ابتدا باید به تعیین اهداف و هر آن چیزی بپردازید که میخواهید به آن برسید. شرایط خاصی را تعیین کنید که تحقق اهداف تعیین شده را در یک بازه زمانی خاص آسان کند.
مهمترین شاخصهای کلیدی عملکرد یا KPI در سئو
تعیین اهداف سایت و معیارهای سنجش از مهمترین قسمتهای استراتژی سئو شما هستند، اما متاسفانه اغلب اوقات نادیده گرفته میشوند یا بهدرستی آنها را تحلیل نمیکنیم. بدون KPI، نمیتوانید به طور موثری پیشرفت کمپینها یا اثربخشی محتوای خودتان را ارزیابی کنید. ضمن اینکه نمیتوانید مطمئن شوید که تلاشهای شما در حال نتیجه دادن است یا اینکه آیا در مسیر درستی برای رسیدن به موفقیت قرار دارید.
KPI در سئو چیست؟
KPI در شاخههای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد، اما باید دید kpi در سئو چیست؟ کی پی آی در سئو همان شاخص کلیدی عملکرد و مخفف (Key Performance Indicator) است. با استفاده از این شاخص میتوانیم میزان موفقیت پروژههای سئو را بسنجیم. در واقع هر اقدامی که انجام دهیم به دنبال سنجش میزان موفقیت و بازخورد آن هستیم.
همه ما میدانیم مدت زمان زیادی طول میکشد تا نتایج سئو به ثمر بنشیند، اما با تنظیم KPIها (شاخصهای کلیدی عملکرد) بهتر میتوانید تاثیر استراتژی بر کسبوکارتان را ببینید. SEO KPI استراتژی شما را سر و سامان میدهد. همچنین میتوان از آن برای اندازهگیری و گزارش میزان پیشرفت استفاده کرد. اما قبل از هر چیز باید بدانید که چه معیارهایی باید اندازهگیری شود و یک مدل برای خودتان تعریف کنید.
مهمترین شاخصهای کلیدی عملکرد یا KPI در سئو
اندازه گیری شاخص کلیدی عملکرد سئو چراغ راه شما به سوی آینده است و نشان میدهد تا چه حد به اهداف مورد نظر خود رسیدید. همچنین به شما کمک میکند تا مشکلات را خیلی سریع در مراحل اولیه خنثی کنید قبل از اینکه به مشکلات بزرگ و لاینحل تبدیل شوند. مهمترین شاخصهای کلیدی عملکرد سئو که باید آنها را دنبال کنید عبارتند از:
نرخ بازگشت سرمایه
تقریباً برای همه مشاغل، هدف نهایی استراتژی سئو بازگشت سرمایه (ROI) است. به عبارت سادهتر، هر جا که سرمایهگذاری کردهاید، باید پولی بیشتر از آن چیزی که سرمایهگذاری کردهاید پس بگیرید.
دنبال کردن بازگشت سرمایه از سئو بسیار حیاتی است و به وسیله آن متوجه میشوید چه مقدار موفقیت به دست آوردهاید. اما به خاطر داشته باشید که بازگشت سرمایه فرآیندی طولانی است و حداقل بین ۶ تا ۱۲ ماه طول میکشد تا اثرات آن مشخص شود.
اگر هدف یا تارگت بازگشت سرمایه خود را بدانید، میتوانید عملکرد خود را به طور منظم برای رسیدن به آن اندازه گیری کنید. تحلیل و گزارش عملکرد نیز سادهتر خواهد بود. ROI را میتوانید براساس سرمایهگذاری خود در سئو و درآمد حاصل از آن اندازهگیری کنید.
نرخ تبدیل
اگرچه بازگشت سرمایه، KPI اصلی است که بسیاری از مشاغل از آن استفاده میکنند، اما دیدن بازده نیاز به زمان دارد و به همین دلیل، نباید فقط به ROI اکتفا کنید.
برای موفقیت، نحوه تعریف یک KPI باید اندازهگیری و دنبالکردن تبدیلهای ارگانیک (فروش، مشتریهای راغب، یا هر دو بسته به نوع کسبوکار شما) را نیز در کنار برگشت سرمایه مدنظر قرار دهید. علاوه بر این، افزایش تبدیل ارگانیک میتواند نشاندهنده تلاش شما باشد. به بیان ساده، نرخ تبدیل (RIO) همان نسبت تبدیلها به کل بازدیدکنندگان سایت است.
قبل از شروع کار در یک کمپین، حتما باید معیار تبدیل را مشخص کنید. مثلا میتوانید به طور متوسط از تبدیلهایی که در سه ماه قبل از شروع کمپینتان ایجاد شده استفاده کرده و از آن به عنوان معیار اندازهگیری رشد استفاده کنید.
بهترین ابزار برای سنجش این معیار گوگل آنالیتیکس است. conversions را از داشبورد انتخاب کرده و سپس در قسمت goal، روی overview کلیک کنید. الگوی تبدیل موردنظر خود را انتخاب کنید و در این مرحله URL سایت را در آن وارد کنید. در آخر Google analytics یک خروجی به شکل گراف به شما نمایش میدهد و شما میتوانید به راحتی نتیجه پروژه سئو خود را خواهید دید.
نرخ پرش یا Bounce Rate
نرخ پرش از سایت به شما نشان میدهد محتوایی که روی سایت قرار دادهاید به اندازه کافی برای مخاطب جذاب بوده یا خیر. نرخ پرش بالا برای سایت شما مطلوب نبوده و نشاندهنده آن است که صفحه مورد نظر، توجه کاربران را جلب نمیکند. به عبارت بهتر به معنای فرصتهای از دست رفته برای تبدیل بازدیدکنندگان عمومی به مشتری است.
نرخ پرش بالا یعنی کاربران نتوانستند کوئری مورد نظر خود را در وبسایت شما پیدا کنند. البته نرخ پرش معیاری است که به صفحه مورد نظر بستگی دارد. به عنوان مثال ممکن است صفحه اصلی سایت یا صفحه اعلام قیمت ارز، نرخ پرش (Bounce Rate) زیادی داشته باشند، اما این اصلا بد نیست. چرا که مخاطب به چیزی که میخواسته رسیده یا به صفحه دیگر رفته است.
نرخ ماندگاری در سایت
هرچه کاربر مدت زمان بیشتری در یک صفحه سپری کند، بیشتر درگیر محتوا میشود و هرچه مخاطب بیشتر در صفحه بماند، احتمال تبدیل شدن او از یک بازدیدکننده عادی به یک مشتری بیشتر است.
موفقیت شما در زیاد شدن این نرخ است. در این معیار باید بدانید هر کاربر چه مدت زمان در هر صفحه از وبسایت شما و همچنین هر پست شما میگذراند. برای اندازهگیری و سنجش این معیار هم به گوگل آنالیتیکس نیاز دارید.
وقتی وارد گوگل آنالیتیکس شدید مسیر زیر را دنبال کنید:
Behavior > Site Content > All Pages
بازدید سایت شما از طریق موتور جستجوگر گوگل یا Organic Sessions
منظور از session وارد شدن یک کاربر به سایت شما و نحوه تعریف یک KPI شروع فعالیت او در سایت است. هنگامی که تلاشهای شما به نتیجه رسید، یکی از معیارهای اصلی که تأثیر آن را مشاهده خواهید کرد، Organic Sessions (ترافیک) است.
میزان مواجهه با محتوا (impressions) منجر به ترافیک بیشتر شده و ترافیک تبدیل به مشتری میشود. نهایتا مشاهده افزایش بازدید از موتور جستجوگر گوگل، نقطهای است که در آن متوجه بهبودی در بازگشت سرمایه خود میشوید.
اندازهگیری بازدید از طریق موتور جستجو در Google Analytics بسیار ساده است. اما به منظور ردیابی KPIهای SEO، توصیه میکنیم روی دادههای Google Search Console تمرکز کنید، زیرا به شما این امکان را میدهد که جستجوهای برند را حذف کرده و کلیکهای ارگانیک را برای اصطلاحات غیر برندی به صورت جداگانه مشاهده کنید.
این کار برای اطمینان از عدم انحراف دادههای شما توسط فعالیتهای تجاری که باعث افزایش جستجوی برند کسبوکار میشوند، باید صورت گیرد. برای انجام این کار، به گزارش عملکرد بروید و دکمه New+ را در بالای صفحه خود بزنید در آنجا انتخاب کنید که کوئریهایی که حاوی برند شما بودند فیلتر شوند. نام تجاری خود را وارد کنید (و تغییرات آن)، خواهید دید که ترافیک غیر برندی نمایش داده خواهد شد.
رتبهبندی کلمات کلیدی
یکی دیگر از معیارهای مطلوب برای سنجش موفقیت در پروژههای سئو رتبه بندی کلمات کلیدی است و اکیداً توصیه میکنیم که نحوه رتبهبندی کلمات کلیدی اصلی هدف خود را در SERP پیگیری کنید. در طول پنج سال گذشته رتبه کلمات کلیدی معیاری بوده که موفقیت کمپینهای سئو بر طبق آن سنجیده شده است.
در گذشته، بسیاری تصور میکردند هر سایت یا صفحه وب فقط میتواند برای چند کلمه کلیدی خاص سئو شود؛ این در حالی است که در واقع هر صفحه وب میتواند برای در سرچ صدها و حتی گاهی هزاران عبارت مختلف در گوگل به نمایش دربیاید. ابزار سئو Organic Research به شما امکان میدهد کلمات کلیدی را که یک صفحه بر اساس آنها رتبهبندی میشود را مشاهده کنید.
بکلینکها
بک لینکها یکی از سه فاکتور برتر رتبهبندی گوگل است و به نظر نمیرسد گوگل قصد تغییر آن را داشته باشد. شما باید از سلامتی فعلی لینک پروفایل خود مطمئن شوید. معیارهایی که باید اندازهگیری کنید عبارتند از:
- تعداد کل بک لینک ها
- تعداد کل دامنههای ارجاع شده
- تعداد لینکهای از بین رفته
- تعداد لینکهای گرفته شده
- لینکهای مضر یا خراب
تاثیر KPI بر سئو
برای داشتن استراتژی سئو موفق باید از ابزارها و عملکردهایی برای قرار گرفتن در صفحه اول نتایج گوگل استفاده کرد که هم باعث بهبود کی پی آی شود و هم موفقیت شما را هموار کند. KPIها را میتوان به انواع مختلفی تقسیم کرد:
ورودیها : خواص منابعی که در فرآیندی مصرف شدهاند تا خروجی داشته باشند را اندازه گیری میکند.
فرآیند : بر چگونگی کارایی، کیفیت یا سازگاری فرآیندهای خاص مورد استفاده برای تولید یک خروجی خاص متمرکز است.
خروجیها : معیارهای نتیجهای است که نشان میدهد چه مقدار کار انجام میشود و آنچه تولید میشود را تعریف میکند.
نتایج : بر روی دستاوردها یا تأثیرات تمرکز دارد.
پروژه : جواب سوالاتی را ارزیابی میکند که مربوط به وضعیت قابل تحویل و پیشرفت مهم مربوط به پروژهها یا ابتکارات مهم است.
با بررسی و ارزیابی عملکرد خود در مسیر رسیدن به اهدافتان خیلی راحت میتوانید به ایرادهای خود پی برده و آنها را در سریعترین زمان ممکن حل کنید.
نحوهی عملکرد KPIها
هنگامی که نوبت به ارزیابی KPI مناسب فروشگاه آنلاین شما میرسد، با پرسیدن این سوالات از خود شروع کنید « چه چیزی موفقیت را برای تجارت الکترونیکی من تعریف میکند؟ » و « چه اهدافی میتوانند من را به این موفقیت برسانند؟ ». غالباً، معیار پیش فرض و اصلی، بازگشت سرمایه است که میزان موفقیت یک سرمایهگذاری خاص را با مقایسه بازده و هزینه اصلی اندازهگیری میکند. با این حال، همیشه نمیتوان همه تلاش خود را به نتیجه نهایی گره زد و گاهی اوقات انجام آن ارزش ندارد. برای تعیین KPIهای مناسب باید:
ابتدا باید به تعیین اهداف و هر آن چیزی بپردازید که میخواهید به آن برسید.
شرایط خاصی را تعیین کنید که تحقق اهداف تعیین شده را در یک بازه زمانی خاص آسان کند.
دو عنصر اصلی در این مورد، شناسایی یک فعالیت قابل اندازهگیری و یک بازه زمانی خاص است. به عنوان مثال، باید بازدید کنندگان جدید را در سه ماه آینده تا بیست درصد افزایش دهید. این عناصر عوامل حیاتی موفقیت هستند که به شما کمک میکنند بفهمید آیا نحوه تعریف یک KPI در مسیر رسیدن به اهداف خود هستید یا خیر.
KPI واقعی تعیین کنید. در مورد مثالی که در بالا استفاده شد، KPI میتواند درصد بازدیدکنندگان جدید در مقابل بازدیدکنندگان برگشتی در مقایسه با ماه گذشته باشد.
در تمرکز بر این معیارها و تلاش برای دیدن افزایش ماهیانه سه ماه یک بار و سالیانه، باید افزایش KPI مربوط به تجارت را نیز مشاهده کنید:
- مشتریان
- سود
- نرخ بازگشت سرمایه
جت سئو برای تقویت نقاط قوت و اصلاح نقاط ضعف در وب سایت خود همواره در کنار شما خواهد بود و با ابزاری که در اختیار شما قرار میدهد میتوانید کی پی آی خود را بالا برده و مشتریهای بیشتری کسب کنید.
شاخص ارزیابی عملکرد فروش یا KPI فروش چیست؟
شاخص ارزیابی عملکرد یا KEY PERFORMANCE INDICATOR که به اختصار با KPI نیز شناخته میشود، شاخصی برای سنجش و اندازه گیری عملکرد است.
میتوان میزان عملکرد کارمند، ساختار، فرآیند اجرایی و نیز اهداف استراتژیک یک سازمان و یا برند را با استفاده از این شاخص بررسی کرد.
- کاربرد یا اهمیت شاخص ارزیابی عملکرد
1- تسهیل در امر کنترل وارزیابی:نحوه تعریف یک KPI با استنفاده از این شاخص است که میتوان فعالیت کارکنان را به آسانی مورد بررسی قرار داد و برای آنها پاداش یا جریمه تعیین کرد.
2- برنامه ریزی آموزش منابع انسانی و افزایش توانمندیها: با کمک شاخص ارزیابی عملکرد، به سادگی میتوان به نقاط ضعف کارکنان پی بردو متناسب با این مشکلات و ضعفها، برای آموزش و بهبود توانمدیها برنامه ریزی کرد.
3- تعیین مدل درآمدی: این شاخص، میگوید که هر یک از کارکنان، مسئولیت خود را به چه نحوی به پایان رسانده و عملکرد کارکنان را بررسی کرده و با این عملکرد، حقوق و مزایایی در نظر گرفته میشود.
4- برنامه ریزی ارتقای جابهجایی کارکنان: مهارت و تجربه و بسیاری عوامل دیگری است که با توجه به این مولفهها و با کمک این شاخص است که میتوان کارکنان را یا جابهجا و یا به درجه بالاتری ارتقا و یا حتی اخراج موقت هدایت کرد.
5- این شاخصها به شما کمک میکنند تا بتوانید اهداف را اندازهگیری کنید: توجه داشته باشید که شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) را با اهداف اشتباه نگیرید. شاخصهای کلیدی عملکرد، اهداف نیستند اما میتوانند در سنجش اهداف به شما کمک کنند.
6- شاخصهای کلیدی عملکرد به تعلقخاطر سازمانی کمک میکند:
شاخصهای کلیدی عملکرد فقط به درد «رهبران سازمانی» نمیخورد.
ایجاد تعلق سازمانی در کارکنان چیزی است که بسیاری از سازمانها در ایجاد آن دچار چالش شدهاند.
8- بر اساس آمار موسسه گالوپ، فقط ۳۳ درصد از کارکنان در ایالاتمتحده (و ۱۵ درصد کل کارمندان در سراسر جهان) خود را “درگیر، مشتاق و متعهد و متعلق” به سازمانشان میدانند.
بر اساس یکی دیگر از آمارهای موسسه گالوپ، سازمانهایی که نیروی کار بسیار فعال دارند، به طور متوسط ۲۰ درصد افزایش فروش را مشاهده میکنند.
9- شاخصهای کلیدی عملکرد بخشهای مختلف سازمان را منسجم میکند:
یکی از مشکلاتی که اغلب سازمانها با آن درگیر هستند، این است که بخشهای مختلف سازمان بر اهداف متنوعی تمرکز دارند. بخش فروش نگران جذب مشتریان جدید و افزایش حجم فروش است، حال آنکه دغدغه تیم تحقیق و توسعه، بررسی آخرین تکنولوژیها و عرضه آن به بازار است. در اینجا تصویب برخی از شاخصهای کلیدی عملکرد میتواند کمککننده باشد. با تمرکز نحوه تعریف یک KPI بر معیارهای کلیدی که واقعاً موفقیت کسبوکار را برجسته نمایند
10- شاخصهای کلیدی عملکرد بستری برای یادگیری فراهم میکنند:
در واقع دادههایی که توسط شاخصهای کلیدی عملکرد سنجیده میشوند، مکالمات مهمی را بین کارمندان و همچنین بخشهای مختلف سازمان به وجود میآورند که موجب یادگیری متقابل میشود.
داده – اطلاعات – آگاهی – خرد
11- شاخصهای کلیدی عملکرد «پاسخگویی» را تشویق میکنند:
بدون تجزیه تحلیل آمار منتج از شاخصهای کلیدی عملکرد، شما در معرض سوگیری و تصمیمگیریهای اشتباه در مورد عملکرد کارکنان قرار میگیرید.
KPI چیست؟معرفی۶ KPI اصلی در بازاریابی دیجیتال
مهم ترین خواسته هر مدیر و یا رهبر تعیین اولویتها در کسب و کار تحت کنترل او است. میزان پیشرفت، پسرفت، عوامل موفقیت و یا شکست چیزهای هستند که هر مدیر باید به آنها توجه کند.
این که اهداف بهبود عملکرد کلی کسب و کار شما در راستای اهداف بخشهای مختلف سازمان شما از جمله بازاریابی و فروش و بخشهای عملیاتی، باشند یا خیر، مشخص میکند که چقدر میتوانید در کارهایتان پیشرفت داشته باشید. مشخص کردن بهترین شاخصهای کلیدی عملکرد، راه حلی است که به شما برای حل این مشکل کمک میکند.
شاخصهای عملکرد کلیدی در قسمت دیجیتال مارکتینگ و یا بازاریابی دیجیتال از اهمیت ویژهای برخوردار هستند.
KPI های بازاریابی دیجیتال توسط شرکت ها در هر مقیاسی برای اندازه گیری نتایج بازاریابی آنها استفاده میشود. در ادامه با هم معیارهای kpi و یا شاخص کلیدی عملکرد را بررسی میکنیم.
KPI چیست؟
KPI مخفف، شاخص کلیدی عملکردی است که عملکرد شرکت و یا کسب و کار شما را در دستیابی به یک هدف یا اهداف مشخص اندازه گیری میکند. شاخص کلیدی عملکرد برای هر جنبه از کسب و کار قابل تعریف کردن است، به طور مثال میتوانید در بخشهای مالی، بازاریابی، فروش و یا عملیاتی شاخصهای جداگانه تعریف کنید.
به صورت کلی، KPI و یا شاخص کلیدی عملکرد معیارهای قابل اندازه گیری هستند که عملکرد کلی را در طول زمان اندازه گیری میکنند.
اغلب گفته می شود که ۸۰ درصد خروجی کار شما از ۲۰ درصد ورودی شما حاصل میشود. همین قانون در مورد فعالیتهای بازاریابی نیز صادق میشود. اما تلاشها و منابع بازاریابی خود را باید در کجا متمرکز کنید؟ بسیاری از بازاریابان دیجیتال برای تصمیم گیری و ارزیابی اطلاعات بازاریابی خود با روشی سازمان یافته و آموزنده به شاخص عملکرد کلیدی، بازاریابی اعتماد می کنند.
شاخص کلیدی عملکرد بازاریابی دیجیتال چیست؟
KPI بازاریابی، مقداری قابل اندازه گیری است که بازاریابان برای ارزیابی موفقیت در همه کانالهای بازاریابی از آن استفاده می کنند.
شاخص کلیدی عملکرد در بازاریابی دیجیتال چگونه تعیین میشود؟
انتخاب بهترین شاخص و معیار برای ارزیابی عملکرد کسب و کار شما، کار چندان سادهای نیست. به خصوص در دنیای دیجیتال معیارهای زیادی برای اندازه گیری وجود دارند که میتوانید آنها را ارزیابی کنید و روند پیشرفت آنها را دنبال کنید. اما همه این شاخصها برای کسب و کار شما کلیدی نیستند، از این رو انتخاب بهترین شاخصهای کلیدی حائز اهمیت است.
در ابتدا میتوانید چند شاخص اصلی را که مطمئن هستید برای کسب و کار شما مهم هستند را انتخاب کنید، و در ادامه میتوانید با ارزیابی این شاخصهای اصلی، معیارهای دیگری نیز پیدا کنید و آنها را به لیست شاخصهای کلیدی عملکرد اضافه کنید.
در ادامه چند شاخص کلیدی عملکرد را با هم بررسی میکنیم.
۱- سئو سایت
شاید اولین معیار که به ذهن هر شخصی خطور میکند، سئو وبسایت باشد. اما سئو به صورت کلی معیار خوبی برای اندازه گیری نیست. چرا که خود از شاخصهای کلیدی عملکرد بسیاری تشکیل شده است.
در اختیار داشتن یک استراتژی تعریف شده و هدفمند برای بهینه سازی موتور جستجو (SEO)، بدون شک عامل مهمی برای هدایت ترافیک به سایت شما است. با این حال، برای یک استراتژی کاملاً بهینه برای بازاریابی، بسیار مهم است که SEO در چرخه با سایر کانالهای آفلاین و آنلاین نیز ادغام شود.
سئو شاخصهای عملکرد زیادی دارد، اما شاید بتوان گفت
· نشست ارگانیک (Organic Sessions)
· رشد رتبه کلمات کلیدی
· لید / نرخ تبدیل
· نرخ پرش (Bounce Rate)
· صفحات / نشست
· متوسط طول نشست
· زمان لود شدن صفحه
· برترین صفحات خروجی
· خطاهای گشت و گذار
اشاره کرد.
شما با توجه به اهداف کسب و کار و نوع وبسایت میتوانید بهترین شاخصهای کلیدی عملکرد را برای اهداف بازاریابی دیجیتال و سئو سایتتان انتخاب کنید.
۲- رسانههای اجتماعی
رسانههای اجتماعی مانند، سئو سایت خود از شاخصهای کلیدی عملکرد بسیاری تشکیل شدهاست. و به صورت کلی نمیتوان گفت شبکههای اجتماعی یک کسب و کار پیشرفت و یا پسرفت داشتهاند، و باید هر کدام از شاخصها را به صورت مجزا و خاص بررسی کرد.
KPI های شبکههای اجتماعی به کسب و کارها کمک میکنند تا درک کنند که فعالیتهای آنها چقدر خوب و یا بد بوده است و آیا ممکن است لازم باشد در استراتژی شبکههای اجتماعی خود تغییراتی ایجاد کنند و یا خیر؟
شاید سادهترین معیار برای اندازه گیری در شبکههای اجتماعی تعداد لایکها باشد اما شاخصهای کلیدی عملکرد چیزی فراتر از تعداد لایکها هستند.
برای اندازه گیری میزان موفقیت در شبکههای اجتماعی میتوانید عواملی مختلفی چون، میزان رشد دنبالکنندگان، تعامل کاربران با محتوایی که در شبکههای اجتماعی منتشر میکنید، میزان شناخته شدن برند شما در سطح شبکههای و بسیاری از شاخصهای دیگر را نیز بررسی کنید.
فراموش نکنید که استراتژی شما در شبکههای اجتماعی باید در راستای استراتژی شما در بازاریابی دیجیتال باشد.
اگر بتوانید به خوبی شاخصهای عملکرد کلیدی برای شبکههای اجتماعی را در مرحله اول تعیین و در مرحله دوم بررسی کنید، میتوانید با توجه به آن میزان پیشرفت در بازاریابی دیجیتال را نیز دنبال کنید.
۳- صفحات فرود (لندینگ پیج)
صفحات فرود و یا لندینگ پیج یکی از مهمترین بخشهای وبسایت شما هستند، چرا که در بسیاری از موارد این صفحه اولین جایی است که کاربران با وبسایت شما برخورد میکنند، بنابراین تعیین شاخصهای کلیدی عملکرد درست و مناسب برای بررسی میزان موفقیت لندینگ پیج اهمیت به سزایی دارد.
همچنین طراحی لندینگ پیج در راه اندازی و پیشبرد کمپینهای دیجیتال نیز نقش به سزایی دارد.
اما چطور میتوانید بفهمید که صفحات فرود شما در جریان اجرای کمپین دیجیتال عملکرد خوبی داشتهاند و یا خیر؟
برای شروع میتوانید در صفحات فرود معیارهای چون:
· میزان بازدید صفحات فرود
· نشستها بر اساس منبع
· احقاق اهداف / نرخ تبدیل
· متوسط زمان صرف شده در صفحه
· نرخ پرش
· تعداد صفحاتی که در هر نشست مورد بازدید قرار گرفتهاند.
و غیره با با استفاده از ابزارهای تحلیلی چون گوگل آنالیتیکز مورد بررسی قرار دهید.
۴- بازاریابی ایمیلی
یکی دیگر از ابزارهایی که در اجرای کمپینهای بازاریابی دیجیتال و همچنین استراتژی بازاریابی دیجیتال نقش مهمی دارد، ایمیل مارکتینگ است.
بازاریابی ایمیلی یکی از مرسومترین و پرکاربرد ترین ابزارها برای پیشبرد اهداف بازاریابی یک کسب و کار است، پس اندازه گیری میزان موفقیت آن، مشخص کردن نقاط قوت و ضعف و غیره تاثیر بسیاری در پیشبرد اهداف دارد.
بازاریابی ایمیلی هم مانند سایر معیارهای، شاخصهای عملکرد کلیدی متنوعی دارد که باید آنها را مورد بررسی قرار دهید.
· نرخ باز شدن ایمیل
· نرخ پرش
· نرخ کلیک
· نرخ تبدیل
· نرخ لغو عضویت
· نرخ رشد لیست ایمیل
· میزان بازگشت سرمایه
· سود به میزان هر دنبال کننده
· سود به ازای هر ایمیل
و غیره
از جمله شاخصهای عملکرد کلیدی هستند که برای میزان موفقیت یک کمپین ایمیل مارکتینگ میتوانید آن را مورد بررسی قرار دهید. و در نتیجه بازاریابی دیجیتال خود به صورت کلی را مورد ارزیابی قرار دهید.
۵- ایجاد سرنخ فروش
شاید مهم ترین هدف از راه اندازی یک کمپین بازاریابی دیجیتال و یا تنظیم استراتژی بازاریابی دیجیتال، بالا بردن میزان فروش باشد. به این منظور شما باید بتوانید سرنخ و یا لیدهایی برای فروش ایجاد کنید.
تمام قدمها و شاخصهای کلیدی عملکردی که ایجاد و بررسی میکنید در نهایت برای ایجاد سرنخ فروش طرح ریزی شدهاند.
شما در نهایت باید بتوانید این سرنخهای بالقوه را به فروش بالفعل تبدیل کنید. میزان فروش و یا موفقیت کسب و کار شما مهمترین شاخص کلیدی عملکرد برای تمامی بخشهای شرکت هستند و به صورت کلی مشخص میکنند که در راه پیشرفت قرار دارید و یا خیر.
با بررسی این سرنخها میتوانید نقاط قوت و ضعف خود را پیدا کنید تا بتوانید در آینده به عملکرد خود بهبود ببخشید.
۶- فروش / استراتژی
شما در ابتداییترین مراحل باید بتوانید هدف کسب و کار خود را مشخص کنید. هنگامی که هدف شما مشخص شد میتوانید قدمهای را برای رسیدن به آن برنامهریزی کنید.
استراتژی فروش یکی از اصلی ترین اهداف و خواستههای هر شرکت است. اغلب شرکتها فروش بالاتر را به عنوان هدف آینده خود در نظر میگیرند، چرا که با سرمایه بیشتر میتوانند کسب و کار خود را گسترش دهند و به همین میزان فروش خود را نیز بالاتر نحوه تعریف یک KPI ببرند.
اما تعین هدفی چون بالا بردن میزان فروش کافی نیست، پس از تعیین هدف باید بتوانید استراتژی تعیین کنید، تمام قدمها و اقداماتی که برای رسیدن به اهداف باید، انجام شوند را مشخص کنید، تیمهای مسئول را مشخص کنید و با تمام قدرت به سمت هدف حرکت کنید.
درون این استراتژی شاخصهای کلیدی عملکرد مناسبی برای ارزیابی میزان پیشرفت اهداف را در نظر بگیرید.
اگر میخواهید از باقی کسب و کارها جا نمانید، باید اهمیت ویژهای برای دنیای آنلاین و در نهایت بازاریابی دیجیتال قائل شوید.
به همین تناوب برای بازاریابی دیجیتال نیز باید مهم ترین شاخصهای کلیدی عملکرد را تعیین کنید که در راستای هدف اصلی شما یعنی فروش بالاتر قرار داشته باشند.
چطور باید بهترین شاخص کلیدی عملکرد را برای کسب و کار خود انتخاب کنید؟
انتخاب بهترین شاخص کلیدی عملکرد، استاندارد کلی ندارد و به صورت کلی باید آن را با توجه به نیازهای شرکت و اهداف کسب و کارتان انتخاب کنید.
در حال که هیچ جواب قطعی برای این سوال وجود ندارد، نکاتی وجود دارند که با رعایت آنها میتوانید در تعیین این شاخصها پیشرفت داشته باشید.
KPI هایی را انتخاب کنید که به صورت مستقیم با اهداف تجاری شما ارتباط دارند
شاخصهای کلیدی عملکرد معیارهای قابل اندازهگیری یا نقاط دادهای هستند که برای ارزیابی عملکرد شرکت شما نسبت به یک هدف استفاده میشوند. به عنوان مثال، KPI ممکن است، با هدف شما در افزایش فروش، بهبود بازگشت سرمایه در نتیجه تلاش های بازاریابی یا بهبود خدمات مشتری مرتبط باشد.
شما میتوانید چند هدف را در نظر بگیرید به طور مثال:
هدف ۱ – افزایش فروش ۱۰ درصدی در سه ماهه بعدی. KPIها شامل میزان فروش روزانه، نرخ تبدیل و بازدید از سایت هستند.
هدف ۲ – افزایش نرخ تبدیل ۲٪ در سال آینده. KPI ها شامل نرخ تبدیل، نرخ ترک سبد خرید و روند قیمت رقابتی است.
هدف۳ – در سال آینده ۲۰٪ بازدید سایت را افزایش دهید. KPI ها شامل بازدید سایت، منابع ترافیک سایت، نرخ کلیک تبلیغاتی، اشتراکگذاری اجتماعی و نرخ پرش هستند.
هدف ۴ – در ۶ ماه آینده تماسهای واحد خدمات مشتریان را به نصف کاهش دهید. KPI ها شامل رضایت از تماس با سرویس، شناسایی صفحه بازدید شده بلافاصله قبل از تماس و رویدادی که منجر به تماس میشود، هستند.
همانطور که مشاهده میکنید، هر یک از KPI های بالقوه ذکر شده در چهار مثال بالا، به صورت مستقیم با هدف اصلی تجارت ارتباط دارند.
اهداف شرکت چیست؟ آیا زمینه کلی برای بهبود یا بهینه سازی مشخص کردهاید؟ بزرگترین اولویتهای تیم مدیریتی شما چیست؟
به جای تمرکز بر روی حجم بالای دادهها، بر چند معیار اصلی تمرکز کنید
یکی از نکات جالب در مورد بازاریابی داخلی این است که میتوانید همه چیز را با معیارهای دقیق بسنجید. بازدیدها، کلیکها، تبدیلها، ارسالها و غیره معیارهای خوبی برای ارزیابی عملکرد هستند. به جای انتخاب دهها معیار برای اندازه گیری و گزارش، باید فقط بر روی معیارهای اصلی متمرکز شوید.
صادقانه بگویم، اگر KPI های زیادی را امتحان کنید و ارزیابی کنید، ممکن است اصلاً دیگر نتوانید چیز دیگری را ارزیابی کنید.
همانطور که میتوانید تصور کنید، هر شرکت، صنعت و مدل تجاری بسیار متفاوت است، بنابراین تعیین دقیق عدد برای مقدار KPI شما دشوار است. اگرچه، بر اساس تجربه، در اکثر موارد شما باید چیزی بین چهار تا ده KPI را هدف قرار دهید.
مرحله رشد شرکت خود را در نظر بگیرید
بسته به وضعیت شرکت شما (استارتاپ در مقایسه با شرکت) معیارهای خاصی از سایر معیارها مهمتر خواهند بود. شرکتهایی که در مرحله اولیه و توسعه خود قرار دارند معمولاً بر روی معیارهای مربوط به اعتبارسنجی مدل کسب و کار تمرکز میکنند در حالی که سازمانهای توسعه یافته بیشتر بر روی معیارهایی مانند هزینه هر خرید و ارزش مادام العمر مشتری تمرکز میکنند.
شاخص های عملکرد پیشین و پیشرو را شناسایی کنید
تفاوت بین شاخصهای پیشین و پیشرو اساساً شناسایی نحوه عملکرد شما در گذشته، در مقابل نحوه عملکرد شما در حال حاضر است. شاخصهای پیشرو لزوما بهتر از شاخصهای پیشین نیستند ، بالعکس این موضوع نیز صادق نیست. شما فقط باید از تفاوت بین این دو آگاه باشید.
شاخصهای پیشین خروجی چیزی را که قبلاً اتفاق افتاده اندازه گیری میکنند. کل فروش ماه گذشته، تعداد مشتریان جدید یا ساعات خدمات حرفه ای ارائه شده همه نمونههایی از شاخصهای پیشین هستند. این نوع معیارها صرفاً برای اندازه گیری نتایج مناسب هستند، زیرا فقط بر روی خروجیها متمرکز هستند.
از طرف دیگر، شاخصهای پیش رو ورودیها، پیشرفت و احتمال دستیابی شما به یک هدف را در آینده اندازه گیری میکنند. این نوع معیارها به عنوان پیش بینی کننده موارد آینده عمل میکنند. ترافیک وب سایت، نرخ تبدیل، فرصت فروش و فعالیت فروش مجدد، تنها چند نمونه از شاخصهای پیش رو هستند.
به طور سنتی اکثر سازمانها فقط بر شاخصهای پیشین تمرکز کردهاند. یکی از دلایل اصلی این امر این است که اندازه گیری شاخصهای پیشین به دلیل اینکه اتفاقات قبلاً رخ داده است، آسان است. به عنوان مثال، تهیه گزارشی از تعداد مشتریهای جذب شده در سه ماهه گذشته بسیار آسان است.
اما اندازه گیری آنچه در گذشته اتفاق افتاده است فقط میتواند بسیار مفید باشد اگر …
شما بتوانید شاخصهای برجستهای را به عنوان محرکهای تجاری در نظر بگیرید زیرا آنها قبل از ظهور روندها ظاهر میشوند، که به شما کمک میکنند تشخیص دهید که آیا در مسیر رسیدن به اهداف خود هستید یا خیر. اگر بتوانید مشخص کنید که کدام شاخصهای پیش رو بر عملکرد آینده شما تأثیر میگذارد، میزان موفقیت بیشتری خواهید داشت.
آگاه باشید که KPI برای هر صنعت و مدل تجاری متفاوت است
شاخصهای کلیدی عملکردی که انتخاب میکنید بسیار تحت تأثیر مدل کسب و کار سازمان و صنعتی که در آن فعالیت میکنید خواهد بود. به عنوان مثال، یک شرکت نرم افزاری B2B (کسب و کار در مقابل کسب و کار) به عنوان یک سرویس ممکن است تمرکز خود را بر جذب مشتری بگذارد، در حالی که یک شرکت خرده فروشی آجر و ملات ممکن است بر فروش هر متر مربع یا متوسط هزینه مشتری تمرکز کند.
شما میخواهید شاخصهای کلیدی عملکرد خود را بر اساس استاندارد صنعتی که در آن فعال هستید، انتخاب کنید. اما مهم است که این شاخصها منطبق بر شرکت خاص شما و اهدافی که دنبال میکنید، باشد.
نمونه شاخص های کلیدی عملکرد را مشاهده کنید
شاخص های کلیدی عملکرد (KPIs) عناصری از برنامه شما بوده و بیانگر این واقعیت هستند که به چه چیزی و در چه زمانی میخواهید دست یابید. این شاخص ها عباراتی قابل اندازه گیری و مبتنی بر نتیجه هستند که برای سنجش اهداف مورد استفاده قرار میگیرند. طرح های خوب معمولا از ۵ الی ۷ شاخص کلیدی برای مدیریت و پیگیری پیشرفت برنامه خود استفاده مینمایند. ویژگیهای ساختاری و اصلی هر KPI عبارتند از:
- مقیاس – هر KPI باید یک مقیاس داشته باشد. بهترین KPI ها، مواردی هستند که مقیاسهای واضحتری دارند.
- هدف – هر KPI نیاز به هدفی دارد که اندازه گیریها شما و دوره زمانی مورد نظر شما را با هم منطبق نماید. این اهداف به طور کلی مقادیر عددی هستند که شما به دنبال دستیابی به آنها هستید.
- یک منبع داده – هر KPI نیاز به یک منبع داده دارد که به وضوح تعریف شده است. بنابراین هیچ منطقه خاکستری و مبهمی در نحوه اندازه گیری و ردیابی آنها وجود ندارد.
- فراوانی گزارش دهی- نیاز به گزارش دهی KPI های مختلف ممکن است متفاوت باشد، اما یک قانون خوب برای پیگیری این است که گزارشات ماهانهای بر اساس آنها ارائه شود.
حال که ساختار اساسی یک KPI را مرور کردیم، به چند نمونه از شاخص های کلیدی عملکرد که سازمانها برای ارزیابی عملکرد خود در زمینههای مختلف از آنها استفاده می کنند اشاره مینماییم:
چند نمونه شاخص های کلیدی عملکرد در زمینه فروش:
- تعداد قراردادهای جدید امضا شده در هر دوره
- ارزش ریالی قراردادهای جدید امضا شده در هر دوره
- تعداد ساعت-منبع مورد استفاده برای پیگیری فروش
- ارزش فروش از دست رفته
- فروش خالص برحسب ریال یا درصد رشد آن
- میانگین درآمد به ازای هر محصول
- تعداد متوسط فعالیت ها (تماس ها، جلسات، و غیره) برای بستن قرارداد
چند نمونه شاخص در زمینه مالی:
- رشد درآمد
- حاشیه سود خالص
- حاشیه سود ناخالص
- جریان نقدی عملیاتی
- ارزش افزوده اقتصادی (EVA)
- گردش موجودی
- هزینه پردازش صورتحسابها
- ارزش پولی متوسط صورتحساب های عقب افتاده
چند نمونه شاخص های کلیدی عملکرد در زمینه خدمات مشتریان:
- تعداد مشتریان باقیمانده
- درصد سهم بازار
- میانگین زمان لازم برای رسیدگی به خواست مشتری بعد از تماس
- میانگین زمان تقاضا
- تعداد شکایات مشتریان
- متوسط زمان انتظار تماس برای مشتریان در صف
چند نمونه شاخص در زمینه تولید:
- هزینه تولید به ازای هر واحد
- هزینه و میزان مصرف مواد
- میزان سفارشات باز
- ظرفیت فرآیند
- درصد بهره وری
- تولید برنامه ریزی شده
- موجودی قطعات نیمه ساخته در خط تولید(WIP)
- کاهش نرخ ضایعات
- کارایی کلی تجهیزات
- عملکرد بنچ مارک های صنعتی
- درصد استفاده از ظرفیت
چند نمونه شاخص های کلیدی در زمینه عملکرد:
- زمان برآوردن سفارش
- مدت زمان ارائه محصول به بازار(Time to market)
- نرخ رضایت کارکنان
- نرخ تعویض کارکنان
چند نمونه شاخص های کلیدی عملکرد در زمینه بازاریابی:
- آگاهی افراد از برند
- مدت زمان باقیماندن یک مشتری
- هزینه جذب یک مشتری
- میزان بازگشت سرمایه بازاریابی
- هزینه بازاریابی صرف شده برای هر مشتری
چند نمونه شاخص های کلیدی عملکرد در زمینه بازاریابی الکترونیکی:
- ترافیک وب سایت ماهانه
- تعداد آگهی های واجد شرایط
- کلمات کلیدی در ۱۰ نتیجه اول موتور جستجو
- مقالات وبلاگی منتشر شده در ماه
- کتاب الکترونیکی منتشر شده در ماه
چند نمونه شاخص در زمینه مدیریت پروژه:
- واریانس هزینه(بودجه برنامه ریزی شده در مقایسه با بودجه واقعی)
- واریانس زمان بندی(SV)
- مایل استونهای از دست رفته
- درصدی از پروژهها که به موقع تکمیل شدند
- مصرف منابع پروژه
چند نمونه شاخص های کلیدی عملکرد در زمینه منابع انسانی:
- هزینه واقعی استخدام در مقایسه با بودجه تخصیص داده شده
- سن متوسط بازنشستگی
- میانگین دستمزد
- میانگین زمان لازم برای به روز رسانی سوابق کارکنان
- مجموع ساعات اضافه کاری به صورت درصدی از کل ساعات کاری
- متوسط هزینه آموزش برای هر یک از کارمندان
چند نمونه شاخص در زمینه فناوری اطلاعات (IT):
- متوسط میزان در دسترس بودن مرکز دادهها
- عملکرد پروکسی اینترنت
- در دسترس بودن شبکه- سایت های استاندارد
- در دسترس بودن سرور وب
- درصد مدارهایی که بیش از حد مجاز مورد استفاده قرار گرفته اند
- درصد موفقیت اتصالات سرور از راه دور (RAS)
نمونه شاخص های کلیدی عملکرد در زمینه زنجیره تامین:
- تحویل به موقع
- نرخ نقل و انتقالات موجودی
- نرخ سفارشاتی که به طور کامل تحویل داده شدند
- چرخش موجودی
- هزینه حمل بار برای هر تن حمل با کشتی
- نسبت موجودی به فروش (ISR)
چند نمونه شاخص در زمینه خدمات پس از فروش و پشتیبانی:
- سرعت پاسخگویی
- شکایات مشتریان مبنی بر خدمت رسانی ضعیف یا کیفیت پایین محصول
- زمان لازم برای حل شکایات
- زمان مکالمه
- تعداد شکایاتی که با تماس اول حل نشدند
نمونه شاخص های کلیدی عملکرد در زمینه ایمنی محیط کار:
- تعداد حوادث گزارش شده(ماهانه، سالانه)
- خرابی تجهیزات
- نرخ وقوع خسارات ناشی از زمان های از دست رفته
- میانگین زمان حل و فصل خطرات و حوادث
چند نمونه شاخص در زمینه سلامتی در محیط کار:
- متوسط زمان اضافه کاری به ازای هر یک از کارکنان
- نمره رضایت از محیط کار
- درصد آموزشهای مدیریتی در زمینه ایمنی و سلامت
نمونه شاخص های کلیدی عملکرد در زمینه تدارکات:
- تعداد تامین کنندگان
- سایکل تایم سفارش دهی
- در دسترس بودن تامین کننده
- لید تایم
- کاهش هزینه های تدارکات
نمونه شاخص های کلیدی عملکرد در زمینه کارایی:
- متوسط سایکل تایم از تقاضا تا تحویل
- حجم کار برای هر یک از کارکنان
- تعداد خطاهای فرآیند
- تعداد خطاهای انسانی
- زمان اختصاص یافته به مدیریت، آموزش، سرپرستی
چند نمونه شاخص در زمینه تعمیرات و نگهداری:
- متوسط زمان بین دو خرابی
- متوسط زمان تعمیر
- درصد روزانه زمان های از کار افتادگی ماشین آلات
- ساعات در دسترس نبودن تجهیزات در هر سال(تعمیرات و نگهداری برنامه ریزی شده)
- ساعات در دسترس نبودن تجهیزات در هر سال(تعمیرات و نگهداری برنامه ریزی نشده)
- هزینه تعمیرات و نگهداری به ازای هر واحد محصول
نمونه شاخص های کلیدی عملکرد در زمینه مدیریت سازمان های صنعتی و شرکت ها:
- درصد سود سرمایه
- سود هر یک از سهام
- اثربخشی شیوه های مدیریت ریسک
- منابع خارجی تحت مدیریت
- تنوع درآمد
- وام های طولانی مدت
- نسبت سرمایه نقدی به گردش مالی
با آگاهی از ویژگی های ساختاری KPI و با توجه به مثالهای متنوعی که در زمینههای مختلف به عنوان نقطه شروع ارائه شد، میتوانید معیارهای مورد نظر خود را به دقت استخراج کرده و اهداف خود را به طور واقعی ارزیابی نمایید. ترکیبی از KPI های کوتاه مدت و بلند مدت، نمای واضحی از عملکرد استراتژیک سازمان را به تصویر میکشد و شما را قادر میسازد که با تصمیم گیریهای سریع، بر موفقیت تیم خود تاثیرگذار باشید.
وبینار مروری بر تعریف KPI ها برای سازمان و مصور سازی داده ها
از طرفی اینکه چه اعدادی را باید استخراج و مانیتور کنیم شاید در ابتدا ساده به نظر برسد ولی عدم دقت در انتخاب همین اعداد ساده ممکن است مسیر یک سازمان را به بیراهه بکشد.
شاید این عبارت هم را شنیده باشید و یا در عمل در کسب کار خود از نزدیک لمس کرده باشید:
کاری در سازمان انجام می شود که دیده شود.
این جمله به این موضوع اشاره دارد، اگر بهترین کارها هم در سازمان درحال انجام باشد ولی به آن توجه نشود به مرور به سمت زوال می رود.
این موارد را کنار هم که بگذاریم به اهمیت تدوین، استخراج و مانتورینگ KPI ها پی می بریم. برخی شاخص ها بر روی هم تاثیر متقابل و بعضا عکس می گذارند. هر شاخصی به چه صورت و با چه نسبتی تاثیر گذار است؟ چگونه شاخص ها را به اهداف و استراتژی های کسب و کار متصل کنیم؟ آیا می توان از دل فرایند ها، شاخص ها را استخراج کرد؟
از طرف دیگر هر عددی و هر شاخصی داستان خود را دارد که تحت عنوان “داستان پردازی داده ها” مطرح است. هر موفقیت یا عارضه ای در سازمان حاصل عوامل متعددی است و اگر داده ها به درستی مورد تحلیل و بررسی قرار نگیرد ممکن است در دام هایی دچار شویم که ما را به خطا بیندازد. بنابراین برخورداری از نگرش تفکر سیستمی در این باره حائز اهمیت می باشد.
در این وبینار سعی بر این است که به موضوعات و ابهامات بالا پاسخ داده شود و رویکردی شفاف در تدوین KPI سازمان ارائه شود.
دیدگاه شما