ريسك هاي خريد، بخش اول ريسك هاي تطبيق مقررات
فرآيند خريد يكي از خريدهاي اصلي سازمان بوده كه مي تواند ريسك هاي زيادي را براي سازمان به همراه داشته باشد. شناسايي و ارزيابي ريسك هاي خريد و تعيين كنترل هاي مربوطه و ارزيابي اثربخشي كنترل ها براي كاهش تاثيرات نامطلوب ريسك هاي خريد يكي از ماموريت هاي اصلي حسابرسان داخلي است. ريسك هاي خريد به چند گروه ريسك هاي تطبيق مقررات، ريسك هاي زمان، ريسك هاي هزينه و ريسك هاي كيفيت قابل طبقه بندي هستند. در اين ادامه ريسك هاي تطبيق از گروه ريسك هاي خريد بررسي شده اند.
عنوان ريسك: تمايل اعضاي كميته ارزيابي به سمت تامين كننده خاص بواسطه منافع احتمالي
شرح ريسك:
ممكن است اعضاي كميته ارزيابي كه مي توانند كميسيون معاملات، كميته فني يا زيرگروه هاي كميته فني باشند نسبت به يك پيشنهاددهنده خاص تمايل داشته باشند. در اين صورت مناقصه از حالت منصفانه خارج شده و منافع ساير پيشنهاددهندگان به خطر مي افتند. همچنين ممكن است فرصت انتخاب گزينه مناسب نيز براي سازمان از ميان رود.
عواقب احتمالي ريسك:
- سوء استفاده از منابع
- اقدام قانونی عليه شركت
- اختلال در فعالیتهای خريد
فعاليت هاي كنترلي ريسك:
- یک محیط اخلاقی را حفظ کنید.
- اعضاي كميته ارزيابي را از ميان افراد قابل اعتماد و درستكار انتخاب كنيد.
عنوان ريسك: صدور مجوز براي تامين كنندگان فاقد صلاحیت از طریق ارائه گواهینامه های جعلی تضمین کیفیت
شرح ريسك:
در بسياري از موارد تامين كنندگان براي شركت در مناقصه بايد گواهي صلاحيت يا تضمين كيفيت خود را ارائه دهند. اين گواهينامه ممكن است توسط مراجع قانوني از جمله سازمان برنامه و بودجه يا مراجع حرفه اي مانند انجمن هاي حرفه اي يا مراجع فني مانند آزمايشگاه هاي تاييد صلاحيت فني ارائه شده باشند. در صورت ارائه مجوز دستكاري شده يا غيرمعتبر، سازمان ممكن است تامين كننده اي را انتخاب كند كه فاقد توانمندي لازم براي انجام كار يا تامين محصولات مورد نظر باشد.
عواقب احتمالي ريسك:
- انتخاب تامين كننده نامناسب و ضعيف
فعاليت هاي كنترلي ريسك:
- گواهينامه هاي تامين كنندگان را از مراجع معتبر استعلام كنيد.
- ارزيابي توانمندي فني تامين كنندگان را راسا توسط شركت انجام دهيد.
عنوان ريسك: مشخصات جهت دار براي كالا يا خدمات مورد درخواست به نحوي كه احتمال برنده شدن يك تامين كننده خاص را افزايش دهد.
شرح ريسك:
مشخصات كالا يا خدمات درخواستي بايد به نحوي تعيين شود تا نيازمندي هاي شركت به بهترين شكل به مناقصه گران منتقل شود. در صورتي كه مشخصات به نحوي ارزیابی ریسک های معاملاتی تعيين شوند كه با ويژگي كالا يا خدمات يك تامين كننده خاص تطابق داشته باشد، علاوه بر غيرمنصفانه و غيرعادلانه بودن مناقصه، ممكن است شركت نيز نتواند كالا يا خدمات منطبق با نيازمندي هاي خود را دريافت كند.
عواقب احتمالي ريسك:
- پاسخ های ناکافی از مناقصه گران
- ادعای معاملات ناعادلانه
فعاليت هاي كنترلي ريسك:
- مشخصات كاركردي و غيركاركردي محصول را به صورت دقيق از واحد متقاضي دريافت كنيد.
- یک مکانیزم کنترلي را برای بررسی مشخصات قبل از انتشار و اجراي استقرار دهيد.
عنوان ريسك: نقض محرمانگي در خصوص پيشنهادي تامين كنندگان خصوصاً قيمت پيشنهادي
شرح ريسك:
يكي از اصول حاكم بر فرآيند خريد، عادلانه بودن فرآيند و وجود فرصت برابر براي حضور تمامي تامين كنندگان براساس شرايط خريد يا مناقصه است. حفظ محرمانگي پيشنهادهاي ارائه شده خصوصا پيشنهاد قيمت در فرآيند دريافت و ارزيابي پيشنهادها بسيار حائز اهميت است. چرا كه افشاي اطلاعات پيشنهادها باعث مي شود شرايط رقابتي و عادلانه به نفع يك يا چند نفر از پيشنهاددهندگان تحت تاثير قرار گيرد.
عواقب احتمالي ريسك:
- شکایات مناقصه گران از شركت
- سلب اعتماد مناقصه گران از شركت
فعاليت هاي كنترلي ريسك:
- رويه هاي رسمي امنيت اطلاعات را در مناقصات استقرار دهيد.
- کارکنان خريد را در انجام وظايف خود آموزش دهید.
- ممیزی های منظم و بررسی روندهای امنیتی را انجام دهید.
عنوان ريسك: عدم پیروی از روش های ارزیابی مؤثر
شرح ريسك:
يكي از مراحل اصلي در فرآيند خريد، ارزيابي پيشنهاددهندگان و پيشنهادهاي آنها است. اين ارزيابي مشتمل بر بررسي قابليت ها و توانمندي هاي مالي، فني و نيروي انساني، مطلوبيت پيشنهاد ارائه شده و بررسي قيمت پيشنهادي پيشنهاددهندگان است. در صورتي كه براي ارزيابي اين پيشنهادها بنا بر نوع خريد يا مناقصه روش مناسب به كار گرفته نشود ريسك حذف تامين كننده توانمند يا پذيرش تامين كننده ضعيف بسيار افزايش مي يابد.
عواقب احتمالي ريسك:
- ارزیابی متناقض
- شکایات احتمالی از مناقصه گران
- ارزیابی ذهنی و نه عینی پیشنهادات
فعاليت هاي كنترلي ريسك:
- ارزیابی مناسب را به کارکنان آموزش دهید.
- فرآیندهای ارزیابی تامين كنندگان و پيشنهادهاي آنها مناقصه را بهبود بخشید.
- روش های ارزیابی، ممیزی و بررسی را حفظ کنید.
عنوان ريسك: از دست رفتن مالکیت معنوی شركت محصول ساخت شده يا تامين شده توسط پيمانكار
شرح ريسك:
زماني كه شركت سفارش ساخت كالا يا محصولي را به تامين كننده مي دهد، محصول ايجاد شده در زمره دارايي هاي شركت به شمار رفته و مالكيت معنوي محصول در تصدي شركت است. در صورتي كه توافقات مناسبي براي انتقال مالكيت محصول به شركت در قرارداد في ما بين با تامين كننده درج نشده باشد، ممكن است تامين كننده از فوايد و منافع كالاي ايجاد شده به نفع خويش بهره برده و مالكيت معنوي شركت تحت شعاع قرار گيرد.
مدیریت ریسک چیست و چه نقشی در معاملات دارد؟
مدیریت ریسک در تمام صنایع جهت کاهش احتمال از دست دادن داراییها مورد استفاده قرار میگیرد. مدیریت ریسک، فراوانی و میزان احتمال وقوع رویدادهای ریسکی پنهان را شناسایی، ارزیابی و اولویتبندی میکند. مدیریت ریسک از فرآیندهای مقرون به صرفهای برای استفاده از منابع موجود استفاده میکند تا علاوه بر اندازهگیری، به حداقل رساندن و محدود کردن تأثیر و آسیب ریسکهای عمومی و نادر، شانس سودآوری نیز در فرصتها حفظ شود. رویدادهای منفی منجر به ضرر میشوند و به عنوان ریسک ارزیابی میشوند و رویدادهای مثبت که منجر به سود ارزیابی ریسک های معاملاتی میشوند به عنوان فرصتها طبقهبندی میشوند. یک فرآیند مدیریت ریسک، تلاش میکند تا مواجهه با ریسک را به حداقل برساند و از سوی دیگر، در حداکثرسازی پاداش دخل وتصوری نکند. ریسکها همیشه وجود دارند و در طول چرخه عمر یک معاملهگر، سرمایهگذار و یا کسبوکار به وجود میآیند.
در اینجا انواع مختلفی از ریسکها برای مدیریت آنها آورده شده است:
یک رویکرد مدیریت ریسک باید متناسب با شخصیت کاربر ایجاد شود. سرمایهگذاران از آن برای پرتفوهای مالی استفاده میکنند در حالی که معاملهگران از آن برای معاملات و موقعیتهای فعال استفاده میکنند.
یکی از استراتژیهای اصلی برای مدیریت ریسک و عدم اطمینانها از نتایج منفی، جلوگیری از هرگونه ریسک غیرضروری یا محدود کردن زیان و احتمال ریسک است؛ برای دستیابی به این امر ضروری است که حجم مواجهه با هر ریسک را محدود کنیم. (برای مثال در معاملات، میتوانیم حجم را کمتر کنیم تا حجم مواجه شده یا در معرض ریسک قرار گرفته کاهش یابد) همچنین انتقال کل یا مقداری از ریسک به اشخاص دیگر با خرید یک نوع پوشش ریسک (پوشش ریسک یا Hedge به سرمایهگذاریای گویند که باعث کاهش ریسک پرتفوی سرمایهگذاری میشود) یا بیمه، یکی از اساسیترین عناصر در مدیریت ریسک است. نقطه مقابل مدیریت ریسک، در معرض ریسک قرار دادن تمام دارایی در یک فرصت معاملاتی، بدون ایجاد هر محدودیتی در ضرر احتمالی است زیرا احتمال حرکت قیمت در جهت غیردلخواه وجود دارد.
دشوارترین قسمت مدیریت ریسک این است که در یک رویداد نادر یا بهاصطلاح قوی سیاه (Black Swan)، در معرض زیان بیش از حد قرار نگیرید، اما مدیریت روزانه سودها در بازارهای عادی مثل قوی سفید نیز دستکمی از دشواری قوهای سیاه ندارد.
در اغلب موارد، یک روش مدیریت ریسک به ترتیب از فرآیندهای زیر استفاده میکند:
- شناسایی ریسکهایی که میتوانند موجب زیان شوند.
- تعیین دقیق مقدار داراییهایی که در معرض ریسکهای احتمالی قرار داده شده است.
- درک اندازه ریسکها در سناریوهای مختلف.
- ایجاد راههایی برای مدیریت، محدود کردن و کاهش حجم مواجهه با ریسک.
- اختصاص سطوح اهمیت برای هرکدام از عملیاتهای مختلف کاهش ریسک.
- اجرای برنامه و عملیات مدیریت ریسک.
اصول مدیریت ریسک:
- باید مدیریت ریسک برای کاربر آن ایجاد ارزش کند، بدین معنا که هزینه مدیریت ریسک باید کمتر از هزینه خود رویداد ریسکی باشد.
- باید با فرض یک فرآیند سودآور تعبیه شده باشد.
- باید فیلتری باشد که به عنوان بخشی از تصمیمگیری استفاده میشود.
- باید حوادث، نظرات و پیشبینیهای نامشخصی را مدیریت کند که براساس انتظارات کار نمیکنند.
- مدیریت ریسک باید سیستمی با یک فرایند کمی باشد.
- یک فرآیند مدیریت ریسک باید براساس داده های تاریخی و احتمال پیشامد دادههای آینده باشد.
- مدیریت ریسک باید براساس یک سطح تحمل ریسک و بازده هدف خاص باشد.
- باید ریسک احساسات، خودمحوری (اطمینان کاذب) و نامعقولی انسان را که باعث وقایع بزرگتر میشود را بپذیرد.
- مدیریت ریسک باید در برابر اصلاحات، پویا ، واکنشدار و انعطافپذیر باشد.
- فرآیند مدیریت ریسک باید با توجه به شرایط به طور منظم برای یادگیری، بهبود و تغییر، مجددا بررسی شود.
هدف مدیریت ریسک، کوچک نگه داشتن ضررها، از بین بردن ریسک اشتباه درآمدن تحلیلها و همچنان باز نگهداشتن دامنه سود احتمالی است.
5 نکته قدیمی اما طلایی برای موفقیت در بازار فارکس
اگر میخواهید در معاملات فارکس کسب درآمد کنید و این روند به صورت مداوم ادامه داشته باشد، با مقاله “5 نکته قدیمی اما طلایی برای موفقیت در بازار فارکس” همراه ما باشید و روش ها و تکنیک های معاملاتی اثبات شده را به طور منظم مرور کنید.
یاد بگیرید که ضررهای خود را محدود کنید.
امروزه انجام معاملات موفق وابستگی زیادی به ضرر نکردن یا کمتر ضرر کردن و محدود کردن ضررها دارد. در هر نوع معامله که سرمایه تریدر در معرض ریسک قرار گیرد، محدود کردن ریسک از دست دادن سرمایه و جلوگیری از هدررفت مقدار قابل توجهی پول در معاملات اشتباه باید هدف اصلی تریدر باشد.
اکثر تریدرها ترجیح می دهند برای کاهش ضرر، از یک طرح خاص با خروجیهای از پیش تعیین شده استفاده کنند.
سفارش حد ضرر یا استاپ لاس (Stop loss) را میتوان برای جلوگیری از تصمیمات اشتباه در حین معامله استفاده کرد. همچنین از حد ضرر شناور (trailing) میتوان برای هدایت یک پوزیشن معاملاتی به سمت سود بیشتر استفاده کرد. همچنین با استفاده از حد ضرر شناور میتوان از برگشتهای غیر منتظره قیمت در امان ماند.
علاوه بر این، نه تنها باید ضررها محدود شود، بلکه همه پوزیشنهای معاملاتی باید به طور منظم بررسی شوند تا از به حداقل رسیدن کل ریسک سرمایه گذاری شما اطمینان حاصل شود.
قبل از باز کردن یک پوزیشن معاملاتی، محدودیتهای خود را بشناسید!
همانطور که قرار دادن سفارش حد ضرر در معامله فردی یک الزام مطلق است، هنگام مدیریت کل سرمایه تجاری خود باید «حداکثر ضرر مجاز» نیز در نظر گرفته شود.
قانون موجود در این مورد بسیار ساده است:
هرگز با پولی بیشتر از حدی که توانایی از دست دادن آن را دارید معامله نکنید و همیشه ذخایر نقدی کافی داشته باشید. هنگام ارزیابی اندازه پوزیشن معاملاتی و نیازهای نقدی، اطمینان حاصل کنید که وجوهی که برای معاملات تعیین کردهاید با سرمایه سایر فعالیتهای شما تداخل نداشته باشد.
همچنین تعیین «حد ضرر کل» در ابتدای هر ماه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. زمانی که به این سطح مشخص شده رسید، معاملات شما باید برای مدت مشخص شده در آن دوره محدود شود.
البته توجه داشته باشید که اگر به صورت مداوم میزان ضرر شما از سود شما بیشتر است، باید معامله کردن را متوقف کنید.
هنگامی که اشتباهات خود را بررسی کردید و آماده تلاش مجدد بودید، استراتژیهای معاملاتی فعلی خود را ارزیابی کنید و با بررسی آنها از اشتباهات خود درس بگیرید، سپس به انجام معاملات ادامه دهید. وقتی شروع به کسب درآمد کردید، مقداری از سود را در یک حساب ذخیره کوچک قرار دهید، تا در صورتی که در آینده با موانع غیر منتظره مواجه شوید از آن استفاده کنید.
استراتژی خود را بشناسید و فقط از تکنیکهایی استفاده کنید که متناسب با سبک معاملاتی شما باشد.
نمیتوان بدون دانستن مکانیزم یک تکنیک خاص تصمیمات خوبی گرفت. در واقع بهترین تریدرها کسانی هستند که از کاستیهای رویکرد خود اطلاعات کاملی داشته باشند.
تمرکز خود را بر روی موقعیتهایی بگذارید که ویژگیهای معاملاتی آنها با توانایی و نسبت ریسک به ریوارد شما مطابقت دارد. بدون داشتن اطلاعات و تجربیات کافی از روشهای پیچیده یا پیشرفته صرفاً به این دلیل که پیچیده و جذاب هستند استفاده نکنید.
اگر استراتژی برای شرایط مالی شما مناسب نیست، صرف نظر از اینکه استراتژی خوب و مناسبی به نظر میرسد، از آن استفاده نکنید. ممکن است در این راه سرمایه خود را در معرض ریسک بالایی قرار دهید و بیشتر از آنچه توانایی از دست دادن آن را دارید، پول از دست دهید.
دقت کنید که تمامی استراتژیها دارایی ریسکهای مربوط به خود هستند، کلید موفقیت در این استراتژیها توسعه مهارتها و کسب تجربه است. فقط از استراتژیهایی استفاده کنید که با چشم انداز بازار مطابقت دارند و هر معامله را برای حداکثر پتانسیل مدیریت کنید.
هنر صبر کردن را بیاموزید.
مرحله باز کردن یک معامله از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مرحله باید بهترین تحلیل و قضاوت را ارائه دهید و مهم است که پتانسیل همه معاملات را از قبل به خوبی ارزیابی کنید.
زمان بندی صحیح ورود به یک معامله در بازار فارکس نیاز به دانش کامل از تکنیکهای خواندن نمودار، تحلیل تکنیکال و فاندامنتال و درک روند بازار دارد. کل این فرآیند چیزی است که یک تریدر باید کاملاً متوجه آن باشد؛ زیرا خروج موفقیت آمیز از یک پوزیشن معاملاتی به طور کلی نتیجه ورود مناسب به معامله است.
کسانی که تعداد معاملات زیادی را انجام میدهند، باید هر زمان که وسوسه میشوند تا یک موقعیت معاملاتی جدید باز کنند، نتایج موجود ارزیابی ریسک های معاملاتی این رویه بیدقت و اشتباهات خود را ارزیابی کنند.
در پایبند بودن به برنامه خود کوشا باشید!
موفقیت زمانی به دست خواهد آمد که تعادل مطلوبی بین سخت کوشی، قضاوت درست و صبر ایجاد شود. بسیاری از تریدرها پس از چند معامله اشتباه، مدتها قبل از اینکه زمان لازم برای یادگیری و جذب روشهای مختلف مورد نیاز برای تجارت سودآور را داشته باشند، تسلیم میشوند.
به یاد داشته باشید که راه موفقیت در بازارهای مالی کسب اطلاعات کافی درباره ابزارها و استراتژیها، صبر و تکرار و تمرین است. سعی کنید از اشتباهات خود درس بگیرید و در معاملات بعدی آنها را تکرار نکنید.
۱۰ نکته کلیدی برای مدیریت ریسک که هر معامله گری باید بداند
مدیریت ریسک (Risk Management) در معاملات ارزیابی ریسک های معاملاتی فارکس باید اولین چیزی باشد که یک معاملهگر فارکس به آن فکر میکند. یک معاملهگر باید صبح که از خواب بیدار میشود تا زمانی که شب دوباره به خواب میرود به فکر مدیریت ریسک باشد.
در فارکس صدها روش مختلف برای مدیریت ریسک وجود دارد که ما در اینجا به ده رویکرد پرکاربرد در این زمینه اشاره میکنیم.
مدیریت ریسک در فارکس چیست؟
اگر هنوز جواب این سوال را نمیدانید، پس چیزهای زیادی برای یادگیری دارید. اما نگران نباشید ما به شما همه چیز را آموزش خواهیم داد.
مدیریت ریسک یکی از مهمترین ارکان معاملهگری در فارکس است. بدون مدیریت ریسک، معاملهگری با قمار کردن فرق زیادی ندارد. در معاملات فارکس، ریسک و سود به طور پیچیدهای در یکدیگر گره خوردهاند.
اگر تصور میکنید در فارکس میتوانید یک شبه میلیونر شوید بهتر است همین الان روش دیگری برای بدست آوردن پول پیدا کنید. معامله در فارکس یعنی به دست آوردن سود اندک با ریسک حساب شده در طولانی مدت و هیچ میانبر دیگری برای آن وجود ندارد.
ما اینجا هستیم تا به شما بیاموزیم چگونه این ریسک را مدیریت کنید تا در بلند مدت بتوانید سود معقولی از این بازار کسب کنید. همچنین شما میتوانید آموزشهای اینجا را در سایر بازارها مانند سهام، رمزارزها و… نیز مدنظر قرار دهید.
۱۰ نکته برتر مدیریت ریسک در فارکس
در اینجا ده نکته برتر مدیریت ریسک در فارکس را به شما آموزش میدهیم که اگر بتوانید به آنها پایبند باشید، میتوانید شانس موفقیت و کسب پول از فارکس را افزایش دهید.
۱- ریسکهای معامله در فارکس را درک کنید
این نکتهای است که حتما باید در نظر داشته باشید. اگر نمیدانید چرا معامله در فارکس ریسک دارد، باید دوباره به مبانی فارکس بازگردید و آنها را مطالعه کنید.
یک حقیقت جهانی وجود دارد که نه تنها در معاملات فارکس بلکه در هر معامله دیگری صادق است. نداشتن پول=نداشتن معامله=نداشتن ثروت.
شما برای اینکه بتوانید در فارکس معامله کنید، باید پول داشته باشید، بدون پول صرفا یک تماشاگر هستید. پس در ابتدا باید از آنچه در اختیار دارید محافظت کنید.
برای معامله در فارکس باید عادت کنید که اول ریسک را ارزیابی کرده و سپس وارد معامله شوید. اما اغلب معاملهگران برعکس عمل میکنند.
یک واقعیت ترسناک در مورد فارکس وجود دارد و آن این است که ۹۰ درصد معاملهگران در فارکس ضرر میکنند. این واقعیت به شما اثبات میکند که در بازار فارکس ریسک زیادی وجود دارد.
از طرفی یک واقعیت دیگر نیز وجود دارد. اگر بتوانید در ۵۰% مواقع معاملهای درستی انجام بدهید، میتوانید معاملهگر موفقی شوید. با دانستن این نکته، میفهمید که معاملهگران موفق ممکن است در نصف معاملاتی که انجام میدهند متحمل ضرر شوند.
این دو واقعیت میتواند به روشنی اهمیت مدیریت ریسک را به شما نشان دهد. در واقع اکثر معاملهگران به خاطر عدم درک درست از ریسکهای بازار اجازه میدهند زیان آنها بسیار بیشتر از سودی که کسب میکنند شود و همین امر در نهایت باعث میشود که در مجموع ضرر کنند.
۲- همیشه از حد ضرر و حد سود استفاده کنید
این نکته یکی از اساسیترین نکات در بازار فارکس است اما حتی بهترین معاملهگران نیز گاهی این موضوع را فراموش میکنند. برای کسانی که ممکن است ندانند حد ضرر (Stop Loss)، قابلیتی است که در اکثر پلتفرمهای بروکرها موجود است و به معاملهگران فارکس اجازه میدهد در قیمت مشخصی از معامله خارج شوند.
معاملهگر حد ضرر خود را در قیمتی پایینتر از معاملهای که باز کرده قرار میدهد تا در صورت پایین آمدن ناگهانی قیمت، ضرر معاملهگر کاهش یابد. در صورت نداشتن حد ضرر ممکن است معاملهگر ضرر هنگفتی را متحمل شود.
حد سود (Take Profit) نقطه مقابل حد ضرر است. شما حد سود را بالاتر از معاملهای که باز کردهاید قرار می دهید تا اگر قیمت به نقطهای که مد نظر شما است، برسد، به صورت خودکار از معامله خارج شوید.
پیش از باز کردن معامله، باید بدانید که حد ضرر و حد سود خود را کجا قرار دهید. فراموش کردن حد ضرر میتواند یکی از بزرگترین اشتباهات یک معاملهگر فارکس باشد. بهتر است حد ضرر فاصلهای حدودا ۱۰ تا ۱۵ پیپی با نقطهای که وارد معامله شدهاید، داشته باشد. این کار باعث میشود که حد ضرر شما به صورت اتفاقی فعال نشود. همچنین اگر قیمت ابتدا خلاف جهت پیشبینی شما حرکت کند و سپس به جهت مورد نظر شما بر گردد، قرار دادن حدضرر بدین صورت برای شما بسیار مفید خواهد بود.
۳- برای کاهش ریسک به دنبال موقعیتهایی باشید که توسط چند معیار تایید میشود
منظور از موقعیتهای تایید شده (Confluence) چیست؟ در بازار فارکس زمانی که دو اندیکاتور به شما میگویند که خرید یا فروش انجام دهید، یعنی این موقعیت تایید شده است. اگر تنها از یک اندیکاتور استفاده کنید، ممکن است این اندیکاتور سیگنال اشتباه یا ناقص صادر کند اما اگر از دو اندیکاتور متفاوت برای دریافت سیگنال استفاده کنید سیگنالهای کاذب به طرز موثری کاهش پیدا میکند.
۴- برنامه معاملاتیتان را با دقت انجام دهید
برای یادگیری هر مهارت باید بارها و بارها تمرین کنید. درست مانند تقویت ماهیچه که باید مدام تمرین کنید و اگر از آن استفاده نکنید ضعیف میشود. هنگامی که یک برنامه معاملاتی (Trading Plan) دارید نیز باید به آن پایبند باشید. عدم پایبندی به برنامه معاملاتی میتواند اثر برنامه معاملاتی شما را کاهش دهد. درست مانند برنامه ورزشی که عدم پایبندی به آن میتواند اثر برنامه را کاهش دهد.
البته برنامه معاملاتی باید واقعبینانه باشد و شما توانایی دستیابی به اهداف آن را داشته باشید.
پایبندی به برنامه معاملاتی، در گذر زمان میتواند برای شما درآمد پایدار و مطمئن ایجاد کند. معاملهگری در فارکس کار جذاب و هیجان انگیزی نیست. برعکس در اکثر موارد کاری کسل کننده است. کارهای هیجان انگیز به ندرت پول خوبی برای شما به همراه میآورد.
نکته مهم این است که در تمام لحظات به برنامه معاملاتی خود پایبند باشید. این نکته مهم را به یاد داشته باشید که معاملهگران بیثبات هرگز موفق نمیشوند.
۵- بدانید که چه مقدار (و چه زمان) باید معامله کنید
یکی از جالبترین قوانینی که در بازار فارکس وجود دارد قانون یک درصد است. این قانون فوقالعاده است و رعایت آن نیز بسیار ساده است. قانون یک درصد میگوید که همواره فقط با یک درصد از حساب معاملاتی خود معامله کنید. نه بیشتر و نه کمتر.
اگر حساب معاملاتی خود را به این روش تقسیم کنید، میتوانید تعداد بسیار بیشتری معامله انجام دهید. به عوان مثال، برخی معاملهگران تازه کار با حساب معاملاتی ۳۰۰۰ دلاری خود، معاملات ۱۰۰۰ دلاری انجام میدهند. اگر شما چنین تقسیم بندیای داشته باشید تنها کافی است که سه معامله را از دست بدهید تا تمام پولهایتان را از دست بدهید.
پس معاملات ۱۰۰۰ دلاری را به معاملهگران بزرگ بسپارید و با قانون یک درصد پیش بروید. اگر ۳۰۰۰ دلار دارید، شما باید در هر معامله تنها ۳۰ دلار معامله کنید، به این روش، میتوانید بیشتر معامله کرده و فرصتهای بیشتری برای سود آوری داشته باشید. همچنین در راه معاملهگری نیز چیزهای بیشتری میآموزید.
۶- مراقب لوریج باشید
لوریج یک ابزار بسیار جذاب است که برای معاملهگران فارکس این امکان را فراهم میکند تا بیشتر از سرمایهای که واقعا دارند، معامله کنند. اگرچه بسیاری لوریج را خطرناک میدانند اما اگر بدانید چگونه از آن استفاده کنید گاهی میتواند مفید باشد.
اما اگر بخواهیم صادقانه بگوییم، در اکثر مواقع استفاده از لوریچ برای معاملهگران مزیتی ندارد. این امر خصوصا برای معاملهگران مبتدی فارکس صادق است چراکه میتواند حساب معاملاتی آنها را به سرعت از بین ببرد.
لوریج در اکثر مواقع دوست خوبی نیست. حتی معاملهگران سطح متوسط و حرفهای نیز از ریسکهای لوریج اجتناب میکنند یا به شدت محتاطانه عمل میکنند. پس به شما نیز توصیه میکنیم که مواظب ریسکهای استفاده از لوریج باشید.
۷- به ریسک خود تنوع ببخشید (تنوع در سبد)
یک معاملهگر فارکس در ابتدا معمولا معاملات خود را با جفت ارزی آغاز میکند ارزیابی ریسک های معاملاتی که احساس میکند آن را به خوبی میشناسد. ممکن است معاملهگری اهل انگلستان باشد و احساس راحتی بیشتری با معامله پوند داشته باشد. پس بر روی GBPUSD معامله میکند. (بیشتر بخوانید: همه چیز در مورد جفت ارز GBPUSD پوند دلار)
اگرچه این امر به خودی خود مشکلی ندارد اما توجه داشته باشید که شما نمیتواند همواره جفت ارز مورد علاقه خود را معامله کنید. ممکن است جفت ارز مورد نظر شما برای مدت طولانی نوسانات شدیدی داشته باشد یا بر عکس روند خنثی یا سایدی (Side) داشته باشد که در هر دو مورد معامله این جفت ارز ریسک بالایی دارد
در این مواقع معامله روی این جفت ارز چندان هوشمندانه نیست و بهتر ارز دیگری به عنوان پشتیبان داشته باشید. این جفت ارز ممکن است بتواند ریسک شما را کاهش دهد و فرصتهای معاملاتی بهتری برای شما فراهم کند.
با معامله بر روی چند جفت ارز میتوانید ریسک خود را متنوع تر کرده و آن را به طرز موثری کاهش دهید.
۸- احساسات را در معاملهگری کنار بگذارید
بسیاری از معاملهگران فارکس با این چالش مواجه هستند که نمیتوانند در هنگام معاملات احساسات خود را کنترل کنند. یک معاملهگر باید مانند یک سامورایی بی احساس اما آماده باشد تا فرصتهای معاملاتی را در زمان مناسب بدست آورد.
در هر زمینهای که مربوط به کسب و کار یا پول باشد، احساسات خطرناک هستند چرا که باعث میشوند کارهای احمقانهای انجام داده و پشیمان شویم.
اگر عصبانی، غمگین یا حتی خیلی خوشحال هستید، ممکن است اشتباهات زیادی در معاملات انجام دهید.
وقتی عصبانی هستید، ممکن است تهاجمی عمل کرده و خیلی سریع وارد معامله شده و یا از آن خارج شوید.
وقتی غمگین هستید، ممکن است به نتیجه معامله اهمیت ندهید.
و وقتی خوشحال هستید ممکن است در معامله بیش از حد ریسک کنید.
نکته مهم این است که احساسات خود را بشناسید و زمانی که حس کردید احساسی عمل میکنید، دست از معامله بکشید و اجازه دهید این احساسات تخلیه شوند.
۹- درک کنید که بازار چگونه حرکت میکند
در جهان همه چیز در هرج و مرج نیست. در زیر تمام جنون ظاهری دنیا، نوعی نظم مبهم وجود دارد و معاملهگران فارکس نیز به دنبال همین نظر هستند.
وقتی خیلی دقیق به بازارها نگاه می کنید (ارزیابی ریسک های معاملاتی به عنوان مثال نمودارهای یک دقیقهای) ، ممکن است زیاد منظم به نظر نرسد اما وقتی تصویر کلانتر را میبینید. به عنوان مثال نمودار روزانه، ماهانه یا حتی سالانه، متوجه میشوید که الگویی وجود دارد.
بازارها سقفها و کفهایی را ایجاد میکنند. به ویژه در زمانهایی که بازار درحال صعود یا نزول است. برای کاهش ریسک در معاملات فارکس باید بتوانید این زمانها را تشخیص دهید.
۱۰- از اشتباهات خود بیاموزید
نکته آخر ما در زمینه مدیریت ریسک این است که از اشتباهات خود بیاموزید. بسیاری از معاملهگران فارکس هنگامی که معاملات خود را شروع میکنند چیز زیادی نمیدانند. هر معاملهگر موفقی، زمانی مبتدی بوده و ضررهای هنگفتی متحمل شده است.
آنها اشتباهات زیادی مرتکب شدند تا به جایی که امروز هستند برسند. اما نکته این جاست که هر اشتباه آنها را قوی تر کرده است و زمانی که دوباره در همان وضعیت قرار گرفتند، از تکرار نتیجه مشابه جلوگیری کنند.
اگر بدانید که دفعه قبل چه اشتباهی انجام دادهاید، مجددا از تکرار آن اشتباه خودداری میکنید. بعضی از اوقات بهترین راه برای یادگیری انجام دادن آن کار است. اگر به طور مداوم از اشتباهات خود نیاموزید و اقداماتی برای جلوگیری از آنها انجام ندهید محکوم به تکرار آن اشتباهات هستید.
بهترین راه برای یادگیری از اشتباهات، داشتن یک ژورنال معاملاتی (Trading Journal) است. با داشتن ژورنال معاملاتی میتوانید معاملات خود را یادداشت کرده و اشتباهات خود را دقیقا ارزیابی کنید.
ریسک چیست
معمولا زمانی که صحبت از انواع ریسک به میان میآید، کلمه خطر برجسته میشود؛ اما باید بدانیم که ریسک فقط دربردارنده خطر و مفهومی منفی نیست.
ریسک در معنای کلی، نا اطمینانی از آینده را نشان میدهد. ممکن است ما خود را در معرض ریسک قرار دهیم و با فرصتهای مثبت مواجه شویم. این فرصتهای مثبت در مفاهیم مالی قابل توضیح هستند. بنابراین ریسک دارای دو بعد مثبت و منفی است.
عموماً مفهوم ریسک در مالی و سرمایهگذاری مورد توجه است. در مقاله پیش رو قصد داریم به توضیح انواع ریسک بپردازیم.
چرا ریسک وجود دارد و انواع آن کدامند؟
از آغاز پیدایش تمدن، انسانها همواره با عوامل متغیر و خطرهای زیادی مواجه بودهاند و احتمال خسارت همواره وجود داشته است. انسان نخستین با مخاطرات طبیعی مواجه بوده و به تدریج آموخته است که اتفاقات ناخوشایند را پیشبینی کند و برای مقابله با آنها آماده باشد.
هر چه میزان رشد و پیشرفت انسان بیشتر میشود، در معرض تصمیمگیریها و پیچیدگیهای بیشتری قرار میگیرد و در معرض ریسکهای بیشتری قرار میگیرد.
به طور کلی، موقعیتهای ریسکی که افراد با آن مواجه میشوند معمولا شامل دو دسته میشود:
ریسک واقعی یا خالص (Pure Risk)
این ریسکها در واقع همان خطرات فیزیکی مثل خطر تصادف، بیماری، طلاق، بلایای طبیعی و …. هستند که عمدتا در اختیار ما نیستند و در صورت وقوع، نتیجهای جز خسارت ندارند. این ریسکها عموماً قابلیت بیمه شدن دارند و همیشه موجب زیان میشوند.
ریسک سوداگرانه یا پویا
این نوع ریسکها معمولا در شرایط اقتصادی قابل اندازهگیری هستند و نتیجه احتمالی آنها میتواند سود یا زیان باشد. انواع سرمایهگذاریهای اقتصادی، بازیهای مبتنی بر شرطبندی، از جمله چنین ریسکهایی هستند.
ریسکهای نوع اول کاملا زیان ده هستند و با بیمه کردن میتوان خسارات ناشی از آن را کاهش داد. اما ریسکهای نوع دوم میتوانند به نتایج مثبت و سود ده ختم شوند. در ادامه به تقسیم بندی ریسکهای پویا که در سرمایهگذاری با آن مواجه هستیم، میپردازیم.
بهتر است ابتدا “مفهوم ریسک” در سرمایهگذاری را تعریف کنیم، در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک گفته میشود. این انحراف بازده میتواند مثبت یا منفی باشد، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد، در اصطلاح گفته میشود که ریسک سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود.
طبقه بندی افراد از نظر پذیرش انواع ریسک
سرمایهگذاران را از منظر پذیرش ریسک میتوان به سه دسته تقسیم نمود:
- افراد ریسکگریز: این افراد رویکرد محافظهکارانه دارند. این شخص ترجیح میدهد، بازده مطمئنی داشته باشد و احتمال موفقیت وی بالا باشد.
- افراد ریسکپذیر: این افراد رویکرد جسورانه دارند شخص ریسک بالا را به منظور دریافت سود بالاتر میپذیرد.
- افراد خنثی نسبت به ریسک: سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آنها را ریسک خنثی مینامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن میدانند.
ریسکپذیری و ریسک گریزی به معنای به استقبال ریسک رفتن و از ریسک فراری بودن نیست. بلکه نشان میدهد، افراد ریسک گریز در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی بیشتری نسبت به یک واحد ریسکپذیرفته شده قبلی انتظار دارند.
همچنین افراد ریسکپذیر در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی کمتری نسبت به یک واحد ریسکپذیرفته شده قبلی توقع دارند.
این اصل که کسب بازده بالاتر تنها با پذیرش ریسک بیشتر امکان پذیر است بیانگر این حقیقت است که نمیتوان ریسک نکرد و بازده به دست آورد و در مقابل نیز اگر سرمایهگذاری ریسک بالاتری بپذیرد به طور طبیعی باید انتظار بازده بالاتری داشته باشد.
در واقع شما با پذیرش ریسک بیشتر پاداش دریافت میکنید که به آن صرف ریسک میگویند. صرف ریسک در سرمایهگذاریهایی که ریسک بالاتری دارند، بیشتر است.
معیارهای سنجش انواع ریسک سرمایه گذاری
برای اندازهگیری ریسک سرمایهگذاری معیارهای متفاوتی وجود دارد که یکی از مهمترین آنها انحراف معیار بازده تاریخی یا میانگین یک سرمایهگذاری است.
بالا بودن انحراف معیار محاسبه شده نشاندهنده بالا بودن ریسک سرمایهگذاری میباشد. شرکتهای بسیاری زمان و منابع مالی خود را صرف شناسایی ریسکهای متفاوتی که در معرض آن هستند قرار داده تا بتوانند ریسک خود را ارزیابی و مدیریت کنند. عموماً ریسکهای سرمایهگذاری، به دو نوع اساسی تقسیم میشود:
۱- ریسک سیستماتیک
این نوع ریسک، مربوط به شرایط سیاسی و اقتصادی کلان جامعه است که قابل حذف نیست. ریسک سیتماتیک بر کل بازار اثر میگذارد و محدود به صنعت خاص نیست.
۲- ریسک غیرسیستماتیک
برخلاف ریسک سیستماتیک، این نوع ریسک قابل کنترل و کاهش است. ما میتوانیم شرکتی را که در اثر تصمیمگیریهای نادرست یا شرایط بحرانی با افت قیمتی مواجه شده را خریداری نکنیم و از این ریسک جلوگیری کنیم. به جز دو مورد فوق، انواع دیگری نیز از ریسک وجود دارد که برخی زیرمجموعه همین دو نوع ریسک هستند.
۳- ریسک نرخ سود (Interest rate risk)
اگر چند گزینه برای سرمایهگذاری داشته باشیم، این نوع ریسک مطرح میشود. به عنوان مثال سرمایهگذاری در سهام یا اوراق مشارکت. تفاوت نرخ سود این دو سرمایهگذاری میتواند ما را به یکی از دو گزینه که ریسک کمتری برای ما دارد، سوق دهد.
مثلاً اگر خرید سهام ۲۰ درصد سود و خرید اوراق سود ثابت ۱۵ درصدی داشته باشد و بانک سود اوراق را تا سطح ۲۰ درصد افزایش دهد در این صورت به صرفه است که با ریسک کمتری اوراق خریداری کنیم نه سهام. این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد.
۴- ریسک تورم (Inflation risk)
رشد نرخ تورم باعث میشود بر بازدهی سرمایهگذاری موثر است؛ زیرا بازدهی خالص از اختلاف بازدهی ناخالص و نرخ تورم حاصل میشود. به طور مثال اگر انتظار بازدهی ۵۰ درصدی داشته باشیم و نرخ تورم سالانه ۱۵ درصد داشته، در نهایت ۳۵ درصد بازدهی خواهیم داشت.
هرچه نرخ تورم افزایش یابد از میزان بازدهی ما در این حالت کاسته میشود. پس باید سرمایهگذاری انتخاب کنیم که بازدهی بیشتری داشته و در نهایت پس از کسر تورم، رضایت ما را فراهم کند. به این نوع ریسک که در اثر افزایش نرخ تورم به فرد تحمیل میشود، ریسک تورم میگویند.
۵- ریسک مالی (Financial risk)
شرکتها در صورتهای مالی خود بخشی تحت عنوان، تسهیلات و تعهدات مالی دارند. هرچه تعهدات مالی شرکت و وامهای دریافتی بیشتر باشد، توان شرکت جهت توسعه و گسترش و افزایش سوددهی کاهش مییابد. به این نوع ریسک، ریسک مالی گفته میشود.
بسیاری از سرمایهگذاران با لحاظ این نکته سهام شرکتها را خریداری میکنند و از شرکتهایی که تعهدات مالی زیادی دارند به دلیل ریسک مالی فاصله گرفته و به سراغ گزینههای کم ریسک تر میروند.
۶- ریسک نقدشوندگی (liquidity risk)
دارایی مطلوب، دارایی است که قدرت نقدشوندگی بالا دارد. اگر دارایی به راحتی فروش نرود، صاحب آن دارایی، با ریسک نقدشوندگی مواجه است.
در مورد سهام نیز این ریسک وجود دارد. فرض کنید قصد دارید سهام شرکتی را در بازار به فروش برسانید ولی به دلیل عملکرد نامناسب شرکت، کسی سهام را نمیخرد. در این حالت شما با ریسک نقد شوندگی مواجه هستید. هرچه سرعت خرید و فروش سهمی بیشتر باشد و معاملات آن را روانتر باشد این ریسک در آن کم رنگتر است.
۷- ریسک نرخ ارز (currency risk)
در مورد شرکتهای واردات محور، ریسک نرخ ارز بسیار با اهمیت است. اگر شرکت مورد نظر شما، عمده مواد اولیه خود را وارد میکند، با رشد نرخ ارز، درگیر چالش ریسک نرخ ارز خواهد شد و هزینه زیادی را متحمل میشود.
با رشد هزینهها، سود دهی شرکت کاسته شده و نتیجه نهایی، عدم رغبت سرمایهگذاران به خرید شرکت مذکور است. البته این ریسک، نوعی ریسک غیر سیتماتیک محسوب میشود که توسط شرکتها قابل کنترل نیست.
۸- ریسک تجاری
در ریسک تجاری به این موضوع توجه میشود که آیا شرکت قادر به فروش محصولات و تامین هزینههای عملیاتی خود است یا خیر؟ به عبارتی، ریسک تجاری کلیه هزینههای یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر میگیرد.
این هزینهها شامل حقوق، هزینه تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینههای اداری میشود. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که میفروشد، میباشد.
۹- ریسک اعتباری یا ریسک نکول
ریسک اعتباری یا نکول، ریسک عدم بازپرداخت سود یا اصل بدهی قلمداد میشود. این نوع ریسک برای سرمایهگذاران اوراق قرضه، نگران کننده است. اوراق قرضه دولتی، کمترین میزان ریسک نکول و به همین ترتیب کمترین بازده را دارند.
از طرف دیگر اوراق بهادار شرکت، دارای بالاترین میزان ریسک نکول و در نتیجه نرخ بهره بالاتر هستند.
۱۰- ریسک کشور
ریسک کشور، به عدم توانایی یک کشور در پرداخت تعهدات مالی گفته میشود. در صورت بروز چنین ریسکی، به عملکرد سایر بخشهای مالی کشور نیز صدمه وارد میشود. آسیب سایر کشورهای در ارتباط با آن نیز محتمل است. این ریسک در غالب کشورهای در حال توسعه که کسری بودجه شدید دارند، رخ میدهد.
۱۱- ریسک سیاسی
ریسک سیاسی زیرمجموعه ریسک سیستماتیک است. در این حالت، بیثباتی سیاسی، جنگ، کنترلهای نظامی، تغییر قوانین دولتی، روی تصمیمهای سرمایهگذاری اثر میگذارد. این نوع ریسک با عنوان ریسک ژئوپلیتیک نیز شناخته میشود. نکتهای که در مورد این ریسک وجود دارد، آن است که هر چه افق زمانی سرمایهگذاری طولانیتر شود، این ریسک بیشتر میشود.
جمع بندی انواع ریسک
در این مقاله با تعریف ریسک آشنا شدیم. انواع مختلف ریسک از منظرهای مختلف را بررسی کردیم. همچنین با طبقه بندی پذیرش ریسک در افراد مختلف، آشنا شدیم.
به طور کلی، ریسکهایی که با آن مواجه هستیم؛ دو نوع قابل پویا و خالص هستند. ریسکهای خالص عموماً زیان ده هستند و هدف ما صرفا کنترل ریسکهای پویا است. به منظور کاهش زیانهای ناشی از ریسکهای سرمایهگذاری، چندین راه حل وجود دارد.
لازم به ذکر است که ما قادر نیستیم همه ریسکهای سرمایهگذاری را مهار کنیم. بلکه با دانش و تجربه حاصل از مدیریت ریسک میتوانیم آن را به سطح قابل تحملی کاهش دهیم. یکی از راههای کاهش ریسک سرمایهگذاری، سبد دارایی است.
در واقع با سرمایهگذاری در چند سهام، ریسک کلی سبد سهام کمتر از مجموع ریسکهای تک تک سهام خواهد شد. استفاده از تنوع بخشی این امکان را فراهم میکند که با کنار هم قراردادن داراییهای مالی متنوع ریسک کمتری را متحمل شویم.
استفاده از سهام مختلف در سبد سرمایهگذاری موجب کاهش ریسک غیرسیستماتیک میگردد. تنوعبخشی باید با دانش و تجربه کافی صورت بگیرد و در صورت امکان از متخصصین این امر بهره گرفته شود.
درحالیکه اکثر متخصصان سرمایهگذاری موافق هستند که تنوع سازی نمیتواند در برابر ریسک آنها را تضمین کند، میتوان گفت تنوع سازی مهمترین مؤلفه برای کمک به یک سرمایهگذار در رسیدن به اهداف مالی دوربرد است و این درحالیکه ریسک مالی را به حداقل میرساند.
دیدگاه شما