تفاوت do و does چیست؟ – به زبان ساده + تمرین، مثال و تلفظ
فعل do یکی از افعال مهم و بسیار پرکاربرد زبان انگلیسی است که هم به عنوان فعل اصلی و هم به عنوان فعل کمکی در جمله به کار میرود. کاربرد این فعل به عنوان فعل اصلی به معنی انجام دادن و در جایگاه فعل کمکی، برای منفی کردن و سوالی کردن جمله است. در این مطلب قصد داریم تفاوت do و does را در زبان انگلیسی بررسی کنیم. علاوه بر این کاربرد هر کدام را به طور جداگانه و مفصل آموزش میدهیم. همچنین در انتهای مطلب چند نمونهسوال برای تمرین بیشتر گرامر این مبحث تهیه کردهایم.
کاربرد do و does در زبان انگلیسی
در زبان انگلیسی هر وقت از انجام شدن عملی حرف میزنیم از افعال do و does یا did استفاده میکنیم. do و does دو روش برای صرف فعل do در زمان حال هستند و did شکل گذشته ساده آن است. این افعال به طور کلی در جملات منفی و سوالی به کار میروند. do با ضمیرهای اولشخص مفرد و ضمیرهای جمع به کار میرود و does همراه با ضمیر سومشخص مفرد یعنی «she» ،«he» و «it» استفاده میشود. به مثالهای زیر دقت کنید تا با کاربرد این دو بهتر آشنا شوید.
Do it as he does.
همان کاری را بکن که او میکند.
I do have some work, but she doesn’t have any.
من کمی کار دارم اما او کاری ندارد.
در مثال اول، جمله امری است و به همین خاطر با do شروع میشود، در انتهای جمله نیز does در نقش فعل اصلی جمله به معنی انجام دادن کار استفاده شده است. در مثال دوم از do برای تاکید روی فعل اصلی جمله استفاده شده و does برای منفی کردن بخش دوم آن آمده است. به طور کلی تفاوت do و does در چند مورد است که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
کاربرد do در زبان انگلیسی
فعل do در زبان انگلیسی به انجام شدن کاری اشاره دارد، چه این کار به میل خود فرد انجام بشود و چه کسی دیگر از او درخواست کند. do فعلی کمکی است که با فعل اصلی استفاده میشود تا جملههای متعددی بسازد. مهمترین نقشهای do در جمله عبارتند از:
- برای سوالی کردن جمله:
Do you know him?
Do you get the mail?
نامهها به دستت میرسد؟
- برای منفی کردن جمله:
I don’t think she is going to come for the party.
فکر نمیکنم او به مهمانی بیاید.
They don’t have any right to call a meeting.
آنها هیچ حقی ندارند که جلسه تشکیل دهند.
- در جملات مثبت برای تاکید روی چیزی یا اشاره به اطلاعاتی بیشتر:
You do look sad today.
تو امروز واقعا غمگین به نظر میایی.
They do want to start their own business.
آنها میخواهند کسبوکار خود را راه بیندازند.
- در جملات امری مثبت و منفی:
Don’t open the door.
Do your work.
کار خود را انجام بده.
- در ضمیمههای پرسشی:
I met Shahrukh Khan at the concert, don’t you?
من «شاهرخ خان» را در کنسرت دیدم، تو ندیدی؟
- برای اجتناب از تکرار کردن فعل یا عبارت فعلی:
A: May I help you?
B: Please do.
A: میتوانم به شما کمکی کنم؟
Suzzane likes apples, and so do you.
«سوزان» از سیب خوشش میآید، تو هم همینطور.
به مثالهای زیر از کاربرد این فعل دقت کنید.
I do not know the way.
من راه را بلد نیستم.
Do you have any tickets for the concert?
بلیتی برای کنسرت داری؟
Do you mind if I smoke?
اشکالی دارد سیگار بکشم؟
How much do you charge for a haircut?
برای کوتاهی مو چقدر هزینه میگیرید؟
We do not have the resources to update our computer software.
ما منابع لازم برای بهروز کردن نرمافزار کامپیوتر خود را نداریم.
Winners do what losers don’t want to do.
برندهها کاری را میکنند که بازندهها نمیخواهند انجام دهند.
I do it because I like it.
من این کار را انجام میدهم چون دوست دارم.
What do you suggest I order?
پیشنهاد میکنی چه چیزی سفارش بدهم؟
کاربرد does در زبان انگلیسی
does یکی دیگر از شکلهای فعل do است که کاربرد آن نیز برای اشاره به انجام دادن کاری است، سفارش توقف (Stop Order) این کار میتواند به میل خود فرد یا به درخواست فردی دیگر باشد. does در انگلیسی همراه با سومشخص مفرد در انواع مختلف جمله به کار میرود. مهمترین کاربردهای این فعل عبارتند از:
-
سفارش توقف (Stop Order)
- برای سوالی کردن جمله با سومشخص مفرد:
Does she go out for a walk?
او برای پیادهروی بیرون میرود؟
Does it work properly?
این وسیله درست کار میکند؟
- برای منفی کردن جمله با سومشخص مفرد:
Sara doesn’t want to go Sydney on her vacations.
«سارا» نمیخواهد در تعطیلات خود به «سیدنی» برود.
He doesn’t care much about what people think.
او چندان اهمیتی نمیدهد که مردم چه فکری میکنند.
- برای ارائه اطلاعات بیشتر یا تاکید روی فعل اصلی جمله:
She does work hard.
او سخت کار میکند.
John does go to coaching every day.
«جان» هر روز برای مربیگری بیرون میرود.
- در ضمیمههای پرسشی:
She writes well, doesn’t she?
او خوب مینویسد، اینطور نیست؟
مثالهای زیر را از کاربرد این فعل در نظر بگیرید.
It does not look like the right way.
به نظر نمیرسد این روش درست باشد.
Does your job fulfill your expectations?
شغلت انتظارات تو را برآورده میکند؟
What time does the store close?
فروشگاه چه زمانی بسته میشود؟
She always does things the hard way.
او همیشه هر کاری را به روش سخت انجام میدهد.
What time does this train get to New York?
این قطار چه ساعتی به نیویورک میرسد؟
He does not know the way.
او راه را بلند نیست.
The express train does not stop at this station.
قطار اکسپرس در این ایستگاه توقف نمیکند.
How long does it take you to commute?
رفتن تو به سر کار و برگشتنت از آنجا چقدر طول میکشد؟
تفاوت ساختار do و does
همانطور که میدانید do یکی از افعال گذرای زبان انگلیسی است، یعنی هم به فاعل و هم به مفعول نیاز دارد. علاوه بر این فعلی حرکتی است، یعنی میتواند کاری را عملی کند. از طرفی does فقط شکل سومشخص مفرد این فعل است که با ضمیر سوخ شخص مفرد انگلیسی همراه میشود.
از do در کنار اسامی جمع مانند «parents» و «children» استفاده میکنیم اما اسامی مفرد انگلیسی مانند «my teacher» و «the child» را همراه فعل does به کار میبریم.
does همراه با ضمیرهای شخصی اولشخص مفرد، ضمیر دومشخص you، ضمیر اولشخص جمع و ضمیر سومشخص جمع به کار میرود اما does فقط با ضمیر سومشخص مفرد انگلیسی استفاده میشود. علاوه بر این do را با ضمایر اشاره جمع مانند «these» و «those» استفاده میکنیم و ضمایر اشاره مفرد مانند «this» و «that» را با does به کار میبریم.
از do برای دستور دادن در جملههای امری استفاده میشود اما از آنجایی که نمیتوان به شکل مستقیم به سومشخص دستوری داد سفارش توقف (Stop Order) نمیتوان از does در جملات امری استفاده کرد.
تفاوت do not و does not
به طور کلی از does not برای اشاره به سومشخص مفرد و اسامی مفرد و از do not برای اشاره به سفارش توقف (Stop Order) باقی ضمایر و اسامی جمع استفاده میکنیم. همانطور که میدانید do و does همراه با فعلی دیگر در جمله استفاده میشوند تا جمله را به حالت منفی یا سوالی دربیاورند.
وقتی دو فعل do و does را با قید منفیساز not همراه میکنیم این افعال در نقش فعل کمکی به کار میروند. برای درک بهتر تفاوت دو ساختار do not و does not در ادامه به چند مثال از هر کدام اشاره میکنیم.
does not فعلی کمکی است که برای منفی کردن فعل دیگری در جملههای انگلیسی به کار میرود. این ساختار فقط همراه با سومشخص مفرد و اسامی مفرد به کار میرود. به مثالهای زیر از این ساختار دقت کنید.
This does not need further inspection, and we can pass it right away.
این نیاز به بازرسی بیشتر ندارد و میتوانیم همین حالا آن را ارسال کنیم.
He does not think he can do it, though we’re certain he can.
او فکر نمیکند بتواند از پس این کار بربیاید، هرچند که ما مطمئنیم میتواند.
She doesn’t know what to do next! Shall we help her?
او نمیداند بعد از این چه کار کند! به او کمک کنیم؟
There isn’t a thing that the king does not know about his land.
چیزی نیست که پادشاه در مورد سرزمین خود نداند.
It does not seem to understand many of the inputs I’m entering.
به نظر نمیآید این رایانه بسیاری از دادههایی که من وارد میکنم را بفهمد.
What doesn’t kill us only makes us stronger.
چیزی که ما را نکشد، فقط ما را قویتر میکند.
It doesn’t take much to beat me at sports.
شکست دادن من در ورزش برای او کار چندان سختی نیست.
همانطور که در مثالهای بالا میبینید این ساختار به دو روش نوشته میشود. به طور کلی میتوان از ساختار does not استفاده کرد که رسمیتر است یا میتوان آن را به شکل مخفف doesn’t درآورد که غیررسمی محسوب میشود. هر دو این ساختارها معنی و کاربرد یکسانی دارند و تنها تفاوت آنها در لحن جمله است. does not در متنهای رسمی و علمی یا در متنهای عادی برای تاکید بیشتر استفاده میشود و doesn’t در محاوره و متنهای غیررسمی مانند پیامک کاربرد دارد.
do not و شکل مخففشده آن don’t برای اشاره به تمام ضمایر به جز سوم شخص مفرد به کار میروند. کاربرد اصلی این دو ساختار برای منفی کردن جملههایی است که فعل اصلی دیگری دارند. علاوه بر این، در جملات امری منفی یا همان جملات نهی نیز از این افعال استفاده میشود. به مثالهای زیر دقت کنید.
These items do not need to be checked again.
نیازی نیست این وسایل دوباره بررسی شوند.
I do not understand why you’re asking me to do something like that.
متوجه سفارش توقف (Stop Order) نمیشوم چرا از من میخواهی چنین کاری کنم.
We don’t quite know what happened to us after the accident!
ما اطلاع کامل که بعد از تصادف چه اتفاقی افتاد.
There are many things we do not understand about the universe.
چیزهای زیادی هست که ما در مورد دنیا نمیدانیم.
They don’t think they’re going to get out of there alive.
آنها فکر نمیکنند بتوانند زنده از آنجا بیرون بیایند.
You do not have to make all of the decisions on your own.
لازم نیست تو تمام تصمیمها را تنهایی بگیری.
Plenty of citizens do not believe in the capacity of their government.
بسیاری از شهروندان به قابلیتهای دولت خود اعتقاد ندارند.
People do not need to be told what to do or where to go.
مردم نیازی ندارند کسی به آنها بگوید چه کار کنند و کجا بروند.
همانطور که میبینید هر دو این ساختارها در جمله معنی یکسانی دارند. از do not یا don’t برای اشاره به اسمهای جمع نیز استفاده میشود. علاوه بر این بعد از ضمیرهای جمع و ضمیر اولشخص مفرد نیز آن را به کار میبریم. همچنین do not در موقعیتهای رسمی و برای تاکید در جمله به کار میرود و don’t در محاوره و موقعیتهای غیررسمی استفاده میشود.
سفارش توقف (Stop Order)
واژگان انگلیسی مرتبط با خرید با معنی فارسی
واژگان انگلیسی مرتبط با ورزش و مسابقات ورزشی با معنی فارسی
در این پست به بررسی اسامی مکان ها در سطح شهر به انگلیسی با معنی فارسی می پردازیم. تلفظ هر لغت در زیر آن قرار دارد.
هم چنین برای آشنایی بیشتر شما در پایان هر واژه جمله ای نمونه ذکر شده است.
در سر تا سر شهر مکان های زیادی وجود دارد. مکان هایی مثل رستوران، بانک، اداره پست و غیره. اگر با اسامی این مکان ها به زبان انگلیسی آشنا باشیم، به سادگی می توانیم آدرس مورد نظرمان را در سطح شهر پیدا کنیم.
a place where aircraft regularly take off and land, with buildings for passengers to wait in
فرودگاه
I went to the airport to see my friend off.
برای بدرقه دوستم به فرودگاه رفتم.
Antique Shop
a shop where antiques are sold
مغازه عتیقه فروشی
I’m looking for a good antique shop in London.
دنبال یک مغازه عتیقه فروشی خوب در لندن می گردم.
a place where bread and cakes are made and sometimes sold
نانوایی
This old bakery bakes the best bread in the city.
این نانوایی قدیمی، در شهر ما بهترین نان را می پزد.
an organization where people and businesses can invest or borrow money, change it to foreign money etc
بانک
The bank rescued the famous company from bankruptcy.
بانک شرکت مشهور را از ورشکستگی نجات داد.
a shop where a barber works
آرایشگاه مردانه
Tom has been working in this barbershop for 10 years.
10 سال است که تام در این آرایشگاه کار می کند.
Beauty Salon
a place where your hair, face, and body can be given special treatments to improve their appearance
سالن زیبایی
There are three beauty salons on this street.
در این خیابان سه سالن زیبایی وجود دارد.
a shop or website where books are sold
کتاب فروشی
I met an old friend of mine at a bookshop yesterday.
دیروز یکی از دوستان قدیمیم را در کتاب فروشی دیدم.
Bus Station
a place where buses start and end their routes
ایستگاه اتوبوس
The bus leaves the bus station at 9 AM.
اتوبوس ایستگاه را ساعت 9 صبح ترک می کند.
Butcher Shop
a shop dedicated to the selling of meat
قصابی
This butcher shop is closed today.
این قصابی امروز بسته است.
Car Park
an area of ground for parking cars
پارکینگ
John’s red car was easily recognizable in the car park.
ماشین قرمز جان به آسانی در پارکینگ قابل تشخیص است.
Charity Shop
a shop in which a charity sells all types of used goods that are given by the public, سفارش توقف (Stop Order) or in which they sell new goods, to make money for the work of the charity
فروشگاه خیریه
Tom gave all his books to a charity shop last month.
ماه پیش تام تمام کتاب هایش را به یک فروشگاه خیریه داد.
a building for Christian religious activities
کلیسا
Tom was leaning against the church wall.
تام به دیوار کلیسا تکیه داده بود.
an organization that sells goods or services in order to make money
شرکت
Our company imports green tea from Japan.
شرکت ما از ژاپن چای سبز وارد می کند.
Dry Cleaner
a store where clothes are cleaned with chemicals
خشک شویی
Jane forgot to take her dress to the dry cleaner.
جین فراموش کرد پیراهنش را به خشک شویی ببرد.
a building or set of buildings where large amounts of goods are made using machines
کارخانه
This factory manufactures diffrent automobile parts.
این کارخانه قسمت های مختلف ماشین را تولید می کند.
Fire Station
a building where fire engines are kept, and where firefighters wait until they are called to put out a fire
ایستگاه آتش نشانی
Tom enjoys working at the fire station.
تام از کار کردن در ایستگاه آتش نشانی لذت می برد.
a shop that sells cut flowers and plants for inside the house
گل فروشی
Jane called the florist shop and ordered a large bunch of blue roses.
جین به گل فروشی تلفن زد و یک دسته بزرگ رز آبی سفارش داد.
a place where cars are repaired
تعمیرگاه اتوموبیل
My car is still at the garage getting repaired.
ماشینم هنوز در تعمیرگاه در حال تعمیر است.
Gas Station
a place where fuel is sold for road vehicles, often with a small shop
پمپ بنزین
Please stop at the first gas station!
لطفا در اولین پمپ بنزین توقف کن!
Gift Shop
a shop that sells goods that are suitable for giving as presents
مغازه هدیه فروشی
This gift shop has a lot of postcards.
این مغازه هدیه فروشی کارت پستال های زیادی دارد.
a large room with equipment for exercising the body and increasing strength
باشگاه بدن سازی
The new gymnasium is situated at the center of the city.
باشگاه بدن سازی جدید، در مرکز شهر قرار دارد.
a place where people who are ill or injured are treated and taken care of
بیمارستان
Tom will likely be discharged from the hospital tomorrow.
تام به احتمال زیاد فردا از بیمارستان مرخص می شود.
a building where you pay to have a room to sleep in, and where you can sometimes eat meals
هتل
Jane left her handbag at the hotel.
جین کیف دستیش را در هتل جا گذاشت.
Internet Cafe
a cafe with computers where people can pay to use the internet
کافی نت
I try to start up an internet cafe where I live.
سعی می کنم یک کافی نت در محل سکونتم افتتاح کنم.
a building, room, or organization that has a collection, especially of books, for people to read or borrow, usually without payment
کتاب خانه
There are a lot of English books in this library.
کتاب های انگلیسی زیادی در این کتاب خانه وجود دارد.
a building for Islamic religious activities and worship
مسجد
There are around three thousand mosques in Istanbul.
حدود سه هزار مسجد در استانبول وجود دارد.
Movie Theater
a theatre where people pay to watch movies
سینما
Tom had to leave the movie theater before the movie was over.
تام مجبور شد قبل از تمام شدن فیلم، سینما را ترک کند.
a building where objects of historical, scientific, or artistic interest are kept
موزه
We weren’t allowed to take photographs in this museum.
در این موزه اجازه عکس گرفتن نداشتیم.
a public area of land with grass and trees, usually in a town, where people go in order to relax and enjoy themselves
پارک
This park reminds me of my childhood.
این پارک مرا به یاد کودکیم می اندازد.
a shop or part of a shop in which medicines are prepared and sold
داروخانه
This medicine is still not sold in pharmacies.
ایم دارو هنوز در داروخانه ها فروخته نمی شود.
Police Station
the local office of the police in a town or part of a city
ایستگاه پلیس
Two police officers arrested John and took him to the police station.
دو افسر پلیس تام را دستگیر کردند و او را به ایستگاه پلیس بردند.
Post Office
a place where stamps are sold and from where letters and parcels are sent
اداره پست
I am going to take this box to the post office today.
قصد دارم امروز این بسته را به اداره پست ببرم.
a place where you can eat a meal and pay for it
رستوران
This restaurant is mostly crowded.
این رستوران بیشتر اوقات شلوغ است.
a place where children go to be educated
مدرسه
Mary always goes to school by bicycle.
مری هر روز با دوچرخه به مدرسه می رود.
Shoe Shop
a shop where shoes are sold
مغازه کفش فروشی
The shoe shop is in the east of the shopping center close to the Italian restaurant.
مغازه کفش فروشی در شرق مرکز خرید، نزدیک رستوران ایتالیایی قرار دارد.
Shopping Center
a group of shops with a common area for cars to park
مرکز خرید
We can find everything we want in this large shopping center.
هر چه بخواهیم می توانیم در این مرکز خرید بزرگ پیدا کنیم.
a path with a hard surface on one or both sides of a road, that people walk on
پیاده رو
Please don’t ride a bicycle on the sidewalk.
لطفا در پیاده رو دوچرخه سواری نکن!
a very tall modern building, usually in a city
آسمان خراش
This skyscraper is the tallest building in the city.
این آسمان خراش بلند ترین ساختمان شهر است.
an area of approximately square-shaped land in a city or a town, often including the buildings that surround it
میدان
There is a beautiful statue in this square.
در این میدان مجسمه ای زیبا قرار دارد.
a large sports ground with rows of seats all round it
استادیوم
The eager spectators gathered in the stadium.
تماشاچیان مشتاق در استادیوم جمع شدند.
a road in a city or town, usually with buildings along one or both sides
خیابان
This is a one-way street.
این خیابان یک طرفه است.
Swimming Pool
an artificial area of water for swimming, or a building containing this
استخر
The children are playing next to the swimming pool.
بچه ها سرگرم بازی نزدیک استخر هستند.
a tall, narrow building, that either stands alone or forms part of another building such as a church or castle
برج
There’s an old tower in the center of the village.
برجی قدیمی در وسط روستا وجود دارد.
Toy Shop
a shop that sells objects that children play with, for example dolls or model cars
اسباب بازی فروشی
At age 14, Tom worked as a salesperson in a toy shop.
در 14 سالگی تام به عنوان فروشنده در اسباب بازی فروشی کار می کرد.
Train Station
a place with one or more buildings and platforms where trains stop for people to get on or off
ایستگاه قطار
The train station is not far from here.
ایستگاه قطار از اینجا دور نیست.
an institution where students study for degrees and where academic research is done
دانشگاه
Many students compete to get into the best universities.
بسیاری از دانش آموزان برای رفتن به بهترین دانشگاه ها رقابت می کنند.
an area where live animals are kept so that people can look at them
باغ وحش
The world’s largest zoo is in Germany.
بزرگ ترین باغ وحش جهان در آلمان قرار دارد.
برای یادگیری لغات بیشتر و کامل کردن دانش زبان انگلیسی خود، می توانید در کلاس های مکالمه ی زبان انگلیسی آنلاین ثبت نام نمایید.
دیدگاه شما