بهترین روش تحلیل بورس
بورس ایران و دو قطبی تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال
در بورس ایران کدام یک از روشهای تحلیل سهام مناسبتر است، تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی و فاندامنتال ؟ در واقع این سوال یکی از آن سوالهایی است که تمامی معاملهگران بورس حداقل یک بار هم که شده به آن فکر کردهاند. پاسخ این سوال بسیار مفصل است اما با این حال در این مقاله سعی می¬کنیم به طور مختصر و مفید به این سوال پاسخ دهیم.
تحلیل بنیادی
«تحلیل فاندامنتال» یا «تحلیل بنیادی» (Fundamental Analysis) روشی برای اندازهگیری ارزش ذاتی اوراق بهادار با بررسی عوامل اقتصادی و مالی مرتبط با آن است. تحلیلگران بنیادی هر آنچه را که میتواند بر ارزش سهام تأثیر بگذارد، مطالعه میکنند؛ از عوامل اقتصاد کلان مانند وضعیت اقتصادی و شرایط صنعت گرفته تا عوامل اقتصاد خرد مانند اثربخشی مدیریت شرکت.
هدف نهایی تحلیل فاندامنتال، رسیدن به قیمتی است که سرمایهگذار بتواند آن را با قیمت فعلی اوراق بهادار مقایسه کند و مطلع شود که آیا اوراق بهادار کمتر از مقدار منصفانه ارزشگذاری شده یا بیشتر از آن.
تحلیل بنیادی از دادههای عمومی برای ارزیابی ارزش سهام یا هر نوع دیگر از اوراق بهادار استفاده میکند. به عنوان مثال، یک سرمایهگذار میتواند با بررسی عوامل اقتصادی مانند نرخ بهره و وضعیت کلی اقتصاد، تحلیل فاندامنتال را برای تعیین ارزش اوراق قرضه انجام دهد.
تحلیل تکنیکال
و اما «تحلیل تکنیکال» یا «تحلیل تکنیکی» (Technical Analysis) روشی است برای پیش بینی حرکات آینده یک دارایی یا شاخص بر اساس اطلاعات تاریخی آن مثل حجم و قیمت. با استفاده از اطلاعاتی در زمینه روانشناسی بازار (market psychology)، اقتصاد رفتاری (behavioral economics) و تحلیل مقداری (quantitative analysis) تحلیلگران تکنیکال از عملکرد گذشته قیمتها برای پیشبینی رفتار آینده بازار استفاده میکنند.
یک تکنیکالیست معتقد است که همه اطلاعات یک سهام یا یک ارز در سابقه قیمت آن نهفته است و از نوع و روند حرکت قیمت، می¬توان روند آینده قیمت را پیش بینی کرد.
جدال این دو
تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال دو جناح در دنیای مالی بهشمار میروند. تحلیلگران تکنیکال باور دارند که بهترین روش بررسی بازار، تعقیب روند است و برخلاف تحلیلگران بنیادی باور دارند که بازار به ارزش ذاتی سهام اهمیت زیادی نشان نمیدهد.
اما تحلیلگران بنیادی بدون توجه به روندهای نمودار برای یافتن ارزش ذاتی سهم هر شرکت به بررسی ترازنامه و اطلاعات شرکت در بازار میپردازند. پیروان تحلیل فاندامنتال، معتقدند که تکنیکال کارها، به جای نوشتن فیل برای مردم فیل میکشند.
اما اگر بخواهیم واقع بین باشیم بسیار هستند تحلیلگران تکنیکال و تحلیلگران فاندامنتالی که با روش خود موفق بوده و هستند و احتمالا خواهند بود. پس چرا باید نگاه متعصبانه ای به هر کدام از این روش های تحلیلی داشت؟
تحلیلگران تکنیکال معتقدند می¬توانند یک دارایی، سهام یا شاخص را در بهترین قیمت (کف قیمتی) خرید کنند و تحلیلگران بنیادی معتقدند می-توانند سهام یا دارایی ای پیدا کنند که قیمت بازار آنها کمتر از قیمت ذاتی آن ها باشد. حتما شما هم می¬دانید چه می¬خواهم بگویم؟ ما می¬توانیم سهام یا دارایی ارزشمندی که تقریبا با تخفیف در بازار در حال معامله است را به روش تحلیلگران بنیادی پیدا کنیم و همان سهام یا دارایی را به روش تحلیلگران تکنیکالی در بهترین قیمت (کف قیمتی) خرید کنیم. به این روش تحلیل که از ترکیب روشهای تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال تشکیل می¬شود به اصطلاح تکنوفاند یا تکنوفاندامنتال می¬گویند.
- یا درست است که تمام این بحث ها مربوط به بازار های جهانی و بر اساس منابع خارجی گفته شده است و برای بورس ایران صدق نمیکند ؟
- یا بورس ایران تحلیل پذیر است یا طبق شایعات بورس ایران را فقط برای رانت دارها ساختهاند؟
- گر بورس ایران تحلیلپذیر است، از کدام روش تحلیلی (تکنیکالی یا بنیادی) استفاده کنیم؟
- آیا تحلیل تکنیکال در بورس ایران هم مثل بازار فارکس یا بورسهای جهانی جواب می¬دهد؟ یا اینکه به خاطر محدودیت دامنه نوسان پنج درصدی، تحلیل تکنیکال هیچ کارایی در بورس ایران ندارد؟
در پاسخ به سوالاتی از این دست باید خیلی جزئی و تخصصی عمل کرد؛ اما اگر بخواهید در یک جمله و خلاصه به جواب سوالاتتان برسید باید گفت که تحلیل فاندامنتال و تکنیکال در ابعاد متوسط و یا بزرگ (از نظر زمانی و قیمتی) در بورس ایران به همان دقت که در بازار های جهانی کار می¬کند پاسخگو است؛ به همین منظور تیم سرمایه گذاری ما نیز در معاملات خود روش های تکنیکالی و فاندامنتالی را به صورت ترکیبی (تکنوفاند) استفاده می¬کند و تا این لحظه بسیار روش موفق و سود سازی بوده است. اما در ابعاد کوچک نیاز به یک سری جزئیات دارد که به اصطلاح می¬توان گفت روش های تحلیلی را باید بومی سازی (ایرانیزه) کرد و تغییرات جزئی در نظریات تحلیلی بین المللی اعمال کرد تا بر مدل های داخلی و شرایط حاکم بر ایران منطبق شود که در مقالات بعد به شرح هر یک از این روش های تحلیلی می¬پردازیم و در هر بخش جزئیات مربوطه جهت بومی سازی روش تحلیلی را شرح می¬دهیم.
۱۰ شاخص برتر تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایهگذاران
اصل “دانش قدرت است” تقریباً در هر جنبهای از زندگی روزمره از جمله سرمایه گذاری در بازارهای مالی صدق میکند. در دنیای سرمایهگذاری آنلاین و کامپیوتر محور امروزی، داشتن اطلاعات مناسب مانند راننده ماشین سرمایهگذاری خود بودن است، در حالی که نداشتن آن را میتوان به نشستن در ماشین سرمایه گذاری دیگر به عنوان یک مسافر تشبیه کرد. در حالی که روشهای مختلفی برای ارزیابی ارزش و پتانسیل رشد یک سهام یا کوین وجود دارد، تحلیل بنیادی (فاندامنتال) یکی از بهترین راهها برای کمک به شما برای ایجاد معیاری جهت سنجش عملکردتان در بازار سهام میباشد. بررسی شرایط به کمک تحلیلها منجر به تصمیمات آگاهانه سرمایه گذاری میشود. در ادامه مهمترین شاخصهای تحلیل بنیادی را معرفی میکنیم.
درک تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار در ابتداییترین یا اساسیترین سطح مالی آن است. هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورتهای مالی، حاشیه سود و سایر شاخصهای کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسبوکار و ارزش ذاتی سهام است. با رسیدن به پیش بینی تغییرات قیمت سهام در آینده، سرمایه گذاران آگاه میتوانند بر این اساس از آنها سود ببرند. تحلیلگران بنیادی معتقدند که قیمت یک سهم یا کوین به تنهایی برای دستیابی دقیق به تمام اطلاعات موجود کافی نیست. به همین دلیل است که آنها معمولاً تحلیلهای اقتصادی، صنعتی و شرکتی را مطالعه میکنند تا ارزش منصفانه فعلی را بدست آورند و ارزش آتی ارز دیجیتال و سهام مورد نظر خود را پیشبینی کنند.
اگر ارزش منصفانه و قیمت فعلی ارز دیجیتال یا سهام با هم برابر نباشد، انتظار میرود که قیمت بازار در نهایت به سمت ارزش منصفانه حرکت کند. آنها سپس از این اختلافات قیمتی استفاده کرده و از حرکات قیمت سود میبرند. به عنوان مثال، اگر قیمت فعلی یک ارز دیجیتال در بازار بالاتر از ارزش منصفانهی آن باشد، در این صورت ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته میشود که منجر به توصیه فروش میشود. از طرف دیگر اگر قیمت فعلی یکی از ارزهای دیجیتال در بازار کمتر از ارزش منصفانهی آن باشد، انتظار میرود قیمت در نهایت افزایش یابد و بنابراین خرید آن در حال حاضر ایده خوبی به شمار میرود.
برترین شاخصهای تحلیل فاندامنتال
همان طور که میدانید مدلهای مختلفی برای انواع تحلیل بازار وجود دارد، در این بین پارامترهای تحلیل بنیادی زیادی هستند که میتوان از آنها برای اطمینان از سلامت مالی یک پروژه استفاده کرد. محبوب ترین آنها حول محور رشد آتی، درآمد و ارزش بازار طراحی شدهاند. درک این شاخصهای کلیدی میتواند به شما در تصمیم گیری آگاهانه برای خرید یا فروش کمک کند.
درآمد به ازای هر سهم (EPS)
این شاخص بخشی از سود یک پروژه است که به هر سهم از سهام آن اختصاص مییابد و اساساً درآمد خالص نهایی است که بر اساس هر سهم تعیین میشود. افزایش EPS نشانه خوبی برای سرمایه گذاران است زیرا به این معنی است که ارزش سهام آنها احتمالاً بیشتر از موقعیت فعلی است. شما میتوانید سود هر سهم یک شرکت را با تقسیم سود کل آن بر تعداد سهام موجود محاسبه کنید. به عنوان مثال اگر شرکت سود ۳۵۰ میلیون دلاری را گزارش کند و ۱۰۰ میلیون سهم وجود داشته باشد، EPS آن ۳.۵ دلار گزارش میشود.
نسبت قیمت به درآمد (P/E)
نسبت قیمت به درآمد، رابطه بین قیمت سهام یک شرکت و سود هر سهم آن را اندازه گیری میکند. این به سرمایه گذاران کمک میکند تا تعیین کنند که آیا قیمت این سهام نسبت به سایر سهام در همان بخش کمتر یا بیشتر از ارزش واقعی آن سهم است. از آنجایی که نسبت P/E نشان میدهد که بازار حاضر است برای یک سهام بر اساس درآمدهای گذشته یا آینده آن وضعیتی را در نظر بگیرد، سرمایهگذاران به سادگی نسبت P/E یک سهام را با رقبای آن و استانداردهای صنعت مقایسه میکنند. نسبت P/E کمتر به این معنی است که قیمت فعلی سهام نسبت به درآمد پایین است که برای سرمایه گذاران مطلوب است.
نسبت قیمت به سود از تقسیم قیمت فعلی هر سهم بر سود شرکت به ازا هر سهم محاسبه میشود. به عنوان مثال اگر قیمت سهام شرکتی در حال حاضر به ازای هر سهم ۷۰ دلار با سود ۵ دلار به ازا هر سهم فروخته شود، نسبت P/E برابر با ۱۴ است (۷۰ دلار تقسیم بر ۵ دلار).
دو نوع اصلی نسبت PE وجود دارد. نسبت PE آینده نگر (یا پیشرو) و گذشته نگر (یا دنباله رو). تفاوت بین این دو مربوط به نوع درآمدی است که در محاسبهی آنها استفاده میشود. اگر سود پیشبینیشده (آینده) یک ساله به عنوان مخرج در محاسبه استفاده شود، نتیجه یک نسبت PE آیندهنگر است. در حالی که اگر از درآمدهای ۱۲ ماهه پایانی استفاده شود، در نتیجه نسبت PE گذشته نگر را محاسبه خواهید کرد.
رشد درآمد پیش بینی شده (PEG)
نسبت P/E یک شاخص تحلیل فاندامنتال یا بنیادی خوب است اما با در نظر گرفتن این واقعیت که شامل رشد درآمدهای آتی نمیشود، تا حدودی محدود است. PEG این را با پیش بینی نرخ رشد سود یک ساله سهام جبران میکند. تحلیلگران میتوانند نرخ رشد آتی یک شرکت را با مشاهده نرخ رشد تاریخی آن تخمین بزنند. این روش تصویر کامل تری از ارزش گذاری سهام ارائه میدهد. برای محاسبه رشد سود پیشبینی شده، نسبت P/E را بر نرخ رشد ۱۲ ماهه شرکت تقسیم کنید. درصد در نرخ رشد در محاسبه حذف میشود.
به عنوان مثال، اگر نرخ رشد ۱۰٪ و نسبت PE ۱۵ باشد، فرمول PEG به شکل زیر است:
PEG = نسبت PE / رشد درآمد
PEG = 15 / 10 -> توجه کنید که چگونه ۱۰٪ به ۱۰ تبدیل میشود
PEG = 1.5
قاعده کلی این است که وقتی PEG سهام بالاتر از ۱ باشد، ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته میشود. در حالی که اگر زیر ۱ باشد، ارزش آن کمتر از میزان واقعی تلقی میشود.
جریان نقدی آزاد (FCF)
به عبارت ساده تر، جریان نقدی آزاد، وجه نقدی است که پس از پرداخت هزینههای عملیاتی و مخارج سرمایهای یک شرکت باقی میماند. پول نقد برای گسترش و بهبود یک تجارت بسیار مهم است. شرکتهایی با جریان نقدی آزاد بالا میتوانند ارزش سهامداران را بهبود بخشند، نوآوری کنند و بهتر از همتایان خود با نقدینگی کمتر از رکود جان سالم به در ببرند. بسیاری از سرمایه گذاران FCF را به عنوان یک شاخص اساسی میدانند زیرا نشان میدهد که آیا یک شرکت هنوز پول نقد کافی برای پاداش دادن به سهامداران خود از طریق سود سهام پس از عملیات تامین مالی و هزینههای سرمایه را دارد یا خیر.
FCF به عنوان جریان نقدی عملیاتی منهای مخارج سرمایه (CAPEX) همانطور که در صورت جریان نقدی ثبت میشود، به همان شکل محاسبه میشود. همچنین میتوان از صورت سود و زیان به عنوان سود خالص عملیاتی پس از مالیات (NOPAT) به اضافه استهلاک، منهای سرمایه در گردش و مخارج سرمایه (CAPEX) استنباط کرد. عبارت و فرمولهای زیر را بررسی کنید. ما FCF را برای شما محاسبه میکنیم:
NOPAT = EBIT مالیات –
NOPAT = 1105 – ۳۳۲ = ۷۷۴
FCF = NOPAT + استهلاک – ( CAPEX سرمایه در گردش و )
FCF = 774 + 50 – (۱۲۰ + ۳۰) = ۶۷۴
نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)
این نسبت همچنین به عنوان نسبت قیمت به حقوق صاحبان سهام نیز شناخته میشود. نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شاخص تحلیل بنیادی است که ارزش دفتری سهام را با ارزش بازار آن مقایسه میکند. P/B با نشان دادن تفاوت بین ارزش بازار سهام و ارزشی که شرکت در دفاتر مالی خود بیان کرده است، به سرمایه گذاران کمک میکند تا تعیین کنند که آیا ارزش سهام نسبت به ارزش دفتری آن کمتر است یا بیش از حد ارزش گذاری شده است که با تقسیم آخرین قیمت بسته شدن سهام بر ارزش دفتری هر سهم که در گزارش سالانه شرکت فهرست شده است، محاسبه میشود. ارزش دفتری به عنوان بهای تمام شده تمام داراییها منهای بدهیها محاسبه میشود. اگر شرکت منحل شود، ارزش نظری آن شرکت بر اساس مفهوم ارزش دفتری محاسبه میشود.
با این حال، نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شرکت خاص به تنهایی مفید نیست. یک سرمایه گذار باید نسبت P/B یک شرکت را با سایر شرکتها در همان بخش یا صنعت مقایسه کند. تنها در این صورت است که در تعیین اینکه کدام شرکت ممکن است نسبت به سایرین کمتر یا بیش از ارزشگذاری شده باشد مفید خواهد بود.
بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
ROE یک نسبت سودآوری است که نشان دهنده نرخ بازدهی است که سهامدار برای بخشی از سرمایه گذاری خود در آن شرکت دریافت میکند. این نسبت اندازه گیری میکند که چگونه یک شرکت بازدهی مثبتی را برای سرمایه گذاری سهامداران خود ایجاد میکند. از آنجایی که سود محرک واقعی قیمت سهام است، تفکیک سود به دست آمده با حقوق صاحبان سهام در واقع یک شاخص بسیار خوب از سلامت مالی یک شرکت و ارزش منصفانه سهام آن است. شما میتوانید بازده حقوق صاحبان سهام را با تقسیم سود خالص بر میانگین حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. تجزیه و تحلیل DuPont با اضافه کردن چندین متغیر برای کمک به سرمایه گذاران برای درک بهتر سودآوری شرکت، محاسبه را بیشتر گسترش میدهد. این تحلیل به این مؤلفههای اصلی میپردازد:
ROA = درآمد خالص / داراییها، که میتوان آنها را بیشتر به موارد زیر تقسیم کرد:
حاشیه سود = درآمد/درآمد خالص
نسبت گردش مالی = درآمد / دارایی
اهرم = دارایی / حقوق صاحبان سهام
فرمول گسترش یافته ROE هنگام انجام تجزیه و تحلیل DuPont به شکل زیر است:
ROE = حاشیه سود x نسبت گردش مالی x اهرم
ROE = درآمد خالص / درآمد x درآمد / دارایی x دارایی / حقوق صاحبان سهام
با استفاده از تجزیه و تحلیل DuPont، سرمایه گذار میتواند تعیین کند که چه چیزی باعث ROE میشود. به نظرشما آیا دلیل آن حاشیه سود بالا و یا نسبت گردش مالی بسیار سریع و یا اهرم بالاست؟
نسبت پرداخت سود سهام (DPR)
همانطور که میدانید شرکتها بخشی از سود خود را به صورت سود سهام به سهامداران خود پرداخت میکنند. اما این نیز مهم است که بدانیم درآمد شرکت تا چه حد از پرداخت سود سهام حمایت میکند. این همان چیزی است که نسبت پرداخت سود سهام در مورد آن است. این فاکتور به شما میگوید که یک شرکت چه بخشی از درآمد خالص را به سهامداران خود باز میگرداند و همچنین چه مقدار را برای رشد، ذخیره نقدی و بازپرداخت بدهی کنار میگذارد. DPR با تقسیم کل مبلغ سود سهام بر درآمد خالص شرکت در همان دوره و معمولاً به صورت درصد سالانه محاسبه میشود.
نسبت قیمت به فروش (P/S)
نسبت قیمت به فروش یک شاخص تحلیل بنیادی است که میتواند با استفاده از ارزش بازار و درآمد شرکت به تعیین ارزش منصفانه سهام کمک کند. این نشان میدهد که بازار چقدر برای فروش شرکت ارزش قائل است که میتواند در ارزشگذاری سهام در حال رشدی که هنوز سودی به دست نیاوردهاند یا به دلیل یک عقبگردی موقت، آنطور که انتظار میرود عمل نمیکنند، موثر باشد. فرمول P/S با تقسیم فروش هر سهم بر ارزش هر سهم محاسبه میشود. نسبت P/S پایین به عنوان نشانه خوبی از سوی سرمایه گذاران تلقی میشود. این معیار دیگری است که هنگام مقایسه شرکتها در همان بخش یا صنعت نیز مفید است.
نسبت سود سهام
نسبت سود تقسیمی به میزان پرداختی یک شرکت در هر سال به عنوان سود سهام در نسبت با قیمت سهام آن میپردازد. این تخمینی از بازده سود سهام یک سرمایه گذاری است. با فرض اینکه هیچ تغییری در سود سهام وجود نداشته باشد، بازده دارای یک رابطه معکوس با قیمت سهام است. زمانی که قیمت سهام کاهش می یابد بازدهی افزایش مییابد و بالعکس. این برای سرمایه گذاران مهم است، زیرا به آنها میگوید که از هر دلاری که در سهام شرکت سرمایه گذاری کردهاند، چه میزان به آنها باز میگردد.
نسبت سود تقسیمی به درصد بیان میشود و از تقسیم سود سالانه هر سهم بر قیمت فعلی سهم محاسبه میشود. به عنوان مثال، ۲ شرکت (الف و ب) سالانه ۳ دلار سود به ازای هر سهم پرداخت میکنند. سهام شرکت الف به ازای هر سهم ۶۰ دلار معامله میشود، در حالی که سهام شرکت ب با ۳۰ دلار به ازای هر سهم معامله میشود. این بدان معنا است که بازده سود سهام شرکت الف ۵% (۶۰/۳ x 100) و بازده سود سهام شرکت ب ۱۰% (۳۰/۳ x 100) است. بهعنوان یک سرمایهگذار، احتمالاً سهام شرکت ب را به سهام دیگر شرکت الف ترجیح میدهید، زیرا بازده سود بیشتری دارد.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E)
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام آخرین شاخص تحلیل بنیادی در این فهرست است و رابطه بین سرمایه استقراضی شرکت و سرمایه ارائه شده توسط سهامداران آن را اندازه گیری میکند. سرمایه گذاران میتوانند از آن برای تعیین نحوه تامین مالی داراییهای شرکت استفاده کنند. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) به سرمایهگذاران کمک میکند تا اهرم مالی یک شرکت را ارزیابی کنند و نشان میدهد که در صورت مواجهه کسب و کار با مشکلات مالی، چقدر حقوق صاحبان سهام میتواند تعهدات را برآورده کند.
شما می توانید نسبت را با تقسیم کل بدهیها بر کل حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. ترازنامه تلفیقی را در زیر بررسی کنید که نشان میدهد شرکت اپل در مجموع ۲۴۱ میلیارد دلار بدهی (که با رنگ قرمز مشخص شده است) و کل حقوق صاحبان سهام ۱۳۴ میلیارد دلار (با رنگ سبز مشخص شده) ثبت کرده است.
بر اساس این ارقام، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بصورت زیر محاسبه میشود:
$۲۴۱,۰۰۰,۰۰۰ ÷ $۱۳۴,۰۰۰,۰۰۰ = ۱.۸۰
نتیجه گیری
همه شاخصهای تحلیل بنیادی که در بالا مورد بحث قرار گرفت، در نوع خود مهم هستند. در حالی که آنها میتوانند به شما در تعیین ارزش و پتانسیل رشد یک سهام کمک کنند، مهم است که بدانید چندین عامل دیگر نیز بر قیمت سهام تأثیر میگذارند که اندازه گیری اکثر آنها چندان آسان نیست. به همین دلیل است که وقتی نوبت به ارزیابی سهام یک شرکت برای مقاصد سرمایهگذاری میشود، تحلیل فاندامنتال به بهترین وجه همراه با ابزارهای دیگر مانند تحلیل تکنیکال، اخبار اقتصاد کلان و دادههای خاص صنعت استفاده میشود. این مسائل به شما کمک میکند تصویر واضح تری از آنچه که به عنوان یک سهام میخواهید در آن سرمایه گذاری کنید داشته باشید، در حالی که از شاخصها به عنوان معیار برای اندازه گیری ارزش سرمایه گذاریهای بالقوه استفاده میکنید.
معرفی 10 ابزار تحلیل تکنیکال بازار بورس
در این مقاله https://toptenha.com/top-10-technical-analysis-tools-in-stock-market/ به معرفی کامل 10 ابزار تحلیل بازار بورس می پردازیم تا با انتخاب درست خود معاملات راحت تر و سریعتری انجام بدهید.
در پایین به 5 تا از این ابزارها اشاره کردیم :
برای ورود به بورس و بازارهای معاملاتی باید با مفاهیم این بازار آشنا شویم. دو مفهوم تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادین، از مفاهیمی هستند که هر دو باعث شناخت بیشتر وضعیت بازار میشوند. در این مقاله به معرفی تحلیل تکنیکال و 10 ابزار تحلیل تکنیکال پرطرفدار خواهیم پرداخت.
در بازارهایی که بر اساس عرضه و تقاضا فعالیت میکنند، مانند بورس اوراق بهادار، بازار ارزهای خارجی، بازار طلا و فلزات گرانبها برای بررسی روند تغییر قیمتها از روشی تحت عنوان تحلیل تکنیکال (فنی) استفاده میشود.
تحلیل تکنیکال، روشی برای مطالعه تغییر قیمتها و حجم سهام در گذشته به منظور پیشبینی تغییرات و روند قیمتها در آینده است. این اطلاعات مالی روی نمودارهایی ثبت میشوند. تحلیلگر تکنیکال، روند قیمتها را که متأثر از شرایط سیاسی، اقتصادی و روانشناسی بازار است، از روی این نمودارها و با استفاده از روابط ریاضی تعیین میکند. بدین ترتیب، تحلیلگر محدوده نوسانات بازار را برای تشخیص فرصت مناسب برای خرید یا فروش مشخص میکند. در روش تحلیل تکنیکال که حدود 300 سال از عمر آن میگذرد، قیمتها پایه و اساس تحلیلها را تشکیل میدهند. طبق نظریه چارلز داو که یکی از بهترین و قدیمیترین نظریهها در تحلیل تکنیکال است، قیمتها روندهای صعودی و نزولی خاصی را دنبال میکنند و حرکت آتی قیمتها قابل پیشبینی خواهد بود. داو معتقد بود که نوسانهای قیمت بازار به 3 دسته تقسیم میشوند:
1. نوسانهای روزانه که تصادفی و بدون مفهوم بوده و اهمیت چندانی ندارند.
2. نوسانهای ثانویه که در آن، قیمتها برای مدت چند ماه بالا میروند.
3. نوسانهای بلند مدت (اولیه) که بازارهای صعودی و نزولی هم نامیده میشوند. در بازارهای صعودی، قیمتها برای مدتی طولانی در مجموع روند صعودی داشته و در بازارهای نزولی، به طور کلی به مدت چند ماه یا چند سال روند نزولی دارند.
باید توجه داشته باشید که در تحلیل تکنیکال، قیمت تعیین بهترین روش تحلیل بورس نمیشود، بلکه روند و حرکتهای آینده قیمت پیشبینی میشود. در این روش، تمرکز روی قیمت کنونی بازار، پیشینه تاریخی آن و تعیین الگوی حرکت بازار است.
در تحلیل تکنیکال به ویژه برای افراد تازهکار باید نکاتی را رعایت کرد و مهارتهایی را آموخت. برای مثال باید بتوانید نمودارهای کوتاهمدت، میان مدت و بلند مدت را بررسی کنید. روندهای صعودی و نزولی بازار را تشخیص دهید و با آنها پیش بروید. نقطه حمایت و محدوده مقاومت را پیدا کنید تا برای خریدوفروش از آنها استفاده نمایید. درصد اصلاح قیمتها را تعیین کنید. خطوط روند صعوی یا نزولی را ترسیم کنید. میانگین متحرک را محاسبه کرده و آن را دنبال نمایید. کار با اسیلاتورها (Oscillators) را به منظور تشخیص نقاط اشباع خرید یا فروش بیاموزید. اخطارها را شناسایی کرده، از اندیکاتورها استفاده کنید و روندها را تشخیص دهید. علاوه بر قیمتها، حجم معاملات را بررسی کنید.
همانطور که ملاحظه میکنید، تحلیل تکنیکال نیاز به مهارتهایی دارد که با تمرین و مطالعه به دست میآیند. همچنین، ابزارها و نرمافزارهای مختلفی برای این کار در دسترس هستند که کارگزاریها و تحلیلگران از آنها استفاده میکنند. در این مقاله به معرفی 10 ابزار تحلیل تکنیکال برتر میپردازیم. به خاطر داشته باشید که انتخاب هرکدام از این نرمافزارها به عوامل مختلفی از جمله استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد و ممکن است برخی معاملهگران حرفهای در تحلیلهای خود از چندین نرمافزار استفاده کنند.
1) ابزار تحلیل تکنیکال تحت وب سهام یاب
نرمافزار سهام یاب (Sahamyab) توسط شرکت توسعه پایدار جهان هوشمند توسعه داده و پشتیبانی میشود. همچنین از جمله سهامداران این شرکت میتوان به کارگزاری تدبیرگران فردا اشاره کرد. در واقع، سهام یاب یک شبکه اجتماعی بزرگ مجازی برای اطلاعرسانی در مورد بازار بورس و سرمایه ایران و وضعیت آن است و کاربران آن پس از ایجاد یک حساب کاربری میتوانند با مشاهده آخرین معاملات شرکتها، گزارش آخرین وضعیت بازار بورس را به صورت لحظهای دریافت کنند و نظرات خود را به اشتراک بگذارند. این نرمافزار، آخرین تغییرات قیمت شرکتها را از طریق پیامک و ایمیل در اختیار کاربران خود قرار میدهد و اخرین اخبار مربوط به شرکتهای مختلف را به کاربران ارائه میدهد و با استفاده از الگوریتمهای مختلف، امکان تحلیل بهتر و پیشبینی دقیقتری را فراهم میکند.
معرفی 10 کارگزاری بورس ایران
2) ابزار تحلیل تکنیکال تحت وب رهاورد 365
شرکت پردازش اطلاعات مالی مبنا از سال ۱۳۷۶ فعالیت خود را آغاز کرده است. وبسایت رهاورد ۳۶۵ یکی از محصولات این شرکت است که بزرگترین بانک اطلاعات مالی و معاملاتی را به همراه مجموعه کاملی از ابزارهای تحلیل تکنیکال و بنیادی ارائه میکند. از امکانات این وبسایت میتوان به شبکه اجتماعی سهام، امکان فیلترینگ شرکتها بر اساس متغیرهای متنوع تکنیکی و بنیادی، دریافت هشدار لحظهای برای نمادهای دلخواه، گزارشها و بولتنهای متنوع و مجموعه کاملی از ویدئوهای آموزشی رایگان، امکان تعدیل قیمت سهام با روشهای مختلف، نقشه بازار، ارائه اطلاعات مالی و معاملاتی داراییهای مختلف از جمله سهام، اوراق بدهی، صندوقهای سرمایهگذاری، سکه نقدی و آتی و شاخصها اشاره کرد.
برای حفظ سرمایه خود در ایران راه های دیگری هم جز بورس هست که به شما در این مقاله معرفی میکنیم.
3) نرمافزار تحلیل تکنیکال مفید تریدر
ابزار تحلیل تکنیکال مفید تریدر (MofidTrader) نسخه بومیشده نرمافزار «متاتریدر5» است که توسط کارگزاری مفید و تحت لیسانس و پشتیبانی شرکت MetaQuates وارد بازار سرمایه ایران شده است. این سامانه یکی از با سابقهترین و بهترین سامانههای معاملاتی سراسر جهان است و بسیاری از کارگزاران مطرح بازارهای جهانی برای در اختیار گرفتن سهم بیشتری از این بازار جهانی، در کنار پلتفرمهای اختصاصی خود، پلتفرم متاتریدر را هم ارائه میدهند. نرمافزار مفید تریدر در نسخههای ویندوز، اندروید و آی او اس در دسترس است و با استفاده از آن میتوانید در بازار سرمایه ایران خریدوفروش کرده و بازار را رصد کنید.
4) نرمافزار تحلیل تکنیکال متاتریدر
نرمافزار متا تردیر (MetaTrader) یکی از پلتفرمهای محبوب معاملاتی پیشرفته است که در حال حاضر، نسخههای 4 و 5 آن برای معاملات جفت ارزهای اصلی، فرعی، فلزات گرانبها و CFD به کار میرود. بسیاری از کارگزاریها، نسخه شخصیسازیشده این نرمافزار را تهیه کرده و به مشتریان خود ارائه میدهند. بنابراین، نسخههای مختلف این نرمافزار تفاوتهای جزئی و گاهاً اساسی با هم دارند.
5) ابزار تحلیل تکنیکال داینامیک تریدر
نرمافزار داینامیک تریدر که توسط تیم نرمافزاری رابرت ماینر ساخته شده است، یکی از قویترین نرمافزارهای تحلیل تکنیکال است که هم در بازار داخل و هم در بازارهای بینالمللی کاربرد دارد. افرادی که میخواهند در تحلیل تکنیکال، حرفهای عمل کنند، باید کار با این نرمافزار را بیاموزند. برای شروع کار با داینامیک تریدر ابتدا باید دیتای (دادههای) بهروز شده را تهیه و وارد این نرمافزار کرد. نسخه کرکشده این نرمافزار در دسترس قرار دارد و به صورت رایگان قابل دانلود است.
مراحل انتخاب سهم در بورس
سوالی که همیشه ذهن سرمایه گذاران را به خود مشغول کرده است این است که چه سهمی بخرم . این سوال تقریبا در تمامی سرمایه گذاران اعم از تازه کار یا حرفه ای کم و بیش مشترک است . بهترین راه، آموختن روشی است که اولا سادگی در انجام داشته باشد و از آن مهم تر این است که این روش را کاملا درک کنید و بفهمید .
در این مقاله روشی برای انتخاب و تحلیل سهم در بورس به شما معرفی می کنیم . فراموش نکنید که باید راه حل و روش تحلیلی مختص به خود و متناسب با روحیات خود را پیدا کنید .
روش معاملاتی باید بگونه ای برای شما ساده و روان باشد که به راحتی قادر به انجام آن باشید و در مواقع بحرانی یا هیجانی به خوبی به کمک شما بیاید .
انتخاب سهم در بورس
مهرم ترین چالش بر سر راه سرمایه گذاران بازار بورس همین مسئله مراحل انتخاب سهم در بورس است .
بیش از ۶۰۰ شرکت در بورس اوراق بهادار تهران سهم خود را عرضه نموده اند و
سهام آن ها در بازار بورس هرروزه در حال خرید و فروش است .
باید قبول کنیم که حتی نگاه کردن به این بازار به ظاهر آشفته، واقعا سردرگم گننده و گیج کننده است .
بهرحال در هر شرایطی، یا خودتان سهمی را برای خرید انتحاب می کنید و یا اینمکه شخصی آن را از هر طریقی به شما معرفی می کند . اینجاست که داشتن ساز و کاری برای تحلیل و انتخاب بورس شما را از این دریای مواج نجات می دهد
و قایقی خواهد شد که میتوانید از راندن آن در این دریای طوفانی لذت هم ببرید .
تحلیل بنیادی در تحلیل سهام
شاید اولین و مهم ترین قدم برای انتخاب سهم در بورس همین است که بدانید سهم مورد نظر از نظرتان تحلیل بنیادی چه شرایطی دارد . تحلیل بنیادی شامل بررسی صورتهای مالی شرکت ها، وضعیت فروش و سودآوری . بسیاری مسائل دیگر است .
راه حل بسیار آسان این مسئله استفاده از نرم افزار دایره طلایی سهام است . کاربرد این نرم افزار در شناسایی و معرفی سهام بنیادی است .
این نرم افزار کلیه تحلیل ها را انجام داده و نتیجه آن را در قالب نمودارهای گرافیکی وبصورت کاملا ساده و روان در اختیار شما می گذارد .
شما حتی با نگاهی گذرا به نتیجه تحلیل های بنیادی انجام شده در این نرم افزار براحتی می توانید درباره وضعیت تحلیل بنیادی سهام مورد نظر خود قضاوت کنید .
دانلودنرم افزار دایره طلایی سهام با۴۸ ساعت تست رایگان
وضعیت P/E شرکت نسبت به صنعت
بررسی این مشخصه تحلیلی در انتخاب سهم در بورس نکته بسیار حائز اهمیتی است و در حال کلی P/E عددی است که از تقسیم قیمت سهم یا (PRICE) بر (EPS) هرسهم به دست می آید .
نکته جالب این فرمول اینجاست که اگر عدد P/E را در EPS ضرب کنیم قیمت ارزنده سهم به دست می آید و با مقایسه قیمت به دست آمده از فرمول فوق و قیمت واقعی سهم که در حال معامله است ارزندگی قیمت سهم به دست می آید .
نکته مهم این است که بهتر است همواره عدد P/E شرکت مورد بررسی از P/E گروه خود پایین تر باشد . در اینصورت یکی دیگر از ملاک های ارزندگی سهم را به دست آورده اید .
رابطه حجم معامله و حجم مبنا
یک از بهترین موارد تحلیلی که در انتخاب سهم در بورس باید مدنظر داشته باشید این است که میزان حجم معاملات سهم که با عنوان میانگین های دوره ای بیان می شود همواره از حجم مبنای سهم مورد نظر بیشتر باشد .
بدین ترتیب می توانید مطمئن باشید که قیمت پایانی سهم شما هم با قیمت معامله آن همراه خواهد شد و حدنصاب لازم روزانه همواره به (۵%) خواهد رسید
زیرا میزان سهم معامله شوند در یک روز از حجم مبنا بیشتر است لذا می توان امیدوار بود که قیمت پایانی سهم به میزان بیشتری رشد کند و در نتیجه سودآوری سهم نیز بیشتر خواهد بود .
وضعیت تکنیکالی سهم
این قسمت از تحلیل و انتخاب سهم به اندازه تمامی افراد فعال در بورس متفاوت است زیرا هریک از این افراد روش بخصوص و منحصر بفردی برای معاملات خود برگزیده است .
این همان چیزی است که به عنوان سیستم معاملاتی یا استراتژی معاملاتی فردی از آن یاد می شود .
هر فردی ممکن است با یکی از روش های معمول وضعیت تکنیکال یا موقعیت قیمت سهم را در نظر بگیرد و یا در نقطه ای خاص اقدام به خرید سهم کند که شخص دیگری درست در همان نقطه سهام خود را فروخته است .
به یاد داشته باشید که درباره وضعیت تکنیکالی سهم از یک سیستم معاملاتی مخصوص به خود بهره بگیرید و لازم هم نیست این سیستم با سیستم معاملاتی فرد دیگری همخوانی داشته باشد .
این ذات بازار بورس است که شخصی در یک نقطه خاص سهام خود را بفروش می رساند و شخص دیگری درست در همان نقطه همان سهم را می خرد و هردوی این افراد معتقدند که کار درست را انجام داده اند و اتفاقا اشتباه هم نمی گویند .
اگر اینگونه نبود اصلا بازار عرضه و تقاضا ایجاد نمی شد .
استفاده از اندیکاتورها و اسیلاتورها
تعداد بیشماری اندیکاتور و اسیلاتور در اختیار فعالان بازار بورس هست و هریک از این اندیکاتورها و اسیلاتورها به تنهایی می تواند به عنوان یک استراتژی معاملاتی دقیقا نقطه ورود و خروج را به فرد اعلام کند .
نکته ای که دراینجا مهم است این است که سعی کنید فقط یک یا دو اندیکاتور و اسیلاتور را به عنوان سیستم تحلیلی حود برای تحلیل و انتخاب سهم در نظر بگیرید زیرا تعداد زیاد این اندیکاتورها و اسیلاتورها حتما شما را سردرگم خواهد کرد .
مثلا اندیکاتوری به شما دستور ورود به سهمی را صادر می کند ولی اندیکاتور دیگری دقیقا همان نقطه را برای خروج مناسب می داند و این باعث سردرگمی تحلیل گران خواهد شد .
رفتارشناسی سهم
رفتارشناسی در تحلیل و انتخاب سهم عبارتست از تاثیر دادن رفتار بازار بر رفتار سهامداران جزء . مثلا در هنگام خرید سهم در بورس باید رفتار سهامداران عمده را در نظر داشته باشید و یا اینکه از وضعیت صنعت مورنظر در حال حاضر اطلاع داشته باشید .
رفتار شناسی در واقع رمان صحیح انجام معامله با درنظر گرفتن مواردی است که در دسته اطلاعات سهامداران حقیقی و حقوقی قرار می گیرد و دانستن آن برای همسو شدن با سهامداران عمده سهم چه حقیقی و چه حقوقی لازم است .
مدیریت سرمایه در بورس
حتما شنیده اید که می گویند تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد نگذارید . این همان مدیریت سرمایه در بورس است .
باید همیشه این احتمال را بدهید که یکی از صنایع بورسی دچار یک بحران موقتی یا دوره ای و گذرا شود و تمامی شرکتهای آن صنعت تحت تاثیر این رویداد دچار نوسانات شدید قیمتی شوند .
حال تصور کنید که شما تمام سرمایه تان را روی یک سهم سرمایه گذاری کردید و چنین اتفاقی نیز پیش بیاید . آنگاه چه خواهد شد ؟
بهترین حالت برای مدیریت سرمایه در بورس آن است که شما تمام سرمایه خود را در بورس به ۵ قسمت تقسیم نموده و هر قسمت را به خرید یک شرکت از یک صنعت حداگانه تخصیص دهید . در این صورت اگر اتفاق ناخوشایندی برای یکی از سهم هایتان بیفتد ۴ سهم دیگر برای جبران دارید.
همچنین پیشنهاد می شود بیشتر از ۵ سهم در پرتفوی خود نداشته باشید . زیرا هم مدیریت آن سخت تر خواهد شد و هم اینکه در روزهای بازار کنترل و پایش تعداد زیادی سهم انرژی و وقت یزادی از شما خواهد گرفت و یا شاید در شرایطی قرار بگیرید که لازم باشد تعداد زیادی از سهم هایتان را برای فروش در پیش روی خود قرار دهید و سرگرم شدن به یک سهم شما از رسیدگی به باقی سهامتان باز دارد .
قرار دادن حد ضرر و سیو سود در معاملات
همیشه و همیشه از این دو بهترین روش تحلیل بورس عدد در معاملات خود و انتخاب سهم در بورس بهره ببرید و آن را به عنوان یک قانون تخطی ناپذیر برای خود تعریف کنید .
این دو عدد ابزاری است که به شما کمک می کند بدانید در هر لحظه از بازار و با رویارویی با هر شرایطی چه عملی باید انجام دهید .
داشتن این ابزار به شما کمک می کند در صورت عدم موفقیت در انتخاب سهم در بورس، چه میزان ضرر را باید تحمل کنید و یا در صورت برگشت نمودار سهم و کم شدن سود شما، در چه نقطه ای از سرمایه خود دفاع کنید .
فقط با این دو ابزار کوچک می توانید بر بازار تسلط داشته باشید که چه میزان بتواند به شما ضرر بزند و یا از میزان سود کسب شده شما بکاهد .
بهترین نوع تحلیل در فارکس چیست؟
بهترین نوع تحلیل در فارکس چیست؟ این سوال یکی از متداول ترین و پر اهمیت ترین سوالاتی میباشد که معامله گران مختلف در بازار فارکس با آن مواجه میشوند، که اگر این سوال را از معامله گران موفق این بازار بپرسید با پاسخ های متنوعی رو به رو خواهید شد.
عده ای تحلیل تکنیکال (technical analysis) را موثر ترین روش در فارکس میدانند، عده ای دیگر تحلیل بنیادی (Fundamental analysis) را در نظر میگیرند، اما با وجود بحث بین این دو گروه، عده ای هم هستند که به تحلیل احساسات بازار (Sentiment analysis) باور دارند.
پس با این حساب، متوجه شدید که هر نوع از این تحلیل ها طرفداران خاص خودش را دارد، و نمیتواند به طور قطع و یقین گفت که بهترین مورد برای تحلیل فارکس مناسب تر میباشد.
در تحلیل تکنیکال معامله گران به شناسایی نمودار ها، برای تشخیص و شناسایی روندها، الگو ها و مطالعه قیمت گذشته ارز بر روی نمودار تمرکز دارند و آن ها را مورد بررسی قرار میدهند.
در تحلیل بنیادی، معامله گران به بررسی گزارشات داده های اقتصادی و عناوین خبری مختلف مربوط به اقتصاد کلان، همچون نشت های بانک های مرکزی و غیره اهمیت میدهند.
در تحلیل احساسات بازار، معامله گران بیشتر به وضعیت بازار یا روانشناسی افراد درون آن بازار، و نگرش کلی سرمایه گزاران به یک دارایی خاص میپردازند، که از طریق فعالیت و رفتار قیمت آن دارایی خاص، پدید می آید.
انواع تحلیل در بازار
انواع تحلیل ها در بازار مکمل یک دیگر میباشند و هیچکدام به تنهایی نمیتواند پاسخگوی نیاز یک معامله گر باشد، و معامله گر تا جایی که میتواند باید در تحلیل های خود ساده به بازار نگاه کنند.
به طور کلی سه نوع تحلیل در بازار میتوان نام برد که عبارتند از: تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی، تحلیل روانشناسی بازار.
در بازار، قیمت ها دائما در حال نوسانات و تغییرات میباشد و همین تغییرات، روند های بازار را تشکیل میدهد، که این تغییرات معمولا بر اساس مباحث بنیادی و تکنیکی شکل میگیرد.
موضوع انتخاب نوع تحلیل برعهده فرد معامله گر میباشد، که میتواند با تحلیل کافی، مناسب ترین گزینه را که به شخصیت و علاقه او نزدیک است را انتخاب کند.
یکی از روش هایی که میتوان به کمک آن سیستم و نوع تحلیل خود را انتخاب کرد این میباشد که: چه نوع شخصیتی دارید و قرار است چه مدتی پای سیستم معاملاتی بنشینید. آیا معامله کردن شغل اول شما میباشد، یا اینکه بسته به زمانی که دارید معاملات کوتاه مدت انجام دهید یا بلند مدت.
پاسخ به این مورد از سوالات، میتواند کمک کند که بهترین استراتژی و نوع تحلیل، بسته به شخصیت معامله گر انتخاب شود.
مشاهده بیشتر: دوره آموزش جامع فارکس
تحلیل تکنیکال (Technical analysis) چیست
در تحلیل بازار به روش تکنیکال، معامله گر از نوسانات گذشته نمودار آینده آن را پیشبینی میکند.
در این نوع تحلیل باید سابقه نمودار، نواحی حمایتی و مقاومتی، خطوط روند، الگو ها و غیره استفاده کرد.
البته در تحلیل تکنیکال از روش های متنوع دیگری هم میتوان استفاده کرد مانند: اندیکاتور ها، اسیلاتورها، خطوط پیوت، ابزار فیبوناچی و . که میتواند در تحلیل، هنگام تحلیل به معامله گر کمک کند.
اگر معامله گر بتواند به تحلیل تکنیکال مسلط شود و از روی قیمت آینده آن را پیشبینی کند، میتواند علاوه بر بازار فارکس، در بازار های مالی دیگر اعم از: بازار سهام، بازار رمز ارز ها، بازار کالاها و . هم فعالیت کند.
اما باید در نظر داشت که در تحلیل تکنیکال، ما بیشتر با احتمالات سر و کار داریم، چون ممکن است هر معامله گر تحلیل متفاوتی از نمودار داشته باشد.
در تحلیل تکنیکال معامله گر با تایم فریم های مختلف سر و کار دارد، از این نوع تحلیل همانطور که قبلا گفته شد در هر بازاری میتوان استفاده کرد و نقطه ورود و خروج دقیق را توسط آن به دست آورد.
مزایا تحلیل تکنیکال (Technical analysis)
اولین مزیت تحلیل تکنیکال این میباشد که، هر آن چیزی که در بازار اتفاق می افتد بر روی نمودار مشخص است.
دومین مزیت آن این است بازار میتواند حرکات گذشته خود را تکرار کند، یا به اصطلاح تاریخ دوباره تکرار می شود، این جمله معروف یکی از پایه و اساس ها در تحلیل تکنیکال میباشد.
سومین مورد این که، بازار ها بر اساس روند ها حرکت میکنند و میتوان توسط تکنیکال روند و جریان کلی بازار را تشخیص داد و در جهت آن روند معامله گرفت.
به وسیله تحلیل تکنیکال میتوان نقطه دقیق ورود و خروج آز معامله را تعیین کرد.
مورد بعدی اینکه از تحلیل تکنیکال میتوان، در ابعاد زمانی مختلف استفاده کرد.
این موارد فقط بخشی از مزایای تحلیل تکنیکال میباشد، که معامله گران با درک این موارد میتوانند دید بسیار خوبی در نمودار پیدا کنند.
پیشنهاد مطالعه: آموزش کار با متاتریدر
معایب تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال به طور دقیق نمیتواند از وقایع و حوادثی که به طور لحظه ای در جهان اتفاق می افتد به ما اطلاعی بدهد، و نمیتوان علت جریانات و لحظه وقوع آن ها را متوجه شد.
به عنوان مثال: زمانی که کرونا اتفاق میافتد نمیتوان با نظاره کردن چارت متوجه شد که قرار است، به دلیل تقاضای زیاد برای دارو، سهام شرکت های دارویی رشد کند، و از آن طرف به دلیل ترس از بیماری و کم شدن مسافرت ها، سهام شرکت های هواپیمایی افت کند.
مورد بعدی اینکه، در تحلیل تکنیکال نگاه و تفسیر های متفاوتی توسط معامله گران مختلف وجود دارد، به طوری که یک معامله گر ممکن است در نقطه ای به خرید فکر کند و معامله گر دیگری به فروش.
تحلیل بنیادی چیست
به طور کلی تحلیل بنیادی، بیشتر توسط گزارش ها و داده های اقتصادی، سیاسی و . صورت میگیرد، و ارزش یک دارایی را بر اساس فاکتور های مالی و اقتصادی ارزشیابی میکند.
تحلیل بنیادی در بازار فارکس اندکی متفاوت میباشد، در این بازار معامله گران ارزش نسبی یک دارایی خاص را توسط فاکتور های اقتصادی و سیاسی با تجزیه و تحلیل از طریق شناسایی محرک های اصلی قادرند که ارزش ذاتی ارز ها را بدست آورند.
تحلیل بنیادی مانند تحلیل تکنیکال مزایا و معایب خاص خود را دارد که میتوان به چند مورد آن اشاره کرد.
مزایا تحلیل بنیادی
در واقع تحلیل بنیادی سوخت بازار میباشد، و علت حرکت یک دارایی را مشخص میکند.
بازار فارکس در مواقع خبر و رویداد های مهم سیاسی و اقتصادی، نوسانات زیادی میکند که میتوان برای این منظور بهترین روش تحلیل بورس از ابزار بسیار مهم و قوی تقویم اقتصادی استفاده کرد، و از آن در جهت دید کلی آینده بازار کمک گرفت و درک بهتری از اقتصاد کشورها کسب کرد.
پس تحلیل بنیادی به معامله گران کمک میکند تا در بازار فارکس، نرخ های بهره، نرخ های بیکاری، گزارش مشاغل، تورم و . مطالعه کنند، و برای ارزیابی در بلند مدت مورد استفاده قرار دهند.
معایب تحلیل بنیادی
مورد که در تحلیل بنیادی وجود دارد این میباشد که مناسب معاملات کوتاه مدت نیست، به دلیل این که تاثیرات خبری موجب نوساناتی میشود که معامله گران کوتاه مدت را دچار مشکل میکند.
مورد دیگر این میباشد که زمان مشخص و قابل اعتمادی را به ما ارائه نمیدهد و برای بررسی زمان دقیق بهتر است از تحلیل تکنیکال بهره گرفت.
نداشتن نقطه ورود و خروج مناسب در معاملاتی مثل (cfd) میتواند از دیگر معایب ان باشد . به نوعی دانش تحلیل بنیادی به تنهایی برای معامله مناسب نیست و الزاما باید شرایط قیمت روی نمودار را هرچند ساده برسی کرد .
تحلیل روانشناسی و احساسات بازار (Sentiment analysis) چیست
تحلیل احساسات بازار، در واقع یک روش تحلیلی نمیباشد و بیشتر به عنوان یک روش معامله گری محسوب میشود، که به معامله گر کمک میکند در زمان رشد و رکود بازار، یک قدم از بازار و معامله گران دیگر جلوتر قرار گیرد.
احساسات بازار، شامل دید و نگرش کلی سرمایه گزاران بزرگ و شرکت ها و بانک ها میباشد، به طور کلی این چشم انداز، برای نقطه ای که قیمت در آینده به آن میتواند دست یابد توصیف میشود.
به عنوان مثال وقتی قیمت افزایش میابد، نشان از وجود احساسات صعودی و وقتی کاهش میابد نشان از احساسات نزولی در بازار دارد.
این احساسات لزوما بر پایه اصول بنیادی نمیباشد، بلکه بیشتر بر پایه نگرش سرمایه گزاران استوار است، به همین دلیل از احساسات بازار به عنوان یک پدیده ی روانی یاد میشود.
این روش تحلیلی بر پایه روانشناسی رفتاری و علم نوین اقتصادی، شکل گرفته و روش های کلاسیک را باطل شده میداند.
و به طور کلی بیشتر معامله گران در این روش به دنبال تشخیص قدرت بازار میباشند، و با شناسایی حرکات معامله گران بزرگ، و با دنبال کردن قدرت روند حرکتی آن ها در همان جهت دست به معامله میزنند، پس به طور کلی میتوان گفت بیشتر معامله گران در این روش به دنبال تشخیص قدرت بازار می باشند.
احساسات در بازار فارکس اندازه گیری معامله گرانی میباشد که، یک دیدگاه خاص نسبت به ارز یک کشور دارند، و با توجه به اینکه در بازار فارکس دو ارز در مقابل یک دیگر قرار میگیرد، یک موقعیت هم میتواند احساسات صعودی و هم نزولی را بیان کند.
به عنوان مثال اگر در جفت ارز ( Aud-Usd ) در مورد دلار استرالیا چشم انداز مثبت، و در مورد دلار آمریکا چشم انداز منفی وجود داشته باشد، میتوان در مورد روند حرکتی آن ها پیشبینی هایی انجام داد.
پیشنهاد بررسی: بروکر فارکس
مزایای روانشناسی بازار
شاید اولین مزیتی که در این روش بتوان نام برد این باشد که در آن از هیچ ابزاری استفاده نشده است، و معامله گر تنها با نگاه کردن به نمودار میتواند متوجه جریان کلی بازار شود.
از مزیت های دیگر اینکه چطور میشود تا انتهای روند در بازار ماند و سود بیشتری از بازار کسب کرد.
بهترین زمان ورود و خروج از معامله چه زمانی است.
چطور رد پای معامله گران بزرگ بازار را شناسایی کنیم.
و موارد متعدد دیگر. . در واقع معامله گر تنها با نمودار خالی سرو کار دارد و با درک آن میتواند در کمتر از چند دقیقه به مواردی که در بالا گفته شد دست پیدا کند.
معایب روانشناسی بازار
درک قدرت و احساسات در بازار به نوعی دشوار میباشد، چون اندازه گیری دقیق نظرات و روانشناسی فردی و درک اینکه در آن لحظه از بازار ترس یا طمع حاکم است سخت میباشد، که برای تشخیص بهتر آن، نیاز به تجربه زیاد و درک صحیح از تکنیکال و فاندامنتال باید داشت.
ایرادی دیگری که، میتوان به این روش داشت این است که معامله گرانی که با آن به معامله میپردازند گاهی اوقات با تعصبات خاصی و بدون در نظر گرفتن بقیه موارد وارد بازار میشوند.
کدام روش تحلیل مناسب تر میباشد
فاکتور های زیادی وجود دارد که بتوان گفت که کدام روش برای تحلیل بازار مناسب تر میباشد.
و این سه روش تحلیل به عنوان سه پایه اصلی در بازر فارکس میباشد.
در واقع معامله گران توسط تحلیل بنیادی، بیشتر خبر های اقتصادی، سیاسی و شاخص های مهم اقتصاد کلان مثل نرخ بیکاری، نرخ تورم، نرخ بهره و . را بررسی میکنند، که توسط بانک های مرکزی و صنعتی بزرگ، صندوق های بین المللی، موسسات مالی، بروکر ها و معامله گران خرده انجام میگیرد.
بعد از آن به وسیله تحلیل تکنیکال، توسط تاریخچه قیمت و الگوهای موجود برای نقطه ورود و خروج دقیق و درست در بازار استفاده میکنند.
در نهایت از تحلیل احساسات بازار در جهت تشخیص روند غالب بازار بر اساس اینکه معامله گران به کدام سمت گرایش دارند استفاده میکنند.
معامله گر موفق کسی میباشد که بتواند، تمامی روش های موجود را با یکدیگر ترکیب کند و در نهایت بهترین تصمیم را در آن لحظه از بازار بگیرد.
معامله گر حرفه ای ابتدا توسط تحلیل فاندامنتال یک ارز قوی را در مقابل یک ارز ضعیف مورد ارزیابی قرار میدهد، سپس نمودار را به روش تکنیکالی بررسی میکند و نقطه ورود و خروج خود را تعیین میکند، در نهایت نکات روانشناسی را در نظر میگیرد، و بعد از همه این ها، با رعایت تمام قوانین و اصول در بازار فارکس، وارد معامله میشود.
خلاصه و نتیجه گیری
فراگیری هر سه روش تکنیکال، بنیادی، و احساسات بازار ممکن است در ابتدا کار، مقداری سخت باشد.
پس در ابتدا بهتر است که به یادگیری تحلیل تکنیکال بپردازید و پس از آن که به این روش تحلیلی مسلط شدید، آموزش های بنیادی را شروع به یادگیری کنید، تا بتوانید در بازار فارکس عملکرد قابل قبول تری از خود بجا بگزارید.
به طور خلاصه، تحلیل تکنیکال مطالعه گذشته و حرکت ارز مورد نظر در نمودار است و برای نقطه ورود و خروج از آن استفاده میشود.
تحلیل بنیادی، نگاه به وضعیت اقتصادی و سیاسی آن کشور دارد.
تحلیل احساسات، بر پایه روانشناسی رفتاری و علم نوین اقتصادی میباشد.
برای موفقیت بیشتر در بازار باید بتوانید، هر سه نوع تحلیل را در کنار یکدیگر استفاده کنید و در هر سه مورد تعادل لازم را ایجاد کنید، چون این سه روش مکمل یک دیگر در بازار میباشند و تنها در این صورت است که میتوان از معاملات بیشترین سود را کسب کرد.
هیچگاه نسبت به یک نوع تحلیل متعصب نباشید و خود را مدام در حال یادگیری روش های جدید، برای پیشرفت در بازار فارکس قرار دهید.
دیدگاه شما