iranfxopen آموزش حرفه ای فارکس
استفاده از الگوهای قیمتی هارمونیک و نحوه بکارگیری
الگوهای جدید فیبوناچی به مانند الگوهای کلاسیک از کنار هم قرار گرفتن معنی دار موج های حرکتی بازار به وجود می آیند. این الگوها به مانند الگوهای کلاسیک موج ها یا هدف های قیمتی تعیین شده در بازار را برای ما پیش بینی می کنند. تشخیص این الگوها مقداری از تشخیص الگوهای قیمتی کلاسیک مشکل تر می باشد دلیل این امر، وجود نسبت های فیبوناچی در کنار اشکال تشکیل شده می باشد. توصیه می شود برای تشخیص و استفاده از این الگوها سعی کنید از قبل در پیدا کردن نسبت های فیبوناچی با الگوها تلاش کنید تا پس از تشکیل موج آخر آماده ورود به بازار شوید و فرصت را از دست ندهید. در مورد این الگوها نیز حتما در قیمت از پیش تعیین شده وارد شوید و در صورتی که الگو را درست تشخیص دادید زمان و قیمت ورود مناسب را از دست ندهید.
معمولا حد ضرر تمامی این الگوها 15 درصد از اندازه موج آخر حرکتی می باشد که از نقطه ورود به معامله به موج آخر اضافه می شود. حد سود هر الگو نیز بر حسب تعریف الگو متغیر می باشد. در زیر توضیحات تصاویر و مثالهای هر الگو را می توانید مشاهده کنید.
اصول استفاده از الگوی AB=CD، نحوه رسم و کاربرد
الگوی AB=CD عمومی ترین الگو از مجموع الگوهای فیبوناچی می باشد که به نسبت دیگر الگوها تشخیص آن آسان تر می باشد. همانطور که در شکل مشاهده می کنید برای تشکیل این الگو دو نسبت فیبوناچی باید همخوانی داشته باشد. در زیر مثال بازگشت نزولی الگوی AB=CD نمایش داده شده است. الگوی بازگشت صعودی AB=CD با همین درصدها اما در حالت معکوس شکل می باشد.
- نقطه C تا 61.8 یا 78.6 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- نقطه D(قیمت ورودی) تا 127.2 یا 161.8 Extension فاصله BC حرکت دارد.
- پس از ورود در نقطه D هدف سود این معامله 61.8 درصد بازگشت فاصله CD می باشد.
اصول استفاده از الگوی Gartley، نحوه رسم و کاربرد
الگوی گارتلی تشکیل شده از سه نسبت فیبوناچی موجهای مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.
- نقطه C تا 38.2 یا 61.8 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- نقطه D بین 38.2 تا 78.6 درصد فاصله BC بازگشت دارد.
- نقطه E بین 61.8 تا 78.6 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- هدف اول از نقطه ورودی، 61.8 درصد فاصله DE می رسد.
- هدف دوم از نقطه ورودی، 127.2 درصد فاصله BE می رسد.
نکات تخصصی نحوه نمایش و تشخیص Gartley :
1.در این الگو، میزان بازگشت موج Xa برای تشکیل نقطه B، فقط میزان 61.8% فیبو میباشد و بقیه نسبت های فیبوناچی قابل قبول نیست. به عنوان مثال اگر نرخ در نقطه B کمتر از فیبو 61.8 و در زیر فیبو 50 % بسته شود و قادر به رسیدن به فیبو 61.8 نباشد این الگو گارتلی نیست و مارا متوجه الگوی BAT یا خفاش می سازد که نکات آن را توضیح خواهیم داد.
2.میزان بازگشت موج Ab برای پیدا کردن نقطه C، بین نسبتهای 38.2 و 88.6% فیبو پیشنهاد شده است.
3. گارتلی درموج 2 الیوت شکل می گیرد.
حال برای پیدا کردن محدوده پتانسیل بازگشتی (prz) به نکات زیر دقت کنید:
1-توسعه موج Bc باید کمتر از میزان 161.8% قیبو ناچی باشد.
2-حالت رایج اندازه گیری نقطه D در یک Ab=cd است.
3-میزان بازگشت قیمت برای محدوده پتانسیل برگشتی از موج Xa، الزاماً 78.6% فیبوناچی است
PRZ یعنی منطقه بازگشت نرخ
به عنوان مثال چون این پترن درموج 2 الیوت تشکیل می شود ، در منطقه PRZ ما متوجه می شویم که موج 2 کامل شده و با شروع موج 3 سروکار داریم و خودرابرای موج 3 آماده می کنیم ، که بلندترین موج است و سود خوبی به دنبال دارد.
اصول استفاده از الگوی Butterfly، نحوه رسم و کاربرد
الگوی باترفلای تشکیل شده از سه نسبت فیبوناچی موجهای مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.
- نقطه C تا 38.2 یا 78.6 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- نقطه D بین 38.2 تا 78.6 درصد فاصله BC بازگشت دارد.
- نقطه E تا 127.2 یا 161.8 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- هدف اول از نقطه ورودی، 61.8 تا 78.6 درصد فاصله DE می باشد.
- هدف دوم از نقطه ورودی، 127.2 درصد فاصله بازگشت BE می باشد.
نکات تخصصی نحوه نمایش و تشخیص Butterfly:
1.در این الگو، میزان بازگشت موج Xa برای تشکیل نقطه B، فقط میزان 78.6% فیبو میباشد و بقیه نسبت های فیبوناچی قابل قبول نیست.
2.میزان بازگشت موج Ab برای پیدا کردن نقطه C، بین نسبتهای 38.2 و 88.6% فیبو پیشنهاد شده است.
3. پروانه درموج 5 الیوت شکل می گیرد.
حال برای پیدا کردن محدوده پتانسیل بازگشتی (prz) به نکات زیر دقت کنید:
1-توسعه موج Bc باید حداقل میزان 161.8% فیبو ناچی باشد.
2-حالت رایج اندازه گیری نقطه D در یک1.27ab=cd یا Ab=cd است.
3-میزان بازگشت قیمت برای محدوده پتانسیل برگشتی از موج Xa، الزاماً 127.2% فیبوناچی است
PRZ یعنی منطقه بازگشت نرخ
به عنوان مثال چون این پترن درموج 5 الیوت تشکیل می شود ، در منطقه PRZ ما متوجه می شویم که موج 5 کامل شده و با شروع ترند جدید سروکار داریم که تا 95 % مواقع ترند جدید تا فیب 50 % ترند قدیم برمی گردد یعنی نصف ترند قدیم را RETRACE می کن
اصول استفاده از الگوی Bat، نحوه رسم و کاربرد
الگوی بَت تشکیل شده ازسه نسبت فیبوناچی موج های مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.
- نقطه C بین 38.2 تا 50 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- نقطه D بین 38.2 تا 88.6 درصد فاصله CB بازگشت دارد.
- نقطه E تا حدود 88.6 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- هدف اول از نقطه ورودی، 61.8 تا 78.6 درصد فاصله DE می باشد.
- هدف دوم از نقطه ورودی، 127.2 درصد فاصله AB می باشد.
نکات تخصصی نحوه نمایش و تشخیص B at :
1.در این الگو، میزان بازگشت موج XA برای تشکیل نقطه B، فقط میزان 38.2% و 50 % فیبو میباشد و بقیه نسبت های فیبوناچی قابل قبول نیست.
2.میزان بازگشت موج AB برای پیدا کردن نقطه C، بین نسبتهای 38.2 و 88.6% فیبو پیشنهاد شده است.
3. خفاش درموج 2 الیوت شکل می گیرد.
حال برای پیدا کردن محدوده پتانسیل بازگشتی (prz) به نکات زیر دقت کنید:
1- میزان اکستنشن موج BC حتما باید حداقل 161.8 درصد و حداکثر 261.8 درصد باشد.
2-حالت رایج اندازه گیری نقطه D در AB =CD , 127.2*AB = CD است و گاهی حالت 161.8*CD = AB نیز صورت می گیرد.
3-میزان بازگشت قیمت برای محدوده پتانسیل برگشتی از موج XA، الزاماً 88.6% فیبوناچی است
توضیح کلی
قوی تری نسبت پترن:
نسبت 88.6 درصد را بعنوان مهمترین و قویترین نقطه پترن علامت
میگذاریم و نزدیکترین نسبت AB با CD را به این نقطه که معمولا 1.27AB=CD میباشد را علامت گذاری می کنیم.
ضعیف ترین نسبت پترن:
هر نسبت اکستنشنی از BC که بین 161.8 و 261.8 بود و نزدیک 88.6 درصد XA قرار داشت را علامت می گذاریم .
اصول استفاده از الگوی Crab، نحوه رسم و کاربرد
الگوی کِرَب مانند الگوی بَت تشکیل شده ازسه نسبت فیبوناچی موج های مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.
- نقطه C بین 38.2 تا 61.8 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- نقطه D بین 38.2 تا 88.6 درصد فاصله CB بازگشت دارد.
- نقطه E تا حدود 161.8 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- هدف اول از نقطه ورودی، 61.8 تا 78.6 درصد فاصله DE می باشد.
- هدف دوم از نقطه ورودی، 127.2 درصد فاصله بازگشت BE می باشد.
نکات تخصصی نحوه نمایش و تشخیص crab :
دو نوع پترن خرچنگ داریم که در نوع اول نقطه B ریترس 38.2 یا 50 یا 61.8 درصد XA است
در نقطه D در خرچنگ از نسبت اصلی فیبوناچی یعنی 161.8 درصد اکستشن XA استفاده شده همچنین با توجه به اینکه ساختار این پترن مانند پترن پروانه نشان دهنده بیش فروش (OverSold) و یا بیش خرید در قیمت ( خود قیمت و نه اوسیلاتور) است .ایندو عامل باعث شده که بازگشت قیمت از ناحیه مقاومتی ان سریعتر و با قدرت بیشتری از پترنهای دیگر صورت پذیرد و این عامل تعریف الگوهای قیمتی باعث کم بودن استاپ لاس آن نیز شده است.
در این پترن برخلاف پترن های دیگر نسبت AB=CD و آلترناتیوهای آن از نظر اهمیت در درجه آخر قرار دارد و حتی میتوانیم این نسبت را نادیده بگیریم! . ولی معمولا نسبت 161.8 AB=CD بیشتر از نسبتهای دیگر دیده میشود.
نسبت اکستنشن BC که دومین نسبت مهم پترن در ناحیه بازگشتی است میتواند هر نسبتی بین 2.24 تا 3.61.8 باشد!. ( هر نسبتی که نزدیک 161.8 XA باشد را علامت میگذاریم). (2.24 - 2.618 - 3.14 - 3.618 )
آموزش نمودارهای شمعی درتحلیل تکنیکال
در این قسمت از سری آموزش تحلیل تکنیکال در دیجی اکسچنج با نمودارها و به خصوص نمودارهای شمعی آشنا میشوید.
معاملهگران ارزهای دیجیتال و بورس، معمولاً از سه نمودار خطی، نمودار شمعی (کندل استیک) و میله ای استفاده میکنند. در بین این سه نمودار، از کندل استیک (Candle Stack) به دلیل مزیتهایی که دارد استقبال بیشتری شده است. از جمله مزیتهای کندل استیک استفاده راحت و تشخیص روند صعودی یا نزولی بهصورت مجزا است.
استفاده از کندل استیکها دارای شرایطی است. اولین شرط این است که تغییرات قیمتی سهم دارای روند صعودی یا نزولی باشد.
به طور کلی یک کندل استیک از چهار بخش اصلی تشکیل شده است. این چهار داده عبارتند از قیمت آغازین (open)، قیمت پایانی (close)، بالاترین قیمت در بازه زمانی (High) و پایین ترین قیمتی که در بازه زمانی (Low) تعیین شده رخ داده است. شکل کلی یک کندل استیک در شکل زیر نمایش داده شده است.
بخشهای مختلف کندل استیک
اندازه بدنه و سایه پایین و بالا در کندل استیک دارای اهمیت بسیار زیادی هستند. زمانی که شمع تو خالی یا سفید است و دارای سایه کوتاه باشد، به این معنی است که قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است. بر عکس این حالت زمانی است که قیمت پایانی کوچکتر از قیمت باز شدن باشد که در این حالت شمع بصورت تو پر یا مشکلی رسم می گردد.
بدنه کندل استیکها
اندازه بدنه بزرگ در کندل استیکها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ یعنی هر چقدر بدنه کندل بزرگتر باشد، نشانگر افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است. حال برای تعیین فروشندگان یا خریداران میتوان به رنگ بدنه کندل رجوع کرد. اگر رنگ بدنه سفید باشد، بیانگر قوی بودن خریداران هست. بطور مثال یکی از بهترین حالت هایی که نشان دهنده فشار قوی خریداران است، بدنه بلند کندل و رنگ سفید آن است.
بدنههای مختلف کندل استیک
سایهها در نمودارهای کندل استیک
سایههای بالایی و پایینی نیز دارای معانی خاصی هستند. سایه بلند یک کندل نشانگر این است که معاملات انجامگرفته بر روی سهم، در خارج از محدوده قیمت باز و بسته شدن شکلگرفته است. اگر سایه بالایی یک کندل بلند باشد نشانگر خریدار قوی سهم بوده که منجر به افزایش قیمت سهم شده است، اما با فروشندگان قوی نیز همراه شده است و قیمت سهم در محدوده قیمت پایانی بستهشده است.
شرایط و قوانین استفاده از کندل استیکها
از کندل استیکها زمانی استفاده میشود که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد. معمولاً از کندل استیکها درروند صعودی و نزولی استفاده میگردد. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیلشده باشد) موردتوجه قرار میگیرند. انتخاب قیمتهای مناسب برای خرید سهام جز نقاط قوت الگوهای کندل استیک هست درعینحالی که این الگوها برای قیمتهای خروج از سهم معمولاً عملکرد مناسبی ندارند.
انواع الگوهای کندل استیک
در ابتدا برای آشنایی با الگوهای کندل استیک، چند مورد از الگوهای منفرد را بررسی خواهد شد.
ماروبزو (Marubozu)
ماروبزو بدین شکل تعریف میشوند: کندل دارای روند نزولی است و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نمیشود. فشار بیشتر فروشندگان ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. درنتیجه روند بازار به سمت تغییر به سمت نزول و یا ادامه روند نزولی است. قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن برابر قیمت کف است.
انواع ماروبزو
در مقابل ماروبزو مشکی، ماروبزو سفید است. ماروبزو سفید نشاندهنده صعودی بازار است. در این حالت نیز سایه بالایی و پایینی دیده نمیشود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. درنتیجه بازار به سمت بالا است. زمانی که این نوع شمع تشکیل شود اولین مرحله از شروع روند صعودی (بازگشتی) رویداده است. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.
دوجی (Doji)
مفهوم دوجی اشاره به نمودارهای شمعی دارد که قیمت شروع و پایان آنها یکسان است. دوجیها دارای بدنه نازک که معمولاً بهصورت یک خط نازک و باریک نشان داده میشوند. تردید بین خریداران و فروشندگان سهم مهمترین نتیجهای است که از دوجیها استنباط میشود.
در بعضی از حالات دوجیهای بعد از ماروبزو سفید دیده میشوند. این تعریف الگوهای قیمتی حالت نشانگر این است که خریداران قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است. حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود نشانگر این است که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید باقوت بیشتری است.
دوجی بعد از ماروبزو سفید: خریداران قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است.
دوجی بعد از ماروبزو سفید
دوجی بعد از ماروبزو سیاه: فروشندگان قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید است.
دوجی بعد از ماروبزو سیاه
دوجیها در چهار دسته تقسیمبندی میشوند که در این قسمت سه دوجی بررسی میگردد:
دوجی پایهبلند (Long leg Doji):
این نوع شمعها بیانگر قیمت شروع و پایان برابر هستند. برابری قدرت خریداران و فروشندگان در آن بازه زمانی نتیجهای است که از این نوع دوجی استنباط میشود.
دوجی سنگقبر (Grave Stone):
همانطور که از شکل مشخص است این نوع دوجی فاقد سایه پایین است (سایه پایین خیلی کوتاه). این نوع از دوجیها هم نشانگر قیمت شروع و پایان یکسان است.
دوجی سنجاقک (Dragon Fly):
این نوع از دوجیها دارای سایه پایین بلند هستند.
الگوی چکش (Hammer):
الگوی چکش
الگوی چکش معمولاً در یکروند نزولی و در انتهای آن تشکیل میشود. این الگو دارای سه خصوصیت اصلی است. بدنه کندل در قسمت بالای آن است. سایه پایینی بلند (دو تا سه برابر اندازه بدنه) دومین خصوصیت الگوی چکش است. سومین خصوصیت اصلی الگوی چکش، نداشتن سایه بالایی (سایه بالایی خیلی کوتاه) است.
در الگوی چکش رنگ بنده دارای بدنه اهمیت زیادی ندارد؛ اما اگر رنگ بدنه سفید باشد نشاندهنده قدرت بالای الگو برای بازگشت است. بدین معنی که قیمت سهم به سمت افزایش خواهد رفت.
الگوی دار آویز (Hanging Man):
الگوی دارآویز
این نوع الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و بیانگر تغییر الگو به سمت روند نزولی است (در خط مقاومت سهم تشکیل میشود). در این الگو بدنه کندل در بالای آن است و از مهمترین خصوصیات این نوع الگو به شمار میآید. از دیگر خصوصیات این نوع کندل میتوان به این نکته اشاره کرد که اندازه سایه پایین حداقل دو برابر بدنه کندل است.
معمولاً این نوع کندل سایه بالایی ندارد یا اینکه سایه بالایی آن بسیار کوتاه است. در این نوع الگو نیز رنگ بدنه اهمیت زیادی ندارد اما معمولاً رنگ بدنه مشکی نشانگر قدرت بالای الگو برای برگشت را نشان میدهد.
الگوی چکش معکوس (INVERTED HAMMER):
این الگو شباهت زیادی به الگوی چکش دارد که در قسمتهای قبلی موردبررسی قرار گرفت. الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش در انتهای روند نزولی شکل میگیرد. در این نوع الگو بدنه در انتهای آن قرار دارد و اندازه بدنه یکدوم سایه بالایی است. در این نوع الگو رنگ بدنه سفید نشاندهنده قدرت بیشتر الگو برای بازگشت روند است.
الگوی چکش معکوس
الگوی ستاره ثاقب (Shooing Star):
الگوی ستاره ثاقب در انتهای روند صعودی شکل میگیرد. در این نوع الگو بدنه در انتهای پایینی آن است و اندازه سایه بالایی آن دو برابر بدنه است.
الگوی هارامی (Harami):
الگوی هارامی
لغت هارامی ریشهای ژاپنی دارد و در زبان ژاپنی معنای باردار بودن را میدهد. این الگو شامل دو کندل است که کندل اول نقش والده (مادر) و کندل دوم نقش فرزند را دارد. متوقف شدن و یا کند شدن روند حرکت مهمترین نتیجهای است که پس از مشاهده این کندل میتوان به آن پی برد. معمولاً رنگ کندلها در این الگو متفاوت است. بهطور مثال اگر کندل مادر سفید باشد کندل کودک معمولاً به رنگ مشکی است. رنگ سفید به معنای مثبت بودن و رنگ مشکی بودن به معنای منفی بودن است.
الگوی انبرک پایینی:
این الگو دارای دو شمع بارنگهای متفاوت است. در ابتدا شمع نزولی که به رنگ مشکی است تشکیل میشود. اندازه بدنه شمع نزولی بزرگ بوده و این شمع فاقد سایه است. پس از تشکیل شمع اول نوبت به تشکیل شمع دوم میرسد که شمع دوم در محدوده قیمتی شمع اول خواهد بود. شمع دوم معمولاً بهصورت دوجی یا چکش معکوس شکل میگیرد.
الگوی انبرک پایینی
الگوی ستاره صبحگاهی:
الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو دارای سه شمع است. مهمترین نتیجهای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط میشود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولاً این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد که هر شمع شامل پیامی است. شمع اول که نزولی و پرقدرت، شمع دوم که معمولاً فاقد بدنه بزرگ و سایه است، میتواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد. در انتها شمع سوم ظاهر میشود که نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.
الگوی سه ستاره صعودی (Bullish Tri-Star):
این الگو نیز از سه شمع تشکیلشده است. اگر بین شمع اول و دوم یک شکاف نزولی و بین شمع دوم و سوم یک شکاف صعودی تشکیل شود، میتواند پیامی مبنی بر تغییر روند از نزولی به صعودی از آن استخراج کرد.
الگوی سه ستاره صعودی
الگوی ستاره عصرگاهی:
این الگو شامل سه شمع است. مهمترین خروجی این الگو شروع روند نزولی در انتهای روند صعودی است. وضعیت شمعها در این الگو به شکل زیر است:
الگوی پوشاننده صعودی (Bullish Engulfing Pattern):
دو شمع در این الگو وجود دارند که دارای رنگهای متضاد هستند. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. شمع دوم که دارای بدنه به رنگ سفید است بیانگر روند صعودی است. در این الگو شمع دوم کل شمع اول را که به رنگ مشکی است، پوشش میدهد. در الگوی پوشاننده صعودی وجود و یا عدم وجود سایهها مهم نیست.
الگوی پوشاننده صعودی
الگوی سه مکعب سفید (Three White Soldiers):
این الگو دارای سه شمع است که همگی دارای رنگ سفید هستند. بین شمعها شکاف نزولی وجود دارد که بیانگر تغییر بسیار پرقدرت روند نزولی به صعودی است. روند همه شمعها در این الگو صعودی است.
الگوی سه مکعب سفید
الگوی ابر تیره:
این الگو دارای دو شمع است که شمعها دارای رنگهای متفاوت هستند. رسیدن سهم به قیمت مقاومت ازجمله مهمترین نتایجی است که میتوان از این الگو برداشت کرد. هر دو شمع در این الگو دارای بدنه بزرگ هستند. ابتدا شمع اول بارنگ سفید تشکیل میشود و سپس شمع دوم که حداقل ۵۰ درصد از شمع اول را پوشش داده است شکل میگیرد. اگر این شمعها در نقاطی بالاتر از سایر شمعها شکل بگیرند بیانگر تغییر روند از صعودی به نزولی هستند.
الگوی ابر تیره
الگوی رسوخ گر:
این الگو نقطه مقابل الگوی ابر تیره است. در این الگو ابتدا شمع مشکی تشکیل میشود و سپس شمع سفید که حداقل ۵۰ درصد از شمع مشکی را پوشش داده است شکل میگیرد. افزایش قیمت سهم و تغییر روند از نزولی به صعودی ازجمله نتایج قابل استنباط از این الگو است.
الگوی رسوخ گر
الگوی سه کلاغسیاه (Three Black Crows):
این الگو معمولاً برای معامله گران نشانگر خبرهای بد در قیمت سهم است. ادامه روند نزولی و ادامه کاهش قیمت سهم از مهمترین نتایج مشاهده این الگو است. این الگو دارای سه شمع است که بارنگهای مشکی و پشت سر هم تشکیل میشود که معمولاً اندازه بنده آنها با یکدیگر برابر است.
الگوی سه کلاغسیاه
الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers):
این الگو که نقطه مقابل الگوی سه کلاغسیاه است، معمولاً در یکروند صعودی شکل میگیرد. این الگو معمولاً حاوی پیامهای مثبت و خوشحالکننده برای معامله گران است. این الگو دارای سه شمع است که بارنگ سفید تشکیل میشود که بهصورت صعودی و پشت سر هم تشکیل میشوند. این الگو بیانگر خریداران پرقدرت در سهم است و معمولاً بعد از مشاهده این الگو، قیمت سهم افزایش مییابد.
الگوی سه سرباز سفید
الگوی سه خط حمله (Three Line Strike):
معمولاً از این الگو بهتنهایی استفاده نمیشود. این الگو دارای سه شمع به شکل نزولی است که بعدازاین سه شمع یک شمع با بدنه بزرگ بهصورت نزولی شکل میگیرد. بازگشت قیمت به محدوده باز شدن شمع اول مهمترین نتیجهای است که از الگوی سه خط حمله استخراج میشود.
الگوی سه خط حمله
الگوی تاسوکی رو به پایین (Downside Tasuki):
این الگو از سه شمع تشکیلشده است که دو شمع آن بهصورت نزولی (مشکی) و یکی از شمعها بهصورت صعودی (به رنگ سفید) است. همانند شکل زیر شمع صعودی در میان شکاف قیمتی شمع اول و دوم شکلگرفته است. دو شمع نزولی نشانگر قدرت فروشندگان است و شمع سفید و صعودی نشانگر شناسایی سود توسط فروشندگان است.
الگوی تاسوکی رو به پایین
کندل استیک (Candle Stack) یکی از روشهای متداولی است که تحلیلگران تکنیکال در حوزه ارزهای دیجیتال و بورس اوراق بهادار، از آن استفاده میکنند. در این روش الگوهای مختلفی استفاده می شود که از جمله آن میتوان ماروبزو، دوجی، چکش دارآویز را نام برد. استفاده از کندل استیکها قوانینی دارد که لازم است تحلیلگر به آن ها دقت نماید.
آموزش گام به گام تحلیل تکنیکال — مقدماتی تا پیشرفته
آموزش تحلیل تکنیکال گام بسیار ضروری برای موفقیت در بازارهای مالی مثل بورس است چرا که این تحلیل، زبان بازارهای مالی است و با یادگیری آن میتوانید از زمان سبقت بگیرید و 1 گام جلوتر از بازارهای مالی حرکت کنید! Technical Analysis به معنی پیش بینی آینده روند قیمت ها با استفاده از تجزیه و تحلیل نمودار قیمت در گذشته (شامل تغییرات قیمت، حجم معاملات و…) است و در تمامی بازارهای مالی مبتنی بر عرضه و تقاضا مثل بورس، فارکس، طلا، دلار، مسکن و ارزهای دیجیتال کاربرد دارد.
تحلیل تکنیکال چیست؟
بطور خلاصه هنر تحلیل تکنیکال به معنی “پیش بینی قیمت ها در آینده با استفاده از تحلیل نمودار قیمت ها در گذشته” است. تمامی پایه و اساس مباحث منطقی و فلسفی تحلیل تکنیکال در سه اصل ابتدایی اما مهم و کاربردی خلاصه میشود:
- همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
- حرکت قیمت ها بر اساس روندها است.
- تاریخ تکرار میشود.
- در واقع تکنیکالیست ها بر این اصل معتقدند که قیمت سهام، منعکس کننده تمام فاکتورهای تاثیرگذار روی سهام است یعنی فاکتورهایی مثل تحلیل بنیادی، شرایط اقتصادی خرد و کلان، روانشناسی بازار، اخبار و… جدای از قیمت نیستند و تمامی این عوامل در قیمت لحاظ شده و تغییرات قیمت نتیجه تمام فاکتورهای موثر خواهد بود بنابراین تحلیل قیمت ها، تمام آن چیزی است که برای واکاوی آینده یک بازار مالی نیاز داریم!
- “قیمت ها تمایلی به تغییر روند خود ندارد در واقع قیمت ها دوست دارند روند قبلی خود را حفظ کنند.” روند فعلی قیمت ها تا زمان اعمال یک فاکتور خارجی بازدارنده پابرجا خواهد ماند بنابراین “فقط کافی است روند فعلی قیمت ها را تحلیل کنیم.“
- وقتی بازار نسبت به قیمت واکنشی نشان داده و الگویی را شکل میدهد در آینده نیز واکنش مشابه ای خواهد داشت و احتمالا این الگو دوباره تکرار خواهد شد. چرا که رفتار انسان هاست که این تغییرات قیمتی را ساخته است و انسان هم موجودی است علاقه مند به تکرار!
با آموزش تحلیل تکنیکال میتوان به تمامی این اصول مسلط شد و با بهره گیری از آنها شانس موفقیت خود در بازارهای مالی را افزایش داد. به شما توصیه میکنیم حتما کتاب های تحلیل تکنیکال را مطالعه بفرمایید؛ کتاب هایی مثل Getting Started in Technical Analysis، Technical Analysis of the Financial Markets، کتاب آقای جان مورفی با ترجمه کامیار فراهانی فرد.
مزایا تحلیل تکنیکال
- انعطاف پذیری و سازگاری بالای تحلیل تکنیکال
- منابع آموزشی بیشتر، فهم راحتتر و یادگیری آسان تر
- سرعت بالای تحلیل تکنیکال و واکنش بهتر
- معاملات الگوریتمی
- شناسایی بهترین نقطه خرید و فروش
- پیش بینی وضعیت آینده اقتصاد
معایب تحلیل تکنیکال
- عدم کاربرد تحلیل تکنیکال در عرضه اولیه ها
- تحلیل متعصبانه
- دریای بیکران ابزارها و روش های مختلف تحلیل تکنیکال!
- تحلیل شخصی و خود تفسیرگری
- ناتوانی در شناسایی ارزش ذاتی
ابزارهای و روش های تحلیل تکنیکال
اینگالف چیست؟ + انواع کندل اینگالف (Engulfing)
اینگالف (به انگلیسی Engulfing) یکی از الگوهای مهم و رایج بازگشتی Candlestick است. تشکیل این الگو در پایان یک روند میتواند بیانگر چرخش قیمتها و برگشت روند باشد. معنی فارسی Engulfing یعنی “پوشاننده”، تداعیکننده مفهوم و کاربرد آن در پرایس اکشن است. در واقع مهمترین ویژگی اینگالف به عنوان یک الگوی دو کندلی، پوشش کامل […]
کندل مارابوزو چیست؟ + انواع کندل Marubozu
کندل مارابوزو (تلفظ انگلیسی Marubozo یا Marubozu) یکی از الگوهای ادامه دهنده Candlestick است. شکل ظاهری آن بصورت یک بدنه بلند و فاقد سایه بالایی و پایینی است. این الگو میتواند بیانگر قدرت زیاد معاملهگران در یک جهت خاص (خرید یا فروش) باشد. انواع کندل مارابوزو با توجه به رنگ بدنه (سبز – قرمز) به […]
کندل پین بار چیست؟ + انواع پین بار (Pin Bar)
کندل پین بار (تلفظ انگلیسی: Pin Bar) یکی از الگوهای تک کندلی و بازگشتی در پرایس اکشن است. این الگو هم برای برگشت روند فعلی و هم پایان اصلاح و پولبک قیمتها کاربرد دارد. مشخصات ظاهری آن بصورت شمعی با بدنه کوتاه و سایه بلند از بالا یا پایین است. انواع کندل پین بار با […]
اندیکاتور MACD چیست؟ + تنظیمات اندیکاتور MACD
اندیکاتور MACD مخفف عبارت انگلیسی Moving Average Convergence Divergence به معنی “همگرایی و واگریی در میانگین متحرک” است. مَکدی در دسته اندیکاتورهای تاخیری و دنبالهرو روند قرار دارد. نمودار MACD نیز مانند سایر اسیلاتورها بصورت جداگانه در پایین چارت اصلی ترسیم میشود. همچنین بر خلاف RSI بین بازه 0 تا 100 نوسان نمیکند بلکه حول […]
اندیکاتور RSI چیست؟ فرمول RSI — آموزش کامل
اندیکاتور RSI بخاطر سرعت بالای تحلیل و استفاده آسان یکی از معروفترین و پرکاربردترین ابزارهای کمکی تحلیل تکنیکال است. کاربرد آن در شناسایی مناطق اشباع خرید و فروش به همراه سیگنالهای بازگشت روند است. اسیلاتور RSI مخفف عبارت انگلیسی Relative Strength Index به معنای “شاخص قدرت نسبی” است. با محاسبه نرخ تغییرات قیمت و میانگین […]
کندل دوجی چیست؟ + انواع الگوی دوجی
کندل دوجی (تلفظ انگلیسی: Doji) یکی از محبوبترین الگوهای کندل استیک و بیانگر سردرگمی و بیتصمیمی تریدرها است. الگوی Doji میتواند سیگنال تضعیف قدرت روند و برگشت آن را صادر کند. مهمترین ویژگی دوجی، نزدیک بودن قیمت پایانی و آغازین است. در واقع بدنه کندل بصورت یک خط صاف است (تقریبا یکسان بودن Open Price […]
کندل چکش چیست؟ + الگوی چکش معکوس، اعتبار و تایید
کندل چکش یکی از محبوبترین الگوهای بازگشتی Candlestick است که نسبت به الگوی چکش معکوس یا وارونه سیگنال معتبرتری صادر میکند. تشکیل الگوی تک کندلی Hammer در انتهای یک روند نزولی، میتواند بیانگر شروع یک روند صعودی باشد. اگر شما هم جزء علاقهمندان معامله بر اساس پرایس اکشن هستید قطعا آشنایی با الگوهای کندل استیک […]
تایم فریم چیست؟ + انواع تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال
انتخاب تایم فریم مناسب اولین قدم در تحلیل تکنیکال است. تمامی نمودارها در تحلیل تکنیکال از دو جزء اصلی تشکیل شدهاند: قیمت (Price) و زمان (Time). محور افقی بیانگر زمان و محور عمودی بیانگر قیمت است. هر کندل در نمودارهای شمعی 4 جزء دارد: قیمت آغازین و پایانی، بیشترین و کمترین قیمت. حال سوال اینجاست […]
پولبک چیست؟ انواع Pullback + استراتژی معاملاتی
پولبک یک حرکت قیمتی موقت در خلاف جهت روند فعلی است که در انتهای آن، برگشت به روند اصلی را خواهیم داشت. طبق یک تحقیق علمی معتبر، از هر 10 سطح حمایت و مقاومت شکسته شده، در 6 مورد قیمتها تلاش میکنند این سطوح شکسته شده را پس بگیرند اما هرگز این اتفاق رخ نمیدهد […]
واگرایی چیست؟ + انواع واگرایی ها در تحلیل تکنیکال
واگرایی (Divergence) در تحلیل تکنیکال یکی از روشهای مناسب برای پیشبینی حرکت قیمتها است. بدینصورت که هرگاه جهت حرکت در نمودار قیمت و اندیکاتور مخالف یکدیگر باشند واگرایی رخ میدهد و میتوان تغییرات روند و جهت حرکت قیمتها را پیشبینی کرد. به بیان ساده حرکت یک اندیکاتور (مثلا اسیلاتور RSI یا MACD) و یا هر […]
اندیکاتور چیست؟ + مهمترین انواع اندیکاتورها
اندیکاتور (Indicator) یکی از مهمترین مفاهیم و ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که استفاده آسان، سهولت تحلیل و فهم سریع بر محبوبیت آنها بین تحلیلگران افزوده است. شناسایی قدرت و جهت روند (تایید روند فعلی یا اخطارهای بازگشت روند)، مناطق اشباع خرید و فروش (Overbought & Oversold) و پیشبینی آینده قیمت از کاربردهای اصلی اندیکاتورهاست و […]
سایت تریدینگ ویو – آموزش کامل سایت TradingView
سایت تریدینگ ویو (TradingView) پلتفرم تحلیل تکنیکال و مشاهده چارت در بازارهای مالی مثل ارزهای دیجیتال (Cryptocurrency)، Forex، بورسهای جهانی، Futures ،CFD و… است. اپلیکیشن موبایل (اندروید و IOS)، نرم افزار نسخه ویندوز و لینوکس TradingView برای کامپیوتر در دسترس است. با مراجعه به آن براحتی میتوانید قیمت انواع ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین و […]
کندل چیست؟ + مهمترین انواع کندل ها
نمودارهای کندل استیک (شمعی – ژاپنی) یکی از پرکاربردترین نمودارها در تحلیل تکنیکال هستند. کندلها (Candle) به عنوان اجزای اصلی این نمودارها حاوی تمام اطلاعات قیمتی موردنیاز در آن تایم فریم خاص میباشند. اهمیت کندل (معنی فارسی: شمع) در تحلیل تکنیکال زمانی مشخص میشود که شما صرفا با دیدن نمودارهای شمعی و یافتن الگوهای کندل […]
ادونس گت: دانلود، نصب + آموزش انتقال دیتا
ادونس گت (Advanced Get) یکی از کاربرپسندترین نرمافزارهای تحلیل تکنیکال است که میتوان شمارش خودکار و حرفهای امواج الیوت را برترین ویژگی آن دانست. دو نرمافزار برای تحلیل امواج الیوت موجود است: الف) داینامیک تریدر، ب) ادونس گت، تمام معاملهگرانی که قصد موج شماری به روش الیوت را دارند حتما از نرمافزار Advanced Get بهره […]
خط روند چیست؟ نحوه ترسیم + انواع خط روند
اصل و اساس تحلیل تکنیکال بر خط روند (Trend line) استوار است. چرا که جهت حرکت قیمت و سرعت آن را نشان میدهد و شناسایی صحیح خطوط روند، اولین گام موفقیت در معاملات است. با اتصال نقاط کف قیمتی، روند صعودی و با اتصال نقاط سقف قیمتی، روند نزولی شکل میگیرد که به ترتیب به […]
داینامیک تریدر: دانلود، نصب + آموزش انتقال دیتا
داینامیک تریدر (Dynamic Trader) یکی از محبوبترین و پرکاربردترین نرم افزارهای تحلیل تکنیکال در نزد معاملهگران بازارهای مالی از جمله بورس است. هنر تحلیل تکنیکال یعنی “پیشبینی قیمتها در آینده با استفاده از تحلیل نمودار قیمتها در گذشته” در نتیجه نیاز به نمودار قیمتها و ابزارهای مختلف برای تحلیل تکنیکال باعث تولید نرمافزارهایی مثل متاتریدر، […]
دانلود مفید تریدر + روش جدید نصب و PDF آموزشی
مفید تریدر (Mofid Trader) یکی از نرم افزارهای تحلیل تکنیکال است که دانلود، نصب و استفاده از آن برای تمامی افراد رایگان است. کارگزاری مفید به عنوان اولین کارگزاری بورس اقدام به ارائه پلتفرمهای معاملات آنلاین کرد. بعد از اینکه پلتفرم معاملات آنلاین کارگزاری مفید در سال 1389 با استقبال روبه رو شد این کارگزاری […]
حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال — آموزش کامل
حمایت و مقاومت (Support and Resistance) از بحثهای مهم و کاربردی آموزش تحلیل تکنیکال است. به طوری که صرفا با شناسایی صحیح این خطوط میتوان معامله موفقی انجام داد. تعریف ساده آن بدین صورت است که قیمتها در حوالی حمایت و مقاومت به ترتیب تمایلی به کاهش و افزایش بیشتر ندارند! یعنی قیمت تمایلی به […]
تحلیل تکنیکال چیست؟ 0 تا 100 — به زبان ساده
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) به معنی پیش بینی آینده روند قیمت ها با استفاده از تجزیه و تحلیل نمودار قیمت در گذشته (شامل تغییرات قیمت، حجم معاملات و…) است و در تمامی بازارهای مالی مبتنی بر عرضه و تقاضا مثل بورس، طلا، دلار، فارکس، ارزهای دیجیتال کاربرد دارد. بطور خلاصه هنر تحلیل تکنیکال یعنی “پیش بینی قیمت […]
الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال
الگوی فنجان و دسته ( Cup and Handle pattern ) یکی از الگوهای ساده و پولساز در تحلیل تکنیکال به شمار می آید، علت این امر هم زمان طولانی تشکیل این الگو و تعدد برخوردها به خط مقاومت است که با دقت در یادگیری این الگو شما می توانید مانند تریدرهای حرفه ای، موفق عمل نمایید. از الگوی فنجان در ارز دیجیتال ، فارکس و بورس نیز می توان استفاده نمود. در این بخش از آموزش تحلیل تکنیکال یار سرمایه قصد داریم درباره این الگو نکاتی را ذکر کنیم. تا انتهای این مقاله همراه مان بمانید.
الگوی فنجان و دسته چیست؟
الگوی فنجان یا کاپ، جزء الگوهای ادامه دهنده محسوب می شود. در این الگو روند اصلی سهم بسیار پر قدرت به مسیر خود ادامه می دهد، و در نمودار های شمعی، میله ای و حتی در نمودارهای خطی نیز می توان این الگو را مشاهده کرد. همانطور که از نام این الگو پیداست، الگوی فنجان و دسته از دوقسمت تشکیل می شود:
فنجان: به قسمتی از نمودار که روند قیمت به شکل حرف u می باشد، فنجان گفته می شود.
دسته: به قسمتی که قیمت زیر سطح مقاومت یا بالای سطح حمایت استراحت نموده و متراکم می شود، دسته گفته می شود.
انواع الگوی فنجان
با توجه به این که الگوی کاپ، الگویی ادامه دهنده است، یعنی مطابق روند به حرکت خود ادامه می دهد، دارای دو نوع صعودی و نزولی می باشد. برای تشخیص نزولی یا صعودی بودن این الگو، باید به روند قبلی نمودار و روند قیمت بعد از شکل گیری فنجان، توجه نمود. بنابراین در صورت مشاهده ی افت قیمت قبل و بعد از فنجان، می توان آن را یک الگوی فنجان نزولی دانست، و در صورت مشاهده ی صعود قیمت قبل و بعد از فنجان، می توان آن را یک الگوی فنجان صعودی دانست.
الگوی فنجان و دسته چه زمانی تشکیل می شود؟
الگوی فنجان و دسته یا الگوی کاپ، زمانی شکل می گیرد (در این مثال الگوی فنجان و دسته ی صعودی مد نظر است) که قیمت یک سهم به حداکثر خود می رسد و به مرور زمان در آن نقطه با فشار فروش مواجه می شود و وارد یک روند نزولی می شود، در روند نزولی آغاز شده، تا یک سوم قیمت اولیه حرکت می کند. در ادامه، روند قیمت که در آن محدوده در حال استراحت بوده باعث ایجاد قسمت پایین فنجان می شود.
نکته: در صورتی که زمان تشکیل فنجان بسیار کم باشد، قسمت اصلی این الگو به شکل U خواهد بود، اما در صورتی که شکل V ایجاد شود، نشانگر این است که روند قیمت به کمترین مقدار خود رسیده و به سرعت اصلاح کرده است و نباید با الگوی فنجان اشتباه گرفته شود.
مدت زمان شکل گیری الگوی فنجان و دسته چقدر است؟
معمولا مدت زمان شکل گیری این الگو بین 7 تا 65 هفته می تواند باشد، اما شکل الگو همیشه یکسان بوده و عملکرد مناسب و مطمئنی در پیش بینی روند سهم داشته است. اصولا روند تشکیل دسته ی فنجان کمتر از یک ماه طول می کشد. در صورت مشاهده ی الگوی فنجان در روندهای صعودی، نشان دهنده این است که روند کماکان صعودی است، اما برای مدت زمانی کوتاه نزولی خواهد شد و قبل از شروع روند صعودی معمولاً اندکی استراحت می کند.
هدف قیمت در الگوی فنجان و دسته
در این الگو با اندازه گرفتن عمق فنجان شکل گرفته و الگو قرار دادن آن بعد از شکست دسته ی فنجان می توانیم هدف قیمتی را در این الگو تعیین کنیم. شکل زیر می تواند به درک بیشتر این موضوع کمک کند.
هدف قیمت در الگوی فنجان و دسته برعکس یا وارونه (Reverse Cup)
در الگوی فنجان برعکس نیز اصول هدف گذاری به همان منوال الگوی فنجان و دسته است، با این تفاوت که این الگو به صورت فنجان بر عکس تشکیل می شود.
بهترین زمان ورود و خروج در الگوی کاپ
سوالی که همواره برای همه مطرح بوده، این است که با مشاهده ی الگوهای تکنیکال چه زمانی باید وارد معامله شد و چه زمانی باید از معامله خارج شد؟ اصولاً بسیاری از کارشناسان تکنیکال معتقدند که مناسب ترین زمان برای ورود به معامله، وقتی است که بدنه ی فنجان کاملا شکل گرفته باشد و نیمی از دسته ی فنجان نیز تکمیل شده باشد. گروه دوم معتقدند که باید تا شکل گیری کامل دسته فنجان صبر کرد و بعد وارد سهم شد. دیدگاه دوم کمی محافظه کارانه است و از طرفی این امکان وجود دارد که آن زمان دیگر برای ورود به سهم دیر شده باشد. در نهایت تصمیم نهایی کاملاً شخصی است و بسته به استراتژی معاملاتی و میزان ریسکپذیری شخصی باید در این مورد تصمیمگیری شود. زمان خروج از الگو نیز به این شکل است که با نزدیک شدن قیمت به سقف، معامله گران اقدام به فروش می کنند، زیرا احتمال شکسته نشدن سقف و ریزش قیمت ها وجود دارد. ذکر این نکته الزامی است که فشار فروش باعث نزولی شدن زیاد روند معاملات می شود، که احتمالا بین 4 روز الی 4 هفته طول می کشد.
نکات مهم برای تشخیص الگوی فنجان و دسته
طول الگو: هرچه مدت زمان شکل گیری این الگو بیشتر باشد و اصطلاحا U شکل تر باشد، دارای اعتبار بیشتری است و این علامت یک سیگنال پر قدرت است، اما در صورتی که الگو به شکل حرف V شکل گرفته باشد، و روند سهم به شکل صعودی نیمه راست باشد، نباید با الگوی فنجان اشتباه گرفته شود.
عمق الگو: اگر الگوی مشاهده شده، عمق زیادی داشته باشد، الگوی معتبری محسوب نمی گردد و سیگنال ضعیفی محسوب می شود.
کفه ی الگو: اگر ک فه ی فنجان گردتر باشد، سیگنال پرقدرتی محسوب می شود. توجه کنید اگر کفه فنجان نوک تیز بود از ورد به معامله اجتناب نمایید.
دسته ی فنجان: طبق آنچه بیان شد، دسته ی فنجان را روند نزولی تکمیل می کند، و این تکمیل شدن باید در یک سوم بالای فنجان رخ دهد. در صورت اصلاح بیش از حد دسته و ورود به نیمه ی پایینی فنجان، احتمالا با یک الگوی شکست خورده رو به رو شده ایم.
حجم معاملات: هنگام تشکیل کف فنجان و شروع حرکت روند نزولی، حجم معاملات باید کم باشد، و با شروع روند صعودی، حجم معاملات باید افزایش پیدا کند.
تست دوباره قله ی قبلی ( Retest ) : ایده آل است که قیمت تا لبه ی چپ فنجان (سطح قله ی قبلی) بالا بیاید و سپس روند نزولی خود را جهت تشکیل دسته آغاز نماید. تکمیل الگو با شکست در دسته ی فنجان صورت می گیرد.
اعتبار الگوی کاپ در شرایطی بالا است که نقدینگی بالایی در بازار وجود داشته باشد.
الگوی وایکوف چیست؟
باید بدانیم الگوها یکی از ابزارهای مهم در تحلیل تکنیکال به شمار می روند. این الگوها قادرند در تشخص و شناسایی روند قیمت و حرکت آن به تریدر کمک کنند. الگوی وایکوف هم مانند دیگر الگوها مثل الگوی الیوت و الگوی پین بار و غیره، کمک کننده تریدر در تحلیل بازار ارز دیجیتال میباشد. تیم توکن باز در این مقاله قصد دارد به بررسی الگوی وایکوف بپردازد. پس با ما همراه باشید.
مفاهیم کلی:
الگوی وایکوف چیست؟
در تعریف این الگو میتوانیم اینگونه بگوییم که این الگو در 92 سال پیش یعنی 1930 توسط Richard Wyckoff ابداع شد، که در راستای آن یک سری اصول و استراتژیها برای تریدها و سرمایه گذاران طراحی و تعریف کرد.
این الگو را میتوان یکی از راه کارهای مهم تحلیل تکنیکال برشمرد که به تریدرها کمک خواهد کرد در بازارهای رمز ارز و بازارهای مالی تصمیمات مطلوبی بگیرند.
در واقع الگوی وایکوف پروسهای میباشد که از آن جهت تمرکز بر مرحله انباشت یک نمودار قیمت بهره وری میشود. ضمن آنکه تریدرها با فهم الگوهای عرضه و تقاضا قادرند به شاخص بازار دست پیدا کرده و آن را تحلیل کنند و به نتیجه مطلوب خود برسند.
ریچارد وایکوف برای توسعه و بهبود این الگو زمان بسزایی را صرف کرد و کوششها و فعالیتهای وی تأثیر بسزایی بر تحلیل تکنیکال مدرن گذاشت. وی از این روش در بازار سهام بهره جست. اما به مرور این روش در دیگر بازارهای مورد بهره وری قرار گرفت.
wyckoff
الگوی وایکوف و درصد قابل اطمینان آن
این الگو برای تریدرهایی که به دنبال اخذ سود از قسمت اصلی یک روند هستند تأثیر بسزایی دارد.
اما باید بدانیم این روش قاعدتاً همیشه مؤثر واقع نمی شود. باید دانست به طور کلی تریدرها اغلب روی نقطهٔ حمایتی خرید کرده و روی نقطهٔ مقاومتی به فروش میرسانند. باید بدانیم اگر یک تریدر آگاهی و مهارت لازم را از مرحله انباشت و بالا رفتن قیمت داشته باشد، انجام معاملات برای وی به سهولت و درصد موفقیت بیشتر خواهد بود.
مقصود از تحلیل تکنیکال این میباشد که قیمت احتمالی یک رمز ارز یا سهام را در آینده بر مبنای احتمالات بتوانیم پیش بینی کنیم. الگوی وایکوف قادر است به تریدرها کمک کند احتمال تحلیل هدفهای قیمتی و جهتهای محتمل را بالا ببرد. باید بدانیم که روش وایکوف نیز همانند سایر ابزارهای معاملاتی محدودیتهای مختص به خود را در بر دارد. ضمن آنکه باید یادآور شویم در معاملات مالی هیچ ابزاری قادر نخواهد بود تا اطمینان و تضمین کنندهٔ سود 100% به کاربران باشد.
لازم است به این موضوع دقت کنید که بازار همواره در نوسان است و هیچ ضمانتی تعریف الگوهای قیمتی وجود ندارد که قدم به قدم با الگوی وایکوف هم مسیر شود. باید بر این امر واقف آیید که حتی اگر همهٔ مراحل وایکوف را بر روی یک قیمت پیاده سازی کنید، باز هم قادر نخواهید بود که اطمینان حاصل کنید که به سود خواهید رسید. بدین جهت میزان اطمینان کاربر به الگوی وایکوف بسته به نحوه تمرین و پیگیری همهٔ قوانین آن ضمن بهره وری از یک سیستم مدیریت سرمایه ی قدرتمند دارد.
قانون سهگانهی الگوی وایکوف
روش شناسی بر پایهٔ الگو وایکوف بر سه اصل استوار است که وجود این اصلها در بسیاری از تحلیلهای بازار رایج و قابلیت کاربردی دارد.
باید بدانیم که این قوانین دربرگیرندهٔ، مشخص یا معین نمودن شرایط فعلی بازار، توانایی بالقوهٔ حرکتی بازار و رمز ارز، انتخاب نمودن مطلوبترین موقعیتهای شورت و لانگ، شناسایی آمادگی وضعیت یک رمز ارز یا دارایی، به صرف خارج شدن از وضعیت رنج و دستیابی به قیمت و هدف مدنظر است.
این قوانین قابلیت بهره وری در تمامی چارتها و بازارها را دارند.
قانون اول: عرضه و تقاضا
باید بر این امر واقف آییم که قانون عرضه و تقاضا در صدر کانون توجه سرمایه گذاری در الگوی وایکوف میباشد. با بالارفتن تقاضا نسبت به عرضه و پیشی گرفتن آن موجب افزایش قیمتها میشود. علت این امر آن است که میزان خریداران از فروشندگان بیشتر خواهد بود اما در شرایط عکس این موضوع یعنی فروش بیش از خرید باشد عرضه نیز از تقاضا پیشی گرفته و قیمت دچار کاهش میشود.
بیشتر سرمایه گذارانی که پیروی الگوی وایکوف هستند برای آنکه بتوانند دید مطلوبتری از رابطهٔ بین عرضه و تقاضا داشته باشند، دست به مقایسه روند حرکت قیمت و حجم معاملات میزنند که این رویکرد دید کلی در مورد حرکتهای بعدی بازار به سرمایه گذاران عرضه میکند.
قانون دوم: علت و معلول
این قانون به کاربر میگوید که تمایزها و یا تفاوتهای بین دو مقولهٔ عرضه و تقاضا امری تصادفی نیست. بلکه این امر پس از آماده شدن در طی ادوار گوناگون و در نتیجهٔ یک اتفاق به خصوص رخ میدهد.
از منظر وایکوف یک دوره انباشت و ماندگاری (علت) در آخر به روند افزایشی (معلول) ختم خواهد شد. در روبهرو نیز دوره پخش و یا توزیع (علت) روند نزولی یا افت (معلول) را به دنبال خواهد داشت.
وایکوف برای تخمین توانایی بالقوهٔ معلولهای یک علت، راهکاری منحصربهفرد را خلق و به اختیار گرفت. به نوعی میتوان گفت، وی راهکارهایی ساخت که قادر بودند اهداف معامله را بر مبنای دورههای انباشت و توزیع مشخص کنند.
قانون سوم: تلاش و نتیجه
قانون انتهایی وایکوف اذعان میدارد که تغییرات قیمتی، حاصل یک تلاش میباشد که با حجم معامله نمایش داده میشود. در صورتی که حرکت قیمت شبیه با حجم معاملاتی باشد، روند شانس مطلوبی برای تداوم خود دارد، اما اگر واگرایی بین قیمت و حجم قابل ملاحظه باشد، محتملاً روند بازار ایست کرده و یا آنکه مسیر خود را عوض خواهد کرد.
wyckoff
رویکردهای وایکوف نسبت به بازار
رویکردهای وایکوف به ارائه ۵ اصل کلی نسبت به بازار میپردازد. این اصول به شرح زیر است:
تأثیر روند فعلی بازار بر آتی آن
با تعیین روند فعلی بازار قادر خواهیم به روند آتی آن پی ببریم. در مورد بازار ارزهای دیجیتال، اگر قادر به شناسایی موقعیت بازار فعلی باشیم، قادریم که بدانیم بازار به چه سمت و سویی در حرکت خواهد بود.
انتخاب رمز ارز همسو با روند
یک معامله گر با مهارت بالا و حرفهای باید تمام سعی خود را بر آن دارد که سهام یا رمز ارز خود را همانند و هم مسیر با روند بازار انتخاب کند. به گونهای که اگر روند بازار افزایشی بود رمز ارزهایی را انتخاب کند که همسو با بازار رشد کرده و افت کمتری را تجربه کرده باشند. عکس این موضوع نیز صدق خواهد کرد. بهطوریکه در روند نزولی ارزهایی صرف معامله انتخاب میشوند که عملکرد و کارایی ضعیفی داشته و همسو با روند دچار افت قیمت شدهاند.
انتخاب دلیل برای رمز ارز متناسب با هدف
در این اصل میتوان اینگونه عنوان کرد که الگوی وایکوف به نمودارهای «P&F» وابسته است. لازم است بدانیم این اصل نشات گرفته از قانون علت و معلول است. باید اینگونه بگویم که در بازار رمز ارزها، نمودار افقی نمایانگر (علت) و حرکات همسو با روند نمایانگر (معلول) میباشند.
انتخاب رمز ارز در شرف حرکت
یک سرمایه گذار قادر است با بهره وری از ابزارهای متعدد به شناسایی رمز ارزهای در شرف حرکت دست پیدا کند و با پیش بینی حرکتها پوزیشن خرید یا فروش را باز کند.
برای شناسایی روند حرکت رمز ارزها میتوان از تستهای 9 گانه بهره جست.
این بدان معنی است که اگر 9 تست شناسایی روند در مورد یک ارز دیجیتال به حرکت افزایشی و روند صعودی آن اشاره داشت، خریداری کنید. همین امر معکوس هم پابرجاست.
تخصیص وقت برای ارزیابی شاخصها
بیش از سه چهار رفتارهای بازار از یک الگوی تکرار شونده بهر جویی میکنند. وجود همین امر قادر است علت کافی برای موفقیت تریدرها باشد. به طوری که تریدر قادر است، رفتارهای شاخص پیشین اندوختهها را پیروی کرده و برای آینده حرکت خود از آنها تبعیت بجوید. باید بدانیم تاریخ همیشه در بازارها از خود ردپا به جا گذاشته و تکرار میشود. پس همچنین اصلی قادر است برای تریدرها سودآور تلقی شود.
دیدگاه شما