کاربرد واگرایی در RSI


واگرایی صعودی یا گاوی در RSI

انواع واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال با مثال های کاربردی

در این مقاله ابتدا به تعریف واگرایی مخفی و فرم شماتیک کلی آن پرداخته می شود، سپس در ادامه، مثال هایی کاربردی از بازار سرمایه تشریح می شوند. در پایان این مقاله نیز به مواقعی پرداخته می شود که تحلیل گران در تشخیص واگرایی مخفی دچار خطا می شوند. اگر شما نیز قصد دارید به طور کامل با این مبحث آشنا شوید، مطالعه این مقاله را از دست ندهید.

واگرایی مخفی چیست ؟

واگرایی به حالتی گفته می شود که در آن قیمت برخلاف اندیکاتور حرکت می کند. در صورتی که واگرایی در انتهای روند اتفاق بیفتد، به آن واگرایی معمولی (Regular Divergence یا به اختصار RD) گفته می شود و در صورتی که واگرایی در انتهای اصلاح قیمتی به وقوع بپیوندد، به آن واگرایی مخفی (Hidden Divergence یا به اختصار HD) گفته می شود.

در صورتی که در محدوده اصلاحی یک روند صعودی بزرگ، اندیکاتور کف پایین تر ثبت کند اما قیمت به کف پایین تر نرسد و کف بالاتر ثبت کند، واگرایی مخفی مثبت به وقوع می پیوندد. همانطور که از نام این نوع واگرایی مخفی مشخص است، پس از وقوع آن می توان افزایش تقاضا و به تبع آن رشد قیمت را انتظار داشت. در شکل 1 فرم شماتیک کلی واگرایی مخفی مثبت کاربرد واگرایی در RSI آورده شده است.

نکته مهمی که باید به آن توجه داشت، این می باشد که در واگرایی مخفی مثبت، باید قیمت حتما از یک سقف بالاتر نسبت به سقف قبلی به طور موقت بریزد و اگر غیر از این باشد نمی توان نام آن را واگرایی مخفی مثبت گذاشت (منظور این می باشد که مطابق شکل 1، سقف دوم باید حتما بالاتر از سقف اول قرار گیرد).

فرم شماتیک واگرایی مخفی مثبت

شکل 1- فرم شماتیک کلی واگرایی مخفی مثبت

در صورتی که در محدوده اصلاحی یک روند نزولی بزرگ، اندیکاتور سقف بالاتر ثبت کند اما قیمت نتواند به سقف قبلی خود برسد و سقف بعدی را پایین تر از سقف قبلی ثبت کند، واگرایی مخفی منفی به وقوع می پیوندد. همانطور که از نام این نوع واگرایی مخفی مشخص است، پس از وقوع آن می توان افزایش عرضه و به تبع آن افت قیمت را انتظار داشت. در شکل 2 فرم شماتیک کلی واگرایی مخفی منفی آورده شده است.

نکته مهمی که باید به آن توجه داشت، این می باشد که در واگرایی مخفی منفی، باید قیمت حتما از یک کف پایین تر نسبت به کف قبلی به طور موقت رشد کند و اگر غیر از این باشد نمی توان نام آن را واگرایی مخفی منفی گذاشت (منظور این می باشد که مطابق شکل 2، کف دوم باید حتما پایین تر از کف اول قرار گیرد).

فرم شماتیک واگرایی مخفی منفی

شکل 2- فرم شماتیک کلی واگرایی مخفی منفی

مثال های کاربردی از واگرایی مخفی مثبت و منفی

در شکل 3 نمودار قیمت شرکت نیروکلر با نماد شکلر در مقیاس لگاریتمی و تایم فریم هفتگی آورده شده است. همانطور که ملاحظه می کنید وقتی که در یک روند صعودی در اصلاح قیمتی هستیم، هیستوگرام اسیلاتور Macd کف پایین تر ساخته اما نمودار قیمت با آن مخالفت کرده و کف بالاتر می سازد که این موضوع منجر به وقوع واگرایی مخفی مثبت می شود و به تبع آن قیمت توانسته در کمتر از 40 روز از 1300 تومان تا 2100 تومان رشد کند و بازدهی 61/5 درصدی ثبت کند.

واگرایی مخفی مثبت

شکل 3- واگرایی مخفی مثبت در نماد شکلر در مقیاس لگاریتمی و تایم فریم هفتگی

به عنوان یک مثال دیگر از واگرایی مثبت مخفی به نمودار قیمت شرکت کارت اعتباری ایران کیش با نماد رکیش در مقیاس لگاریتمی و تایم فریم روزانه می پردازیم. همانطور که ملاحظه می کنید در یک محدوده اصلاحی از یک روند صعودی، هیستوگرام اسیلاتور Macd کف پایین تر ساخته اما نمودار قیمت با آن مخالفت کرده و کف بالاتر می سازد. به تبع این موضوع قیمت توانسته در مدت زمان 2 ماه از 340 تومان تا 550 تومان رشد کند و بازدهی 61/8 درصدی ثبت کند.

واگرایی HD چیست ؟

شکل 4- واگرایی مخفی مثبت در نماد رکیش در مقیاس لگاریتمی و تایم فریم روزانه

در شکل 5 که مربوط به نمودار قیمت سهام شرکت صنایع آذرآب با نماد فاذر می باشد، همانطور که ملاحظه می کنید در محدوده اصلاحی یک روند نزولی، اسیلاتور استوکاستیک سقف بالاتر ساخته اما نمودار قیمت با آن مخالفت کرده و سقف پایین تر ساخته است. این موضوع موجب وقوع واگرایی مخفی منفی در این اسیلاتور شده و به تبع آن در حدود 2 ماه قیمت از 380 تومان تا 220 تومان افت کرده است (42 درصد افت قیمت).

واگرایی منفی مخفی

شکل 5- واگرایی مخفی منفی در نماد فاذر در مقیاس لگاریتمی و تایم فریم روزانه

آیا صرفا با مشاهده واگرایی مخفی می توان در بازارهای مالی معامله کرد ؟

پاسخ این سوال با قاطعیت خیر می باشد. اگر بخواهید فقط با مشاهده واگرایی مثبت مخفی نسبت به خرید سهم و یا با مشاهده واگرایی منفی مخفی نسبت به فروش اقدام کنید، احتمال اینکه با زیان روبرو شوید بسیار زیاد است. بنابراین توصیه می شود حتما در کنار واگرایی مخفی از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال (مانند خط روند، الگوهای کلاسیک، الگوهای هارمونیک و …) نیز استفاده نمایید تا بتوانید به درستی حد ضرر و اهداف قیمتی را مشخص نمایید.

دلایل رایج تشخیص اشتباه واگرایی مخفی در میان تحلیل گران

در ادامه به 3 دلیل رایجی که تحلیل گران در تشخیص واگرایی مخفی دچار اشتباه می شوند، پرداخته می شود :

1- تشخیص ندادن درست روند اصلی

رایج ترین اشتباهی که تحلیل گران در تشخیص واگرایی HD مرتکب می شوند، این می باشد که روند اصلی بازار را (روند صعودی یا نزولی) به درستی تشخیص نمی دهند. در واگرایی مخفی مثبت، حتما در محدوده اصلاحی یک روند صعودی اصلی، قیمت باید از یک سقف بالاتر نسبت به سقف قبلی خود وارد اصلاح شود (به سقف دوم و اول در شکل 1 مراجعه شود) و در واگرایی مخفی منفی نیز باید در محدوده اصلاحی یک روند نزولی اصلی، قیمت حتما از یک کف پایین تر نسبت به کف قبلی خود وارد اصلاح شود (به کف دوم و اول در شکل 2 مراجعه شود)، در صورتی که غیر از این باشد نمی توان نام آنها را واگرایی های مخفی گذاشت.

در شکل 6 که مربوط به نمودار قیمت سهام شرکت پارس خودرو با نماد خپارس می باشد، ممکن است معامله گران به اشتباه واگرایی مخفی مثبت تشخیص دهند و وارد معامله ای اشتباه همراه با زیان شوند. نکته مهمی که وجود دارد و قبلا نیز به آن اشاره شده، این می باشد که در این نوع واگرایی حتما باید سقف دوم بالاتر از سقف اول قرار گیرد و با توجه به اینکه در این مورد، چنین اتفاقی نیفتاده است، نمی توان نام آن را واگرایی مخفی مثبت گذاشت. البته در چنین مواقعی ممکن است حتی قیمت رشد کند اما رشد قیمت را نمی توان به واگرایی مخفی مثبت ربط داد.

واگرایی HD

شکل 6- تشخیص اشتباه واگرایی مثبت مخفی در نماد خپارس

2- بزرگ شدن سیکل حرکتی

نکته ای که در رابطه با سیکل حرکتی حائز اهمیت می باشد، این موضوع است که در واگرایی های مخفی باید در اندیکاتور بین دو گام کنار هم مقایسه صورت گیرد و اگر یک گام اندیکاتور با چند گام جلوتر از آن مقایسه شود و حتی سایر شروط واگرایی مخفی نیز ارضاء شوند، نمی توان نام آن را واگرایی مخفی گذاشت. مطابق شکل 7 اگر در نمودار سهام شرکت لیزینگ رایان سایپا با نماد ولساپا (مقیاس لگاریتمی و تایم فریم هفتگی)، در اندیکاتور MACD دو گامی که در کنار یکدیگر نیستند به هم وصل شوند و در نمودار قیمت نیز حفره های متناظر با آنها به یکدیگر وصل شوند، احتمال دارد به اشتباه واگرایی مخفی مثبت تشخیص داده شود. در این مثال با توجه به اینکه در اندیکاتور دو گام کنار هم با یکدیگر مقایسه نشده اند و بین این دو گام در اندیکاتور، یک کف دیگر نیز وجود دارد، نمی توان نام آن را واگرایی مخفی مثبت گذاشت. هر چند در نمودار، رشد قیمت صورت گرفته است اما دلیل آن واگرایی مخفی مثبت نمی باشد و می توان دلیل آن را واقع شدن قیمت در کف کانال صعودی 6 ساله و همچنین خط روند صعودی 4/5 ساله دانست. عموما در مواقعی مشابه این مثال، که در اندیکاتور دو گام کنار هم با یکدیگر مقایسه نمی شوند و به اشتباه واگرایی HD تشخیص داده می شود، یا باید از دوره های زمانی بیشتر در تنظیمات اندیکاتور استفاده کرد یا اینکه در تایم فریم بالاتر وقوع واگرایی مخفی بررسی شود.

واگرایی HD

شکل 7- تشخیص نادرست واگرایی مخفی مثبت

3- میزان اصلاح قیمت

واگرایی های مخفی ایده آل معمولا در محدوده 50 تا 78/6 درصد از فیبوناچی اصلاحی داخلی اتفاق می افتند. در صورتی که واگرایی مخفی در تراز کمتر از 50 درصد یا بیشتر از 78/6 درصد از فیبوناچی اصلاحی به وقوع بپیوندد، اعتبار کمتری دارند و توصیه می شود که در این مواقع حتما با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز روند قیمتی را بررسی نمایید.

RSI یا شاخص قدرت نسبی چیست؟

RSI مخفف عبارت Relative Strength Index است، و در زبان فارسی با عنوان شاخص قدرت نسبی از آن یاد می‌شود. اندیکاتور RSI بطور خیلی خلاصه، ابزار مفیدیست که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرد. می‌دانید که تحلیل تکنیکال نوعی از تحلیل است که داده‌هایی از جمله قیمت، روند قیمت، حجم بازار و … را گردآوری می‌کند و با آنالیز کردن آن‌ها، سعی می‌کند رفتار کلی بازار را کشف و رفتار آینده بازار را پیش‌بینی کند.

تحلیل تکنیکال برای معامله‌گرانی که قصد سرمایه‌گذاری در بازارهای مختلف را دارند ضروریست. از همین رو آن‌ها از ابزارهای مختلفی برای دست‌یابی به یک تحلیل تکنیکال درست کمک می‌گیرند. RSI نیز یکی از همین ابزارهاست. در این مقاله قصد داریم به آموزش اندیکاتور RSI بپردازیم و در کنار ارائه دانش لازم، تجربه و مهارت کافی برای استفاده از این اندیکاتور را نیز به شما عرضه کنیم.

تعریف کلی RSI

شاخص قدرت نسبی یا (RSI (Relative Strength Index یک نوسانگر یا همان اسیلاتور است که برای تعیین اندازه و سرعت تغییرات قیمت‌ها استفاده می‌شود. با اعمال کردن RSI برروی نمودار قیمت، به یک ابزار تصویری مجهز خواهید شد که در کشف و تحلیل نقاط قوت و ضعف یک بازار (چه در زمان فعلی و چه در گذشته) به شما کمک می‌کند. این ابزار تصویری خود در قالب یک نمودار دیگر ظاهر می‌شود که در کنار نمودار اصلی، برای تحلیل روند و آینده قیمت‌ها قابل استفاده است.

در بازارهای مختلف از جمله بازار ارزهای دیجیتال، زمان به بازه‌های مشخص و کوتاه‌تری به نام بازه‌های معاملاتی تقسیم می‌شود. تغییرات قیمت نیز معمولاً در همین بازه‌های معاملاتی بررسی می‌شوند. اندیکاتور RSI برای تعریف نقاط قوت و ضعف یک بازار، از ارزش بازار در زمان بسته شدن این بازه‌ها استفاده می‌کند.

در دنیای امروز ما، RSI توانسته خود را بعنوان یک اندیکاتور معتبر برای تعیین روند قیمت اثبات کند. طیف کاربرد RSI بسیار گسترده است و از بازارهای سرمایه‌گذاری نقدی (مانند بازار سهام) گرفته تا بازارهایی که برپایه معاملات استقراضی کار می‌کنند (برای مثال بازار مشتقات)، همگی از این اندیکاتور استفاده می‌کنند.

تاریخچه RSI

سازنده اندیکاتور RSI شخصی به نام جی ولز وایلدر جی آر (J. Welles Wilder Jr.) است. وایلدر در ابتدا مکانیکی در نیروی دریایی بود. از همین رو، وی حرفه خود به بعنوان مهندس مکانیک را نیز ادامه می‌داد. البته وایلدر در زمینه معاملات کالاهای مختلف نیز تخصص داشت. پس از چند سال معامله در بازارهای مختلف، وایلدر تمرکز خود را برروی تحلیل تکنیکال معطوف کرد. در سال ۱۹۷۸، او کتابی را تحت عنوان «مفاهیم جدید در سیستم‌های معاملات فنی» منتشر کرد. همین کتاب نقطه آغاز محبوبیت اسیلاتور طراحی شده توسط او به نام RSI بود.

اکنون که سال‌ها از زمان ابداع RSI می‎‌گذرد، این اندیکاتور همچنان محبوبیت خود را حفظ کرده است. RSI ابزاریست که توسط تحلیلگران از سرتاسر جهان مورد کاربرد واگرایی در RSI استفاده قرار می‌گیرد. در این میان برخی از کاربران RSI کار وایلدر را بهبود بخشیده‌اند و ویژگی‌های بیشتری را به آن افزوده‌اند. یکی از بارزترین نمونه‌های این مسئله، شخصی به نام جیمز کاردوِل (James Cardwell) است که برای اولین بار از RSI برای تأیید روندها استفاده کرد.

مبانی اولیه اندیکاتور RSI

شاخص قدرت نسبی یا RSI یک اسیلاتور اصطلاحاً مومنتوم است. مومنتوم (Momentum) یک مفهوم در علم فیزیک است که عنوان می‌کند یک جسم در حال حرکت به روند حرکت خود ادامه می‌دهد، مگر این که نیرویی در خلاف جهت به آن وارد شود. در این صورت این جسم یا متوقف خواهد شد و یا در مسیر مخالف حرکت خواهد کرد. مومنتوم همچنین شتاب جسم در حال حرکت را نیز تعریف می‌کند. همین مفهوم در خصوص بازارهای مالی نیز صادق است.

RSI در محدوده بازه‌ای از اعداد یا پارامترهای خاص عمل می‌کند. این اندیکاتور مشخصاً در محدوده صفر تا صد در نوسان است. هرچه RSI به صفر نزدیک‌تر باشد، احتمال صعودی شدن قیمت بیشتر است. و همینطور بالعکس، نزدیک شدن RSI به صد نشان‌دهنده افزایش احتمال شروع روند نزولیست. در قسمت بعدی این مقاله دلیل این مسئله را متوجه خواهید شد.

در خصوص بازه زمانی نیز، محبوب‌ترین بازه‌ای که برای RSI در نظر گرفته می‌شود بازه ۱۴ روزه است. البته معامله‌گران مختلف از بازه‌های زمانی متفاوت و متنوعی استفاده می‌کنند.

با استفاده از RSI به چه اطلاعاتی دست پیدا می‌کنیم؟ سیگنال‌های RSI

اندیکاتور RSI سیگنال‌های مهم و قابل‌توجهی را به کاربران ارائه می‌کند. بهره‌گیری سریع از این سیگنال‌ها می‌تواند به شما در انجام تریدهای موفق کمک کند. برخی از سیگنال‌های RSI عبارتند از:

سیگنال اشباع خرید (Overbought) و اشباع فروش (Oversold)

وایلدر معتقد بود که وقتی قیمت یک کالا با شدت زیادی افزایش پیدا می‌کند و یا به عبارت دیگر مومنتوم بالاست، این یعنی کالای کاربرد واگرایی در RSI مورد نظر در شرایط اشباع خرید قرار گرفته است. این شرایط، بهترین موقعیت برای فروش این کالاست. همینطور وقتی که قیمت کالایی با شدت شروع به افت می‌کند و مومنتوم پایین است، این یعنی کالا در شرایط اشباع فروش قرار دارد. و این بهترین زمان برای خرید کالای مورد نظر است. بنابراین می‌توان اینطور نتیجه گرفت که RSI کم را می‌توان سیگنالی برای خرید، و RSI زیاد را سیگنالی برای فروش در نظر گرفت.کاربرد واگرایی در RSI

ممکن است این سوال در ذهنتان مطرح شده باشد که منظور از RSI زیاد یا کم چیست. طبق نظریه وایلدر، RSI بالای ۷۰ را باید منطقه اشباع خرید و RSI کمتر از ۳۰ را منطقه اشباع فروش در نظر گرفت. RSI بین ۳۰ تا ۵۰ سیگنال خاصی را نشان نمی‌دهد، و RSI حول ۵۰ نیز نشان‌دهنده ثبات و سکون بازار است.

حال برخی از معامله‌گران معتقدند که تعریف وایلدر بیش از اندازه کلی است. از همین رو آن‌ها این تعریف را محدودتر می‌کنند. برای مثال آن‌ها RSI بالای ۸۰ را بعنوان منطقه اشباع خرید و RSI پایین ۲۰ را بعنوان منطقه اشباع فروش در نظر می‌گیرند. این تعاریف به کلی به دیدگاه معامله‌گر بستگی دارند.

در دو تصویر زیر به ترتیب منطقه اشباع خرید و منطقه اشباع فروش در RSI را مشاهده می‌کنید. همانطور که می‌بینید، RSI بالای ۷۰ بعنوان اشباع خرید و RSI پایین ۳۰ بعنوان اشباع فروش در نظر گرفته شده است.

سیگنال اشباع خرید در RSI سیگنال اشباع فروش در RSI

واگرایی

واگرایی در RSI زمانی رخ می‌دهد که روند تغییرات قیمت با چیزی که RSI نشان می‌دهد متفاوت باشد. این ناهماهنگی در روند واقعی و اندیکاتور RSI غالباً از یک وارونگی قریب‌الوقوع خبر می‌دهد. در چنین مواقعی روند قیمت به احتمال زیاد تغییر خواهد کرد و جهت مخالف را پیش خواهد گرفت.

واگرایی می‌تواند دارای سه نوع کاربرد واگرایی در RSI صعودی یا گاوی (bullish)، نزولی یا خرسی (bearish) و مخفی (hidden) باشد.

واگرایی صعودی یا گاوی

واگرایی گاوی زمانی اتفاق می‌افتد که اندیکاتور در حالت صعودی و نمودار اصلی در حالت نزولی قرار داشته باشد، و همچنین کمینه قیمت‌های نمایش داده شده در اندیکاتور، از کمینه قیمت‌های نمودار واقعی بیشتر باشد. در چنین زمان‌هایی انتظار می‌رود که قیمت روند مخالفی را در پیش بگیرد و به حالت صعودی تغییر پیدا کند. از همین رو وایلدر معتقد بود که واگرایی‌های صعودی فرصت‌های خوبی برای خرید هستند.

در تصویر زیر نمونه‌ای از یک واگرایی صعودی را مشاهده می‎‌کنید.

واگرایی صعودی یا گاوی در RSI

واگرایی صعودی یا گاوی در RSI

واگرایی نزولی یا خرسی

واگرایی خرسی زمانی اتفاق می‌افتد که اندیکاتور در حالت نزولی و نمودار اصلی در حالت صعودی قرار داشته باشد، و همچنین بیشینه قیمت‌های نمایش داده شده در اندیکاتور از بیشینه قیمت‌های نمایش داده شده در نمودار اصلی کمتر باشد. در این مواقع انتظار می‌رود که روند قیمت وارونه شود و به حالت نزولی تغییر پیدا کند. از همین رو به عقیده وایلدر، واگرایی‌های نزولی فرصت‌های خوبی برای فروش هستند.

در تصویر زیر نمونه‌ای از یک واگرایی نزولی را مشاهده می‌کنید

واگرایی نزولی یا خرسی در RSI

واگرایی نزولی یا خرسی در RSI

دلیل وقوع واگرایی چیست؟

ممکن است این سوال در ذهنتان مطرح شود که چنین واگرایی‌هایی به چه دلیل اتفاق می‌افتند؟ و از چه رو چنین تفاوتی در بین نمودار قیمت واقعی و نمودار اندیکاتوری مانند RSI وجود دارد؟ بنابراین پیش از پرداختن به نوع سوم از واگرایی‌ها، بد نیست به این سوال پاسخ دهیم.

حقیقت این است که با استفاده از RSI، شما به پیش‌بینی و تحلیل اندیکاتور اطمینان می‌کنید. تحلیل اندیکاتور این است که در یک زمان خاص، قیمت باید در حالت صعودی قرار داشته باشد. اما نمودار قیمت برعکس این را به شما نمایش می‌دهد. در واقع اندیکاتور با اطلاعات موجود در نمودار قیمت موافق نیست.

دلیل این امر می‌تواند مداخله‌هایی باشد که افراد عمداً در روند قیمت ایجاد کرده‌اند، تا بازار را به سمت دلخواه خود هدایت کنند. برای مثال افرادی که در دنیای بیت کوین آن‌ها را بعنوان نهنگ‌های بیت کوین می‌شناسیم می‌توانند با فروش بخشی از دارایی خود باعث کاهش قیمت شوند. این افراد سپس حجم به مراتب بیشتری را در این قیمت پایین خریداری خواهند کرد. و به همین دلیل، قیمت به یک‌باره افزایش خواهد یافت. به همین جهت است که گفته می‌شود واگرایی‌ها، خبر از وارونگی ناگهانی روند قیمت می‌دهند. برخی از کابران حرفه‌ای ترجیح می‌دهند به تحلیل اندیکاتور بیشتر اعتماد کنند تا نمودار واقعی قیمت.

البته فراموش نکنید که واگرایی‌ها، بیشتر نشانه‌هایی از این هستند که بازار در حال از دست دادن مومنتوم است. این واگرایی‌ها تضمینی برای تغییر کامل روند نیستند. همانطور که در مواقعی دیده‌ایم که واگرایی رخ داده، اما تغییر روند صورت نپذیرفته است. بنابراین بعنوان یک تریدر، بهتر است که استراتژی‌های مدیریت ریسک را فراموش نکنید تا از خطر وقوع چنین اتفاقاتی در امان باشید. همچنین برای کاهش خطای اندیکاتورها، پیشنهاد می‌شود که از یک اندیکاتور واحد استفاده نکنید و اندیکاتورهای مختلف را در ترکیب با یکدیگر به کار ببرید.

واگرایی مخفی (hidden)

واگرایی مخفی از نظر تعریف و همچنین کاربرد مخالف دو نوع پیشین است. واگرایی مخفی نیز در شرایطی کاربرد دارد که نمودارهای اندیکاتور و قیمت مخالف یکدیگر هستند. اما با این تفاوت که در حالت گاوی، کمینه قیمت اندیکاتور از کمینه قیمت واقعی کمتر و در حالت خرسی، بیشینه قیمت اندیکاتور از بیشینه قیمت واقعی بیشتر باشد.

واگرایی مخفی (برخلاف نوع قبلی که واگرایی معمولی یا کلاسیک نام دارد) نمایشگر این است که ترند فعلی قیمت هنوز به پایان خود نرسیده، و همچنان ادامه خواهد داشت. بنابراین از واگرایی مخفی برای تأیید ترند فعلی استفاده می‌شود، نه بعنوان سیگنالی برای وارونگی آن.

در تصویر زیر تفاوت بین واگرایی کلاسیک و واگرایی مخفی را مشاهده می‌کنید.

مقایسه واگرایی معمولی یا کلاسیک و واگرایی مخفی در RSI

مقایسه واگرایی معمولی یا کلاسیک و واگرایی مخفی در RSI

سیگنال شکست نوسان

سیگنال شکست نوسان که در زبان انگلیسی failure swing یا swing rejection نام دارد، از دیگر سیگنال‌هاییست که می‌تواند وارونگی روند قیمت را پیش‌بینی کند. تفاوت سیگنال شکست نوسان با واگرایی در این است که این سینگال مستقلاً در نمودار RSI و فارغ از نمودار قیمت قابل مشاهده است.

سیگنال شکست نوسان نیز مانند واگرایی دارای دو نوع صعودی (گاوی) و نزولی (خرسی) است.

سیگنال شکست نوسان صعودی (گاوی)

سیگنال شکست نوسان صعودی به شرایطی گفته می‌شود که RSI تا کمتر از ۳۰ تنزل پیدا می‌کند (یعنی به منطقه اشباع فروش وارد می‌شود). این نمودار سپس حالت صعودی پیدا می‌کند، خط ۳۰ را رد کرده و تا نقطه فرضی B بالا می‌رود. پس از آن دوباره پول‌بک می‌کند، اما بالای ۳۰ باقی می‌ماند. در این شرایط تحلیل اندیکاتور این است که قیمت دوباره صعودی خواهد شد، و از نقطه B که نقطه اوج قبلی بود نیز پیشی خواهد گرفت. مشخص نیست که این روند صعودی در چه نقطه‌ای متوقف خواهد شد. اما دست کم می‌توانید مطمئن باشید که از نقطه B بالاتر خواهد رفت. بنابراین می‌توان شکست نوسان صعودی را اینگونه خلاصه کرد:

  • نمودار RSI تا کمتر از ۳۰ کاهش پیدا می‌کند (به منطقه اشباع فروش وارد می‌شود)
  • اندیکاتور صعودی می‌شود، از خط ۳۰ عبور کرده و تا نقطه B پیش می‌رود
  • اندیکاتور دوباره حالت نزولی گرفته و به ۳۰ نزدیک می‌شود اما از آن عبور نمی‌کند
  • در نهایت می‌توان پیش‌بینی کرد که اندیکاتور دوباره صعودی خواهد شد و از نقطه B نیز عبور خواهد کرد

این سیگنال را در تصویر زیر می‌توانید به وضوح مشاهده کنید.

سیگنال شکست نوسان صعودی در اندیکاتور RSI

سیگنال شکست نوسان صعودی در اندیکاتور RSI

سیگنال شکست نوسان نزولی (خرسی)

سیگنال شکست نوسان نزولی دقیقاً متضاد سیگنال قبلیست. در این سیگنال اندیکاتور RSI تا بالای خط ۷۰ حرکت می‌کند و وارد منطقه اشباع خرید می‌شود. اندیکاتور سپس در حالت نزولی قرار می‌گیرد و تا نقطه B که پایین‌تر از ۷۰ قرار دارد تنزل می‌کند. پس از آن دوباره صعودی می‌شود، اما نمی‌تواند از خط ۷۰ عبور کند. در این شرایط، پیش‌بینی می‌شود که قیمت دوباره نزولی خواهد شد و از نقطه B نیز پایین‌تر خواهد رفت. سیگنال شکست نوسان نزولی را می‌توان اینگونه خلاصه کرد:

  • نمودار RSI از خط ۷۰ پیشی می‌گیرد و وارد منطقه اشباع خرید می‌شود
  • اندیکاتور حالت نزولی پیدا می‌کند، از خط ۷۰ گذر می‌کند و در نقطه B متوقف می‌شود
  • اندیکاتور دوباره صعودی می‌شود، اما نمی‌تواند از ۷۰ عبور کند
  • در نهایت می‌توان پیش‌بینی کرد که قیمت دوباره نزولی خواهد شد، تا جایی که از نقطه B نیز پایین‌تر خواهد رفت

سیگنال شکست نوسان نزولی در تصویر زیر به وضوح قابل مشاهده است.

سیگنال رد نوسان نزولی یا خرسی در اندیکاتور RSI

سیگنال شکست نوسان نزولی یا خرسی در اندیکاتور RSI

محسابات و فرمول‌ها

آخرین نکته‌ای که در خصوص RSI قصد داریم به آن بپردازیم، فرمولیست که این اندیکاتور برای تحلیل روندها به کار می‌گیرد. آگاهی از این فرمول برای کار با RSI ضروری نیست. اما درک درست از فرمول‌های ریاضی به کار برده شده در این اندیکاتورها می‌تواند به شما در فهم منطق آن‌ها کمک کند. و حتی اگر از کاربران حرفه‌ای‌تر آن‌ها باشید، می‌توانید از مجموع این فرمول‌ها برای دست‌یابی به فرمول خاص خود برای ترید استفاده کنید.

فرمول استفاده شده در RSI از این قرار است:

RSI = 100 – ۱۰۰/ (۱ + RS)

که در این فرمول، RS به میانگین سود بازار در بازه زمانی مورد نظر اشاره دارد.

جمع‌بندی

بیش از چهار دهه است که شاخص قدرت نسبی یا همان RSI به یکی از اساسی‌ترین ابزارها برای همه تحلیلگرهای حرفه‌ای جهان تبدیل شده است. استفاده وایلدر از مفهوم مومنتوم بسیاری از این تحلیلگرها را ترغیب کرد تا به واکاوی رابطه بین این مفهوم و تغییرات قیمت‌ها بپردازند. با این وجود، RSI هنوز هم یکی از قوی‌ترین ابزارهاییست که یک تحلیلگر می‌تواند برای دست‌یابی به یک متد علمی ترید به کار ببندد.

البته ساده‌انگارانه است اگر ادعا کنیم با یک نگاه به RSI، پیش‌بینی روند قیمت برای هر شخصی میسر خواهد شد. برای استفاده درست از RSI یا هر اندیکاتور دیگری، ضرورت دارد که ابتدا زمان کافی را به مطالعه و تحقیق اختصاص دهید. از اندیکاتور نه به عنوان یگانه مرجع پیش‌بینی قیمت، بلکه بعنوان ابزاری برای تحلیل روند قیمت استفاده کنید. اگر RSI را به شیوه صحیح به کار ببندید، این اندیکاتور ابزار قابل اعتمادی برای تحلیل روند و نوسانات بازار خواهد بود.

فصل ۱۶: اندیکاتور RSI کاربرد و نحوه استفاده از آن

شاخص قدرت نسبی Relative Strength Index

اندیکاتور شاخص قدرت نسبی اندیکاتوری است که بر اساس مقایسه بین میزان رشد و افت قیمت اخیر در یک کالا در یک دوره زمانی معین کار میکند و برآیند را بین صفر و صد نشان می دهد. این اندیکاتور بر اساس مقایسه قیمت بسته شدن فعلی و مقایسه آن با میانگین قیمت های بسته شدن قبلی از نظر میزان رشد یا افت در یک دوره زمانی مشخص مثلا ۱۴ روزه عمل می کند و بر طبق فرمول زیر محاسبه شده و نتیجه را بین عدد صفر تا صد نشان می دهد:

RSI = 100 – ۱۰۰/(۱+ RS)

RS = میانگین بسته شدن قیمت های بالا در یک دوره زمانی تقسیم بر میانگین بسته شدن قیمت های پایین در همان دوره زمانی

RSI اندیکاتوری بسیار مهم و پر کاربرد برای نشان دادن رفتار قیمت است.

از تایم ۲ دقیقه و ۱۸ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان اندیکاتور RSI را روی چارت توضیح میدهند.

چگونگی استفاده از RSI

موارد استفاده از اندیکاتور پرکاربرد RSI به شرح زیر می باشند:

  1. برای تعیین جهت معاملات (موقعیت نسبت به عدد ۵۰)
  2. برای مشخص کردن مناطق اشباع خرید و فروش
  3. برای تشخیص واگرایی ها

آقای گلشاهیان از RSI برای پیدا کردن مناسب ترین جفت ارز برای پوزیشن گیری هم استفاده میکنند.

استفاده برای تعیین جهت معاملات

از تایم ۷ دقیقه و ۱۷ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان استفاده از اندیکاتور RSI برای تعیین جهت معاملات را روی چارت توضیح می دهند.

یادآوری این نکته لازم است که تمامی کارهای ما صرفا احتمالات را به ما می دهند. در استفاده از RSI برای تعیین جهت معاملات ابتدا سطح یا level عدد ۵۰ را اضافه میکنیم. زمانی که RSI زیر خط ۵۰ باشد نشان دهنده شیب نزولی قیمت و بالای خط ۵۰ نشان دهنده شیب صعودی قیمت است پس زمانی که RSI زیر خط ۵۰ باشد باید به دنبال پوزیشن های Sell و زمانی که RSI بالای خط ۵۰ باشد باید به دنبال پوزیشن های Buy باشیم. شیب RSI هم در تشخیص جهت درست مهم است. تمامی موارد تحلیل تکنیکال از جمله خطوط روند، حمایت و مقاومت را می توان روی RSI پیاده کرد.

برای مشخص کردن مناطق اشباع خرید و فروش

از تایم ۱۶ دقیقه و ۳۵ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان استفاده از اندیکاتور RSI برای مشخص کردن مناطق اشباع خرید و فروش را روی چارت توضیح می دهند.

مناطق پیش فرض اشباع خرید محدوده بالای ۷۰ اندیکاتور RSI و مناطق پیش فرض اشباع فروش محدوده زیر ۳۰ اندیکاتور RSI است. مناطق اشباع خرید و فروش برای جفت ارزهای مختلف متفاوت است و برای همه ارزها ۷۰ و ۳۰ نیست. یادآوری می شود که تایم فریم های پایین نوسانات زیادی دارند و سیگنال اشتباه در آن ها زیاد است پس از تایم فریم بالا استفاده کنید. بخش اعظم نوسانات تایم فریم های پایین واقعی نیستند و بیشتر بازی بانک ها برای خالی کردن حساب تریدر های تازه کار است.

برای تشخیص واگرایی

از تایم ۲۷ دقیقه و ۳ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان استفاده از اندیکاتور RSI برای تشخیص واگرایی را روی چارت توضیح می دهند.

واگرایی تفاوت جهت قیمت و اندیکاتور است و در اندیکاتور RSI میتواند به خوبی تغییر روند را نشان دهد. واگرایی ها در حالتی که قله ها در مناطق اشباع تشکیل شوند اطمینان بیشتری دارند. همپوشانی واگرایی با سایر تائید های تحلیل تکنیکال از جمله الگوهای فیبوناچی، کندل فرمیشن یا غیره می تواند اطمینان بیشتری برای باز کردن پوزیشن به ما بدهد.

توجه به این نکته خیلی مهم است که پوزیشن های ما باید بر اساس تایم فریم ها باشند یعنی در تایم فریم های پایین تر نمی توانیم در حال پوزیشن های بلند مدت باشیم و انتظار حرکت قیمت هم بسته به تایم فریم متفاوت است. مثلا تحلیل تایم فریم ۵ دقیقه نمی تواند منجر به پوزیشن چند روزه شود.

استفاده از RSI برای پیدا کردن بهترین جفت ارز برای معامله کردن در بازار ارز

با استفاده از شاخص نسبی قدرت امکان پیدا کردن مناسب ترین جفت ارز در میان همه جفت ارزها وجود دارد. برای پیدا کردن مناسب ترین جفت ارز ابتدا قدرت هر ارز را نسبت به یک مولفه ثابت مثل دلار در یک تایم فریم مشخص مثلا روزانه به شکل زیر پیدا میکنیم:

EUR to USD = ۳۳/۴

change to JPY TI USD = ۶۵

change to CHF to USD = ۳۵

این اعداد مقادیر RSI در یک لحظه به صورت رند شده برای هر جفت ارز است که از تایم ۳۷ دقیقه و ۵۲ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان اعداد اندیکاتور RSI را برای هر یک از جفت ارزهای بالا یادداشت کرده و کار را ادامه میدهند. چون مولفه ثابت این ارزها دلار است پس با حذف دلار می توانیم قدرت این مولفه ها را نسبت به هم بسنجیم. حال پس از پیدا کردن قدرت ارزها، بیشترین احتمال موفقیت برای جفت ارزی است که بیشترین اختلاف را در دو ارز خود داشته باشد، در واقع ترکیب قوی ترین ارز با ضعیف ترین ارز، بهترین احتمال را برای معامله پیش روی ما قرار می دهد. برای پیدا کردن بهترین جفت ارز آن ها را به ترتیب قدرت کنار هم می چینیم:

پس جفت ارز NZDJPY بهترین ارز برای احتمال موفقیت است. چون ارز قوی در مخرج و ارز ضعیف در صورت است پس باید روند نزولی با شیب زیاد داشته باشد. برای تست درستی این قضیه باید جفت ارز به دست آمده را در متاتریدر چک کرد.

از تایم ۴۴ دقیقه و ۲۶ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان ارز NZDJPY را روی چارت بررسی میکنند.

لازم به ذکر است که تعیین بهترین جفت ارز به این شیوه احتمال موفقیت ما را بسیار بالا می برد ولی باز هم تضمینی برای ترید عجله ای نیست. در تایم فریم های پایینتر این فرمول و جفت ارز به دست آمده تغییرات زیادی دارند. پس از تشخیص بهترین جفت ارز بهتر است که در روندهای اصلاحی آن وارد ترید شویم.

چگونه از اندیکاتورها برای تعیین جهت قیمت استفاده کنیم؟

از اندیکاتورها میتوان برای پیدا کردن جهت مارکت استفاده کرد و از اشتباهات احتمالی جلوگیری کرد.

برای این کار از دستورالعمل زیر می توان استفاده کرد

  1. میانگین متحرک ۲۰۰ در تایم روزانه ۲۰۰SMA
  2. آر اس آی ۱۴ RSI
  3. کندل استیک و مومنتوم Momentum and Candle Stick
  4. در صورت نیاز می توان از اندیکاتور کمکی مثل استوکستیک استفاده کرد Stochastic

البته این دستورالعمل فقط یک مثال برای استفاده از اندیکاتورها می باشد و اندیکاتورها موارد استفاده زیادی دارند.

از تایم ۵۰ دقیقه این ویدئو آقای گلشاهیان نحوه استفاده از اندیکاتورها را روی چارت توضیح می دهند.

شرح دستورالعمل روی چارت

ابتدا ۲۰۰ SMA را اضافه میکنیم. اگر قیمت بالای آن بود روند صعودی و اگر قیمت زیر آن بود روند نزولی است. سپس MACD را اضافه میکنیم، اگر مکدی بالای صفر بود نشان دهنده روند صعودی است. و اگر مکدی زیر صفر بود روند نزولی است. به آخرین میله هیستوگرام باید دقت بیشتری کرد و در صورت داشتن طول میله بیشتر از میله قبل خود، نشان دهنده مومنتوم زیاد است. سپس ۱۴ RSI را اضافه میکنیم موقعیت آن نسبت به خط ۵۰ و شیب آن جهت روند را به ما می گویند. در RSI حتما باید به مناطق اشباع دقت کنیم و برای برگشت احتمالی قیمت آن را زیر نظر میگیریم. حال باید بر اساس رفتار قیمت بهترین نقطه ورود را پیدا کنیم که برای آن به تایم فریم پایین هم حتما مراجعه می کنیم.

برای تعیین نقاط اصلاحی و برگشت می توانیم از فیبوناچی استفاده کنیم. و در لحظه ای که وارد پوزیشن میشویم از کندل فرمیشن برای تشخیص نقطه درست ورود استفاده میکنیم. حالا اندیکاتور استوکستیک را با تنظیمات پیش فرض خود اضافه میکنیم. استوکستیک هم بین صفر و صد نوسان می کند و مانند RSI نقاط اشباع خرید و فروش دارد. استوکستیک دو خط دارد که تقاطع آنها اهمیت دارد و سیگنال است. در استوکستیک شیب خطوط، مناطق اشباع و تقاطع خطوط آن را زیر نظر میگیریم.

دیورژانس یا واگرایی چیست؟

واگرایی زمانی رخ می‌دهد که نقطه‌های کف/ اوج محلی یک اوسیلاتور (یا نوسان سنج) با نقطه‌های کف/ اوج نمودار قیمت همخوانی ندارند. واگرایی جزء نشانه‌های بسیار قدرتمند و مطمئن برای ورود است که هم می‌تواند نشان دهنده معکوس شدن روند و هم نشانه تداوم آن باشد.

واگرایی‌ها به دلیل ماهیت پیش بینانه و پیشرویی که دارند (یعنی تأخیری نیستند) محبوبیت زیادی دارند.

گرچه می‌توان واگرایی را به خیلی از اوسیلاتورهای مومنتوم اعمال کرد اما معمولاً اوسیلاتور انتخابی برای این کار RSI (شاخص قدرت نسبی) است.

در تصویر بالا چهار نوع از مهم ترین انواع واگرایی را مشاهده می‌کنید:

  • واگرایی گاوی (صعودی) معمولی (سمت چپ بالا)
  • واگرایی خرسی معمولی (سمت راست بالا)
  • واگرایی گاوی مخفی (سمت چپ پایین)
  • واگرایی خرسی مخفی (سمت راست پایین)
فرق واگرایی معمولی و مخفی چیست؟

واگرایی‌های معمولی، سیگنال‌های معکوس شدن روند هستند. زمانی که واگرایی معمولی رخ می‌دهد، این یعنی روند قوی است اما مومنتوم آن ضعیف شده است. چنین تغییری یکی از اولین نشانه‌های قریب الوقوع بودن معکوس شدن روند (یا حداقل، پول بک) است.

واگرایی‌های معمولی می‌توانند پرقدرت باشند و جزء تریگرهای مطمئن برای ورود محسوب می‌شوند. در واقع، از نظر اوسیلاتورها (و به طور کلی، اندیکاتورهای تکنیکال) واگرایی‌های معمولی مطمئن ترین نشانه‌های اولیه یک قله یا کف محلی هستند.

به خصوص زمانی کهconfluence یا تلاقی وجود داشته باشد، شکل گیری واگرایی‌های معمولی می‌تواند سیگنالی قوی تر باشد. بنابراین معمولاً استراتژی‌های شامل واگرایی در صورتی که معامله با نسبت سود به ریسک پایین اجرا شود، می‌توانند بسیار سودآور باشند.

واگرایی‌های مخفی، سیگنال‌های تداوم روند هستند. احتمال رخ دادن این واگرایی‌ها در میانه یک روند بیشتر است و معمولاً نشان دهنده خاتمه پول بک در روند کنونی هستند.

پس از رخ دادن واگرایی مخفی، معمولاً روند ادامه پیدا می‌کند که این مسئله می‌تواند تریگر مطمئن و پرقدرتی باشد به خصوص زمانی که یک نوع تلاقی رخ می‌دهد. واگرایی‌های مخفی معمولاً برای پیوستن به یک روند پس از رخ دادن پول بک سالم استفاده می‌شوند.

طول مناسب برای یک واگرایی چیست؟ توضیح مومنتوم

در حوزه تریدینگ، مومنتوم به یک قدرت گیری کوتاه مدت در یک جهت گفته می‌شود. بر خلاف روند - که به جهت کلی بر روی یک بازه زمانی طولانی تر گفته می‌شود - مومنتوم ماهیت کوتاه مدت تری دارد.

اندیکاتور RSI (شاخص قدرت نسبی) یک اوسیلاتور مومنتوم است. از آنجایی که محاسبات این اندیکاتور مبتنی بر پرایس اکشن کوتاه مدت است، کاربرد و استفاده از آن هم باید به همین صورت باشد. در حالت پیش فرض RSI تنها 14 کندل را در نظر می‌گیرد. با توجه به ماهیت کوتاه مدت RSI، واگرایی‌ها در صورت اعمال روی تعداد زیادی کندل، معتبر نیستند.

معمولاً نسبت به اصطلاح مومنتوم و شیوه استفاده از آن درک درستی وجود ندارد و همین مسئله باعث شده که تریدرها دو خط روی بیش از 100 کندل بکشند و آن را واگرایی نامگذاری کنند. چنین واگرایی‌هایی معتبر نیستند و به شکل خطرناکی غیرقابل اطمینان هستند.

در رابطه با RSI و سایر اوسیلاتورهای رایج، شرایط فعلی روی نمودار کاملاً به شرایط بیش از 100 کندل قبلی بی ارتباط است. نمی توان انتظار داشت که قیمت پس از شکل گیری یک کف پایین تر افزایش پیدا کند صرفاً به این دلیل که "بیش از 100 کندل قبلی، ارزش RSI کمی کمتر از مقدار فعلی RSI بوده است."

بین محدوده مطمئن و غیرمطمئن یک محدوده خاکستری قابل بحث وجود دارد. واگرایی‌ها در صورتی بیشترین ارزش پیش بینانه را دارند که در محدوده 15 تا 25 کندل رخ دهند. به عنوان یک قانون سرانگشتی، معمولاً وقتی واگرایی‌ها را به 40 کندل یا بیشتر از آن اعمال کنیم، نامعتبر شده و کل ارزش پیش بینانه خودشان را از دست می‌دهند. نمودارهای زیر مثالی از یک واگرایی گاوی معمولی معتبر و غیرمعتبر را نشان می‌دهند.

هشدارهای واگرایی

قابلیت نمایش هشدارهای واگرایی در ابزار اسکنر 100eyes وجود دارد. اگر به دنبال یک اندیکاتور واگرایی برای کریپتو هستید می‌توانید از اسکنر کریپتوی 100eyes استفاده کنید و اگر به دنبال اسکنر واگرایی برای کالاها (مثل طلا و نقره) یا جفت ارزهای فارکس هستید می‌توانید از اسکنر فارکس 100eyes استفاده کنید.

اسکنر 100eyes هشدارهای خودکار را برای انواع مختلف واگرایی تولید می‌کند. هر هشدار با یک تصویر که به صورت خودکار تولید شده نمایش داده می‌شود که محل رخ دادن واگرایی را مشخص می‌کند. این مسئله باعث شده که درک آنچه در جریان است برای تریدرهای تازه کار راحت تر شده و برای تریدرهای حرفه ای از نظر زمانی مقرون به صرفه تر باشد.

این هشدارهای واگرایی از این جهت مفید هستند که Tradingview اندیکاتور واگرایی مطمئنی ندارد بنابراین تشخیص سریع واگرایی‌های RSI یا آگاه شدن از اینکه یک واگرایی RSI جدید شکل گرفته، کار سختی است.

در هر دو اسکنر فارکس و همچنین کریپتوی 100eyes سه نوع هشدار واگرایی اصلی وجود دارد که شامل واگرایی گاوی RSI، واگرایی خرسی RSI و واگرایی گاوی RSI مخفی هستند. به غیر از این، دو هشدار تقاطع هم وجود دارند که در صورت وقوع ترکیب پشتیبانی Near Horizontal و واگرایی گاوی RSI یا ترکیب مقاومت Near Horizontal و واگرایی خرسی ایجاد می‌شوند.

هر 5 نوع هشدار ذکر شده برای بازه‌های زمانی 15 دقیقه، 1 ساعته، 2 ساعته و 4 ساعته وجود دارند و می‌توان آنها را در پورتال آنلاین فعال یا غیرفعال کرد. این قابلیت‌ها هم برای اعضای پریمیوم و هم اعضای طرح آزمایشی وجود دارند و مثال‌های بلادرنگ آن در کانال‌های پیش نمایش و همچنین صفحه توئیتر ما موجود است.

شاخص قدرت نسبی (RSI) چیست و چه کاربردی دارد؟

شاخص قدرت نسبی (RSI) چیست و چه کاربردی دارد؟

شاخص قدرت نسبی (RSI) یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که عددی بین صفر تا صد را نشان می‌دهد. در این شاخص، عدد هفتاد و بیشتر را می‌توان به‌عنوان سیگنالی برای فروش و عدد سی و کمتر از آن را سیگنال خرید دانست.

در بازار سهام و ارزهای دیجیتال دو نوع رویکرد برای تجزیه و تحلیل بازار وجود دارد: ۱. تحلیل بنیادین (Fundamental)؛ ۲. تحلیل تکنیکال (Technical). تحلیل بنیادین از تحلیل تکنیکال دشوارتر و زمان‌بر‌تر است؛ به‌همین‌دلیل، افراد زیادی استفاده از رویکرد دوم را ترجیح می‌دهند. در تحلیل تکنیکال، می‌توان با دنبال‌کردن روند قیمت و استفاده از ابزار‌های مختلف، آینده بازار را تا حدی پیش‌بینی کرد. یکی از این ابزارها که برای تشخیص روند نزولی و صعودی بازار استفاده می‌شود، شاخص قدرت نسبی (RSI) نام دارد.

عناوینی که در این مقاله خواهید خواند

شاخص قدرت نسبی (RSI) چیست؟

  • در این شاخص، عدد هفتاد یا بیشتر نشان‌دهنده خرید افراطی یا ارزش‌گذاری بیش‌از‌حد یک دارایی است و احتمال دارد به تغییر روند یا کاهش قیمت به هدف اصلاح بازار منجر شود.
  • در این شاخص، عدد سی یا بیشتر فروش افراطی یا ارزش‌گذاری زیر قیمت دارایی را نشان می‌دهد و می‌تواند بیانگر زمان مناسب برای خرید باشد.

محاسبه شاخص قدرت نسبی (RSI)

rsi formula

  • اولین متوسط سود = جمع سودها در بازه ۱۴ روزه / ۱۴.
  • اولین متوسط ضرر = جمع ضررها در بازه ۱۴ روزه / ۱۴.
  • میانگین سود = [(میانگین سود قبلی) *۱۳ + سود جاری] / ۱۴.
  • میانگین ضرر ​​= [(میانگین ضرر ​​قبلی) *۱۳ + ضرر جاری] / ۱۴.
  • شاخص قدرت نسبی = ۱۰۰ - [۱۰۰ / (۱ + (میانگین سود / میانگین ضرر))]

با استفاده از فرمول بالا، شاخص قدرت نسبی محاسبه می‌شود. نمایش شاخص را می‌توان در زیر نمودار قیمتی ارزهای دیجیتال مشاهده کرد:

rsi

عملکرد شاخص قدرت نسبی (RSI)

در شاخص قدرت نسبی، عددی بین صفر تا سی اشباع فروش و عددی بین هفتاد تا صد اشباع خرید در بازار را نشان می‌دهد. بااین‌حال، این قرارداد را می‌توان بسته به تنظیمات این شاخص برای هر کاربر و قدرت روند بازار در صورت لزوم به‌شکلی متفاوت تنظیم کرد. برای مثال، برخی به‌جای ترکیب ۳۰-۷۰ از ترکیب ۳۳-۶۶ و برخی از ۲۰-۸۰ استفاده می‌کنند. اگر مقدار شاخص قدرت نسبی رقمی بین اعداد سی تا هفتاد را نشان دهد، آن منطقه را بازه‌ای بی‌روند و خنثی در نظر می‌گیریم.

تفسیر شاخص قدرت نسبی (RSI)

با بررسی عملکرد شاخص قدرت نسبی می‌توان امکان معکوس‌شدن روند بازار را نیز تشخیص داد: اگر روند بازار صعودی باشد؛ اما شاخص قدرت نسبی بعد از چند بار برخورد با عدد هفتاد (هر عدد قراردادی دیگر برای حد خرید افراطی) نتواند آن را بشکند و بعد به کمتر از عدد سی (هر عدد قراردادی دیگر برای حد فروش افراطی) نزول کند، می‌توان پیش‌بینی کرد که پایان روند صعودی نزدیک است و به‌زودی شاهد برعکس‌شدن جهت بازار خواهیم بود.

همین امر برای برعکس این موضوع نیز صدق می‌کند: اگر در روندی نزولی، شاخص قدرت نسبی بعد از چندین برخورد به عدد سی نتواند حد آن را بشکند و به‌سمت عدد هفتاد حرکت کند، متوجه می‌شویم که احتمالا روند نزولی در حال تضعیف و ممکن است به‌زودی شاهد معکوس‌شدن قیمت باشیم. شاخص قدرت نسبی، تنها در بازاری با روندی قوی، چه صعودی و چه نزولی، به صفر یا صد نزدیک خواهد شد.

در بازار صعودی (گاوی)، شاخص قدرت نسبی بین محدوده چهل تا نود باقی بماند و منطقه چهل تا پنجاه به‌عنوان حد پایین قیمت (پشتیبان) در نظر گرفته می‌شود.

در بازار نزولی (خرسی)، شاخص قدرت نسبی تمایل دارد بین ده تا شصت باقی بماند و منطقه پنجاه تا شصت به‌عنوان سطح مقاومت شناخته می‌شود.

اگر قیمت‌ پایه‌ای یک رمزارز بدون پیش‌بینی شاخص قدرت نسبی تغییر کند، آن را می‌توان به تغییر روند در بازار تعبیر کرد.

با اینکه این دو موضوع ممکن است برای کاربران تازه‌ وارد در تحلیل بازار کمی گیج‌کننده به‌نظر برسد، در‌صورت یادگیری استفاده و تفسیر درست اعداد این شاخص در زمان مناسب، می‌توان آن را به راهنمای بسیار خوبی برای کمک در تصمیم‌گیری در زمان مناسب برای خرید یا فروش در بازار کمک کند.

استفاده از سیگنال واگرایی در شاخص قدرت نسبی (RSI)

واگرایی (Divergence) در تحلیل تکنیکال زمانی اتفاق می‌افتد که ارزش دارایی در خلاف جهت شاخص مدنظر حرکت کند.

واگرایی

واگرایی در‌صورتی تشکیل می‌شود که قله‌های ایجاد‌شده در شاخص قدرت نسبی و قیمت از قله‌های قبلی خودشان بالاتر یا پایین‌تر باشند. هنگام مشاهده این اتفاق می‌توان این‌طور برداشت کرد که روند فعلی در حال تضعیف‌شدن است و امکان دارد جهت قیمت تغییر کند. واگرایی دو نوع صعودی و نزولی دارد:

واگرایی صعودی زمانی رخ می‌دهد که شاخص قدرت نسبی فروش افراطی را نشان دهد و هم‌زمان قیمت در حال افزایش باشد. در این حالت می‌توان این‌طور برداشت کرد که نوسان‌های بازار زیاد و زمان برای خرید مناسب است.

واگرایی نزولی زمانی رخ می‌دهد که شاخص قدرت نسبی نشان‌دهنده خرید بیش‌از‌حد در بازار باشد و هم‌زمان افزایش قیمت را شاهد باشیم. از واگرایی در بازار صعودی برای پیدا‌کردن نقطه احتمالی فروش نیز کاربرد واگرایی در RSI می‌توان استفاده کرد. واگرایی در روندهای طولانی‌مدت به‌ندرت اتفاق می‌افتند و در روند‌های خیلی قوی و تیز کاربردی ندارد.

مثال واگرایی

استفاده از سیگنال رد نوسان در شاخص قدرت نسبی (RSI)

نزدیک‌شدن شاخص قدرت نسبی به حد پایین قیمت (Support Level) یا سطح مقاومت (Resistance Level) و دورشدن دوباره از آن بدون ردکردنش، روش رد نوسان نام دارد. رد نوسان دو نوع گاوی و خرسی دارد:

رد نوسان گاوی

وقتی شاخص قدرت نسبی به حد پایین تعیین‌شده برای قیمت (Support Level) نزدیک می‌شود؛ اما بدون ردکردن این حد، در جهت برعکس حرکت می‌کند:

  • RSI وارد منطقه فروش بیش‌از‌حد می‌شود.
  • RSI از محدوده سی (حد پایین قیمت) بالاتر می‌رود.
  • RSI دوباره به سطح سی برمی‌گردد؛ اما آن را قطع نمی‌کند.
  • RSI بیشترین مقدار قبلی خود را می‌شکند و بالاتر می‌رود.

رد نوسان خرسی

وقتی شاخص قدرت نسبی به حد بالای تعیین‌شده برای قیمت (Resistance Level) نزدیک می‌شود؛ اما بدون رد‌کردن این حد، دوباره در جهت برعکس حرکت می‌کند:

  • RSI به منطقه خرید افراطی وارد می‌شود.
  • RSI از بالای خطر مقاومت (عدد هفتاد) پایین‌تر می‌آید.
  • RSI به عدد ۷۰ نزدیک می‌شود؛ اما وارد بازه هفتاد تا صد نمی‌شود.
  • RSI کمترین مقدار قبلی خود را رد می‌کند و پایین‌تر می‌رود.

رد نوسان در روند‌های طولانی‌مدت، سیگنال مطمئن‌تری به کاربر می‌دهد.

محدودیت‌های شاخص قدرت نسبی (RSI)

شاخص قدرت نسبی حرکت‌ صعودی و نزولی قیمت را مقایسه می‌کند و نتیجه را در قالب نموداری نوسانی در زیر نمودار قیمتی نشان می‌دهد. مانند بسیاری از شاخص‌های تکنیکال، سیگنال‌های شاخص قدرت نسبی در‌حالی‌که روند‌های بازار طولانی‌مدت باشند، مطمئن‌تر هستند.

  • مثبت کاذب: زمانی که شاخص قدرت نسبی با حرکتی صعودی عدد هفتاد را رد کند (اشباع خرید)؛ اما خریدی در بازار صورت نگیرد.
  • منفی کاذب: شاخص قدرت نسبی حد پایین (عدد سی) را با روند نزولی طی کند؛ اما قیمت افزایش پیدا کند.

ازآنجاکه این شاخص نوسان در بازار را نشان می‌دهد، نوسان چشمگیر در هر دو جهت صعودی و نزولی می‌تواند برای مدت طولانی خرید یا فروش افراطی را نشان دهد. بنابراین، شاخص قدرت نسبی در بازار نوسانی با حرکت‌های صعودی و نزولی متناوب، بیشترین کاربرد را دارد.

سیگنال خرید شاخص قدرت نسبی (RSI)

مقاله مرتبط:

بسیاری ردکردن حد پایین سی در شاخص قدرت نسبی را نشانه‌ای برای خرید می‌دانند؛ اما این امر بستگی زیادی به شرایط حاضر روند تغییرات قیمتی دارد. برای مثال، ممکن است در شرایط روند نزولی درخورتوجه قیمت‌ها، فروش همچنان برای مدتی ادامه پیدا کند. در این وضعیت، ممکن است کاربران تا تأیید سیگنا‌ل‌های بیشتری منتظر بمانند.

باید توجه کرد که استفاده از هیچ ابزار تحلیل تکنیکالی به‌تنهایی کافی نیست و نباید برای تصمیم‌گیری فقط به یک ابزار استناد کرد. ترکیب شاخص قدرت نسبی با شاخص‌های دیگر می‌تواند سیگنال‌های مطمئن‌تری دراختیار کاربران بگذارد.

شما کاربران زومیت تابه‌حال استفاده از شاخص قدرت نسبی را تجربه کرده‌اید؟ چه شاخص دیگری را می‌شناسید که در تحلیل تکنیکال بازار کاربرد داشته باشد؟

این مقاله حاوی توصیه یا پیشنهاد اقتصادی زومیت نیست. خطر از‌‌دست‌‌دادن سرمایه در هر سرمایه‌گذاری وجود دارد و سرمایه‌گذار باید پس از مطالعه و تحقیق، تصمیم نهایی را خود اتخاذ کند و مسئولیت تبعات آن را بر‌عهده بگیرد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.