کانال envelope
👆توضیحات فلش کارت بالا👆
🥘🌮🍗🍔GRUB 🍔🍗🌮🥘
Example: I'm hungry. Let's get some grub.
گرسنمه. بیا یکم خوراکی بگیریم.
وابسته به وبسایت مترجم آنلاین
motarjemonline.com
ارتباط با ادمین
@motarjemonlineofficial
پست اول کانال:
https://t.me/motarjemonlinecom/3
آدرس این کانال در پیام رسان ایتا:
https://eitaa.com/motarjemonline
ESLPodcast 33 - Being Gifted
استعداد ویژه
متن بخش اول پادکست را در پست بعدی ببینید👇
ESLPodcast 33 - Being Gifted
Having a special talent in sports or music can be a great thing. Find out how to talk about it on today's podcast.
Would you want to have a special talent in something? Maybe as a musician or an athlete? I'm of two minds about this. Sometimes I watch TV or read about someone who has a special talent. This was true during the Olympics. Some of those athletes I saw were very talented. Whether it was playing soccer, running track, ice skating, or doing gymnastic routines, you could see how gifted they were and how well- trained and focused they were. I get the same feeling when I see musicians who can sing well or play an instrument easily. Watching or listening to them can take your breath away . I sometimes wish I had an special gift like theirs.
On the other hand, I also read about stories of children who are singled out as having talent early in life. Some of these kids begin training or practicing at the exclusion of other things kids do, like hanging out with friends or learning things in other subjects. Some of these kids don't go to school but are taught at home with tutors instead. They may be sent away to teachers or trainers in other cities, sometimes even without their parents. And, sometimes they spend so much time developing their talent, they don't have much time to develop other parts of their lives. These kids often live under a lot of pressure to perform. I envy these kids' talent, but I don't envy their lives.
I guess maybe it's not so bad being mediocre after all. At least that's what I'll keep telling myself when I practice this week.
آموزش واگرایی در اندیکاتورها
در ابتدا اندیکاتورها را معرفی می کنیم و در ادامه آموزش انواع واگرایی ها که در قیمت و اندیکاتورها به وجود می آید را ارائه می کنیم .
اندیکاتور چیست ؟
اندیکاتورها ابزارثانویه ای هستند که بر مبنای محاسبه قیمت ، حجم معاملات ، جریانات نقدی پولی حرکات و نوسانات واقعی قیمت در محاسبه می کنند.
کاربرد این اندیکاتورها این است که در واقع این امکان را برای تحلیلگر فراهم می کند که اطلاعات اضافی و مازاد بر روند کلی سهم جمع آوری کند.
اندیکاتورها را از یک منظر به دو دسته زیر تقسیم می کنند :
۱٫ اندیکاتورهای پیشرو (Laeding): این نوع از اندیکاتور ها به عنوان یک نوع سیگنال برای شناسایی رویدادهایی در آینده شناخته شده اند. در واقع ماهیت پیش بینی رخدادهای صورت گرفته در قیمت را دارد. عمده اندیکاتورهای پیشرو شامل اسیلاتورها می شوند. منظور از اسیلاتورها هم این است که در یک بازه خاصی در حال نوسان هستند . برای مثال : اندیکاتور RSI به عنوان یکی از اندیکاتورهای پبشرو هست و در عین حال جزء اسیلاتورها هم می باشد چون در بازه ۰ تا ۱۰۰ است ( ولی به طور معمول بین ۳۰ تا ۷۰ ) در حال نوسان هستند. در طول صورت گرفتن این نوسان ، نقاط اشباع خرید (over bought) و اشباع فروش (over sold) هم مورد بررسی قرار می گیرد. در شکل زیر نمونه ای از اشباع خرید و اشباع فروش در RSI مشخص شده است. زمانی که با اشباع خرید در روند مواجه می شویم باید اتظار داشته باشیم که روند به مرور روند کاهشی به خودش بگیرد و در صورتی که به نقطه اشباع فروش می رسیم ، روند آماده این است که وارد روند صعودی بشود.
۲٫ اندیکاتورهای تاخیری (Lagging): این اندیکاتور اطلاعات مفید و ارزشمندی در خصوص سهم ، در طول روند در اختیار تحلیلگر قرار می دهد. در اصل حالت پیش بینی روند را که در اندیکاتور پیشرو می باشد را ندارد. تمرکز بیشتر این اندیکاتورها به روی روند معاملاتی هست و اینکه کمتر سیگنال های خرید و کانال envelope فروش را به معامله گران می دهند. باند بولینگر و میانگین متحرک نمونه هایی از این اندیکاتورها می باشند.
شکل زیر مثالی از باند بولینگر در سهم وپاسار در نمودار روزانه است.
در نمودار باند بولینگر به عنوان خطوط حمایتی و مقاومتی عمل کرده است. خطوط پایین به عنوان حمایت سهم و خطوط بالایی هم مقاومت های سهم محسوب می گردند. در آموزش های بعدی به طور مفصل باند بولینگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
واگرایی چیست ؟
واگرایی در حالت کلی به معنای حرکت قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر می باشد و نتیجه این امر عموما این است که در هنگام وقوع واگرایی قیمت از ادامه حرکت می ایستد و تغییر جهت می دهد. مشاهده واگرایی در اندیکاتورها به عنوان یکی از سیگنال های بسیار قوی در علم تحلیل تکنیکال شناخته شده است.
انواع واگرایی
واگرایی به دو دسته تقسیم می شود :
۱٫ واگرایی معمولی (Regural Divergence ) :
خود این واگرایی معمولی به دو دسته واگرایی مثبت و واگرایی منفی تقسیم می شود .
واگرایی معمولی منفی : زمانی به وجود می آید که قیمت سقف جدیدی تشکیل می دهد ، اما اندیکاتور موفق نمی شود که سقف جدیدی بالاتر از سقف قبلی تشکیل دهد .
همان طور که در مثال بالا مشاهده می کنیم (نمودار ساعتی سهم خساپا ) واگرایی منفی (RD) وجود دارد. قیمت سقف جدید تشکیل داده در حالی که اندیکاتور موفق به این کار نشده است و به وجود آمدن این حالت خودش می تواند هشداری باشد مبنی برای اینکه کنترل ریسک صورت بگیرد چون امکان نزول بازار توسط اندیکاتور MACD تایید شده است.
برای معامله گران سفته باز (منظور از سفته بازارن ، افرادی است که به فکر بدست آوردن سود در بازه زمانی کوتاه مدت هستند) این واگرایی منفی نشانه ای از این می باشد که روند بازار وارد یک فاز نزولی جدید می شود و در نتیجه چشم انداز معاملاتی را مطلوب برانداز نمی کنند.
واگرایی معمولی مثبت : این نوع واگرایی در روند نزولی به وجود می آید و به این صورت است که قیمت موفق به تشکیل کف جدید ، پایین تر از کف قبلی خود می شود اما اندیکاتور نمی تواند کف جدید بسازد. نمودار زیر این مطلب را به خوبی نشان می دهد .
نمودار بالا نمودار ساعتی سهم خساپا است . همان طور که مشخص است بعد از مشاهده واگرایی مثبت در اندیکاتور در حالی که قیمت سهم روند نزولی دارد ، شاهد صعودی شدن روند و رشد سهم هستیم .
۲٫ واگرایی مخفی : این نوع از واگرایی معمولا زمانی تشکیل می شود که قیمت در حال اصلاح شدن خودش می باشد. این واگرایی به دو دسته
الف : واگرایی مخفی مثبت : زمانی به وجود می آید که قیمت موفق می شود کفی بالاتر از کف قبلی خودش تشکیل بدهد اما اندیکاتور یک کف پایین تر از کف قبلی خودش تشکیل می دهد . در شکل زیر به خوبی تناقض بین قیمت و اندیکاتور را مشاهده می کنید.
همان طور که مشخص است در شکل ، روند شکل صعودی به خودش پس از مشاهده واگرایی مخفی مثبت در نمودار قیمت به خود گرفته است.
ب : واگرایی مخفی منفی : این حالت که طی یک روند نزولی به وجود می آید ، قیمت قدرت اینکه به سقف قبلی خودش برسد را ندارد اما اندیکاتور موفق می شود که یک سقفی بالاتر از سقف قبلی خودش بزند. که موضوع خودش می تواند به عنوان هشداری برای ریزش سهم باشد که باید در نظر داشته باشیم.
همان طور که در تصویر مشخص است ، قیمت موفق نشده سقف جدیدی بسازد در نتیجه ، وارد یک روند نزولی شده است . (با فلش در شکل مشخص شده است)
مثال هایی از انواع واگرایی
واگرایی مثبت در نمودار وساخت
شکل زیر نمودار روزانه وساخت است . که در آن واگرایی مثبت مشاهده می شود. در این شکل اندیکاتور RSI مورد بررسی قرار گرفته است.
همان طور که دیده می شود با اینکه از اتصال کف های قیمت سهم روند نزولی دارد ، اما در اندیکاتور همان کف های متناظر روند صعودی داشته و در نتیجه اینجا واگرایی مثبت رخ داده است ، که باعث رشد سهم در کوتاه مدت شده است . زمانی که از اسیلاتور RSI برای تشخیص واگرایی استفاده می کنیم ، به دلیل اینکه این اندیکاتور جزء اسیلاتورها می باشد ، نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را به خوبی در آن مشخص است می تواند برای شناخت واگرایی در روند سهم عامل مهمی به شمار آید. زیرا معمولا واگرایی ها در نقاط اشباع خرید و یا فروش رخ می دهد ( برای آشنایی بیشتر با این اندیکاتور مطلب آن را مطالعه نمایید)
واگرایی مثبت در اندیکاتور MFI در شرکت ایران خودرو و تغییر روند سهم
این تصویر نمودار ساعتی در نمودار قیمت ایران خودرو است و اندیکاتور MFI در آن بررسی شده است. همان طور که مشاهده می کنیم ، نمودار قیمت باروند نزولی همراه بوده ولی اندیکاتور MFI روندی صعودی به خودش گرفته و در نهایت سهم با واگرایی مثبت همراه بوده و نمودار با افزایش قیمت رو به رو شده است.
واگرایی منفی در اندیکاتور CCI بانک ملت
نمودار بالا که سهم وبملت در نمودار روزانه است ، واگرایی منفی در اندیکاتور CCI را نشان می دهد. و همان طور که می بینیم سهم بعد از واگرایی ، ریزش کوتاهی را تجربه کرده است.
نتیجه گیری و جمع بندی
برای تکنیکالیست ها واگرایی عاملی مهمی برای تخمین روند سهم که از طریق شناسایی آن امکان متنوع سازی پرتفوی آنها فراهم شود بسیار حائز اهمیت است. تشخیص این واگرایی ها به کمک اندیکاتورها و روند قیمتی سهم صورت می گیرد . به همین دلیل اندیکاتور کانال envelope جزء ابزارهای دقیق برای شناسایی واگرایی ها محسوب می شوند. در آخر این نکته مهم را مد نظر داشته باشید که واگرایی چون خلاف جهت مسیر حرکت سهم است ، امکان اینکه مسیر کامل نشود وجود دارد و اگر مبنای خرید را فقط بر پایه واگرایی ها قرار بدهیم درصد شکست در معاملات افزایش پیدا می کنند.
خدمتی به نام اتوبانک و تاریخچه آن
وحید صیامی، کارشناس صنعت بانکی / ساختمان برج سامان در محدوده سهراه ضرابخانه، کمی قبل از رسیدن خیابان شریعتی به ابتدای خیابان پاسداران در بالای بزرگراه همت، در کوچه اتوبانک و در محل اتوبانک واقع شده است.
این برج با ۳۲ طبقه و معماری داخلی بسیار لوکس، مهمترین پروژه ساختهشده توسط یکی از شرکتهای حوزه سرمایهگذاری ساختمانی از هلدینگ بانک ملت بود که به بانک سامان فروخته شد.
معمار آن شرکت مهندسین مشاور حرکت سیال با مسئولیت معمار بزرگ، دانشمیر و کاترین اسپریدونف است. پردیس سینمایی ملت و مسجد و مجتمع فرهنگی ولیعصر در مجاورت تئاتر شهر که اولین مسجد پستمدرن ایران است، دو نمونه از آثار متعدد و شاخص این زوج معمار است. سازهها و فرمهای سیال و پویا رویکرد کلیدی این آثار معماری است؛ گویی حرکتی موجیشکل در بدنه ساختمانها برای ابد به بند کشیده شده است.
برج جام در سال ۹۷ که به بانک سامان فروخته شد، تبدیل به اقامتگاه مرکزی بانک سامان شده و حسب این تغییر مالکیت، نام آن به برج سامان تغییر یافت.
قبل از شروع ساخت این سازه عظیم که گویا لوکسترین ساختمان اداری تهران است، در محل این ساختمان اتوبانک ملت واقع شده بود؛ محوطهای بزرگ که با خود گوشهای از تاریخ بانکداری را به یادگار حمل میکرد. در سالهای آخر فعال بودن، مشتریان میتوانستند با اتومبیل وارد محوطه شده و از عابربانک ویژه سواره (ATM Drive Through) استفاده کنند که به معنای «استفاده از عابربانک؛ بدون نیاز به پیادهشدن از خودرو» است. در دهه هشتاد که چند باری مراجعه کردم، هر عابربانک را درون یک اتاقک کار گذاشته بودند و به طور غریبی خلوت بود.
نتوانستم نصب عابربانکها را در تاریخ ردگیری کنم که از چه سال و چه تصمیمی شروع شده است. نصب عابربانک اقدامی مؤخر و حاصل تعریف کاربری جدید برای آنجا بود. آن بنا و محوطه را در سالهای بسیار دورتر با هدف و منظور راهاندازی نخستین بار یک محصول جدید بانکی ساخته بودند، خدمتی به نام «اتوبانک».
سابقه تأسیس اتوبانک در آن محل، مربوط به قبل از تولد بانک ملت است. بانک ملت در ابتدای انقلاب از تجمیع ۱۱ بانک از جمله بانک تهران به وجود آمد. این محوطه از جمله داراییهای بانک تهران و خدمت اتوبانک نیز مربوط به بانک تهران بوده است.
همچون ابتدای دهه هشتاد شمسی که بانک سامان و «ولی ضرابیه» از حامیان و سرمایهگذاران جدی و خوشنام حوزه فناوری اطلاعات بانکی بودند، در دهه چهل شمسی، بانک تهران و «افغانی» مدیرعامل آن زمان بانک تهران نیز از حامیان جدی نوآوری در عرصه بانکداری کانال envelope بودند و بانک تهران نخستین بانکی بود که اقدام به صدور کارت بانکی و نصب عابربانک کرد؛ آن هم چهار سال پس از اینکه انگلیسیها و آمریکاییها شروع به ساخت و بهرهبرداری از نخستین عابربانکها کردند.
این مدیر خوشفکر و حامی نوآوری، خدمتی دیگر به نام اتوبانک را نیز در ایران پایه نهاد؛ خدمتی ویژه و نوین که نام آن بر کوچه مجاور نیز نهاده شد: کوچه اتوبانک.
تصویر موجود از اتوبانک در دهه هشتاد شمسی بهعنوان محلی برای عابربانکهای مخصوص سوارهروها را باید به کنار زد و باید دید در دهه سی و چهل شمسی، اتوبانک چگونه شکل و ماهیتی داشته است.
به طور خلاصه اتوبانک اشاره به ارائه خدمات اصلی بانکداری به مشتریان در ۲۴ ساعت شبانهروز دارد که جهت دریافت آنها (قاعدتاً در عمده موارد در خارج از ساعات اداری) افراد با خودرو وارد محدودههای حفاظتشده میشدند، از طریق یک ترمینال بانکی با یک خدماترسان بانکی (Server) وارد تعامل شده و خدمت مورد درخواست خود را که اغلب برداشت وجه نقد از حساب بانکی خود بود، انجام میدادند.
اما ترمینال بانکی یک Station بسیار ساده بود که دارای یک لوله و چند تا شاسی (دکمه) بزرگ بود و در کنار آن کپسول استوانهایشکل در دسترس بود که در آن باز شده و میتوانستند درون کپسول چیزهای کوچکی شامل اسکناس، فیش بانکی و احتمالاً دفترچه حساب را جای دهند.
خدماترسان (Server) یک ماشین سختافزاری کامپیوتری نبود، بلکه یک انسان بود که در همان محوطه جایی در زیرزمین مستقر بود و در کنارش گاوصندوق و میز کار و کازیهای برای نگهداری اسناد و فیشها وجود داشت. ارتباط بین مشتری و ترمینال با خدماترسان، نه بهوسیله پیامهای الکترونیکی که با بهکارگیری نیروی حاصل از فشار هوایی بود که در لوله دمیده شده و کپسول فوقالذکر را جابهجا میکرد.
بهکارگیری فشار هوا و دمیدن آن در رفتوبرگشت بین مشتری و خدمترسان بهوسیله سامانه پنوماتیک (Pneumatic) صورت میپذیرفت.
سامانههای پنوماتیک برای جابهجایی هر چیزی میتوانند به کار گرفته شوند، از جابهجایی اسکناس و مسکوکات و اسناد مالی با تیوب (کپسول)های استوانهایشکل کوچک در اتوبانکها، تا جابهجایی اسناد و مرسولات اداری در ساختمانهای عظیم متعلق به شرکتها و سازمانهای بزرگ تا جابهجایی انسان در پروژه Hyperloop آقای ایلان ماسک.
سامانههای پنوماتیک با اختراعی توسط مهندس انگلیسی بسیار مشهور آقای ویلیام مرداک در سال ۱۷۹۹ پا به عرصه نهادند.
این سامانه PPT برای انتقال اجسام جامد از طریق سیلندرهای مخصوص، با منطقی مشابه شبکه لولهکشی برای جابهجایی مایعات و سیالات، مورد استفاده قرار میگیرد.
در سال ۱۸۵۳ فردی با نام لاتیمر کلارک اقدام به نصب و راهاندازی یک شبکه پنوماتیک ۲۰۰متری بین بورس اوراق بهادار لندن و دفتر مرکزی شرکت Electric Telegraph Company کرد.
نخستین بار که تجهیزات الکترونیکی در بازارها و صنایع مالی به کار رفت، مربوط به آمریکای قرن ۱۹ بود که دستگاه Ticker Tape را برای بازار معاملات سهام ساخته و به کار گرفتند. بخش مرکزی این دستگاه در طبقه همکف بورس نیویورک مستقر شده و از طریق شبکه تلگراف قابلیت اتصال به اقصی نقاط آمریکا را فراهم میساخت و بدین ترتیب در شهرهای مختلف آمریکا، مردم در تلگرافخانهها میتوانستند از قیمت سهام مطلع شده، قیمت یک سهام را بپرسند و خیلی سریع دفاتر کوچکی در محل تلگرافخانهها پدید آمد که کار معامله سهام را هم انجام میدادند.
بورس لندن برخلاف بورس نیویورک به شرکت مدیریت شبکه تلگراف آمریکا که اساساً با همین هدف به لندن آمد و شعبهای تأسیس کرد، اجازه استقرار تجهیزات را نداد. وسترن یونیون بعد از دو سال انتظار و لابی ناموفق، شعبه لندن را تعطیل کرد، اما شرکتی انگلیسی تأسیس شد که سرسخت بود. اجازه حضور تجهیزات و حتی نماینده شرکت تلگرافالکتریک در تالار معاملات تا سالها بعد داده نشد. این شرکت سرسخت ابتدا برای مدتی از بچههای ولگرد و تیزپای خیابانهای لندن برای دویدن و جابهجایی اطلاعات بین دفتر مرکز شرکت در نزدیکی بورس استفاده میکرد و سپس سامانه پنوماتیک مخصوصی راهاندازی کرد که با بیشترین سرعت ممکن، اطلاعات قیمت سهام و اوراق که روی کاغذ نوشته شده بود به دفتر مرکزی این شرکت و شبکه تلگراف انگلستان برسد. در دفتر مرکزی شرکت تلگراف، اطلاعات کاغذهای دریافتی تبدیل به پیامهای الکتریکی (کدهای مورس) شده و از طریق شبکه تلگراف این اطلاعات در کل کشور توزیع میشد و بدین ترتیب امکان معامله در اقصی نقاط بریتانیا در تلگرافخانهها فراهم شد.
شبکههای پنوماتیک دنیا را به سرعت درنوردیدند و در شهرهای اروپایی در ابعاد وسیع به کار گرفته شدند و پس از بازار سرمایه، بانکها به استفاده از آنها مشغول شدند.
در سطح شهری و در سطح سازمانی سامانههای پنوماتیک برای بیش از صد سال یکهتازی میکردند. در پاریس، بوستون، نیویورک، لندن، برلین، پراگ و دهها کلانشهر دیگر، شبکه عظیمی از لولههای مخصوص در زیرزمین و روی زمین وجود داشت که باعث میشد افراد و نهادها و سازمانها به سرعت باد با یکدیگر مکاتبه کنند.
در سازمانها سامانه پنوماتیک با مرکزیت دبیرخانه، جابهجایی اسناد و نامهها را تسهیل و نقش «امربر» را حذف میکرد.
در اینترنت تصاویر متعددی از نیمه نخست قرن بیستم میتوان دید که سازمانهایی را نشان میدهد که حجم عظیمی از لولههای موازی و متقاطع با یکدیگر درودیوار اتاقها را پر کرده است و کارکنان و خصوصاً زنانی را میتوان دید که بهعنوان کارمند دبیرخانه به جای اینکه مانیتور و صفحه کلیدی در پیش رو داشته باشند، ورودی دهها لوله پیش روی ایشان است.
سامانههای پنوماتیک رد پای عمیقی از خود بر جای گذاشتند و برخی از اصطلاحات مربوط به این سامانهها بعداً به شبکههای مبنی بر سیگنالهای الکترونیکی و در واقع همان شبکههای کامپیوتری منتقل شدند.
معروفترین این اصطلاحات، پهنای باند است. پهنای باند عبارت از بیشینه سرعتی است که دادهها در یک کانال ارتباطی میتوانند جابهجا شوند؛ بدون اینکه ساختار و دقت و کیفیت ارتباط به طور قابلملاحظهای کاهش یابد. پهنای باند مشخصه ساختاری کانال ارتباطی است و با تأسیس کانال ارتباطی پدید میآید. سرعت اما عبارت از کانال envelope نرخ جابهجایی داده در زمان است که بدیهی است نباید (نه اینکه امکان ندارد) از پهنای باند بیشتر شود. سرعت مشخصه کارکردی است و هر بار هنگام استفاده از کانال قابل تنظیم است. در سامانههای پنوماتیک نیز این مفاهیم برقرار بود؛ کانال اتصالدهنده دبیرخانه به دفتر مدیرعامل از یک حدی نمیتوانست پهنتر بشود؛ چراکه بیفایده بود یا محیط را زشت میکرد. از سوی دیگر دمیدن هوای بیش از حد ممکن بود به کپسول یا تیوبها صدمه بزند که همان جفت مفهومی پهنای باند و سرعت را برای آنها به کار میگرفتند.
در برخی از پروتکلهای کامپیوتری از اصطلاح Envelope استفاده میشود. در زبان طبیعی انگلیسی نیز از همین واژه برای اشاره به هر فقره مکاتبه اداری و نامهها استفاده میشود. ولی در مورد شبکههای کامپیوتری از واژه Packet استفاده میکنند و هر Packet دارای آدرس مبدأ و مقصد مشخص و نیز دارای استقلال عملکردی در مسیریابی و طی مسیر است. در سامانههای پنوماتیک نیز مفهوم Packet مهم بود؛ محتوای درون هر کپسول را در سامانههای پنوماتیک یک Packet مینامیدند. دبیرخانه نامههای وارده را بررسی کرده و ممکن بود چند نامه را درون یک کپسول قرار دهند یا ممکن بود نامهای با انبوهی از ضمائم را بین چند کپسول توزیع و سپس آن را ارسال کنند. این عملیات چند Envelope به یک Packet و یک Envelope به چند Packet را عملیات Encapsulation مینامیدند که عیناً در مورد شبکههای کامپیوتری نیز چنین است و همین اصطلاح استفاده میشود.
قدری بامزه است وقتی به این میاندیشیم که در لوله متصل به اتاق مدیرعامل بادی تند میوزیده و در لوله متصل به مثلاً واحد انبارداری بادی نحیف جریان مییافته است.
در فروشگاههای بزرگ به سرقت بردن موجودی صندوق اقدامی ناگوار است که در قرن نوزدهم و نیمه نخست قرن بیستم در اروپا و آمریکا بهشدت رواج داشت. در این فروشگاهها، سامانههایی راهاندازی شد که کارکرد آنها بدین ترتیب بود که وجوه و اسناد دریافتی از مشتری، بلافاصله به واحد حسابداری در جایی امن منتقل میشد. حتی ممکن بود به جایی خارج از فروشگاه منتقل شود تا در نتیجه آن، وجوه زیادی در صندوق فروشگاهی وجود نداشته باشد که نصیب دزدان شود. به این سیستمها که تنوع زیادی داشت، سامانه «حمّال پول» میگفتند که بررسی آنها خود موضوع مقاله دیگری است. فروشگاههای بزرگ پس از بازار سرمایه و بانکها، دیگر مشتریان مهم سامانههای پنوماتیک شدند. در واقع آنها با سامانه حمّال پول پنوماتیکی را به کار گرفتند. سامانه پنوماتیک باعث تحول و ارتقای اساسی حمّالی پول شد.
سامانههای پنوماتیکتیوب تا سال ۱۹۵۳ در آمریکا و تا سال ۱۹۸۴ در اروپا مورد استفاده بودند و اکنون به تاریخ پیوستهاند.
اینکه با وجود شبکههای تلگراف، سامانههای پنوماتیک به وجود آمده و سالهای طولانی مورد کانال envelope استفاده بوده، بیانگر آن است که موجودیتهایی نظیر سند، کاغذ و امضای خیس (wet signature) تا چه اندازه نسبت به الکتریکی و الکترونیکیشدن مقاوم بودهاند.
در ایران سازمان تلویزیون ملی و بانک تهران دو سازمانی بودند که از سامانه پنوماتیک بهره بردهاند و شواهد تاریخی آن موجود است. قطعاً سازمانهای بسیار دیگری نیز از آن استفاده میکردهاند که با وجود بررسی زیادم، نتوانستم سرنخ و نشانهای بیابم.
در زندگینامهها و احوال شخصی مکتوب بزرگان ایرانی، تنها موردی که موفق به یافتن آن شدم (و مواردی دیگر هم قاعدتاً باید باشند) مربوط به مقالهای از استاد عالیقدر قاسم غنی است که در مقالهای که درباره بزرگمرد دوران، علامه محمد قزوینی نوشتهاند، به سیستم پست درونشهری و فوری پاریس در قبل از جنگ جهانی دوم اشارهای داشتهاند که به تصریح متن، برمبنای سامانه پنوماتیک بوده است. ضمناً دیوان حافظ که در خانه دارید به تصحیح و کوشش قاسم غنی و علامه قزوینی است.
توسعه سامانههای پنوماتیک موجب بلندپروازی مدیران شهری شده و در شهرهایی نظیر پراگ و پاریس کل شهر دارای ایستگاههایی بود که استفاده از شبکه پنوماتیک شهری یا Metropolitan Network را ممکن میساخت.
دیدگاه شما