهB علیرغم این که ظاهرا در ارتفاع بالاتری نسبت به قلهA تشکیل شده، اما یک قله ضعیف و کم توان است که نه تنها موفق به خروج از باند بولینگر نشده بلکه حتی قادر به لمس باند بالایی نیز نشده است.
در تفاوت بین واگرایی و تثبیت تصویر فوق، چون واگرایی در انتهای روند صعودی رخ داده و باعث منفی شدن بازار شده است پس آن را «واگرایی منفی» مینامیم. به موقعیت قلههای A و B در مقایسه با باندبالایی بولینگر(UB) دقت نمایید. قلهA بالاتر از باند UB تشکیل شده است در حالی که قلهB پایینتر از باندUB قرار گرفته است. این در حالی است که اگر هیچ اندیکاتوری بر روی چارت وجود نداشته تفاوت بین واگرایی و تثبیت باشد و معاملهگر فقط با چشم غیرمسلح به حرکات قیمت نگاه کند ممکن است قرارگیری قلهB در ارتفاع بالاتر نسبت به قله نخست موجب گمراهی او بشود.
مشاهده واگرایی در انتهای یک روند صعودی به معنی کاهش عطش و اشتیاق خریداران است. واگرایی یعنی قدرت بازار رو به کاهش بوده و روند به اواخر عمر خودش رسیده است. واگرایی در انتهای یک روند حتی با چشم غیرمسلح و تفاوت بین واگرایی و تثبیت بدون بهرهگیری از اندیکاتورها نیز با مشاهده کاهش شیب نمودار و کاهش حجم معاملاتی در بازار قابل تشخیص است. هرچند قیمت هنوز بطور کامل از انجام آخرین تلاشها جهت تداوم روند قبلی مایوس نگشته است اما بهرحال وقوع واگرایی نشاندهنده آن است که روند جاری به اواخر عمر خودش رسیده و حتی احتمال معکوس شدن جهت روند نیز وجود دارد.
واگرایی به معنی «سیگنال خروج از بازار» تفاوت بین واگرایی و تثبیت ویا «هشدار عدم ورود به بازار» است و اجازه نداریم از واگرایی به عنوان سیگنال ورود خلاف جهت روند استفاده کنیم. به عنوان مثال در تصویر زیر وقوع واگرایی بر روی درههای A و B مشهود است. این واگرایی در انتهای روند نزولی شکل گرفته است پس از نوع واگرایی مثبت بوده و میتواند موجب صعودی شدن روند بشود. معاملهگر میتواند از این واگرایی به عنوان سیگنال خروج استفاده نماید یعنی اگر به فرض در پوزیشن فروش قرار داشته باشد (در بازار دوطرفه) میتواند خروج نموده و سود حاصله را تثبیت نماید. اما معاملهگر اجازه ندارد به محض مشاهده این واگرایی بلافاصله برخلاف جهت روند نزولی بازار اقدام به باز نمودن پوزیشن خرید نماید.
اگر در نمودار فوق، قصد انجام معامله خرید و ورود خلاف جهت به بازار را داشته باشیم، باید حداقل به اندازه ای صبر کنیم تا قیمت از خط میانی بولینگر به سمت بالا عبور نموده و بازار موفق به شکستن آخرین سقف قبلی از روند نزولی بشود، سپس میتوان هنگام اطمینان از اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی جدید، اقدام به باز نمودن پوزیشن خرید نمود. در غیراین صورت ورود به بازار به صورت خلاف جهت صرفا به بهانه مشاهده واگرایی کاملا مردود میباشد.
تمرین- در مثال قبل تفاوت بین واگرایی و تثبیت آیا بر روی نقاط A و B نیز شاهد تشکیل واگرایی بر روی باند بولینگر بودهایم؟ بر روی نقاط C و D چطور؟
اندیکاتورهای زیادی قادر به تولید دیورژانس و به نمایش گذاشتن انواع واگراییهای مختلف هستند. واقعیت این است که اندیکاتور باند بولینگر اصلا ابزار مناسبی به این منظور نیست و حتی برای پیدا کردن یک مثال ساده از وقوع واگرایی بر روی بولینگر نیز نیاز به جستجوی فراوان بر روی چارتها داریم. بزودی در بخشهای بعدی این کتاب با اندیکاتورهای قدرتمند دیگری مانند RSI و MACD و CCI و غیره آشنا خواهیم شد که توانایی بینظیری در تولید انواع متنوع سیگنالهای دیورژانس دارند. درعوض هنگامی که بحث قابلیت تشخیص سقف و کف بازار به میان میآید مسلما هیچ اندیکاتوری قابل رقابت با باند بولینگر نخواهد بود.
اندیکاتور نرخ تغییرات قیمت در تحلیل تکنیکال چیست؟
اندیکاتور نرخ تغییرات قیمت (Price Rate of Change – ROC) یک اندیکاتور تکنیکالی است که براساس شتاب حرکات قیمتی طراحی شده و درصد تغییرات بین قیمت کنونی و قیمتی مشخص در دورههای پیشین را اندازهگیری میکند. اندیکاتور نرخ تغییرات قیمت یک خط 0 دارد که اندیکاتور در صورت حرکات صعودی قیمت به محدودهٔ مثبت خود و در صورت حرکات نزولی قیمت به محدودهٔ منفی حرکت میکند.
از این اندیکاتور میتوان برای تشخیص واگراییها (divergences) شرایط خرید افراطی (overbought) و فروش افراطی (oversold situation) و تقاطعهای خط مرکزی (centerline crossovers) استفاده کرد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد واگرایی میتوانید از مطلب آموزشی «واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
نکات کلیدی:
- اندیکاتور نرخ تغییرات قیمت (ROC) یک اندیکاتور شتاب حرکات قیمت است که تحلیلگران تکنیکال از آن در مقابل یک نقطهٔ 0 استفاده میکنند.
- مقادیر اندیکاتور ROC که در بالای 0 قرار دارند، معمولاً تأییدکنندهٔ یک روند صعودی بوده در حالی که مقادیری از این اندیکاتور که زیر 0 قرار گرفتهاند، نشاندهندهٔ روند نزولی میباشند.
- زمانی که قیمت در حال تثبیت خود میباشد، این اندیکاتور در نزدیکی سطح 0 قرار میگیرد. در این حالت، مهم است که معاملهگران روند کلی قیمت را در نظر داشته باشند از آنجایی که اندیکاتور نرخ تغییرات قیمت به غیر از تأییدیه در خصوص تثبیت قیمتی، نمیتواند اطلاعات مفید دیگری در این حالت به معاملهگران بدهد.
فرمول محاسبهٔ اندیکاتور نرخ تغییرات قیمت به شرح زیر است:
Closing Price_p = آخرین قیمت بسته شدن در بازه زمانی
Closing Price_p-n = قیمت بسته شدن در N دوره پیش از آخرین دوره ثبت شده
چگونه اندیکاتور نرخ تغییرات قیمت را محاسبه کنیم؟
قدم اصلی در محاسبه اندیکاتور ROC، انتخاب مقدار N میباشد. معاملهگران کوتاهمدت ممکن است از مقادیر کوچک N استفاده کنند، مانند عدد 9. سرمایهگذاران بلندمدت از اعداد بزرگتر مانند 200 استفاده میکنند. مقدار N میزان بازهٔ زمانی را مشخص میکند که قیمت با آن مقایسه میشود. مقادیر کوچکتر N باعث واکنش سریعتر اندیکاتور ROC نسبت به تغییرات قیمتی میشوند که خود میتواند باعث تولید سیگنالهای اشتباه بیشتری شود. مقادیر بیشتر از این مقدار باعث واکنش کندتر، اما صدور سیگنالهایی صحیحتر توسط اندیکاتور ROC میشود.
- یک عدد بهعنوان مقدار N انتخاب کنید. این عدد میتواند هر عددی مانند 12، 25 یا حتی 200 باشد. معاملهگران کوتاهمدت معمولاً از اعداد کوچکتر و سرمایهگذاران بلندمدت از اعداد بزرگتر استفاده میکنند.
- آخرین قیمت بسته شدن (closing price) در دوره را بیابید.
- قیمت بسته شدن دوره از N دورهٔ گذشته را پیدا کنید.
- از اعداد تفاوت بین واگرایی و تثبیت بهدست آمده در قدمهای 2 و 3 در فرمول فوق استفاده کنید.
- هر دورهای که تمام میشود، مقادیر جدید اندیکاتور ROC را محاسبه کنید.
اندیکاتور نرخ تغییرات قیمت چه چیزهایی را به شما میگوید؟
اندیکاتور نرخ تغییرات قیمت در دستهٔ اندیکاتورهای شتاب حرکات قیمت (momentum or velocity oscillators) قرارگرفتهاند زیرا این اندیکاتورها از طریق نرخ تغییر (rate of change) به اندازهگیری قدرت حرکات قیمتی میپردازد. برای مثال، اگر قیمت سهم در روز معاملاتی در سطح 10 دلار بسته شده و قیمت بسته شدن در 5 دورهٔ گذشته در سطح 7 دلار بوده باشد، بنابراین نرخ تغییرات قیمت 5 روزه برابر با 42.85 میباشد. عددی که بهشکل زیر محاسبه میشود:
42.85 = 100 × ( 7 ÷ ( 7 – 10 ) )
مانند بیشتر نوسانگرهای شتاب حرکات قیمتی اندیکاتور ROC نیز بهشکل یک پنجرهٔ جداگانه در زیر نمودار قیمت به نمایش درمیآید. در اندیکاتور ROC یک سطح 0 وجود دارد که مقادیر مثبت و منفی را از یکدیگر جدا میکند. مقادیر مثبت نشاندهندهٔ فشار خرید و یا شتاب حرکت صعودی قیمت میباشند در حالی که مقادیر منفی نشاندهندهٔ فشار فروش و یا روند نزولی قیمتها هستند. افزایش این مقادیر در هر یک از جهتهای مثبت یا منفی نشاندهندهٔ افزایش شتاب حرکات قیمت و حرکات این اندیکاتور به سطح 0، نشاندهندهٔ تضعیف حرکات قیمتی میباشد.
تقاطعهای شکلگرفته از خط 0 (zero-line crossovers) میتوانند بهعنوان سیگنال تغییر روند مورد استفاده قرار بگیرند. بسته به مقدار Nی که در فرمول استفاده شده است، این سیگنال میتواند خیلی زود صادرشده (در مقادیر N کوچک) و یا خیلی دیر (مقادیر N بزرگ) صادر شود. در اندیکاتور نرخ تغییرات قیمت حرکاتی شلاق مانند (whipsaws) در اطراف خط 0 وجود دارند. بنابراین نباید از این سیگنالها برای اهداف معاملهگری استفاده کرد بلکه باید آنها را بهعنوان هشدارهایی ساده در نظر گرفت که به معاملهگر اطلاعاتی در خصوص تغییرات احتمالی میدهند.
سطوح خرید افراطی و فروش افراطی نیز مورد استفاده قرار میگیرند. این سطوح تثبیتشده نیستند، و بسته به نوع دارایی فرق میکنند. معاملهگران به بررسی مقادیر اندیکاتور ROC حین بازگشت روندهای گذشته میپردازند. بیشتر معاملهگران سطوح منفی و مثبتی را پیدا میکنند که قیمت در آن سطوح بازگشت بیشتری را انجام داده است. زمانی که اندیکاتور ROC به این سطوح میرسد، معاملهگران هشیار بوده و حرکات قیمت را برای بررسی بازگشت روند احتمالی زیر نظر دارند. اگر سیگنال صادرشده توسط این اندیکاتور درست باشد و قیمت نیز در آن نقطهٔ بازگشت انجام دهد، ممکن است یک معامله انجام شود.
اندیکاتور ROC معمولاً بهعنوان یک اندیکاتور واگرایی (divergence indicator) مورد استفاده قرار میگیرد که سیگنال از تغییرات احتمالی روند میدهد. واگرایی زمانی رخ میدهد که قیمت سهام و یا دیگر داراییها در یک جهت حرکت کرده در حالی که اندیکاتور ROC در جهت مخالف آنها حرکت کند. برای مثال، اگر قیمت سهام در طی دورهای صعودی بوده در حالی که اندیکاتور ROC به حرکت نزولی خود ادامه داده است، در این حالت میتوانیم شاهد یک واگرایی منفی (negative divergence) از قیمت باشیم که سیگنالی از تغییر روند احتمالی قیمت – به سمت پایین – را میدهد. همین مفهوم در حالتی که قیمت حرکت نزولی داشته و اندیکاتور ROC به سطوح بالاتر حرکت کرده نیز صدق میکند. این مورد میتواند سیگنالی از یک حرکت قیمتی به سمت بالا باشد. در نظر داشته باشید که واگراییها سیگنالهای بهموقع صادر نمیکند و یک واگرایی میتواند برای مدتزمانی طولانی ادامه داشته باشد بدون آنکه قیمت هیچگونه بازگشتی انجام دهد.
تفاوت بین اندیکاتور نرخ تغییرات قیمت و اندیکاتور شتاب حرکات قیمت
این دو اندیکاتور بسیار به یکدیگر شبیه میباشند و نتایج مشابهی را – در صورت استفاده از مقدار N یکسان – نمایش میدهند. تفاوت اصلی بین این اندیکاتورها این است که اندیکاتور نرخ تغییرات قیمت (ROC) تفاوت بین قیمت کنونی و قیمت N دورهٔ گذشته را بر قیمت N دورهٔ گذشته تقسیم میکند. این محاسبات باعث ایجاد نتیجهای درصدی میشوند. بیشتر محاسبات اندیکاتور شتاب حرکات قیمت فاقد این بخش میباشند. بلکه در محاسبات اندیکاتور شتاب حرکات قیمت تفاوت قیمتها بهسادگی در عدد 100 ضرب میشود و یا قیمت کنونی بر قیمت N دورهٔ گذشته تقسیمشده و سپس در عدد 100 ضرب میشود. هر دوی این اندیکاتورها با مقدار N یکسان نتایجی مشابه میسازند، با این حال برخی معاملهگران ممکن است یکی از آنها را به دیگری – برحسب علاقهشان – ترجیح دهند.
محدودیتهای استفاده از اندیکاتور نرخ تغییرات قیمت
یکی از مشکلهای احتمالی در استفاده از اندیکاتور نرخ تغییرات قیمت این است که محاسبات این اندیکاتور وزنی یکسان به تمامی دادههای قیمتی – از قیمت اخیر تا قیمت N دورهٔ گذشته – میدهد. بدون توجه به این نکته که تحلیلگران تکنیکال به حرکات قیمتی اخیر توجه بیشتری نشان داده و این حرکات در نظر آنها از اهمیت بالاتری برای شکلدهی حرکات آینده برخوردار میباشند.
در این اندیکاتور حرکاتی ارّه مانند مشاهده شده است، بهخصوص در سطوح نزدیک به خط 0. این بدین دلیل است که در زمان تثبیت قیمت، محدودهٔ حرکات قیمتی کاهش پیدا میکند که باعث حرکات اندیکاتور به سطح 0 میشود. در چنین زمانهایی چندین سیگنال معاملاتی اشتباه تولید میشود اما بهطور همزمان این اندیکاتور تثبیت قیمتی را تأیید میکند.
در حالی که میتوان از این اندیکاتور برای دریافت سیگنالهای واگرایی استفاده کرد، معمولاً سیگنالهای صادرشده توسط این اندیکاتور بسیار زود صادر میشوند. زمانی که اندیکاتور ROC شروع به آغاز واگرایی میکند، قیمت همچنان میتواند برای مدتزمانی در جهت روند خود به حرکت ادامه دهد. بنابراین، نباید صرفاً براساس این واگرایی وارد معاملات شد بلکه باید از آن بهعنوان یک ابزار کمکی برای تأیید تغییرات روند در کنار اطلاعات بهدست آمده از دیگر اندیکاتورها و یا دیگر روشهای تحلیلی استفاده کرد.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
مومنتوم momentum چیست؟ | آموزش ویدیویی 📹 معامله گری وکار با اندیکاتور مومنتوم
مومنتوم momentum ، یکی دیگر از اندیکاتور هایی که در تحلیل از آن استفاده می کنیم اندیکاتور مومنتوم momentum می باشد.این اندیکاتور جزو اندیکاتور های مهم محسوب می شود.در این مقاله شما را با نحوه کار و تحلیل با اندیکاتور MOM آشنا می کنیم .همراه ما باشید.
اندیکاتور مومنتوم Momentum
MOMENTUM اندیکاتوری است که سرعت حرکت قیمت را بررسی میکند،این اندیکاتور ابزاری برای شناخت ضغف و قدرت روند بازار است و قیمت فعلی را با قیمتهای قبلی مقایسه میکند.یکی از مهمترین ویژگی های این اندیکاتور پیشرو بودن ان است. بدین صورت که به سرعت میتواند تغییرات بازار و اینده ی بازار را پیش بینی کند.مقدار عددی این اندیکاتور روند شناس، بر خلاف سایر اندیکاتورهای روندشناس بین دو عدد محدود نیست و این اندیکاتور میتواند هر عددی را قبول کند.
مومنتوم در کدام دسته از اندیکاتورها قرار دارد
این اندیکاتور در دسته ی اندیکاتورهای پیشرو قراردارد،لذا ان را اسیلاتور (oscillator) مینامیم.این اندیکاتور نیز مانند همه ی اندیکاتورهای روند شناس در پایین نمودار قیمت قرار میگیرد وقادر به پیشبینی اینده بازار است.
نحوه ی محاسبه اندیکاتور مومنتوم MOMENTUM
همانطور که گفته شد اندیکاتور مومنتوم سرعت تغییرات قیمت را اندازه گیری می کند.محاسبه ی این اندیکاتور از یک رابطه ی ساده تبعیت میکند.فقط باید قیمت پایانی هرروز را از قیمت پایانی روزهای قبل تر از ان کم کنیم و باید این کار را هروز انجام دهیم تا برای هرروز،یک نقطه به دست بیاید و در اخر کافی است که این نقطه هارا به هم وصل کنیم تا نمودار نهایی این اسیلاتور به دست بیاید.
اگر بخواهیم ان را در یک فرمول ساده خلاصه کنیم به شرح زیر است:
۱۰۰ *(M=(V/Vn
دراین فرمولVقیمت پایانی روز و Vnبرابر با قیمت پایانی 10روزقبل است. که در این صورت اندیکاتور حول نقطه ۱۰۰ نوسان خواهد کرد. اعداد بیشتر از ۱۰۰ نشاندهنده این است که قیمت در حال حاضر بیشتر از قیمت در n روز (کندل) قبلی است. و زمانی که اندیکاتور به سطح کمتر از ۱۰۰ برسد به این معناست که قیمت فعلی کمتر از قیمت در n روز (کندل) قبل میباشد.
کاربرد اندیکاتور مومتوم mom
با استفاده از این اندیکاتور میتوانیم سیگنالهایی مبنی بر خرید و فروش دریافت کنیم.که در ادامه به تفصیل توضیح خواهم داد.لازم به ذکر است این اندیکاتور در روندهای صعودی نسبت به روندهای نزولی موفقیت بیشتری دارد.
آموزش ویدیویی کار با اندیکاتور MOMENTUM
چگونه اندیکاتور مومنتوم را در tradingview پیدا کنیم
همانطور که در شکل زیر میبینید کافیست پس از اوردن چارت ارز موردنظر، در بالای صفحه قسمت اندیکاتورها،MOMرا سرچ کنیم.
سیگنالهای خرید در مومنتوم به چه صورت است؟
این اندیکاتور سیگنالهای بسیار خوب و معتبری مبنی برخرید یافروش به ما می دهد اما این نکته را فراموش نکنید که این ابزار به تنهایی نمیتواند استراتژی خوبی برای معاملات ما باشد و بهتراست که در کنار سایر اندیکاتورها ،این ابزار نیز بررسی شود.
1.عبور از خط 100
اولین چیزی که در بررسی این ابزار به ان توجه میکنیم این است که موقعیت شاخص اندیکاتور را نسبت به سطح مرجع میسنجیم.سطح مرجع در شکل بالا با رنگ بنفش مشخص شده است.سطح مرجع در مورد این اندیکاتور خط 100 است،لذا هنگامی که شاخص اندیکاتور خط 100را به سمت بالا بشکند روند نزولی و هرگاه به سمت پایین بشکند روند نزولی است.
انچه بدیهی است این است که هرگاه شاخص این خط را به سمت بالا قطع کند سیگنالی برای خرید وهرگاه به سمت پایین قطع کند سیگنالی برای فروش است، شکل بالا نمودار ارز NEOدر تایم فریم روزانه است. نقطه ای که با دایره نارنجی رنگ مشخص شده است ناحیه ای است که شاخص اندیکاتور خط 100را به سمت بالا قطع کرده است،اگر نگاهی به نمودار قیمت بیندازیم به خوبی میبینیم که پس از شکست نمودار، قیمت، روند صعودی را در پیش گرفته است.این نکته حایز اهمیت است که تا زمانی که شاخص اندیکاتور در بالا یا پایین خط مرجع تثبیت نشده باشد روند صعودی یا نزولی قبلی ادامه خواهد داشت.
2.خط روند در اندیکاتور مومنتوم
نکته ی قابل توجه این اندیکاتور این است که کشیدن خط روند برای این ابزار،سیگنال های خوبی مبنی بر خرید و فروش به ما می دهد.شکل بالا نمودار قیمت ETCدر تایم فریم روزانه را نشان میدهد.با توجه به خط روندی که برای نمودار کشیده شده است درست زمانی که شاخص اندیکاتور خط روند را میشکند و به سمت بالا حرکت میکند،نمودار قیمت نیز صعودی میشود.
3.واگرایی در اندیکاتور مومنتوم
قبل از اینکه سراغ بررسی واگرایی در اندیکاتورMOM برویم،یک توضیح کلی راجع به واگرایی موضوع را برای شما روشن تر میکند.واگرایی یکی از مهم ترین مسایلی است که در تحلیل تکنیکال برای یافتن سیگنال های خرید و فروش به ما کمک میکند و تحلیلگران حرفه ای حتما واگرایی در نمودارهارا می بینند و ان را مورد بررسی قرار میدهند.
واگرایی چیست؟
به طور کلی زمانی ما میگوییم در این نمودار واگرایی رخ داده است که عدم هماهنگی بین نمودار قیمت و اندیکاتور مشاهده بشود و حرکت قیمت و اندیکاتور خلاف جهت یکدیگر باشند.درحالت عادی وقتی نمودارقیمت سقف یا کفی میزند،اندیکاتور هم مثل ان عمل میکند ولی اگر نمودارقیمت سقف یا کف جدیدی بزندولی اندیکاتور نتواند بزند و بالعکس،واگرایی رخ داده است.
واگرایی به دو دسته معمولی و مخفی تقسیم بندی میشود:
واگرایی معمولی(REGURAL DIVERGENCE)
این نوع واگرایی در دسته ی سیگنالهای بازگشتی است و زمانی اتفاق میفتد تفاوت بین واگرایی و تثبیت که روند در حال ضعیف شدن است.
این واگرایی خود به دودسته مثبت و منفی تقسیم میشود:
واگرایی معمولی مثبت(RD+)
زمانی اتفاق مبفتد که نمودار قیمت کفی پایین تر با کف قبلی میزند اما اندیکاتور کفی بالاتر از کف قبلی خود میسازد.این موضوع به این معنا است که روند نزولی قیمت ضعیف میشود.البته این ضعیف شدن بدین معنانیست که از همان نقطه صعودی میشود بلکه ممکن است این روند نزولی ضعیف شده تا مدت ها ادامه داشته باشد.
واگرایی معمولی منفی(RD-)
زمانی اتفاق میفتد که نمودار قیمت سقفی بالاتر با سقف قبلی میزند اما اندیکاتور سقفی پایین تراز سقف قبلی میزند.این موضوع به این معنا است که روند صعودی قیمت ضعیف میشود البته این ضعیف شدن بدین معنا نیست که از همان نقطه نزولی میشود بلکه ممکن تفاوت بین واگرایی و تثبیت است این روند صعودی ضعیف شده تا مدت ها ادامه داشته باشد.
واگرایی مخفی(HIDDEN DIVERGENCE)
این واگرایی در دسته سیگنالهای ادامه دهنده است و زمانی اتفاق میفتد که روند در حال تقویت شدن است.معمولا زمانی اتفاق میفتد که قیمت در حال اصلاح خود باشد.این واگرایی خود به دودسته تقسیم میشود:
واگرایی مخفی مثبت(HD+)
زمانی اتفاق میفتد که نمودار قیمت کفی بالاتر از کف قبلی بزند ولی اندیکاتور کفی پایین تر از کف قبلی بزند،این نشاندهنده این است که خوشبختانه روند صعودی قیمت ادامه می یابد.
واگرایی مخفی منفی(HD-)
زمانی اتفاق میفتد که نمودار قیمت سقفی پایین تر از سقف قبلی بزند ولی اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبلی بزند این نشاندهنده این است که روند نزولی شدن قیمت ادامه می یابد.
درجمع بندی کلی واگرایی ها به شرح زیر است:
واگرایی معمولی مثبت: قیمت(کف پایینتر) و اندیکاتور(کف بالاتر)
واگرایی معمولی منفی: قیمت(سقف بالاتر) و اندیکاتور(سقف پایینتر)
واگرایی مخفی مثبت: قیمت(کف بالاتر) و اندیکاتور(کف پایینتر)
واگرایی مخفی منفی: قیمت(سقف پایینتر) و اندیکاتور(سقف بالاتر)
در اندیکاتور مومنتوم میتوانید واگرایی مثبت ،منفی و مخفی را مشاهده کنید،در ادامه با اوردن مثالی این موضوع برای شما به تفصیل شرح داده میشود.
همانظور که در شکل میبینید پس از یک روند صعودی ،واگرایی ایجاد شده و هشدار بازگشت میدهد.پس از این اتفاق سهم وارد یک روند صعودی شده است.دراینجا اندیکاتور مومنتوم یک نقش اساسی ایفا میکند.در واقع قیمت ارز بر روی یک روند صعودی در حال افزایش بوده ولی با ایجاد یک واگرایی هشدار بازگشت داده شده است.در اینجا نقش پیش رو بودن اندیکاتور مومنتوم به خوبی درک میشود.
حجم معاملات
یک نکته ی بسیار جالب دررابطه با مومنتوم این است که زمانی که حجم معاملات افزایش می یابد این اندیکاتور با سرعت بیشتری تغییر میکند و بالعکس.
نتیجه گیری کلی:
انچه حایزاهمیت است توجه به این نکته است که این اندیکاتور به تنهایی نمیتواند معیار خرید یا فروش باشد.در طول سالیان دراز و بازارهای مالی مختلف ،معامله گر حرفه ای و موفق ان کسی است که با اندیکاتورهای مختلف ،استراتژی های جدیدی میچیند، در نهایت ان استراتژی ای که بیشترین بازده مالی را داشته است مورد استفاده قرارمیدهد.هیچ معامله گر عاقلی تنها به استفاده از یک اندیکاتور اکتفا نمیکند.اندیکاتور مومنتوم به عنوان یک اندیکاتور پیشرو میتواند جزیی از استراتژی های معاملات شما باشد.
ممنون از اینکه تا پایان” مومنتوم momentum چیست ” همراه ما بودید.
مومنتوم momentum چیست؟ | آموزش ویدیویی 📹 معامله گری وکار با اندیکاتور مومنتوم
مومنتوم momentum ، یکی دیگر از اندیکاتور هایی که در تحلیل از آن استفاده می کنیم اندیکاتور مومنتوم momentum می باشد.این اندیکاتور جزو اندیکاتور های مهم محسوب می شود.در این مقاله شما را با نحوه کار و تحلیل با اندیکاتور MOM آشنا می کنیم .همراه ما باشید.
اندیکاتور مومنتوم Momentum
MOMENTUM اندیکاتوری است که سرعت حرکت قیمت را بررسی میکند،این اندیکاتور ابزاری برای شناخت ضغف و قدرت روند بازار است و قیمت فعلی را با قیمتهای قبلی مقایسه میکند.یکی از مهمترین ویژگی های این اندیکاتور پیشرو بودن ان است. بدین صورت که به سرعت میتواند تغییرات بازار و اینده ی بازار را پیش بینی کند.مقدار عددی این اندیکاتور روند شناس، بر خلاف سایر اندیکاتورهای روندشناس بین دو عدد محدود نیست و این اندیکاتور میتواند هر عددی را قبول کند.
مومنتوم در کدام دسته از اندیکاتورها قرار دارد
این اندیکاتور در دسته ی اندیکاتورهای پیشرو قراردارد،لذا ان را اسیلاتور (oscillator) مینامیم.این اندیکاتور نیز مانند همه ی اندیکاتورهای روند شناس در پایین نمودار قیمت قرار میگیرد وقادر به پیشبینی اینده بازار است.
نحوه ی محاسبه اندیکاتور مومنتوم MOMENTUM
همانطور که گفته شد اندیکاتور مومنتوم سرعت تغییرات قیمت را اندازه گیری می کند.محاسبه ی این اندیکاتور از یک رابطه ی ساده تبعیت میکند.فقط باید قیمت پایانی هرروز را از قیمت پایانی روزهای قبل تر از ان کم کنیم و باید این کار را هروز انجام دهیم تا برای هرروز،یک نقطه به دست بیاید و در اخر کافی است که این نقطه هارا به هم وصل کنیم تا نمودار نهایی این اسیلاتور به دست بیاید.
اگر بخواهیم ان را در یک فرمول ساده خلاصه کنیم به شرح زیر است:
۱۰۰ *(M=(V/Vn
دراین فرمولVقیمت پایانی روز و Vnبرابر با قیمت پایانی 10روزقبل است. که در این صورت اندیکاتور حول نقطه ۱۰۰ نوسان خواهد کرد. اعداد بیشتر از ۱۰۰ نشاندهنده این است که قیمت در حال حاضر بیشتر از قیمت در n روز (کندل) قبلی است. و زمانی که اندیکاتور به سطح کمتر از ۱۰۰ برسد به این معناست که قیمت فعلی کمتر از قیمت در n روز (کندل) قبل میباشد.
کاربرد اندیکاتور مومتوم mom
با استفاده از این اندیکاتور میتوانیم سیگنالهایی مبنی بر خرید و فروش دریافت کنیم.که در ادامه به تفصیل توضیح خواهم داد.لازم به ذکر است این اندیکاتور در روندهای صعودی نسبت به روندهای نزولی موفقیت بیشتری دارد.
آموزش ویدیویی کار با اندیکاتور MOMENTUM
چگونه اندیکاتور مومنتوم را در tradingview پیدا کنیم
همانطور که در شکل زیر میبینید کافیست پس از اوردن چارت ارز موردنظر، در بالای صفحه قسمت اندیکاتورها،MOMرا سرچ کنیم.
سیگنالهای خرید در مومنتوم به چه صورت است؟
این اندیکاتور سیگنالهای بسیار خوب و معتبری مبنی برخرید یافروش به ما می دهد اما این نکته را فراموش نکنید که این ابزار به تنهایی نمیتواند استراتژی خوبی برای معاملات ما باشد و بهتراست که در کنار سایر اندیکاتورها ،این ابزار نیز بررسی شود.
1.عبور از خط 100
اولین چیزی که در بررسی این ابزار به ان توجه میکنیم این است که موقعیت شاخص اندیکاتور را نسبت به سطح مرجع میسنجیم.سطح مرجع در شکل بالا با رنگ بنفش مشخص شده است.سطح مرجع در مورد این اندیکاتور خط 100 است،لذا هنگامی که شاخص اندیکاتور خط 100را به سمت بالا بشکند روند نزولی و هرگاه به سمت پایین بشکند روند نزولی است.
انچه بدیهی است این است که هرگاه شاخص این خط را به سمت بالا قطع کند سیگنالی برای خرید وهرگاه به سمت پایین قطع کند سیگنالی برای فروش است، شکل بالا نمودار ارز NEOدر تایم فریم روزانه است. نقطه ای که با دایره نارنجی رنگ مشخص شده است ناحیه ای است که شاخص اندیکاتور خط 100را به سمت بالا قطع کرده است،اگر نگاهی به نمودار قیمت بیندازیم به خوبی میبینیم که پس از شکست نمودار، قیمت، روند صعودی را در پیش گرفته است.این نکته حایز اهمیت است که تا زمانی که شاخص اندیکاتور در بالا یا پایین خط مرجع تثبیت نشده باشد روند صعودی یا نزولی قبلی ادامه خواهد داشت.
2.خط روند در اندیکاتور مومنتوم
نکته ی قابل توجه این اندیکاتور این است که کشیدن خط روند برای این ابزار،سیگنال های خوبی مبنی بر خرید و فروش به ما می دهد.شکل بالا نمودار قیمت ETCدر تایم فریم روزانه را نشان میدهد.با توجه به خط روندی که برای نمودار کشیده شده است درست زمانی که شاخص اندیکاتور خط روند را میشکند و به سمت بالا حرکت میکند،نمودار قیمت نیز صعودی میشود.
3.واگرایی در اندیکاتور مومنتوم
قبل از اینکه سراغ بررسی واگرایی در اندیکاتورMOM برویم،یک توضیح کلی راجع به واگرایی موضوع را برای شما روشن تر میکند.واگرایی یکی از مهم ترین مسایلی است که در تحلیل تکنیکال برای یافتن سیگنال های خرید و فروش به ما کمک میکند و تحلیلگران حرفه ای حتما واگرایی در نمودارهارا می بینند و ان را مورد بررسی قرار میدهند.
واگرایی چیست؟
به طور کلی زمانی ما میگوییم در این نمودار واگرایی رخ داده است که عدم هماهنگی بین نمودار قیمت و اندیکاتور مشاهده بشود و حرکت قیمت و اندیکاتور خلاف جهت یکدیگر باشند.درحالت عادی وقتی نمودارقیمت سقف یا کفی میزند،اندیکاتور هم مثل ان عمل میکند ولی اگر نمودارقیمت سقف یا کف جدیدی بزندولی اندیکاتور نتواند بزند و بالعکس،واگرایی رخ داده است.
واگرایی به دو دسته معمولی و مخفی تقسیم بندی میشود:
واگرایی معمولی(REGURAL DIVERGENCE)
این نوع واگرایی در دسته ی سیگنالهای بازگشتی است و زمانی اتفاق تفاوت بین واگرایی و تثبیت میفتد که روند در حال ضعیف شدن است.
این واگرایی خود به دودسته مثبت و منفی تقسیم میشود:
واگرایی معمولی مثبت(RD+)
زمانی اتفاق مبفتد که نمودار قیمت کفی پایین تر با کف قبلی میزند اما اندیکاتور کفی بالاتر از کف قبلی خود میسازد.این موضوع به این معنا است که روند نزولی قیمت ضعیف میشود.البته این ضعیف شدن بدین معنانیست که از همان نقطه صعودی میشود بلکه ممکن است این روند نزولی ضعیف شده تا مدت ها ادامه داشته باشد.
واگرایی معمولی منفی(RD-)
زمانی اتفاق میفتد که نمودار قیمت سقفی بالاتر با سقف قبلی میزند اما اندیکاتور سقفی پایین تراز سقف قبلی میزند.این موضوع به این معنا است که روند صعودی قیمت ضعیف میشود البته این ضعیف شدن بدین معنا نیست که از همان نقطه نزولی میشود بلکه ممکن است این روند صعودی ضعیف شده تا مدت ها ادامه داشته باشد.
واگرایی مخفی(HIDDEN DIVERGENCE)
این واگرایی در دسته سیگنالهای ادامه دهنده است و زمانی اتفاق میفتد که روند در حال تقویت شدن است.معمولا زمانی اتفاق میفتد که قیمت در حال اصلاح خود باشد.این واگرایی خود به دودسته تقسیم میشود:
واگرایی مخفی مثبت(HD+)
زمانی اتفاق میفتد که نمودار قیمت کفی بالاتر از کف قبلی بزند ولی اندیکاتور کفی پایین تر از کف قبلی بزند،این نشاندهنده این است که خوشبختانه روند صعودی قیمت ادامه می یابد.
واگرایی مخفی منفی(HD-)
زمانی اتفاق میفتد که نمودار قیمت سقفی پایین تر از سقف قبلی بزند ولی اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبلی بزند این نشاندهنده این است که روند نزولی شدن قیمت ادامه می یابد.
درجمع بندی کلی واگرایی ها به شرح زیر است:
واگرایی معمولی مثبت: قیمت(کف پایینتر) و اندیکاتور(کف بالاتر)
واگرایی معمولی منفی: قیمت(سقف بالاتر) و اندیکاتور(سقف پایینتر)
واگرایی مخفی مثبت: قیمت(کف بالاتر) و اندیکاتور(کف پایینتر)
واگرایی مخفی منفی: قیمت(سقف پایینتر) و اندیکاتور(سقف بالاتر)
در اندیکاتور مومنتوم میتوانید واگرایی مثبت ،منفی و مخفی را مشاهده کنید،در ادامه با اوردن مثالی این موضوع برای شما به تفصیل شرح داده میشود.
همانظور که در شکل میبینید پس از یک روند صعودی ،واگرایی ایجاد شده و هشدار بازگشت میدهد.پس از این اتفاق سهم وارد یک روند صعودی شده است.دراینجا اندیکاتور مومنتوم یک نقش اساسی ایفا میکند.در واقع قیمت ارز بر روی یک روند صعودی در حال افزایش بوده ولی با ایجاد یک واگرایی هشدار بازگشت داده شده است.در اینجا نقش پیش رو بودن اندیکاتور مومنتوم به خوبی درک میشود.
حجم معاملات
یک نکته ی بسیار جالب دررابطه با مومنتوم این است که زمانی که حجم معاملات افزایش می یابد این اندیکاتور با سرعت بیشتری تغییر میکند و بالعکس.
نتیجه گیری کلی:
انچه حایزاهمیت است توجه به این نکته است که این اندیکاتور به تنهایی نمیتواند معیار خرید یا فروش باشد.در طول سالیان دراز و بازارهای مالی مختلف ،معامله گر حرفه ای و موفق ان کسی است که با اندیکاتورهای مختلف ،استراتژی های جدیدی میچیند، در نهایت ان استراتژی ای که بیشترین بازده مالی را داشته است مورد استفاده قرارمیدهد.هیچ معامله گر عاقلی تنها به استفاده از یک اندیکاتور اکتفا نمیکند.اندیکاتور مومنتوم به عنوان یک اندیکاتور پیشرو میتواند جزیی از استراتژی های معاملات شما باشد.
ممنون از اینکه تا پایان” مومنتوم momentum چیست ” همراه ما بودید.
دیدگاه شما