نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران فارکس
یک معاملهگر بدون استراتژی معاملاتی در بازار فارکس مانند یک راننده فرمول یک بدون نقشه مسیر است.
استراتژی معاملاتی به شما کمک میکند تا با هرج و مرج بازارها مقابله کنید.
در این مقاله به بررسی مفهوم استراتژی و لزوم استفاده از آن در معاملات فارکس میپردازیم.
در ادامه متوجه خواهید شد که چرا یک استراتژی معاملاتی سنجیده از سرمایه و حساب معاملاتی شما محافظت میکند و همچنین کمک میکند تا سودهای پایدارتری داشته باشید.
بازار پر از هرج و مرج است
فرض کنید که شما با اندیکاتورهای زیادی آشنایی دارید.
میتوانید الگوهای کندل استیک را شناسایی کنید و زمان انجام آنالیزهای تکنیکال را نیز به خوبی میدانید.
با استفاده از این اطلاعات میتوانید تا حد زیادی در معاملات خود موفق شوید، اما شانس تا کی با شما یاری خواهد کرد؟
از این گذاشته توجه داشته باشید که صرفا دنبال کردن توصیههای معاملاتی و بررسیهای بازار کافی نیست.
بازار معاملات غیر قابل پیشبینی است.
در اغلب اوقات حتی یک معاملهگر ماهر نیز نمیتواند متوجه دلیل روند صعودی یا نزولی بازار شود و جایگاه بعدی قیمت را به خوبی حدس بزند.
تا زمانی که استراتژی نقش RSI در معاملات روزانه خود را به صورت عملی آزمایش نکنید، به نتیجه مطلوب نخواهید رسید.
بنابراین، برای تبدیل معاملات به منبع درآمد پایدار، استفاده از یک رویکرد سیستماتیک بسیار مهم است.
استراتژی معاملاتی چیست؟
یک استراتژی معاملاتی مجموعهای از قوانین است که سطوح ورود و خروج یک معاملهگر و معیارهای مدیریت سرمایه را برای هر معامله مشخص میکند.
استراتژی معاملاتی در واقع به تمام مراحل توجه میکند به همین دلیل معاملهگر باید مرحله به مرحله آنها را اجرا کند.
مهم نیست که چه مدت در بازار معاملات هستید اما به این موضوع توجه داشته باشید که بدون یک استراتژی معاملاتی نمیتوانید موفق شوید.
همان طور که در بالا اشاره کردیم یک استراتژی معاملاتی، معیارهای مناسب را برای باز کردن یک معامله شرح میدهد.
توجه داشته باشید که اندیکاتورها، الگوهای کندل استیک و آنالیزهای تکنیکال در صورت استفاده نادرست نمیتوانند کاربردی برای شما داشته باشند.
اگر یک معاملهگر، هربار که سیگنالی را از اندیکاتور دریافت میکند وارد معامله شود و یا تنها با دیدن الگوهای کندل استیک شروع به معامله کند با نتایج ناامید کنندهای مواجه خواهد شد.
البته که این سیگنالهای معاملاتی کاربردی هستند اما نباید همیشه انتظار نتایج مثبت و پایداری داشته باشید، به خصوص اگر یک معاملهگر از لوریج استفاده کند.
انتخاب یک استراتژی معاملاتی
زمانی که بازار فارکس بر خلاف تصور شما پیش برود به راحتی کنترل احساسات خود را از دست میدهید.
به همین دلیل باید یک استراتژی معاملاتی نقش RSI در معاملات روزانه مشخصی داشته باشید که بتوانید جواب سوالهای زیر را پیدا کنید:
- معیارهای مناسب برای باز کردن یک معامله چیست؟
- تا چه اندازه باید سرمایه خود را در هر معامله تحت ریسک قرار دهید؟ در معامله چیست؟
اینها سوالاتی هستند که هنگام انتخاب استراتژی معاملاتی باید به آنها پاسخ دهید.
شما می توانید نمونههای زیادی از استراتژیهای معاملاتی را در اینترنت پیدا کنید اما توجه داشته باشید که باید هر استراتژی را براساس اهداف و شرایط خود تنظیم کنید.
این کار کمی زمانبر است اما باید آن را انجام دهید.
در عمل، خواهید دید که:
- کدام اندیکاتورهای معاملاتی سیگنالهای قویتری ارائه میدهند،
- کدام یک سیگنالهای غلط میدهند،
- کدام الگوی نمودار بهتر عمل میکند،
- کدام بازار معاملاتی برای ورود شما مناسب است.
اجزای کلیدی یک استراتژی معاملاتی
فرض کنید که تصمیم گرفتید یک استراتژی معاملاتی داشته باشید.
بیایید نگاهی دقیق تر به اجزای اصلی آن بیندازیم:
قدم اول
اول از همه باید بگوییم که استراتژی شما باید عقلانی باشد.
این معیار به عنوان اصلیترین فاکتور در نظر گرفته میشود.
قدم دوم
دوم اینکه، شما باید نماد معاملاتی مورد نظر خود را انتخاب کنید.
بهترین کار این است که از جفت ارزهای اصلی استفاده کنید زیرا در صورت انتخاب آنها میتوانید از نوسانات این جفت ارزها بهره ببرید و از آنالیز تکنیکال استفاده کنید.
هنگام انتخاب جفت ارز باید وقت بگذارید، زیرا اینها ابزار کار و معاملات شما هستند.
قدم سوم
سوم اینکه، بازه زمانی و بازار معاملاتی خود را انتخاب کنید.
شما میتوانید در بلند مدت و یا بازه زمانی متوسط معامله کنید و یا معاملات خود را به صورت روزانه انجام دهید.
اینکه کدامیک از اینها را انتخاب میکنید بستگی به شخصیت، خلق و خو، ثبات روانی، قدرت تحمل و میزان استرس شما دارد.
اندازه سرمایه شما و اهداف معاملاتی تان نقش مهمی را در تصمیمگیریهای تان ایفا میکند.
اگر ترجیح میدهید که در بازههای زمانی طولانیتر معامله کنید، باید بازههای بلند مدتتری را انتخاب کنید.
برای معاملات اسکالپینگ ، بهترین کار این است که از بازه های زمانی M1، M5، M15 استفاده کنید.
انتخاب اندیکاتورهای تکنیکال نیز به سبک معاملاتی شما وابسته است.
به عنوان مثال، اندیکاتور MACD و میانگینهای متحرک برای معاملات بلندمدت و اندیکاتور RSI برای اسکالپینگ مناسب هستند.
قدم چهارم
چهارم اینکه باید معیارهای ورود به معامله را مشخص کنید و ببینید که چه سیگنالی برای ورود شما مناسب است.
همچنین، قوانین خروج و یا شرایط بستن معاملات خود را نیز باید مشخص کنید.
تعیین استاپ لاس و حد سود را فراموش نکنید.
قدم پنجم
مرحله پنجم در خلق استراتژی، شامل تعیین حجم در معاملات میشود.
سعی کنید حجم معاملاتی را براساس موجودی حساب خود تعیین کنید.
این کار ریسک شما را محدود میکند.
خود را برای ضررهای معاملاتی احتمالی نیز آماده کنید.
برای محافظت از سپرده خود بهتر است حداکثر تراکنشهایی که میتوانید ضرر آنها را تحمل کنید، تعیین کنید.
آیا میدانستید که میتوانید از حجم معاملات پول بیشتری بدست آورید؟
بروکر آمارکتس به عنوان بخشی از برنامه وفاداری خود، قسمتی از اسپرد را به مشتریان خود باز می گرداند.
این برنامه شامل 5 سطح است که هر چه سطح شما بالاتر برود، میزان کش بک دریافتی شما به ازای هر لات بیشتر خواهد شد.
بهتر است که ابتدا یک حساب دمو باز کرده و استراتژی انتخابی خود را امتحان کنید.
استراتژی انتخابی خود را با نمادهای معاملاتی مختلف و در تایم فریم های متفاوت امتحان کنید.
مهم است که که در زمان تجربه ضرر نیز به کارکرد استراتژی خود توجه کنید.
منتظر بیشترین تغییرات در خلاف جهت حرکت پوزیشن خود بمانید تا ببینید که چگونه موجودی شما در برابر ضررها مقاومت میکند.
به یاد داشته باشید که ایجاد یک استراتژی معاملاتی یک فرآیند نسبتاً پیچیده و زمان بر است.
هر استراتژی مناسبی فوراً جواب نمیدهد.
ناامید نشوید زیرا ساخت یک استراتژی سودآور فرایندی زمانبر است.
با استراتژیهای ساده شروع کنید و به سمت استراتژی های پیچیده تر بروید.
مطمئنا در پایان موفق خواهید شد.
مثال های کاربردی: سیگنال بازگشتی از سطوح اشباع خرید و فروش
در آموزش اندیکاتور RSI، سعی شده است در هشت مبحث آموزشی به روش های کاربردی و سیگنال یابی این اندیکاتور در معاملات بازار فارکس و سایر بازارهای مالی پرداخته شود.
2- ما در پایگاه خبری بازار مشترک، تنها به آموزش فارکس برای فارسی زبانان در سراسر جهان می پردازیم و هیچ گونه فعالیتی دیگری در این بازار مالی نداریم. (اسامی کارگزاری های اعلام شده در مطالب آموزشی صرفا جهت بررسی و استفاده از دموهای آموزشی آن ها است)
3- بازار فارکس، بازار خطرناکی است و اگر اشتباه کنید ممکن است سرمایه خود را از دست بدهید. پس حتما با آموزش درست و آگاهی پای به این بازار بگذارید.
بیشتر بخوانید:
در مبحث سوم از آموزش اندیکاتور RSI با ارایه مثال های کاربردی به بررسی سیگنال بازگشتی از سطوح اشباع خرید و فروش می پردازیم.
در این مثال ها از نمودار روزانه بازار اونس طلای جهانی (XAU/USD-daily) استفاده شده است. هدف این است تا در ۷ مرحله با تحلیل و بررسی نوسانات چارت طلا در گذشت زمان به جنبه های کاربردی اندیکاتور RSI در شناسایی سیگنال های خرید و فروش برای ورود به بازار پرداخته شود.
پیش از اینکه تحلیل نقش RSI در معاملات روزانه بازار را شروع کنیم بهتر است که به چند نکته توجه کنید. اولین نکته مهم در رابطه با تحلیل اندیکاتورهای تکنیکال، پی بردن به ماهیت اصلی اندیکاتور است. برخی از اندیکاتورها برای بازارهای روند دار مناسب است (مثل اندیکاتور ایچیموکو) و برخی دیگر در بازارهای خنثی بیشتر کارایی دارند (مثل اندیکاتور RSI). اندیکاتورها صرفاً برای سیگنال یابی استفاده نمیشوند. عده زیادی از معامله گران تازهکار تمایلی به تحلیل بازار ندارند و تنها با اضافه کردن اندیکاتور به نمودار قیمتی سعی در یافتن سیگنالهای بازگشتی دارند. اندیکاتور RSI زمانی کارایی دارد که در کنار نمودار قیمتی مورد استفاده قرار گیرد. اندیکاتورها تنها نشانگر وضعیت بازار هستند، به عبارت دیگر اندیکاتور به عنوان یک ابزار مکمل نمودار قیمتی است.
مرحله اول
در نمودار روزانه اونس طلا شاهد هستیم که بازار از محدوده ۱۱۲۰ دلاری صعود کرده و تا بالای ۱۳۵۰ دلار رسیده است. هر چند روند بازار صعودی است، اما بهطور دقیقتر بایستی گفت که روند بازار خنثی و متمایل به صعودی است. یعنی بازار شدیداً نوسانی است، اما رفتهرفته نوسانات بازار اوجها و کفهای قیمتی بالاتری را ثبت میکند.
در محدوده قیمتی ۱۱۲۰ دلار، اندیکاتور RSI وارد محدوده اشباع فروش یا همان محدوده زیر ۳۰ واحد شده است. به حرکات قیمتی بازار پیش از سقوط RSI به زیر ۳۰ واحد توجه کنید. شیب تُند سقوط قیمتی اونس طلا نشانگر فشارهای سنگین فروش است. وقتی اندیکاتور RSI به زیر ۳۰ واحد سقوط کرده، یعنی بازار مدتی است که حرکات نزولی قوی دارد و هیچ اصلاح صعودی هم روی نداده است. این یعنی هر لحظه امکان بازگشت صعودی بازار وجود دارد. به نوسان RSI در زیر ۳۰ واحد توجه کنید.
اگر بهدقت به اندیکاتور RSI و نمودار قیمتی توجه کنید متوجه خواهید شد که وقتی RSI به زیر ۳۰ واحد سقوط کرده، بازار هنوز به حرکات نزولی ادامه میداد. پس به خاطر داشته باشید که سقوط RSI به زیر ۳۰ واحد به معنی بازگشت قریبالوقوع صعودی نیست.
این تنها اولین هشدار برای فروشندگان است. هشدار دوم و نهایی زمانی صادر میشود که RSI به بالای ۳۰ واحد عبور کند. بازگشت RSI از محدوده اشباع فروش به بالای ۳۰ واحد میتواند نشانه نهایی از پایان حرکات نزولی باشد. یعنی فروشندگان در حال تثبیت سود هستند و معاملات فروش را میبندند. خروج فروشندگان از بازار اولین محرک برای بازگشت صعودی است.
مرحله دوم
با خروج قیمت اونس طلا از محدوده اشباع فروش شاهد بازگشت صعودی بازار هستیم. با عبور قیمت اونس طلا به بالای پارهخط قرمز و همچنین عبور RSI به بالای ۳۰ واحد، مهمترین سؤالی که ذهن معاملهگر را به خود مشغول میکند، اندازه بازگشت صعودی است. یعنی بازگشت صعودی تا کجا ادامه خواهد داشت؟ طبق تحلیل پرایس اکشن، بازگشت صعودی بازار تا اولین مقاومت میتواند ادامه یابد. به اوج قیمتی شماره ۱ توجه کنید.
این اوج قیمتی با نقطه ورود RSI به زیر ۳۰ واحد انطباق دارد و در واقع سطح کلیدی برای ادامه حرکات نزولی محسوب میشد. بعد از شروع حرکات نزولی قوی بازار، قیمت اونس طلا چند روز در محدوده پارهخط سبزرنگ متوقفشده و در ادامه با شکست آن به حرکات نزولی ادامه داده است.
با رسیدن قیمت اونس طلا به اوج قیمتی ۱، اندیکاتور RSI به ۷۰ واحد برخورد کرده است. آیا خود ۷۰ واحد هم محدوده اشباع خرید محسوب میشود؟ بله. اما قدرت محدوده اشباع خرید با میزان نفوذ RSI به محدوده بالای ۷۰ رابطه مستقیم دارد. هر چه RSI به سطوح بالاتری در ۷۰ واحد برسد، شانس وقوع اصلاح نزولی هم قویتر خواهد بود. به واکنش قیمت و اندیکاتور RSI به اوج قیمتی شماره یک توجه کنید. قیمت اونس طلا افت محدودی داشته، اما RSI از ۷۰ واحد تا ۵۰ واحد پایین آمده است.
شاید به خاطر میزان اصلاح نزولی که در بازار دیده میشود، معاملهگران به این موضوع فکر کنند که برخورد RSI به سطح ۷۰ واحد سیگنال فروش نبوده است. چنین دیدگاهی درست نیست. بازگشت RSI از ۷۰ واحد سیگنال فروش بود، اما ازآنجاییکه بازار در حال اصلاح حرکت بزرگتری است (حرکت نزولی شروعشده از زیر ۱۳۵۰ تا ۱۱۲۲ دلار)، به همین دلیل قدرت خریداران همچنان بیشتر از فروشندگان است. بر همین اساس بازگشت نزولی شروعشده از اوج ۱ محدود بوده است.
مرحله سوم
در نمودار بالا به علامت نقش RSI در معاملات روزانه ضربدر قرمز رنگ نگاه کنید. الگوی پین بار صعودی که در این محدوده تشکیل شده نشانه قوی از بازگشت صعودی بازار است. درست در همین لحظه، اندیکاتور RSI هم از محدوده اشباع خرید پایین آمده و به سطح میانی ۵۰ واحدی برخورد کرده است. سطح میانی ۵۰ واحدی میتواند در حرکات صعودی در قالب حمایت ظاهر شود. درست بعد از تشکیل این پین بار صعودی، قیمت اونس طلا افزایش یافته و قیمت به اوج قیمتی شماره ۲ رسیده است. همزمان با تشکیل اوج قیمتی شماره ۲، اندیکاتور RSI توانسته به سطح ۷۰ واحدی برخورد کند. دوباره بازار اصلاح نزولی جزئی به راه انداخته و به اوج قیمتی شماره ۳ رسیده است.
چرا قیمت اونس طلا بعد از تشکیل اوج قیمتی ۲ اصلاح نزولی عمیقی به راه نینداخته است؟ پاسخ این سؤال در تحلیلهای پرایس اکشن نهفته است. بعدازاینکه پین بار صعودی تشکیل شد، قیمت اونس طلا توانست اوج قبلی خود (اوج شماره یک) را بشکند و به اوج شماره ۲ برسد. ازآنجاییکه شکست اوج قیمتی ۱ (پارهخط قرمز) ضعیف بوده، بازار دوباره به سمت این محدوده بازگشته و آن را تبدیل به حمایت کرده است. به کندل های تشکیل شده در بالای خط قرمز توجه کنید.
کندل های صعودی نشان میدهند که اوج قیمتی ۱ دیگر مقاومت بازار نیست و به حمایت تبدیل شده است. به همین دلیل بازگشت نزولی بازار از اوج قیمتی ۲ محدود بود، چونکه بازار با مقاومت شکسته شدهای (یا همان حمایت) درگیر بود.
مرحله چهارم
مرحله ۴ (الف)
(الف)- در نمودار بالایی شاهد هستیم که بازار بعد از تبدیل اوج قیمتی شماره یک به حمایت، توانسته به حرکات صعودی ادامه دهد و به اوج قیمتی ۳ برسد. هر چند در این بخش تمرکز اصلی ما به سطوح اشباع خرید و فروش است، اما بهتر است که از فرصت استفاده کرد و به واگرایی تشکیل شده هم توجه کرد. به نحوه تشکیل اوجهای یک تا سه توجه کنید. اوجهای قیمتی رفتهرفته در سطوح بالاتری تشکیل میشوند، اما در اندیکاتور RSI، هر سه اوج قیمتی در یک محدوده تشکیل شدهاند. این نشانگر واگرایی نزولی است. یعنی اندیکاتور RSI تشکیل اوجهای بالاتر در نمودار روزانه را تائید نمیکند. در اینجا سیگنال اصلی بازار تشکیل واگرایی در محدوده اشباع خرید است. با خروج RSI از محدوده اشباع خرید میتوان وارد معامله فروش اونس طلا شد.
در اینجا زمانی که اندیکاتور RSI نشانگر واگرایی نزولی است و هر لحظه احتمال سقوط بازار وجود دارد، بهترین کار استفاده از سیگنالهای پرایس اکشن در نمودارهای پایینتر است. یعنی اگر در نمودار روزانه تحلیل میکنید، بهتر است برای یافتن محل ورود و حد ضرر به نمودار چهارساعته یا یکساعته نگاه کنید. نمودار بالایی نمودار روزانه اونس طلاست، به میزان بازگشت نزولی توجه کنید. ببیند تا چند روز قیمت اونس طلا سیر نزولی داشت.
در ادامه با سقوط قیمت اونس طلا از اوج قیمتی سوم، بازار به زیر ۱۲۰۰ دلار نفوذ کرده است. نرخ رُند ۱۲۰۰ دلار در نقش حمایت ظاهر شده و تقریباً بازار بعد از دو بار برخورد به این نرخ به سمت بالا بازگشته است. در استفاده از اندیکاتور RSI برخی از معاملهگران از الگوهای نموداری (Chart Pattern) برای تحلیل اندیکاتور RSI استفاده میکنند. به رفتار RSI در بالای ۳۰ واحد توجه کنید. درست بعد از سقوط شدید بازار از اوج قیمتی ۳، الگوی کف دوقلو در RSI تشکیل شده و بازار به سمت بالا بازگشته است.
آیا این سیگنال برای ورود به معامله خرید مناسب بود؟ اینکه الگوهای کف دوقلو یا اوج دوقلو در اندیکاتور RSI کارایی دارند یا نه، بحث دیگری است و باید گفت که در اکثر مواقع این الگوها جواب میدهد. در اینجا تجربه خود معاملهگر است که میتواند به او کمک کند تا وارد معامله شود و یا از معامله فروش بازگشتی خارج شود و یا از معامله کردن خودداری کند. چون بازار به حد کافی روشن نیست.
(ب)- اما روش دیگری هم برای تائید بازگشت صعودی از مستطیل زرد رنگ وجود دارد. به نمودار زیر توجه کنید.
مرحله ۴ (ب)
این واگرایی نیست. اکثر معاملهگران تفاوت واگرایی و بازگشت مثبت را نمیدانند. در نمودار قیمتی شاهد تشکیل کف قیمتی بالاتری هستیم، اما RSI در محدوده ۵۰ تا ۳۰ واحدی کف قیمتی پایینتری را تشکیل داده است. یعنی هر چند در ۱۴ روز گذشته بازار بیشتر متمایل به نزولی بوده (اندیکاتور RSI پایین آمده)، اما نمودار قیمتی هنوز نتوانسته کف قیمتی پایینتری را ثبت کند. زمانی که کفهای قیمتی جدید بالاتر از کفهای قبلی باشند، ساختار بازار نشانگر روند صعودی خواهد بود.
با تشکیل سیگنال بازگشت مثبت و عبور RSI به بالای ۵۰ واحد شاهد تشکیل کندل صعودی روزانه قوی هستیم، که پنج کندل قبل خود را پوشش داده است. این کندل، کندل سیگنال خرید اونس طلا بوده است.
مرحله پنجم
بعد از بازگشت صعودی اونس طلا از محدوده ۱۲۰۰ دلاری، قیمت با رسیدن به محدوده اوج قیمتی سوم (پارهخط قرمز رنگ) مدتی متوقفشده و در زیر این خط در نوسان بوده است. در هر صورت بازار توانسته بعد از چندین روز نوسان، از پارهخط قرمز رنگ عبور کند و به اوج قیمتی چهار برسد. اوج قیمتی چهار، با اوج قیمتی روز بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا (انتخابات سال ۲۰۱۶) انطباق دارد و درست در زیر نرخ رُند ۱۳۰۰ دلار قرار گرفته است. اگر قرار باشد نمودار قیمتی بازگشتی را به راه بیندازد، بهترین محل برای این کار، سطوح کلیدی بازار خواهد بود.
نزدیکی به مقاومت ۱۳۰۰ دلاری به همراه قرار گرفتن اندیکاتور RSI در محدوده اشباع خرید (بالای ۷۰ واحد) میتواند نشانه خوبی از بازگشت نزولی بازار باشد. توجه کنید که با سقوط RSI به زیر ۷۰ واحد، کندل نزولی و پوششی روزانهای تشکیل شده است. این کندل نزولی توانسته ۳ کندل قبلی را پوشش دهد. پس سیگنال فروش پرایس اکشن، الگوی پوششی نزولی بوده و اندیکاتور RSI هم این سیگنال بازگشتی را تائید کرده است.
مرحله ششم
همواره پیش از ورود به معامله یا یافتن سیگنال باید محتملترین محلی که سیگنال میتواند ظاهر شود را پیدا کرد. سیگنالهای قوی زمانی صادر میشوند که بازار به سطح کلیدی مهمی واکنش نشان دهد. در نمودار بالا توجه کنید که بازار بعد از تشکیل اوج ۴ در بین کدام سطوح نوسان کرده است.
بعد از سقوط قیمت اونس طلا از اوج قیمتی چهارم، بازار تا حمایت سبزرنگ پایین آمده است. این حمایت سبزرنگ همان اوج قیمتی ۱ است که شکسته شده است. با رسیدن بازار به حمایت سبزرنگ، اندیکاتور RSI هم به سطح ۳۰ واحدی برخورد کرده است. بعد از آن دوباره شاهد بازگشت صعودی بازار بودیم و این بازگشت صعودی تا اوج قیمتی ۵ ادامه داشته است.
در بازگشت نزولی بازار از اوج قیمتی ۵ نکتهای وجود دارد که باید به آن توجه کرد. اندیکاتور RSI از زیر ۷۰ واحد بازگشته است و بهطور کامل وارد محدوده اشباع خرید نشده است. پس آیا این سیگنال بازگشتی محسوب میشود؟ سیگنالهای بازگشتی از سطوح اشباع خرید و فروش صادر میشوند.
اما در اینجا هنوز بازار وارد محدوده اشباع خرید نشده است. نباید فراموش کرد که اندیکاتورها مکمل نمودارهای قیمتی هستند. یعنی ما به کمک اندیکاتور، حرکات قیمتی بازار را تائید و یا رد میکنیم. در بالا قیمت به مقاومت قوی رسیده که با اوج قیمتی ۴ هم انطباق دارد. درحالیکه در نمودار قیمتی شاهد تشکیل اوج دوقلو هستیم، اما در RSI اوج ۵ پایینتر از اوج ۴ است. پس میتوان گفت که واگرایی نزولی جزئی تشکیل شده است.
از دید پرایس اکشن، قیمت نتوانسته اوج قبلی را بشکند. پس روند بازار خنثی است. کفهای قیمتی جدید تشکیل شده یا بالاتر از کفهای قیمتی قبلی هستند و یا با کف قبلی انطباق دارند. این یعنی روند صعودی است. اما وقتی اوجهای قیمتی جدید بالاتر از اوج قبلی نیست، باید در ورود به معاملات خرید احتیاط بیشتری کرد. چنین وضعیتی نشانگر روند خنثی ولی متمایل به صعودی است. برای ورود به معامله خرید یا باید از کف فاز خنثی وارد معامله شد و یا صبر کرد تا اوج قبلی شکسته شود.
مرحله هفتم
بازگشت بازار از اوج قیمتی ۵ ادامه داشته و بازار تا خط حمایتی رسم شده از اوج ۱ سقوط کرده است. تشکیل پین بارهای صعودی در اطراف حمایت سبزرنگ و همچنین برخورد RSI به ۳۰ واحد و تشکیل کف دوقلو در RSI از بازگشت صعودی اونس طلا حکایت داشتند. به واکنش اولیه بازار در اوج قیمتی ۶ دقت کنید. در اولین برخورد، قیمت اونس طلا واکنش منفی به خط مقاومتی قرمز رنگ نشان داده و کاهش جزئی را ثبت کرده است. اما در ادامه بازار توانسته از اوج قیمتی ۶ و خط مقاومت عبور کند و به عمق محدوده اشباع خرید برسد و اوج قیمتی ۷ را ثبت کند.
آیا سیگنال بازگشتی بازار از محدوده اشباع خرید اشتباه بود؟ پیشبینی آینده بازار کار سختی است. اما میتوان بر اساس شواهد فعلی بازار محتملترین مسیر آینده را تعیین کرد. وقتی مقاومتی سه بار لمس میشود و بازار به حد کافی سقوط میکند، یعنی قدرت فروشندگان کاهش یافته است و در برخوردهای بعدی شاید مقاومت شکسته شود. به میزان سقوط بازار بعد از تشکیل اوجهای ۴ و ۵ دقت کنید.
علاوه بر این، چهارمین کندل بعد از برخورد بازار به خط مقاومتی نشانگر تغییر تمایلات بازار بوده است. الگوی پوششی صعودی توانسته افت قیمتی یک روز قبل طلا را جبران کند. اگر از اوج قیمتی ۶ وارد معامله فروش شده باشید، کار اشتباهی نکردهاید، اما باید حتماً معامله را مدیریت کنید. پس بهتر است که با دیدن چنین کندل صعودی، هر چه زودتر حد ضرر را به محل ورود به معامله فروش انتقال دهید تا در بدترین شرایط بدون ضرر از معامله فروش خارج شوید.
در اندیکاتور RSI میتوان برای نوسانات اندیکاتور خط روندی رسم کرد. توجه کنید که با تشکیل اوج قیمتی ۷، کندل پین بار نزولی خوبی در محدوده ۱۳۵۰ دلاری تشکیل شده است. این محدوده با اوج تاریخی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا (انتخابات سال ۲۰۱۶) انطباق خوبی دارد. درعینحال، اندیکاتور RSI با رسیدن بازار به این محدوده قیمتی وارد محدوده اشباع خرید شده و دو اوج تقریباً برابری را تشکیل داده است. با فرود RSI به زیر ۷۰ واحد، خط روند حمایتی سبزرنگ این اندیکاتور شکسته شده است. یعنی سیگنال فروشی که پرایس اکشن صادر کرده بود، توسط RSI تائید شده است.
آموزش اندیکاتور RSI
جی ولز وایلدر در سال 1978 در کتاب معروفش با نام “مفاهیم جدید در تحلیل تکنیکال” با معرفی اندیکاتور RSI نحوه بررسی و تفکر جدیدی را در سیستمهای خرید فروش تکنیکال معرفی کرد. به علت اینکه این اندیکاتور از محبوبیت بالایی برخوردار است و استفاده از آن به طرز چشمگیری گسترش یافته در این مطلب به معرفی و تفسیر این اندیکاتور میپردازیم.
اندیکاتور RSI چیست؟
اندیکاتور RSI مخفف عبارت Relative strength index است.
RSI نشان میدهد که در روند صعودی هستیم یا در روند نزولی. و مشخص میکند که انرژی درونی سهم برای حرکت قیمت به سمت بالاست، یا اینکه به دلیل فقدان انرژی لازم، قیمت افت خواهد کرد.
یک نمونه قابل لمس توپ بسکتبال است. اگر آن را از بالا رها کنیم، در برخوردهای متعدد به زمین، هر بار در ارتفاع کمتری قرار خواهد گرفت و نهایتاً روی زمین قرار خواهد گرفت.
اگر نمودار شاخص قدرت نسبی چنین وضعیتی به خود گرفت، به این معنی است، که قیمت سهام، کاهنده خواهد بود و بالعکس، اگر نمودار شاخص قدرت نسبی در وضعیت توپی قرار گرفت، که بهطور متناوب توسط دستهای بازیکن به آن ضربه زده میشود و میتواند تا ارتفاع بیشتری بالا بیاید. حکایت از افزایش قدرت نسبی سهم برای حرکت به سمت بالاست.
شیوه محاسبه اندیکاتور RSI
قدرت نسبی (RSI) از حاصل میانگین رشد بر میانگین کاهش بدست می آید.برای بدست آوردن میانگین رشد میزان تغییرات روزهای مثبت را باهم جمع میکنیم و حاصل را بر تعداد کل روزها تقسیم میکنیم. و برای محاسبه میانگین کاهش میزان تغییرات روزهای منفی را باهم جمع میکنیم و حاصل را بر تعداد کل روزها تقسیم میکنیم
دوره زمانی مناسب برای RSI
در محاسبات روزانه از میانگین های 14 روزه و در محاسبات هفتگی از میانگین های 14 هفته استفاده میشود. وایلدر در اصل از میانگین 14 روزه استفاده نمود. استفاده از زمان کوتاه مدتتر باعث حساستر شدن اسیلاتور میشود و دامنه نوسان آن را بیشتر میکند. استفاده کردن از زمان بلند مدتتر باعث پیوستهتر شدن نمودار خروجی و باریک شدن دامنه نوسان می شود.
بنابراین معامله گری که تمایل به انجام معاملات کوتاه مدت دارد و می خواهد اسیلاتورش نوسانات کوتاه مدت بازار را نیز به او نشان بدهد میتواند از بازه زمانی کمتری در اسیلاتورش استفاده کند. حالت های 9 و 14 روزه بین معاملهگران محبوبیت بیشتری دارد. اما معاملهگر بنا به تجربه شخصی خودش میتواند از هر عدد دیگری استفاده کند.
بهترین کارایی RSI زمانی است که به باندهای بالا و پایین برسد.
تفسیر اندیکاتور RSI
RSI روی چارت بین اعداد 0 تا 100 ترسیم می شود. حرکت خط RSI به سمت اعداد بالاتر از 70 نشان دهنده حرکت بازار به سمت خریدهای هیجانی می باشد. و حرکت این شاخص به سمت اعداد کمتر از 30 نشان دهنده حرکت بازار به سمت فروش های هیجانی می باشد. معمولا عدد 80 را به عنوان نشان دهنده حالت خریدهای افراطی در روند صعودی و عدد 20 را به عنوان نشان دهنده حالت فروش های افراطی در یک روند نزولی تعبیر می کنند.
سیگنالهای معامله گری بر اساس شاخص RSI
نکات ارزشمند زیادی در سیگنالهای استفاده از سطوح 30 و 70 – نوسان غلط و یا واگرایی، در نمودار RSI وجود دارد. در چنین شرایطی این تفکر که بازار به سمت خرید یا فروش هیجانی می رود هر اخطار زود هنگامی میتواند موجب خروج بیموقع از بازار شده و باعث از دست رفتن یک روند سودآور باشد.
در یک روند صعودی قدرتمند در بازار، وضعیت خرید هیجانی میتواند برای مدتی ادامه داشته باشد. اخطار اسیلاتور مبنی بر ورود بازار به وضعیت خرید هیجانی برای اقدام به فروش کفایت نمی کند. (و بالعکس برای اقدام به خرید)
استفاده از سطوح 30 و 70 به عنوان سیگنالهای عمومی
خطوط افقی روی اسیلاتورها در سطوح 30 و 70 ترسیم میشوند. پیش از این متوجه شدیم که حرکت RSI به زیر عدد 30 یک اخطار نقش RSI در معاملات روزانه جدی برای ورود بازار به منطقه فروشهای افراطی می باشد. در چنین حالتی معاملهگران منتظر وقوع کف میباشند و روند قیمت را برای مشاهده سیگنال خرید تعقیب میکنند. آنها زمانی که اسیلاتور عدد زیر 30 را نشان میدهد با دقت بیشتری عمل میکنند. خلیی از حالتهای واگرایی و یا کفهای دوقلو ممکن است در حالتی که اسیلاتور حالت فروش هیجانی را نشان میدهد رخ بدهد. تقاطع RSI با عدد 30 نقطه ای است که برای خیلی از معاملهگران اثبات چرخش بازار است و انتظار شروع روند صعودی را دارند.
در مقابل در حالت خریدهای افراطی تقاطع با خط 70 را میتوان به عنوان اخطار فروش تلقی نمود.
پدیده نوسان غلط (Failure Swing)در RSI چیست؟
“نوسان غلط” نامی بود که وایلدر برای پدیدهای که در RSI بالی 70 و یا پایینتر از 30 رخ میدهد قرار داد.
- نوسان غلط سقف زمانی رخ میدهد که در یک روند صعودی RSI نتواند به قله قبلی خود دست پیدا کند و عدد کمتری نسبت به آن اختیار کند. که این حالت نشان دهنده نزول آتی قیمت می باشد.
- نوسان غلط کف در حالتی رخ میدهد که RSI در یک روند نزولی نتواند به عدد کف قبلی خود دست پیدا کند و عدد بالاتری را اختیار کند.
واگرایی بین RSI و خطوط قیمت (Divergence)
واگرایی بین RSI و خطوط قیمت در زمانی که اعداد بالاتر از 70 و یا پایینتر از 30 را نشان میدهد اخطار بسیار جدیای تلقی میشود که حتما باید به آن توجه کرد. خطوط روند نیز می توانند در شناسایی تغییرات در روند RSI کاربرد داشته باشند و نیز میانگین های متحرک می توانند نقش مشابهی را برای این شناسایی ایفا کنند.
واگرایی بین RSI و خطوط قیمت (RSI Divergence)
اولین ورود به ناحیه خرید یا فروش هیجانی تنها یک اخطار محسوب می شود. این اخطار به ما میگوید که اسیلاتور به منطقه خطر نزدیک شده و نیاز به توجه بیشتری به حرکت دوم آن می باشد. اگر حرکت دوم نتواند به میزان قبلی خود در قله و یا کف دسترسی پیدا کند، (مثلا در حالت کف و یا سقفهای دوقلو) احتمال وقوع واگرایی (Divergence) وجود دارد. اگر اسیلاتور شروع به حرکت مخالف کند و سطح یا کف قبلی را بشکند میتوان به جرات گفت که واگرایی رخ داده است.
واگرایی در اندیکاتور RSI
RSI Divergence و ترکیب آن با سایر شاخص ها
واگرایی RSI یا همان RSI Divergence نشان میدهد که روند فعلی قیمت در حال تزلزل است و به ما میگوید که آیا زمان اقدام به خرید یا فروش آن سهام خاص رسیده است یا خیر. هنگامی که یک اندیکاتور مخالف قیمت باشد، این عدم هماهنگی نشان دهنده یک تغییر احتمالی درچارت است.
کاربرد سطح 50 برای RSI
سطح 50 خط میانی برای RSI می باشد و اغلب به عنوان خط حمایت برای روندهای نزولی و خط مقاومت برای روندهای صعودی عمل میکند. برخی از معامله گران تمایل دارند تا تقاطع RSI با خط 50 را به عنوان مرجع انتخاب کنند. و رد شدن از این خط را اخطارهای خرید و فروش ارزیابی کنند.
بهترین تایم فریم برای شما کدام است؟
یکی از مشکلاتی که اکثر تریدرهای با آن روبرو هستند و مدتهای زیادی پاسخی برای آن نمییابند، استفاده از تایم فریمهاست. در واقع نمیدانند که کدام تایم فریم را برای ترید انتخاب کنند و مدام از تایم فریمهای بالاتر به تایم فریمهای پایینتر میروند و بالعکس.
در این مطلب قصد داریم تا یک راهنمای جامع برای حل این مشکل ارائه دهیم. پس با طلاچارت همراه باشید…
مقایسه بین تایم فریمهای بالاتر و تایم فریمهای پایینتر
معمولا تریدرها از تایمهای بالاتر از ۱ ساعته به عنوان تایم بالاتر و از تایمهای زیر ۱ ساعته به عنوان تایم پایینتر استفاده میکنند. بسیار مهم است که تفاوتهای هر تایم فریم را درک کنیم. در این صورت میتوانیم تایم فریمی که به شخصیت و روحیات ما نزدیکتر است را انتخاب کنیم.
خیلی از افراد مرتکب اشتباه بزرگی میشوند و در حین انجام معاملات، مدام به تایم فریمهای پایینتر میروند. خیلی مواقع میبینم که بعضی از تریدهای میگویند که ما در تایم فریمهای بالاتر کار میکنیم. اما سپس میبینم که در حال تحلیل روی چارت ۱۵ دقیقه و حتی ۵ دقیقهای هستند چرا که میخواهند تریدهایشان را نقش RSI در معاملات روزانه به اصطلاح بهینهسازی کنند!
گرچه استفاده از تحلیل مولتی تایم فریم میتواند مفید باشد اما بهتر است که تنها روی دو تایم فریم نزدیک به همدیگر تمرکز کنید نه بیشتر. مثلا من شخصا روی تایم فریم روزانه و ۴ ساعته کار میکنم و هرگز به تایم فریمهای پایینتر نمیروم. دوست من از تایمهای ۱۵ و ۵ دقیقه برای معاملات بین روزی خود استفاده میکند.
حالا در سه مرحله به شما نشان میدهیم که چگونه تایم فریم مناسب خودتان را پیدا کنید.
مرحله اول: شناخت شخصیت و مهارتها
اول از همه این سوال را از خودتان بپرسید: آیا توانایی تصمیم گیری سریع و تحت فشار را دارید و یا با تصمیم گیری استراتژیک و بلند مدت راحتترید؟
سوال دوم: آیا با کمتر ترید کردن و باز نگه داشتن معاملات برای مدت طولانی (چند روز یا چند هفته) مشکلی ندارید؟ یا اینکه ترجیح میدهید همه روزه معاملاتی انجام داده و برای مدت کوتاهی آنها را باز نگه دارید؟
میبینید که تریدر باید خودش را بشناسد تا بتواند تفاوتهای قابل توجهی که بین تایم فریمها وجود دارد را درک کند.
مرحله دوم: تایم فریمها و جنبه روانی آنها
تایم فریمها و مسائل روانشناسی معاملات ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. تایم فریمی که شما برای معاملاتتان انتخاب میکنید تاثیر بسزایی در احساساتی دارد که در حین ترید تجربه خواهید کرد. اینجاست که باید دو سوال اساسی دیگر از خودتان بپرسید:
سوال نقش RSI در معاملات روزانه اول: آیا میتوانید مدت زمان طولانی صبور باشید و تا یک موقعیت بدست آمده و سپس وارد بازار شوید؟ یا اینکه زمانی که معاملهای در حال اجرا ندارید به سادگی حوصلهتان سر میرود؟
سوال دوم: آیا میتوانید به سرعت از احساس ناراحتی یک ترید بازنده بیرون آمده و سراغ موقعیت بعدی بروید؟ یا اینکه به مدت زمانی برای برطرف شدن این احساس بد نیاز دارید؟
مشکل اساسی این است که اکثر تریدرهایی که به صورت کوتاه مدت ترید میکنند، نمیتوانند به سرعت از حس بد یک معامله بازنده بیرون بیایند و سعی میکنند با حالت انتقام جویانه به دنبال برگرداندن پول از دست رفتهشان باشند. متاسفانه این یکی از تلههای بسیار بزرگ بازار است و نباید در دام آن گرفتار شد.
تریدرهایی که بلند مدتتر ترید میکنند این امکان را دارند که از چارت فاصله گرفته و احساسات بد معاملات بازندهشان را برطرف کنند و این یک مزیت برای تریدرهای است که از نظر روانشناسی پایدار نیستند.
همچنین تریدرهای کوتاه مدت باید در زمان انجام معامله به شدت تمرکز کنند. اگر تمرکز کردن برای شما به سادگی میسر نیست، باید بدانید که زمانهای طاقت فرسایی را در حین ترید کردن تجربه خواهید کرد.
مرحله سوم: تکنیکال و پرایس اکشن
باید بدانید که هر استراتژی را در هر تایم فریمی میتوانید اجرا کنید. مثلا الگوی سر و شانه همانطور که در تایم فریمهای بالاتر کار میکند، در تایم فریمهای پایینتر نیز جواب میدهد. میانگینهای متحرک، خطوط روند، سطوح حمایت و مقاومت، الگوهای کندلی و یا اندیکاتورها نیز به همین منوال میباشند.
در تصاویر زیر مشاهده میکنید که الگوی سر و شانه را در تایم فریمهای ۴ ساعته و ۵ دقیقه پیدا کردهایم و هر دو مورد هم به درستی کار کردهاند.
اما ممکن است شما بگویید که با فلان استراتژی در تایم فریمهای بالاتر ضرر کردهام. اینجا مسئلهی مهمی پیش میآید.
آیا استراتژی به درستی نقش RSI در معاملات روزانه نقش RSI در معاملات روزانه کار نکرده است و یا شما بودهاید که نتوانستید آن را به درستی اجرا کنید؟
در ۹۹٫۹۹% از موارد استراتژی مشکلی ندارد، بلکه مشکل از خود تریدر است!
انتخاب تایم فریم، زمانی تفاوت ایجاد میکند که پای نوسانات بین روزی قیمت به میان باز شود. در تایم فریمهای پایینتر زمانی که قیمت در حالت طبیعی است میتواند ناگهان دچار نوسانات زیادی شود. در تایمهای پایینتر گزارشات اقتصادی میتوانند تاثیرات زیادی بگذارند. اما شما میتوانید به نقش RSI در معاملات روزانه راحتی آنها را مدیریت کرده و یا حداقل در زمانی که قرار است گزارش مهمی منتشر شود، اقدام به ترید در تایمهای پایین نکنید.
بعضی تریدرهای میگویند با اینکه توانایی غلبه بر تغییرات سریع قیمت را دارند، اما همچنان در تایم فریمهای پایینتر درصد معاملات برندهشان (Win Rate) کم است. در جواب باید بگوییم زمانی که تریدهای بیشتری انجام میدهید، معاملات بازنده پیاپی نمیتوانند زیاد ادامهدار شوند و شما شانس بالایی برای خروج از این مشکل خواهید داشت.
در نهایت کارمزد معاملات (اسپرد) است که در تایمهای پایین تاثیر بیشتری نسبت به تایمهای بالاتر دارد. چرا که در تایمهای پایین، افزایش اسپرد میتواند تاثیر بسزایی در میزان سود شما داشته باشد و همچنین ممکن است باعث فعال شدن حد ضرر معاملات شما شود. در حالی که در تایمهای بالا این موضوع زیاد معنایی ندارد.
همانطور که از این مطلب فهمیدید، تایم فریم مناسب برای هر تریدری متفاوت است و نمیتوان برای همه افراد یک نسخه یکسان پیچید. بنابراین شما هم سعی کنید تا با شناخت شخصیت و سبک کاریتان بهترین تایم فریم را انتخاب کنید و از جابجایی مداوم بین تایم فریمها خودداری کنید.
اصول تجزیه و تحلیل فارکس
بازار فارکس می تواند بسیار فراز و نشیب های زیادی داشته باشد و همیشه خطر از دست دادن پول وجود دارد و شما باید اصول اولیه تجزیه و تحلیل فارکس را به خوبی بشناسید. هرکسی که مشتاق فعالیت در بازار فارکس است باید اصول اولیه معاملات را بداند که چه چیزی بر آنها تأثیر می گذارد و نحوه معاملات چگونه است. یک معامله گر فارکس باید دائماً از تحولات مالی ، سیاسی و اقتصادی در سراسر جهان مطلع و آگاه باشد. و به عنوان یک بازار بی ثبات ، باید بتوانید سطح خاصی از خطرات را تحمل کنید.
راه های زیادی وجود دارد که یک معامله گر می تواند خود را در جریان قرار دهد مانند اخبار، به روز رسانی و اطلاعات مورد نیاز برای آماده سازی و آماده بودن برای تجارت فارکس. یکی از بهترین راه ها برای معامله گر موفق ، تجزیه و تحلیل فارکس است.
تجزیه و تحلیل فارکس چیست؟
در دنیای مالی ، تجزیه و تحلیل بنیادی نقش اساسی در ارزش گذاری همه چیز از سهام شرکت ها تا املاک و مستغلات دارد. برای معامله گران ارز ، این یک مکانیسم اصلی برای بررسی اساس نوسانات نرخ ارز به ظاهر تصادفی است.
تجزیه و تحلیل فارکس به معامله گر کمک می کند تا قبل از تصمیم گیری در مورد خرید ، فروش یا نگه داشتن موقعیت در یک جفت ارز ، شرایط بازار را تجزیه و تحلیل کند. اما یک معامله وجود دارد – معاملات فارکس همیشه در جفت ارز انجام می شود ، بنابراین یک معامله گر باید نه تنها نرخ ارز یک ارز ، بلکه هر دو را تجزیه و تحلیل کند. به نقش RSI در معاملات روزانه عنوان مثال ، USD ممکن است سود خود را در برابر EUR حفظ کند یا در برابر GBP تضعیف کند.
به طور خلاصه ، تأثیر حرکتها در یک ارز می تواند بر ارز دیگر تأثیر بگذارد. نظارت بی وقفه بر موقعیت یک جفت ارز آسان نیست و این جایی است که تجزیه و تحلیل فارکس روز شما را نجات می دهد.
انواع تجزیه و تحلیل فارکس
تجزیه و تحلیل فارکس را می توان به طور گسترده به تجزیه و تحلیل بنیادی و فنی طبقه بندی کرد.
تجزیه و تحلیل بنیادی در فارکس
یکی از عواملی که در تجزیه و تحلیل فارکس میتوان مشاهده کرد تجزیه و تحلیل بنیادی است. بازارهای فارکس به شدت تحت تأثیر داده های اقتصادی منتشر شده توسط کشورها و حتی در سطح جهانی هستند. برخی از محرکهای اساسی که می توانند به پیش بینی قیمتهای آینده ارز کمک کنند عبارتند از تولید ناخالص داخلی ، نرخ بهره ، شاخص قیمت مصرف کننده ، آمار بیکاری ، ارقام خرده فروشی ،بانک مرکزی تجزیه و تحلیل تأثیر عوامل سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی بر قیمت ارز به عنوان تجزیه و تحلیل بنیادی شناخته می شود.
معامله گران بلند مدت که یک جفت ارز را برای مدت طولانی نگه می دارند ، اغلب از تجزیه و تحلیل بنیادی استفاده میکنند.
تجزیه و تحلیل فنی
تجزیه و تحلیل فارکس شامل تجزیه و تحلیل فنی هم میباشد. تجزیه و تحلیل فنی شامل تجزیه و تحلیل حرکت قیمت با استفاده از داده های تاریخی است. تجزیه و تحلیل فنی دقیق و قابل اعتماد تلقی می شود و فرایند بررسی حرکت قیمت های گذشته برای پیش بینی حرکت قیمت های آینده است. این امر با تجزیه و تحلیل آماری انجام می شود ، گرایش ها از فعالیت های تجاری مانند حرکت قیمت و حجم جمع آوری شده است.
تجزیه و تحلیل فنی از چندین شاخص استفاده می کند مانند میانگین های متحرک ، قدرت بازار ، واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) یا شاخص قدرت نسبی (RSI) که به معامله گر کمک می کند تا بداند چه زمانی باید وارد بازار شود و چه زمانی از آن خارج شود. شما می توانید از یک شاخص فنی واحد استفاده کنید یا از بیش از یک شاخص فنی با هم استفاده کنید.
تجزیه و تحلیل فنی از معامله گران کوتاه مدت حمایت می کند و می تواند در اکثر ابزارهای معاملاتی استفاده شود.
ترکیب تجزیه و تحلیل بنیادی و فنی
معامله گران می توانند هر دو تکنیک تجزیه و تحلیل فنی و اساسی را در تجزیه و تحلیل فارکس آزمایش کنند. اگر به درستی انجام شود ، ترکیب می تواند به بهترین های هر دو جهان منجر شود.
هر دو نوع تحلیل بر اطلاعات گذشته و حال تکیه می کنند. هر دو استراتژی می توانند در مدیریت ریسک و فرایند تصمیم گیری سرمایه گذاری ارزش افزوده کنند.
اجازه دهید نگاهی به چند روش ترکیب تکنیک و تحلیل بنیادی برای ارائه اطلاعات بهتر به سرمایه گذاران فارکس بیندازیم.
ترکیب معاملات محدوده ای با تجزیه و تحلیل بنیادی
محدوده معاملات محدود به شناسایی مناطق مربوط است حمایت و مقاومتیه معامله گر سعی می کند از خرید یک دارایی با پشتیبانی خط روند پایین و فروش آن با مقاومت خط روند بالا استفاده کند. بنابراین ، چگونه می توانید تجارت محدود را با تجزیه و تحلیل بنیادی ترکیب کنید؟ تجزیه و تحلیل فارکس یکی از مهمترین عوامل فعالیت است که باید آن را یاد بگیرید.
در سناریوی محدوده ، هیچ حرکت محکمی در هیچ جهتی وجود ندارد و قیمت ها از بالا به پایین متغیر هستند. در بازارهای رو به رشد ، یک معامله گر معمولاً به دنبال خرید در پایین ترین سطح ممکن است تا از مزیت کامل بازار استفاده کند. با این حال ، یک بیانیه مطبوعاتی یا رویداد خبری غیر منتظره می تواند بازار محدود محدوده را مختل کند. در چنین شرایطی ، هوشمند است که در زمان انتشار خبر از معاملات باز خودداری کنید.
هنگام معاملات در مورد رویدادهای خبری با تأثیر زیاد ، باید اقدامات احتیاطی را انجام دهید و تجزیه و تحلیل فارکس را انجام دهید. شما می توانید معامله را ببندید ، یا معاملات را تا حدی ببندید ، یا ضررهای ناگهانی متوقف کنید تا سودهای حاصل از یک تجارت موفق محدود را معکوس نکنید.
ترکیب معاملات شکست با تجزیه و تحلیل بنیادی
استراتژی شکست تجاری ضروری است ابزار برای معامله گران روند فنی این استراتژی شامل یادداشت زمانی است که سهام از سطح حمایت یا مقاومت خود فراتر رفته و از آن استفاده می کنند. هنگامی که قیمت دارایی از محدوده معاملاتی از پیش تعیین شده عبور می کند ، نشان می دهد که دارایی در حال حرکت جدی است.
عوامل کلیدی مانند تغییرات نرخ بهره ، تورم ، خرده فروشی ، تولید و تولید صنعتی می تواند نوسانات مورد نظر را به ارمغان بیاورد یا تجارت را به هدف سود معامله گر نزدیک کند. از آنجایی که امکان حرکت شدید در این زمان بسیار زیاد است ، فرصت بسیار خوبی را برای انجام معاملات شکست در این مدت فراهم می کند.
با این حال ، اگر معامله گران استراتژی شکست را با انتشار اخبار ترکیب می کنند ، می خواهند منتظر بمانند تا اخبار باعث افزایش قیمت و یا مقاومت شود و سپس به دنبال خرید یا فروش مناسب باشند. معامله گران همچنین می توانند از واکنش بیش از حد به اخبار استفاده کنند.
استفاده از آن همیشه منطقی است و ضررها را متوقف میکند. به این ترتیب ، می توانید به دنبال شکست های فنی باشید و موقعیت ها را متناسب با آن در تجزیه و تحلیل فارکس خود تنظیم کنید.
استفاده از نوسان سازها با تحلیل بنیادی
نوسان سازها شاخص های نمودار هستند که برای تعیین شرایط خرید بیش از حد یا بیش از حد فروش در بازارهای بدون روند استفاده می شوند. این شاخص های نمودار در تجزیه و تحلیل فارکس همچنین برای تأیید افراط محدوده و تعیین مهم استفاده می شود نقاط ورود و خروج به شاخص قدرت نسبی (RSI) مقدار تغییرات اخیر قیمت را محاسبه می کند که برای یافتن شرایط خرید و فروش بیش از حد در قیمت ابزار استفاده می شود.
اجازه دهید نمونه ای از استفاده از شاخص RSI را در ترکیب با یک شاخص اساسی مانند انتشار اطلاعات حقوق و دستمزد غیر مزرعه در نظر بگیریم. حقوق و دستمزد غیر مزرعه تعداد کارگران در ایالات متحده است که در درجه اول کارگران مزرعه را مستثنی می کنند. این اقدام توسط اداره آمار کار (BLS) ارائه شده و به صورت ماهانه به اطلاع عموم می رسد.
وقتی اعداد و ارقام کمتر از برآوردها باشد ، می تواند باعث تضعیف دلار آمریکا شود. بنابراین ، اگر انتظار دارید که تعداد حقوق و دستمزد غیر مزرعه از تخمین ها کمتر باشد ، ممکن است باعث شود که جفت ارزهای خاص ناپایدارتر باشند ، برای مثال ،یورو/دلار آمریکا می تواند بی ثبات تر شود و بنابراین زمان خوبی برای فروش است.
تجزیه و تحلیل روندهای تاریخی
بسیاری از تحلیلگران به طور معمول روندهای تاریخی را در تجزیه و تحلیل فارکس انجام میدهند تا تعیین کنند که چگونه برخی از جفت ارزها در طول زمان عملکرد کرده اند. معامله گران نیز نگاه می کنند که نمودار چگونه یک جفت فارکس خاص به نوع خاصی از اخبار یا انتشار اقتصادی واکنش نشان می دهد.
اگر واکنش ها را در طول زمان پیگیری کنید ، متوجه خواهید شد که بسیاری از گرایش ها تمایل به تکرار خود دارند. به طور مشابه ، بسیاری از سرمایه گذاران تمایل دارند به طور مشابه در طول زمان واکنش نشان دهند و مقایسه داده ها در یک دوره به شما کمک می کند تا هرگونه روند ثابت را شناسایی کنید. به طور معمول ، بی ثباتی زیادی در رابطه با انتشار مطبوعات با ماهیت تأثیرگذار وجود دارد.
خوشبختانه می توانید با انتشار کلیدهای برنامه ریزی شده همگام باشید و برای رویدادهای مهمی که بر قیمت ارزها تأثیر می گذارد ، آماده شوید. شما می توانید یک نگه داریدتقویم اقتصادی هنگام معاملات فارکس و استفاده از آن به عنوان راهنمای برخی از انتشارات اقتصادی آینده و رویدادهای سیاسی که احتمالاً بر بازار فارکس تأثیر می گذارد.
به عنوان مثال ، یک رویداد بزرگ جهانی مانند یک نشست سیاسی بین المللی با حضور رهبران جهان یا بررسی اقتصادی با روسای بانک های مرکزی اصلی از سراسر جهان ، قطعاً می تواند بر بازار فارکس تأثیر بگذارد و باید این موضوع را در تجزیه و تحلیل فارکس خود حتما لحاظ کنید.
روندهای حجم در تجزیه و تحلیل فارکس
یکی دیگر از روشهای رایج برای ارزیابی بازار در تجزیه و تحلیل فارکس ، نگاهی به روندهای حجم است. جهش های بزرگ در یک جفت ارز خاص نشان می دهد که این ارز جلب توجه کرده و تحت تجمع یا توزیع قرار دارد. افزایش حجم به این معنی است که افراد بیشتری خرید/فروش می کنند. در نهایت ، قیمت شروع به حرکت در یک جهت می کند. با این حال ، جهت حرکت را نشان نمی دهد.
با این وجود ، می توانید از شاخص های حجم برای ارزیابی قدرت یا ضعف بازار و همچنین بررسی اینکه آیا حجم نشان دهنده حرکت قیمت یا معکوس است ، استفاده کنید.
گزارش تجزیه و تحلیل فارکس برای هر معامله گر فعال ضروری است. هم گزارشات فنی و هم گزارشات اساسی بیشتر اطلاعات و بینش های مهم در بازار فارکس را می گیرند و برای تصمیم گیری های تجاری مهم ضروری هستند.
بازار فارکس سریع ، پر نوسان و چالش برانگیز است. برای موفقیت یک معامله گر فارکس ، او باید تیزبین باشد و دانش خوبی از هر دو داشته باشد. هنگام تجزیه و تحلیل بنیادی و فنی در معاملات خود ، باید رویکرد متوازن را در پیش بگیرید. هنگام راه اندازی معاملات بعدی به تمام این نکات توجه داشته باشید و برخی از این روش ها را در استراتژی معاملاتی خود اتخاذ کنید.
دیدگاه شما