راهنمای انتخاب بهترین تایم فریم در تحلیل تکنیکال و معاملات ارزهای دیجیتال
بهترین تایم فریم برای تحلیل قیمت ارزهای دیجیتال کدام است؟ استفاده از کدام تایم فریم در روش ایچیموکو مناسبتر است؟ آیا برای تحلیل تکنیکال یک ارز دیجیتال باید از استراتژی مولتی تایم فریم استفاده کرد؟ برای نوسانگیری در بازار رمز ارزها چطور؟ کدام تایم فریم بهتر است؟ این موارد بخشی از دغدغههای مهم تریدرهاست که ما در این مقاله به سراغ آن رفته و پاسخ آنها را خواهیم داد.
در این مقاله قصد داریم تا به بررسی معامله در تایم فریم های مختلف پرداخته و مزایا و معایب آنها را بررسی کنیم. انتخاب تایم فریم مناسب یکی از مهمترین عوامل در ترید بوده چرا که تایم فریم اشتباه، سرمایهی شما را نابود میکند. در واقع بسیاری از افرادی که تجربهی زیادی نداشته وارد بازار شده و جذب تایم فریمهای 1 دقیقه، 5 دقیقه و 15 دقیقه میشوند. این تایم فریمها همیشه مناسب نبوده و کاربردِ خاصی دارند. در ادامه به شما کمک خواهیم کرد تا تایم فریم مناسب خود را انتخاب کنید. انتخاب تایم فریم به رفتار معاملهگری شما بستگی دارد. از این رو، در ادامه با توجه متوسط معامله ضرر به استراتژیهای مختلف انجام معامله در بازار ارزهای دیجیتال، بهترین تایم فریم هر روش را نیز پیشنهاد خواهیم داد.
یک: بهترین تایم فریم در ترید روزانه
ترید روزانه به حالتی گفته میشود که معاملهگر یا تریدر تمامی پوزیشنهای معاملاتی خود را در یک شبانهروز و پیش از خوابیدن، ببندد. در واقع در این روش، تریدر هیچ ارز دیجیتال یا توکن یا کوینی را برای بیشتر از یک روز نگهداری نمیکند.
معاملات روزانه بیشترین محبوبیت را بین معاملهگران داشته و سرمایهگذاران بازارهای ارزهای دیجیتال تمایل زیادی به ترید روزانه دارند. بهترین تایم فریمها برای ترید روزانه، تایم فریمهای یک دقیقه الی 15 دقیقه هستند. توجه داشته باشید که تایم فریمهای بزرگ مثل هفتگی و ماهانه کاربردی در ترید روزانه ندارند. در این روش کاربران معاملات خود را در آغاز روز باز کرده و تا پایان روز میبندند.
مزایای ترید روزانه در بازار ارزهای دیجیتال
معاملات روزانه هیجان زیادی داشته و فرصت بیشتری در اختیار تریدرها قرار میدهند. در این روش خطر از دست رفتن سریعِ سرمایه وجود نداشته و سرمایهگذاران بهسرعت در جریان اتفاقات قرار گرفته و از آنها استفاده میکنند. همچنین در این روش سرمایهگذاران نیازی به ریسک بالا برای بهدستآوردن سود زیاد ندارند. از آنجا که در این روش، تریدر پیش از خوابیدن، تمامی پوزیشنهای معاملاتی خود را میبندد، اسیر اتفاقات غیرعادی همچون ریزش لونا در بازار نمیشود. در این روش، تریدر همواره بازار را رصد کرده و کمتر از سایر روشها اتفاقات غیرعادی را تجربه میکند.
معایب ترید روزانه در بازار رمز ارزها
ترید روزانه علاوه بر مزایای زیاد، معایبی نیز دارد. اولین نکتهی منفی، هزینهی تراکنش بسیار بالا است. کاربران معاملات زیادی انجام داده و به همین خاطر، کارمزد تراکنش آنها افزایش مییابد. همین موضوع، درآمد سرمایهگذاران از ترید را تحتالشعاع قرار میدهد. دیگر نقطهضعف این روش، خطر از دست دادن سرمایه با ریسک بالا است. یکی دیگر از معایب آن، نیاز به تمرکز و زمان زیاد است. برخلاف سایر روشها، ترید روزانه به تمرکز و زمان زیادی نیاز داشته و اگر وقت کافی ندارید، این مدل از ترید اصلا مناسب شما نیست.
دو: بهترین تایم فریم در ترید میانمدت
یکی دیگر از روشهای ترید، انجام معاملات در میانمدت است. یکی از اصلیترین ویژگیهای ترید در میانمدت، قابلیت انجامِ آن در کنار یک شغل دیگر است. معاملهگران در این روش از تایم فریمهای یک ساعته الی چهار ساعته استفاده کرده و گاهی تایم فریمهای بالاتر را نیز انتخاب میکنند. در واقع بهترین تایم فریم در این روش، تایم فریم های ساعتی است. توجه کنید که تایم فریمهای کوچک مثل 1 دقیقه و تایم فریمهای خیلی بزرگ مثل ماهانه مناسب استفاده در این روش نیستند. در این روش معاملات برای ساعتهای طولانی باز بوده و افراد برای کسب سود شکیبایی زیادی به خرج میدهند.
مزایای ترید در میانمدت
همانطور که پیشتر گفتیم، یکی از اصلیترین مزایای ترید در میانمدت، قابلیت انجامِ آن در کنار یک شغل دیگر است. همچنین در این روش سرمایهگذاران فرصت زیادی برای فکر کردن دارند. در واقع سرمایهگذاران فرصت زیادی برای تجزیه و تحلیل بازار داشته و فشاری روی آنها نیست. همچنین کاربران در مقایسه با ترید روزانه، کارمزد کمتری پرداخت میکنند.
معایب ترید در میانمدت
یکی از بزرگترین معایبِ معاملات میانمدت، احتمال خراب شدن معاملات در چند ساعت است. بهعنوان مثال شما باید 8 ساعت در روز خوابیده و در این مدت پوزیشن خود را باز بگذارید. در همین حین، خبری منتشر شده و رمز ارز موردنظر شما دچار افزایش یا کاهش قیمت شدید شده و بدین صورت پوزیشن شما خراب میشود.
دیگر عیب ترید در میانمدت، استرس زیاد است. بسیاری از تریدرها خوابِ موردنیاز را از دست داده و تمام مدت پیگیر پوزیشن خود هستند. درصورت انجام این روش، باید ساعات کار مناسبی برای خود در نظر گرفته و ظرفیت صبر خود را افزایش دهید. باید از احساسات در ترید دوری کرده و منطقی تصمیم بگیرید.
سه: بهترین تایم فریم در ترید بلندمدت
پس از بررسی ترید در زمانهای مختلف، به بررسی سرمایهگذاری در بلندمدت میپردازیم. بهترین تایم فریم در این روش معاملاتی، تایم فریمهای بزرگ همچون روزانه، هفتگی و ماهانه است که تریدرها پوزیشنهای معاملاتی خود را در طول هفته و حتی ماه باز نگه میدارند. توجه کنید که معاملات کوچک همچون یک ساعت و 15 دقیقه، مناسب استفاده در ترید بلندمدت نیستند. در این روش سرمایهگذاران بهدنبال کسب سود از اتفاقات بزرگ بازار هستند.
مزیت ترید بلندمدت
اصلیترین مزیت ترید در بلندمدت این است که کاربران نیازی به بررسی دائم و شبانهروزی بازار ندارند. در واقع به همین علت است که تایم فریمهای کوچک کاربردی در این روش ندارند. دیگر مزیت ترید در بلندمدت، پرداخت کارمزد کمتر است. در ترید بلندمدت کاربران معاملات کمتری انجام داده و به همین خاطر، کارمزد کمتری نسبت به ترید در کوتاهمدت و میانمدت پرداخت میکنند. آخرین مزیت این روش، فرصت زیاد برای تحلیل و فکر کردن است. سرمایهگذاران فرصت زیادی برای تحلیل بازار و واکنش به اخبار و اتفاقات آن دارند.
معایب ترید بلندمدت
معاملات بلندمدت نیازمند فرصتهای بزرگ بوده که این فرصتها نیز بهندرت در بازار رخ میدهند. برای ترید در بلندمدت کاربران باید شناخت خوبی نسبت به تحلیل فاندامنتال داشته باشند. علاوه بر این موارد، ترید در بلندمدت نیازمند صبر و شکیبایی است. همچنین بهرهگیری از این روش نیازمند سرمایهی زیادی بوده چرا که کاربران باید بتوانند چند پوزیشن را در مدت زمان طولانی باز کنند. در نهایت این روش نیازمند ذکاوت زیادی بوده و به تریدرهای تازهکار توصیه نمیشود.
ترید در تایم فریم های مختلف در یکنگاه
در ادامه به بررسی اینفوگرافیک ترید در تایم فریمهای مختلف میپردازیم.
اینفوگرافیک ترید در تایم فریمهای مختلف
سخن پایانی
هدف ما از این مقاله، بررسی معامله در تایم فریمهای مختلف و انتخاب بهترین تایم فریم برای انجام تحلیل تکنیکال و معامله در بازار ارزهای دیجیتال و مزایا و معایب آنها بود. شما عزیزان در ابتدا باید هدف خود از معامله را مشخص کرده و پس از آن، تایم فریم مناسبِ را انتخاب کنید. توجه کنید که انتخاب تایم فریم نامناسب در ترید منجر به ضرر زیادی شده و منطقی نیست. بهعنوان مثال، تایم فریمهای کوچک همچون 5 دقیقه، مناسب ترید بلندمدت نیستند. شما همراهان توکن باز در چه تایم فریمی معامله میکنید؟ لطفا نظرات و تجربههای خود را از ترید در تایم فریمهای مختلف را با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید. ممنون از اینکه تا پایان این مطلب همراه ما بودید.
سوالات متداول
در این روش از ترید، از تایم فریمهای کوچک مثل 1 دقیقه و نهایتا 1 ساعت استفاده میشود.
طی این روش، از تایم فریمهای متوسط همچون یک روز و یک هفته استفاده میشود.
در این روش نیز از تایم فریمهای بزرگ مثل ماهانه و سالانه استفاده میشود.
در این مبحث، بهترینی وجود نداشته و شما عزیزان باید بر مبنای نیازِ خود تایم فریم مناسب را انتخاب کنید. در راستای متوسط معامله ضرر انتخاب تایم فریم، مزایا و معایب هرکدام از آنها را نیز درنظر بگیرید.
چگونه با بیش از ۵۰% معاملات ناموفق، ۳۰۰% سود می کنیم؟!
سلام، علی صابریان هستم، امروز میخواهم در مورد این صحبت کنم که ما در معاملاتمون در بازار بورس اجازه داریم چند تا ضرر داشته باشیم؟ چند درصد معاملاتمون به ضرر منتهی بشه؟ مثلا اگر ده تا معامله انجام میدهیم یه تریدر خوب شش تا معامله اش به ضرر میرسه؟ پنج تا؟ چهارتا؟ دوتا؟ یا هیچی؟ این را باید با یک برسی ساده با یه استراتژی که ما در دوره نخبگان بورس با بچه ها یکی از استراتژی که معرفی میکنیم:
جلسه قبل روز گذشته شروع کردیم روی یک سهمی توی سی ماه اخیر، برسی کردیم اینکه طبق استراتژی ما روی این سهم معامله کردیم و سودها و ضرر ها رو محاسبه کردیم و توی یک فایل اکسل وارد کردیم و به یک نتایج بسیار جالبی رسیدیم. توی این سی ماه که میشود دو و نیم سال روی یک سهمی (سهمی و ساخت) طبق یک استراژی که یکی از استراتژی هایی که کار میکردیم با دوستان دوره نخبگان دوره بورس رسیدیم به یازده معامله، طی این دو و نیم سال (سی ماه) و در نهایت برایند این معاملات چیزی حدود سیصد درصد سود شد، روی سهم و ساخت در مدت سی ماه که ما سعی کردیم که سی ماهی در نظر بگیریم که تقریبا نصف این مدت روند سهم سعودی بوده و نصف روند نزولی بوده، و این استراتژی در یک بازه که نه ما دست بالا دیدیم، که بگوییم دائم سعودی بوده نه این را دست پایین دیدیم که بگوییم بازار نزولی بوده است (بازار متوسط). پس تا اینجا شد سی ماه و یازده تا معامله و سیصد و یازده درصد سود که کارمزدها را کم کرده ایم که رسیدیم به عدد سیصد و یازده درصد سود. اما نکته جالب این استراتژی و حالا استراتژی مشابهی که مطرح میشود، از متوسط معامله ضرر متوسط معامله ضرر همان توی بازار بورس استفاده میکنیم، چه شخص شما چه هر فردی که تازه توی بازار بورس فعالیت میکند یا خیلی مدت است که فعالیت میکند.
توی این معاملات ما فقط پنج معامله موفق داشتیم! از یازده معامله و شش معامله زیان ده داشتیم که با ضرر از معامله خارج شده بودیم. پس سیصد درصد در بازه سی ماه یعنی ماهی ما حدودا ده درصد سود کردیم که بسیار استراتژی خوبی بوده و روی سهم و ساخت جواب داده است. اما نکته مهم چیست؟ نکته مهم این استراتژی و خروجی این اکسل این بود که ما شش بار یعنی بیشتر از تعداد دفعات سود ضرر کرده بودیم، توی این استراتژی اما استراتژی نقطه ورود و خروج به ما میداد. نقاط خروج ما و ضررها در این استراتژی حدود شش درصد، هفت درصد، هشت درصد، ده درصد، ضررها محدود شده بود به این عدد و سودها میرفت روی سی درصد، بیست درصد، هفتاد درصد، چهل درصد و ویژگی جالب این بود که چنانچه خودم را بگذارم جای سرمایه گذار و میخواستم با این استراتژی معامله کنم چه اتفاقاتی برایم میافتد؟ یک بازههایی میشود که با این استراتژی چهار یا پنج تا معامله ممکن متوسط معامله ضرر بوده است که زیاده باشد، اما ناگهان استراتژی جواب میدهد و سود هفتاد درصدی حاصل میشود در مدت خوب. نکته جالب اینکه کسی که در بازار بورس دارد سرمایه گذاری میکند با هر استراتژی که فعالیت میکند، نمیتواند بیش از شصت هفتاد درصد پیش بینیهایش درست باشد.
کتابی در زمینه استراتژی سرمایه گذاری گفته بود، تاپ تریدرهای دنیا شصت درصد معاملاتشون سود ده میشود، چهل درصد زیان ده. یعنی در بهترین حالتی که بهترین سود را داشته باشید، و بیشترین موفقیت را داشته باشید و تریدر فوق العاده حرفه ای باشید، چیزی حدود شصت، هفتاد درصد استراتژی معاملات به شما سود میدهند و حدود سی چهل درصد حداقل شما وارد ضرر خواهید شد! نکته ای که من اجازه دارم حتی بیش از نصف معاملاتم زیاده شود ولی اجازه ندارم توی هرمعامله بیش از یک درصد مشخصی زیان کنم. توی استراتژی معاملاتی که ما با بچهها در دوره نخبگان بورس کار میکنیم خیلی تاکید داریم روی کنترل کردن استاپ لاس یا حد ضررها توی سرمایه گذاری و تمام تلاش ما قبل از گرفتن سود اینکه ما یک استاپ لاس خوب انتخاب کنیم توی هر استراتژی که معرفی میکنیم. ویژگی یک استراتژی این بود که مثلا استاپ لاس نزدیک بود به یک ناحیه خرید. پس من اگر بخواهم ساده جمع بندی کنم این که با هر استراتژی که در بازار بورس فعالیت میکنید مهمترین نکته کنترل ریسک سودها و زیانها است. و اینکه نسبت به سودها و زیانها، ریسک ریوارد شما عدد خوبی باشد، یعنی سودها که میکنید در مقابل زیانها بسیار بزرگتر باشند. در این استراتژی ما سودهای بیست سی، چهل، هفتاد درصدی داشتیم! و ضررهای پنج، شش درصدی تا ده درصدی که کنترل شده بود و نکته بعدی اینکه ما در مدت سی ماه یازده عمل انجام داده ایم.
یعنی هر سه ماه یک معامله. یعنی فصلی یک معامله خرید و یک معامله فروش داشتیم، و این هم نکته قابل توجهی بود که تعداد معاملات زیاد برای تحلیلگر نکات مثبت خوبی محصوب نمیشود و نمیتوان گفت من اگر هر ماه ده تا بیست تا معامله انجام میدهم این نکته مثبتی است اما اینطور نیست! شما باید با یک استراتژی مشخص باید زمان داشته باشید به کارهای دیگر هم برسید و یعنی اینکه من اگر استراتژی مشخص داشته باشم فقط باید استراتژی را در کنار صبری که دارم ترکیب کنم با همدیگر. خیلیها در بازار بورس ضرر میکنند به این دلیل که صبر ندارند برای اینکه پول شان نقد باشد و تمایل دارند سریع تبدیل کنند به سهام. هر فردی که در بازار فعالیت میکند اگر یک استراتژی معاملاتی مشخص نداشته باشد، نقطه خرید ف نقطه فروش، شیوه خروج از معامله، قطعا زیان خواهد کرد و در بلند مدت ضرر های سنگین خواهند کرد. افرادی که در بازار بورس به تجربه من در این چندین سال و چند هزار دانشجویی که تو مباحث مختلف تدریس کرده ام، تمام دانشجوها چه حضوری، چه غیر حضوری و آنهایی که سود میکنند، تفاوت اینه که کسانی که در بازار ماندگار شدند به شدت کنترل دارند روی حد ضررها و استاپ لاسها. هر فردی باید در بازار بورس یک استراتژی سرمایه گذاری مخصوص خود داشته باشد و طبق آن استراتژی معامله کند و این ویژگیهایی که باهم مرور کردیم، حد ضرر بسیار کم و کنترل شده، سودهای نسبتا بزرگتر از حد ضرر. این یک استراتژی معاملاتی خوب خواهد شد. شما آزادید در این استراتژی معاملاتی بیش از نصف معاملاتتون زیان ده باشید. امیدوارم که این متن کمک کند به شما و معاملات موفق تری داشته باشید.
تایم فریم های معاملاتی استاندارد
در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی اعم از بورس اوراق بهادار، ارز دیجیتال و بازار بینالملل، تنها ابزار مورد استفاده فرد نمودار قیمت برحسب زمان میباشد. این نمودار برحسب بازههای زمانی مختلف قابل رسم و بررسی میباشد. به این بازه زمانی مورد استفاده در هر نمودار، تایم فریم زمانی آن نمودار گفته میشود. زمان، یکی از دو پارامتر اصلی برای ترسیم نمودار قیمت است. بنابراین انتخاب تایم فریم مناسب از مهمترین اقدامات یک فرد به منظور انجام یک تحلیل تکنیکال قابل معامله میباشد. در این مقاله به بررسی نحوه انتخاب تایم فریم های معاملاتی برای هر فرد میپردازیم.
اشتباه بزرگ
اکثر تحلیلگران تکنیکال بازارهای مالی، چه تازهکار و چه حرفهای، در طول دوره آموزش خود به مبحث تحلیل بازار مدنظر خود در چند تایم فریم برخوردهاند. البته، این روش قدرتمند نمودارخوانی و استراتژیسازی، اغلب در اولین سطح از تحلیل با تلاش یک معاملهگر برای دستیابی به برتری در بازار، فراموش میشود. با درگیر شدن در نوسانات بازار، اکثراً فرد دید خود را نسبت به روند ماژورتر از دست میدهد. در نتیجه سطوح واضح حمایت و مقاومت را نادیده میگیرد و از نقاط پر احتمال ورود و خروج چشمپوشی میکند.
تحلیل چند تایم فریمه
تحلیل با چند تایم فریم زمانی براساس بررسی ارزش یک دارائی در چند بازه زمانی متفاوت انجام میشود. محدودیت خاصی از نظر میزان تعداد تایم فریم های مورد بررسی و یا بررسی تایم فریم های خاص وجود ندارد. ولی راهنمائیهای کلی در این زمینه وجود دارد که اکثر افراد از آن تبعیت میکنند.
معمولاً، استفاده از ۳ تایم فریم متفاوت به فرد دید کافی از بازار میدهد. استفاده از تعداد کمتر باعث از دست دادن میزان قابل توجهی از اطلاعات میشود. و استفاده از تعداد بیشتر معمولاً باعث تحلیلهای مضاعف و زائد میشود.
قانون ۴ چیست؟
در هنگام انتخاب ۳ بازه زمانی، یک استراتژی ساده میتواند تبعیت از “قانون ۴” باشد. این بدین معناست که در ابتدا باید یک بازه زمانی متوسط مشخص شود و این بازه باید نشان دهنده میزان زمان باز گذاشتن یک معامله به طور متوسط باشد. سپس، باید یک تایم فریم کوچکتر انتخاب شود. این تایم فریم باید حداقل یک چهارم بازه زمانی متوسط باشد. (مثلاً، نمودار ۱۵ دقیقهای برای تایم فریم کوچک و نمودار 60 دقیقهای برای تایم فریم متوسط). با محاسبات یکسان، تایم فریم بزرگ یا بلندمدت باید حداقل چهار برابر تایم فریم میانی باشد. (با توجه به مثال قبل، نمودار ۴ ساعته برای تایم فریم بزرگ، سه تایم فریم انتخابی ما را کامل خواهد کرد).
انتخاب تایم فریم های معاملاتی مناسب در هنگام انتخاب طیف سه بازه زمانی بسیار حیاتی است. مشخصاً، یک معاملهگر بلندمدت با معاملاتی با عمر چندین ماه، استفاده بسیار کمی برای ترکیب نمودارهای ۱۵ دقیقهای، ۶۰ دقیقهای و ۲۴۰ دقیقهای خواهد داشت. همزمان، یک معاملهگر روزانه که عمر معاملاتش در حد چند ساعت و به ندرت بیشتر از یک روز است، استفاده زیادی از ترکیب نمودارهای روزانه، هفتگی و ماهیانه ندارد. این به این معنی نیست که معاملهگر بلندمدت از توجه به نمودار ۴ ساعته سود نخواهد کرد. و یا معاملهگر کوتاهمدت از داشتن نمودار روزانه در پلتفرم معاملاتی خود بیمنفعت میماند. ولی این موارد باید در نقاط نهایی تحلیل مورد بررسی قرار بگیرند و متوسط معامله ضرر نباید موجب درگیری فرد با کل طیف تایم فریم شود.
تایم فریم بلند مدت
با در نظر داشتن فرمت اصلی کار برای توصیف تحلیل با استفاده از چند تایم فریم، به اعمال آن در بازار مالی میپردازیم. با این روش نمودارخوانی، به طور کلی بهترین سیاست شروع از تایم فریم بلندمدت و ادامه به سمت بازههای جزئیتر میباشد. با توجه به تایم فریم بلندمدت، روند غالب شناسائی میشود. لازم به ذکر است که بیشترین ضربالمثل استفاده شده در معاملات برای این بازه زمانی این است: “روند دوست توست (The Trend is your friend).”
معاملات نباید در این نمودار گسترده اجرا شوند، ولی معاملات انجام شده میبایست هممسیر با روند شناسائی شده در این بازه زمانی باشند. این به این معنی نیست که معاملات خلاف روند نمیتواند انجام شود. بلکه به این معنیست که احتمال موفقیت کمتر و هدف حد سود پائینتری نسبت به زمانی که همجهت با روند کلی باشد، دارد.
تایم فریم میان مدت
با افزایش جزئیات نمودار در تایم فریم میانی، حرکات کوچکتر درون روند بزرگتر پدیدار میشوند. این تایم فریم تطبیقپذیرترین تایم فریم در بین 3 تایم فریم است. زیرا هر دو حالت کوتاهمدت و بلندمدت در این سطح قابل متوسط معامله ضرر لمس است. همانطور که گفته شد، میزان مورد انتظار متوسط زمان باز نگهداشتن یک معامله باید این تایم فریم مرکزی درون بازه تایم فریمها را مشخص کند. در واقع، این سطح زمانی بیشترین نمودار استفاده شده برای برنامهریزی معاملاتی در هنگامی که معامله باز است و قیمت به سطوح حد سود و یا حد ضرر نزدیک میشود، میباشد.
تایم فریم کوتاه مدت
در آخر، معاملات میبایست در تایم فریم کوتاهمدت انجام شوند. از آنجائیکه نوسانات کوچکتر در حرکت قیمت واضحتر میشود، معاملهگر قادر به انتخاب نقطه ورود جذاب برای معاملهای همجهت با مسیر از پیش تعیین شده در نمودارهای بازههای زمانی بالاتر میباشد.
تایم فریم های معاملاتی استاندارد در یک نگاه
با ترکیب هر سه تایم فریم برای ارزیابی یک دارائی، معاملهگر قادر خواهد بود تا به سادگی احتمال موفقیت درون یک معامله را مستقل از سایر قوانین وضعشده توسط استراتژی فرد، افزایش دهد. تحلیل بالا به پائین، فرد را تشویق به معامله با روند بزرگتر میکند. این به تنهائی ریسک را با توجه به احتمال بالاتر ادامه حرکت قیمت در طول روند بزرگتر در نهایت، کاهش میدهد. با اعمال این تئوری، سطح اعتماد به معامله باید با توجه به میزان هماهنگی تایم فریمها سنجیده شود.
برای مثال، اگر روند بزرگتر صعودی بوده ولی روندهای متوسط و کوچک به سمت پائین در حرکت هستند، معاملات فروش محتاطانه با اهداف حد سود منطقی و حد ضررهای دقیق میبایست اجرا شود. به طور جایگزین، معاملهگر میتواند تا پایان حرکت یک موج خرسی در نمودارهای تناوب پائینتر صبر کند. پس از آن در یک سطح خوب وقتی هر سه تایم فریم مجدداً هماهنگ شدند، اقدام به معامله خرید کند.
یک منفعت واضح دیگر استفاده از تحلیل چند تایم فریمه معاملات، توانائی شناسائی نشانههای حمایتها و مقاومتها و همچنین نقاط ورود و خروج قدرتمند است. احتمال موفقیت معامله وقتی که در تایم فریم پائین دنبال شود افزایش مییابد. زیرا معاملهگر قادر خواهد بود از نقاط ورود ضعیف، حد ضررهای بد و یا اهداف غیرمنطقی دوری کند.
بهبود احتمال معاملات موفق
استفاده از تحلیل با چند تایم فریم میتواند شدیداً باعث بهبود احتمال معامله موفق شود. متأسفانه، بسیاری از معاملهگران به کاربرد این تکنیک در هنگام شناسائی یک موقعیت مناسب بیتوجهی میکنند. شاید زمان این باشد که معاملهگران به این روش بازگردند. زیرا روشی ساده برای اطمینان از سوددهی یک معامله با استفاده از همجهتی آن با روند فعلی میباشد.
کسب اطلاعات بیشتر درمورد انواع معاملهگران و سرمایهگذاران میتوانید به مقاله انواع معامله گر و سرمایه گذار در بازارهای مالی را بشناسیم مراحعه کنید.
سطح سود مخفی
امروز، میخواهیم در مورد سطوح سود مخفی صحبت کنیم؛ یک استراتژی معاملاتی که به اندازه خود بازار، قدیمی است و به خاطر جامعیت آن بسیار سودآور است. من همچنین اندیکاتور سفارشی خود را با شما به اشتراک میگذارم که به شما کمک میکند تا به راحتی با این استراتژی معامله کنید. اما اول از همه، بیایید اصول اولیه این استراتژی را بررسی کنیم.
سیستم معاملاتی که میخواهم برای شما توضیح دهم، مربوط به سطوح پنهانی است که در نمودارهای شما وجود دارد، اما ۹۹.۹٪ معامله گران چیزی درباره آنها نمیدانند.
سالها طول کشید تا من آنها را پیدا کنم، زیرا آنها توسط معامله گران برتر بازار فارکس به عنوان یک راز مخفی نگه داشته میشوند. و اگرچه معامله آنها بسیار ساده و آسان است، وقتی میبینید که چقدر سودآور هستند، میفهمید که چرا صندوقهای پوششی بزرگ و مؤسسات مالی آن را به عنوان یک راز نگه میدارند تا فقط خودشان از آنها استفاده کنند.
آنچه من کشف کردم این است که این معاملات پر تکرار، حجم بزرگی از پول را در سطوح معینی در نمودار ایجاد میکنند.
اما آنها بجز معامله گران بزرگ، برای همه نامرئی هستند. این بدان معناست که تاکنون معامله گران متوسط هیچ راهی برای تشخیص محل این که این ثروت مخفی شده نداشتند.
آن سطوح سود مخفی در واقع اعداد صحیح (رند) در نمودار هستند و خیلی خوب عمل میکنند، زیرا انسان ذاتاً مایل به رند کردن اعداد است. این روانشناسی انسانی است.
این سطوح مثل آهن ربا عمل میکنند. به محض نزدیک شدن قیمت، آنها را جذب میکنند و این شانس را به شما میدهند تا وارد معامله شوید و درآمد کسب کنید.
راز موفقیت، اندیکاتورِ ” سطوح سود مخفی ” است که آن سطوح را به شما نشان میدهد.
این اندیکاتور به شما نشان میدهد که کجا باید وارد معامله شوید و کجا باید از معامله خارج شوید، که این به شما کمک میکند تا اعتمادبهنفس خود را بالا ببرید، فرقی نمیکند که یک معاملهگر باتجربه هستید یا مبتدی.
دلیل این امر این است که این سیستم به همان اندازه که به سودآوری شما فکر میکند، به محافظت از حساب شما نیز توجه میکند.
شما یاد میگیرید که نقاط توقف ضرر و حد سود خود را کجا قرار دهید، و اینکه چگونه میتوانید معامله خود را مدیریت کنید تا به حداکثر میزان سود برسید.
استراتژی سطوح سود مخفی ، ما را در جناح برندهها قرار میدهد. درک و پیادهسازی آن بسیار ساده و آسان است زیرا همه آنچه ما نیاز داریم نمودار قیمت و اندیکاتورِ سطوح سود مخفی است.
بنابراین، چگونه معامله کنیم؟ ما بیشتر به ناحیه نزدیک اعداد صحیح که از هر طرف ۱۵ پیپ است، اهمیت میدهیم. این منطقه ۳۰ پیپی، بهاصطلاح منطقه معاملاتی ما است که در آن شانس کسب سود به نفع ما خواهد بود.
منطقه ۳۰ پیپی
زمانی که اکثر نقاط توقف ضرر نزدیک اعداد صحیح قرار میگیرند، مومنتوم قیمت افزایش خواهد یافت و درنتیجه ارز بسیار قویتر ازآنچه قبلاً بود، حرکت میکند.
ازآنجاییکه هیچکس نمیداند قیمت به چند نقطه توقف ضرر برخورد میکند، بنابراین هیچکس نمیتواند پیشبینی کند که حرکت چقدر قوی خواهد بود. اینیک روش کاملاً حدسی برای معاملهگری است. تجارت فارکس ذاتاً وابسته به حدس و قیاس است، بنابراین خوب است که از مومنتوم “معامله گران بزرگ” استفاده کنید.
یکی از مهمترین جنبههای این استراتژی سود مخفی ، تجارت در جهت روند اصلی است. این کار بالاترین سطح سود و موفقیت را تضمین میکند زیرا حرکت بازار دنبال شده است.
مؤلفهها و اندیکاتورهای سیستم
چارچوب زمانی:
H1 (1 ساعته) چارچوب زمانی دلخواه من برای معاملهگری با این استراتژی است.
جفت ارزها:
من ترجیح میدهم با جفتهایی مثل EUR/USD که اسپرد کمی دارند معامله کنم.
اندیکاتورها:
اندیکاتور سطوح سود مخفی
تنظیم نمودار
روش نصب:
- فایل نصب کننده (با فرمت zip) را از پایین همین دانلود کنید.
- فایل دانلود شده را با دابل کلیک بر روی آن باز کرده یا با کلیک راست بر روی آن و انتخاب گزینه “Extract” آن را از حالت فشرده خارج کنید. (رمز فایل pipsology.ir است)
۳. فایل SecretProfitLevels.exe را اجرا کنید تا نصب خودکار شروع شود.
- پس از شروع نصب خودکار، توافق نامههای مربوط به نصب خودکار را بخوانید و در صورت موافقت، گزینه موافقم را بزنید و دستورالعملهای مربوط به نصب خودکار را ادامه دهید.
- پس از اتمام مراحل نصب، شما الگوی نصب شده را خواهید داشت و میتوانید از آن در پلت فرم MT4 خود استفاده کنید.
قوانین ورود به معاملات خرید
- روند باید بهصورت صعودی باشد.
- صبر کنید تا قیمت بهصورت صعودی به سمت یک عدد صحیح حرکت کند. ما میخواهیم قیمت به دوسوم کل محدوده بین ۲ عدد صحیح برسد. به عنوان مثال، اگر در جفت ارز EUR/USD در یک روند صعودی قرار داشته باشیم و قیمت بین سطح ۱.۳۰۰۰ تا ۱.۳۱۰۰ باشد، میخواهیم قیمت تا بالای دوسوم این محدوده یا بالاتر از سطح ۱.۳۰۶۷ برود تا بتوانیم بگوییم که ورود به معامله خرید امکانپذیر است.
- بهمحض اینکه قیمت به ۱۵ پیپ زیر عدد صحیح بعدی برسد، میتوانیم یک دستور خرید بازکنیم. اگر از همان مثال جفت ارز EUR/USD استفاده کنیم، بهمحض اینکه قیمت به سطح ۱.۳۰۸۵ برسد، میتوانیم خرید کنیم. همچنین میتوانیم از یک دستور شرطی برای ورود به معاملات استفاده کنیم.
- توقف ضرر، ۱۵ پیپ زیر نقطه ورود قرار میگیرد.
- ما برای تنظیم مکان نقطه حد سود سه گزینه داریم – محافظهکار، تهاجمی و مدیریتشده.
- a) خروج محافظهکارانه – عدد صحیح بعدی (اولین هدف). در مثال EUR/USD بالا، اولین هدف ما سطح ۱.۳۱۰۰ است.
- b) خروج تهاجمی – این سطح، سطح عدد صحیح بهعلاوه ۱۵ پیپ است (دومین هدف). در مثال ما، این نقطه در سطح ۱.۳۱۱۵ خواهد بود.
- c) خروج مدیریتشده – در اینجا، ما نیمی از پوزیشن خود را در سطح عدد صحیح میبندیم (اولین هدف)، سپس سطح توقف ضرر خود را به نقطه سر به سری منتقل میکنیم و بقیه آن را در سطح عدد صحیح بهعلاوه ۱۵ پیپ میبندیم (دومین هدف). بهاینترتیب، ما میتوانیم با انتقال توقف ضرر به نقطه سر به سری، مقداری سود نگهداریم.
نمونه معامله خرید
حالا من یک نمونه معامله خرید به شما نشان خواهم داد.
در ادامه، یک معامله خرید با جفت ارز EUR/JPY در نمودار H1 (1 ساعته) ارائهشده است.
شرایط در این مثال بیانگر ورود به یک معامله خرید بود زیرا قیمت تا بالای سطح ۱۳۶.۶۷۰، که دوسوم کل بازه بین سطح ۱۳۶.۰۰۰ و ۱۳۷.۰۰۰ است، حرکت کرده است.
یک معامله خرید در نمودار ۱ ساعته
بنابراین یک دستور خرید شرطی برای ۲ لات، در سطح ۱۳۶.۸۵۰ تعیینشده بود که چند ساعت بعد به آن رسیدند.
یک توقف ضرر دقیقاً ۱۵ پیپ زیر ورودی خرید در سطح ۱۳۶.۷۰۰ تعیینشده است.
بعد، وقتی قیمت به سطح ۱۳۷.۰۰۰ رسید، اولین لات بسته شد، توقف ضرر به نقطه سر به سری در سطح ۱۳۶.۸۵۰ منتقل شد و سطح سود برای دومین لات در سطح ۱۳۷.۱۵۰ تعیین شد. چندی نگذشت که قیمت از سطح سود در ۱۳۷.۱۵۰ گذشت و به دومین سطح سود رسید.
از این معامله، ما ۱۵ پیپ از لات اول و ۳۰ پیپ از لات دوم به دست آوردیم.
حالا بیایید نگاهی به شرایط معاملات فروش بیندازیم.
قوانین ورود به معاملات فروش
- روند باید به صورت نزولی باشد.
- صبر کنید تا قیمت بهصورت نزولی به سمت یک عدد صحیح حرکت کند. ما میخواهیم قیمت به دوسوم کل محدوده بین ۲ عدد صحیح برسد. بهعنوانمثال، در جفت ارز EUR/USD، اگر قیمت بین سطح ۱.۲۸۰۰ تا ۱.۲۹۰۰ بود، صبر میکنیم تا قیمت تا دوسوم این محدوده یا زیر سطح ۱.۲۸۳۳ کاهش یابد تا بتوانیم بگوییم که ورود به معامله فروش امکانپذیر است.
- بهمحض اینکه قیمت به زیر عدد صحیح بعدی منهای ۱۵ پیپ برسد، میتوانیم یک دستور فروش بازکنیم. در مثال ما، بهمحض اینکه قیمت به زیر سطح ۱.۲۸۱۵ برسد، میتوانیم بفروشیم. همچنین میتوانیم بهجای اینکه منتظر رسیدن قیمت به آن سطح بمانیم، از یک دستور شرطی فروش استفاده کنیم.
- توقف ضرر، ۱۵ پیپ زیر نقطه ورود قرار میگیرد.
- ما برای تنظیم مکان نقطه حد سود سه گزینه داریم – محافظهکار، تهاجمی و مدیریتشده.
- a) خروج محافظهکارانه – عدد صحیح بعدی (اولین هدف). در مثال ما اولین هدف سطح ۱.۲۸۰۰ است.
- b) خروج تهاجمی – این سطح، ۱۵ پیپ زیر عدد صحیح است (دومین هدف). در مثال ما، این نقطه در سطح ۱.۲۷۸۵ خواهد بود.
- c) خروج مدیریتشده – در اینجا، زمانی که قیمت به عدد صحیح میرسد (اولین هدف)، ما نیمی از پوزیشن خود را میبندیم، سپس سطح توقف ضرر خود را به نقطه سر به سری منتقل میکنیم و بقیه آن را ۱۵ پیپ پایینتر از عدد صحیح میبندیم (دومین هدف).
حالا من یک نمونه معامله فروش به شما نشان خواهم داد.
نمونه معامله فروش
در تصویر زیر میتوانید یک معامله فروش با جفت ارز EUR/USD در نمودار ۱ ساعته ببینید.
یک معامله فروش در نمودار ۱ ساعته
کمی قبل از باز شدن جلسه نیویورک، قیمت به دوسوم محدوده بین سطوح ۱.۲۵۰۰ و ۱.۲۴۰۰ یا زیر سطح ۱.۲۴۳۳ رسید. این یک سیگنال برای آماده شدن برای فرصت فروش آینده بود.
جهت روند در این زمان به وضوح نزولی بود زیرا مقدار میانگین متحرک ساده ۱۰ کاهشیافته و قیمت بیشتر اوقات پایینتر از آن بود.
قیمت کاهشیافته و به سطح هدف برای قرار دادن یک دستور فروش در ۱.۲۴۱۵ رسید و یک پوزیشن فروش با ۲ لات باز شد.
بلافاصله پسازآن، یک توقف ضرر ۱۵ پیپ در بالای نقطه ورود در سطح ۱.۲۴۳۰ قرار گرفت. پسازآن، یک سطح سود ۳۰ پیپ در سطح ۱.۲۳۸۵ تعیین شد.
بهمحض اینکه قیمت به سطح ۱.۲۴۰۰ رسید، اولین لات پوزیشن بسته شد و توقف ضرر به نقطه سر به سری منتقل شد.
چند دقیقه بعد، به دلیل مومنتوم بسیار قوی، قیمت به نقطه حد سود رسید و دومین لات این پوزیشن در سطح ۱.۲۳۸۵ بسته شد. در کمتر از یک ساعت، سود حاصل از این معامله فروش، ۱۵ پیپ از لات اول و ۳۰ پیپ از لات دوم بود.
نتیجهگیری
همانطور که مشاهده کردید، سطوح سود مخفی بسیار ساده است اما درعینحال، یک اندیکاتور و استراتژی بسیار قدرتمند و سودآور است که فرصتهای سودآوری بسیاری را به ارمغان میآورد. درک و پیادهسازی آن بسیار آسان است زیرا نیازی به مطالعه اندیکاتورهای مختلف و پیچیده نیست، تنها چیزی که نیاز است، یک دانش و درک پایه از حرکت بازار فارکس.
بیانیه افشاء ریسک/ توافق نامه سلب متوسط معامله ضرر مسئولیت
معامله گری در هر بازار مالی شامل ریسک است. این گزارش و تمام مطالب آن نه درخواستی بوده و نه پیشنهادی برای خرید/ فروش یک بازار مالی.
محتوای این گزارش فقط برای اطلاعات عمومی و اهداف آموزشی است (همچنین باید به وب سایت www.Tradeologyr.com یا هر وب سایتی که این محتوا در آن قرار دارد، و مکاتبات ایمیل یا خبرنامه یا اعلامیههای مربوط به این وب سایت اشاره داشته باشد). تلاش شده است تا این محصول و پتانسیلهای آن به دقت ارائه شود. هیچ تضمینی وجود ندارد که با استفاده از تکنیکها، ایدهها و نرم افزارهای این تحقیق، درآمد کسب کنید. نمونههای این گزارش نباید به عنوان وعده یا ضمانت درآمد تعبیر شوند. پتانسیل کسب درآمد کاملاً به فردی که از محصول، ایدهها و تکنیکهای ما استفاده میکند بستگی دارد. ما ادعا نمیکنیم که این یک “برنامه ثروتمند شدن” است.
اگرچه تلاشهای زیادی برای تضمین دقت و صحت صورت گرفته است، ما هیچ ضمانتی صریح یا ضمنی برای صحت آن ارائه نمیدهیم. ما هیچ گونه مسئولیتی در قبال خطا و اشتباهات نمیپذیریم. نمونهها فقط برای اهداف توضیح دهنده ارائه شده است و نباید آنها را به عنوان مشاوره یا استراتژی سرمایه گذاری تفسیر کرد.
نحوه شمارش پیپ در انس طلا یا XAUUSD
انس جهانی طلا، یکی از سودآورترین دارایی ها در بازار فارکس میباشد. در بازار فارکس شما بدون داشتن طلای فیزیکی، میتوانید آن را خرید و فروش کنید. اینکار با استفاده از قرارداد مابه التفاوت(CFD) انجام میشود. برای معامله این دارایی میباست از نحوه شمارش پیپ در انس طلا اطلاع داشته باشید.
برای اینکه بتوانید یک دارایی را معامله کنید در ابتدا باید بدانید که ارزش دلاری ریسک-بازدهی شما چه میزان است. در غیر اینصورت نمیتوانید مدیریت سرمایه صحیحی داشته باشید و حتی با وجود وین ریت بالا، در بلندمدت ضرر خواهید کرد.
نوسانات روزانه انس طلا به چه صورت است؟
طی دهه گذشته، بطور متوسط انس طلا روزانه در حدود ۲۰۰۰ الی ۳۰۰۰ پیپ نوسان میکند. انس طلا براحتی میتواند از ۵۰ تا ۴۰۰ پیپ در چند دقیقه نوسان کند چون برگشت های قوی در انس طلا رایج است.
به همین دلیل انس طلا بسیار پرنوسان است و تریدرها باید در محاسبه ریسک و اندازه پوزیشن معاملاتی دقت کنند. بنابراین برای اینکه بتواند مدیریت سرمایه را رعایت کنید، باید حجم معاملاتی را درست انتخاب کنید. برای انتخاب حجم معاملاتی باید بتواند پیپ را بشمارید و بتوانید ارزش دلاری آن را بر اساس لات بدست بیاورید.
در این مقاله نحوه شمارش پیپ در انس طلا و ارزش دلاری آن را بررسی خواهیم کرد.
همانطور که اطلاع دارید، پیپ همان تغییرات قیمت یک دارایی در قالب اعشار میباشد. پیپ یعنی کوچکترین تغییرات قیمت در یک دارایی. ارزش پیپ از یک دارایی با دارایی دیگر تفاوت دارد. اگر در معامله با جفت ارزهای فارکس تجربه داشته باشید، ممکن است در معامله با انس طلا دچار مشکل شوید.
این امر بدین دلیل است که قیمت انس طلا بصورت دو عدد اعشار است و ارزش پیپ در انس طلا با ارزش آن در جفت ارزهای فارکس تفاوت دارد. اینحالت بدین دلیل است که در انس طلا، یک پیپ برابر است با ۰.۰۱(یک سنت)؛ اما یک پیپ در جفت ارزهای فارکس برابر است با ۰.۰۰۰۱(یک صدم سنت) میباشد.
اگر در متاتریدر و با استفاده از لات معامله کنید، براحتی میتوان تعداد پیپ در انس طلا را شمرد. برای مثال اگر انس طلا از قیمت ۱۸۰۰.۰۰ به قیمت ۱۸۰۱.۰۰ برسد، آنگاه ۱۰۰ پیپ افزایش قیمت داشتیم. اگر این تفاوت قیمت با ۱ لات معاملاتی معامله شود، آنگاه ۱۰۰ دلار سود میکنیم. پس ۱ پیپ در انس طلا با ۱ لات معاملاتی برابر است با ۱ دلار.
بنابراین وقتی میگوییم انس طلا ۱ پیپ افزایش قیمت پیدا کرد، این یعنی انس طلا ۱ سنت افزایش پیدا کرد مثلا از ۱۸۰۰.۰۰ رسیده است به ۱۸۰۰.۰۱.
نحوه شمارش پیپ در انس طلا بدین صورت است که یک پیپ با لات میکرو، برابر است با ۰.۰۱$ یا ۱ سنت؛ و یک پیپ با ۱ لات برابر است با ۱ دلار.
در انس طلا یک پیپ برابر است با ۱ سنت(۰.۰۱$). این یعنی هر وقت انس طلا یک پیپ نوسان میکند، شما ۱ سنت سود یا ضرر خواهید کرد. برای اینکه ۱ دلار سود کنید، انس طلا باید چند پیپ تغییر کند؟ ۱۰۰ پیپ؛ یعنی:
پس در انس طلا، ۱۰۰ پیپ برابر است با ۱ دلار.
نحوه محاسبه ارزش دلاری پیپ در هر لات در انس طلا:
برای محاسبه ارزش دلاری پیپ در انس طلا میتوانیم از فرمول زیر استفاده کنیم:
ارزش دلاری پیپ= اندازه قرارداد * اندازه لات * تعداد پیپ
اندازه قرارداد در طلا =۱۰۰ انس
اندازه لات استاندارد=۱
اندازه لات مینی=۰.۱
اندازه لات میکرو=۰.۰۱
پس با استفاده از اطلاعات بالا ارزش دلاری پیپ در هر لات انس طلا بصورت زیر میباشد:
ارزش هر پیپ در لات استاندارد برابر است با ۱ دلار(۱۰۰*۱*۰.۰۱=$۱)
ارزش هر پیپ در لات مینی برابر است با ۱۰ سنت(۱۰۰*۰.۱*۰.۰۱=@۰.۱)
ارزش هر پیپ در لات میکرو برابر است با ۱ سنت(۱۰۰*۰.۰۱*۰.۰۱=$۰.۰۱)
مثال:
اگر قیمت انس طلا از ۱۵۳۵.۰۰ به ۱۵۳۵.۰۵ برسد یعنی ۵ پیپ افزایش قیمت داشتیم. اگر این ۵ پیپ را با لات استاندارد(۱) معامله کنیم، آنگاه ۵ دلار سود میکنیم. اگر این ۵ پیپ را با لات مینی(۰.۱۰) معامله کنیم، آنگاه ۵۰ سنت سود میکنیم و اگر این ۵ پیپ را با لات میکرو(۰.۰۱) معامله کنیم، آنگاه ۵ سنت سود میکنیم.
بنابراین تا اینجا متوجه شدیم که ارزش دلاری هر پیپ به چه صورت است. حال براحتی میتوانیم مدیریت سرمایه را اجرا کنیم.
مهمترین سوال در مدیریت سرمایه این است که اگر بخواهیم در یک معامله فقط ۲ درصد از کل حساب را وارد ریسک کنیم، آنگاه چه حجمی باید بزنیم. برای مثال اگر ۱۰۰۰ دلار داشته باشیم و بخواهیم ۲ درصد یا ۲۰ دلار از آن را در یکی از معاملات انس طلا وارد ریسک کنیم، آنگاه باید چه حجمی بزنیم؟
برای جواب دادن به این سوال باید ابتدا مشخص کنیم که حد ضرر در کجا قرار دارد.
فرض کنیم انس طلا را در قیمت ۱۸۵۰ خریداری کرده ایم. حد ضرر در قیمت ۱۸۴۰ قرار دارد. یعنی حد ضرر ما چند پیپ هست؟ حد ضرر ما ۱۰۰۰ پیپ میباشد. حال باید چه حجمی بزنیم که ارزش دلاری کل این هزار پیپ برابر شود با ۲۰ دلار؟
برای جواب دادن به این سوال، ابتدا ۲۰ را تقسیم بر ۱۰۰۰ میکنیم(۲۰/۱۰۰۰=۰.۰۲). با اینکار متوجه میشویم که در این ۱۰۰۰ پیپ، هر پیپ باید ۲ سنت ارزش داشته باشد تا ارزش دلاری کل این ۱۰۰۰ پیپ برابر شود با ۲۰ دلار.
حال برای اینکه هر پیپ ۲ سنت ارزش داشته باشد، باید چه حجمی بزنیم؟ باید ۲ لات میکرو(۰.۰۲) بزنیم. بنابراین در این معامله ما ۱۰۰۰ پیپ ریسک میکنیم و میخواهیم در این ۱۰۰۰ پیپ فقط ۲۰ دلار از دست بدهیم. برای اینکار باید این معامله را با حجم ۰.۰۲ یا ۲ لات میکرو باز کنیم.
اگر حجم بالاتر بزنیم، ریسک ما افزایش پیدا میکند و بیشتر از ۲ درصد سرمایه میشود.
در این مقاله ابتدا پیپ را تعریف کردیم و گفتیم که پیپ و ارزش دلاری آن در انس طلا با سایر دارایی های فارکس تفاوت دارد. سپس بررسی کردیم که برای اجرای مدیریت ریسک باید ارزش دلاری پیپ را بدانیم و یک مثال از مدیریت سرمایه در انس طلا را بررسی کردیم.
دیدگاه شما