مدیریت سرمایه
مدیریت سرمایه یعنی اینکه شما به نحوی از سرمایه تان استفاده کنید که درصد سودهایتان بیشتر از ضررهایتان باشد. استراتژی ها و تاکنیک های معاملاتی که یاد گرفتید به تنهایی نمی توانند شما را در زمینه معامله کردن موفق کنند مگر اینکه استراتژی برای مدیریت سرمایه تان داشته باشی د.
در این مقاله می خواهیم شما را با مدیریت سرمایه آشنا سازیم و اهمیت مدیریت سرمایه را به شما اثبات کنیم . در ادامه چند مثال در مورد مدیریت سرمایه برای شما ذکر کرده ایم امیدواریم که حق مطلب را ادا کرده باشیم.
آیا در مورد حجم پوزیشن اطلاعاتی دارید؟
اگر در این مورد اطلاعاتی ندارید به شدت توصیه می کنیم این بخش رو با دقت مطالعه بفرمایید چون دانستن یا ندانستن این موضوع باعث می شود یک معامله گر زیان ده و یا سود آور باشید.
حجم پوزیشن چیست؟
حجم پوزیشن میزان لات معاملاتی هست که شما وارد معامله می کنید و هیچ فرقی ندارد که حساب شما استاندارد، میکرو یا مینی باشد.
برای مثال اگر شما ۲ مینی لات ( هر مینی لات معادل ۱۰۰۰۰ واحد) در جفت ارز پوند دلار معامله می کنید این به معنی این هست که شما به ارزش ۲۰۰۰۰ دلار امریکا وارد معامله کردید و بستگی به اینکه نرخ تبدیل در بروکر شما بر روی ارز پوند دلار در جهت تمایل شما حرکت کند شما به ازای هر پیپ حرکت بازار ۲ دلار سود یا ضرر می کنید.
اگر ۱۰۰ پیپ در جهت تمایل حرکت شما داشته باشیم میزان ۲۰۰ دلار سود می کنید. برای اینکه بتونید درک درستی از محاسبه پشت این اعداد داشته باشید معکوس حرکت را بررسی می کنیم.
برای مثال فرض کنید:
قیمت پوند دلار از قیمت ۱/۵۶۰۰ به ۱/۵۵۰۰ به سمت پایین حرکت کرده و این میزان ۱۰۰ پیپ حرکت هست که به معنی ۱ سنت تغییر نرخ تبادل قیمت در این ارز هست.
پس داریم : ۲۰۰دلار =۰.۰۱۰۰ *۲۰۰۰۰
هر لات استاندارد برابر چند دلار است؟
اگر شما ۱ لات استاندارد معامله کنید برابر ۱۰۰/۰۰۰ دلار معامله هست که به ازای هر ۱ پیپ حرکت ۱۰ دلار سود یا ضرر می کنید. همچنین ۱ مینی لات برابر ۱۰/۰۰۰ دلار هست و ارزش ۱ دلار در هر پیپ را دارد.
۱میکرو لات برابر با ۱۰۰۰ دلار معامله هست که برابر ۱۰ سنت سود یا ضرر در هر پیپ حرکت می باشد. اگر شما یک حساب استاندارد لات باز کنید و انتخاب کنید که مینی لات ترید کنید، ۱ مینی لات برابر با ۱۰ استاندارد لات، ۵ مینی لات برابر با ۵۰ استاندارد لات هست.
هر میکرو لات برابر چند دلار است؟
اگر شما یک حساب مینی باز کنید و انتخاب کنید که میکرو لات ترید کنید پس ۱ میکرو لات برابر با ۱۰ مینی لات و ۵ میکرو لات برابر با ۵۰ مینی لات هست. پس در نتیجه سایز معاملات شما با نوع حساب شما (استاندارد یا مینی) و چه حجمی قصد ترید دارید ارتباط مستقیم دارد. بعضی از بروکرها حساب میکرو ندارند. این اطلاعات برای اینکه بدانید چه حجمی باید باز کنید بسیار مهم هست.
سیستم مدیریتی یا مدیریت سرمایه
اکثر تریدرهای تازه کار این دیدگاه را دارند که یک سیستم معاملاتی قوی تمام چیزی است که نیاز دارند که به سود برسند. اینطور افراد سال های زیادی را برای پیدا کردن یک سیستم هالی گریل صرف می کنند (سیستمی که وین ریت بسیار بالا و نزدیک صد در صد دارد) تا رویاهایشان را بسازند. اگر شما هم یکی از آنها هستید باید به شما بگویم که وین ریت سیستم معاملاتی شما هیچ ربطی به موفقیت شما در تریدهایتان ندارد.
پس نتیجه می گیریم که مدیریت سرمایه اصل بزرگ و اساسی در معامله گری می باشد. شما با وین ریت %۹۰ باز هم پول از دست می دهید حتی با وین ریت %۹۹، اگر مدیریت سرمایه ضعیفی داشته باشید ضرر خواهید کرد. و از طرف دیگه شما با وین ریت %۳۰ می تونید به سود مداوم برسید اگر مدیریت سرمایه قوی داشته باشید.
خبر خوب این هست که وقتی با استراتژی بانکی و موسسات مالی معامله می کنید اگر سیستم مدیریت سرمایه قوی داشته باشید به یکی از قویترین سیستم های معاملاتی و ترید دست پیدا می کنید و هیچ وقت برای پول در آوردن از ترید در بازارهای مالی مختلف مشکلی نخواهید داشت.
ریوارد چیست؟
ریوارد میزان پولی هست که شما قرار است در این ترید بدست بیارید. یکی از مهمترین فاکتور های مدیریت سرمایه، ریسک به ریوارد است، که به عنوان یکی از مهمترین شرایط برای تایید یک سطح عرضه و تقاضای خوب در باره ی آن در مباحث قبلی به صورت دقیق صحبت کردیم. من به شما یاد می دهم که چطور این را محاسبه کنید و این محدوده های عرضه و تقاضای جذاب را پیدا کنید.
مثال پایین را ببینید:
ریسک چیست؟
همینطور که دیدید این چارت ۴ ساعته یورو به دلار هست و ما یک محدوده عرضه را مشخص کردیم. وقتی که بازار برای تست این محدوده بر می گردد متوجه می شویم که یک کندل پین بار تشکیل شده است در حقیقت خیلی شبیه کندل دوجی هست ولی چیزی که خیلی مهم هست اسم کندل ها نیست بلکه روانشناسی پشت این فرم کندلی است.
همینطور که می بینید بازار با قدرت از سطح پرتاب شده، پس برای ورود به این ترید ما نیاز داریم در بسته شدن کندل دوجی یا پین بار وارد معامله شویم و استاپ لاس را بالای محدوده کندل قرار دهیم. فاصله بین ورود شما و استاپ لاس ریسکی هست که متحمل می شوید.
نکته : باید چند پیپ بالاتر قرار بدید که قیمت اجازه حرکت داشته باشد و بخاطر اسپرد، استاپ نخورید .
و همین طور که می بینید این فاصله ۲۳ پیپ محاسبه شده، پس در این ترید ما ۲۳ پیپ استاپ یا ریسک داریم.
چگونه حد سود رو تعیین کنیم؟
اگر قیمت در جهت تحلیل شما حرکت کند برای محاسبه نسبت سود (ریوارد) باید فاصله بین ورود شما تا تارگت رو بدست بیاورید و میزان پیپ را محاسبه کنید.
به چارت پایین نگاه کنید:
همینطور که در چارت بالا می بینید این همان چارت یورو دلار ۴ ساعته هست. با مشخص کردن فاصله بین ورود و تارگت، ما به ریوارد می رسیم بعد از محاسبه این فاصله دیدیم این فاصله ۱۰۷ پیپ هست که یعنی ریوارد برابر ۱۰۷ پیپ هست. پس این ترید برای ما ریسک به ریوارد ۴.۵/۱ را دارد. (یک به چهار و نیم) ( Risk/Reward = 1 / 4.5) اجازه بدهید یک مثال دیگه بزنم تا کاملا متوجه بشوید.
چارت پایین را ببینید:
همینطور که می بینید این چارت ۴ ساعته دلار به فرانک هست و ما یک محدوده تقاضای خیلی خوب داریم. زمانیکه بازار به محدوده ما برگشت، یک کندل پین بار خوب تشکیل داده و این یک نشانه برای برگشت قیمت می تواند باشد. ورود شما با بسته شدن این کندل پین بار هست و استاپ لاس شما باید زیر محدوده تقاضا قرار بگیرید. با محاسبه بین نقطه ورود و استاپ، ما ریسک را بدست می آوریم که برابر ۲۱۳ پیپ هست.
همینطور که همیشه گفتیم محدوده سود ما سطح بعدی هست و در این مثال یک محدوده تقاضا داریم پس هدف ما مقاومت بعدی هست. همینطور که می بینید با محاسبه سود به راحتی نسبت سود را بدست می آوریم که این مقادیر از ورود تا سطح مقاومتی برابر ۶۲۳ پیپ هست. پس می توانیم بگوییم که این ترید، ریسک به ریواردی برابر با ۲.۵/۱ برای ما دارد.
سایز پوزیشن و ریسک به ریوارد
در حقیقت درک اینکه ریسک به ریوارد نقش اصلی در حجم پوزیشن شما دارد، برترین دلیل برای رسیدن به سود مستمر است. قبل از ورود به یک معامله شما نیاز دارید که بدانید دقیقا چه مقادر پول را قرار است ریسک کنید و دقیقا چقدر قرار است از این ترید سود ببرید. به زودی متوجه می شوید چرا وقتی مقدار دقیق دلاری را مشخص کردید، سپس باید حجم پوزیشن را مشخص کنید تا به آن عدد برسید. اگر شما دارید میکرو ترید می کنید و می خواهید ۵۰ دلار ریسک کنید در یک ترید با حجم ۱۰۰ پیپ استاپ لاس شما ۵ خواهد بود.
۰.۵*۱۰۰=۵۰ Dollar
ریسک به ریوارد ۱:۲
شما پوزیشنی دارید با سایز ۵ مینی لات (۵ میکرو لات) که ۵ دلار ریسک می کنید با علم به اینکه هر پیپ برای شما ۵۰ سنت ارزش دارد . درک دیدگاه ریسک به ریوارد بسیار مهم هست که بدانید اگر شما دارید ۱۰۰ دلار در یک ترید ریسک می کنید و تارگت را برابر ۲۰۰ دلار قرار می دهید در تعیین تارگت در معامله گری حقیقت شما دارید سودتان را دو برابر می کنید و ریسک به ریوارد ۱:۲ دارید.
دلیل اهمیت ریسک به ریوارد در معاملات
شما اگر ۵۰% تریدهایتان استاپ بخورد باز هم به مرور زمان سود می کنید. اگر شما ۶۵% تریدهایتان ضررده باشد با ریسک به ریوارد ۱:۲ باز هم سود می کنید. در یک بازه ۱۰ تریدی اگر شما فقط ۳۱% وین ریت داشته باشید و ریسک به ریواردتان ۱:۲ باشد و در هر ترید ۱۰۰ دلار ریسک کنید بعد از ۱۰ترید باز هم ۵۰ دلار سود کردید. این قدرت ریسک به ریوارد هست وقتی آن را بکار بگیرید.
وین ریت بالا یا وین ریت پایین
خیلی از تریدرها به اشتباه باور دارند که باید درصد بالایی از وین ریت تعیین تارگت در معامله گری رو داشته باشند تا بتوانید در این بازار سود کند که در حقیقت یک دیدگاه اشتباه هست. اگر شما ریسک به ریوارد ۱:۳ داشته باشید این به معنی این هست که اگر شما ۷ترید از ۱۰ تریدشما استاپ بخورد و در هر ترید ۱۰۰ دلار ریسک کنید، شما ۷۰۰ دلار از دست می دهید ولی ۹۰۰ دلار بدست می آورید که در نتیجه شما بعد از ۱۰ ترید ۲۰۰ دلار سود کردید، با اینکه ۷۰% تریدهایتان ضررده بوده است. الان باید متوجه شده باشید چرا تاکید داشتیم که حداقل باید ریسک به ریوارد ۱:۲ داشته باشید. دلیل این است که با وین ریت پایین باز هم می تونید سود کنید.
ریسک بر چه اساس معامله می شود؟
ریسک بر اساس دلار محاسبه می شود نه پیپ، حجم پوزیشن به شما این اجازه را می دهد که بتوانید مقداری که قرار هست ریسک کنید در هر ترید را مشخص کنید. این به شما کمک می کند که در عین حالی که شما استاپ لاس بزرگی دارید، بتوانید ریسک دلاری حسابتان را ثابت نگه دارید. خیلی از تریدرها اشتباها این تصور را دارند که استاپ لاس بزرگ در حقیقت ضرر سنگین تری به شما می زند. اگر شما قرار هست استاپی برابر با ۲۰۰ پیپ داشته باشید باید ۱۰۰ دلار را ریسک کنید که به راحتی می تونید با حجم پوزیشن این مقدار را مدیریت کنید.
برای مثال فرض کنید: شما پوند دلار مینی را ترید می کنید و قرار هست ۱۰۰ دلار برای ۲۰۰ پیپ استاپ را ریسک کنید. در اینصورت حجم پوزیشن شما برابر با ۵ (یا ۵ میکرو لات) هست. در حقیقت شما دارید تریدی می کنید که به ازای هر ۱ پیپ حرکت ۵۰ سنت ضرر می کنید.
۱۰۰$= ۵۰*۲۰۰
پس صرفا بخاطر اینکه استاپ لاس شما بزرگ هست به این معنی نیست که باید ریسک زیادی انجام بدهید. خیلی از تریدر ها استاپ را قرار می دهند ولی حجم پوزیشن رو محاسبه نمی کنند که باعث می شود حساب معاملاتی شان از بین برود!
اشتباهات رایج تریدرها
اگر شما در ابتدا ریسک معاملاتی خود را رو برای ۱۰۰ پیپ و ۱۰۰ دلار قرار بدهید و در وسط راه تصمیم بگیرید استاپ رو ۱۰۰ پیپ بیشتر کنید و ۲۰۰ پیپ استاپ داشته باشید، در حقیقت شما ۲۰۰ دلار دارید ریسک می کنید(۱ دلار به ازای هر پیپ * ۲۰۰ پیپ = ۲۰۰ دلار) این اصلی ترین اشتباه در ترید کردن هست که می توانید مرتکب شوید.
شما باید قبل از ورود به معامله ریسک دلاری تان را بر اساس استاپ دلخواه تان و هرجایی که هست مشخص کنید (هیچ وقت استاپ را جابه جا نکنید. وقتی وارد محدوده ضرر می شوید، ترس از دست دادن پول باعث میشود شما ریسک خود را بیشتر کنید و به مرور زمان حساب تان را کلا از بین ببرید) . بصورت مشابه خیلی از تریدرها فکر می کنند استاپ لاس کوچکتر به معنی ریسک دلاری کمتر اسست. این همیشه صادق نیست و حجم پوزیشن این را تعیین می کند.
اگردوست شما یک تریدر باشد با یک استاپ ۵۰ پیپی اما ۵ دلار در هر پیپ ریسک کند ( ۵ مینی لات) پس در حقیقت ۲۵۰ دلار در این ترید ریسک کردهاست. اگر شما استاپ لاسی برابر با ۱۰۰ پیپ داشته باشید ولی ۲ دلار در هر ترید ریسک کرده باشید ( ۲ میلی لات) پس ریسک شما در ترید برابر ۲۰۰ دلار است. پس می بینید که استاپ کوچکتر لزوما به معنی ضرر کمتر نیست. اینجا شما حجم کمتری با استاپ بزرگتری داشته اید ولی ضرر کمتری کرده اید.
خلاصه مقاله
ما در این مقاله به زبان ساده به شما بگوییم که هر چه قدر در این بازار حرفه ای شوید و دوره های زیادی ببینید و مقالات آموزشی بخوانید و همچنین استراتژی ها و تاکتیک های معاملاتی زیادی را یاد بگیرید به تنهایی نمی توانند شما را در زمینه معامله گری موفق کنند، مگر اینکه استراتژی مدیریت سرمایه خود راداشته باشید.
بهترین ریسک برای معامله نیم تا یک درصد است. برای افزایش این ریسک به مهارت بالایی نیاز دارید و تا زمانی که مهارت تان را به مرحله قابل قبولی نرسانده اید، بهتر است اهرم های کوچک استفاده کنید و رویای یک شبه پول دار شدن را از ذهنتان بیرون کنید.
سپاس گزاریم از اینکه این مقاله را تا انتها مطالعه کرده اید و موفقیت شما در معاملهگری و تمام مراحل زندگی را خواستاریم.
یک معامله گر روزانه چقدر درآمد دارد؟
درآمد یک معامله گر با توجه به میزان سرمایه اولیه، مدیریت ریسک، بازار معاملاتی و استراتژیهای معاملاتی مختلف است حتی درآمد یک روزش با روز دیگر فرق دارد.
از طرفی تعداد معامله گران بسیار کمی درآمد روزانه شان را گزارش میکنند بدین ترتیب نمیتوان عدد دقیقی برای بهصورت دلاری برای درآمد روزانه معامله گران متصور شد و باید بهصورت درصدی بیان شود که بازهم به توجه به میزان سرمایه اولیه و بازار معاملاتی رنج گزارش این عدد بسیار زیاد خواهد بود. در این مقاله، نگاهی دقیقتر به نحوه کار معاملهگران حرفهای و میزان درآمد آنها خواهیم داشت.
آیا میتوان امرار معاش را از طریق معاملات روزانه به دست آورد؟
درآمد روزانه (کوتاهمدت) یک معامله گر اصولاً ثابت نیست. میتوان در معامله گری درآمدی منظم و پایدار داشت، اما نه درآمد ثابت؛ زیرا در هر لحظه عوامل مختلفی بر موفقیت و سودآوری معامله گر و درآمدش تأثیر میگذارد. در ادامه مهمترین عوامل مؤثر بر درآمد روزانه معامله گر را شرح میدهیم.
۱- مهمترین عامل، میزان سرمایه اولیه
هر چه یک معامله گر از سرمایه اولیه بیشتری برخوردار باشد، درآمد او بهطور بالقوه بالاتر خواهد بود. فرض کنید شخص A تعیین تارگت در معامله گری تعیین تارگت در معامله گری مقدار ۳۰۰۰ دلار سرمایه دارد و در یک ماه ۱۰ درصد سرمایهاش را سود کسب کرده است. سود آخر ماه او ۳۰۰ دلار خواهد بود. حال شخص B را فرض کنید که ۳۰.۰۰۰ دلار دارد و همان ۱۰ درصد سرمایهاش را سود میکند ولی سود آخر ماه او ۳۰۰۰ دلار خواهد بود! به اندازه کل سرمایه شخص B!
البته باید تعیین تارگت در معامله گری یادآوری کرد که در بازار فارکس و ارز دیجیتال امکان استفاده از اهرم وجود دارد. با استفاده از اهرم، میتوان بهطور بالقوه امکان کسب سود را افزایش داد اما ریسک و مقدار ضرر نیز افزایش مییابد و بهطورکلی هرچه اهرم بیشتر باشد اصل سرمایه در ریسک بیشتری قرار میگیرد، بدین ترتیب میتوان گفت که میزان سرمایه اولیه عامل اصلی تعیین میزان درآمد یک معامله گر در روز است.
۲- دومین عامل مهم، میزان تخصص و تجربه معامله گری
معامله گری یک حرفه بسیار تخصصی است و اگر هدفتان از معامله گری کسب مخارج روزمره زندگیتان است باید در این حرفه بسیار تمرکز کرده و بهطور تخصصی اصول آن را یاد بگیرید. یک سؤال، چرا حتماً باید آموزش فارکس یا آموزش ارز دیجیتال را دید و بعد معامله گری را شروع کرد؟ یک دکتر قبل از اولین جراحی مستقلش سالها درسخوانده و دستیار بوده. یک وکیل، یک دندانپزشک، یک سرآشپز و غیره سالها آموزش دیدهاند، تمرین کردهاند تا به یک آدم موفق در حوزه خود تبدیلشدهاند. حال چرا افراد بدون دیدن آموزش اصولی وارد حرفه معامله گری میشوند و فکر میکنند میتوانند یکشبه پولدار شوند؟ معامله گری هم مانند هر تجارت دیگری در قدم اول احتیاج به آموزش صحیح و اصولی داشته و پسازآن احتیاج به تمرین و ممارست دارد.
برای آموزش فارکس در مشهد از صفر تا پیشرفته به سایت همیار کریپتو سری بزنید.
مثالی از استراتژی معاملات روزانه در عمل
با فرض آن که به اصول تکنیکالی و فاندامنتالی معامله گری آشنا هستید تاثیر مدیریت سرمایه بر نتایج معاملات را بررسی می کنیم. مدیریت سرمایه در معاملات عاملی است که اگر آن را رعایت نکنید قطعاً در حرفه معامله گری ورشکسته میشوید. فرض کنید شما یک معامله گر روزانه با سرمایه ۱۵۰۰ دلار هستید و در روز ۲ معامله میکنید اگر دو روز در هفته هم استراحت کنید، یعنی در ماه ۴۴ معامله انجام میدهید.
مدیریت سرمایه شما بدین شکل است که ۱ درصد از کل حساب را با احتساب کارمزد ریسک کرده (حد ضررتان است) که مقدار دلاری آن ۱۵ دلار میشود و تارگت شما ۲ درصد از کل حساب است که مقدار دلاری آن ۳۰ دلار میشود (در این حالت نسبت ریوارد به ریسک ۲ میشود). تعداد معاملات برنده و بازنده هم برابر است یعنی در این مثال شما در ماه ۲۲ معامله برنده و ۲۲ معامله بازنده دارید.
میزان سود ناخالص آخر ماه برابر است با ۲۲ ضربدر ۳۰ یعنی ۶۶۰ دلار
میزان ضرر آخر ماه برابر است با ۲۲ ضربدر ۱۵ یعنی ۳۳۰ دلار
بنابراین میزان سود خالص آخر ماه شما ۳۳۰ = ۳۳۰ -۶۶۰ برابر ۳۳۰ دلار میشود.
حال اگر فقط نسبت ریوارد به ریسک برابر شود (یک به یک)، شما هیچ سودی کسب نمیکنید. اینجاست که اهمیت مدیریت سرمایه با معاملات ۵۰-۵۰ درک میشود.
اگر شما شخصی باشید که پشتکار داشته باشید و آموزش دیدن را ادامه دهید و سطح تحلیل صحیح تکنیکال و فاندامنتال خود را افزایش دهید، میتوانید تعداد معاملات برنده را نسبت به بازنده را افزایش دهید و نزدیک ۶۰ به ۴۰ کنید، یعنی ۶۰ درصد معاملات برنده و ۴۰ درصد معاملات شما بازنده باشد. در این حالت با ثابت مانده بقیه مفروضات میزان سود خالص آخر ماه معاملات شما
تعداد معاملات برنده ۲۶,۴ عدد
تعداد معاملات بازنده ۱۷,۶ عدد
میزان سود ناخالص آخر ماه برابر است با ۱۳۲ ضربدر ۳۰ یعنی ۷۹۲ دلار
میزان ضرر آخر ماه برابر است با ۸۸ ضربدر ۱۵ یعنی ۲۶۴ دلار
بنابراین میزان سود خالص آخر ماه شما ۵۲۸ = ۲۶۴ -۷۹۲ برابر ۵۲۸ دلار میشود.
این مثال تفاوت یک فرد حرفهای که آموزش صحیح دیده و با تمام مفاهیم بازار فارکس و ارز دیجیتال کاملاً آشنا است، با فردی که معاملات ۵۰-۵۰ دارد مشخص میشود.
دقت داشته باشید که عملکرد حد ضرر مانند بیمه است و از اصل سرمایه محافظت میکند. وقتی شما ماشینتان را بیمه میکنید دیگر خیالتان در برابر حوادث ناگوار راحت خواهد بود. اگر شما برای معاملاتتان حد ضرر نگذارید ممکن است سرمایه عظیمی را از دست دهید بهطوریکه جبران آن برایتان بسیار دشوار خواهد بود.
برای آموزش ارز دیجیتال در مشهد بهصورت حضوری و غیرحضوری همچنین برای دریافت بهترین سیگنال ارز دیجیتال بهصورت رایگان همین حالا همیار کریپتو را سرچ کنید.
۳- داشتن دفترچه ثبت معاملات و تحلیل روزانه معاملات
یک معامله گر حرفهای همیشه معاملاتش را ثبت میکند تا با بررسی آنها بتواند نقاط ضعف و قوت خود را در فرآیند معامله گری پیدا کند. حتی ثبت احساسات و شرایط روحی در زمان انجام معاملات مهم است. عادت دیگری که معامله گران حرفهای دارند آن است که در پایان روز معاملاتی یا قبل از شروع روز کاری خود، نتایج معاملات دیروز را ارزیابی میکنند و با استفاده از تجربیاتشان، سعی میکنند روز کاری بهتری را داشته باشند.
دوره جامع آموزش فارکس همیار کریپتو
در مجموعه همیار کریپتو دوره جامع آموزش فارکس طبق استانداردهای بالایی طراحیشده است. این دوره کاملاً عَمَلی و کاربردی تعیین تارگت در معامله گری بوده و پایان هر جلسه شما آزمونی خواهید داشت که مطالب مُبهم و نقاط ضعفتان شناساییشده و نهایتاً توسط استاد و پشتیبان رفع اشکال شود.
دوره جامع آموزش فارکس بهصورت صفر تا صد طراحیشده تا احتیاجی به هیچ دوره آموزشی دیگری نداشته باشید حتی از علمی که در تحلیل تکنیکال، مدیریت سرمایه و روانشناسی یاد گرفتهاید، بتوانید در بازارهای مالی دیگر مانند ارز دیجیتال هم استفاده کنید.
دوره جامع آموزش فارکس شامل هدایایی از قبیل؛
هدیه دوره جامع ارز دیجیتال و تحلیل تکنیکال کلاسیک
هدیه دفترچه پلن معاملاتی به دانشجو
سخن آخر
در مثالهای بالا دیدی که عملاً نمیتوان درآمد ثابتی برای یک معامله گر گزارش کرد زیرا پارامترهای زیادی در تعیین درآمد معامله گر نقش دارند. این پارامترها حتی در روزهای مختلف تغییر میکنند مثلاً یک روز به خاطر اخبار فاندامنتالی بازار نوسان زیادی دارد یا روز دیگر به شما خبر خاصی رسیده که احساساتتان را شدیداً درگیر کرده است. نهایتاً برای داشتن نتیجه مناسب در حرفه معامله گری، دانش و مهارت حرف اول را میزند.
۵ روش تکنیکال برای تعیین نقطه برداشت سود در معاملات
ورود به معامله اولین قدم و خارج شدن از آن با سود، آخرین قدم از انجام یک معامله است. پیدا کردن نقطه هدف برای برداشت سود، تعیین کننده ریوارد مورد انتظار شماست. هدف از تعیین حد سود (Profit Target) این است که بدانید آیا ریسک کردن در یک معامله ارزش زمان، استرس و سودی که بدست میآید را دارد یا خیر.
نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward) برای یک معامله همیشه در حال تغییر است؛ به شکلی که اگر برای مدتی طولانی آن معامله در مسیر مورد دلخواه شما حرکت کرده باشد، نگه داشتن آن میتواند ریسک بیشتری به همراه داشته باشد و سود باقیمانده را محدود کند.
در این مقاله ۵ مورد از بهترین نقاط برای قرار دادن هدف حد سود و برداشت سود معرفی شدهاند. در تمامی این مثالها از تحلیل تکنیکال، اندیکاتورها و پرایس اکشن، برای تعیین نقاط کسب سود حداکثری در چارت استفاده شده است.
استفاده از اندیکاتور RSI
سطح ۷۰ اندیکاتور RSI بر روی چارت میتواند نشان دهنده زمان مناسب برای برداشت سود یک معامله خرید باشد و سطح ۳۰ اندیکاتور RSI احتمالا زمان مناسبی برای برداشت سود در معامله فروش است.
استفاده از حمایت و مقاومت
محدوده مقاومتی قبلی بر روی چارت، هدف خوبی برای برداشت سود معامله خرید، و یک حمایت قدیمی هدف خوبی برای برداشت سود معامله فروش است.
ابزار فیبوناچی
بعد از بریک اوت موج A-B-C و الگوی پولبک، رسم ابزار فیبوناچی گسترشی (Fibonacci extensions) از کف به سقف حرکت بریک اوت، میتواند بهعنوان هدفی برای برداشت سود استفاده شود. بعد از شناسایی سطح اصلاحی موج C، معاملهگر میتواند یکی از سطوح فیبوناچی گسترشی را به عنوان تعیین حد سود انتخاب کند.
سطوح ۱۳۸ و ۱۶۱ نزدیکترین و پر استفادهترین سطوحی هستند که به عنوان نقطه برداشت سود یا همان «پرافیت تارگت» استفاده میشوند.
استفاده از الگوهای کلاسیک
پیش بینی حرکت یک الگو بر اساس بزرگی نوسان (سویینگ) و یا روند قبل از شکلگیری آن الگو، یکی دیگر از روشهایی است که میتوان به وسیله آن بزرگی حرکت فعلی را بعد از وقوع بریک اوت آن الگو اندازهگیری کرد.
میانگین متحرک
یک میانگین متحرک بلندمدت اصلی در بالای نقطه ورود به معامله میتواند به عنوان نقطه هدف برای برداشت سود در معاملات خرید عمل کند. همچنین یک میانگین متحرک بلندمدت اصلی در پایین نقطه ورود به معامله میتواند تعیین تارگت در معامله گری به عنوان نقطه هدف برای برداشت سود در معاملات فروش عمل کند.
توجه داشته باشید تمامی این موارد، محدودههایی بالقوه برای برداشت سود در زمان ورود به معامله و همچنین مدیریت معاملات برای کسب سود حداکثری هستند. حد ضرر (Stop Loss) که در زمان باز کردن معامله انتخاب میکنید، ریسکی است که شما پذیرفتهاید و نقطه برداشت سود (Profit Target) که انتخاب میکنید، پاداش بالقوهای است که در قبال ریسک خود انتظار دارید.
معامله گری حرفه ای با ادونس گت
یکی از بهترین نرم افزار هایی که یک فعال بازار سرمایه می تواند استفاده کند نرم افزار ارزشمند ادونس گت هست که ما هم سعی کرده ایم در این دوره ویژگی های بارز و ابزار های منحصر به فرد این نرم افزار را برای تهیه کنندگان توضیح دهیم و قبل از تهیه این دوره به تحلیل تکنیکال مثل تحلیل تکنیکال کلاسیک مسلط شوید و سپس از این دوره استفاده کنید.
یکی از بهترین نرم افزار هایی که یک فعال بازار سرمایه می تواند استفاده کند نرم افزار ارزشمند ادونس گت هست که ما هم سعی کرده ایم در این دوره ویژگی های بارز و ابزار های منحصر به فرد این نرم افزار را برای تهیه کنندگان توضیح دهیم و قبل از تهیه این دوره به تحلیل تکنیکال مثل تحلیل تکنیکال کلاسیک مسلط شوید و سپس از این دوره استفاده کنید.
نرم افزار ادونس گت ابزارهای خیلی خاصی دارد که شبیه به آن در هیچ نرم افزار دیگری پیدا نمی شود و شما با یادگیری این ابزارها در کنار تحلیل تکنیکال کلاسیک می توانید بازدهی معاملات خود را خیلی بالاتر ببرید که در این دوره همه ابزارهایی که در بورس ایران خیلی کاربردی هست تدریس شده و بعد از یادگیری این ابزارها دیدگاهتان نسبت به قبل خیلی تغییر می کند و ریسک معاملات شما کمتر میشود.
این نرم افزار ، مزایای بسیار زیادی دارد مثل:
موج شماری امواج الیوت ، تشخیص نوع پیووتها ، رسم کانال به صورت خودکار ، هشدار تغییر روند ، تحلیل زمانی با تایم کلاستر تعیین تارگت سهم و بسیاری از کاربردهای ویژه دیگر که در هیچ نرم افزار دیگری پیدا نمی کنید.
1)معرفی
2)انتقال دیتا به نرم افزار با روش بسیار سریع و همیشگی
3)تحلیل هدفهای قیمتی و زمانی به کمک ابزار MOB
4)معرفی ابزار Automatic Trend channels و Regression Channel
5)استراتژی خرید و فروش عالی به کمک ابزار XTL
6)ابزار کاربردی JTI برای یافتن قدرت روند و تغییر روند
7)تحلیل زمانی با استفاده از خوشه های زمانی (Time Cluster)(ابزار بسیار ویژه)
8)ابزار Bias Reversal و شیوه صحیح ترکیب آن با Regression Channel
9)معرفی ابزار ellipse و تعیین اهداف قیمت با آن
مهمترین کمکی که این دوره آموزشی به شما میکند این هست که دید شما را از تحلیل تکنیکال بازتر می کند و می توانید تحلیل خود را عمق خیلی بیشتری دهید.
این دوره آموزشی برای تمامی کسانی که در حوزه بازار بورس فعال هستند و به تحلیل تکنیکال هم مسلط هستند کاربرد بسیار زیادی دارد که کمک می کند بازدهی معاملاتشان خیلی بیشتر شود.
Your browser does not support HTML5 video.
ضمانت بازگشت وجه:
در صورتی که آموزشها را به صورت گام به گام پیش بردید و نتیجه نگرفتید می توانید درخواست بازگشت وجه بدهید.
تاثیر رعایت حد ضرر در بازدهی معاملات در بورس
حد ضرر از جمله مفاهیم بسیار مهم در حرفهی معاملهگری (Trading) است که فعالان بورس ایران کمتر به آن پایبند هستند. در حالی که رعایت حد ضرر در بورس میتواند بازدهی معاملات ما را به شدن افزایش دهد. این مسئله آنقدر مهم است که اقرار نیست اگر بگوییم مرز میان موفقیت یا عدم موفقیت در معاملات سهام تعیین حد ضرر و حد سود و پایبند بودن به آنها است. مطالعه این مقاله فقط 3 دقیقه زمان نیاز دارد ولی اگر آن را به خوبی درک کنید سه سال شما را در معاملهگری در بازار سرمایه جلو میاندازد. در این مقاله همچنین با مفهوم مدیریت معامله آشنا خواهید شد. با ما همراه باشید.
رعایت حد ضرر در بورس به چه معنی است؟
در دنیای معاملهگری وقتی شما وارد یک معامله میشوید از آینده آن معامله بی خبر هستید و ممکن است روند قیمت به هر دلیلی بر خلاف پیش بینی شما حرکت کند و شما متحمل ضرر سنگینی شوید. برای جلوگیری از این ضرر سنگین مفهومی بوجود امده است به نام حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) و به معنی این است که شما برای معامله خود حد مشخصی از ضرر را تعیین میکنید و اگر معامله شما به آن حد از ضرر رسید شما از معامله خارج خواهید شد تا ضرر بیشتری را متحمل نشوید.
برای مثال شما سهمی را به قیمت 100 تومان خریداری میکنید و طبق چارت سهم یا هر دلیل دیگری حد ضرر را 95 تومان در نظر میگیرید. حال اگر قیمت سهم به 95 رسید شما با رعایت حد ضرر خود باید سهم را بفروشید و با 5 تومان ضرر از سهم خارج شوید.
برای اطلاعات کامل درباره مفهوم حد ضرر مقاله حد ضرر و اهمیت آن در معاملهگری را مطالعه کنید.
فلسفه حد ضرر
وقتی ما با تحلیلی وارد سهمی میشویم، علی القاعده اعتقاد داریم سهم باید قیمتش افزایش پیدا کند. حال اگر قیمت کاهش پیدا کند دو حالت دارد:
- یا بازار دارد اشتباه میکند
- یا تحلیل ما اشتباه بوده است
اگر تحلیل ما اشتباه بوده باشد، حد ضرر جایی است که ما اعتراف کردهایم که تحلیل ما اشتباه بوده است (و یا تحلیل ما فیلد شده). اگر بازار در حال اشتباه کردن است ممکن است این اشتباه آنقدر ادامه داشته باشد که بیش از نیمی سرمایه ما از بین برود! پس در این حالت تعیین حد ضرر یعنی اعتراف به این مطلب که بازار فعلا در حال اشتباه است و ما زمانی دوباره به این سهم وارد خواهیم شد که شرایط بهتری وجود داشته باشد. میبینید که هر حال ما باید برای میزان ضرر خود حدی را تعیین کنیم. این باید از آنجا میآید که قیمت سهم میتواند به طرز باورنکردی کاهش یابد.
حد سود یا تارگت معامله در بورس چیست؟
قبل از اینکه به بحث مهم مدیریت معامله بپردازیم اجازه دهیم اشارهای به مفهوم حد سود یا تارگت معامله نیز داشته باشیم. همان طور که باید برای میزان ضرر و زیان حد و مرز مشخصی تعیین کنیم، برای میزان سود یک معامله نیز باید محدودیت و حد مشخصی را تعریف کنیم. این کار در همان زمان ورود به معامله انجام میشود ولی طبق آنچه در ادامه توضیح خواهیم داد، در آینده ممکن است دستخوش تغییراتی شود.
مدیریت معامله و اهمیت رعایت حد ضرر و حد سود
همان طور که ذکر شد ما در زمانی که وارد یک سهم میشویم باتوجه به تحلیل خود و با توجه به چارت سهم برای معامله خود حد ضرر و حد سود تعیین میکنیم به طوری که ریسک به ریوارد معامله جذاب باشد. ریسک به ریواردِ جذاب یعنی حد ضرر نسبت به حد سود کوچک باشد. توجه کنید نکتهی مهم این مطلب است که ما نیستیم که با تعیین حد ضرر و حد سود، ریسک به ریوارد معامله را جذاب میکنیم، بلکه ما به دنبال معاملهای هستیم که باتوجه به تعیین تارگت در معامله گری حد سود و حد ضرر آن، ریسک به ریواردش جذاب باشد.
به عبارتی تعیین حد ضرر و حد سود دلبخواهی نیست! برای نمونه میتوانید به مقاله الگوی سقف و کف دوقلو در تحلیل تکنیکال مراجعه کنید تا نحوه تعیین حد سود و حد ضرر را به خوبی متوجه شوید. اما بعد از تعیین حد سود و حد ضرر، ما وظیفه داریم معامله خودمان را مدیریت کنیم.
خارج شدن از یک معامله به اندازه ورود به آن اهمیت دارد. توجه کنید ما با انتخاب معاملههایی که ریسک به ریوارد جذابی دارند در واقع کاری میکنیم که برایند معاملات ما سودده باشند. برای مثال فرض کنید چهار معامله انجام داده اید که ریسک به ریوارد آن 1 به 3 است و درصد حد سود و زیان در هر 4 معامله برابر است. در این صورت اگر سه معامله ما به حد ضرر برسد و تنها یک معامله ما به حد سود برسد برایند معاملات ما صفر خواهد بود و نه ضرر کرده ایم و نه سود. همان یک معاملهی سودده ضرر ان سه معامله را جبران خواهد کرد.
توجه کنید که در اینجا فقط 25 درصد معاملات ما به حد سود رسیده است و 75 درصد معاملات به حد ضرر. با این حال ما ضرری نکرده ایم. در صورتی که در تحلیل و معامله گری تبحر خوبی داشته باشیم در بدترین حالت 50 درصد معاملات ما به حد سود خواهد رسید و به این ترتیب ما همواره در سود خواهیم بود.
نکته مهم در اینجا تخصیص سرمایه به هر معامله است که باتوجه به حد ضرر مشخص میشود. به طوری که نباید با فرض فعال شدن حد ضرر ما بیشتر از 2 درصد از کل سرمایه خود را از دست بدهیم. نکته مهم دیگر این است که ما باید معامله خود را رصد و مدیریت کنیم. در صورتی ضعفی در روند سهم مشاهده میکنیم باید از تکنیک ریسک فری استفاده کنیم.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
تکنیک فری ریسک کردن معامله چیست؟
در بسیاری مواقع ما باید معامله خودمان را مدیریت کنیم نه اینکه بنشینیم تا قیمت به حد سود یا حد ضرر ما برسد. در مدیریت معامله فری ریسک کردن معامله کاری است که ما انجام میدهیم تا در صورتی که حد ضرر ما فعال شد، بدون ضرر از معامله خارج شویم.
یکی از روش های فری ریسک کردن معامله، سیو بخشی از سود است. نحوهی کار به این صورت است که وقتی به اندازه میزان حد ضرر معامله، معاملهی ما به سود میرسد (البته در بورس ایران 1.5 درصد کارمزد را باید به میزان حد ضرر اضافه کنیم)، نصف حجم سهمی که مالک آن هستیم را بفروشیم و بخشی از سودی که کسب کردهایم را سیو کنیم. در این حالت نصف باقیمانده سهم را صبر میکنیم تا به حد سود برسیم.
اگر با مفهوم ریسک فری در معاملات آشنا نیستید برای اطلاعات تکمیلی مقاله تکنیک ریسک فری کردن معامله را مطالعه کنید.
تفاوت عملکرد معاملهگر در رسیدن به حد ضرر و حد سود
در مدیریت معامله نحوه واکنش ما هنگامی که به حد سود و حد ضرر میرسیم متفاوت است. در زمانی که قیمت به حدضرر ما میرسد در صورتی که روند حرکت قیمت قوی نیست و محدوده حد ضرر ما به طور کامل شکسته نشده است باید صبر کنیم.
اما زمانی که به حد سود میرسیم این قضیه بر عکس است. در صورت مشاهده ضعف در روند حرکت قیمت نباید صبر کنیم و باید بلافاصله از سهم خارج شویم.
اما شکست یک محدوده قیمتی (چه محدوده حد سود چه حد ضرر) به معنی عبور قیمت با یک کندل قوی و بلند و حداقل بسته شدن یک کندل دیگر در آن طرف سطح مورد نظر برای تثبیت قیمت است. توجه کنید صف خرید و فروش در بورس ما حکم یک کندل قوی و بلند را دارد. پس مدیریت معامله در زمانی که به حد سود یا حد ضرر میرسیم خیلی مهم است.
چند مثال درباره رعایت حد ضرر و حد سود در بورس
برای مثال نماد کاوه را در نظر بگیرید که که در نقطه قرمز (پرچم) رنگ وارد معامله شدهایم و حد ضرر و حد سود را طبق تصویر زیر مشخص کردهایم.
حال فرض کنید سهم به با صف خرید به حد سود ما رسیده است. در این صورت حد سود جدیدی تعریف میکنیم و حد ضرر را به نقطهی حد سود قبلی جابجا میکنیم.
از طرفی صرف لمس قیمت حد ضرر در یک روز معاملاتی به معنی فعال شدن حد ضرر ما نیست. همان طور که ذکر شد زمانی حد ضرر فعال میشود که قیمت به تعیین تارگت در معامله گری طور کامل سطح مورد نظر را بشکند و تعریف شکست مشخص است. برای مثال در تصویر زیر حد ضرر با خط قرمز رنگ مشخص شده است و لمس آنی حد ضرر را مشاهده میکنید که به هیچ عنوان به معنی فعال شدن حد ضرر ما نبوده است.
توجه کنید همین مدیریت معامله است که در نهایت برآیند معاملات ما را سودده خواهد کرد چراکه ما به سود اجازه رشد خواهیم داد و ضررها را محدود میکنیم. در این صورت با تعداد اندکی معامله سود ده نیز در مجموع بازدهی ما مثبت خواهد بود. کاری که افراد غیر حرفه ای دقیقا بر عکس ان را انجام میدهند. افراد غیر حرفهای تعداد زیادی معامله با سودهای کم انجام میدهند و در یک یا دو معامله با ضرر سنگین همه ان سودها را از دست میدهند.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
دیدگاه شما