تنوع بخشی سبد سهام


حفاظت از سبد سهام با تنوع — نکاتی که باید بخوانید

ایجاد تنوع در خصوص گزینه‌های مخلتف سرمایه‌گذاری میتواند ریسک وارده را به حداقل برساند. برای مثال سرمایه‌گذاری صرفا بر روی سهام یک شرکت ریسک بالاتری نسبت به سرمایه‌گذاری بر روی سهام‌های چندین شرکت متفاوت دارد. در این مقاله درباره حفاظت از سبد سهام با تنوع بیشتر بخوانید.

سوالی که در این خصوص مطرح میشود این است که چگونه باید تنوع بخشی سبد سهام این تنوع در سبد سهام را پیاده‌سازی کرد؟ بسیاری معتدند که باید از شهود برای ایجاد تنوع در سبد سهام استفاده کرد اما مدیران صندوق‌های سهام از شهود برای ایجاد تنوع در سبد سهام استفاده نمیکنند. روش کار آنها بصورت استفاده از تکنیک آماری به نام دارایی‌های نامرتبط است. استفاده از دارایی‌های نامرتبط میتواند به شما کمک کند تا با ایجاد تنوع در سبد سهام از سبد سهام خود حفاظت و تنوع بخشی سبد سهام ریسک‌های وارده را مدیریت کنید. این تکنیک یک گزینه بسیار عالی برای سرمایه‌گذارانی است که در خصوص سرمایه‌گذاری بسیار محتاطانه عمل میکنند.

مفهوم تنوع در سرمایه‌گذاری به مالکیت طیف گسترده‌ایی از اوراق بهادار در چندین نوع مختلف از دارایی برای جبران ریسک اشاره دارد.از دیرباز سهام و اوراق قرضه بعنوان نمونه‌هایی از دو گزینه نامرتبط در خصوص تنوع بخشی به سبد سرمایه‌گذاری و سهام یاد میشدند.

تکنیک ایجاد تنوع زمانی عملکرد بهتری از خود نشان میدهد که دارایی‌ها با یکدیگر همبستگی نداشته باشند یا دارای همبستگی منفی باشند، به طوری که با کاهش ارز برخی از گزینه‌ها، برخی دیگر افزایش پیدا میکنند.

حفاظت از سبد سهام با تنوع

بازی اعداد

همبستگی از نظر آماری عبارت است از رتبه یا درجه بین دو متغیر بر حسب عددی که بین 1.0+ و 1.0- قرار دارد. هنگامی که صحبت از سبد سهام متنوع میشود، همبستگی نشان دهنده میزان رابطه بین حرکت قیمت‌های مختلف گزینه‌های موجود در سبد سهام است. همبستگی +1.0 به این معنی است که قیمت‌ها پشت سر هم حرکت میکنند. همبستگی 1.0- به این معنی است که قیمت‌ها در جهت مخالف حرکت میکنند. همبستگی 0 به این معنی است که حرکات قیمت دارایی‌ها همبستگی ندارند. به عبارت دیگر، حرکت قیمت یک دارایی تاثیری بر حرکت قیمت دارایی دیگر ندارد.

قرار دادن چنین اعدادی در کنار یکدیگر روی کاغذ بسیار آسان است در عمل یافتن گزینه‌هایی که همبستگی منفی و مثبت و 0 را داشته باشد بسیار دشوار است. همبستگی بین گزینه‌های سبد میتواند میتواند هر یک از اعداد یاد شده باشد بنابراین بنابراین، اگر همبستگی بین گزینه A و گزینه B 0.35 باشد و همبستگی بین گزینه A و گزینه C 0.25 باشد می توان گفت که گزینه A بیشتر با گزینه B مرتبط است تا با گزینه C.

اگر دو جفت از گزینه‌های سبد بازده یکسانی را با ریسک یکسان ارائه دهند، انتخاب جفتی که همبستگی کمتری دارد، ریسک کلی سبد سهام را کاهش می‌دهد.

تمام دارایی‌ها بصورت یکسان ایجاد نمیشوند

برخی از گیاهان در کوه‌های پوشیده از برف، برخی در بیابان‌های وحشی و برخی در جنگل‌های بارانی رشد میکنند. همانطور که آب و هوای مختلف بر انواع مختلف گیاهان تأثیر متفاوتی دارد، عوامل کلان اقتصادی متفاوت نیز بر گزینه‌های مختلف تأثیر متفاوتی دارند.

به همین ترتیب، تغییرات در محیط اقتصاد کلان اثرات متفاوتی بر دارایی‌های مختلف دارد. به عنوان مثال، قیمت دارایی‌های مالی (مانند سهام و اوراق قرضه) و دارایی‌های فیزیکی (مانند طلا)، ممکن است به دلیل تورم در جهت مخالف حرکت کنند. تورم بالا ممکن است منجر به افزایش قیمت طلا شود، در حالی که ممکن است منجر به کاهش قیمت سایر دارایی‌های مالی شود.

استفاده از ماتریکس همبستگی

متخصص‌های علم آمار از داده‌های مربوط به قیمت‌ها استفاده میکنند تا متوجه تغییرات قیمت دو دارایی در گذشته نسبت به یکدیگر شوند. در واقع به هر جفت دارایی عددی اختصاص داده می‌شود که نشان‌دهنده میزان همبستگی در تحرکات قیمت آنهاست. این عدد را میتوان برای ساخت چیزی که “ماتریس همبستگی” نامیده میشود استفاده کرد. ماتریس همبستگی کار انتخاب دارایی‌های مختلف را با ارائه همبستگی آنها با یکدیگر به صورت جدولی آسان میکند. هنگامی که ماتریس را دارید، میتوانید از آن برای انتخاب طیف گسترده‌ایی از دارایی‌ها که همبستگی‌های متفاوتی با یکدیگر دارند استفاده کنید.

در هنگام انتخاب گزینه برای سبد سهام، باید گزینه‌های مربوطه را از بین طیف گسترده‌ایی از ترکیب‌ها و جایگزین‌ها انتخاب کنید. مهم نیست که روش کار و روش انتخاب به چه صورت باشد همه گزینه‌ها از این سه حالت جدا نیستند، مثبت، منفی و صفر.

بهترین روش این است که ابتدا با دسته‌ بندی‌های گسترده‌ (مانند سهام، اوراق قرضه، اوراق بهادار دولتی، املاک و غیره) شروع کنید و سپس به سراغ زیر مجموعه‌ها (کالاهای مصرفی، داروها، انرژی، فناوری و غیره) بروید؛ و در نهایت، دارایی خاصی را که میخواهید در اختیار داشته باشید انتخاب کنید. هدف از انتخاب دارایی‌های نامرتبط تنوع بخشیدن به ریسک‌هایی است که متوجه سبد شماست. نگه داشتن دارایی‌های نامرتبط تضمین میکند که کل مجموعه سبد سهام شما تنها با یک گلوله از بین نمیرود.

عدم همبستگی دارایی‌های دارای همبستگی

ممکن است یک گلوله سرگردان برای از بین بردن مجموعه‌ایی از دارایی‌های نامرتبط کافی نباشد، اما وقتی کل بازار مالی با حمله سلاح‌های کشتار جمعی مالی مواجه شود، حتی دارایی‌های کاملاً نامرتبط نیز ممکن است با هم از بین بروند. سقوط‌های مالی بزرگ ناشی از اتحاد نامقدس از نوآوری‌های مالی و اهرم‌های مالی ممکن است همه نوع دارایی را زیر یک چکش بیاورد و این همان چیزی است که در سال 1998 رخ داد. همچنین مورد دیگر از این مسئله این همان چیزی است که در سالهای 2007-2008 اتفاق افتاد.

باتوجه به موارد گفته شده اهرم بهترین گزینه در این خصوص است. به این دلیل که اهرم باعث میشود که شما با میزان سرمایه‌ کم بتوانید بیشترین شانس برای برنده شدن را داشته باشید. در واقع اهرم همان سرمایه قرض گرفته شده است که شما میتوانید با آن به سودهای خوبی دست پیدا کنید. نکته بعدی که در این خصوص وجود دارد این است که اهرم به همان اندازه که خوب عمل میکند در صورت عدم مدیریت صحیح میتواند بسیار زمین زننده باشد و موجب سوخت شدن سرمایه شما شود.

وقتی قیمت یک دارایی در حال سقوط باشد، سطح اهرم ممکن است تریدر را مجبور کند که حتی دارایی‌های خوب خود را نیز نقد کند. هنگامی که یک تریدر برای پوشش زیان خود دارایی‌های خوب خود را میفروشد، به سختی وقت دارد که بین دارایی‌های همبسته و نامرتبط تمایز قائل شود. سقوط یک سبد سهام متنوع به خوبی میتواند منجر به سقوط یک سبد سهام متنوع دیگر شود. بنابراین، سقوط‌های مالی بزرگ میتواند همه دارایی‌ها را در یک کشتی قرار داده و غرق کند. حتما مقاله «تریدر موفق» را بخوانید.

حفاظت از سبد سهام با تنوع

نتیجه

در طول دوران‌های سخت اقتصادی دارایی‌های نامرتبط ممکن است به نظر ناپدید شده باشند، اما ایجاد تنوع در گزینه‌ها همچنان به سیر مسیر خود ادامه میدهد. ایجاد تنوع ممکن است که تضمین کننده کاملی در خصوص ریسک‌های وارده نباشد اما اعتبار خود را بعنوان یک سپر دفاعی همچنان حفظ کرده است.

نکته مهم دیگری که باید مد نظر قرار دهید این است که این در این مسابقه مالی برخی موفق میشوند که به خط پایان برسند و برخی دیگر نیز در اواسط راه متوقف میشوند اما هیچگاه همه باهم متوقف نمیشوند و این امر خود یک دلیل موجه در خصوص بکارگیری تنوع در سبد سهام است. پیشنهاد می کنیم مقاله «تنوع بخشیدن به سبد سهام» را هم بخوانید.

ریسک از دیدگاه مالی

ریسک از دیدگاه مالی به عنوان شرایطی تعریف شده است، که بازده واقعی تنوع بخشی سبد سهام سرمایه گذاری با بازده مورد انتظار، متفاوت باشد. معمولا ریسک، با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج گذشته ارزیابی می شود. به طور کلی، مدیریت ریسک های سرمایه گذاری، با درک مبانی ریسک و نحوه اندازه گیری آن امکان پذیر است. آشنایی با ریسک هایی که در سناریوهای مختلف بروز می کنند و همچنین یادگیری روش های مدیریت این ریسک ها، به همه سرمایه گذاران و مدیران کسب و کارها کمک تنوع بخشی سبد سهام می کند تا از زیان های بزرگ و غیر ضروری جلوگیری کنند.

ریسک از دیدگاه مالی

ریسک چیست؟

ریسک از دیدگاه مالی به عنوان شرایطی تعریف شده است، که بازده واقعی سرمایه گذاری با بازده مورد انتظار، متفاوت باشد. معمولا ریسک، با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج گذشته ارزیابی می شود. به طور کلی، مدیریت ریسک های سرمایه گذاری، با درک مبانی ریسک و نحوه اندازه گیری آن امکان پذیر است. آشنایی با ریسک هایی که در سناریوهای مختلف بروز می کنند و همچنین یادگیری روش های مدیریت این ریسک ها، به همه سرمایه گذاران و مدیران کسب و کارها کمک می کند تا از زیان های بزرگ و غیر ضروری جلوگیری کنند.

اصول مبانی ریسک

همه مردم درطول روز در معرض ریسک های مختلفی قرار می گیرند. مانند رانندگی، راه رفتن در خیابان، سرمایه گذاری، برنامه ریزی اقتصادی و فعالیت های دیگر.
شخصیت، سبک زندگی و سن سرمایه گذاران، برخی از پارامترهای اصلی برای شناخت نحوه مدیریت سرمایه گذاری فردی و مشخصات ریسک هستند. هر سرمایه گذار دارای مشخصات ریسک منحصربفردی است که تمایلات و توانایی آنها را در برابر ریسک تعیین می کند. به طور کلی، با افزایش ریسک های سرمایه گذاری، سرمایه گذاران انتظار دارند که در مقابل، بازده بالاتری وجود داشته باشد.

یک ایده اصلی در امور مالی، رابطه بین ریسک و بازده است. هرچه میزان ریسکی که سرمایه گذار می پذیرد، بیشتر باشد، بازده بالقوه آن نیز بیشتر است. ریسک ها انواع مختلفی دارند و سرمایه گذاران در مقابل ریسک اضافی، خواستار بازده بیشتری هستند. برای نمونه، اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده (U.S. Treasury bond )، یکی از امن ترین سرمایه گذاری ها محسوب می شود و در مقایسه با اوراق قرضه یک شرکت (a corporate bond)، نرخ بازده کمتری را ارائه می دهد. بنابراین احتمال ورشکستگی یک شرکت بسیار بیشتر از دولت ایالات متحده است.
یا به عنوان مثال، چون ریسک پیش فرض سرمایه گذاری در اوراق مشارکت بیشتر است، به سرمایه گذاران نرخ بازدهی بالاتری پیشنهاد می شود.

در امور مالی، انحراف معیار، یک شاخص متداول مرتبط با ریسک است. انحراف معیار، بیانگر اختلاف قیمت یک دارایی، نسبت به میانگین آن است. انحراف معیار بیشتر، نوسانات بیشتر دارایی را نشان می دهد، که نشان دهنده درجه بالاتری از ریسک است.

افراد، مشاوران مالی، و شرکت ها، برای بهینه سازی بازدهی سرمایه گذاری ها و فعالیت های تجاری خود، می توانند استراتژی های مدیریت ریسک را توسعه دهند. از نظر علمی، چندین نظریه، معیار و استراتژی وجود دارد که برای اندازه گیری، تحلیل و مدیریت ریسک ها تعریف شده اند. برخی از این موارد عبارت اند از: انحراف معیار، بتا (beta)، میزان ارزش در معرض خطر (Value at Risk) و مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (the Capital Asset Pricing Model).

اندازه گیری و کمی سازی ریسک، اغلب به سرمایه گذاران، معامله گران و مدیران مشاغل، اجازه می دهد تا با استفاده از استراتژی های مختلف، از جمله معاملات بازار مشتقات و تنوع بخشی، بخشی از ریسک ها را کم کنند.

نکات کلیدی

  • ریسک، شکل های مختلفی دارد اما به طور کلی به عنوان احتمال ایجاد تفاوت، بین بازده واقعی و بازده موردنظر، در سرمایه گذاری، تعریف می شود.
  • در ریسک، احتمال از دست دادن یک بخش یا همه سرمایه وجود دارد.
  • انواع مختلفی از ریسک وجود دارد و همچنین روش های مختلفی برای تعیین میزان ریسک در ارزیابی های تحلیلی وجود دارد.
  • ریسک را می توان با استفاده از استراتژی های مقابله با ریسک و تنوع بخشی، کاهش داد.

اوراق بهادار بدون ریسک

این حقیقت وجود دارد که هیچ سرمایه گذاری کاملا عاری از ریسک نیست، اما برخی از اوراق بهادار عملا ریسک خیلی کمی دارند که آنها را بدون ریسک در نظر می گیرند.

اوراق بهادار بدون ریسک، اغلب مبنایی برای تحلیل و اندازه گیری ریسک است. این نوع سرمایه گذاری ها نرخ بازدهی مورد انتظار را با ریسک بسیار اندک یا بدون ریسک ارائه می دهند. اغلب اوقات، همه انواع سرمایه گذاران برای حفظ پس انداز های اضطراری یا نگهداری دارایی هایی که نیاز به دسترسی فوری دارند، از این اوراق بهادار استفاده می کنند.

نمونه هایی از اوراق بهادار و سرمایه گذاری های بدون ریسک، شامل گواهی سپرده (certificates of deposits)، حساب های بازار پول دولت و اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده است. اوراق قرضه خزانه داری 30 روزه آمریکا به طور کلی به عنوان اوراق بهادار بدون ریسک و مبنایی برای مدل سازی مالی در نظر گرفته می شود. این اسناد، با پشتوانه و اعتبار کامل دولت ایالات متحده پشتیبانی می شوند و با توجه به سر رسید نسبتاً کوتاه، دارای نرخ حداقل بهره هستند.

ریسک و افق های زمانی

افق زمانی و نقدینگیِ سرمایه گذاری ها، اغلب یک عامل کلیدی تاثیرگذار در ارزیابی ریسک و مدیریت ریسک هستند. اگر سرمایه گذار خواستار دسترسی سریع به وجوه باشد، احتمال کمی وجود دارد تا در سرمایه گذاری هایی با ریسک زیاد یا سرمایه گذاری هایی که بلافاصله قابل نقد کردن نیستند، سرمایه گذاری کند و به احتمال زیاد پول خود را در اوراق بهادار بدون ریسک قرار می دهد.

افق زمانی نیز عامل مهمی برای سبدهای سهام شخصی خواهد بود. ممکن است سرمایه گذاران جوان، تمایل به سرمایه گذاری با ریسک بالاتر و بازه زمانی طولانی تر داشته باشند و قاعدتا انتظار بازده بالقوه بالاتری را دارند. سرمایه گذاران مسن تر توان ریسک پذیری متفاوتی خواهند داشت زیرا نیازمند دسترسی راحت تر، به منابع مالی هستند.

رتبه بندی ریسک شرکت مورنینگ استار

مورنینگ استار (Morningstar)، یکی از آژانس های برتر است که رتبه بندی ریسک را به صندوق های سرمایه گذاری مشترک (mutual funds) و صندوق های قابل معامله (exchange-traded funds) اعطا می کند.

انواع ریسک های مالی

هر نوع پس انداز یا سرمایه گذاری شامل ریسک ها و بازده های مختلف می شود. به طور کلی، نظریه مالی، ریسک های سرمایه گذاری که بر ارزش دارایی ها اثر می گذارند را به دو دسته ریسک سیستماتیک (systematic risk) و ریسک غیر سیستماتیک (unsystematic risk) طبقه بندی می کند. در کل، سرمایه گذاران در معرض ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک قرار دارند.

ریسک های سیستماتیک، که به عنوان ریسک های بازار نیز شناخته می شوند، ریسک هایی هستند که می توانند روی کل بازار اقتصادی یا درصد زیادی از کل بازار تاثیر بگذارند. ریسک بازار، ریسک از دست دادن سرمایه گذاری به دلیل عواملی مانند ریسک سیاسی و ریسک اقتصاد کلان است که بر عملکرد کل بازار تاثیر می گذارد. ریسک بازار را نمی توان به راحتی از طریق تنوع سبد سهام کاهش داد. سایر انواع متداول ریسک سیستماتیک شامل ریسک نرخ بهره، ریسک تورم، ریسک ارزی، ریسک نقدینگی، ریسک کشوری و ریسک اجتماعی_سیاسی است.

ریسک غیر سیستماتیک، که به عنوان ریسک خاص شناخته می شود، مجموعه ای از ریسک ها است که فقط بر یک صنعت یا یک شرکت خاص تاثیر می گذارد. ریسک غیر سیستماتیک، ریسک از دست دادن سرمایه گذاری به دلیل ریسک های مربوط به آن شرکت یا صنعت خاص است. به عنوان نمونه می توان به تغییر در مدیریت، فراخوان محصول، تغییر مقررات که می تواند فروش شرکت را کاهش دهد، و رقیب جدید در بازار با قابلیت سلب سهم بازار از یک شرکت اشاره کرد. سرمایه گذاران اغلب از تنوع بخشی برای مدیریت ریسک غیر سیستماتیک با سرمایه گذاری در انواع دارایی ها استفاده می کنند.

علاوه بر ریسک های گسترده سیستماتیک و غیر سیستماتیک، چندین نوع ریسک خاص نیز وجود دارد، از جمله:

ریسک کسب تنوع بخشی سبد سهام و کار

ریسک کسب و کار به دوام اولیه یک کسب و کار اشاره دارد. سوال این است که آیا یک شرکت قادر خواهد بود فروش کافی داشته باشد و درآمد کافی برای تامین هزینه های عملیاتی خود و کسب سود داشته باشد. در حالی که ریسک مالی مربوط به هزینه های تامین مالی است، ریسک کسب و کار مربوط به سایر هزینه هایی است که یک کسب و کار باید برای کاربردپذیری و دایر ماندن آن تامین کند. این هزینه ها شامل حقوق، هزینه های تولید، اجاره تاسیسات، دفتر و هزینه های اداری می شود. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تاثیر عواملی مانند هزینه کالا، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که به فروش می رسد.

ریسک اعتباری یا پیش فرض

ریسک اعتباری، ریسکی است که وام گیرنده قادر به پرداخت سود قراردادی و اصل سرمایه بر اساس تعهدات بدهی خود نباشد. این نوع ریسک، به ویژه برای سرمایه گذارانی است که اوراق قرضه در سبد سهام خود دارند. اوراق قرضه دولتی، به ویژه اوراق منتشر شده توسط دولت فدرال، دارای کمترین میزان ریسک پیش فرض و در نتیجه، کمترین بازده هستند. از سوی دیگر، اوراق قرضه شرکتی دارای بیشترین ریسک پیش فرض هستند، اما نرخ بهره بالاتری نیز دارند. به اوراق قرضه با احتمال ریسک پیش تنوع بخشی سبد سهام فرض کمتر، رتبه سرمایه گذاری گفته می شود، در حالی که اوراق با ریسک بیشتر، اوراق قرضه با بهره بالا یا اوراق قرضه ناکارآمد، تلقی می شوند. سرمایه گذاران می توانند از آژانس های رتبه بندی اوراق قرضه مانند استاندارد و پورز (Standard and Poor’s)، فیچ اند مودیز (Fitch and Moody’s)،برای تعیین رتبه سرمایه گذاری اوراق بهادار استفاده کنند.

ریسک کشوری

منظور از ریسک کشوری، این است که یک کشور نتواند به تعهدات مالی خود نسبت به سرمایه گذاران عمل کند. وقتی کشور به تعهدات خود عمل نکند، می تواند به عملکرد همه ابزارهای مالی دیگر در آن کشور و همچنین سایر کشورهایی که با آن روابط دارند، آسیب برساند. ریسک کشوری می تواند روی سهام، اوراق قرضه، صندوق های سرمایه گذاری مشترک، اختیار معامله و معاملات آتی اثر بگذارد. این نوع ریسک بیشتر در بازار های نوظهور یا کشورهایی که کسری بودجه شدید دارند مشاهده می شود.

ریسک ارز خارجی

هنگام سرمایه گذاری در کشور های خارجی، توجه به این واقعیت مهم است که نرخ تبدیل ارز می تواند قیمت دارایی را نیز تغییر دهد. ریسک ارز خارجی ( یا ریسک نرخ ارز) در کلیه ابزارهای مالی که در ارز دیگری غیر از ارز داخلی شما وجود دارند، اعمال می شود. به عنوان نمونه اگر در ایالات متحده زندگی می کنید و در سهام کانادا به دلار کانادا سرمایه گذاری می کنید، حتی اگر ارزش سهم افزایش یابد، ممکن است در صورت کاهش ارزش دلار کانادا نسبت به دلار آمریکا، ضرر کنید.

ریسک نرخ بهره

ریسک نرخ بهره، ریسکی است که به دلیل تغییر در نرخ بهره، اختلاف بین دو نرخ، به شکل منحنی بازدهی و یا هر رابطه دیگری با نرخ بهره، ارزش سرمایه گذاری تغییر می کند. این نوع ریسک ارزش اوراق قرضه را مستقیم تر از سهام تحت تاثیر قرار می دهد و برای همه دارندگان اوراق قرضه ریسک قابل توجهی است. با افزایش نرخ بهره، قیمت اوراق در بازار ثانویه کاهش می یابد، و بالعکس با کاهش نرخ بهره، قیمت اوراق در بازار ثانویه افزایش می یابد.

ریسک سیاسی

ریسک سیاسی، ریسکی است که بازده سرمایه گذاری ممکن است به دلیل بی ثباتی سیاسی یا تغییرات در یک کشور متحمل شود. این نوع ریسک می تواند ناشی از تغییر در دولت، مجلس قانونگذاری، دیگر سیاست گذاران خارجی یا کنترل نظامی باشد. همچنین به عنوان ریسک ژئوپولیتیک شناخته می شود، با طولانی شدن افق زمانی سرمایه گذاری، این ریسک بیشتر به یک عامل تبدیل می شود.

ریسک طرف مقابل

ریسک طرف مقابل احتمالی است که یکی از طرفین معامله تعهدات قراردادی خود را نقض کند. ریسک طرف مقابل می تواند در معاملات اعتباری، سرمایه گذاری و معاملاتی وجود داشته باشد، به ویژه در معاملاتی که در بازار های فرابورس (over-the-counter) انجام می شود. محصولات سرمایه گذاری مانند سهام، اختیار معامله، اوراق قرضه و معاملات بازار مشتقات دارای ریسک طرف مقابل هستند.

ریسک نقدینگی

ریسک نقدینگی به توانایی سرمایه گذار برای انجام سرمایه گذاری نقدی بستگی دارد. به طور معمول، سرمایه گذاران برای دارایی های غیر نقدی به مقداری حق بیمه احتیاج دارند که بابت نگهداری اوراق بهادار در طول زمان، که به راحتی قابل نقد شدن نیستند، غرامت پرداخت می کند.

ریسک در مقابل پاداش

توازن بین ریسک و بازده، به تعادل بین تمایل به کمترین ریسک ممکن و بالاترین بازده ممکن گفته می شود. به طور کلی، سطوح پایین ریسک با بازدهی بالقوه کم و سطوح بالای ریسک با بازدهی بالقوه بالا همراه است. هر سرمایه گذار باید تصمیم بگیرد که چه مقدار ریسک برای بازده مورد نظر می پذیرد. این امر بر اساس عواملی مانند سن، درآمد، اهداف سرمایه گذاری، نیاز های نقدینگی، افق زمانی و شخصیت درجه بندی می شوند.

نمودار زیر تصویری از توازن ریسک و بازده برای سرمایه گذاری را نشان می دهد، که در آن انحراف معیار بالاتر به معنای سطح یا ریسک بالاتر و همچنین بازده احتمالی بالاتری است.

به خاطر داشته باشید که ریسک بالاتر به معنی بازدهی بیشتر نیست. توازن ریسک و بازده، تنها نشان می دهد که سرمایه گذاری های با ریسک بیشتر احتمال بازده بالاتری دارند، اما هیچ تضمینی بابت آن وجود ندارد. در قسمت های کم ریسک طیف، نرخ بازده بدون ریسک قراردارد (نرخ بازدهی فرضی سرمایه گذاری بدون ریسک). این نشان دهنده گرایشی است که از یک سرمایه گذاری کاملا بدون ریسک در یک دوره زمانی خاص انتظار دارید. از نظر تئوری، نرخ بازده بدون ریسک حداقل بازدهی است که شما برای هرسرمایه گذاری انتظار دارید زیرا شما ریسک اضافی را نمی پذیرید مگر اینکه نرخ بازدهی بالقوه، بیشتر از نرخ بدون ریسک باشد.

ریسک و تنوع بخشی

تنوع بخشی، اساسی ترین و موثر ترین استراتژی برای به حداقل رساندن ریسک است. تنوع بخشی به شدت بر مفاهیم همبستگی و ریسک استوار است. یک سبد متنوع مناسب، شامل انواع مختلف اوراق بهادار از صنایع مختلف است که دارای ریسک و همبستگی و با بازدهی متفاوت از یکدیگر هستند.

درحالی که اکثر سرمایه گذاران حرفه ای معتقدند که تنوع بخشی نمی تواند هیچ تضمینی برای جلوگیری از ضرر باشد اما این مهمترین بخش برای کمک به سرمایه گذار، در رسیدن به اهداف مالی بلند مدت و در عین حال به حداقل رساندن ریسک است.

در اینجا به چند روش تنوع بخشی اشاره می کنیم:

  1. سبد خود را بر اساس کلاس های مختلف سرمایه گذاری از جمله پول نقد، سهام، اوراق قرضه، صندوق سرمایه گذاری مشترک، صندوق های قابل معامله و دیگر صندوق ها گسترش دهید. به دنبال دارایی هایی باشید که در گذشته بازده آنها در یک جهت و به میزان یکسان حرکت نکرده است. به این ترتیب، اگر بخشی از مجموعه شما کاهش یابد، ممکن است بقیه مجموعه همچنان در حال رشد باشند.
  2. در هر سرمایه گذاری تنوع تنوع بخشی سبد سهام داشته باشید. اوراق بهاداری که به واسطه بخش، صنعت، حوزه و حجم بازار، متنوع هستند را در نظر بگیرید. ایده خوبی است که سبک ها را مانند رشد، درآمد و ارزش ترکیب کنید. همین امر برای اوراق قرضه نیز صادق است: سر رسید ها و ویژگی های اعتباری متنوع را در نظر بگیرید.
  3. اوراق بهادار که به ریسک تنوع می دهند را در نظر بگیرید. شما محدود به انتخاب سهام بلوچیپ ( سهام شرکت های بسیار بزرگ و معتبر) نیستید. در واقع، خلاف آن واقعیت دارد. انتخاب سرمایه گذاری های متفاوت با نرخ های بازدهی متفاوت، تا حد زیادی تضمین می دهد که سود های بزرگ، زیان حوزه های دیگر را جبران می کند.

جمع بندی

همه ما در طول روز با ریسک مواجه می شویم، مانند زمانی که در حال رانندگی هستیم، سرمایه گذاری می کنیم یا کسب و کاری را مدیریت می کنیم. ریسک از دیدگاه مالی به عنوان شرایطی تعریف شده است، که بازده واقعی سرمایه گذاری با بازده مورد انتظار، متفاوت باشد.

تنوع بخشی و ارزیابی، موثر ترین روش مدیریت ریسک هستند. اگرچه تنوع بخشی، سود و زیان شما را تضمین نمی کند اما احتمال بهبود بازده بر اساس مقدار ریسک تعیین شده را مهیا می کند. پیدا کردن تعادل مناسب بین ریسک و بازده به سرمایه گذاران و مدیران کسب و کار کمک می کند تا با توجه به روش معاملاتی که انتخاب کرده اند به اهداف مالی خود برسند.

ریسک های سرمایه گذاری را بشناسید

ریسک های سرمایه گذاری

واژه لاتین ریسک که در زبان فارسی، از آن به مفهوم خطر نام برده می‌شود، یکی از بنیادی‌‌ترین مفاهیم دنیای پول و تجارت است. در ادامه قصد داریم ریسک های سرمایه گذاری را بیان کنیم.

به بیان ساده، مفهوم ریسک به معنی زیان احتمالی نهفته در هر نوع سرمایه‌گذاری است. با ورود به دنیای معامله‌گری، اجتناب از ریسک غیرممکن می‌باشد و به منظور انجام محاسبات منطقی و سرمایه‌گذاری هوشمندانه‌تر، باید همیشه درصد مشخصی برای ریسک در نظر بگیریم.

برخی افراد به اشتباه گمان می‌کنند که ریسک صرفاً به معنی نوسانات بازار یا حرکات قمارگونه برخی معامله‌گران می‌باشد؛ در حالی که ریسک در اصلی ترین وجه خود، به عدم قطعیت اشاره می‌کند.

اهمیت تعیین ریسک

به همین جهت تمام کسانی که با تجارت سر و کار دارند، باید توجه ویژه‌ای به آن داشته و مفهوم ریسک را به خوبی درک کنند زیرا، در غیر این صورت عواقب خطرناکی در انتظارشان خواهد بود.

ریسک در دارایی‌های مختلف و همچنین برای مدیریت سرمایه‌های خرد و کلان، شامل مؤلفه‌های گسترده و متفاوتی می‌باشد اما، تمرکز مطلب فعلی بر توضیح مسائل مرتبط با ریسک برای سرمایه گذاران حقیقی در بازار سهام است.

در واقع بسیاری باور دارند؛ به دلیل ماهیت بازار سرمایه که به طور ذاتی با پول و سفته بازی سر و کار دارد؛ درک عمیق این مفهوم، یکی از الزامات اساسی معامله‌گری موفقیت آمیز در این بازار است.

انواع ریسک در بازار سهام

ریسک به انواع و اقسام مختلفی تقسیم می‌شود که ریسک‌های بازار مالی را می‌توان در دو دسته سیستماتیک و غیرسیتماتیک تقسیم بندی نمود.

ریسک سیستماتیک

مربوط به وقایع کلان اقتصادی و تحولات سیاسی بوده و مرتبط با صنعت یا شرکت خاصی نیست. بارزترین ویژگی این نوع از ریسک، غیر قابل پیش بینی بودن آن است زیرا مربوط به رخدادهای مهم و بزرگ در سطح کشور یا جهان می‌باشد که عموماً نتایج و تأثیرات نهایی این امور قابل پیش‌بینی و محاسبه نیستند.

معامله‌گران باید با درنظر داشتن رویکردهای تدافعی مشخص، همیشه آمادگی رویایی با چنین اتفاقاتی را داشته باشند، چون وقوع آن‌ها در هر لحظه محتمل بوده و شدت و ضعف اثرات ناشی از این بحران‌ها نیز مشخص نیست. از نمونه‌های ریسک سیستماتیک، می‌توان به تغییرات نرخ بهره، اثرات تورم، تحریم‌های بین المللی، جنگ و… اشاره نمود.

ریسک غیر سیستماتیک

ناشی از رخدادهای داخلی بازار سهام نظیر شرایط صنعت، وضعیت کلی شرکت، تحرکات سهامداران عمده و… بوده و تا حد زیادی به واسطه دانش تحلیل بازار قابلیت پیش بینی دارد. در واقع می توان تنوع بخشی سبد سهام گفت، این اتفاقات با صنعت یا شرکت خاصی مرتبط بوده و معمولاً کل بازار را تحت تأثیر قرار نمی‌دهند.

طی سال‌های اخیر برخی از صنایع خاص، نقش مهمی در تأمین نیازهای درآمدی کشور ایفا نموده‌اند و از همین روی سرمایه گذاران نسبت به اخبار و وقایع پیرامون این شرکت‌ها، تمرکز و حساسیت بالایی دارند.

کوچک‌ ترین تغییرات در شرایط فعالیت آن‌ها، از سوی فعالان بازار به دقت رصد شده و می‌تواند موجب نوسانات قیمتی شدید در ارزش سهام این شرکت‌ها شود.

از نمونه این مسائل، می‌توان به بحث تعیین نرخ خوراک شرکت‌های پتروشیمی در لوایح بودجه‌ای اشاره نمود که قیمت سهام گروه محصولات شیمیایی را به وضوح تحت الشعاع قرار می‌دهد.

تغییرات نرخ سوخت صنایع، قوانین مالیاتی شرکت‎ها، تعرفه‌های صادرات و واردات، ترکیب هیئت مدیره و… مثال‌هایی برای ریسک غیر سیتماتیک هستند.

ریسک نرخ سود (Interest rate risk)

اگر چند گزینه برای سرمایه‌گذاری داشته باشیم، این نوع ریسک مطرح می‌شود. به عنوان مثال سرمایه‌گذاری در سهام یا اوراق مشارکت. تفاوت نرخ سود این دو سرمایه‌گذاری می‌تواند ما را به یکی از دو گزینه که ریسک کمتری برای ما دارد، سوق دهد.

ریسک تورم (Inflation risk)

رشد نرخ تورم باعث می‌شود بر بازدهی سرمایه‌گذاری موثر است؛ زیرا بازدهی خالص از اختلاف بازدهی ناخالص و نرخ تورم حاصل می‌شود. به طور مثال اگر انتظار بازدهی ۵۰ درصدی داشته باشیم و نرخ تورم سالانه ۱۵ درصد داشته، در نهایت ۳۵ درصد بازدهی خواهیم داشت.

هرچه نرخ تورم افزایش یابد از میزان بازدهی ما در این حالت کاسته می‌شود. پس باید سرمایه‌گذاری انتخاب کنیم که بازدهی بیشتری داشته و در نهایت پس از کسر تورم، رضایت ما را فراهم کند. به این نوع ریسک که در اثر افزایش نرخ تورم به فرد تحمیل می‌شود، ریسک تورم می‌گویند.

ریسک مالی (Financial risk)

شرکت‌ها در صورت‌های مالی خود بخشی تحت عنوان، تسهیلات و تعهدات مالی دارند. هرچه تعهدات مالی شرکت و وام‌های دریافتی بیشتر باشد، توان شرکت جهت توسعه و گسترش و افزایش سوددهی کاهش می‌یابد.

به این نوع ریسک، ریسک مالی گفته می‌شود. بسیاری از سرمایه‌گذاران با لحاظ این نکته سهام شرکت‌ها را خریداری می‌کنند و از شرکت‌هایی که تعهدات مالی زیادی دارند به دلیل ریسک مالی فاصله گرفته و به سراغ گزینه‌های کم ریسک تر می‌روند.

ریسک های سرمایه گذاری

ریسک نقدشوندگی (liquidity risk)

دارایی مطلوب، دارایی است که قدرت نقدشوندگی بالا دارد. اگر دارایی به راحتی فروش نرود، صاحب آن دارایی، با ریسک نقدشوندگی مواجه است. در مورد سهام نیز این ریسک وجود دارد. فرض کنید قصد دارید سهام شرکتی را در بازار به فروش برسانید ولی به دلیل عملکرد نامناسب شرکت، کسی سهام را نمی‌خرد.

در این حالت شما با ریسک نقد شوندگی مواجه هستید. هرچه سرعت خرید و فروش سهمی بیشتر باشد و معاملات آن را روان‌تر باشد این ریسک در آن کم رنگ‌تر است.

ریسک نرخ ارز (currency risk)

در مورد شرکت‌های واردات محور، ریسک نرخ ارز بسیار با اهمیت است. اگر شرکت مورد نظر شما، عمده مواد اولیه خود را وارد می‌کند، با رشد نرخ ارز، درگیر چالش ریسک نرخ ارز خواهد شد و هزینه زیادی را متحمل می‌شود.

با رشد هزینه‌ها، سود دهی شرکت کاسته شده و نتیجه نهایی، عدم رغبت سرمایه‌گذاران به خرید شرکت مذکور است. البته این ریسک، نوعی ریسک غیر سیتماتیک محسوب می‌شود که توسط شرکت‌ها قابل کنترل نیست.

ریسک تجاری

در ریسک تجاری به این موضوع توجه می‌شود که آیا شرکت قادر به فروش محصولات و تامین هزینه‌های عملیاتی خود است یا خیر؟ به عبارتی، ریسک تجاری کلیه هزینه‌های یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر می‌گیرد.

این هزینه‌ها شامل حقوق، هزینه تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینه‌های اداری می‌شود. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که می‌فروشد، می‌باشد.

ریسک های سرمایه گذاری

ریسک اعتباری یا ریسک نکول

ریسک اعتباری یا نکول، ریسک عدم بازپرداخت سود یا اصل بدهی قلمداد می‌شود. این نوع ریسک برای سرمایه‌گذاران اوراق قرضه، نگران کننده است.

اوراق قرضه دولتی، کمترین میزان ریسک نکول و به همین ترتیب کمترین بازده را دارند. از طرف دیگر اوراق بهادار شرکت، دارای بالاترین میزان ریسک نکول و در نتیجه نرخ بهره بالاتر هستند.

ریسک کشور

ریسک کشور، به عدم توانایی یک کشور در پرداخت تعهدات مالی گفته می‌شود. در صورت بروز چنین ریسکی، به عملکرد سایر بخش‌های مالی کشور نیز صدمه وارد می‌شود.

آسیب سایر کشورهای در ارتباط با آن نیز محتمل است. این ریسک در غالب کشورهای در حال توسعه که کسری بودجه شدید دارند، رخ می‌دهد.

ریسک سیاسی

ریسک سیاسی زیرمجموعه ریسک سیستماتیک است. در این حالت، بی‌ثباتی سیاسی، جنگ، کنترل‌های نظامی، تغییر قوانین دولتی، روی تصمیم‌های سرمایه‌گذاری اثر می‌گذارد.

این نوع ریسک با عنوان ریسک ژئوپلیتیک نیز شناخته می‌شود. نکته‌ای که در مورد این ریسک وجود دارد، آن است که هر چه افق زمانی سرمایه‌گذاری طولانی‌تر شود، این ریسک بیشتر می‌شود.

جمع بندی

در این مقاله با تعریف ریسک آشنا شدیم. انواع مختلف ریسک از منظرهای مختلف را بررسی کردیم. همچنین با طبقه بندی پذیرش ریسک در افراد مختلف، آشنا شدیم.

به طور کلی، ریسک‌هایی که با آن مواجه هستیم؛ دو نوع قابل پویا و خالص هستند. ریسک‌های خالص عموماً زیان ده هستند و هدف ما صرفا کنترل ریسک‌های پویا است. به منظور کاهش زیان‌های ناشی از ریسک‌های سرمایه‌گذاری، چندین راه حل وجود دارد.

لازم به ذکر است که ما قادر نیستیم همه ریسک‌های سرمایه‌گذاری را مهار کنیم. بلکه با دانش و تجربه حاصل از مدیریت ریسک می‌توانیم آن را به سطح قابل تحملی کاهش دهیم. یکی از راه‌های کاهش ریسک سرمایه‌گذاری، سبد دارایی است.

در واقع با سرمایه‌گذاری در چند سهام، ریسک کلی سبد سهام کمتر از مجموع ریسک‌های تک‌ تک سهام خواهد شد. استفاده از تنوع بخشی این امکان را فراهم می‌کند که با کنار هم قراردادن دارایی‌های مالی متنوع ریسک کمتری را متحمل شویم.

استفاده از سهام مختلف در سبد سرمایه‌گذاری موجب کاهش ریسک غیرسیستماتیک می‌گردد. تنوع‌بخشی باید با دانش و تجربه کافی صورت بگیرد و در صورت امکان از متخصصین این امر بهره گرفته شود.

درحالی‌که اکثر متخصصان سرمایه‌گذاری موافق هستند که تنوع سازی نمی‌تواند در برابر ریسک آن‌ها را تضمین کند، می‌توان گفت تنوع سازی مهم‌ترین مؤلفه برای کمک به یک سرمایه‌گذار در رسیدن به اهداف مالی دوربرد است و این درحالی‌که ریسک مالی را به حداقل می‌رساند.

اگر می خواهید ریسک منطقی داشته باشید وآموزش دیده وارد دنیای کریپتو شوید می توانید در دوره های آموزشی ارز دیجیتال همیار کریپتو شرکت کنید.

تخصیص دارایی و تنوع بخشی در سرمایه‌ گذاری بیت کوین و ارز دیجیتال چیست؟

هر بار که صحبت از پول و سرمایه‌گذاری شود، ریسک، یکی از پایه‌های ثابت کار است. هر سرمایه‌گذاری، متحمل یک ضرر است و در نقطه مقابل اگر فقط به سرمایه‌گذاری نقدی اتکا کنیم، همیشه پای تورم در میان است. در حالی که نمی‌توان ریسک را به کلی از بین برد، اما می‌توان آن را نسبت به اهداف سرمایه‌گذاری یک شخص، تنظیم کرد. به همین منظور پای تخصیص دارایی و تنوع بخشی به سرمایه گذاری باز می‌شود.

تخصیص دارایی (Asset Allocation) و تنوع بخشی (Diversification) مفاهیمی هستند که نقش مهمی در تشخیص و کاهش انواع ریسک‌های مرتبط با سرمایه‌گذاری ایفا می‌کنند. حتی اگر در سرمایه‌گذاری تازه وارد هستید، احتمالا با اصول این مفاهیم آشنا هستید چرا که آن‌ها صدها سال است در دنیا اقتصاد وجود دارند.

در ادامه این مطلب از کوین نیک، نگاهی به تخصیص دارایی و تنوع بخشی خواهیم داشت و چگونگی آن در دنیای مدرن و ارزهای دیجیتالی را بررسی می‌کنیم.

تخصیص دارایی و تنوع بخشی چیست؟

تخصیص دارایی زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که بخواهیم یک استراتژی مدیریت مالی را که نمای کلی چگونگی توزیع پول بین دارایی‌های مختلف در یک سرمایه‌گذاری را شرح دهیم. تنوع بخشی، دارایی‌هایی هستند که می‌خواهیم سرمایه و پول خود را بین آن‌ها توزیع کنیم.

هدف اصلی این استراتژی‌ها این هستند که توقع بازگشت سرمایه را تا حد امکان افزایش و پتانسیل ریسک را تا حد امکان کاهش دهیم. به طور عادی، این دو استراتژی در مواردی نظیر زمان سرمایه‌گذاری، تحمل ریسک یا شرایط اقتصادی دخیل هستند.

به زبان ساده، ایده اصلی پشت استراتژی تخصیص دارایی و تنوع بخشی این است که همه پول خود را در یک سبد نریزید، بلکه آن را بین چند سبد مختلف توزیع کنید تا ریسک از دست رفت سرمایه کاهش پیدا کند. ترکیبی از دارایی‌های متنوع که به هم دیگر همبستگی ندارند، موثر‌ترین راه برای ایجاد یک حساب سرمایه‌گذاری سودبخش است.

چیزی که ترکیب این دو استراتژی را با یکدیگر قدرتمند می‌سازد، این است که نه تنها ریسک بین سرمایه‌های مختلف تقسیم می‌شود، بلکه حتی ریسک بین خود دارایی‌ها هم تقسیم می‌شود. برخی از متخصصین مالی بر این باور هستند که شناسایی استراتژی تخصیص دارایی بسیار مهم‌تر از انتخاب سرمایه‌گذاری‌های یک شخص است.

تنوع بخشی در دارایی چیست

تخصیص دارایی (Asset Allocation)

نظریه سبد سهام مدرن

نظریه سبد سهام مدرن یا نظریه پورتفولیوی مدرن (Modern Prtfolio Theory) یک چارچوب است که این دو اصول استراتژی را از طریق مدل‌های ریاضیات، رسمی می‌کند. این تئوری ابتدا در یک نشریه توسط هری مارکویتز (harry Markowitz) در سال ۱۹۵۲ منتشر شد که بعد‌ها به خاطر این تئوری، جایزه نوبل اقتصاد را از آن خود کرد.

دسته‌بندی‌های بزرگ و برجسته مالی تمایل به حرکات متفاوتی دارند. شرایط بازار ممکن است باعث شود یکی از دارایی‌ها به سمت مثبت و خوبی حرکت کند و یک دارایی دیگر به سمتی منفی و ضعیف حرکت کند. فرضیه اصلی این است که اگر یک دارایی عملکرد خوبی از خود نشان نداد و باعث ضرر شد، سرمایه دیگر بتواند با عملکرد خود، آن ضرر را جبران کند.

در نظریه سبد سهام مدرن، این فرض وجود دارد که با ترکیب دارایی‌ها در دسته‌های غیر مرتبط، فراریت را می‌توان تا حد امکان کاهش داد. این کار همچنین باید بتواند عملکرد صحیح تنظیم و کاهش ریسک را افزایش دهد. همچنین این فرضیه وجود دارد که اگر دو سرمایه مختلف یک بازگشت سرمایه مشابه را ارائه دهد، سرمایه گذار تشخیص می‌دهد سرمایه‌ای که ریسک کمتری دارد را انتخاب کند.

به زبان ساده، نظریه سبد سهام مدرن می‌گوید که اگر سرمایه خود را در بین دارایی‌های متخلف اما غیر مرتبط توزیع کنید، بیشتری تاثیر و موفقیت را در سرمایه‌گذاری تجربه خواهید کرد.

انواع دسته‌های دارایی برای سرمایه گذاری

در بین انواع مختلف دارایی‌ها برای تخصیص دارایی، می‌توان آن‌ها را به دو بخش تقسیم کرد:

  • دارایی‌های سنتی: شامل سهام، پول نقد و اوراق قرضه
  • دارایی‌های جایگزین: املاک، کالا، بیمه و ارزهای دیجیتال

به طور کلی، دو نوع برجسته از استراتژی تخصیص دارایی وجود دارد که هر دو آن‌ها از فرضیه سبد سهام مدرن پیروی می‌کنند؛ تخصیص دارایی استراتژیک و تخصیص دارایی تکنیکی.

تخصیص دارایی استراتژیک به عنوان یک راه سنتی شناخته می‌شود که بیشتر مناسب شیوه سرمایه‌گذاری منفعل (Passive Investment) است. تخصیص دارایی تکنیکی بیشتر مناسب برای آن دست از شیوه‌های سرمایه‌گذاری فعال است. این شیوه اجازه می‌ٔهد تا سرمایه‌گذاران پول خود را روی دارایی‌هایی متمرکز کنند که در بازار بهتر عمل می‌کنند. در این شیوه، فرض بر این گرفته می‌شود که اگر یک بخش از بازار عملکرد خوبی داشته باشد، بنابراین برای چند مدت به عملکرد خوب خود ادامه خواهد داد. همچنین در این روش می‌توان تنوع بخشی داشت.

به یاد داشته باشید اگر قصد تنوع بخشی دارید، تنها زمانی می‌توانید نتیجه مثبت بگیرید که دارایی‌هایی که انتخاب می‌کنید کاملا غیر مرتبط با هم باشند.

تخصیص دارایی چه اهمیتی در ارز دیجیتال دارد

استراتژی تخصیص دارایی

چگونه از شیوه تخصیص دارایی و تنوع بخشی استفاده کنیم؟

در یک استراتژی تخصیص دارایی، باید سرمایه خود را تقریبا همانند مثال زیر بین دارایی‌های مختلف تقسیم کنید:

  • ۴۰ درصد در سهام
  • ۳۰ درصد در اوراق قرضه
  • ۲۰ درصد در ارزهای دیجیتال
  • ۱۰ درصد در پول نقد

در یک استراتژی تنوع بخشی، برای مثال باید ۲۰ درصد از ارزهای دیجیتالی خود را هم بین چندین نوع رمزارز تقسیم کنید:

  • ۷۰ درصد تخصیص برای بیت کوین
  • ۱۵ درصد برای ارزهایی با ارزش بازار بالا
  • ۱۰ درصد برای ارزهایی با ارزش بازار متوسط
  • ۵ درصد برای ارزهایی با ارزش بازار کوچک

هنگامی که تخصیص‌ها انجام شد، عملکرد تمامی آن‌ها را تحت نظر داشته باشید و آن‌ها را به صورت مرتب بررسی کنید. اگر شرایط تخصیص‌ها تغییر کردند، احتمالا زمان آن است که شروع به خرید و فروش دارایی‌ها کنید تا دوباره شرایط سوددهی خود را به وضعیت مطلوبی برسانید. در این شرایط باید دارایی‌هایی که بالاترین عملکرد را دارند بفروشید و دارایی‌هایی که عملکرد کمتری دارند را بخرید. البته انتخاب هر یک از دارایی‌ها و تنوع بخشی‌ها کاملا بستگی به هدف سرمایه‌گذاری هر شخص دارد.

ارزهای دیجیتال به عنوان ریسکی‌ترین دارایی‌ها شناخته می‌شوند. در مثال بالا، می‌توان تخصیص دارایی را کمی پر ریسک دانست چرا که بخش قابل توجهی از آن برای ارزهای دیجیتال تخصیص داده شده است. اگر می‌خواهید ریسک خود را کاهش دهید، درصد ارزهای دیجیتال را کم کنید و آن را مثلا به اوراق قرضه اضافه کنید.

این مطلب راهم مطالعه کنید: ۴ پیشنهاد سرمایه گذاری ارز دیجیتال

تنوع بخشی در ارزهای دیجیتال

همانطور که گفتیم، ارزهای دیجیتال پر از ریسک هستند و درست است که در تئوری ما آن‌ها را جزو بخشی از تخصیص دارایی و تنوع بخشی خواندیم، اما این دسته از دارایی‌ها نیاز به مراقبت بیشتری دارند. از این جهت که باید روی آن‌ها تحقیق کنید، صبور باشید، احساسات را به استراتژی سرمایه‌گذاری خود راه ندهید و موارد دیگر. همچنین باید در نظر داشته که قیمت بازار ارزهای دیجیتال به شدت با حرکت قیمت بیت کوین در ارتباط است. به همین دلیل تنوع بخشی در ارزهای دیجیتال کمی غیر معقول به نظر می‌رسد. بنابراین چطور می‌توان به قانون تنوع بخشی پایبند بود وقتی که می‌گوییم نباید دارایی‌هایی که انتخاب می‌کنیم با هم در ارتباط باشند؟

در حال حاضر، برخی از آلت کوین‌ها سعی کرده‌اند تا ارتباط خود را با بیت کوین کاهش دهند. بنابریان می‌توان معامله‌ها را روی این آلت کوین‌ها متمرکز کرد. اما به طور کلی، تنوع بخشی در ارزهای دیجیتال نسبت به دارایی‌های دیگر سخت‌تر است و بیت کوین به عنوان حکم‌فرمای رمزارزها، باعث شده که نتوان به درستی تنوع بخشی ایجاد کرد.

اهمیت تخصیص دارایی در سرمایه گذاری

تنوع بخشی در ارزهای دیجیتال

مشکلات تخصیص دارایی

تخصیص دارایی بدون شک یکی از قدیمی‌ترین و قدرتمندترین تکنیک‌های سرمایه‌گذاری است اما در عین حال، برخی از استراتژهای تخصیص دارایی برای برخی از سرمایه‌گذاران مناسب نیستند.

طراحی یک نقشه در این روش از سرمایه‌گذاری شاید ساده و مستقیم به نظر برسد، اما کلید موفقیت در یک استراتژی تخصیص دارایی خوب، پیاده‌سازی درست آن است. اگر یک سرمایه‌گذار قادر نباشد تعصبات و تمایلات خود را کنار بگذارد، قادر نخواهد بود از قدرت این نوع استراتژی به طور کامل بهره ببرد.

یکی دیگر از مشکلاتی که در تخصیص تنوع بخشی سبد سهام دارایی وجود دارد، باز هم به خود سرمایه‌گذار برمی‌گردد، جایی که این شخص قادر به تحمل ریسک نیست و در نتیجه احساسات خیلی زود وارد استراتژی سرمایه‌گذاری او می‌شود. در نتیجه این اشخاص باید به سراغ شیوه‌های خیلی امن‌تر در سرمایه‌گذاری بروند.

نتیجه گیری

تخصیص دارایی و تنوع بخشی مفاهیم اساسی برای مدیریت ریسک هستند که صدها سال است در دنیای اقتصاد نقش دارند. با این که این شیوه قدمت بالایی دارد، اما از جمله مفاهیم ایجاد مدیریت استراتژی‌های مدرن محسوب می‌شوند. هدف اصلی از داشتن یک استراتژی تخصیص دارایی این است که تا حد امکان انتظار از بازگشت دارایی را افزایش و ریسک را تا حد ممکن کاهش دهیم. توزیع دارایی و تنوع بخشی بین دارایی‌های متخلف می‌تواند این شیوه را بسیار موثر سازد. همچنین باز هم فراموش نکنید از آن جایی که بازار ارزهای دیجیتال وابستگی زیادی به بیت کوین دارد، بنابراین تخصیص دارایی و تنوع بخشی در بازار ارزهای دیجیتال باید با دقت، تحقیق و احتیاط انجام شود.

امیدواریم این مطلب برای شما مفید بوده باشد. اگر به دنبال خرید بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال بدون کمترین معطلی هستید، با ما در ارتباط باشید؛ زیرا این دقیقا همان کاری است که ما در «کوین نیک» برای شما انجام می‌دهیم. اینجا خرید و فروش انواع ارز دیجیتال، در سریع‌ترین زمان ممکن انجام می‌شود و در اکثر ساعات شبانه روز، هوای شما را داریم!

پرتفوی چیست؟ آشنایی با سبد سهام و پرتفوی به زبان ساده

آموزش تغییر کارگزاری از آگاه به مفید و سایر کارگزاری ها

پرتفوی یا سبد سهام یا پورتفولیو به زبان ساده به مجموعه سهام هایی که خریداری کرده اید گفته می شود که در قسمت پرتفوی کارگزاری ها به شما نمایش داده می شود. در ادامه این مقاله شما را مفهوم پرتفوی بیشتر آشنا خواهیم کرد. همراه داتیس نتورک باشید.

پرتفوی چیست؟ آشنایی با سبد سهام و پرتفوی به زبان ساده

پرتفوی چیست؟

سبد سهام یا Portfolio ترکیبی مناسب از سهام یا سایر دارایی‌ها است، که یک سرمایه‌گذار آن‌ها را خریداری کرده‌است.

هدف از تشکیل سبد سهام، تقسیم کردن ریسک سرمایه‌گذاری بین چند سهم است.

بدین ترتیب، سود یک سهم می‌تواند ضرر سهام دیگر را جبران کند.

یک ضرب‌المثل معروف می‌گوید: «همه تخم‌مرغ‌ها را در یک سبد نگذارید.»، چرا که ریسک شکستن سبد، باعث نابودی همه تخم‌مرغ‌ها خواهد شد.

قطعاً همه ما حداقل یک‌بار این جمله معروف را شنیده‌ایم و احتمالاً سعی کرده‌ایم آن را در مدیریت سرمایه خود بکار ببریم.

اما نکته مهم آن است که تشکیل سبد سرمایه‌گذاری یا همان پرتفوی باید دارای یک سری مزایا و ویژگی‌هایی همچون تنوع‌بخشی (diversification) باشد تا بتوانیم بگوییم سبد مناسبی را تشکیل داده‌ایم.

پورتفولیو یا پرتفوی در لغت به معنای کیف دستی بوده که درگذشته یک سرمایه‌گذار، مجموعه‌ای از اسناد و مدارک خود را در آن حمل می‌کرده، درواقع سرمایه‌گذارانی که سهام شرکت‌های بورسی را در اختیار داشتند هر روز به بازار بورس سر می‌زدند تا ببینند سرمایه آن‌ها در چه وضعیتی قرار دارد.

در اصطلاح مالی نیز به کنار هم قرار گرفتن ترکیبی از دارایی‌های مختلف مالی اعم از املاک و مستغلات، سهام شرکت‌ها، اوراق با درآمد ثابت و سپرده‌های بانکی باهدف تنوع‌بخشی و کاهش ریسک سرمایه‌گذاری را پرتفوی یا سبد سرمایه گذاری می‌گویند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.