الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال؛ آموزش معامله
سر و شانه؛ الگویی محبوب در تحلیل تکنیکال که وقتی روی نمودار دیده میشود باید آماده سقوط بورس یا ارزهای دیجیتال باشیم. با الگوی سر و شانه، یک روند نزولی وحشتناک آغاز میشود. در این مقاله، ابتدا بهطور کامل با الگوی سر و شانه و الگوی سر و شانه معکوس (صعودی) آشنا میشوید و سپس نحوه انجام معامله با کمک این الگوها را یاد میگیرید.
الگوی سر و شانه چیست؟
الگوی سر الگوی سروشانه معکوس الگوی سروشانه معکوس و شانه (Head And Shoulders) یکی از اصلیترین الگوها برای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. این الگو که از نظر شکل، از آسانترین الگوها به شمار میرود و برای اغلب تحلیلگران بهراحتی قابلتشخیص است، از یک خط مبنا (خط گردن) با سه قله (سقف قیمتی) تشکیل شده است و قله وسط، بالاترین سطح است.
سر و شانه یک الگوی نزولی در نمودار قیمت یک دارایی است و تغییر روند از صعودی به نزولی را نشان میدهد. وقتی یک تحلیلگر چنین الگویی را تأیید میکند، متوجه میشویم که روند صعودی احتمالاً پایان یافته است و بازار وارد فاز نزولی شده است.
الگوی سر و شانه یک الگوی خرسی (نزولی) است
علاوه بر این، همین الگو را بهشکل معکوس نیز میتوان برای تغییر روند از نزولی به صعودی استفاده کرد. در این صورت، سر و شانه معکوس (Inverse Head And Shoulders) یا همان سر و شانه کف (Head And Shoulders Bottom) که صعودی است، از یک خط مبنا و سه دره (کف قیمت) تشکیل میشود، بهصورتیکه دره وسط در پایینترین سطح قرار میگیرد.
بنابراین الگوی سر و شانه بهصورت معمولی، نزولی است و سقف قیمت را نشان میدهد. اگر همین الگو بهصورت برعکس دیده شود، صعودی خواهد بود و کف قیمت را نشان میدهد.
الگوی سر و شانه را در تمام بازههای زمانی (تایم فریمها) میتوان یافت و بنابراین تمام معاملهگران و سرمایهگذاران میتوانند از آن استفاده کنند. این الگوی نموداری، به معاملهگر کمک میکند سطوح حائز اهمیتی همچون نقاط ورود به معامله، حد ضرر (فروش اضطراری) و اهداف قیمت را تشخیص دهد.
فراموش نکنید همانند تمام الگوها، در شناسایی این الگو هم امکان اشتباه از سمت تحلیلگر وجود دارد و هرگز نمیتوان از تکمیل یک الگوی سر و شانه اطمینان ۱۰۰ درصدی حاصل کرد.
شکل الگو در نمودار
ابتدا، به شکلگیری الگوی سر و شانه نگاهی میاندازیم و سپس الگوی معکوسِ آن را بررسی خواهیم کرد.
شکلگیری الگوی سر و شانه
- شانه چپ: افزایش قیمت، ایجاد یک قله و کاهش قیمت
- سر: افزایش مجدد قیمت و شکلگیری قلهای بالاتر
- شانه راست: کاهش مجدد قیمت، افزایشی برای ایجاد قله راست الگو (با ارتفاعی کمتر از قله سر) و سپس افت شدید قیمت
الگوی سر و شانه بهندرت بهطور کامل شکل میگیرد؛ درواقع، ممکن است بین شانهها و سر، حرکات دیگری نیز دیده شود.
به یاد داشته باشید روندِ پشت یک الگوی سر و شانه صعودی است. بنابراین هنگام شناسایی این الگو به روند پشت آن هم دقت کنید.
الگوی سر و شانه
شکلگیری الگوی سر و شانه معکوس
- شانه چپ: کاهش قیمت، ایجاد یک دره و سپس افزایش قیمت
- سر: کاهش مجدد قیمت تا ایجاد درهای پایینتر
- شانه راست: افزایش و سپس کاهش قیمت و شکلدادن دره سمت راست
شکلگیری سر و شانه معکوس نیز بهندرت بهطور کامل دیده میشود و ممکن است بین شانهها و سر، روند حرکات دیگری دیده شود.
به یاد داشته باشید روند پشت یک الگوی سر و شانه معکوس نزولی است. بنابراین هنگام شناسایی این الگو به روند پشت آن هم دقت کنید.
الگوی سر و شانه معکوس
ترسیم خط گردن
خط گردن (neckline) سطح حمایت یا مقاومتی است که معاملهگرها برای تعیین محدودههای مناسب و استراتژیک بهمنظور سفارشگذاری استفاده میکنند. در حقیقت در سر و شانه، وقتی شانه سمت راست به زیر خط گردن برسد، بهمعنای شکستهشدن حمایت و سقوط بیشتر قیمت است. در سر و شانه معکوس این روند برعکس است و وقتی شانه سمت راست به بالای خط گردن برسد، معنای آن شکست مقاومت و ادامه جهش است.
خط گردن در الگوی سر و شانه
برای ترسیم خط گردن، اولین قدم مشخصکردن شانه چپ، سر و شانه راست روی نمودار است. در الگوی سر و شانه، کف قیمتیِ بعد از شانه چپ و همچنین کف قیمتیِ بعد از سرِ الگو را به یکدیگر متصل میکنیم تا «خط گردن» ترسیم شود؛ این خط در نمودارهای فوق با خط آبی نشان داده شده است.
همچنین، در الگوی سر و شانه معکوس، اوج قیمت پس از شانه چپ را به اوج قیمت پس از سر وصل و به این صورت خط گردن این الگو را رسم میکنیم.
پس از تکمیلشدن سر و شانه، قیمت معمولاً بهاندازه فاصله سر تا خط گردن سقوط میکند. همچنین پس از تکمیلشدن الگوی سر و شانه معکوس، قیمت معمولاً بهاندازه فاصله سر تا خط گردن، افزایش پیدا میکند.
در بخش بعد در خصوص اهمیت و کاربرد خط گردن توضیح خواهیم داد.
نحوه معامله با سر و شانه
برای استفاده از این الگو، حتماً باید تا کاملشدن الگو صبر کنیم، زیرا ممکن است الگو اصلاً کامل نشود یا الگویی که بخشی از آن ایجاد شده، در آینده تکمیل نشود. الگوهایی را که بخشی یا نیمی از آنها کامل شده است، باید زیر نظر داشته باشیم. با این حال، تا زمانی که الگو خط گردن را قطع نکند، هیچ معاملهای را نباید بر اساس آن انجام داد.
در پس از مشاهده سر و شانه روی نمودار، باید منتظر باشیم تا پس از رسیدن به قلهٔ شانه راست، روند قیمت از خط گردن پایینتر برود. در مورد سر و شانه معکوس هم باید منتظر شکلگیری شانه راست و همچنین حرکات قیمت بالاتر از خط گردن باشیم.
پس از تکمیل الگو، میتوانید معامله خود را آغاز کنید. معامله را از پیش برنامهریزی کنید و نقاط ورود، حد ضرر و هدف سود خود را بنویسید. همچنین، هر متغیر دیگری را که ممکن است حد ضرر یا هدف سود شما را تغییر دهد، در نظر داشته باشید.
رایجترین و معمولترین نقطه ورود به معامله در محدودهٔ تقاطع خط گردن و روند شکل میگیرد. نقطه دیگر ورود به معامله، احتیاج به صبر و حوصله بیشتری دارد و احتمال دارد که حرکت بهطور کامل از دست برود. در این حالت، پس از قطع خط گردن، معاملهگر باید برای پولبک (pullback) و روند بازگشتی مجدد بهسمت خط گردن منتظر بماند. این روش اندکی محافظهکارانهتر و محتاطانهتر است، زیرا میتوانیم حرکت روند را در رصد کنیم که آیا از مسیر اصلاح جزئی دست میکشد و جهت شکست اولیه را دوباره پیش میگیرد یا خیر. درصورتیکه قیمت در جهت شکست به حرکت خود ادامه دهد، ممکن است فرصت معامله بهکل از دست برود. هر دو روش ورود به معامله در نمودار زیر نشان داده شده است.
نقطه ورود در سر و شانه معکوس. دایره پایین سمت چپ، شانه راست است.
تعیین حد ضرر
در الگوی سر و شانه، حد ضرر درست بالاتر از شانه راست قرار میگیرد. همچنین، از محدودهی سر الگو نیز میتوان بهعنوان حد ضرر استفاده کرد، اما این سطح، ریسک بیشتری هم به همراه خواهد داشت و نسبت سود به زیان الگو را کاهش می دهد.
در الگوی سر و شانه معکوس، حد ضرر را میتوان درست زیر شانه راست تعیین کرد. در این الگو هم میتوانیم حد ضرر را روی سر الگو تنظیم کنیم. با این حال، این کار نیز معاملهگر را در معرض ریسک بیشتری قرار میدهد. در نمودار بالا، حد ضرر روی ۱۰۴ دلار (درست زیر شانه راست) تنظیم شده است.
تعیین هدف سود
پس از تکمیلشدن الگوی سر و شانه یا الگوی سر و شانه معکوس، قیمت بهاندازه فاصله بین سر تا خط گردن کاهش یا افزایش مییابد.
در حقیقت، هدف یا حد سود برای این الگو، تفاوت قیمت بین سر و پایینترین سطح (کف) در هر کدام از شانهها است. این اختلاف قیمت از خط گردن کاسته میشود تا هدف سود در مسیر نزولی به دست آید. برای الگوی سر و شانه معکوس نیز این اختلاف قیمت به خط گردن اضافه میشود تا هدف قیمت و نقطه سود در مسیر صعودی مشخص شود.
هدف سود در الگوی سر و شانه معکوس
بهعنوان مثال، طبق تصویر بالا، هدف سود برای سر و شانه معکوس به این ترتیب حساب میشود:
۱۱ دلار ₌ (سر یا همان کمترین حد قیمت) ۱۰۲ دلار ₋ (بیشترین حد قیمت پس از شانه چپ) ۱۱۳ دلار
اختلاف این دو قیمت به خط گردن اضافه میشود (در الگوی سر و شانه معمولی، کسر میشود). اگر ۱۱۳ را با ۱۱ جمع کنیم، حاصل ۱۲۴ خواهد شد و بنابراین باید سفارش خود را روی ۱۲۴ تنظیم کنیم تا با سود کامل از بازار خارج شویم.
گاهی اوقات، سرمایهگذاران پس از مشخصشدن خط گردن، برای رسیدن به هدف سود ایدهآل خود باید مدت زمان زیادی (تا چند ماه) منتظر بمانند. نظارت مستمر و زمانمند بر روند معاملات میتواند به شما در پیشبینی نتایج آنها کمک کند. همچنین معاملهگران حرفهای به تازهکارها توصیه میکنند کمی احتیاط به خرج دهند و سود خود را پایینتر از حد انتظار در نظر بگیرند، چراکه گاهی اوقات الگوها با اندکی اختلاف تکمیل میشوند.
دلایل کارآمدبودن در معامله
هیچ الگویی بدون ایراد نیست و هیچ الگویی همیشه مؤثر و مفید واقع نمیشود. با این حال، دلایل مختلفی وجود دارد که نشان میدهد چرا الگوی سر و شانه حداقل روی کاغذ جواب میدهد. در این بخش، به ویژگیهای جالب الگوی سر و شانه اشاره خواهیم کرد، اما این توضیحات برای هر دو نوع سر و شانه صادق است:
- با رسیدن قیمت به سقف بازار (سر)، فروشندگان وارد بازار میشوند و فشار خرید کمتر میشود.
- با نزدیکشدن به خط گردن، افراد بسیاری که در موج آخر، با قیمتی بیشتر یا در روند افزایش قیمت در شانه راست خرید کردهاند، دچار ضرر هنگفتی میشوند. درواقع، افراد بسیاری در این مرحله از موقعیتهای خود خارج میشوند و قیمت را بهسمت هدف سود سوق میدهند.
- تعیین حد ضرر بالای شانه راست از این رو منطقی است که روند بهسمت پایین تغییر مسیر داده است و شانه راست، درواقع قلهای با ارتفاع کمتر نسبت به سر است. بنابراین، تا زمانیکه روند دوباره بهسمت بالا تغییر جهت ندهد، شانه راست شکسته نخواهد شد.
- حد سود با این فرض تعیین میشود که بسیاری از معاملهگرهایی که اشتباه کردهاند یا دارایی موردنظر را در زمان نامناسبی خریدهاند، از موقعیتهای خود خارج میشوند. بنابراین، روندی اصلاحی با اندازهای مساوی با میزان رشدِ پیش از آن، ایجاد میشود.
- خط گردن سطحی است که در آن، بسیاری از معاملهگرها متضرر و از موقعیتهای خود خارج میشوند؛ بنابراین، روند را بهسمت هدف قیمت سوق میدهند.
- حجم معاملات را نیز میتوان در نظر داشت. در طول الگوهای سر و شانه معکوس، بهتر است حجم معاملاتی پس از خط گردن افزایش یابد. این مسئله نشاندهنده افزایش علاقه به خرید است که میتواند قیمت را بهسمت هدف پیش ببرد. کاهش حجم خرید بیانگر بیعلاقگی معاملهگران به حرکت صعودی است و میتواند حاکی از بدبینی سرمایهگذاران باشد.
مشکلات معاملهگری با این الگو
همانطور که پیشتر اشاره شد، این الگو نیز با ایراداتی همراه است. برخی از مشکلات احتمالی در معاملهگری با استفاده از سر و شانه عبارتاند از:
- شما باید الگوها را تشخیص دهید و روند شکلگیری آنها را دنبال کنید. با این حال، تا زمانی که الگو تکمیل نشده است، نباید از این استراتژی استفاده کنید. این کار میتواند زمانبَر و طولانی باشد.
- الگوی سر و شانه همیشه جواب نمیدهد. گاهی روند با حد ضرر تماس پیدا میکند و معامله از دست میرود.
- هدف سود همیشه محقق نمیشود. بنابراین، معاملهگرها بهتر است متغیرهایی را که بر خروج آنها از بازار تأثیرگذار است، بهدقت تنظیم کنند.
- این الگو همیشه راه معامله را هموار نمیکند. بهعنوان مثال، اگر در حین شکلگیری یکی از شانهها، افت قابلتوجهی بهدلیل اتفاقی پیشبینینشده رخ دهد، ممکن است هدف قیمت محاسبهشده به دست نیاید.
- الگوها اغلب بهصورت ذهنی روی نمودار پیاده میشوند. یک معاملهگر ممکن است شانهای از الگو را ببیند و معاملهگر دیگر آن را تشخیص ندهد. پیش از ورود به معاملات براساس الگوها، با نگاهی به توضیحات کلی بالا، تعریف کنید که شرایط و الگوی مطلوب شما چه باید باشد.
سوالات رایج درباره الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه نزولی است؛ اما یک الگوی دیگر بهنام الگوی سر و شانه معکوس داریم که صعودی است.
در هر تایم فریمی میشود از الگوی سر و شانه استفاده کرد؛ اما بیشتر تحلیلگران ترجیح میدهند از آن در تایم فریم بلندمدت مانند ۴ساعته استفاده کنند.
خیر. هیچ الگویی قطعی نیست و فقط به شما کمک میکند بتوانید بهتر بازار را ارزیابی کنید.
سخن پایانی
سر و شانه در تمام بازههای زمانی اتفاق میافتد و بهلحاظ بصری دیده میشود. اگرچه این الگو گاهی بهصورت ذهنی پیادهسازی میشود، اما شکل کامل آن میتواند نقاط ورودی، حد ضرر و هدف سود را مشخص کند تا اجرای یک استراتژی معاملاتی آسانتر شود.
الگوی سر و شانه، بهترتیب از شانه چپ، سر و سپس شانه راست تشکیل شده است. متداولترین نقطه ورود به معامله، تقاطع روند قیمت با خط گردن الگو است. در این حالت، حد ضرر بالاتر (در سر و شانه) یا پایینتر (در سر و شانه معکوس) از شانه راست تعیین میشود. هدف و حد سود نیز از تفاوت بین سقف و کف با الگو بهاضافه (در سر و شانه معکوس) یا کسر (در سر و شانه) از خط گردن به دست میآید.
این سیستم کامل و بیایراد نیست؛ اما روشی را برای معاملات بازارها بر اساس حرکات منطقی قیمت ارائه میدهد.
با شرکت الگوی سروشانه معکوس در دوره اطلس ارز دیجیتال پلاس علاوه بر دهها الگوی دیگر، میتوانید معامله سر و شانه را بهطور کامل یاد بگیرید و با پشتیبانی مداوم اساتید ابهامات خود را رفع کنید.
برای نگارش این مقاله از مقالهای در وبسایت اینوستوپدیا کمک گرفته شده است.
استفاده از الگوی سروشانه معکوس برای شناسایی تغییر روند
معاملهگران ارزهای رمزپایه و بازار سهام الگوی سروشانه معکوس را نشانه اولیه از شکلگیری روند صعودی جدید میدانند. هدف هر معاملهگر، خرید در کف و فروش در سقف است. اما تعداد کمی از آنها از خود شجاعت نشان میدهند و در هنگام معکوس شدن روند نزولی اقدام به خرید میکنند.
وقتی که قیمتها در حال سقوط هستند، احساسات منفی میشوند و ترس شدید بر بازار حاکم میشود. اما در چنین مواقعی است که الگوی سروشانه معکوس (IHS) در نمودار شروع به شکلگیری می کند.
الگوی سروشانه معکوس از نظر ساختار شبیه به الگوی سروشانه معمولی است. کامل شدن الگوی سروشانه معکوس نشانه پایان روند نزولی و شروع روند صعودی جدید است.
اصول الگوی سروشانه معکوس
الگوی IHS یک ساختار معکوس است که پس از یک روند نزولی شکل میگیرد. این الگو دارای یک سر، یک شانه چپ و یک شانه راست است که وارونه هستند و در زیر خط گردن قرار گرفتهاند. شکست به بالای خط گردن این الگو را کامل میکند و نشان میدهد که روند نزولی معکوس شده است.
الگوی سروشانه معکوس
نمودار بالا نشان میدهد که دارایی در روند نزولی قرار دارد. اما پس از کاهش قابل توجه قیمت، خریداران مطمئن میشوند که قیمت به سطحهای جذابی رسیده و خرید در کف قیمت را آغاز میکنند. هنگامی که تقاضا بیش از عرضه باشد، دارایی اولین دره از شانه چپ را تشکیل میدهد و قیمت شروع به افزایش میکند.
در یک روند نزولی، معاملهگران با هر افزایش قیمتی اقدام به فروش میکنند. فروشندگان بعد ازاصلاح قیمت از سقف، برای فروش هجوم میآورند و قیمت با تشکیل یک کف پایینتر از کف قبلی، درزیر اولین دره قرار میگیرد. با این حال، خرسها نمیتوانند از این ضعف استفاده کنند و روند نزولی را از سر بگیرند. خریداران در کف خرید میکنند و یک روند صعودی شروع میشود. در نتیجه سر الگو شکل میگیرد. با نزدیک شدن قیمت به اوج قبلی (جایی که روند صعودی متوقف شده بود)، خرسها دوباره وارد عمل میشوند.
قیمت کاهش مییابد و سومین دره شکل میگیرد. قیمت تقریبا موازی با اولین دره متوقف میشود، چون خریداران انتظار معکوس شدن روند را دارند و برای خرید هجوم میآورند. این شانه راست الگو را تشکیل میدهد. قیمت بالا میرود و این بار روندهای صعودی میتوانند قیمت را به بالای خط گردن برسانند و الگو را تکمیل کنند.
بعد از آن، خط گردن حمایت جدید قیمت میشود، چون خریداران در زمان کاهش به این حمایت اقدام به خرید میکنند. این نشان دهنده شروع یک روند صعودی جدید است.
شناسایی روند صعودی جدید با الگوی سروشانه معکوس
سروشانه معکوس بیت کوین
بیت کوین در 26 ژوئن سال 2019 یک سقف در سطح 13970 دلار تشکیل داد و از آن زمان به بعد وارد یک روند نزولی شد. خریداران وارد عمل شدند و کاهش قیمت را در منطقه حمایت 7000 تا 6500 دلار متوقف کردند، در نتیجه شانه چپ الگوی سروشانه معکوس تشکیل شد. سپس قیمت یک روند بازیابی را شروع کرد و به سطح 10450 دلار رسید. در این سطح، معاملهگران کوتاه مدت برای رزرو سود خود اقدام به فروش کردند و فروشندگان وارد موقعیتهای شورت شدند که هدف آن ادامه روند نزولی بود.
فشار فروش منجر به شکست سطح حمایت 6500 دلار شد و بیت کوین در 13 مارس 2020 به سطح 3782.13 دلار کاهش یافت. خریداران این سقوط را یک فرصت خرید در نظر گرفتند و همین موجب شروع یک روند صعودی قوی شد که قیمت را به نزدیک سطح 10450 دلار رساند. این دره دوم، سر الگو را تشکیل داد.
شانه راست کم عمق بود، زیرا فشار فروش کاهش یافته بود و خریداران برای خرید منتظر اصلاح عمیقتر نبودند. سرانجام، روندهای صعودی در 27 جولای قیمت را به بالای خط گردن رساندند و الگوی سروشانه معکوس را تکمیل کردند.
خرسها با کاهش قیمت به خط گردن سعی کردند گاوها را به دام بیندازند. اگرچه قیمت دقیقا به زیر خط گردن رسید، معاملهگران اجازه ندادند در زیر سطح 10000 دلار باقی بماند. این نشان دهنده تغییر احساسات بود. وقتی که خریداران قیمت را به بالای سطح 12500 دلار افزایش دادند، حرکت صعودی شتاب گرفت.
نحوه محاسبه هدف الگوی سروشانه معکوس
محاسبه هدف الگوی سروشانه معکوس
برای برآورد هدف الگوی سروشانه معکوس، عمق را از خط گردن تا پایینترین سطح (که سر را تشکیل میدهد) محاسبه کنید. در مثال بالا، خط گردن در حدود 10450 دلار است. با کم کردن کف 3782.13 دلار از این مقدار، عمق 6667.87 دلار بدست میآید.
سپس عمق بدست آمده را به سطح شکسته شده اضافه کنید که در مثال بالا نزدیک به 10550 دلار است. در نتیجه، هدف 17217.87 دلار حاصل میشود. وقتی روند از نزولی به صعودی تغییر میکند، قیمت ممکن است تا نزدیک این هدف برسد یا فراتر از آن برود. بنابراین، معاملهگران باید از این هدف به عنوان راهنما استفاده کنند و صِرف رسیدن قیمت به این سطح، از موقعیت خود خارج نشوند.
گاهی اوقات این الگو تکمیل نمیشود
هیچ الگویی با شکست صعودی تکمیل نمیشود و معاملهگران قبل از شروع معامله باید منتظر بمانند تا الگو کامل شود. گاهی اوقات، ساختار الگو شکل میگیرد، اما شکست صعودی رخ نمیدهد. بنابراین، معاملهگرانی که زودتر از کامل شدن الگو وارد موقعیتهای معاملاتی میشوند، به دام میافتند.
نمودار قیمت چین لینک
برای مثال، چین لینک در 29 ژوئن سال 2019 به سقف 4.58 دلار رسید واصلاح نزولی را آغاز کرد. خریداران تلاش کردند تا کاهش قیمت را در منطقه حمایت 2.20 تا 2 دلار متوقف کنند. این منجر به شکلگیری یک الگوی IHS با یک سر و دو شانه شد که در نمودار بالا آن را مشاهده میکنید.
اگرچه قیمت در 19 آگوست سال 2019 به خط گردن رسید، روندهای صعودی نتوانستند قیمت را به بالای آن برسانند. به همین دلیل، این الگو ناقص ماند و سیگنال خرید صادر نشد.
قیمت چین لینک از خط گردن کاهش یافت و به زیر سر الگو در 1.96 دلار شکست و الگو را باطل کرد. این باعث شد تا معاملهگرانی که با انتظار معکوس شدن روند اقدام به خرید کرده بودند، به دام بیفتند.
نکات مهم
الگوی سروشانه معکوس میتواند ابزار مفیدی برای معاملهگران باشد تا با شروع روند صعودی جدید وارد موقعیتهای معاملاتی شوند. اما هنگام استفاده از این الگو باید چند نکته مهم را به خاطر داشته باشید.
معاملهگران قبل از ورود به موقعیتهای لانگ باید منتظر بمانند تا این الگو کامل شود و این اتفاق پس از شکست به بالای خط گردن رخ میدهد. احتمال شروع روند صعودی جدید در شکست به بالای خط گردن که با حجم بالا همراه است، بیشتر از شکست صعودی با حجم پایین است.
وقتی که یک روند معکوس میشود، غالبا برای مدت طولانی ادامه مییابد. بنابراین، معاملهگران نباید برای خروج از موقعیتهای خود عجله کنند، فقط به این دلیل که قیمت به هدف الگو نرسیده است. گاهی اوقات، الگو تکمیل میشود، اما به سرعت جهت حرکت را معکوس میکند و قیمت کاهش مییابد. توصیه میشود که معاملهگران قبل از ورود به موقعیتها، به سایر شاخصها نیز توجه کنند.
الگوی سر و شانه معکوس
الگوی سر و شانه معکوس، یک الگوی صعودی است که در مقابل الگوی سر وشانه قرار دارد و نشاندهنده برگشت روند نزولی است.
این الگو زمانی شکل میگیرد که قیمت ها تا یک کف ریزش کنند و بعد افزایش یابند.
سپس به کفی پایینتر ریزش کنند و مجدد افزایش یابند. در نهایت قیمت ها مجدد تا کف اول ریزش میکنند.
زمانی که آخرین کف شکل میگیرد، قیمت ها تا سطح مقاومت (اوج های قبلی) افزایش میابند.
کف اول و سوم، شانه ها را تشکیل میدهد و کف دوم هم سر الگو را شکل میدهد.
سطح مقاومت نیز به عنوان خط گردن شناخته میشود. زمانی که قیمت ها خط گردن را میشکنند، میتوان وارد بازار شد.
این الگو به شکل زیر است:
این الگو در چارت واقعی به شکل زیر است:
چگونه با الگوی سر و شانه معکوس معامله کنیم؟
میتوان در شکست اولیه خط گردن وارد بازار شد.
روش دیگر این است که بعد از شکست خط گردن، منتظر بمانیم تا قیمت ها به این خط برگردند و در اینجا وارد بازار بشویم.
در روش دوم میتوان از شمع های برگشت صعودی برای تایید نقطه ورود استفاده کنیم.
تعیین هدف سود:
میتوان هدف سود را در اوج های قبلی قرار داد. روش دیگر این است که فاصله بین سر و خط روند را محاسبه کنیم و مقدار آن را به نقطه ورود بیافزاییم.
سپس سطحی که بدست می آید را به عنوان سطح هدف سود در نظر میگریم.
این روش با دو خط عمودی آبی رنگ نشان داده شده است. به عبارت دیگر، هدف سود در این الگو برابر است با فاصله بین کف (در نقطه سر) و خط گردن.
سپس از هدف سود برای تعیین حداقل افزایش قیمتی بعد از شکست خط مقاومت استفاده میکنیم.
برای مثال اگر فاصله بین سر و خط گردن ۱۰ واحد باشد، آنگاه هدف سود به میزان ۱۰ واحد در بالای خط گردن قرار میگیرد.
اگر حساسیت زیادی دارید میتوانید خط ایست را در زیر شمع شکست خط گردن قرار دهید.
الگوی سر و شانه سقف و کف (معکوس) در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی سر و شانه سقف و کف در تحلیل تکنیکال از الگو های بسیار مهم است که در این مقاله قصد داریم بررسی کنیم الگوی سر و شانه (Head And Shoulders Pattern) به چه معناست و چه مفهومی دارد. در ادامه همراه داتیس نتورک باشید.
الگوی سر و شانه چیست؟
این الگو با نام Head And Shoulders Pattern شناخته می شود کاربرد فراوانی در تجزیه و تحلیل تکنیکال دارد.
الگوی سر و شانه از الگوهای برگشتی است.
همانطور که از نامگذاری آن مشخص است، الگوهای برگشتی، الگوهایی هستند که روند قیمت پس از تشکیل الگو در آنها تغییر جهت میدهد.
الگوی سر و شانه، الگویی با سه قله است که دوتای بیرونی آن در ارتفاعی برابر و قلهی وسط از بقیه بلندتر است.
در تحلیل تکنیکال، الگوی سر و شانه، نمودار خاصی را تشکیل میدهد که نشانگر تغییر بازار و شروع روند برگشتی است.
طبق اطلاعات و تجربههای کسبشده، الگوی سر و شانه یکی از قابلاعتمادترین الگوهای برگشتی است.
این الگو یکی از چند الگوی برتری است که با سطوح مختلفی از دقت، نشان میدهد روند صعودی یا نزولی سهم رو به پایان است.
معمولاً الگوی سر و شانه زمانی شکل میگیرد که قیمت سهم به سقف خود رسیده و بعد به کف آخرین حرکت صعودی خود برمیگردد.
سپس قیمت از سقف قبلی بالاتر میرود تا دماغه را ساخته و بعد دوباره به کف اولیهی خود باز میگردد.
درنهایت، قیمت یکبار دیگر افزایش مییابد، اما این بار به قلهی اول رسیده و روند نزولی به خود میگیرد.
شکل گیری الگوی سر و شانه سقف
مطابق شکل 1، تا نقطه A موج صعودی شکل گرفته است.
حجم معاملات نیز با افزایش قیمت افزایش می یابد و به سطوح بالای جدیدی می رسد که کاملا طبیعی است.
در نقطه c یک چارتیست هوشیار ممکن است متوجه شود که حجم در روند افزایشی که از نقطه A شروع شده کمی کمتر از موج قبلی است.
این تغییر به خودی خود اهمیتی ندارد اما به عنوان یک چراغ زرد در ذهن تحلیل گر باقی می ماند.
قیمت دوباره شروع به افت می کند تا نقطه D و حتی ممکن است آشفتگی بیشتری هم به وقوع بپیوندد و نقطه D در پایین تر از نقطه B قرار گیرد.
طی یک موج افزایشی قیمت دوباره به نقطه E می رسد ولی قادر به رسیدن به حد بالایی در نقطه c نخواهد بود. اینجا نیز حجم معاملات نسبت به دو قله دیگر کمتر می شود (آخرین موج در نقطه E معمولا به حدود نصف یا دو سوم فاصله بین نقطه C تا D می رسد).
برای ادامه روند صعودی هر کدام از نقاط بالایی باید از نقطه بالایی موج پیش از خود فراتر بروند.
با ناتوانی صعود موج E در رسیدن به قله قبلی در نقطه C نیمی از ملزومات برای شروع روند نزولی جدید را که اصطلاحا موج پایین رونده نامیده می شود به دست می آید.
در این زمان شکست خط روند اصلی بالایی که پیش از این در نزول نقطه D شکسته شد همچنان اهمیت خود را به عنوان یک اخطار حفظ می کند.
اما علی رغم همه این هشدارها تنها چیزی که ما می دانیم این است که روند از حالت صعودی به حالت مستقیم تغییر شکل داده که این ممکن است باعث نقد کردن خریدها در بازار شود اما به اندازه کافی توجیه کننده موقعیت فروش نیست.
شکسته شدن خط گردن و کامل شدن الگو
خط نسبتا صافی را می توان در زیر نقاط پایینی رسم کرد (الگوی سروشانه معکوس نقاط B و D) که خط گردن نامیده می شود (به خط 2 در شکل 1 نگاه کنید).
این خط عموما صعودی با شیب ملایم مثبت است (اگرچه برخی اوقات این خط کاملا افقی یا صاف و در مواقع نادری شیب نزولی دارد).
عامل تعیین کننده در الگوی بازگشتی سر و شانه ها، شکست قطعی خط گردن است.
در این حال قیمت در حوالی خطوط روند مربوط به کف ها در نقاط B و D نوسان کرده است و خط حمایت را شکسته و تقریبا همه چیز برای آغاز یک روند نزولی و موج های نزولی آماده است.
روند نزولی جدید سقف ها و کف های کاهشی دارد که نقاط C، D، E و F هستند.
حجم معاملات با شکسته شدن خط گردن باید به طور چشمگیری افزایش یابد.
البته افزایش قابل ملاحظه در حجم معاملات در یک روند کاهشی در مراحل اولیه بازار از اهمیت زیادی برخوردار نمی باشد.
حرکت برگشتی (پولبک) به خط گردن
معمولا یک حرکت برگشتی به صورت جهش به بالاتر از خط گردن یا تا حد نقطه پایینی قبلی یعنی نقطه D (به نقطه G نگاه کنید) رخ می دهد که هر دو این ها به عنوان مقاومت برای روند شناخته می شوند.
البته وقوع حرکت برگشتی به خط گردن حتمی نیست و گاهی نیز یک جهش بسیار کوچک است.
حجم معامله در این هنگام می تواند در تشخیص اندازه این جهش کمک کننده باشد.
اگر شکست اولیه خط گردن با معاملات سنگینی انجام شده باشد احتمال وقوع بازگشت کم است زیرا افزایش فعالیت، روند نزولی را با قدرت بیشتری مشخص می کند.
معاملات کمتر در هنگام شکست خط گردن، احتمال وقوع برگشت بیشتری را به همراه دارد.
البته جهش باید با حجم معاملات کمی همراه بشود ولی روند نزولی جدید بعدی همراه با فعالیت های معاملاتی بیشتری خواهد بود.
جمع بندی و خلاصه الگوی سر و شانه سقف
در ادامه نکات اصلی مربوط به الگوی سر و شانه سقف را مرور می کنیم.
1- وجود یک روند صعودی اولیه
2- شانه چپ حجم معاملات سنگین تری دارد (نقطه A) و با یک موج نزولی به حفره نزولی B منتهی می شود.
3- موج دوم برای صعود آغاز می شود که با حجم معاملات کمتری همراه است (نقطه C).
4- کاهش بعد از قله دوم یعنی تا پایین تر از قله اول (نقطه A) ادامه می یابد و به سمت پایین ترین نقطه حفره نزولی قبلی حرکت می کند (نقطه D).
5- موج سوم (موج D-E) آغاز می شود و حجم معاملات کم آن قابل توجه می باشد و هرگز نمی تواند به قله قبلی صعود کند (نقطه C)
6- الگو با شکسته شدن خط گردن کامل می شود.
7- حرکت برگشتی به سمت خط گردن (نقطه G) صورت می گیرد و در ادامه، روند نزولی را به دنبال دارد.
زمان تکمیل الگوی بازگشتی سر و شانه
آنچه کاملا مشهود است وجود سه موج در این نوع الگو است.
موج میانی (سر)، بلندترین ارتفاع را نسبت به دو شانه (نقاط A و E) دارا است.
الگو تا زمانی که نمودار قیمت، خط گردن را به طور قطع نشکند و قیمت زیر آن قرار نگیرد کامل نمی شود.
در این جا دوباره نفوذ در حد 1 تا 3 درصد زیر خط گردن برای ما ملاک می باشد.
یا اینکه به طور قطع (مثلا دو روز کاری) قیمت زیر خط گردن بسته شود که در این حالت شکسته شدن خط گردن تایید می شود.
اما تا زمانی که در موج نزولی، خط گردن شکسته نشود همواره احتمال اینکه یک الگوی واقعی سر و شانه نداشته باشیم وجود دارد و ممکن است روند رو به بالا مجددا آغاز شود.
پیدا کردن قیمت هدف در الگوی بازگشتی سر و شانه
نحوه به دست آوردن هدف قیمتی در الگوی سر و شانه با توجه به ارتفاع الگو تعریف می شود.
فاصله عمودی سر (نقطه C) را تا خط گردن محاسبه کنید.
طبق این الگو قیمت به اندازه فاصله محاسبه شده، از محل شکسته شدن نمودار قیمت توسط خط گردن کاهش می یابد.
برای مثال در شکل 1، بالاترین نقطه سر مقدار 102 را نشان می دهد و بردار عمودی رسم شده از نقطه C، الگوی سروشانه معکوس خط گردن را در مقدار 82 قطع کرده است.
این 20 واحد باید از سمت پایین روند نزولی جایی که خط گردن شکسته می شود نیز محاسبه شود.
بنابراین با توجه به اینکه خط گردن، نمودار قیمت را در مقدار 85 شکسته است در این صورت قیمت هدف طبق این الگو، 20 واحد کمتر یعنی 65 می باشد.
بنابراین طبق الگوی بازگشتی سر و شانه قیمت تا مقدار 65 کاهش می یابد.
نکته مهمی که باید خاطر نشان کرد این است که قیمت هدفی که محاسبه می شود در واقع کمترین مقدار مورد انتظار از تغییرات است.
قیمت اغلب نوسان قابل توجهی در اطراف هدف دارد و معمولا بیشتر از قیمت هدف تغییر می کنند.
داشتن یک قیمت هدف، ابزار مفیدی است که در تشخیص پتانسیل تغییرات یک سهم برای رسیدن به حد مورد انتظار به ما کمک می کند.
تخطی بازار از اهداف تعیین شده قیمت، حداقل اتفاقی است که ممکن است بیفتد.
بیشترین میزان تغییر معمولا از حرکات قبلی الگو به دست می آید.
برای مثال اگر هنگام رشد، قیمت از 30 به 100 رسیده باشد بیشترین میزان افت برگشت از بالاترین نقطه الگو که همان سر می باشد، به نقطه 30 می باشد.
در الگوهای برگشتی می توان گفت که حداکثر تغییر، رسیدن به آنجایی است که در ابتدا بوده است.
در شکل 2 مورد دیگری از الگوی بازگشتی سر و شانه سقف نشان داده شده است.
برای به دست آوردن قیمت هدف در موج نزولی پایانی، کافی است فاصله قائم بین سر و خط گردن را محاسبه کرد و به همین اندازه برای سهم از محل برخورد خط گردن با نمودار قیمت، افت قیمت در نظر گرفت.
شیب خط گردن در الگوی سر و شانه سقف
خط گردن در الگوی سر و شانه سقف معمولا شیب ملایم و رو به بالایی دارد.
برخی اوقات این خط افقی می شود. ولی این دو حالت تفاوت چندانی با هم ندارند.
هرگاه خط گردن در الگوی سر و شانه سقف دارای شیب نزولی شود نشانه ضعیف بودن بازار است و اغلب به دنبال آن شانه راست ضعیفی نیز شکل می گیرد.
تحلیل گر تا شکسته شدن خط گردن صبر می کند و اگر قصد فروش داشته باشد باید کمی بیشتر صبر کند زیرا در حالتی که شیب خط کاهشی باشد اخطار فروش دیرتر صادر می شود.
در الگوهای پایه ای، خطوط گردن اغلب دارای شیب ملایم رو به پایینی می باشند.
خط گردن صعودی نشانه قدرت بالای بازار است ولی باز هم این مشکل وجود دارد که اخطار دیر هنگام صادر می شود.
اهمیت حجم معامله
همان طور که حجم معامله در همه الگوهای قیمت اهمیت زیادی دارد، در الگوهای سر و شانه واقعی نیز نقش بسیار مهمی را در تایید آن بازی می کند.
به عنوان یک قانون کلی قله دوم (قسمت سر) باید با مقدار حجم معامله کمتری نسبت به شانه چپ همراه باشد.
این یک شرط لازم نیست اما وقوع این اتفاق می تواند یک اخطار زود هنگام مبنی بر کاهش فشار خرید نسبت به قله قبلی تلقی گردد.
مهمترین اخطار حجم معاملات در موج سوم رخ می دهد (شانه راست). حجم باید در این قله به میزان قابل توجهی نسبت به دو قله قبلی کمتر باشد.
سپس هنگام شکسته شدن خط گردن حجم باید بیشتر شود و در زمان انجام حرکت برگشتی به خط گردن باید میزان کمتری داشته باشد و در نهایت وقتی حرکت بازگشتی اتفاق می افتد افزایش مجدد یابد. (به شکل 1 توجه شود)
همان طور که پیشتر اشاره شد حجم نقش کم رنگ تری را در هنگام تکمیل قله ها بازی می کند اما در برخی نقاط برای ادامه روند کاهشی، حجم معامله باید افزایش پیدا کند.
حجم معامله در نقاط قعر یا پایینی نقش بسیار مهمی را بازی می کند.
الگوی سر و شانه کف یا معکوس
در الگوی سر و شانه معکوس ، سه موج نزولی مهم و یا سه فرورفتگی وجود دارد و قسمت سر اندکی از دو حفره دیگر پایین تر می باشد.
برای به دست آوردن قیمت هدف طبق این الگو، کافی است فاصله قائم سر تا خط گردن را محاسبه کنیم و به همین میزان، فاصله از محل شکسته شدن خط گردن توسط نمودار قیمت در نظر بگیریم تا قیمت هدف به دست آورده شود.
این الگو بانام سر و شانه معکوس هم شناخته میشود و نکات ذکرشده در مورد حد سود و ضرر در الگوی سر و شانه سقف نیز شامل این الگو میشود.
این الگو بعد از یک حرکت نزولی شکلگرفته و باعث تغییر جهت حرکت بازار به سمت بالا خواهد شد.
ساختار این الگو نیز از سه کف تشکیلشده است که کف میانی، عمق بیشتری نسبت به دو کف مجاور خود داشته و اصطلاحاً تشکیلدهنده بخش “سر” الگو هست. بهمنظور درک بهتر توضیحات ارائهشده، به تصویر زیر دقت نمایید:
همینطور بهمنظور آشنایی با این الگو در چارت واقعی، به تصویر زیر دقت نمایید:
بهمنظور انجام معاملات با استفاده از این الگو، باید منتظر شکست خط گردن بود.
به این شکل که هرچقدر شکست قویتر انجام شود بهتر است.
همچنین درصورتیکه بعد از شکست خط گردن از ورود به پوزیشن جا ماندیم، باید منتظر پولبک به خط گردن ماند تا در آنجا بتوان با شرایط بهتری وارد پوزیشن خرید شد.
تشخیص حد زیان و حد سود الگو (سر و شانه کف)
در این الگو حد زیان، زیر شانه سمت راست قرار میگیرد.
اما برای افرادی که قصد انتخاب حد زیان مطمئنتری دارند، زیر قسمت سر نیز جای مناسبی برای قرار دادن حد زیان است.
البته این موضوع را در نظر داشته باشید که فاصله شانه راست تا سر بیشازاندازه بزرگ نباشد.
حد سود این الگو نیز برابر بافاصله سر تا خط گردن است که باید از نقطهای که خط گردن شکسته میشود،
به سمت بالا اعمال کنیم. به همین منظور برای درک بهتر به تصویر زیر دقت نمایید:
تفاوت های الگوهای سر و شانه سقف و کف
در الگوی بازگشتی سر و شانه معکوس نیز شکسته شدن خط گردن برای کامل شدن آن ضروری است و تکنیک های محاسبه قیمت های هدف مانند الگوی سر و شانه های سقف می باشد.
تنها تفاوت جزئی که در کف می تواند وجود داشته باشد این است که تمایل بیشتری برای حرکات بازگشتی به سمت گردن وجود دارد که بعد از موج نزولی اتفاق می افتد.
بزرگترین تفاوت بین این دو نوع الگوی بازگشتی سر و شانه، در قسمت حجم معاملات می باشد.
حجم معاملات در نمودار سر و شانه معکوس نقش به مراتب مهم تری را در شناسایی و تکمیل الگو بازی می کند.
این نکته در مورد اغلب الگوهای کف وجود دارد.
در کف های بازار، برای آغاز روند افزایشی جدید، نیاز به افزایش قابل توجهی در فشار خرید وجود دارد که این مورد در حجم معاملات منعکس می شود.
راه تکنیکی تر برای بررسی این تفاوت این است که هر بازار پس از فقط یک رکود یا سکون می تواند نزول کند. کاهش تقاضا یا تمایل برای خرید در میان معامله گران اغلب برای هدایت بازار به سمت نزول کافی است اما بازار پس از سکون و ناکارایی نمی تواند ناگهان صعود کند.
قیمت ها تنها در صورت برتری یافتن تقاضا بر عرضه و هجوم بیشتر خریداران نسبت به فروشندگان می توانند صعود کند.
الگوی حجم معامله در کف، بسیار به موردی که برای سقف ها در نیمه نخست الگو اتفاق می افتد شبیه است.
به این معنی که حجم معامله در قسمت سر نسبت به شانه چپ کمی کمتر است.
موجی که از قسمت سر شروع می شود نه تنها باید افزایش فعالیت خریداران را نشان دهد بلکه میزان حجم باید از حدی که در موج مربوط به شانه چپ اتفاق می افتد فراتر برود.
موج نزولی به سمت شانه راست باید با حجم معامله پایین تری همراه شود.
نقطه بحرانی در موج مربوط به عبور از گردن اتفاق می افتد.
در صورتی که شکستن خط گردن با اطمینان اتفاق بیفتد قطعا شاهد افزایش انفجاری در حجم معاملات خواهیم بود.
این نقطه جایی است که کف از سقف بیشترین اختلاف را دارد. در کف، زیاد بودن حجم معاملات به طور واضح یک عامل اساسی برای تکمیل یک الگوی واقعی است.
حرکت بازگشتی در کف ها بر خلاف سقف ها اتفاق بسیار رایجی است و همراه با حجم معاملات کمتری است.
الگوی سر و شانه معکوس چیست؟ الگوی سروشانه معکوس معرفی کامل الگوی IHS در معاملات رمز ارزها
تریدرهای حوزه رمزارز و سهام، الگوی الگوی سر و شانه معکوس یا همان IHS را به عنوان سیگنال پیش از شروع تغییر روند و آغاز بازار گاوی (روند صعودی بازار) به حساب میآورند. الگوی سر و شانه یا H&S یک الگوی معکوسکننده روند در تحلیل تکنیکال است؛ بدین معنی که اگر در یک روند صعودی دیده شد، روند نزولی خواهد شد و الگوی سر و شانه معکوس یا IHS نیز در پایان یک روند نزولی ساخته الگوی سروشانه معکوس میشود و پایان این روند را نشان میدهد. در این مقاله، به معرفی الگوی Inverse Head and Shoulders، تشخیص روند صعودی، نحوه محاسبه اهداف قیمتی با استفاده از این الگو و محدودیتهای آن میپردازیم. با ما همراه باشید.
الگوی سر و شانه معکوس چیست؟
زمانی که قیمتها در حال ریزش هستند، احساسات بازار به سمت منفی سوق پیدا میکند و ترس افراد در بالاترین حد خود قرار دارد. جالب است بدانید که درست در همین مواقع الگوی معکوس هد اند شولدرز (IHS) خود را نشان میدهد. الگوی IHS از نظر ساختار شبیه به الگوی معمول H&S است، اما شکلی کاملا برعکس دارد. این الگو پس از شکلگیری کامل، نشاندهنده پایان روند نزولی بوده و آغاز بازار صعودی را نوید میدهد.
الگوی هد اند شولدرز معکوس به نوعی یک فرم وارونه است که پس از پایان یافتن روند نزولی شکل میگیرد. این الگو دارای یک بخش Head (سر)، یک Shoulder (شانه) سمت چپ و یک شانه راست است و همگی این بخشها به صورت وارونه تشکیل میشوند و زیر خط گردن (Neckline) به وجود میآیند. وقوع شکست در بخش بالایی خط گردن موجب تکمیل و تثبیت الگو شده و نشاندهنده بازگشتن روند نزولی به روند صعودی است.
همانطور که در شکل بالا نیز نمایش داده شده است، ارزش دارایی مورد نظر ما در یک روند نزولی قرار دارد؛ اما پس از کاهش قیمتی قابل توجه، به نظر میرسد که خریداران این دارایی بر این باور هستند که قیمت به سطح جالب توجهی رسیده و خرید در کف قیمت را آغاز میکنند. هنگامی که میزان تقاضا از عرضه پیشی بگیرد، دارایی مورد بحث ما وارد زمینه شکلدهی به اولین بخش شولدر چپ شده و قیمت وارد روند افزایشی خود میشود.
تریدرها در طول روند نزولی به صورت گروهی داراییهای خود را به فروش میرسانند. خرسها (تریدرهایی بر روی روند نزولی بازار سرمایهگذاری میکنند یا اصطلاحا شورت میکنند) نیز پس از بازگشتن بازار از روند نزولی خود به شدت فروش خود را به انجام میرسانند و این امر موجب سقوط قیمت به میزانی پایینتر از اولین کف قیمتی شده و کف قیمتی جدیدی شکل میگیرد. گاوها (افرادی بر روی صعودی بودن روند بازار سرمایهگذاری میکنند) از طرف دیگر در این کف قیمتی خرید کرده و بخش سر الگو را شکل میدهند. هنگامی که قیمت به قله قبلی خود یعنی در نقطه توقف پیشین قیمت میرسد، دوباره خرسها وارد عمل میشوند.
این امر موجب سقوط دوباره قیمتها شده و بخش سوم الگو شروع به شکلگیری میکند و در اولین کف قیمتی جدید دوباره شاهد ورود خریداران و خرید تهاجمی آنها هستیم. این ماجرا در حقیقت شانه راست را تشکیل میدهد. سپس قیمت دوباره رو به افزایش پیش میرود و این گاوها هستند که مسئولیت هدایت کردن آن به بالای خط گردن و تکمیل الگو را به عهده دارند.
از اینجا به بعد، خط گردن در نقش کف جدید قیمتی عمل خواهد کرد؛ زیرا این در حقیقت خط مقاومتی است که تریدرها در آن نقطه خرید کرده و چنین مقاومتی را حمایت میکنند. این در حقیقت سیگنالی برای شروع روند صعودی جدید خواهد بود.
شناسایی روند صعودی جدید با استفاده از الگوی IHS
در تصویر بالا میبینیم که بیت کوین از زمان تشکیل سقف قیمتی بومی ۱۳۹۷۰ دلار در ۲۶ ژوئن سال ۲۰۱۹ (۵ تیر ماه سال ۱۳۹۸) در روند نزولی بود. در این هنگام خریداران وارد عرصه شده و از نزول قیمت در سطح حمایتی ۷۰۰۰ دلار تا ۶۵۰۰ دلار جلوگیری کرده و شانه سمت چپ الگوی سر و شانه معکوس را تشکیل دادند. این موضوع موجب آغاز شدن فرایند بهبود بازار و رسیدن قیمت به ۱۰۴۵۰ دلار شد. در این الگوی سروشانه معکوس سطح، گاوهایی که در کوتاه مدت ترید میکنند سود خود را کسب کرده و خرسها نیز فرایند پوزیشن گرفتن شورت (استفاده از قراردادهای آتی و بستن قرارداد خود بر روی ریزش قیمت ارز مورد نظر) خود را با هدف برگشتن به روند نزولی آغاز کردند.
در نهایت، فروش شدید این دارایی توسط افراد موجب شکسته شدن خط حمایتی شده و جفت ارز بیت کوین/تتر (BTC/USDT) در ۱۳ مارس سال ۲۰۲۰ (۲۳ اسفند ماه سال ۱۳۹۸) به قیمت ۳۷۸۲ دلار رسید. گاوها از طرف دیگر این رویداد را غنیمت شمرده و آن را به عنوان فرصت خرید به حساب آوردند و همین امر موجب بازگشتن بازار و بهبود قدرتمندانه و رسیدن قیمت بیت کوین به ۱۰۴۵۰ شد. این بخش موجب شکل گرفتن بخش سر در الگوی مورد بحث ما شد.
اما شانه سمت راست بسیار کمعمق بود و دلیل این امر کاهش فشار فروش و عدم صبر کردن گاوها برای خرید دوباره در اصلاحات عمیقتر بود. در نهایت، گاوها موفق شدند تا در ۲۷ جولای سال ۲۰۲۰ (۶ مرداد ماه سال ۱۳۹۹) قیمت را به سطحی بالاتر از خط گردن هدایت کرده و الگوی سر و شانه را کامل کنند. زمانی این الگو تکمیل میشود که شکست (Breakout) در منطقه خط گردن اتفاق بیافتد؛ پس از این شکست، معمولا قیمت دوباره به محدوده Neckline باز میگردد و آن را تست میکند (که به آن پولبک (Pullback) میگویند) تا یک سطح حمایتی برای خود بسازد و پس از آن، روند صعودی را ادامه میدهد.
خرسها بسیار تلاش کردند تا گاوها را در تله انداخته و قیمت را تا خط گردن کاهش دادند. با وجود اینکه قیمت حتی پایینتر از این نیز رفت اما تریدرها اجازه ریزش جفت ارز BTC/USDT به سطح کمتر از ۱۰٫۰۰۰ دلار را ندادند. این در حقیقت بیانگر وقوع تغییراتی در احساسات افراد و روانشناسی بازار است. خریداران نیز با افزایش فشار و بالا بردن قیمت و رد شدن آن از ۱۲٫۵۰۰ دلار موجب افزایش حرکت صعودی بازار شدند.
محاسبه اهداف قیمتی الگوی هد اند شولدرز معکوس
برای محاسبه هدف کف قیمتی الگوی سر و شانه معکوس، عمق را از خط گردن تا پایینترین نقطه محاسبه کنید، تا سر تشکیل میشود. در مثال بالا، خط گردن در حدود ۱۰۴۵۰ دلار قرار دارد و با کم کردن کف قیمتی ۳۷۸۲.۱۳ دلار از آن، به عمق ۶۶۶۷.۸۷ دلاری دست پیدا میکنیم.
سپس با افزودن این مقدار به سطح شکست در مثال بالا به حدود عددی ۱۰۵۵۰ دلار میرسیم. در حقیقت این هدف را در سطح ۱۷۲۱۷.۸۷ دلار تعیین میکند. هنگامی که روند از نزولی به صعودی تغییر پیدا میکند، ممکن است ریزش قیمتی کمی را تجربه کنیم و یا حتی به سطحی بالاتر از هدف مورد نظر دست بیابیم. بنابراین، تریدرها باید هدف محاسبه شده را تنها به عنوان یک راهنما در نظر داشته باشند و پوزیشن خود را با رسیدن به هدف مورد نظر به خطر نیاندازند و دارایی خود را با عجله به فروش نرسانند.
روش دیگری برای محاسبه اهداف قیمتی IHS، این است که در قسمتهایی از دو شانه چپ و راست که قیمت معکوس شده، یک خط روند رسم کنید تا خط گردن شما به دست بیاید. سپس با استفاده از ابزار Cursor Cross در تریدینگ ویو، میزان پیپ سر تا نکلاین را اندازه بگیرید. نصف این میزان به عنوان هدف H/2 و کل این مقدار با عنوان هدف H در نظر گرفته میشود. به عبارتی دیگر، هدف سر و شانه معکوس ، به اندازه سر تا گردن است؛ اما برخی اوقات این مقدار رشد نمیکند؛ بنابراین بسیاری از تریدرها اندازه H/2 را به عنوان تارگت خود قرار میدهند.
احتمال شکست در الگوی سر و شانه معکوس
هیچ یک از الگوها در شکست روندهای مختلف به موفقیت کامل دست پیدا نمیکنند و لازم است تا تریدرها تا پایان شکلگیری الگو و تکمیل آن برای آغاز معاملات خود صبر کنند. برخی اوقات، ساختار الگو شکل میگیرد، اما شکست روند اتفاق نمیافتد. درست در همین هنگام است که تریدرهایی که معاملات خود را پیش از تکمیل روند آغاز میکنند به دام میافتند.
به عنوان مثال میتوان به روند قیمت LINK اشاره کرد که در ۲۹ ژوئن ۲۰۱۹ (۸ تیر ماه سال ۱۳۹۸) با قیمت ۴.۵۸ دلار وارد روند نزولی شد و اصلاح خود را آغاز کرد. خریداران نیز تلاش کردند تا کاهش قیمت را در ناحیه ۲.۲۰ دلار تا ۲.۰۰ دلار متوقف کنند. این امر موجب تشکیل یک الگوی هد اند شولدرز معکوس شد که در تصویر بالا میتوانید مشاهده کنید.
با وجود اینکه حد قیمتی در ۱۹ آگوست ۲۰۱۹ (۲۸ مرداد ماه سال ۱۳۹۸) به محدوده خط گردن رسید، اما خریداران نتوانستند آن را به بالاتر از الگوی سروشانه معکوس این حد برسانند. به همین دلیل الگوی تشکیل شده تکمیل نشد.
جفت ارز LINK/USDT در این نقطه از حد قیمتی نکلاین برگشت و به سطحی پایینتر از سر و در نقطه ۱.۹۶ دلار قرار گرفت و الگو را نامعتبر کرد؛ این ماجرا موجب به دام افتادن تریدرهایی شد که احتمالا در انتظار معکوس شدن روند نزولی، خرید خود را به ثبت رسانده بودند.
نکات کلیدی در الگوی سر و شانه معکوس
الگوی سر و شانه میتواند ابزار مفیدی برای تریدرهایی باشد که به دنبال الگوی سروشانه معکوس الگوی سروشانه معکوس همراه شدن با روند صعودی در حال آغاز هستند. لازم به ذکر است که در این رابطه نکات مهمی وجود دارند که به یاد داشتن آنها خالی از لطف نیست.
- در ابتدا باید تا تکمیل الگو صبر کنید و پس از شکسته شدن خط گردن و بسته شدن کندل استیک در بالای آن اقدام به خرید کنید. حجم معاملات زیاد در زمان شکسته شدن نکلاین، روند صعودی را بیشتر از زمانی که حجم معاملات کمتر است، تحکیم میکند.
- هنگامی که یک روند معکوس میشود، به صورت کلی برای مدت زمان نسبتا زیادی به پیشروی خود ادامه خواهد داد. بنابراین، تریدرها نباید برای خالی کردن پوزیشنهای خود پس از رسیدن قیمت به حد پیشبینی شده عجله داشته باشند. در سایر مواقع نیز ممکن است الگوی هد اند شولدرز تشکیل شود؛ اما به سرعت مسیر خود را تغییر داده و با سقوط قیمتی مواجه میشویم. تریدرها باید پیش از هر اقدامی با دقت بالایی سایر اندیکاتورها و عملکردهای قیمتی را نیز مورد بررسی قرار دهند.
- شما میتوانید سفارش خرید خود را به صورت Buy Stop قرار دهید، تا به محض شکسته شدن خط گردن، پوزیشن شما باز شود. این باعث میشود که شما بتوانید از مومنتوم قوی قیمت بهره ببرید. اما یکی از معایب این روش این است که ممکن است شما با شکست فیک یا Fakeout مواجه شوید؛ یعنی پس از شکست خط روند و باز شدن پوزیشن خرید شما، قیمت در جهت معکوس حرکت کند.
معایب الگوی سر و شانه معکوس
سر و شانه معکوس یکی از قدرتمندترین الگوهای ترید در بازار رمز ارزهاست. اما درست مانند تمامی الگوهای تحلیل تکنیکال، معایبی نیز دارد:
- شما باید یک الگوی IHS را پیدا کنید و آن را تا زمان تکمیل شدن، تماشا کنید. شما نباید قبل از تکمیل این الگو اقدام به باز کردن پوزیشن کنید؛ زیرا ممکن است یک الگوی دیگر با نتایج دیگر باشد و یا یک سر و شانه معکوس شکست خورده باشد. بنابراین، احتمالا باید زمان زیادی را تا تکمیل این الگو منتظر باشید.
- هد اند شولدرز معکوس همیشه درست کار نمیکند و ممکن است به محض شکست خط گردن یا حتی بالاتر از آن، قیمت مجددا برگردد و روند نزولی را ادامه دهد. برای همین، حتما باید از حد ضرر (Stop Loss) استفاده کنید.
- حد سود یا اهداف قیمتی مد نظر شما، همیشه قابل دستیابی نیستند. بنابراین همیشه باید متغیرهای بازار را در نظر بگیرید و اگر احساس خطر کردید، از پوزیشن خارج شوید.
- این الگو همیشه قابل معامله نیست؛ برای مثال، اگر در طی یک اتفاق ناگهانی، قیمت ریزش کند و شانه سمت راست پایینتر از سر ایجاد شود، این الگو دیگر سر و شانه معکوس نیست. به همین دلیل، شما نباید قبل از تکمیل شدن IHS اقدام به ترید کنید.
- اگر یک تریدر تازهوارد باشید، تشخیص این الگو برای شما مقداری دشوار خواهد بود.
- نسبت ریسک به ریوارد در الگوی سر و شانه معکوس همیشه باب میل نیست و ممکن است میزان ریسکی که متحمل میشوید، بیشتر از میزان ریوارد شما باشد.
جمع بندی
الگوی سر و شانه معکوس یکی از قدرتمندترین الگوها در تحلیل تکنیکال است. این الگو معکوس شدن قیمت، از روند نزولی به صعودی را نشان میدهد. ترید با الگوی IHS نیاز به مقداری تجربه دارد و تشخیص آن برای افراد تازهوارد چندان راحت نیست. برای باز کردن پوزیشن با استفاده از هد اند شولدرز معکوس، شما باید منتظر بمانید تا الگو تکمیل شود و خط گردن شکسته شود. در این مقاله، به به معرفی الگوی Inverse Head and Shoulders، نحوه تشخیص روند صعودی، محاسبه اهداف قیمتی و محدودیتهای آن پرداختیم.
دیدگاه شما