تحلیل بین بازار ها


باز هم لازم به یادآوری است که این بحث، به صورت مستقل و تخصصی در مدیریت بازاریابی با عنوان بخش بندی بازار مطرح می‌شود.

بررسی همبستگی زمانی- تناوبی بین قیمت نفت، طلا و سهام بازار بورس تهران، با استفاده از تحلیل چندگانه موجک (MWC)

1 دکتری اقتصاد مالی، دانشکده اقتصاد، دانشگاه سیستان و بلوچستان، سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران.

2 دانشیار اقتصاد، دانشکده اقتصاد، دانشگاه سیستان و بلوچستان، سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران

3 کیانا زینتی، کارشناس ارشد مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد اسلامی تحلیل بین بازار ها واحد تبریز، تبریز ، ایران.

چکیده

معرفی:
بسیاری از سری­های زمانی اقتصادی و مالی به ویژه قیمت­های سهام مراحلی را گذرانده­اند که به نظر می­رسد رفتار آن­ها در آن مراحل به طور قابل ملاحظه­ای تغییر کرده است. علاوه بر این مطلب، توجه به ارتباط بین بازارهای مختلف به ویژه ارتباط بازارهای داخلی و بین­المللی برای بررسی رفتار متغیرهای مختلف اقتصادی و سری­های زمانی آن­ها حائز اهمیت است. با وجود اهمیت بررسی رابطه بین سه متغیر قیمت نفت خام، قیمت طلا و شاخص قیمت سهام، متاسفانه در داخل کشور تاکنون مطالعات کافی در این مورد انجام نشده است.
متدولوژی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین قیمت طلا، نفت و شاخص قیمت سهام بازار بورس اوراق بهادار تهران در تناوب ها و دامنه­های زمانی مختلف است. بنابراین در این پژوهش همبستگی بین بازار سهام، نفت خام و طلا با چارچوب چندمتغیره بررسی شده است که در این چارچوب همبستگی تناوب­های زمانی نیز در نظر گرفته شده است. علاوه بر این با توجه به اینکه مطالعات پیشین بیشتر بر اثرات نااطمینانی یک متغیر بر متغیرهای دیگر به صورت مجزا تاکید داشته­اند و به بررسی اثرات هم­زمان چندین متغیر بر متغیر دیگر نپرداخته­اند در این مطالعه تلاش شده است ارتباط بین سه متغیر فوق، در قالب ارتباط هم­زمان و با استفاده از تحلیل موجک بررسی شود. بعبارتی هدف اصلی این مقاله بررسی این مطلب است که آیا شاخص قیمت سهام بازار بورس تهران با قیمت دارایی­های بین­المللی نفت و طلا ارتباط دارد یا خیر؟ و آیا رابطه مقطعی بین سه متغیر مذکور در زمان­های مختلف و مناطق مختلف زمانی تغییر کرده است.
در راستای هدف مقاله، علاوه بر استفاده از تحلیل موجک و بررسی هم­بستگی چندگانه[1]، از روش آزمون­های علیت گرنجر و هم­انباشتگی نیز استفاده شده است. به منظور بررسی هم­انباشتگی از آزمون هم­انباشتگی جوهانسون تحلیل بین بازار ها استفاده شده است. متغیرهای استفاده شده در این پژوهش داده­های روزانه سری­های زمانی قیمت طلا، قیمت نفت خام و شاخص قیمت سهام بازار بورس تهران از ژانویه 2003 تا می 2016 است.
یافته ها:
نتایج بدست آمده از این تحقیق (تحلیل­های حاصل از نرم افزار R) بدین صورت است: 1- سه سری زمانی فوق، در سرتاسر دوره همبستگی معنی­داری دارند. 2- رابطه بین بازار سهام در ایران و بازارهای بین­المللی نفت خام و طلا در مقیاس­های زمانی مختلف تغییر کرده است. 3- بر اساس نتایج هم­بستگی موجک شاخص قیمت سهام و قیمت نفت خام، در تناوب­های بالای 128 تا 1024 روز در تمام دوره (سال های 2003 تا 2016) همبستگی بالایی وجود دارد این موضوع نشان از هم­بستگی موقت بین شاخص قیمت سهام و قیمت نفت خام است که در کوتاه­مدت نوسان می­کند. 4- بر اساس نتایج هم­بستگی موجک شاخص قیمت سهام و قیمت طلا، نواحی هم­بستگی زیادی در تناوب­های بالای 128 تا 1024 روز در کل دوره وجود دارد این موضوع نشان از هم­بستگی موقت بین شاخص قیمت سهام و قیمت طلا است که در کوتاه­مدت نوسان می­کند.
نتیجه:
بنابراین با توجه به نتایج این تحقیق می­توان نتیجه گرفت دارایی نفت و طلا برای پوشش ریسک شاخص قیمت سهام مناسب نیستند و ساخت پورتفوی متشکل از این سه دارایی، پورتفوی مناسبی نیست چرا که تغییرات قیمت این متغیرها همبستگی معنی داری دارد. علاوه بر این موارد می­توان نتیجه گرفت در دنیای واقعی عوامل دیگری بر شاخص قیمت سهام اثرگذارند که شناسایی آن­ها و بررسی آن­ها در تحقیقات آتی پیشنهاد می­شود.

[1] . Multiple wavelet coherence

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Investigation Time–frequency co-movement between the Tehran Stock Price Index and prices of oil and gold using Multiple Wavelet Coherence

نویسندگان [English]

  • azam mohammadzadeh 1
  • Mohammad nabi shahiki tash 2
  • Kiana zinati 3

1 PhD in Financial Economics, university of Sistan and Baluchestan, Zahedan, Iran.

2 Associate Professor of Economics, University of Sistan and Baluchestan, Zahedan, Iran.

3 Master of Industrial Management, financial trends, Islamic Azad university Tabriz Branch.

چکیده [English]

INTRODUCTION
Many economic and financial time series, especially stock prices, have gone through stages in which their behavior seems to have changed significantly. This change in behavior in time series may be over time in terms of the mean value, variance, or covariance of the current values of the time series with its past values. Today, the analysis of a market separately from other markets is almost invalid and analysts need to conduct their analysis based on the relationships between different markets. In addition, it is important to pay attention to the relationship between different markets especially the relationship between domestic and international markets to study the behavior of different economic variables and their time series.

METHODOLOGY
Oil, gold and stock markets are complex, time-varying, nonlinear and multivariate economic systems that are affected by various factors such as political, military, economic, and supply and demand factors. And these few studies have focused on GARCH, VAR,… econometric methods that are based on linear regressions. Despite the importance of examining the relationship between the three variables of crude oil price, gold price, and stock price index, unfortunately insufficient studies have been done in this country. Given that the time series of crude oil, gold prices, and stock price indices are a combination of components of different cycles, the relationship between these variables has changed over time, and examining these variables separately provides only partial and perhaps misleading information. Therefore, in contrast to previous research, the correlation between the stock market, crude oil and gold has been investigated with a multivariate framework, in which the correlation of time intervals has been considered. In addition, due to the fact that previous studies have emphasized the effects of uncertainty of one variable on other variables separately and have not examined the simultaneous effects of several variables on another variable, in this study, the relationship between the three variables has been investigated in the form of simultaneous communication using wavelet analysis. The main purpose of this study is to investigate the relationship between the price of gold, oil and the stock price index of the Tehran Stock Exchange in different periods and time periods. In other words, in this research, we seek to answer these questions whether the stock price index of Tehran Stock Exchange is related to the price تحلیل بین بازار ها of international oil and gold assets and whether the cross-sectional relationship between the three variables has changed at different times and in different time zones. In line with the purpose of this article, in addition to using wavelet analysis and multiple correlation analysis, Granger causality and co-integration tests have also been used. The Johansson co-integration test was used to examine co-integration. The variables used in this research are daily time series data of gold price, crude oil price and stock price index of Tehran Stock Exchange from January 2003 to May 2016.

FINDINGS
The results obtained from this research (from R software) are as follows: 1- The above three time series have a significant correlation throughout the period. 2- The relationship between the stock market in Iran and the international markets of crude oil and gold has changed at different time scales. 3- Based on the results of the wavelet correlation of stock price index and crude oil price, in periods higher than 128 to 1024 days in the whole period (2003 to 2016) there is a high correlation. This issue indicates a temporary correlation between stock price index and crude oil price that fluctuates in the short term. 4- Based on the results of the correlation between the stock price index and the gold price, there are large correlation zones at intervals above 128 to 1024 days throughout the period. This issue indicates a temporary correlation between the stock price index and the gold price, which fluctuates in the short term.

CONCLUSION
Therefore, according to the results of this study, it can be concluded that oil and gold assets are not suitable to cover the risk of stock price index and building a portfolio consisting of these three assets is not a good one because the price changes of these variables have a significant correlation. In addition, it can be concluded that in the real world, other factors affect the stock price index, which are suggested to be identified and studied in future research.

آموزش معاملات بنیادی و تحلیل بین بازاری در بازارهای جهانی با محمد رحمانی

تحلیل بین بازاری (intermarket analysis) را اگر بخواهیم تعریف کنیم یعنی بررسی روابط میان بازارهای مختلف مانند سهام، کالاها، ارز، اوراق و … که اثرات پارامترهای کلان اقتصادی مانند نرخ بهره، تورم و … بر آن ها سنجیده می شود و در نهایت با توجه به برآیند حاصل از تحلیل ها،جریان سرمایه بین بازارهای مختلف ارزیابی شده و استراتژی مناسب در راستای روند بازار هدف انتخاب می شود.

به دنبال وحدت و همبستگی بین بازارهای مالی مختلف دنیا تحلیل بین بازاری شکل گرفت ، بعبارتی دیگر در این روش تحلیلی، روابط متقابل و اثراتی که هر یک از بازارها بر روی دیگری دارد بررسی میشود تا بتوان استراتژی های مناسب را اتخاذ نمود. امروزه دیگر بدون در نظر گرفتن سایر بازار ها نمی توان به فعالیت در بازار خاصی پرداخت چون همه بازارها بر روی هم تاثیرات کوتاه مدتی یا بلند مدتی دارند.

تحلیل بنیادی با رویکرد تجزیه و تحلیل بین بازاری چیست؟

فرض کنید که شما در حال نگاه کردن به دو چارت gbpjpy و eurusd هستید. در نگاه اول اگر رویکرد شما مبتنی بر دیده بان تکنیکال خالص باشد ، نه تنها این دو جفت ارز هیچگونه تفاوتی با یکدیگر ندارند بلکه هر چارت دیگری و هر بازار دیگری را شخص مربوطه میتواند تحلیل و معامله کند. اما با رویکرد بنیادی چطور؟ آیا باز هم تمامی بازارها یکسان میباشند و میتوان آنها را با روشی یکسان معامله کرد؟

جواب خیر میباشد و اگر واقعیت را میخواهید ، فرق بین جفت ارز gbpjpy و eurusd بسیار زیاد است. اما برای فهمیدن این تفاوت های معنادار و درک نهاد هر جفت ارز و یا هر بازار دیگری ابتدا باید با بنیاد اقتصاد های مهم مربوطه آشنا شویم و سپس با قرار دادن اقتصاد یکی از طرفین در برابر اقتصاد طرف دیگر میتوانیم به خرید و یا فروش آن جفت ارز مد نظر فکر کنیم

چرا میبایست تحلیل بنیادی را بیاموزیم؟

شاید شما هم تاکنون متوجه شده باشید که درک جهت حرکتی در بازار مربوطه به همراه درک اینکه قیمت در کدام نواحی میتواند بازگشت و یا ادامه حرکت را داشته باشد جز اصلی ترین مواردیست که معامله گران بر روی آن متمرکز هستند.

اما بیایید کمی منطقی به قضیه نگاه کنیم, به کمک تکنیکال توانستیم تحلیل بین بازار ها نواحی پر پتانسیل عرضه و تقاضا را شناسایی کنیم, اما آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چرا برخی نواحی عرضه و تقاضا و یا تحلیل های تکنیکالی به راحتی از بین رفته و جواب نمیدهند؟

در اصل میتوان گفت که روش بنیادین اینجاست تا به شما در تشخیص جهت کمک شایانی کند و سپس زمانی که فهمیدیم بنیاد برای جفت ارز X صعودیست, صبر میکنیم تا قیمت به نواحی پرپتانسل تقاضا رسیده و سپس با خیال راحت و با اطمینان بیشتری میتوانیم به خرید فکر کنیم و صد البته در نواحی عرضه این جفت ارز با بنیاد صعودی را نخواهیم فروخت چون میدانیم که ناحیه عرضه مربوطه میتواند به راحتی تبدیل به ناحیه تقاضا شود.

آیا باید حتما تجزیه و تحلیل بین بازاری را نیز آموخت؟

متاسفانه در بازاری که هر سال خود را با پدیده های تازه تر و پیچیدگی های بیشتری وفق میدهد, اگر شما بخواهید صرفا در حد دیگران بدانید احتمالا آن نتیجه مدنظرتان حاصل نخواهد شد و خبر بد اینکه شاید شما تحلیل بنیادی را عمیقا یاد نگرفته باشید اما بسیاری از معامله گران در سراسر دنیا درک عمیقی از این نوع تحلیل دارند.

پس اگر میخواهید بیشتر از این عقب نمانید صرفا به بخش یکم تا سوم دوره آموزشی من اکتفا نکرده و از بخش چهارم که وارد بحث جذاب تجزیه و تحلیل بین بازاری میشویم را با دقتی بیش از پیش دنبال کنید, چون عمدتا سایر معامله گران بخاطر پیچیدگی تجزیه و تحلیل بین بازاری حتی سمت آن هم نخواهند رفت در صورتی که درک بازار بدون درک رفتار بین بازاری حاصل نخواهد شد.

چکیده ای از مطالب این دوره معاملات بنیادی و تحلیل بین بازاری

معامله گران خرد و معامله گران موفق پشت پرده وال استریت بروکرها و انواع آنها مدیریت ریسک چرا ضرر و چرا سود بانک مرکزی سیاست های پولی و مالی انبساطی و انقباضی رونق و رکود و بررسی چرخه های آن منحنی U شکل و آینده معرفی دلار و شاخص دلار داده های مهم ایالات متحده و سایر اقتصاد های مهم داده های پیشرو و پسرو تفکیک ارزها بر مبنای داده های مهم داده های فصلی تحلیل سنتیمنتال و درک حال و هوای بازار طلا و اوراق قرضه معمای طلا انتظاراتمان از طلا نرخ بازدهی اوراق قرضه واقعی و اسمی روانشناسی معامله گری و شناخت تیپ های شخصیتی ارتباط پول و گذشته شناخت خطاهای فردی تایید تکنیکال و روانشناسی قیمت نفت و تورم نفت و عرضه نفت و اوپک و روسیه و آمریکا سیاسی یا اقتصادی شاخص ویکس و ارتباط آن با شاخص های بورسی آمریکا تقاضای فصلی نفت داده های ماهانه تکراری در شاخص های بورسی و در نهایت ذکر استراتژی های کاربردی

پس از اتمام این دوره تحلیل بین بازاری :

شما نگاه و زوایای فکری جدیدی را یاد خواهید گرفت و قبل از رخ دادن جلسات بانکهای مرکزی و انتشار بیانیه های پولی بانک های مرکزی و صرفا با اتکا به بنیاد میتوانید به پیش بینی آینده ای نزدیک پی برده و متوجه تمامی حرکات روندی شوید و این مهمترین دیده بانی است که این دوره آموزشی به شما خواهد بخشید.

در نهایت باید خاطر نشان کرد که این دوره آموزشی کاملا رایگان و از بسیاری جنبه ها تکمیل بوده و توانایی بی نیاز کردن شما در بازارهای مالی را دارد. آرزوی سربلندی و موفقیت یکایک شما معامله گرانی که به بنیاد اعتماد لازمه را دارید را دارم.

تجزیه و تحلیل بازار | معیارهای ارزیابی بازار و محصول

تحلیل بازار و بررسی ویژگی‌های محصول

تجزیه و تحلیل بازار از جمله توانایی‌هایی است که همه‌ی فعالان کسب و کار باید از آن بهره‌مند باشند.

به عنوان مثال به کارآفرینی فکر کنید. آغاز کارآفرینی با ایده پردازی است. اما همه چیز به ایده پردازی ختم نمی‌شود. مهم است بتوانیم بازار مورد نظر خود را تجزیه و تحلیل کنیم و ببینیم نگاه بازار به ایده (و محصول) ما چیست.

به همین علت، همواره بخشی از مدل کسب و کار و اسنادی که به عنوان طرح تجاری تنظیم می‌شوند، به تحلیل بازار اختصاص پیدا می‌کند.

تجزیه و تحلیل بازار می‌تواند در مورد هر نوع بازاری به‌کار گرفته شود: از بازار پوشاک و خودرو تا بازار پول و طلا.

بر این اساس، درس حاضر را به معرفی برخی از فاکتورهای قابل‌استفاده در تحلیل بازار اختصاص داده‌ایم.

در این درس، موارد زیر را مرور می‌کنیم و شرح می‌دهیم:

  • میزان ضرورت محصول (کالا یا خدمت) برای بازار (Urgency)
  • اندازه بازار (Market size)
  • محدوده قیمت قابل عرضه (Potential Price Range)
  • هزینه جذب مشتری یا ایجاد مشتری جدید (Customer Acquisition Cost)
  • هزینه رساندن محصول به دست مشتری (Product Delivery Cost)
  • میزان منحصر به فرد بودن محصول (Product Uniqueness)
  • سرعت عرضه محصول به بازار (Speed to market)
  • نیاز به سرمایه‌گذاری اولیه (Up-front investment)
  • پتانسیل عرضه محصولات وابسته (Cross-sell potential)
  • مدت زمان زنده ماندن یا طول عمر محصول (Product Lifespan)

البته لازم به تأکید است که فعلاً در حد بررسی عمومی در درس ارزش آفرینی، موارد زیر را مطرح می‌کنیم. به همین خاطر، به سبک بسیاری از کتاب‌ها و دوره‌های کارآفرینی و خلق کسب و کار، همه‌ی فاکتورها را زیرِ عنوان تحلیل بازار جا داده‌ایم.

اما بعداً این هر یک از آن‌ها باید در درس تخصصی خود بررسی شوند. برخی از آن‌ها باید در طراحی محصول، برخی دیگر در بازاریابی و تعدادی نیز در درس استراتژی مورد توجه قرار بگیرند.

توجه داشته باشید که فعلاً در این مرحله، ما قصد ارزش‌گذاری روی وضعیت‌های مختلف نداریم.

بنابراین اگر از حجم بازار حرف می‌زنیم، نمی‌خواهیم بگوییم کوچک بودن بازار یا بزرگ بودن آن، خوب است یا بد.

بلکه صرفاً می‌خواهیم فاکتورهای مورد توجه در تحلیل بازار را بشناسیم.

بدیهی است در درس‌های تخصصی‌تر، فرصت‌ها و چالش‌های هر وضعیت را بررسی خواهیم کرد.

ضمناً لازم به تأکید است که قرار نیست همه‌ی فاکتورها و مولفه‌های زیر، در همه‌ی انواع بازارها و محصول‌ها قابل طرح و مفید باشند. بنابراین احتمالاً لازم خواهد بود بسته به محصولی که در ذهن دارید و بازاری که مد نظر شماست، تعدادی از این فاکتورها را انتخاب و بررسی کنید.

شدت نیاز و ضرورت محصول از نگاه بازار (Urgency)

نخستین سوالی که باید به آن فکر کنیم این است که بازار (همه‌ی کسانی که تقاضای این محصول را دارند یا ممکن است داشته باشند) تا چه حد محصول ما را مورد نیاز و ضروری می‌بیند؟

گاهی اوقات بازار قانع شده است که اصل محصول ضروری است (مانند بیمه شخص ثالث) و آن‌چه باقی می‌ماند این است که پیشنهاد ما را از میان انواع پیشنهادها انتخاب کند.

اما گاهی نیز ممکن است اصل محصول هنوز چندان جدی تلقی نشود (مانند بیمه زندگی). بنابراین ما دو مرحله پیش روی خود داریم:

  • آموزش دادن بازار و قانع کردن بازار به استفاده از محصول (به طور عمومی)
  • قانع کردن بازار به این‌که از میان همه‌ی پیشنهادها، پیشنهاد ما را انتخاب کند.

تحلیل بازار با توجه به میزان ضرورت محصول

در این‌جا باید به چند نکته توجه داشته باشیم:

  • میزان نیاز به محصول، در سگمنت‌های مختلف بازار یکسان نیست. مثلاً مالکان خودروهای گران‌قیمت در مقایسه با مالکان خودروهای ارزان‌قیمت، احتمالاً بیمه‌ی بدنه را ضروری‌تر ارزیابی می‌کنند.
  • ضرورت از جنس ادراک و نگرش است. بنابراین میزان نیاز به محصول و ضروری بودن آن، می‌تواند با آموزشِ بازار هدف تغییر کند. مثلاً ممکن است عرضه‌کننده‌ی مکمل‌های غذایی، با آموزش‌ بازار (از طریق تبلیغات و بازاریابی محتوا) بتواند نگرش به ضروری بودن مکمل‌ها را در جامعه‌ی هدف خود افزایش دهد. مشابه همین مسئله را می‌توان درباره‌ی داروهای گیاهی و محصولات ارگانیک و طبیعی نیز مطرح کرد.
  • میزان ضرورت محصول از نگاه بازار، با تغییر بازار هدف تغییر می‌کند. فرض کنید می‌خواهید دوره‌های آموزش آنلاین برگزار کنید. اگر جامعه‌ی هدف خود را گروهی انتخاب کنید که تا کنون، از آموزش آنلاین استفاده کرده‌اند، نگاه آن‌ها به خدمات شما با گروهی که تا کنون صرفاً از خدمات فیزیکی استفاده کرده‌اند، متفاوت خواهد بود.

واضح است که اگر بتوانید پاسخ این سوال را به درستی تشخیص دهید، تکلیف‌تان برای آینده‌ی کسب و کار و استراتژی‌هایی که باید انتخاب کنید، مشخص‌تر خواهد بود.

اندازه‌ی بازار یا Market size

وقتی از اندازه‌ی بازار یا Market size حرف می‌زنیم، منظورمان برآیند تقاضای موجود برای یک محصول است.

طبیعی است بر اساس آن‌چه در درس انواع بازار مطرح کردیم، اندازه بازار را هم به شکل‌های مختلف، از جمله شیوه‌های زیر، می‌توان تعریف کرد:

  • بازار بالقوه: مجموع تقاضای بالقوه‌ای که می‌تواند برای محصول وجود داشته باشد.
  • بازار فعال: مجموع تقاضای فعال موجود (که این محصول را از ما و رقیبان‌مان تهیه می‌کنند)
  • بازار مورد نیاز: مجموع تقاضایی که دستیابی به آن در سال اول (یا دو سال یا پنج‌سال اول) برای بازگشت سرمایه‌گذاری اولیه ضروری است.

در این‌جا باید به دو نکته توجه داشته باشید:

نکته‌ی اول این‌که اندازه بازار با اندازه صنعت تفاوت دارد. در مورد اول ما از میزان تقاضا حرف می‌زنیم و در مورد دوم، از میزان عرضه.

نکته‌ی دوم هم این است که به خاطر داشته باشیم بزرگ یا کوچک بودن بازار، مزیت ذاتی ندارد. بلکه منابع سازمانی، نوع محصول، جایگاه ما در بازار، توانایی رقابت و ده‌ها فاکتور دیگر در کنار هم، مشخص می‌کنند که چه اندازه‌ای از بازار می‌تواند برای ما مناسب و مطلوب باشد.

محدوده قیمت قابل عرضه یا Potential Price Range

وقتی محصول را صرفاً بر اساس نوع آن تعریف می‌کنیم، ممکن است در دام خطای تعمیم گرفتار شویم. به این معنا که احتمال دارد ناخواسته، ویژگی‌های بخشی از بازار را به تمام بازار نسبت دهیم.

به عنوان مثال، فرض کنید از بازار مسکن حرف می‌زنیم.

آیا واقعاً بازار آپارتمان‌های کمتر از ۵۰ متر، با بازار آپارتمان‌های بالای ۵۰۰ متر یکی است؟

آیا بازاری که برای مسکن چند صد میلیون تومان پول دارد و باید با وام، بودجه‌ی خود را تکمیل کند، با بازاری که چند میلیارد تومان برای خرید یک ملک در نظر می‌گیرد، رفتار یکسانی دارد؟

رفتار این سگمنت‌ها، پاسخ آن‌ها به تغییرات قیمت، اثر استراتژی‌های بازاریابی و فروش بر روی هر یک از آن‌ها، می‌تواند متفاوت باشد.

بنابراین وقتی درباره‌ی یک محصول و بازار آن فکر می‌کنیم، گاهی اوقات مناسب است مشخص کنیم که منظورمان کدام سگمنت از بازار است.

به عبارت دیگر، بگوییم: «ما درباره‌ی سگمنتی از بازار حرف می‌زنیم که برای محصولِ X حاضرند بین … تا … ریال پرداخت کنند.»

تحلیل بازار بر اساس محدوده قیمت

باز هم لازم به یادآوری است که این بحث، به صورت مستقل و تخصصی در مدیریت بازاریابی با عنوان بخش بندی بازار مطرح می‌شود.

اما توجه به برخی نکات پایه (مثل تفکیک بازه‌ی قیمت) حتی در گام‌های اولیه‌ی تحلیل بازار نیز ضروری است و می‌تواند زوایای پنهان بازار را بهتر برایمان روشن کند.

دسترسی کامل به این درس برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.

با عضویت به عنوان کاربر ویژه‌ی متمم، علاوه بر دسترسی به درس‌های ارزش آفرینی به دوره‌های بسیار بیشتری دسترسی پیدا می‌کنید که می‌توانید فهرست آنها را در این‌جا ببینید:

البته بررسی‌های ما نشان می‌دهد که علاقه‌مندان به ارزش آفرینی از بین درس‌های متنوع متمم به درس‌های زیر علاقه‌ی بیشتری نشان داده‌اند:

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

تمرین (لازم نیست به همه‌ی تمرین‌ها پاسخ دهید)

محصول و بازار خاصی را انتخاب کنید و میزان ضرورت محصول از نگاه بازار را برآورد کنید. این محصول می‌تواند یکی از همان مواردی باشد که درس‌های قبل انتخاب و تحلیل کرده‌اید (می‌توانید به ضرورت، امتیازی بین صفر تا ده داده و و سپس علت ارزیابی خود را شرح دهید).

برای اینکه میزان ضرورت این محصول در نگاه بازار افزایش یابد، چه گزینه‌هایی در ذهن دارید؟

چه برآوردی از هزینه‌ی جذب مشتری فعلی یا ایجاد مشتری تازه برای این محصول خود دارید؟ این هزینه تا چه حد تابع مقیاس کسب و کار است؟

اگر در یک بازار، هزینه‌ی جذب مشتری و هزینه‌ی خلق مشتری بسیار نزدیک باشد، استراتژی بازاریابی در مقایسه با شرایطی که هزینه‌ی ایجاد مشتری جدید بسیار بالاست چه تفاوتی خواهد داشت؟

چه تغییراتی می‌توان در محصول مد نظر شما ایجاد کرد که مدت زنده ماندن آن (بی‌نیاز بودن به طراحی مجدد) افزایش یابد؟ آیا چنین تغییری قابل توصیه هست؟

آموزش آشنایی با بازارهای مالی

بازاری که در آن فعالان به خرید و فروش اوراق ها، سهام، ارز و موارد مرتبط با این ها می پردازند، بازار مالی یا Financial Market می گویند. اگر بازارهای سهام بتوانند جذابیت ها خود را به صورت عمومی به سرمایه گذاران نشان دهند و اقبال عمومی را به دست آورند، مزایای آن در تمام جنبه های اقتصادی کشور بروز نموده و شکوفایی اقتصادی را به دنبال خواهد داشت. هدف از این فرادرس ارائه برخی مفاهیم اولیه و ایجاد یک نقشه راه جهت ورود به بازارهای مالی است تا در نهایت سهمی در فرهنگ سازی سرمایه گذاری در بازارهای مالی ایفا نماید.

آموزش آشنایی با بازارهای مالی

محسن قاسمیان

کارشناسی ارشد مدیریت مالی

محسن قاسمیان کارشناس ارشد مدیریت مالی از دانشگاه علوم و تحقیقات تهران می باشند. کاربرد ابزارهای دانش مهندسی در فضای تحلیل مالی جرقه ای بود تا ضمن ورود به مقطع کارشناسی ارشد مدیریت مالی، پژوهش های بین رشته ای خود را در این شاخه توسعه دهند.

توضیحات تکمیلی

  1. بازار چیست و چه انواعی دارد؟
  2. بازارهای مالی شناخته شده در دنیا کدامند؟
  3. سرمایه گذاری در این بازارها چگونه انجام می شود و چه مزایا و مخاطراتی دارد؟
  4. بازدهی این سرمایه گذاری ها چگونه است؟
  5. آیا فقط متخصصین این حوزه قادر به سرمایه گذاری در آن هستند؟
  6. چگونه قدم در راه متخصص شدن بگذاریم؟

اگر پاسخ به این سوالات برای شما جذاب است می توانید در ادامه کار پاسخ هایی کاربردی برای آن ها پیدا کنید.

امروزه به موازات توسعه ارتباطات و تسهیل تبادلات تجاری، مباحث پیرامون بازارهای مالی علی الخصوص بازار سهام رواج بیشتری یافته است. درصد قابل توجهی از اخبار نشریات اقتصادی و حتی گفتگوهای دوستانه و خانوادگی بعضا به این مسائل اختصاص داده می شود اما پایین بودن آگاهی عمومی نسبت به مفاهیم اولیه بازارهای مالی باعث شده تا مشارکت سرمایه گذاران ایرانی در بازارهای سهام نسبت به کشورهای مشابه بسیار پایین تر و شکل گیری سرمایه های سرگردان (به عنوان یک معضل جدی در اقتصاد) بیشتر باشد.

اگر بازارهای سهام بتوانند جذابیت ها خود را به صورت عمومی به سرمایه گذاران نشان دهند و اقبال عمومی را به دست آورند، مزایای آن در تمام جنبه های اقتصادی کشور بروز نموده و شکوفایی اقتصادی را به دنبال خواهد داشت. هدف از این فرادرس ارائه برخی مفاهیم اولیه و ایجاد یک نقشه راه جهت ورود به بازارهای مالی است تا در نهایت سهمی در فرهنگ سازی سرمایه گذاری در بازارهای مالی ایفا نماید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.