راز پولدار شدن در ایران


وی در کتاب جدیدش در ارتباط با هوش مالی می گوید: زمانی که می خواهید ثروتمند شوید نیاز دارید بدانید چه رفتاری با پول خود خواهید کرد. مشکلات مالی باعث افزایش هوش مالی شما می شود.

رازهای برای پولدار شدن

پدر پولدار پدر بی‌پول از آن کتاب‌هایی است که هرکسی با خواندن مقدمه‌اش مشتاق دانستن ادامه‌اش می‌شود، در همان اول کتاب، پدر پولدار با زیر سوال بردن عقیده‌هایی که برای اکثر ما بی‌بروبرگرد درست مطلق تلقی می‌شوند، ذهن ما را به هم می‌ریزد.

با خودمان می‌گوییم اگر تحصیلات عالیه و داشتن یک شغل مطمئن و پردرآمد آدم را پولدارنمی‌کند پس باید از کدام راه به سمت پولدار شدن برویم. پدر پولدار راز پولدار شدن در ایران رابرت کیوساکی در ادامه کتاب با ما همراه می‌شود و رمز و راز پولدار شدن را با همه جزئیات یادمان می‌دهد.

پدر پولدار از آن کیست؟

رابرت کیوساکی تاجر، سرمایه‌گذار، نویسنده و به‌قول‌ معروف، معلمِ مدرسه میلیونرهاست. او با ابداع روش‌های جدید سعی دارد به همه آن‌هایی که می‌خواهند، یاد بدهد پول چیست و باید برای پولدار شدن چه‌ کار کرد او معتقد است مدارس با شیوه‌های قدیمی و باورهای اشتباهشان هیچ‌ چیز درباره پول به افراد نمی‌آموزند.

به خاطر همین آدم‌ها بدون دانستن چیزی از پول به‌خوبی تحصیل می‌کنند، کارمند می‌شوند و به درجات بالاتر می‌رسند اما هیچ‌ گاه نمی‌فهمند باید با پول خود چه‌کار کنند. هر چه پیشرفت می‌کنند و به موفقیت‌های بیشتری دست پیدا می‌کنند، درگیر تصمیمات اشتباه به‌ مراتب بزرگ‌تری می‌شوند به خاطر همین هم هست که پدر پولدار تاکید اصلی‌اش بر ضرورت آموزش مالی است.

داستان پدر پولدار

کیوساکی از داستان خودش شروع می‌کند. او پسری از خانواده‌ای تحصیل‌ کرده است که با استانداردهای رابرت کوچولو پولدار به‌حساب نمی‌آیند. او و دوست صمیمی‌اش مایک به‌شدت دلشان می‌خواهد پولدار شوند و برای همین اولین تلاش‌هایشان را برای پولدار شدن از 9 سالگی آغاز می‌کنند. تلاش‌های ابتدایی‌شان بی‌سرانجام است پس سعی می‌کنند الگو و معلم خوبی برای پولدار شدن بیابند.

پدر مایک همان پدر پولدار است که قبول می‌کند معلمشان شود. او طرز فکری متضاد پدر بی‌پول رابرت دارد و همین دو طرز فکر متضاد نماد دو نوع اندیشه است که میان مردم درباره پول وجود دارد طرز فکر پدر پولدار، او را به‌سوی پول بیشتر رهنمون می‌شود و طرز فکر پدر بی‌پول او را به بی‌پولی می‌کشاند.

کیوساکی به تفاوت این دو نوع طرز فکر می‌پردازد و سعی می‌کند به ما نشان دهد پولدارها چگونه فکر و عمل می‌کنند.

برای پول کار نکنی

پدر پولدار درس‌هایش را شروع می‌کند اولین درس این است ثروتمندان برای پول کار نمی‌کنند، پول است که برایشان کار می‌کند.

پدر پولدار نقشه‌ای می‌کشد که رابرت و مایک طعم تلخ حقوق‌ بگیری را بچشند چیزی که اکثر مردم جهان درگیرش هستند.

پدر پولدار به بچه‌ها نشان می‌دهد حقوق ‌بگیری و کارمندی در هر رده‌ای، بازهم با ترس، طمع و جهلی عجین است که موجب می‌شود هرچقدر هم که حقوق افراد افزایش یابد باز مشکلات مالی یا حل‌نشده باقی بماند و یا مشکلات بزرگ‌تری سر راه افراد سبز شود.

پدر پولدار می‌گوید افراد باید ذهن خود را از ترس بی‌پول شدن و طمع به دست آوردن پول بیشتر با یافتن شغل کارمندی مناسب‌تر خالی کنند و به‌جای دویدن برای پول، کاری کنند پول برایشان کار کند.

ثروتمندان به جای دویدن به دنبال پول، کاری می‌کنند پول برای‌شان کار کند.

پدر پولدار راه‌حل کلیدی را در اندیشیدن می‌داند او به‌صراحت به بچه‌ها می‌گوید باید تفاوت تفکر احساسی و تفکر عقلانی را درک کنند و سعی کنند در عین پذیرش احساسات انسانی خود، از جمله ترس و طمع، عقلانی فکر کنند و به‌جای به کار بستن اولین راه‌حل ساده و احساسی که به ذهنشان می‌رسد، از مغزشان برای در خدمت گرفتن پول استفاده کنند.

درواقع پدر پولدار، با روش خود، به بچه‌ها نشان می‌دهد کارآفرینی و خلاقیت کلید حل معمای ثروتمند شدن است؛ یعنی یافتن روشی برای به خدمت گرفتن پول.

آموزش مالی

در بخش بعدی، پدر پولدار به‌ضرورت و اهمیت دریافت آموزش‌های مالی می‌پردازد به نظر کیوساکی اکثر افراد ابتدایی‌ترین نکات مالی را هم به‌درستی درک نکرده‌اند و همین باعث می‌شود برای خرج و سرمایه‌گذاری پولشان تصمیمات اشتباهی بگیرند.

مهم‌ترین قانون مالی ، دانستن تفاوت میان دارایی‌ها و بدهی‌هاست. کیوساکی می‌گوید ابتدا باید تفاوت دارایی و بدهی‌ها را بفهمید و سپس تمام تمرکزتان را روی خرید دارایی‌های درآمدزا بگذارید. این بهترین راه ورود به شاهراه ثروتمند شدن است.

دارایی‌های شما پول به جیب شما وارد می‌کنند و بدهی‌ها پول از جیب شما خارج می‌کنند هر چه بتوانید با درآمد یا کارتان بر دارایی‌تان بیفزایید و مخارج و بدهی‌هایتان را پایین نگه‌دارید بیشتر به پول‌دار شدن نزدیک می‌شوید.

زمانی که درآمد حاصل از دارایی‌های ما (نه حاصل از کارمان) به‌اندازه یا بیشتر از مخارجمان باشد، ما در رفاه هستیم.

اما چه کسی پولدار است؟

کیوساکی تعریفی دقیق از ثروتمند بودن یا در رفاه بودن ارائه می‌دهد زمانی که درآمد حاصل از دارایی‌های ما (نه حاصل از کارمان) به‌اندازه یا بیشتر از مخارجمان باشد، ما در رفاه هستیم؛ یعنی ما دیگر می‌توانیم بدون کار کردن زندگی خود را تامین کنیم.

گام بعدی برای بیشتر پولدار شدن این است که درآمد حاصل از دارایی‌هایمان را دوباره سرمایه‌گذاری کنیم تا ستون دارایی‌هایمان بزرگ‌تر شود و درآمد بیشتر به دارایی بیشتر بینجامد و پول، پول بیاورد.

تا زمانی که رقم مخارجمان کمتر از درآمد حاصل از دارایی‌هایمان باشد، ما روزبه‌روز پولدارتر می‌شویم پس پولدارها دارایی می‌خرند، بی‌پول‌ها فقط مخارج دارند و اقشار متوسط بدهی‌هایی می‌اندوزند که به خیال خودشان دارایی است.

دارایی حقیقی

کیوساکی در ادامه فهرستی از دارایی‌های حقیقی به ما ارائه می‌دهد: کاری که نیاز به حضور شخصی نداشته باشد، من مالک آن هستم ولی شخص یا اشخاص دیگری آن را اداره می‌کنند مانند سهام، اوراق قرضه، صندوق سرمایه‌گذاری (Mutual Funds)، املاک و مستغلاتی که درآمدزا باشند، سفته و … امتیازاتی که از دارایی‌های معنوی ناشی می‌شود مثل حق امتیاز موسیقی، کتاب، یا یک امتیازنامه انحصاری برای ساخت و بهره‌برداری از چیزی و هر چیز دیگری که دارای ارزش باشد یا تولید درآمد و ارزش کند و بازار فروش دست‌به‌نقدی داشته باشد

پس از بحث درباره دارایی‌ها که به نظر من یکی از مهم‌ترین بخش‌های کتاب و کلید اصلی پولدار شدن است، کیوساکی به توانایی‌هایی اشاره می‌کند که هر فرد برای پولدار شدن راز پولدار شدن در ایران باید از آن سر دربیاورد.

توانایی حسابداری

یعنی سواد مالی این علم یعنی توانایی خواندن و درک صورت‌وضعیت‌ها و گزارش‌های مالی حسابداری است که به شما کمک می‌کند نقاط قوت و ضعف هر کسب‌وکاری را ارزیابی کنید و مربوط به بخش چپ و محاسباتی مغز است.

توانایی سرمایه‌گذاری

یعنی توانایی خلق پول از طریق پول این علم شامل استراتژی‌ها و فرمول‌هایی است و مربوط به بخش راست مغز یا بخش خلاق آن است.

توانایی شناخت بازار

یعنی علم عرضه و تقاضا شما باید جنبه‌های «تکنیکی» بازار را بشناسید زیرا حرکت آشفته‌ای دارد و ممکن است به شما ضربه بزند.

شناخت قانون

تفاوت کسی که از قانون سر درمی‌آورد و اطلاعات کافی درباره جنبه‌های مالیاتی و حمایتی شرکت‌های مختلف دارد با افراد عادی مانند کسی است که پرواز می‌کند در مقابل کسی که راه می‌رود.

ترکیبی از این مهارت‌ها، زیربنای اصلی است که برای رسیدن به موفقیت و ثروت به آن نیاز داریم.

ثروتمندان پول می‌سازند

با استفاده از این مهارت‌ها و باکمی خلاقیت، پولدار شدن، شدنی است پدر پولدار می‌گوید سطوح پایین و متوسط برای پول کار می‌کنند؛ اما پولدارها پول می‌سازند. هر چه بیشتر تصور کنی پول واقعی است، سخت‌تر به خاطرش کار خواهی کرد؛ اما اگر به این اندیشه که پول غیرواقعی است، ایمان بیاوری، زودتر پولدار خواهی شد.

قدرتمندترین و یگانه دارایی همه ما انسان‌ها مغزمان است. اگر خوب تربیت راز پولدار شدن در ایران شود، قادر است قدرت و ثروت سرشاری را تنها در یک‌لحظه خلق کند یک مغز پرورش نیافته می‌تواند نهایت فقر را برای صاحبش به ارمغان آورد.

چگونه سرمایه‌گذاری سوددهی داشته باشیم؟

کیوساکی، به‌خوبی، با خطرات سرمایه‌گذاری آشناست. او هم بارها شکست ‌خورده و دوباره بلند شده است او می‌گوید من به پول مشابه بازی تنیس نگاه می‌کنم سخت می‌کوشم، خطا می‌کنم، خطایم را اصلاح می‌کنم، سپس خطاهای دیگری مرتکب می‌شوم، آن‌ها را اصلاح می‌کنم و بازی‌ام روزبه‌روز بهتر می‌شود.

او به شکست و خطا در سرمایه‌گذاری به‌عنوان بخشی از موفقیت‌های بزرگ نگاه می‌کند. کیوساکی سرمایه‌گذاران را به دو نوع تقسیم می‌کند اولین و مرسوم‌ترین نوع آن، مردمی هستند که خواهان سرمایه‌گذاری‌های بسته‌بندی‌شده‌اند. آنان به یک خرده‌فروش تلفن می‌کنند، مثل یک بنگاه معاملات ملکی یا برنامه‌ریز اقتصادی و سرمایه‌گذاری می‌کنند.

نوع دوم، سرمایه‌گذارهای هستند که سرمایه‌گذاری خلق می‌کنند. این سرمایه‌گذاران معمولا یک معامله را جمع و جفت‌وجور می‌کنند. در واقع این افراد سرمایه‌گذاران حرفه‌ای هستند. آن‌ها تکه‌های موقعیت‌ها را کنار هم قرار می‌دهند و افرادی که اهل عمل هستند را می‌شناسند.

ویژگی‌های سرمایه‌گذار نوع دوم

برای پولدار بودن باید سرمایه‌گذار نوع دوم باشید برای تبدیل‌شدن به یک سرمایه‌گذار نوع دوم باید به این سه مهارت تسلط داشته باشید یافتن موقعیت‌هایی که دیگران آن‌ها را از دست داده‌اند شما آنچه دیگران با چشمشان می‌بینند با مغزتان ببینید.

فراگیری چگونگی بالا بردن پول، سرمایه‌گذار نوع دوم باید بداند چگونه پول خود را رشد دهد و راه‌های زیادی را که بدون رجوع به بانک برایش وجود دارد بشناسد.

فراگیری اینکه چگونه افراد باهوش را به‌کارگیریم خردمندان یا با افراد باهوش‌تر از خود کار می‌کنند و یا آن‌ها را به استخدام خود درمی‌آورند.

کار کردن برای یادگیری

کیوساکی در بخش بعدی پدر پولدار تاکید زیادی بر کار کردن برای یادگیری دارد و تاکیدش بر این است که همواره باید شغلی داشته باشیم که به دانسته‌های ما بیفزاید. گاهی برای به دست آوردن دانش بیشتر باید ریسک کنیم و از کاری که برایمان دیگر فایده ندارد دست بکشیم.

کیوساکی همچنین بر این امر تاکید زیادی می‌کند که در کنار یادگیری و تمرکز بر پیشرفت در حرفه‌مان باید مهارت‌ها و تکنیک‌های دیگری را هم بیاموزیم تا بتوانیم به موفقیت مالی دست‌یابیم.

کتاب پدر پولدار پدر بی‌پول رابرت کیوساکی اگرچه از بعضی جهات و در مورد بعضی مثال‌ها کاملا آمریکایی است و شاید نکاتی داشته باشد که برای جامعه و قوانین ایران صدق نمی‌کند اما در مجموع نمی‌توان از نکات ارزشمند و فوق‌العاده‌ای که برای یک کارآفرین ثروتمند بودن گوشزد می‌کند به‌راحتی گذشت.

کیوساکی آن‌قدر ساده و روشن از پولدار شدن صحبت می‌کند که هرکسی با هر حرفه و هر علاقه‌ای احساس می‌کند که می‌تواند پولدار باشد و به‌جای اینکه از حرفه‌اش پول دربیاورد، پولی دربیاورد که خرج حرفه و علاقه‌اش کند.

بزرگ‌ترین راز پولدار شدن!

پولدار شدن رازهایی دارد که اجرای آن‌ها خسته‌ کننده است؛ البته نه بدان معنا که فکر کنید می‌توانید آن‌ها را به راحتی انجام دهید.

سکوت

رسانه‌ها تمایل دارند تا تصویر زیبا و مجللی از افراد پولدار ارائه دهند: کاخ‌های بزرگ، خودرو‌های گران قیمت، مشاغل معتبر در وال استریت و غیره. اگر شما به این تصویر ساخته شده باور داشته باشید، بنابراین پولدار شدن احتمالا مانند رویایی ناممکن برایتان جلوه خواهد کرد. اما حقیقت این است که افراد ثروتمند همگی دارای زندگی کاملا عادی هستند. اکثر افراد ثروتمند آنقدر معمولی زندگی می‌کنند که اگر شما بدون هیچ ذهنیتی آن‌ها را ببینید، فکر نمی‌کنید که آن‌ها پولدار هستند چرا که با ذهنیت‌های شما از یک فرد پولدار همخوانی ندارند. اکثر افراد پولدار درست شبیه من و شما هستند. آن‌ها البته رازی در سینه دارند که به آن‌ها کمک کرده پولدار شوند.

راز پولدار شدن

مهمترین راز برای پولدار شدن به همان اندازه که هیجان آور نیست، اثربخش است! کافی است «پایین‌تر از حد توقعتان زندگی کنید.» بله راز پولدار شدن همین است. هر چه اختلاف بین درآمد و خرجی شما بیشتر باشد، سریعتر می‌توانید به خواسته‌های مادی‌تان در زندگی دست پیدا کنید. خب به نظر من هم «زندگی کردن پایین‌تر از حد توقعمان» مسئله‌ای کاملا مشهود و حتی کمی هم پیش پا افتاده است. اما حقیقت این است که این راز بسیار سخت‌تر از آن چیزی است که فکرش را می‌کنید.

تا خرخره زیر قرض بودن

بسیاری از کسانی که خانه‌های بزرگ یا خودرو‌های آنچنانی دارند تا خرخره زیر قرض هستند؛ بنابراین نمی‌توان آن‌ها را پولدار قلمداد کرد: آن‌ها اصلا پولدار نیستند، بلکه بدهکارند. چالش کار در این است که اگر شما مدام خودتان را با این افراد مقایسه کنید، نمی‌توانید ثروت خود را اندوخته کنید. ثروت واقعی زمانی پدید می‌آید که شما نسبت به درآمدتان کمتر و کمتر خرج کنید و ماهانه آن را پس‌انداز کنید تا پس از چند سال صاحب ثروت شوید. این پروسه کاملا کند و خسته کننده است و هیچ هیجانی هم در آن نیست، اما راهی مطمئن است. البته منظور این نیست که مانند ریاضت بکشید. شما می‌توانید در صورت نیاز اسباب منزلتان را تغییر دهید. پس انداز ثروت نیز با توجه به تورم کشور‌ها می‌تواند به طرق مختلفی انجام شود تا از ارزش آن کم در طول سالیان کم نشود. اما برای اینکه صاحب اندوخته‌ای شوید، بهتر است به چند مورد توجه کنید:
از شر قبض‌های ماهیانه خلاص شوید. هزینه‌های اضافی همه جا هست. برخی از ما به ویژه در تکنولوژی‌هایی هزینه می‌کنیم که هیچ نیازی به آن نداریم. همان اول ماه می‌توانید میزان اضافی درآمدتان را در یک حساب دیگر بریزید تا بتوانید در طول ماه با میزان از پیش تعیین شده‌ای زندگی کنید. هر شش ماه یکبار، یک درصد به میزان اندوخته ماهانه خود بیفزایید. می‌توانید از تقویم‌های دیجیتال برای یادآوری استفاده کنید. البته شما متوجه این افزایش اندک نخواهید شد و پس از مدتی می‌توانید شاهد تغییرات آن باشید. فراموش نکنید که ۵۰ درصد تمام اضافه حقوق را پس‌انداز کنید این کار باید همزمان با بهبود سبک زندگی‌تان انجام شود.

تعریفی مجدد از پولداری

در محور اصلی پولدار شدن باید تعریفی مجدد از ثروت ارائه دارد. اگر شما جزو آن دسته از افراد هستید که به دنبال خانه‌ای مجلل یا خودرویی لوکس هستید، بنابراین پند ما به درد شما نمی‌خورد. اما اگر ثروتمندی را «وقت گذراندن با دوستان و خانواده، مسافرت، داشتن شغلی که عاشقش هستیم و حرص نخوردن برای پول» تعریف کنیم، بنابراین شما می‌توانید به بهترین شکل ثروتمند شوید. آزادی واقعی در زندگی یعنی انتخاب‌هایی در زندگی که شما را در نهایت خوشحال می‌کنند. صرفه‌جویی نیز یعنی داشتن پول کافی در جیب‌هایتان برای تحقق آن انتخاب‌ها داشته باشید. شاید تعریف جدید از ثروت بیشتر به کارتان بیاید.

راز ثروتمند شدن یک واقف بزرگ!

سال‌ها در پی هم گذشت و میربهاالدین ثروتمندتر از قبل شد، اما عجیب آن که هر چه بر ثروت و مکنتش افزوده می‌شد، ساده‌تر زندگی می‌کرد و بیشتر می‌بخشید به طوری که با پسر سومش حاج سید محمد که بعدها امین‌الرعایا لقب گرفت، شب‌ها خورجین پر از گندم و برنج و نان بر دوش گرفته و به خانه مستمندان و گرسنگان می‌رفتند و آنچه داشتند انفاق می‌کردند بدون آنکه کسی آنها را بشناسد.

راز ثروتمند شدن یک واقف بزرگ!

به گزارش خبرگزاری فارس از زنجان، یکی از واقفین خیراندیش زنجانی که نام او در تاریخ زنجان ماندگار شده و عموم مردم نام او را با پلی معروف در زنجان می‌شناسند میربهاءالدین است که پلی با همین عنوان در حاشیه جنوب غربی زنجانی احداث کرده است، میر بهاءالدین زنجانی که کوچکترین فرد خانواده‌اش بود در سال ۱۲۳۴ در شهر زنجان متولد شد.

پدرش مرحوم میر مسیحا فرزند قاضی جلال از طرف سلطان وقت به سمت قاضی‌القضات زنجان منسوب شده بود.

دوران کودکی حاج میربهاء الدین به سادگی شروع شد، اما پدرش به ناگاه دار فانی را وداع گفت و او را در حالی که پسر بچه‌ای ۹ ساله بود با مادری پیر و خواهرانش تنها گذاشت و به دست حوادث سپرد.

دست بر قضا مادرش نیز اندکی پس از مرگ پدر خاموش شد و او را بیش از پیش داغدار کرد،‌ مرحوم قاضی جلال و میر مسیحا به پاکی زیست و از خود اندوخته‌ای به جا نگذاشت و پس از درگذشت میر مسیحا، میر بهاء در تلاش تامین معاش خود و خواهرانش برآمد.

وی در ابتدا با سرمایه ناچیز که یک چتور که برابر با دوازده قِران و ده شاهی آن زمان بود، خرید و فروش تنباکو کرده و خواهرانش نیز در منزل جوراب می‌بافتند و زندگی شان از این طریق اداره می‌شد.

اما ماجرای ترقی روز افزون ثروت و شهرت وی بدین گونه آغاز می‌شود که در یک روز سرد زمستان، وقتی که او واپسین روزهای دوران کودکی‌اش را می‌گذراند، در حالی که چند قرص نان (روزی خود و خواهرانش) را در زیر بغل گرفته و سرمای جانسوز زنجان صورتش را کبود کرده بود به سوی منزلش در سرچشمه روان بود، که ناگهان متوجه سگی شد از گرسنگی جز پوست و استخوانش نمانده و در مقابل مسجد نصرالله‌ خان دراز کشیده بود و توله‌هایش پستان‌های خشک او را می‌مکیدند.

میربهاء الدین جوان دل رحم که طعم گرسنگی را می‌دانست، بی‌اختیار دست لرزانش را به زیر بغل برد و یک تکه نان تکه تکه کرده جلوی سگ ریخت و سگ که گویی سالیان دراز است چیزی نخورده، تکه‌های نان را در هوا می‌بلعید و بدین گونه نان دوم و سوم نیز تمام می‌شود تا سگ کاملا جان می‌گیرد.

بعدها میربهاءالدین تعریف می‌کند که پس از سیر شدن سگ یک باره حالی عجیب به من دست داد در آن سوز و سرما تنم داغ شد و خوشحالی عمیقی توام با روشنی خاص در درون خود یافتم و نمی‌دانستم که با دست خالی روانه منزل می‌شوم، در حالی که خود و خواهرانم شام نداریم.

چندی پس از آن بهاءالدین جوان در سایه کار و کوشش و همت و غیرت، خواهرانش را یک به یک به خانه بخت فرستاد و از آنجا که خرجش کمتر شد توانست پس‌اندازی کرده برای اولین بار به دهکده‌های سر سبز و آباد اطراف زنجان سفر کند.

پل میربهاءالدین زنجان

وی سپس در دره «دگرمان دره سی» (دره آسیاب)دو راس گوسفند خریده و به شخصی سپرد تا از آنها مواظبت کند.

سپس خودش به زنجان برگشته و یک باب مغازه پارچه ‎فروشی در زنجان دایر کرد، مدتی بدین منوال گذشت ولی از گوسفندان خبری نشد. بار دیگر به روستا رفت تا خبری از گوسفندان بگیرد.

اما از آنجا که میربهاءالدین مردی بسیار با ایمان بود و هرگز به مال کسی چشم طمع نداشت، طرف معامله‌اش نیز در روستا مردی خداشناس و خوبی از آب درآمد و از عواید گوسفندان چند زمین از همان روستا برایش خریده بود و بدین وسیله راهی تازه در جلو پای وی گشوده شد و در مسیر جدیدتر و بهتری قرار گرفت تا آن زمان که چند سال بعد با کوشش و جهد فراوان توانست تمام شش دانگ همان روستا را بخرد.

میربهاء پس از خرید دگرمان دره سی بلافاصله سه دانگ آن را وقف کرد و در آن زمان شهرت و آوازه مردی که توانسته بود با کوشش بسیار و تلاش فراوان به زحمت نقدی را فراهم کرده و دهی را خریده و بلافاصله نصف آن را وقف کند در همه جای خمسه پیچید.

پس از آن شهرت میربهاالدین بیشتر و بیشتر شد تا زمانی که میر آخور سلطان وقت که در طارم زنجان چندین پارچه آبادی داشت، از محسن میرزا حاکم زنجان می‌خواهد که مردی با ایمان و امین را برای اداره رقبات وی و جمع‌آوری محصولاتش انتخاب کند و او میربهاء را برای این کار انتخاب می‌کند و به این صورت میربهاءالدین پس از سالها مباشرت املاک و زیستن با قناعت و درستی و اندوختن سرمایه و خریدن دهات دیگر مستطیع شد و به خانه خدا رفت و از آن پس بود که به حاج میربهاءالدین معروف شد.

پس از سال‌ها در قحطی که دنیا را فرا گرفت و بسیاری از مردم به خاطر آن جان باختند، میربهاءالدین بار دیگر به طارم رفت و در بین راه زن و مردی را با چندین بچه قد و نیم قد که همگی لباس‌های پاره پاره به تن داشته و در آن سوز و سرما به جای کفش پاهایشان را نمد پیچ کرده بودند مشاهده کرد که سرما و گرسنگی رمق نداشتند.

میربهالدین به زحمت تمام در میان کولاک در حالی که بچه‌ها را به پشت بسته بود به منزل خودش برد و پس از سیراب کردن آنها برایشان آذوقه تهیه کرد و چند راس گوسفند نیز به آنها بخشید که با عواید آن گوسفندان در همان محل زندگی کردند.

سال‌ها در پی هم گذشت و میربهاالدین ثروتمندتر از قبل راز پولدار شدن در ایران شد، اما عجیب آن که هر چه بر ثروت و مکنتش افزوده می‌شد، ساده‌تر زندگی می‌کرد و بیشتر می‌بخشید به طوری که با پسر سومش حاج سید محمد که بعدها امین‌الرعایا لقب گرفت، شب‌ها خورجین پر از گندم و برنج و نان بر دوش گرفته و به خانه مستمندان و گرسنگان می‌رفتند و آنچه داشتند انفاق می‌کردند بدون آنکه کسی آنها را بشناسد.

مسجد حاج تقی زنجان

میربهاءالدین پس از قریب ۷۶ سال عمر پر عزت و احترام و احداث آثار و ابنیه زیاد و ایجاد موقوفات فراوان دار فانی را وداع گفت.

آثار تاریخی بجا مانده از حاجی میربهاءالدین «پل ارتباطی بین زنجان و کردستان» بر روی رود قزل اوزن ، «یک حمام واقع در بازار زنجان» که با معماری زمان قاجار درست شده است، «یک باب مسجد» واقع در خیابان امام پایین‌تر از سبزه ‌میدان که امروز مردم آن را به نام مسجد حاج تقی می‌نامند، «یک باب آب انبار بزرگ » در همان محل و در پشت مسجد که امروزه به عنوان قسمت زنانه مسجد استفاده می‌شود، احداث پل بر روی زنجان‌رود واقع در ابتدای جاده بیجار که از معماری جالبی بر خوردار است که به تازگی توسط میراث فرهنگی مرمت و بازسازی شده است.

راز ثروتمند شدن از مسیر علم

آیا هرکس که پول دارد جزو افراد ثروتمند قرار می گیرد؟ آیا همیشه به ارث بردن ثروت از پدر و مادر یا سایر افراد فامیل باعث ثروتمند شدن می شود؟ اگر پاسخ شما به این سوال مثبت است باید بگوییم احتمالا اشتباه می کنید و بهتر است این یادداشت را مطالعه کنید.

به گزارش سیناپرس، داشتن پول به معنی ثروتمند بودن نیست و به همین دلیل همه افرادی که به یکباره ثروتمند می شوند، قادر به حفظ ثروت خود نبوده و بعد از مدتی مجددا به شرایط اقتصادی قبل از ثروتمند شدن خود بازمی گردند. دلیل تمام این موارد در یک عبارت خلاصه می شود: هوش مالی!

هوش مالی چیست؟

از منظر اقتصادی نمی توان تعریف دقیق و مشخص از هوش مالی داشت اما به طور کلی دانش، اطلاعات و توانایی های هر فرد در ایجاد و کسب ثروت و مدیریت بحران های مالی را هوش مالی می گویند.

رابرت کیوساکی از جمله ثروتمندان و نویسندگان مشهور دنیا، هوش مالی را رفتار فرد با پول دانسته و در تعریفی دیگر هوش مالی را توانایی یک فرد برای حل مشکلات مالی خود و دیگران تعریف کرده است. به باور این نظریه پرداز اقتصادی، هرچه هوش مالی بالاتری داشته باشیم راحت تر می توانیم به درآمد بیشتر و زندگی با مشکلات مالی کمتر دست پیدا کنیم.

وی در کتاب جدیدش در ارتباط با هوش مالی می گوید: زمانی که می خواهید ثروتمند شوید نیاز دارید بدانید چه رفتاری با پول خود خواهید کرد. مشکلات مالی باعث افزایش هوش مالی شما می شود.

به همین دلیل حل نکردن مشکلات مالی کوچک باعث می شود که بعد از مدتی آن مشکلات کوچک تبدیل به مشکلات بزرگ شوند که حتی ممکن است به ورشکستی مالی ما در زندگی بیانجامد. بر این اساس می توان مدعی شد که دلیل فقر این است که تعداد مشکلات شما از تعداد راه حل هایتان بیشتر است و این یعنی فقر.

همه ما بدون شک افراد زیادی را در طول زندگی خود دیده ایم که از لحاظ مالی وضعیت خوبی دارند و به قول معروف پولدار هستند و با خود می گوییم ببینید آن شخص چطور مثل آب خوردن پول در می آورد و طبیعتا بیشتر ما فکر می کنیم که این افراد شم اقتصادی خوبی دارند که به این جایگاه مالی رسیده اند. به گزارش سیناپرس،رابرت کیوساکی در یکی از سخنرانی هایش می گوید: اگر در یک جریان مالی، مفهوم سرمایه، بدهی، درآمد و هزینه را به درستی درک کنید شانس شما برای ثروتمند شدن به شدت افزایش می یابد.

وی هوش مالی را در پنج جنبه بیان می کند که ما آنها را نام برده و سپس برای هریک توضیح مختصری خواهیم داد.

۱- کسب پول بیشتر: این امر برای هر شخص با توجه به اهداف مالی که دارد متفاوت خواهد بود. هر شخص با توجه به نوع زندگی و با در نظر گرفتن شرایط و موقعیت های اطرافش یک برنامه کاری برای خودش تنظیم و سعی در بیشتر کردن درآمد خود دارد. این کسب پول بیشتر ارتباطی با سطح علمی یا تحصیلات آکادمیک افراد نداشته و چه بسا افرادی که سواد بالایی دارند اما نمی توانند پول زیادی به دست آوردند.

۲- حفاظت از پول: به معنای حفظ سرمایه بوده و نباید بگذارید به راحتی پول را از دست بدهیم. البته حفاظت از پول به معنی خسیس بودن و خرج نکردن نیست و باید آن را درست هزینه کردن تعبیر کرد.

۳- بودجه بندی صحیح پول: برنامه ریزی برای پول نیازمند هوش بالایی است. بسیاری از افراد به جای آن که برای پولشان برنامه ریزی کنند مانند یک شخص فقیرعمل می کنند. برای بودجه بندی صحیح پول باید پیش بینی های لازم را برای کلیه مخارج خود به عمل آورید. در این فرایند معمولا باید برای هزینه های ثابت مبلغی را کنار گذاشته و سعی کنید هزینه های غیر ضروری را کاهش دهید . برای مثال اگر فردی سالانه پانصد میلیون تومان درآمد داشته و همه آن را خرج می کند اما شخص که سیصد میلیون تومان درآمد دارد و می تواند پنجاه میلیون تومان آن را پس انداز کند باید اذعان داشت که هوش مالی فرد نخست نسبت به نفر دوم، پایین تر است.

۴- استفاده از پول به عنوان ابزار اهرم مالی: از منظر علم اقتصاد، شاید پس انداز کردن پول در بانک و کسب سود سالانه و حتی خرید طلا و نگهداری آن جهت کسب پول و سود در آینده فکر عاقلانه ای نباشد . ما همیشه باید به دنبال سرمایه گذاری صحیح و درست از مازاد پول خود باشیم تا بتوانیم آن مازاد را هم افزایش دهیم. شاید بتوان با پس انداز خود به مرور قطعه زمینی را خریداری کرده وسرمایه گذاری کنیم . پس به دنبال راهی باشیم که بتوان از پس انداز سود هم کسب کرد.

۵- ارتقا آگاهی و هشیاری مالی: برای دستیابی به این مهارت، باید سطح آگاهی خود را از طریق علمی و تجربی بالاتر ببرید. سعی کنید اطلاعات مالی خودتان را در زمینه های مختلف سرمایه گذاری افزایش دهید. توصیه می شود در بخش هایی که مورد علاقه شما برای سرمایه گذاری است اطلاعاتتان را افزایش دهید. برای مثال اگر قصد دارید که رستورانی را افتتاح نمایید قبل از آن باید اطلاعات مالی مختلفی را جمع آوری کرده و سپس به تجزیه و تحلیل آن بپردازید و همین اقدامات به مرور باعث رشد هوش مالی شما می شود.

چه راههایی برای تقویت هوش مالی موثر هستند؟

از منظر علمی راهکارهای مختلفی برای افزایش هوش مالی وجود دارد و خوشبختانه همه افراد می توانند در این زمینه تلاش کرده و به موفقیت دست پیدا کنند. برخی از مهمترین راه های تقویت هوش مالی عبارتند از:راز پولدار شدن در ایران

۱- تمرکز بر روی اهداف اصلی: سعی کنید که هدف های مهم خود را شناسایی کرده و موارد بیهوده و اضافی را از ذهن خود پاک کنید. نگران نداشتن و یا پایین بودن تحصیلات آکادمیک خود نباشید. به خاطر داشته باشید صرف داشتن تحصیلات آکادمیک الزاما منجر به دستیابی به موفقیت مالی نمیشود؛ پس روی اهداف خود تمرکزکنید. گاهی اوقات با تمرکز و برنامه ریزی می توان به اهداف مهمی رسید و برای این مهم، فقط باید دیدگاهتان را در خصوص اهداف اصلی خود تغییر دهید تا خیلی زود به آنها دست پیدا کنید.

۲- مدیریت زمان: تقویت هوش مالی ، مهارتی نیست که چند روزه بتوان به آن دست یافت. برای رسیدن به این مهارت باید عادات غلط خود را شناسایی کرده و آن ها را کنار بزنید. زمان، سرمایه با ارزشی محسوب می شودکه قابل خریدن نیست. پس آن را از دست نداده و برای هر لحظه آن برنامه ریزی داشته باشید و این جمله معروف را همیشه در ذهن داشته باشید که « وقت طلا است» .

۳- آموزش هوش مالی: سعی کنید در دوره های آموزشی اساتید مجرب شرکت کرده و سطح معلومات خود را از طریق مطالعه بالا ببرید و همچنین همیشه از نظرات دیگران استفاده کنید. با کارشناسان حوزه های مختلف سرمایه گذاری مشورت کنید. در صورت تداوم در این موارد، پس از مدتی متوجه خواهید شد که دارای اطلاعات ارزشمندی در حوزه هوش مالی هستید.

۴- بررسی امور: سعی کنید به صورت دوره ای زمانی را برای بررسی و تنظیم امور مالی خودتان در نظر بگیرید. یکی از دوستانم همیشه لیستی از موارد مالی خودش را به صورت فایل اکسل تهیه کرده و عصر هر جمعه آنها رامورد بررسی قرار می دهد و همیشه طبق بودجه بندی که بنا نهاده اقدام به هزینه کردن می کند.

چرا پولدارها پولدارتر می شوند؟

به گزارش سیناپرس، رابرت کیوساکی می گوید؛معمولا افراد پولدار، پولدارتر می شوند چون یاد می گیرند که مشکلات مالی شان را حل کنند. پولدارها مشکلات مالی را به عنوان فرصتی برای یادگیری و پیشرفت در نظر می گیرند.

فقرا چگونه با مشکلات مالی برخورد می کنند؟

از دیدگاه کیوساکی فقرا خود را قربانی مشکلات مالی می دانند و اصلا تلاشی برای حل آن ها نمی کنند و برای همین همیشه فقیر می مانند. آنها نمی دانند که این شیوه نگرش آن ها به مشکلات مالی است که باعث می شود فقیر بمانند و هر روز به مشکلات مالی شان افزوده شود. در صورتی که می توانند از طریق هوش مالی و ارتقاء مهارتهای مالی به پیشرفتهای مالی برسند.

چه باید کرد؟

بدون شک کسب هوش مالی می تواند منجر به افزایش درآمد شما شود و ما باید درک درستی از شرایط مالی و اقتصادی جامعه خود داشته ، مدام در حال آموزش راز پولدار شدن در ایران و یادگیری باشیم و مهارتهای خود را تقویت کنیم. برای موفقیت مالی باید برای لحظه به لحظه زندگی خود برنامه ریزی کرده و اجازه ندهید وقتتان به بطالت بگذرد. برای اهداف مالی خود و کسب درآمد بیشتر به تفاوت فاصله های درآمدی توجه نکنید و فقط هوش مالی خود را بهتر بشناسید و مطمین باشید که با آموزش، یادگیری و کسب تجربه میتواند به اهداف مالی مهم زندگی خود دست پیدا کنید.

در پایان به چند نکته مهم از دیدگاه رابرت کیوساکی اشاره می کنم:

• برای پول کار نکنید بلکه پول باید برای شما کار کند.
• رموز امور مالی را یاد بگیرید.
• به فکر کسب و کار خود بوده و سعی کنید خودتان رییس خودتان باشید.
• مقایسه مولفه های مختلف، همواره بهترین ابزار برای انتخاب بهترین تصمیمات است. پس مقایسه کنید.
• فرصتها را شناسایی کرده و از آنها بهره مند شوید.

دکتر پوریا جهانبخشیان - مدرس گروه بازرگانی و امور مالی دانشگاه دولتی قبرس
مشاور و تحلیل گر بانک سوییس کوت در بخش بازار سهام و فارکس

بزرگ‌ترین راز پولدار شدن!

پولدار شدن رازهایی دارد که اجرای آن‌ها خسته‌ کننده است؛ البته نه بدان معنا که فکر کنید می‌توانید آن‌ها را به راحتی انجام دهید.

سکوت

رسانه‌ها تمایل دارند تا تصویر زیبا و مجللی از افراد پولدار ارائه دهند: کاخ‌های بزرگ، خودرو‌های گران قیمت، مشاغل معتبر در وال استریت و غیره. اگر شما به این تصویر ساخته شده باور داشته باشید، بنابراین پولدار شدن احتمالا مانند رویایی ناممکن برایتان جلوه خواهد کرد. اما حقیقت این است که افراد ثروتمند همگی دارای زندگی کاملا عادی هستند. اکثر افراد ثروتمند آنقدر معمولی زندگی می‌کنند که اگر شما بدون هیچ ذهنیتی آن‌ها را ببینید، فکر نمی‌کنید که آن‌ها پولدار هستند چرا که با ذهنیت‌های شما از یک فرد پولدار همخوانی ندارند. اکثر افراد پولدار درست شبیه من و شما هستند. آن‌ها البته رازی در سینه دارند که به آن‌ها کمک کرده پولدار شوند.

راز پولدار شدن

مهمترین راز برای پولدار شدن به همان اندازه که هیجان آور نیست، اثربخش است! کافی است «پایین‌تر از حد توقعتان زندگی کنید.» بله راز پولدار شدن همین است. هر چه اختلاف بین درآمد و خرجی شما بیشتر باشد، سریعتر می‌توانید به خواسته‌های مادی‌تان در زندگی دست پیدا کنید. خب به نظر من هم «زندگی کردن پایین‌تر از حد توقعمان» مسئله‌ای کاملا مشهود و حتی کمی هم پیش پا افتاده است. اما حقیقت این است که این راز بسیار سخت‌تر از آن چیزی است که فکرش را می‌کنید.

تا خرخره زیر قرض بودن

بسیاری از کسانی که خانه‌های بزرگ یا خودرو‌های آنچنانی دارند تا خرخره زیر قرض هستند؛ بنابراین نمی‌توان آن‌ها را پولدار قلمداد کرد: آن‌ها اصلا پولدار نیستند، بلکه بدهکارند. چالش کار در این است که اگر شما مدام خودتان را با این افراد مقایسه کنید، نمی‌توانید ثروت خود را اندوخته کنید. ثروت واقعی زمانی پدید می‌آید که شما نسبت به درآمدتان کمتر و کمتر خرج کنید و ماهانه آن را پس‌انداز کنید تا پس از چند سال صاحب ثروت شوید. این پروسه کاملا کند و خسته کننده است و هیچ هیجانی هم در آن نیست، اما راهی مطمئن است. البته منظور این نیست که مانند ریاضت بکشید. شما می‌توانید در صورت نیاز اسباب منزلتان را تغییر دهید. پس انداز ثروت نیز با توجه به تورم کشور‌ها می‌تواند به طرق مختلفی انجام شود تا از ارزش آن کم در طول سالیان کم نشود. اما برای اینکه صاحب اندوخته‌ای شوید، بهتر است به چند مورد توجه کنید:
از شر قبض‌های ماهیانه خلاص شوید. هزینه‌های اضافی همه جا هست. برخی از ما به ویژه در تکنولوژی‌هایی هزینه می‌کنیم که هیچ نیازی به آن نداریم. همان اول ماه می‌توانید میزان اضافی درآمدتان را در یک حساب دیگر بریزید تا بتوانید در طول ماه با میزان از پیش تعیین شده‌ای زندگی کنید. هر شش ماه یکبار، یک درصد به میزان اندوخته ماهانه خود بیفزایید. می‌توانید از تقویم‌های دیجیتال برای یادآوری استفاده کنید. البته شما متوجه این افزایش اندک نخواهید شد و پس از مدتی می‌توانید شاهد تغییرات آن باشید. فراموش نکنید که ۵۰ درصد تمام اضافه حقوق را پس‌انداز کنید این کار باید همزمان با بهبود سبک زندگی‌تان انجام شود.

تعریفی مجدد از پولداری

در محور اصلی پولدار شدن باید تعریفی مجدد از ثروت ارائه دارد. اگر شما جزو آن دسته از افراد هستید که به دنبال خانه‌ای مجلل یا خودرویی لوکس هستید، بنابراین پند ما به درد شما نمی‌خورد. اما اگر ثروتمندی را «وقت گذراندن با دوستان و خانواده، مسافرت، داشتن شغلی که عاشقش هستیم و حرص نخوردن برای پول» تعریف کنیم، بنابراین شما می‌توانید به بهترین شکل ثروتمند شوید. آزادی واقعی در زندگی یعنی انتخاب‌هایی در زندگی که شما را در نهایت خوشحال می‌کنند. صرفه‌جویی نیز یعنی داشتن پول کافی در جیب‌هایتان برای تحقق آن انتخاب‌ها داشته باشید. شاید تعریف جدید از ثروت بیشتر به کارتان بیاید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.