- ایجاد دقیق تجزیه و تحلیل کسب و کار (طرح مشکلات، فرصتها و راهحلهای دستیابی به موفق در کسب و کار)
- بودجهبندی
- برنامهریزی و مدیریت برنامه ریزی
- تحلیل مغایرتها
- گزارش نویسی
- تعریف الزامات تجاری و گزارشدهی به ذینفعان
اهمیت رقابت و تحلیل رقبا در بازار هدف
برندسازی زبان مشترکی بین بنیانگذاران استارتآپها، مدیران برند و بازاریابی اهمیت تحلیل بازار است که میتواند کسبوکار نوپای شما را به یک اهرم قدرتمند در دنیای کسبوکار تبدیل کند.
نوپانا*: برندهای زیادی در طول چند سال اخیر در کشورمان متولد شدهاند. بعضی موفق بودهاند و برخی از گردونه رقابت حذف شدهاند. یکی از دلایل مهم شکست کسبوکارهای کوچک و بزرگ، عدم پیروی از دستورالعملهای علمی برندسازی است. در این مطلب به نکات مهمی که پیش از قدم گذاشتن در مسیر برندینگ کسبوکار، دانستن آنها ضروری است، میپردازیم.
قسمت بیستونهم:
چشمانداز رقابتی
بهگزارش نوپانا، بهطور کلی اکثر برندها در محیط رقابتی فعالیت میکنند که این محیط، به علت پویایی، به مرور زمان و با تغییر در ترجیحات مصرفکنندگان، مدام در حال تغییر است. مدیریت صحیح برند، نیازمند مراقبت مداوم از سوی متولیان برند است. این متولیان باید مراقب تهدیدات رقبایی باشند که در حال حاضر، تهدید محسوب نمیشوند اما ممکن است در آینده به عنوان یک برند چالشگر وارد صحنه رقابت شوند.
رقیب
رقبا برندهایی هستند که در یک بازار با یکدیگر رقابت میکنند. این برندها برای مشتری به عنوان جایگزینهای مناسب در نظر گرفته میشوند؛ به این دلیل که میتوانند به میزان سایر برندها رضایت مشتری را فراهم کنند. قیمتگذاری رقابتی، زمانی اتفاق میافتد که یک شرکت با توجه به وضعیت بازار، قیمت کالای تولیدشده توسط رقبا و فارغ از خواست مشتری، محصول یا خدمت خود را قیمتگذاری میکند.
تحلیل رقبا
این تحلیل معمولا روی نزدیکترین رقبا صورت میگیرد. هدف از این تحلیل، شناخت منابع، عملکرد و نتایجی است که موجب میشود آن رقیب متمایز شود. با استفاده از این اطلاعات و بر اساس اقدامات راهبردی میتوان با رقبا مقابله و یا آنها را در بازار منزوی کرد.
آزمون و توسعه
مرحله آزمون و توسعه، زمانی است که ایده یک محصول جدید، در اختیار خریداران بالقوه قرار میگیرد تا واکنش آنها نسبت به آن ایده سنجیده شود. در مرحله بعد، یک نمونه اولیه از محصول به آنها نشانداده میشود تا سایر بازخوردهای آنها گرفتهشده و مورد بررسی قرار گیرد.
قسمت پیشین:
*برگرفته از کتاب «واژهنامه برند» به نوشته رضا مهدوی – محمد قاضیزاده
درباره علیرضا خلیلینژاد
علیرضا خلیلینژاد دانشآموخته رشته مهندسی برق و الکترونیک است. او تاکنون مدیریت مارکتینگ استارتآپ «MacZooo mirror» را بر عهده و بهعنوان همبنیانگذار نیز با آنها همکاری داشته است. او همچنین فعالیت رسانهای و مطبوعاتی خود در حوزه کارآفرینی را با وبسایت علمی تحلیلی نوپانا آغاز کرده است.
تجزیه و تحلیل کسب و کار چیست؟ با چه ابزار و تکنیکهایی انجام میشود؟
تجزیهوتحلیل کسب و کار را میتوان بهعنوان یک رشته تحقیقاتی در نظر گرفت که به شما در یافتن نیازهای تجاری و شناسایی راهحل برای مشکلات تجاری کمک میکند.
راهحلهایی که تحلیلگر کسب و کار میدهد، ممکن است شامل توسعه نرم افزار و اجزای سیستمها، بهبود فرآیند، تغییرات سازمانی، یا برنامهریزی استراتژیک و حتی توسعه سیاستها باشد.
در واقع هدف از تحلیل کسب و کار، شناسایی راهحلهایی است که سبب پیشرفت و توسعه کسب و کار میگردد. در این مقاله به اهمیت و ضرورت تجزیه و تحلیل کسب و کار پرداخته و سپس به معرفی شغل تحلیلگر کسب و کار میپردازیم و در نهایت مراحل انجام فرآیند تجزیهوتحلیل کسب و کار و تکنیکهای رایج آن را معرفی میکنیم.
ضرورت و اهمیت استفاده از تجزیه و تحلیل اهمیت تحلیل بازار کسب و کار
در زیر تعدادی از دلایل مهم استفاده از روشهای تجزیه و تحلیل کسب و کار ذکر شده است:
- به شما کمک میکند که با ساختار و پویایی شرکت خود آشنا شوید.
- به شما این امکان را میدهد که مشکلات موجود در سازمان خود را بشناسید.
- به شما این امکان را میدهد که پتانسیلهای بهبود دهنده را شناسایی کنید و راهحلهایی را جهت دستیابی به اهداف پیدا کنید.
- این مبحث به شما کمک میکند که نیاز به تغییرات را پیدا کرده و در مورد آن بحث کنید.
- در نهایت با استفاده از این روشها میتوانید ارزش ارائهشده توسط سازمان را برای سهامداران بالا ببرید.
تجزیه و تحلیل کسب و کار به این دلیل مهم است که سازمان بدینوسیله میتواند قدرت مالی خود را در بازار به دست آورد. در واقع با تجزیه و تحلیل تجارت، سازمان مهارتهای کسب و کار و تکنیکهای فنی را آموزش میبیند و آنها را تقویت میکند.
این مهارتها از روشهای برنامهریزیشده به دست میآیند که برای کارفرمایان بسیار جذاب هستند. به همین دلیل این تکنیکها در همه سطوح کسب و کار الزامی هستند. در ادامه با مهمترین این استانداردها آشنا میشوید.
استاندارد BABOK
استاندارد BABOK مخفف مجموعه دانش تجزیه و تحلیل کسب و کار است که توسط انستیتو تجزیه و تحلیل تجارت بینالمللی یا IIBA آمریکا توسعه داده شده است. این استاندارد در واقع چهارچوبی است که تجزیهوتحلیل کسب و اهمیت تحلیل بازار کار را توصیف کرده و وظایف آن را عنوان میکند.
در نسخه 2 BABOK، تجزیه و تحلیل تجارت، بهعنوان مجموعهای از وظایف و تکنیکهای مورد استفاده برای کار، سیاستها و عملکردهای سازمان و همچنین توصیه راهحلهایی که سازمان را قادر به دستیابی به اهداف خود میکند، تعریف شده است.
مدرک این انستیتو CBAP است و تحلیلگر با مطالعه در زمینه این استاندارد، میتواند در همه نوع سازمانی، به فعالیت تحلیل کسب و کار بپردازد. بهطور خیلی ساده میتوان گفت تجزیهوتحلیل کسب و کار به سازمانها کمک میکند تا مشکلات و فرصتهای خود را تعریف کنند، راهحلهای بالقوه را ارزیابی کرده و اعتبارسنجی نمایند. همینطور بررسی نمایند که آیا راهحلهای پیادهسازی شده، برای آنها مزایایی را در بر دارد یا خیر.
تحلیلگر کسب و کار کیست؟
تحلیلگر کسب و کار؛ مسئولیت ایجاد مدلهای جدید، برای پشتیبانی از تصمیمات تجاری را بر عهده دارد. این تصمیمات با همکاری تیم مالی و فناوری اطلاعات سازمان انجام میپذیرد و شامل ابتکارات و استراتژیهایی برای بهبود اوضاع و بهینهسازی هزینهها است.
بنابراین یک تحلیلگر کسب و کار باید دارای درک کافی از الزامات تجاری، تجربه کافی در پیشبینی و بودجهبندی، تجزیه و تحلیل کسب و کار مالی و آشنایی با شاخصهای اصلی عملکردی باشد.
باب گریگوری، استاد و مدیر برنامه دانشگاهی در دانشگاه "بلو"، میگوید: «شناسایی و سپس اولویتبندی الزامات فنی و عملکردی، در لیست مسئولیتهای یک تحلیلگر قرار دارد.»
در واقع آنها باید این توانایی را داشته باشند که بدانند دقیقا چه کاری باید انجام دهند؟ چگونه این کار را انجام دهند؟ از چه کسانی باید ورودی بگیرند؟ و چگونه میتوان در مورد تمام این گزارشات و دادهها به توافق رسید؟
نقش تحلیلگر کسب و کار
تجزیه و تحلیل کسب و کار در واقع یک رویکرد منظم برای مدیریت تغییرات در سازمانها بوده که تحلیلگر کسب و کار در واقع عامل این تغییرها است.
تحلیلگران معمولاً راهحلها را شناسایی میکنند و جهت بالا بردن ارزشهای سازمان آنها را تعریف و اجرایی میکنند. تحلیلگران کسب و کار در تمام سطوح سازمان فعالیت دارند و خود را درگیر همه مسائل میکنند.
تعریف استراتژیها، ایجاد معماری منابع انسانی، ایجاد معماری سازمانی، تعریف اهداف و الزامات برنامهها و بهبود مستمر فناوریها از جمله وظایف این افراد در سازمان است.
نتیجه کار تحلیلگر کسب و کار
تحیلگر کسب و کار با تجزیه و تحلیل مناسب، سبب تحقق منافع، اجتناب از هزینهها، شناسایی فرصتهای جدید، درک تواناییهای موردنیاز و مدلسازی سازمانی میشود؛ بنابراین با استفاده از یک تجزیه و تحلیل مؤثر، میتوان اطمینان حاصل کرد که سازمان مربوطه این مزایا را دریافت کرده و در نهایت نحوه تجارت خود را بهبود میبخشد.
وظایف و مهارتهای تحلیلگر کسب و کار
مسئولیتهای یک تحلیلگر کسب و کار به شرح زیر است:
- ایجاد دقیق تجزیه و تحلیل کسب و کار (طرح مشکلات، فرصتها و راهحلهای دستیابی به موفق در کسب و کار)
- بودجهبندی
- برنامهریزی و مدیریت برنامه ریزی
- تحلیل مغایرتها
- گزارش نویسی
- تعریف الزامات تجاری و گزارشدهی به ذینفعان
جدا از همه اینها یک تحلیلگر برای تحلیل کسب و کار باید دارای مهارتهای زیر نیز باشد:
-
(کتبی و شفاهی)
- مهارتهای فردی
- مهارتهای تسهیل سازی
- دارا بودن دقت بالا و جزئینگری
- آشنایی با مهارتهای مدیریتی بالا
- توانایی تحلیل سهام
- مهندسی نیازمندیها
- تجزیه و تحلیل هزینهها
- توانایی مدلسازی فرآیندها
- آشنایی با انواع شبکهها، پایگاه داده و سایر فناوریهای روز
از اینرو با توجه به موارد بالا، بهتر است قبل از هر چیز در استخدام تحلیلگر کسب و کار دقت بیشتری به خرج داد. کارلیب در این مسیر در فرآیند جذب و استخدام منابع انسانی در کنار صاحبان مشاغل و کارفرمایان است تا سازمانی کارآمد داشته باشند.
فرآیند تجزیه و تحلیل کسب و کار
چگونه میتوان تجارت و نیازهای آن را تجزیه و تحلیل کرد؟ در پاسخ به این سؤال باید موارد زیر را عنوان کرد:
1. تجزیه و تحلیل سرمایهگذاری:
این بخش، مجموعهای از فعالیتهای قبل از پروژه را شامل میشود که منجر به انتخاب پروژه میگردد. این فعالیتها به حفظ معماری تجارت شما کمک میکند و شما را برای تصمیمگیری آماده میکند. به همین دلیل در تجزیه و تحلیل کسب و کار بسیار مفید است.
2. برنامهریزی و مدیریت نیازمندیها:
در این مرحله شما باید وظایف و منابعی که با برنامهریزی شما در ارتباط هستند را تعریف کنید. در واقع این مرحله به شما کمک میکند تا اطمینان حاصل کنید که فعالیتهای انجام شده مناسب پروژه هستند یا خیر.
3. استخراج نیازمندیها:
این مرحله شامل تحقیق و کشف نیازمندیها از کاربران، مشتریان و سهامداران است.
4. تجزیه و تحلیل نیازمندیها:
در این مرحله چگونگی نیاز سهامداران به تجزیه و تحلیل کسب و کار، ساختار و طراحی و اجرای راهحلها شرح داده شده است. تجزیه و تحلیل نیازمندیها به شما کمک میکند تا روشها و ابزارهای مورداستفاده برای دادههای خام را تعریف کنید.
5. ارتباطات موردنیاز:
این مرحله مجموعهای از فعالیتها جهت بیان خروجی تجزیه و تحلیل نیازمندیها است. علاوه بر این قبل از اجرای یک راهحل، باید مورد ارزیابی و تأیید قرار گیرد.
6. تکامل و اعتبار سنجی راهحلها:
در این مرحله مشخص میشود که راهحل شما میتواند اهداف را برآورده کند یا خیر.
تکنیکهای رایج در تجزیه و تحلیل کسب و کار
1. تکنیک MOST؛
این تکنیک، یک فرم کوتاه از اهداف و استراتژیها است که به مدیران اجازه میدهد تا یک تجزیه و تحلیل کاملی از هدف یک سازمان داشته باشند و نحوه دستیابی به این اهداف را مشخص میکند.
تکنیک MOST از بهترین روشهای تجزیه و تحلیل کسب و کار است که با استفاده از آن تحلیلگر کسب و کار، آنچه را که باید سازمان انجام دهد را موردبررسی و تجزیه و تحلیل قرار میدهد.
2. تکنیک PESTEL؛
همیشه یکسری عوامل محیطی وجود دارند که بر روی برنامهریزیهای استراتژیک کسب و کار تأثیر میگذارند. این مدل به تحلیلگران کمک میکند تا تمام عوامل خارجی را که ممکن است سازمان را تحت تأثیر قرار دهند، ارزیابی کنند و همچنین نحوه بررسی آنها را مشخص میکند. شناسایی این محرکهای کلیدی از جمله وظایف تحلیلگر کسب و کار است.
این روش دارای یک چارچوب ساده برای تجزیهوتحلیل کسب و کار است که شامل مهارتهای کاربردی است. بهوسیله این تکنیک، میتوان تهدیدات بالقوه را شناسایی و کاهش داد.
3. تکنیک SWOT؛
این متد فرم کاملی از نقاط ضعف، نقاط قوت، فرصتها و تهدیدها است. در واقع این متد به شما کمک میکند که بخشهای دارای نقاط ضعف و قوت را پیدا کنید. همچنین امکان تخصیص منابع مناسب را فراهم میکند. این بخش مشخص اهمیت تحلیل بازار میکند که زمینههای مشکل چیست و راهحلهای پیشنهادی چگونه بر کسب و کار و افراد مرتبط با آن تأثیر میگذارند. این تکنیک، یک تکنیک رایج تجزیه و تحلیل کسب و کار است.
4. تکنیک MosCow؛
در این روش یک چارچوب ارائه میشود که نیازهای فردی در آن موردبررسی قرار میگیرد. در این متد همچنین اولویتبندی نیازها انجام میشود.
5. تکنیک اهمیت تحلیل بازار CATWOE؛
این تکنیک به شما کمک میکند تا تمام فرآیندهایی که ممکن است کسب و کار شما را تحت تأثیر قرار دهد، بشناسید. این اصطلاح مخفف کلمات مشتریان، بازیگران، فرآیند تحول، نمای جهانی، مالک و محیطزیست است.
در واقع شناسایی میکند که مشتریان شما چه کسانی هستند، چه کسانی درگیر این وضعیت هستند، چه فرآیندهایی از این مسئله تأثیر میپذیرند، چه کسانی مالک این وضعیت بوده و اثرات گسترده این وضعیت چه چیزی است. از مهمترین مزیتهای این تکنیک، دریافت برداشتهای متفاوت از ذینفعان در یک پلتفرم مشترک است. به همین جهت این تکنیک یک تکنیک تقریبا کامل برای تجزیه و تحلیل کسب و کار به نظر میرسد که البته میتوان با دیگر تکنیکها هم زمان از آن نیز استفاده کرد.
6. تکنیک The 5 Whys؛
این متد شامل سؤالات عمدهای است که به تحلیلگران کمک میکند تا علت و ریشه وضعیت موجود را پیدا کنند.
7. تکنیک Six Thinking Hats؛
این روش به شما کمک میکند که دیدگاهها و ایدههای متناوب را در نظر بگیرید. در این روش تعدادی سؤالهای پیشگویی وجود دارد که به تحلیلگران کمک میکند که ریشه مشکلات را پیدا کنند.
تکنیکهای بالا همه کارآمد و مفید هستند و وظیفه تحلیلگر کسب و کار این است که بهترین را انتخاب کند و با توجه به آن، تجزیه و تحلیل کسب و کار را تا حصول نتیجه به انجام برساند.
سخن پایانی
تجزیه و تحلیل کسب و کار ممکن است در هر زمینهای اتفاق بیفتد و تحلیلگر باید با توجه به مسائل موجود در کسب و کار، به دنبال راهحلهای مناسب باشد.
افراد گوناگون با تخصصهای مختلف میتوانند با مدرک تحصیلی مدیریت کسب و کار (MBA)، مهارتهای لازم برای تجزیه و تحلیل کسب و کار را کسب کرده و در راستای دستیابی به اهداف سازمانی کسب و کار مورد نظر خود گام بردارند.
بازار سرمایه یا بازار مالی چیست؟
تحلیل تکنیکال بورس چیست؟ اصول تحلیل تکنیکال، مزایا و معایب آن کدامند؟ ما در این مطلب از سایت sdbroke .
چرا دانستن اصطلاحات بورسی مهم است؟ مهمترین اصطلاحات بورسی کدامند؟ ما در این مطلب مهمترین و پر کارب .
ارزش اسمی و بازاری سهام به چه معناست؟ ارزشهای اسمی و بازاری سهام هرکدام چه ویژگیها و تفاوتهایی دا .
اهمیت بازار اولیه و ثانویه چیست؟ چه تفاوتهایی دارند؟ ما در این مقاله از شرکت سرمایهگذاری سرمایه و .
منظور از ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک چیست؟ چه تفاوتی با هم دارند؟ در این مقاله از شرکت کارگزاری س .
بورس انرژی چیست؟ انواع بازار بورس انرژی ایران کدامند؟ اهمیت تحلیل بازار چه افرادی می توانند وارد بورس انرژی شوند؟ در ا .
بورس کالا چیست و چه مزایایی دارد؟ نحوه انجام معامله در بورس کالای ایران به چه صورت است؟ در این مطلب .
یکی از دیگر از بازارها برای معامله سهام، بازار فرابورس است. در این مطلب به معرفی فرابورس و انواع باز .
انواع اوراق بهادار کدامند؟ نحوه سرمایه گذاری و معامله اوراق بهادار به چه صورت است؟ برای آشنایی و نحو .
بخش مهمی از اقتصاد هر کشور را بازار مالی آن تشکیل میدهد که طیف گستردهای از بازارهای دیگر را شامل میشود. بسیاری از افراد با حضور و فعالیت در این بازارها به ثروتها و موفقیتهای بزرگی دست پیداکردهاند. یکی از معروفترین انواع بازار سرمایه یا بازار مالی ، بازار بورس است.
تمام سرمایهگذاران به امید افزایش سرمایه و دریافت سود چشمگیر به بازارهای مالی قدم میگذارند؛ اما سودآوری و بازدهی بالای هر سرمایهگذاری ، تنها به کمک شناخت کافی از بازار، اصطلاحات و قوانین آن میسر میشود.
«بازار سرمایه» نیز یکی از اصطلاحاتی است که احتمالاً به دفعات آن را شنیده و درباره آن خواندهاید. این بازار به نوبه خود بازارهای دیگری را شامل میشود و نقش بسیار مهمی در رشد اقتصادی کشورهای توسعه یافته دارد. به منظور آشنایی با بازار سرمایه ، در ادامه مطلب انواع بازار مالی و سرمایه و ویژگی آنها را بیشتر موردبررسی قرار میدهیم.
بازار سرمایه چیست؟
بازار سرمایه به انواعی از بازارهای مالی یا Financial Market میگویند که به پل ارتباطی میان خریداران و فروشندگان اوراق بهادار تبدیل میشوند. این بازار را معمولاً با نام بازار بورس اوراق بهادار میشناسند. سرمایه مورد نیاز شرکتها و سازمانها و بودجه لازم برای راهاندازی، تکمیل یا توسعه پروژههای مختلف دولت را میتوان به واسطه سرمایهگذاریهای میان مدت و بلند مدت (یک سال یا بیشتر) در بازار بورس تأمین کرد.
در واقع بازار سرمایه تنها یکی از بازارهای مالی است. بازار مالی شامل بازار پول و بازارهای سرمایه است که تفاوت آنها در مدت زمان و ابزارهای سرمایهگذاری در این بازارها است. هر سرمایهگذاری با مدت کمتر از یک سال، قدرت نقدشوندگی بالایی دارد و جزو بازار پول به شمار میآید. برخلاف انواع بازار سرمایه در ایران که از ابزارهایی مانند اوراق بهادار (سهام)، اوراق مشارکت و اوراق قرضه بهره میگیرند، بازار پولی با استفاده از ابزارهایی مانند سپردهها، حواله، بروات و وام با وثیقه به حیات خود ادامه میدهد.
سرمایه جاری در بازار بورس یا سرمایه، پول افرادی است که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به سرمایهگذاری در این بازار مشغول هستند ؛ یا به بانکها، شرکتهای بیمه، شرکتهای لیزینگ و . تعلق دارند. در واقع کارگزاریها نیز یکی از اجزاء این پل ارتباطی میان خریداران و فروشندگان اوراق بهادار به شمار میآیند که با پذیرهنویسی اوراق قرضه و بهادار، در فروش آنها به شرکتها کمک میکنند.
ویژگیهای بازار سرمایه
مدت زمان و ابزارهای مورد استفاده این بازار را میتوان از جمله مشخصههای آن به شمار آورد. سهام، اوراق بهادار و اوراق قرضهای که توسط شرکتها در بازار به فروش گذاشته میشوند، توسط سرمایهگذاران خریداری شده و بودجه مورد نیاز انتشاردهندگان اوراق را تأمین میکنند. به این ترتیب، بازار سرمایهگذاری قادر است واحدهای مازاد یا سرمایههای بدون بازده را به سمت واحدهای کسری که همان شرکتهای تجاری، صنایع و دولت هستند، سوق دهد. برخی از ویژگیهای ترغیبکننده سرمایهگذاری در بازار بورس، شامل موارد زیر هستند:
یکی از ویژگیهای بارز این بازار، بازدهی عالی و سود زیادی است که در مدتی کوتاه از طریق آن به سرمایهگذاران تعلق میگیرد. فعالان و سرمایهگذاران بازار بورس شرایط بازار را تحلیل و بررسی میکنند و با استفاده از نوسانات قیمت سهام و سرمایهگذاریهای منطقی در زمان درست، سرمایه خود را افزایش میدهند. این در حالی است که سود سپردههای بانکی ثابت و بسیار کمتر از سود سرمایهگذاری در بازار بورس است.
سرمایهگذاری در ملک، خودرو، ارز و طلا دارای نوسانات غیرقابل پیشبینی هستند و نمیتوان میزان سوددهی و مدت زمان بازدهی را برای آنها مشخص کرد. این در حالی است که بازار بورس اوراق بهادار، آگاهی لازم برای کسب سود از سرمایهگذاری را در اختیار شما قرار میدهد.
سرمایهگذاری بلند مدت
پسانداز بلند مدت شما میتواند در این بازار به سرمایهگذاری بلند مدت تبدیل شود. در بازار ایران، پساندازهای بانکی بلند مدت میتوانند ارزش خود را از دست بدهند. این در حالی است که قرار دادن آنها در بازار سرمایهگذاری میتواند راهی برای حفظ ارزش پسانداز و افزایش آن در بلند مدت باشد.
تمام فعالیتها و سرمایهگذاریها در بازار سرمایه به روشهای قانونی و بر اساس قوانین مشخص حاکم بر کسب سود و معاملات انجام میگیرند. بنابراین، امنیت بازار بسیار بالا است. حتی بازار فرابورس که نظارتهای کمتری شامل حال آن میشود نیز بر اساس قوانین ثابت پیش میرود و قابل اطمینان است.
یکی از ویژگیهای این نوع بازار مالی، قدرت نقدشوندگی بالای آن است. شما میتوانید سهام و اوراق مشارکت خود را هر زمان که بخواهید به فروش گذاشته و به پول تبدیل کنید. سهامداران میتوانند سهم خود را به صورت آنلاین در صف فروش قرار داده و بسته به شرایط بازار و شرکت، سهام خود را با قیمت مورد نظر خود بفروشند.
اوراق مشارکت را نیز میتوان به راحتی پیش از موعد سررسید به فروش رساند. این برخلاف بازار مسکن و ارز است که ناگهان دچار رکود شده و تا مدتی، هیچ بازاری برای فروش آنها وجود ندارد.
جهتدهی سرمایه به سمت چرخه تولید
تمایل بالای افراد برای سرمایهگذاری و کسب سود بیشتر، سرمایه بیشتری را به بازارهای سرمایه وارد میکند. به این ترتیب، سرمایه مورد نیاز بخش تولید و بودجه لازم برای توسعه و راهاندازی پروژههای عمرانی و. از طریق سرمایهگذاریهای میان مدت و بلند مدت تأمین میشود.
به این ترتیب، رونق ملی، اشتغالزایی و رشد اقتصادی توسط بهبود عملکرد چرخه تولید میسر میشود. این امر در بازار پول که سرمایهگذاریهای کوتاه مدت و کمتر از یک سال در آن صورت میگیرد، رخ نمیدهد.
یکی از ویژگیهای بازار بورس اوراق بهادار، شفافیت بالای آن است که اعتماد و اشتیاق به سرمایهگذاری را افزایش میدهد. تمام اطلاعات شرکتها، تاریخچه هر سهم، میزان رشد، نزول و نحوه نوسانات قیمت و . در سایت کدال در اختیار سرمایهگذاران، تحلیلگران، سهامداران و عموم مردم قرار میگیرند تا امکان سرمایهگذاری آگاهانه برای آنها ایجاد شود.
سایت کدال در واقع به منظور حمایت از فعالان انواع بازار سرمایه در ایران ایجاد شده است و گزارشهای متعددی از ناشران یا همان شرکتهای عضو بازارهای سرمایه به صورت دورههای ماهانه، سه ماهه و سالانه در آن قرار میگیرد. تمام اطلاعات منتشر شده در این سایت توسط سازمانهای مختلفی از جمله سازمان بورس و اوراق بهادار بهطور کامل بررسی شده و اعتبار آنها تأیید شده است.
انواع بازار سرمایه یا بازار مالی
تمامی بازارهای سرمایه تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار و سایر قانونگذاران مالی قرار دارند؛ اما معمولاً بازار سرمایه ایران را تحت عنوان بورس اوراق بهادار تهران میشناسند. امروزه دسترسی به این بازارها به صورت اینترنتی میسر میشود و برای سرمایهگذاری، نیازی به مراجعه حضوری شما به کارگزاریها یا تالار بورس نیست. بازارهای سرمایه را میتوان به دو نوع اولیه و ثانویه تقسیم کرد که شامل موارد زیر هستند:
بازار اولیه همان بازاری است که ناشران به صورت مستقیم، اوراق مشارکت و سهام خود را تحت عنوان عرضه عمومی اولیه توزیع کرده و به فروش میگذارند. به این ترتیب، شرکتها و سازمانها میتوانند بدون وام گرفتن از بانکها و تنها با فروش بخشی از سهام خود به سرمایهگذاران و مردم، سرمایه و بودجه مورد نیاز برای توسعه شرکت یا پروژه خود را تأمین کنند.
اطلاعات کامل عرضه اولیه و شرکت یا سازمان به صورت کامل توسط کارگزاریها و سایت کدال در اختیار فعالان بازار بورس شامل سرمایهگذاران و سایر شرکتها قرار میگیرد تا در زمان مشخص شده بتوانند آنها را خریداری کنند. این سرمایهگذاران میتوانند معاملهگران حقیقی یا حقوقی، شرکتها، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، مؤسسات مالی یا سایر نهادها را شامل شوند.
در صورت اتمام عرضه عمومی اولیه، مابقی معاملات در بازار ثانویه صورت میگیرد. در بازار ثانویه، تمامی اوراق و سهام منتشر شده توسط شرکتها معامله میشوند تا سرمایهگذاران بتوانند سهام خود را به پول نقد تبدیل کنند. بنابراین، سهام و اوراق بهادار در این بازار مالی میان فعالان بازار بورس دستبهدست میشوند.
به این ترتیب، نوسانات قیمت سهام در این بازار بالا است و به نسبت آن، ریسک سرمایهگذاری نیز بالا میرود. فعالیت در این بازار نیازمند اطلاعات، روحیه ریسکپذیر، مهارت و قدرت تحلیل بالا است.
کارکردهای بازار مالی
همانطور که میدانید، بازارهای 4 گانه اقتصاد کشور از بازار کالا، بازار کار، بازار پول و بازار سرمایه ایران تشکیل میشوند که بازار مالی، 2 مورد از آنها را در برمیگیرد. بنابراین، عملکردها و فعالیتهای این بازار در تحقق رشد اقتصادی از اهمیت بالایی برخوردارند. این عملکردها را میتوان در قالب چند مورد زیر بیان کرد:
انتقال سرمایه میان واحدهای اقتصادی
همانطور که اشاره شد، بخش مالی اقتصاد از دو واحد مازاد و کسری تشکیل شده است. واحدهای مازاد در دست پساندازکنندهها قرار دارند و تا پیش از سرمایهگذاری، به صورت پسانداز بلند مدت نگهداری میشوند. وجود انواع بازار مالی موجب تشکیل یک پل ارتباطی میان بخش مازاد و کسری میشود و این پساندازهای بلند مدت به صورت وامهای میان مدت یا بلند مدت در اختیار وامگیرندهها قرار میگیرند که شرکتهای تجاری، دولت و فعالان بخش صنعت کشور را شامل میشوند.
با توجه به اینکه همه واحدهای مازاد و سرمایهگذاران مهارت و دانش کافی برای فعالیت در انواع بازار سرمایهگذاری را ندارند، زمینه لازم برای سرمایهگذاری غیر مستقیم نیز توسط صندوقهای سرمایهگذاری، شرکتهای سبدگردان و. ایجاد شده است. به این ترتیب، فرصت حضور در بازارهای مالی برای همه یک اندازه خواهد بود.
تعیین قیمت وجوه و سرمایه
بازارهای مالی در واقع تعیینکننده قیمت وجوه و سرمایه هستند و از این طریق میتوانند در تصمیمگیریهای سرمایهگذاران و شرکتها باشند. تعیین سرمایه از یک جهت میتواند به شرکتها که وامگیرنده از پساندازکنندهها هستند کمک کند تا برنامهریزیهای مالی و سرمایهگذاریهای خود را با بازدهی بیشتر یا مساوی سرمایه خود انجام دهند.
از جهت دیگر، سرمایهگذاران میتوانند با توجه به قیمتها به تحلیل و تصمیمگیری بپردازند. زیرا در بازارهای رقابتی، عرضه و تقاضا است که قیمت وجوه و سرمایه را مشخص میکند. بنابراین، این کارکرد بازار مالی میتواند به اتخاذ بهترین تصمیمات توسط هردو طرف کمک کند.
انتشار و تحلیل دادهها
جمعآوری و انتشار اطلاعات در قالب قیمتها، یکی دیگر از کارکردهای بازار مالی است. ارزیابی شرکتهای عضو بازار سرمایه، مدیران و شرایط حاکم بر بازار سهام فرآیندی پرهزینه و نیازمند دانش و مهارت است که از توان بسیاری از فعالان این بازار خارج است. انتشار و تحلیل این اطلاعات و دسترسی عموم به این اطلاعات با حداقل هزینه، یکی دیگر از روشهای افزایش تمایل واحدهای مازاد به سرمایهگذاری در بازار بورس و سوق دادن منابع به سمت واحدهای کسری است که توسط بازارهای مالی میسر میشود.
تسهیل خرید و فروش
بازارهای مالی و انواع بازار سرمایه در ایران درواقع پل ارتباطی یا نهادهای واسطهای هستند که موجب کاهش هزینه معاملات و سادهتر و روانتر شدن خریدوفروش میان واحدهای اقتصادی میشوند. در این میان، هرچه هزینه معاملات کاهش پیدا کند، فعالیتها تخصصیتر شده و کارایی سیستم بهتر میشود. به این ترتیب، با وجود نهادهای واسطه شاهد رشد اقتصادی بیشتر و سریعتر خواهیم بود.
توزیع و مدیریت ریسک
بازارهای مالی میتوانند ریسک یا خطرات اقتصادی که متوجه یک شرکت هستند را میان سرمایهگذارانی با روحیه ریسکپذیری بالا توزیع کنند. افرادی که در رأس یک شرکت با فعالیتهای اقتصادی پرخطر و بزرگ قرار دارند، با استفاده از انواع بازار مالی میتوانند بخشی از سرمایه مورد نیاز خود را از طریق بازار پول و سرمایه تأمین کرده و از این طریق، سرمایهگذاران را در سود و زیان خود سهیم کنند. به این ترتیب، بخشی از بازدهی منفی یا مثبت شرکت میان سرمایهگذاران توزیع میشود.
از جهت دیگر، این بازار امکان تنوع در سرمایهگذاری و کاهش ریسک سرمایهگذاری را در اختیار فعالان بازار بورس قرار داده است. به این معنی که هر سرمایهگذار با ایجاد یک سبد شامل سهام چندین شرکت میتواند ریسک سرمایهگذاری خود را از طریق سود ناشی از سایر سرمایهگذاریها کاهش دهد. به این ترتیب، بازدهی منفی سرمایهگذاری در یک شرکت میتواند از طریق سود سرمایهگذاریهای دیگر جبران شود.
بازارهای مالی میتوانند ریسک عدم نقدشوندگی اوراق بهادار را نیز از طریق تسهیل معاملات و انتشار و تحلیل دادهها کاهش دهند. نقدشوندگی به معنای امکان تبدیل آسان سهام و اوراق بهادار به پول نقد و قدرت خرید است . ریسک عدم نقدینگی با افزایش هزینههای مبادلاتی و عدم تقارن اطلاعات افزایش یافته و توسط کارکرد بازارهای مالی در جهت مخالف این روند، کاهش پیدا میکند.
بازار سرمایه به شما این امکان را میدهد در مدتی کوتاه به سودهای بزرگ دست پیدا کنید و سرمایه خود را چند برابر کنید. بنابراین، آشنایی با بازار سرمایه و کارکردهای بازار مالی به شما کمک میکند تا یک سرمایهگذاری پربازده و منطقی با ریسک کمتر انجام دهید. اطلاعات این بازارها را میتوانید از طریق سامانه کدال به دست آورده و در جهت نفع بیشتر خود به کار بگیرید.
اهمیت تحلیل RFM در بازاریابی برای بخشبندی بازار
یکی از چیزهایی که در بازاریابی واقعا مهم است، تسلط پیدا کردن روی بخشبندی بازار است. منظور از بخشبندی یا تقسیمبندی بازار، همان چیزی است که در انگلیسی از عبارت سگمنتیشن (Segmentation) برای آن استفاده میکنند. هر بازاریاب یا مدیر بازاریابی میداند که اولا باید مشتریهایش را به تعدادی دسته یا بخش تقسیم کند و ثانیا باید با هر کدام از این بخشها، رفتار مجزایی داشته باشد.
اینجا است که باید با یکی از قدیمیترین و شاید کاراترین روش بخشبندی بازار آشنا شویم: روشی به نام تحلیل RFM. هدف از تحلیل RFM این است که هر برند بتواند مشتریهای فعلیاش را بر اساس رفتاری که از خودشان نشان دادهاند، به دستههایی تقسیم کند. با این کار میتوانیم بفهمیم که چند نوع مشتری داریم و هر یک از آنها چه رفتاری از خودشان نشان میدهند. در نهایت میتوانیم با خودمان به جمعبندی برسیم که برای هر کدام از این بخشها چه سیاستی را باید در پیش بگیریم.
حالا چرا RFM؟ معنی این حرفها چیست؟
حروف بهکاررفته در تحلیل RFM به ترتیب از کلمههای ریسنسی (Recency) یا نزدیکی زمان خرید، فریکوئنسی (Frequency) یا تعداد دفعات خرید و مانتری (Monetary) یا همان ارزش پولی خرید برداشته شدهاند. مشخص است که هدف از این تحلیل، قراردادن مشتریها در گروههایی است که صاحب کسبوکار یا تیم بازاریابی را از رفتار مشتریها مطلع کند.
۱- نزدیکی زمان خرید (Recency)
از آخرین خرید مشتری چند روز میگذرد؟ ۲ روز؟ یک هفته یا شاید هم چند ماه؟ طبیعی است آن مشتری که خرید نزدیکتری داشته باشد، ارزش بیشتری دارد.
۲- تعداد دفعات خرید (Frequency)
مشتری چند دفعه خرید کرده است؟ آیا به صورت مرتب خرید میکند یا تنها یکبار در سال به سراغتان میآید؟
۳- ارزش پولی خرید (Monetary)
مشتری چقدر پول خرج کرده است؟ آیا تنها یک خرید ۱۰ هزارتومانی داشته یا خریدهای مثلا ۵ میلیون تومانی هم کرده است؟ خریدهای سنگینتر باعث میشود تا ارزش بیشتری به آن مشتری اختصاص پیدا کند.
چطور باید تحلیل RFM را به دست بیاوریم؟
ابتدا و پیش از هر چیزی باید مشخص کنید که در چه بازهی زمانی قصد دارید مشتریهایتان را تحلیل کنید. ممکن است یک برند به تقسیمبندی هفتگی نیاز داشته باشید و برند دیگر به تقسیمبندی سالانه کفایت کند. حالا در چنین بازهای برای به دست آوردن تحلیل RFM برای هر یک از فاکتورهای R، اهمیت تحلیل بازار F و M یک معیار مشخص تعیین میشود. روند مرسوم به این شکل است که مشتریها را بر اساس فاصلهی زمانی که از خریدشان میگذرد، تعداد دفعاتی که در این بازهی زمانی خرید کردهاند و حجم پولی که پرداختهاند به ۵ گروه امتیازی تقسیم میکنند. در واقع برای هر یک از این گروه، امتیازهایی از ۱ تا ۵ را در نظر میگیرند. سپس به ارزشمندترین گروه امتیاز ۵ و به کمارزشترین گروه امتیاز ۱ را میدهند. این کار باعث میشود تا در نهایت یک عدد ۳ رقمی از کنار هم قرار گرفتن این امتیازها به دست بیاید. هر چه عدد بیشتر باشد، آن سگمنت از مشتریها ارزش بیشتری دارد.
مثلا یک برند تصمیم میگیرد به کسی که در فاصلهی یک هفتهی گذشته از آن خرید کرده، امتیاز ۵ را برای شاخص R در نظر بگیرد. بعد به ازای هر ماهی که از این تاریخ میگذرد، به ترتیب از امتیازهای ۴ تا ۱ استفاده کند. نوع تقسیمبندی امتیازات برای هر برند فرق دارد و برندها آزاد هستند تا بنا بر تشخیص خودشان، نوع امتیازدهی را مشخص کنند.
مزایای بخشبندی بر اساس RFM چیست؟
مهمترین مزیت تحلیل RFM در این است که به شما اجازه میدهد مشتریهایتان را بهتر بشناسید. در مرحلهی بعد هم این امتیاز ویژه را به شما میدهد تا رفتار خاصی را برای هر گروه از این مشتریان در پیش بگیرید. با استفاده از تحلیل RFM میتوانید مشتریهایی را که بیشتر از دیگران به شما وفادار هستند، شناسایی کنید. میتوانید مشتریهایی را که در آستانهی جداشدن از شما هستند پیدا کنید. میتوانید متوجه شوید که برای کدام دسته از مشتریها دیگر نباید هزینهای انجام دهید یا مثلا میتوانید متوجه شوید که کدام دسته از مشتریها به چه نوع پیامی از سمت شما پاسخ مثبت خواهند داد. به طور کلی میتوان اینطور گفت که تحلیل RFM در نهایت منجر به افزایش ارزش طول عمر مشتری میشود و نرخ بازده سرمایه (ROI) در فعالیتهای بازاریابی شما را افزایش میدهد.
افشای اطلاعات با اهمیت - قسمت 1
در بازار بورس جمله "افشای اطلاعات با اهمیت گروه الف یا ب" بسیار مورد استفاده است. افشای اطلاعات با اهمیت، از جمله مهمترین نکات بارز در بازار سرمایه است که بر قیمت سهام شرکتها و تصمیم سرمایهگذاران در خصوص خرید یا فروش آن تأثیر میگذارد. امکان دارد در روز اتفاقات و تغییراتی در هر یک از شرکتهای بورسی اتفاق بیافتد که بر عملکرد شرکت تأثیرگذار باشد. اطلاعات در بازار سهام بر روی قیمت و ارزش سهم تأثیرگذار است. برخی از این اطلاعات روند سودآوری و ارزشگذاری سهام شرکت را تحت تأثیر قرار میدهد. بعد از افشای اطلاعات در یک شرکت بورسی، نماد شرکت در بورس بسته میشود و بسته به نوع افشای اطلاعات (الف یا ب) زمان بازگشایی کاملاً متفاوت است. این اطلاعات در بورس غالباً در دو دستهبندی ارائه میشوند.
اولین گروه را اطلاعات گروه "الف" اهمیت تحلیل بازار مینامند. اگر چه افشای اطلاعات در گروه الف میتواند روی قیمت سهم تأثیرگذار باشد اما این تأثیر زمان کوتاهی باقی خواهد ماند. اطلاعات با اهمیت گروه "الف" شامل موارد زیر میباشد:
- تعلیق یا توقف تمام یا بخشی از فعالیت شرکت
- شروع مجدد فعالیت تعلیق یا متوقف شده. اگر به هر دلیلی قسمتی یا تمام فعالیت یک شرکت متوقف شود و یا از قبل متوقف بوده است و اکنون فعالیت خود را ادامه میدهد، این خبر در گروه اطلاعات با اهمیت الف قرار دارد.
- بهرهبرداری از پروژهها و طرحهای جدید
- اعلام ورشکستگی
- نتایج برگزاری مزایده یا مناقصه
- نتایج شرکت در مزایده یا مناقصه
- انعقاد، تغییرات اساسی یا فسخ در قراردادهای مهم
- کشف ذخایر یا منابع قابل توجه (منظور منابع مالی است)
- هر نوع تجزیه، ترکیب، اکتساب و ادغام
- نقل و انتقال داراییهای ثابت شرکت
تحصیل سهام شرکت دیگر در هر یک از موارد ذیل:
1) مبلغ خرید بیش از 5 درصد داراییهای شرکت در صورتهای مالی سال گذشته باشد.
2) ناشر بیشتر از 5 درصد سهام شرکت (فرابورسی یا بورسی) دیگر را به صورت کامل خریداری نماید.
واگذاری سهام شرکت دیگر در هر یک از موارد زیر:
1) مبلغ واگذاری بیشتر از 5 درصد داراییهای موجود شرکت در صورتهای مالی سال گذشته باشد.
2) ناشر بیش از 5 درصد سهام یک شرکت (چه بورسی چه فرابورسی) دیگر را به صورت کامل واگذار کند. (واگذاری سهام به معنی فروش سهام شرکتهای دیگر به افراد است)
تغییرات مهم در نوع عملکرد شرکتهای زیر مجموعه
- تغییر سهامدار عمده شرکت
- اعلام وقوع برخی از حوادث غیر مترقبه و پیشبینی نشده (حوادثی مثل خسارات ناشی از عوامل طبیعی مثل سیل، زلزله و یا عوامل غیر طبیعی مثل آتش سوزی)
- تعدیلات سنواتی
- تهیه درخواست خروج برای برخی از شرکتهای پذیرفته شده در بازار بورس مربوطه
- خرید، واگذاری، اخذ، فسخ و تغییرات مجوز فعالیت، امتیاز تجاری یا علائم تجاری
- تأثیرات عمده و مهم و با اهمیت ناشی از رخ دادن برخی از تغییرات ارزی (نظیر افت و صعود قیمت ارز)
- پرداخت یا دریافت کمکهای نقدی یا غیر نقدی بیشتر از 5 درصد سرمایه کل شرکت
- انتقال یا پذیرش اوراق در بازارهای بین المللی و جهانی
- برگشت بیشتر از 5 درصد از محصولات شرکت بر طبق مبلغ فروش آخرین سال مالی
- دریافت مجوز برای تغییر چیزی بیشتر از 10 درصد در خرید مواد اولیه یا قیمت فروش محصولات
- تغییر در برآوردهای حسابداری (هرگونه تغییر و یا اصلاح در گزارشات حسابداری)
اگر سهمی به دلیل افشای اطلاعات اهمیت تحلیل بازار الف بسته شود، یک روز کاری بعد و بدون محدودیت دامنه نوسان بازگشایی خواهد شد. چنانچه افشای اطلاعات با اهمیت گروه الف از نظر ناظر بازار دارای ابهام باشد و یا ضوابط قانونی در آن رعایت نشود، سازمان بورس علاوه بر انتشار پیام شفافسازی، نماد را تا دو روز بسته نگه میدارد. بازگشایی سهم بعد از افشای اطلاعات گروه الف و همچنین بازگشایی سهام بعد از مجامع افزایش سرمایه و مجمع عمومی عادی سالیانه بدون محدودیت دامنه نوسان خواهد بود و اگر ناظر معاملات را در روز دوم هم تایید نکند، سهم با دامنه ۵ درصد بازگشایی می شود.
در قسمت دوم این مقاله به بررسی اطلاعات با اهمیت گروه ب در بورس خواهیم پرداخت.
دیدگاه شما